جستجو در مقالات منتشر شده


52 نتیجه برای رزین

سعید نوکار، امیر عزیزی، احمد روحانیان،
دوره 27، شماره 1 - ( 1-1393 )
چکیده

  زمینه و هدف: امروزه استفاده از رستوریشن‌های تمام سرامیک به علت خواص فیزیکی آن‌ها همچون ترانسلوسنسی و ظاهری زیبا افزایش یافته است. مطالعات زیادی اثر روش‌های متنوع آماده‌سازی سطح را بر روی استحکام باند زیرکونیا با سمان‌های رزینی بررسی کرده‌اند. هدف مطالعه حاضر مقایسه میزان استحکام باند ریزبرشی دو نوع کور زیرکونیایی Cercon و Zirkonzahn با دو نوع سمان رزینی Panavia F2 و Rely x unicem2 پس از انجام ترموسایکلینگ، بود.

  روش بررسی: در این مطالعه، 24 نمونه مستطیل شکل از هر یک از دو گروه زیرکونیای Cercon و Zirkonzahn تهیه شد. پس از سندبلاست، توسط دو سمان رزینی Panavia F2 و Rely x unicem2 به استوانه‌های کامپوزیتی با ابعاد mm2 3×1 متصل شدند. نمونه‌ها به میزان 5000 سیکل تحت ترموسایکلینگ قرار گرفتند. سپس استحکام باند ریزبرشی آن‌ها با دستگاه Universal testing machine اندازه‌گیری شد. پس از اندازه‌گیری استحکام باند ریزبرشی برای تعیین نوع شکست نمونه‌ها توسط استریومیکروسکوپ مشاهده شدند. از روش Two-way ANOVA برای تحلیل و آنالیز داده‌ها استفاده شد.

  یافته‌ها: نوع سرامیک تأثیر معنی‌داری بر روی استحکام باند ریزبرشی نداشت (317/0= P ). بالاترین استحکام باند در هر دو نوع کور زیرکونیایی مربوط به سمان Rely x unicem2 بود (035/0= P ). نوع شکست در تمامی نمونه‌ها از نوع Adhesive بین سمان و سرامیک بود.

  نتیجه‌گیری: انتخاب سمان مناسب تأثیر مستقیم بر روی موفقیت رستوریشن دارد.


حمید کرمانشاه، نرگس عامری الحسینی، شعله غبرائی، محمد جواد خرازی فرد،
دوره 28، شماره 1 - ( 2-1394 )
چکیده

  زمینه و هدف: سرامیک‌های دندانی ممکن است در طول مراحل تنظیمات کلینیکی با فرز تراشیده شوند و این مسأله ضمن از بین بردن لایه گلیز باعث ایجاد ترک‌های ریزی بر سطح آن‌ها شده که می‌توانند در محیط مرطوب رشد کرده و استحکام سرامیک و طول عمر رستوریشن را کاهش دهند. هدف از این مطالعه معرفی روش‌های کنترل ترک‌های سطح خارجی ترمیم‌های سرامیکی و بررسی تأثیر آن‌ها بر استحکام سرامیک بود.

  روش بررسی: 40 نمونه سرامیک فلدسپاتیک به صورت دیسک تهیه شده و به چهار گروه 10 تایی تقسیم شدند. گروه 1 به عنوان گروه کنترل بدون هیچ تغییری درنظر گرفته شد. نمونه‌های سه گروه آزمایشی دیگر توسط دستگاه Vickers با نیروی 4/29 نیوتن دندانه‌گذاری شدند و تحت درمان‌های متفاوت قرار گرفتند: گروه 2 بدون درمان، گروه 3 پرداخت و گروه 4 پرداخت- سایلن- رزین. نمونه‌ها به مدت 48 ساعت در آب با دمای 37 درجه سانتی‌گراد نگهداری شده و سپس استحکام خمشی دو محوری آن‌ها اندازه‌گیری شد. داده‌ها با استفاده از آنالیز آماری One-way ANOVA آنالیز شدند.

  یافته‌ها: میانگین استحکام خمشی در گروه 1 (60/12 ± 49/134)، گروه 2 (41/15 ± 81/94)، گروه 3 (22/16 ± 20/89) و گروه 4 (01/12 ± 67/80) اندازه‌گیری شد. استحکام نمونه‌های بدون ترک (گروه 1) به طور معنی‌داری از استحکام سرامیک‌های حاوی ترک (4، 3، 2) بیشتر بوده است (001/0 P< ). بین استحکام خمشی نمونه‌های درمان شده (4، 3) و نشده (2) و همچنین بین درمان‌های متفاوت، تفاوت آماری معنی‌داری دیده نشد (136/0 = P ).

  نتیجه‌گیری: به نظر می‌رسد ترک حاصل از دندانه‌گذاری با نیروی 4/29 نیوتن بر استحکام خمشی سرامیک فلدسپاتیک مؤثر می‌باشد. هیچ یک از روش‌های بررسی شده در مطالعه قادر به افزایش استحکام سرامیک نبودند.


علی اسکندری‌زاده، شهرام فرزین ابراهیمی، نیلوفر شادمان، سعید رحمانی،
دوره 29، شماره 1 - ( 4-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: پلیمریزاسیون آهسته‌تر در مراحل ابتدایی تابش نور به کامپوزیت سبب جا به جایی و وارد شدن بیشتر مونومرها در شبکه پلیمری و خواص مکانیکی مطلوب‌تر می‌گردد. هدف از این مطالعه بررسی تأثیر روش‌های تابش نور فوری، تأخیری 5 و 10 دقیقه در دو نوع سمان رزینی دوال‌کیور بر استحکام باند Push-out یک نوع فایبرپست در مناطق مختلف کانال ریشه بود.

روش بررسی: در 60 دندان کشیده شده تک کانال انسان پس از برش از محل اتصال تاج و ریشه و درمان ریشه، فایبرپست FRC postec plus توسط دو سمان رزینی Duolink و Variolink2 به سه روش نوردهی فوری و بعد از 5 و 10 دقیقه چسبانده شد و بعد از 24 ساعت نگهداری در محیط تاریک، به سه قطعه کرونالی، میانی و اپیکالی برش خورده و تست Push-out در دستگاه Universal testing انجام گرفت. الگوی شکست زیر استریومیکروسکوپ مشاهده و داده‌ها با تست‌های ANOVA و Tukey post hoc بررسی شد. P<0.05 به عنوان سطح معنی‌داری درنظر گرفته شد (0.05>P).

یافته‌ها: در سمان Duolink استحکام باند نوردهی فوری به طور معنی‌داری بالاتر از دو روش تأخیری بود. در روش فوری استحکام باند Duolink از Variolink 2 به طور معنی‌داری بالاتر بود (P=0.02). در روش تأخیری 5 و 10 دقیقه میان دو نوع سمان تفاوت معنی‌داری مشاهده نشد (0.05>P). در همه زیر گروه‌ها از کرونال به آپیکال کاهش در استحکام باند مشاهده شد و بیشترین شکست، از نوع مخلوط درحد فاصل سمان- فایبر پست بود.

نتیجه‌گیری: تآخیر 5 و 10 دقیقه‌ای سبب کاهش استحکام باند در Duolink گردید ولی در Variolink 2 اثری نداشت.


معصومه حسنی طباطبایی، سکینه آرامی، فاطمه خواجوی، زهره مرادی،
دوره 29، شماره 4 - ( 11-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: علیرغم کاهش پوسیدگی‌های دندانی در سالیان اخیر، این بیماری همچنان یک مشکل شایع و اساسی بوده و تلاش‌های متعددی به عمل آمده تا از میزان شیوع آن کاسته شود از طرف دیگر مشکل عود پوسیدگی نیز در بسیاری از ترمیم‌های موجود دیده ‌می‌شود لذا هدف از مطالعه حاضر ارایه یک روش مناسب برای تراش و یک ماده ترمیمی ‌با هدف کاهش عود پوسیدگی بود.

روش بررسی: تعداد 80 دندان مولر انسانی جمع‌آوری شدند. نمونه‌ها در مرحله اول به صورت تصادفی به دو گروه مساوی تقسیم شدند. در نیمی ‌از آن‌ها، تهیه حفره کلاسv به ابعاد mm 3×5 با فرز و در نیمی ‌دیگر با لیزر Er:YAG (انرژی 300mJ . فرکانس10Hz. توان3W) انجام شد. سپس نمونه‌ها به 4 گروه مساوی تقسیم شدند: گروه اول باندینگ توتال اچ single bond (3M-ESPE, St. Paul, MN) و کامپوزیت Z250 (3M-ESPE, St. Paul, MN)، گروه دوم باندینگ سلف اچClearfil SE bond (kuraray, Japan)  و کامپوزیت Z250، گروه سوم گلاس آینومرنوریII Fuji (GC,USA) ، گروه چهارم گلاس آینومر شیمیایی Fuji IX(GC,USA) برای ترمیم حفرات تهیه شده مورد استفاده قرار گرفت. نمونه‌ها بر اساس پروتکل در سیکل PH قرار گرفتند. در نهایت دندان‌های برش خورده پس از پالیش نهایی تحت بررسی میکروهاردنس قرار گرفتند. داده‌ها توسط تست‌های آنالیز واریانس دو طرفه و توکی مورد ارزیابی قرار گرفتند.

یافته‌ها: آنالیز واریانس دو طرفه نشان داد که نوع بافت سوبسترا (مینا و عاج) (0/0001P<) در هر دو گروه اثرات معنی‌داری بر میزان ریزسختی داشته‌ در حالی که روش آماده سازی و نوع اچینگ و یا ماده ترمیمی ‌مورد استفاده اثر معنی‌داری بر مقادیر ریزسختی نشان ندادند.

نتیجه‌گیری: بر اساس نتایج به دست آمده روش مورد استفاده برای تهیه حفره، سیستم باندینگ و ماده ترمیمی ‌مورد استفاده برای ترمیم حفرات اثر معنی‌داری بر مقاوم سازی بافت‌های دندانی مینا و عاج در برابر دمینرالیزاسیون شیمیایی ندارد.


علی اسکندری زاده، شهرام فرزین ابراهیمی، نیلوفر شادمان، سعید رحمنی،
دوره 30، شماره 2 - ( 5-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: تأخیر در نور دهی می‌تواند سبب بهبود ساختار پلیمری، خواص مکانیکی و توزیع یکنواخت‌تر استرس‌ها در سمان رزینی گردد. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر روش‌های تابش نور فوری، تأخیری 5 و 10 دقیقه در دو نوع سمان رزینی بر استحکام باند push-out یک نوع فایبر پست در مناطق مختلف کانال ریشه انجام گردید.
روش بررسی: در 60 ریشه دندان کشیده و اندو شده تک کانال، فایبر پست FRC Postec Plus توسط دو سمان رزینی Panavia F2.0 و Nexus3 و به سه روش نور دهی فوری و تأخیری 5 و 10 دقیقه چسبانده و بعد از 24 ساعت قرارگیری در تاریکی، تست push-out توسط دستگاه Universal testing در قطعات کرونال، میانی و آپیکال انجام شد. طرح شکست زیر استریومیکروسکوپ مشاهده و داده‌ها با تست‌های ANOVA و Tukey post hoc بررسی گردید. 05/0P< به عنوان سطح معنی‌داری در نظر گرفته شد.
یافته‌ها: در Nexus3 استحکام باند فوری (32/4±18/11) به طور معنی‌داری بالاتر از روش‌های تأخیری بود (001/0P=). در Panavia F2.0 روش تأخیری 5 دقیقه به طور معنی‌داری نسبت به سایر روش‌ها بالاترین استحکام باند (62/4±34/13) را داشت (05/0P<). استحکام باند روش‌های مختلف نور دهی با ناحیه ریشه ارتباط معنی‌دار آماری نداشت. در Nexus3 استحکام باند ناحیه کرونال (7/3±83/11) از میانی (1/3±12/9) (015/0P=) و اپیکال (77/2±65/5) به طور معنی‌داری بالاتر بود (000/0P=) و نیز استحکام باند در ناحیه میانی از اپیکال (002/0P=). در Panavia F2.0 استحکام باند در مقایسه دو به دو نواحی، تفاوت معنی‌داری نداشت (05/0P>).
نتیجه‌گیری: تأخیر در تابش نور، اثرات متفاوتی در استحکام باندpush-out انواع سمان‌های رزینی دوال کیور دارد.
 

لادن رنجبر عمرانی، معصومه حسنی طباطبایی، سوما فریدی، الهام احمدی،
دوره 30، شماره 3 - ( 7-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از انجام این مطالعه بررسی اثر دو نوع دهانشویه حاوی فلوراید بر تغییر رنگ دو نوع کامپوزیت متفاوت می‌باشد.
روش بررسی: 27 نمونه (2×4×5) از 2 نوع کامپوزیت میکروفیلد (Gradia,GC) و نانوهیبرید (Grandio) برای این مطالعه ساخته شدند. نمونه‌ها با استفاده از دیسک‌های سافلکس(Soflex) fine  و superfine پرداخت شده و در بزاق مصنوعی در دمای 37 درجه سانتی‌گراد به مدت 24 ساعت نگهداری شدند. رنگ اولیه (L, a, b) با استفاده از یک اسپکتروفوتومترEasyshade  و سیستم CIELab اندازه‌گیری شد. نمونه‌ها در 20 میلی لیتر از هر دهانشویه قرار داده شد و در دمای37 درجه سانتی‌گراد  برای مدت 12 ساعت انکوبه شدند و رنگ نمونه‌ها مجدداً اندازه‌گیری شد و تغییرات رنگ نمونه‌ها (ΔE) به دست آمد. داده‌ها با آزمون آماری آنالیز واریانس دو طرفه در سطح معنی‌داری 05/0 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته‌ها: هیچ یک از دهانشویه‌ها باعث تغییر رنگ قابل درک کلینیکی در نمونه‌ها نشدند. تفاوتی بین 2 نوع کامپوزیت از نظر رنگ‌پذیری وجود نداشت (330/0=P). هیچ تفاوت معنی‌داری در اثر متقابل بین دهانشویه و نوع ماده ترمیمی وجود نداشت (05/0<P).
نتیجه‌گیری: بر اساس یافته‌های این مطالعه دهانشویه‌های حاوی فلوراید باعث تغییر رنگ در رزین کامپوزیت‌ها نشد.
 

اسماعیل یاسینی، منصوره میرزایی، بهار صفایی یزدی، زهره مرادی،
دوره 30، شماره 3 - ( 7-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از بزرگ‌ترین معایب استفاده از رزین‌های کامپوزیتی، تغییرات ابعادی و انقباض ناشی از پلیمریزاسیون می‌باشد. این انقباض سبب ایجاد میکرولیکیج در ترمیم و منجر به شکست ترمیم و آسیب رساندن به پالپ دندان می‌شود. هدف از این مطالعه، مقایسه تأثیر استفاده از دو نوع دستگاه لایت کیور با متدهای مختلف بر میزان میکرولیکیج ترمیم‌های کلاس II کامپوزیتی بود.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی ۳۰ دندان کشیده شده مولر انسانی تهیه به صورت تصادفی به سه گروه ده تایی تقسیم شدند. در مزیال و دیستال هر دندان باکس پروگزیمالی ایجاد شد.پس از اچ کردن و قرار دادن باندینگ، در گروه  :AدستگاهLED standard mode، گروه :B لامپ کوارتز‌هالوژن تنگستن (QTH) و گروهLED pulse curing mode :C  جهت کیورینگ باندینگ استفاده شد. سپس کامپوزیت Z۲۵۰ در سه لایه در داخل حفره قرار گرفت و هر لایه با استفاده از دستگاه‌های ذکر شده به مدت ۲۰ ثانیه کیور شد. پس از انجام ترموسایکلینگ و قرارگیری نمونه‌ها به مدت ۲۴ ساعت در محلول ۲% متیلن بلو و برش مزیودیستالی، به کمک دستگاه استریومیکروسکوپ نفوذ متیلن بلو به دیواره‌های حد فاصل ترمیم و دندان از لحاظ کمی مورد بررسی قرار گرفت. برای آنالیز داده‌ها از آزمون‌های One Way ANOVA و Kolmogorov-Smirnov با سطح معنیداری ۰۵/۰ استفاده شد.
یافته‌ها: نتایج آزمون‌های کمی نشان داد که هیچ تفاوت معنی‌داری در میزان میکرولیکیج بین گروه‌های آزمایشی در نیمه باکالی و لینگوالی وجود نداشته است (۰۵/۰P>).
نتیجه‌گیری: بر اساس نتایج به دست آمده تفاوتی در میزان میکرولیکیج ترمیم‌های کلاس II کامپوزیتی با مدهای مختلف دستگاه لایت کیور LED و لامپ کوارتزهالوژن تنگستن وجود ندارد.

کیمیا نگهداری، مریم السادات توانگر، رفعت باقری،
دوره 30، شماره 4 - ( 11-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: ریزسختی، حلالیت و جذب آب از عوامل پیش بینی کننده کارایی بالینی کامپوزیت‌های رزینی هستند. هدف از این مطالعه بررسی تغییرات ریزسختی (microhardness) در محیط خشک و مرطوب، جذب آب و حلالیت در آب سه نوع کامپوزیت نانوهیبرید در سه بازه زمانی 24 ساعت، 7 روز و 60 روز بود.
روش بررسی: در این مطالعه از 3 کامپوزیت GC Kalore (GC)، aura (SDI) و (GC) G-ænial Universal Flo Universal Flo استفاده شد. برای هر ماده 10 نمونه دیسک شکل تهیه شد. نمونه‌ها پس از رسیدن به وزن ثابت، به مدت 60 روز در آب مقطر و سپس بلافاصله 60 روز در دسیکاتور نگهداری شدند. در طی این مدت وزن نمونه‌ها در زمان‌های 24 ساعت 7 روز و 60 روز اندازه‌گیری شد. برای تست ریزسختی برای هر ماده 24 نمونه تهیه شده و بر اساس محیط ذخیره (خشک یا مرطوب) و زمان ذخیره (24 ساعت، 7 روز یا 10 روز) در به 6 گروه تقسیم شد. نمونه‌ها پس از پایان مدت نگهداری در سه نقطه با دستگاه دیجیتال سنجش ریز سختی Vickers مورد آزمایش قرار گرفتند. داده‌ها توسط نرم‌افزار SPSS و آنالیز‌های آماری Tukey و ANOVA مورد تحلیل آماری قرار گرفت.
یافته‌ها: نتایج مطالعه حاضر حاکی از این بود که ماده G-ænial Universal Flo بیشترین میزان جذب آب و حلالیت و هم چنین کمترین میزان ریزسختی را پس از دوره نگهداری 60 روزه داشت. ماده GC Kalore جذب آب و حلالیت کمتر نسبت به ماده aura نشان داد. همچنین GC Kalore پس از ذخیره 60 روزه در آب ریزسختی بیشتری نسبت به aura نشان داد. این در حالی بود که ماده aura ریزسختی بیشتری در محیط خشک داشت.
نتیجه‌گیری: مواد با جذب آب و حلالیت کمتر ریزسختی بیشتری را در محیط مرطوب نشان دادند. کمترین ریزسختی و بیشترین جذب آب و حلالیت مربوط به کامپوزیت flowable بود. بنابراین تأثیر منفی جذب آب بر ریزسختی باید در کاربردهای کلینیکی کامپوزیت‌های رزینی در نظر گرفته شود.

عبدالرحیم داوری، علیرضا دانش کاظمی، مهرناز فلاح تفتی،
دوره 30، شماره 4 - ( 11-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: از ویژگی یک ماده ترمیم مناسب داشتن خصوصیات مکانیکی قابل قبـول می‌باشد. این مطالعه با هدف ارزیابی تأثیر نوشیدنی‌های اسیدی متداول، بر ریزسختی دو نوع رزین کامپوزیـت دنـدانی انجام شد.
روش بررسی: 48 نمونه از هر یک از کامپوزیت‌های P60 و G-aenial تهیه و به طور تصادفی به 6 گروه کوکاکولا، فانتا، دوغ گازدار، دلستر، اسپرایت و کنترل با آب مقطر تقسیم شدند. مطالعه در 3 مرحله، بعد از یک روز در آب مقطر، بعد از یک روز و پس از یک هفته غوطه‌وری در نوشیدنی‌ها (به ازای هر روز
6 ساعت) بررسی شد. ریزسختی با دستگاه سختی سنج ویکرز اندازه‌گیری و نتایج
به کمک آزمون‌های ANOVA، T-test و Tukey مورد بررسی قرار گرفتند.
یافته‌ها: مقایسه نتایج بین دو گروه نشان دهنده تفاوت معنی‌دار بین دو کامپوزیت بود. بعد از یک روز نگهداری در آب میانگین ریزسختی برای P60 مقدار (kgf/mm2) 12/27 و برای G-aenial به مقدار (kgf/mm2) 51/16 گزارش شد (0001/0P=). همچنین در بازه نگهداری 6 ساعته میانگین ریزسختی در دو گروه معنی‌دار گزارش شد (0001/0P=). در بازه زمانی 42 ساعت میانگین ریز سختی دو گروه معنی‌دار ارزیابی شد (0004/0P=). سختی کامپوزیت P60 پس از 42 ساعت نگهداری در دلستر در مقایسه با گروه کنترل (03/0P=)، همچنین ســختی کامپوزیــت G-aenial پس از 42 ســاعت غوطه‌ور شدن در کوکاکولا به طرز معنی‌داری نسبت به دوغ (02/0P= کاهش یافته بود.
نتیجه‌گیری: بر اساس نتایج حاصل از این مطالعه مصرف نوشیدن‌های اسیدی می‌تواند موجب کاهش ریزسختی کامپوزیت‌های دندانی شود.
 

علیرضا ‌هاشمی آشتیانی، علی روحانی، سارا خلقی،
دوره 31، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: مقاومت دندان‌های مصنوعی در برابر سایش ، تأثیر زیادی در دوام و طول عمر دست دندان دارد. هدف از این پژوهش ارزیابی و مقایسه میزان سایش سه نوع دندان مصنوعی کامپوزیتی با نمونه آکریلی بود.
روش بررسی: در این پژوهش از چهار نوع دندان مصنوعی شامل یک نوع آکریلی (ایوکلار) و سه نمونه کامپوزیتی (ایوکلار، اپل و یاماهاچیتا) استفاده شد. 10 دندان مصنوعی پره مولر فک بالا از هر نوع دندان مصنوعی ، در آکریل خود سخت شونده ثابت شدند و آزمون سایش به تعداد 1000 و 2000 چرخه انجام شد. ارتفاع و وزن دندان‌ها قبل و بعد از هر سری سایش توسط یک میکروسکوپ نوری و ترازوی دیجیتال با دقت 001/0 گرم اندازه‌گیری شد. داده‌ها به وسیله آزمون آماری ANOVA و آزمون تکمیلی Duncan مورد بررسی و مقایسه قرار گرفتند (05/0=P).
یافته‌ها: در در تعداد چرخه‌های 1000 و 2000 دور تفاوت معنی‌داری بین میانگین سایش دندان‌های کامپوزیتی و آکریلی ایوکلار از نظر ارتفاع وجود نداشت (05/0<P) ولی این تفاوت بین سایر دندان‌ها معنی‌دار بود (05/0P<). در 1000 و 2000 دور تفاوت معنی‌داری بین میانگین کاهش وزن نمونه‌ها بین هر چهار گروه دندانی وجود داشت (05/0P<). همچنین در این بررسی مشخص شد که دندان کامپوزیتی و آکریلی ایوکلار به طور معنی‌داری کمترین سایش را نسبت به سایر دندان‌ها داشتند و بیشترین سایش مربوط به دندان کامپوزیتی یاماهاچیتا بود.
نتیجه گیری: یافته‌های حاصل از این مطالعه پیشنهاد می‌کند که دندان‌های مصنوعی کامپوزیتی یا آکریلی ایوکلار می‌توانند گزینه‌های مناسب‌تری نسبت به سایر دندان‌های استفاده شده در این تحقیق برای کاربرد در کیس‌های با احتمال سایش بیشتر باشند.
 

رامین مشرف، عارف صادقیان،
دوره 31، شماره 3 - ( 8-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: در دندان‌های درمان ریشه شده، از پستهای فایبر برای نگهداری ترمیم تاج دندان استفاده می‌شود. هدف از این مطالعه بررسی مقایسهای تآثیر کاربرد سیمانهای رزینی مختلف بر استحکام باند پستهای کامپوزیتی تقویت شده با فایبر با عاج ریشه و مقایسه این استحکام باند در نواحی مختلف ریشه دندان بود.
روش بررسی: در این بررسی تجربی- آزمایشگاهی 48 دندان پرمولر پایینِ تک ریشه کشیده شده، درمان ریشه شدند. پستهای بر اساس سیمان رزینی مورد استفاده، جهت انجام تست push out، به 3 گروه 16 تایی تقسیم شدند .(Bifix SE, Bifix QM, Rebilda) پس از قطع قسمت کرونالی ریشه‌ها، ریشه دندان‌ها به 3 قسمت با ضخامت 2 میلی‌متر تقسیم شدند. سپس نیروی برشی توسط ماشین تست یونیورسال با سرعت mm/min 1 به نمونه‌ها وارد شد. نتایج حاصل توسط آزمون واریانس دو طرفه، واریانس دو طرفه و Tukey Test (05/=α) مورد بررسی آماری قرار گرفتند.
یافته‌ها از نظر استحکام باند پست‌های همرنگ به عاج ریشه اختلاف آماری بین گروه های آزمایشی معنی‌داری وجود نداشت (650/0=P). اما از نظر محل مقطع ریشه اختلاف معنیداری بین استحکام باند پست‌های همرنگ به عاج ریشه در نواحی مختلف وجود داشت (001/0>P).
نتیجه‌گیری: در شرایط این بررسی، اختلاف آماری معنی‌داری بین استحکام باند 3 نوع سمان‌ رزینی مختلف به عاج ریشه وجود نداشت. استحکام باند در ناحیه کرونال ریشهها به گونه مشخصی بالاتر از نواحی میانی و آپیکال بود.

دانا جعفرپور، رفعت باقری،
دوره 31، شماره 4 - ( 11-1397 )
چکیده


زمینه و هدف: سمان‌های گلاس آینومر از جمله مواد ترمیمی مستقیمی هستند که در محیطی اشباع از رطوبت به کار برده می‌شوند. بنابراین، داشتن توانایی جلوگیری از آلوده شدن به آب ضروری است. این مطالعه با هدف تعیین جذب آب و حلالیت پنج نوع گلاس آینومر با و بدون دو نوع پوشش رزینی نانوفیلد انجام شد.
روش بررسی: پنج نوع سمان گلاس آینومر (Fuji BULK/GC, EQUIA Forte Fil/GC, Fuji II LC/GC, Riva self cure/SDI, و  riva light cure/SDI) و دو پوشش رزینی EQUIA Forte Coat/GC) و (G-COAT PLUS/ GC در این مطالعه مورد ارزیابی قرار گرفت. جذب و حلالیت آب طبق 4049 ISO اندازه گیری شد. برای هر ماده، 15 نمونه دیسک شکل با استفاده از قالب پلی اتیلن تهیه شد. نمونه‌های هر ماده به صورت تصادفی به دو گروه تقسیم شدند: 10 نمونه دارای پوشش و 5 نمونه بدون پوشش. برای گروه‌های پوشش داده شده از هر ماده، 5 نمونه با G-COAT PLUS و 5 نمونه با EQUIA Forte Coat پوشیده شد. داده‌ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 18(SPSS Inc., Chicago, IL, USA)  مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. آنالیز واریانس دو طرفه برای بررسی هر گونه تعامل بین مواد و پوشش‌ها به کار گرفته شد. آنالیز واریانس یک طرفه برای مقایسه متغیرهای مختلف بین مواد و آزمون Tukey برای نشان دادن تفاوت‌های قابل توجه در مقایسه زیر گروه‌ها انجام شد.
یافته‌ها: آنالیز واریانس دو طرفه اثر متقابل معنی‌داری را بین مواد و پوشش‌ها نشان داد (05/0>P). گروه‌های بدون پوشش جذب آب و حلالیت بالاتری در مقایسه با گروه‌های دارای پوشش نشان دادند و گروه‌های پوشیده شده توسط G-COAT PLUS نسبت به EQUIA Forte Coat میانگین جذب و حلالیت کمتری داشتند. به طور کلی، GC Fuji Bulk جذب آب و حلالیت کمتری نسبت به سایر گلاس آینومر‌ها نشان داد.
نتیجه گیری: مقادیر جذب آب و حلالیت سمان‌های گلاس آینومر می‌تواند با استفاده از یک پوشش محافظتی کاهش یابد.
 

محمد جواد مقدس، احسان روحانی، سارا مجیدی نیا، نجمه اجرتی، نگین وطن پرست،
دوره 31، شماره 4 - ( 11-1397 )
چکیده


زمینه و هدف: هدف از این مطالعه بررسی تأثیر افزودن رزین هیدروفوب پس از استفاده از دنتین باندینگ‌های نسل‌های مختلف بر میزان نانولیکیج بود.
روش بررسی: 20 دندان مولر سوم انسان انتخاب شد. دندان‌ها به صورت تصادفی به 4 گروه 5 تایی شامل دنتین باندینگ‌های نسل چهار، نسل پنج، نسل شش و نسل هفت تقسیم شدند. سپس تاج دندان‌ها از ناحیه CEJ قطع شد و هر یک از نمونه‌ها با برشی مزیو دیستالی به دو نیمه تقسیم شد، یک نیمه برای کاربرد دنتین باندینگ بدون افزودن رزین هیدروفوب و نیمه دیگر برای کاربرد همان دنتین باندینگ با افزودن رزین هیدروفوب به کار رفت. پس از آن کامپوزیت به سطح نمونه‌ها اضافه شد. پس از قرار دادن نمونه‌ها در نیترات نقره میزان نانولیکیج توسط SEM ارزیابی شد و نتایج با آزمون Repeated Measurement مورد تحلیل آماری قرار گرفتند (05/0=α).
یافته‌ها: در تمام گروه‌ها افزودن رزین هیدروفوب سبب کاهش میزان نانولیکیج شده بود. این کاهش در مورد دنتین باندینگ‌های توتال- اچ بیش از دنتین باندینگ‌های سلف- اچ بود (05/0P>). در بیشتر نواحی مورد مطالعه نانولیکیج مشاهده شده در ادهزیوهای توتال- اچ بیش از سلف- اچ‌ها بود. در کل نواحی مورد مطالعهClearfil S³ bond  که یک ادهزیو سلف- اچ دو مرحله‌ای است پس از افزودن رزین هیدروفوب کمترین نانولیکیج را نشان داد.
نتیجه‌گیری: در تمام گروه‌ها افزودن رزین هیدروفوب سبب کاهش نانولیکیج در ضخامت لایه ‌هایبرید شد که این کاهش در گروه‌های توتال- اچ بارز بود.
 

فاطمه انصافی، تبسم هوشمند، مریم پیرمرادیان،
دوره 32، شماره 1 - ( 4-1398 )
چکیده


زمینه و هدف: امروزه رزین کامپوزیت‌ها یکی از رایج ترین مواد مورد استفاده در دندانپزشکی ترمیمی است. این در حالی است که شکست در ترمیم‌های رزینی نیز به دلیل ماهیت شیمیایی و استعداد بالایش به وقوع پوسیدگی ثانویه نیز بسیار رایج است. با توجه به رویکردهای محافظه‌ کارانه در دندانپزشکی، طرح درمان‌های اصلاحی بیش از انواعی که مبتنی بر تعویض کامل ترمیم‌های آسیب دیده هستند، مورد توجه قرار دارند. هدف از مطالعه حاضر مقایسه متدهای آماده سازی سطحی مختلف بر روی سطوح کامپوزیتی، برای نیل به بالاترین استحکام باند بین کامپوزیت‌های قدیمی و جدید بعد از فرآیند پیر سازی بود.
روش بررسی: چهارگروه آزمایشی در این مطالعه مورد ارزیابی قرار گرفتند. در ابتدا استوانه کامپوزیتی با قطر 6 وارتفاع 5 میلی متر با استفاده از یک کامپوزیت میکرو‌هیبرید به روش Incremental آماده شدند. نمونه‌ها پس از نگهداری به مدت ۶ ماه در آب مقطر، در دمای ۳۷ درجه سانتی گراد تحت ۴ نوع آماده ‌سازی سطحی مختلف قرارگرفتند. سطح همه نمونه‌ها با استفاده از فرز الماسی خشن سازی شده و پس از اچینگ با اسید فسفریک، با ترکیبات زیر مورد آماده سازی سطحی قرار گرفتند. گروه ۱: Composite primer شرکت GC. گروه ۲: باندیگ یونیورسال حاوی سایلن شرکت Kuraray گروه ۳: سیستم باندینگ Self-etching (SE bond) از شرکت Kuraray گروه ۴: سایلن شرکت Ivoclar Vivadent به همراه باندینگ هیدروفوب (بطری دوم سیستم باندینگ SE bond) از شرکت Kuraray. گروه 5: گروه کترل بدون آماده سازی سطحی. سپس مجددا به روش Incremental، ۵ میلی متر کامپوزیت مشابه کامپوزیت اولیه (تنها با رنگ متفاوت) بر روی سطح نمونه‌ها قرار داده شد و پس از برش و تحت 3000 دور ترموسایکل، ارزیابی استحکام باند ریزکششی در Universal testing machine انجام گرفت. نمونه‌ها پس از شکست با استفاده از استریومیکروسکوپ بررسی شدند. داده‌ها به روش آنالیز واریانس یکطرفه و آزمون Tukey مورد ارزیابی آماری قرار گرفتند.
یافته‌ها: بیشترین مقدار عددی استحکام باند ریزکششی در گروهی که در آن از ماده باندینگ SE bond و سایلن جهت آماده سازی نمونه‌ها استفاده شده بود و کمترین در گروهی که در آن ماده باندینگ یونیورسال مورد استفاده قرار گرفته بود، مشاهده شد که با هم تفاوت معنی‌دار داشت (02/0=P). تمام نمونه‌ها در همه گروه‌ها دچار شکست کوهزیو شدند و درصد شکست در کامپوزیت‌های قدیمی و جدید تفاوت محسوسی با یکدیگر نداشت (0/69=P).
نتیجه‌گیری: بر اساس نتایج به دست آمده همه روش های آماده سازی سطحی مورد استفاده در این مطالعه برای تأمین یک باند با کیفیت به رزین کامپوزیت‌های قدیمی می‌تواند مناسب باشد و استحکام باند ریزکششی میان کامپوزیت‌های قدیمی و جدید بیشتر از استحکام کوهزیو کامپوزیت‌ها بود. با این حال میزان عددی استحکام باند گروه باندینگ یونیورسال ازگروه سایلن به همراه باندینگ هیدروفوب به طور معنی‌داری پایین‌تر بود.

 

حسینعلی ماهگلی، رضوانه غضنفری، مهدی میرمحمدی، داوود زارع، مهناز ارشد،
دوره 32، شماره 3 - ( 8-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: حلالیت یک ویژگی مهم در تعیین ماندگاری کلینیکی سمان‌ها می‌باشد. هدف از مطالعه حاضر، مقایسه حلالیت سمان‌های رزینی Calibra، Panavia و Maxcem با سمان گلاس آینومر رزین مدیفاید GC Fuji PLUS در سه pH مختلف بود.
روش بررسی: 96 نمونه (با قطر 8 میلی‌متر و ضخامت 4 میلی‌متر) بر اساس دستور کارخانه سازنده ساخته شد. نمونه‌ها پس از ست شدن خشک شده و وزنشان اندازه‌گیری شد. نمونه‌ها برای مدت 30 روز در سه محیط شامل آب مقطر، اسید لاکتیک با 3 pH=و اسید لاکتیک با 5 pH=غوطه‌‌ور شدند و سپس خارج شده و مجدداً وزن شدند. داده‌ها با استفاده از نرم افزار SPSS18 و با تست two-way ANOVA آنالیز آماری شدند. P-value کمتر از 05/0 به عنوان سطح معنیداری در نظر گرفته شد.
یافته‌ها: یافته‌های مطالعه بین سه محیط اختلاف معنی‌داری نشان نداد (08/0P=). سمان رزینی Calibra کمترین حلالیت در هر سه محیط (آب مقطر و اسید لاکتیک با pH‌ های 3 و 5) را داشت. سمان گلاس آینومر رزین مدیفاید، بیشترین میزان حلالیت در اسید لاکتیک و سمان رزینی Maxcem بیشترین میزان حلالیت در آب را دارا بود.
نتیجه‌گیری: ویژگی حلالیت سمان رزینی و سمان گلاس آینومر رزین مدیفاید به طور بارزی تحت تأثیر ترکیب ماده و محیط نگهداری است.
 

علیرضا دانش کاظمی، عبدالرحیم داوری، مطهره امیری، فاطمه میرحسینی،
دوره 33، شماره 1 - ( 5-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: اروژن به حل شدن شیمیایی دندان به واسطه اسید بدون دخالت باکتری گفته می‌شود. هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر رزین اینفیلترنت (Icon) وMI past plus  و لیزر Nd:YAG بر میکروهاردنس مینا بود.
روش بررسی: 40 نمونه مینایی از دندان مولر سوم تهیه شد. میکروهاردنس ابتدایی در همه نمونه‌ها اندازه‌گیری شد. با استفاده از اسید هیدورکلریک اروژن مصنوعی ایجاد شد. میکروهاردنس نمونه‌ها اندازه‌گیری شد. نمونه‌ها به طور تصادفی به چهار گروه مساوی تقسیم شدند. گروه اول: MI paste plus، گروه دوم: +MI paste plus لیزرNd:YA ، گروه سوم: رزین اینفیلترنت بدون اچ، گروه چهارم: رزین اینفیلترنت با اچ، با استفاده از اسید هیدروکلریک مجدداً اروژن ایجاد شد و سپس تحت ترموسیکل قرار گرفتند. در نهایت میکروهاردنس نمونه‌ها اندازه‌گیری شد. آنالیز آماری با استفاده از نرم افزار SPSS23 و آزمون‌های تحلیل واریانس یک طرفه و مقایسه‌های چندگانه توکی و T زوجی انجام شد و 05/0>P به عنوان سطح معنی‌داری در نظر گرفته شد.
یافته‌ها: میکروهاردنس در مرحله سوم نسبت به مرحله دوم در همه گروه‌ها افزایش معنی‌داری یافته بود (000/0P<) همچنین مقایسه مقدار افزایش میکروهاردنس بین گروه‌ها به جز گروه دوم با گروه چهارم از نظر آماری معنی‌دار بود.
نتیجه‌گیری: همه مواد به کار گرفته دراین مطالعه به طور معنیداری باعث افزایش میکروهاردنس مینای اروژن یافته شدند.

دکتر علیرضا دانش کاظمی، عبدالرحیم داوری، زهرا یوسفی، نیلوفر فلاح، سولماز قنبرنژاد، پدرام دانش کاظمی،
دوره 33، شماره 3 - ( 7-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: افزودن نانو ذرات به رزین کامپوزیت‌های دندانی سبب کاهش چسبندگی باکتری‌ها و پوسیدگی ثانویه می‌شود. ترموسایکلینگ می‌تواند شرایط آزمایش را به محیط دهان نزدیک کند. هدف از انجام این مطالعه تعیین اثر ترموسایکلینگ بر میزان ریزنشت مخلوط نانو ذره اکسید مس و کامپوزیت فلو بود.
روش بررسی: در این مطالعه آزمایشگاهی 88 دندان پرمولر برحسب کاربرد نانو ذره اکسید مس با غلظت‌های 1/0% و 3/0% وزنی و ترموسایکلینگ به تعداد 0، 1000، 5000 و 15000 بار، به هشت گروه تقسیم شدند. شیارهای اکلوزالی دندان‌ها به وسیله مخلوط کامپوزیت فلو و محتوای نانو ذره اکسیدمس سیل و سپس دندان‌ها ترموسایکل شد. در ادامه دندان‌ها به مدت 24 ساعت در متیلن بلوی 2% غوطه‌ور و سپس مورد برش قرار گرفتند. ریزنشت توسط استریومیکروسکوپ (hp/USA) بررسی شد. داده‌ها با آزمون‌های آماری کروسکال والیس و من ویتنی آنالیز و حد معنی‌داری 05/0 در نظر گرفته شد.
یافته‌ها: در گروه‌های محتوای نانو ذرات اکسید مس با غلظت 1/0%، با افزایش تعداد دورهای ترموسایکل، ریزنشت به میزان معنی‌داری افزایش یافت (032/0=P). اختلاف میزان ریزنشت بین گروه‌های در معرض 0 و 15000 ترموسایکل معنی‌دار بود (019/0=P). در گروه‌های با غلظت 3/%0، ترموسایکل بر ریزنشت اثر معنی‌داری نداشت (780/0=P). نمونه‌های در معرض 0 و 1000 و 5000 و 15000ترموسایکل در دو غلظت نانو ذره اکسید مس اختلاف معنی‌داری در ریزنشت نشان ندادند.
نتیجه‌گیری: در گروه‌های حاوی نانو ذرات اکسید مس با غلظت 1/0%، میزان ریزنشت با افزایش تعداد ترموسایکلینگ به 15000 دور ترموسایکل نسبت به گروه کنترل افزایش یافت و در غلظت 3/0% ترموسایکلینگ تغییر معنی‌داری ایجاد نکرد.

سجاد پزشکی، سحرناز حسن زاده کورنده،
دوره 33، شماره 4 - ( 11-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: پلی متیـل متاکریلات (Poly methyl methacrylate) (PMMA) هنـوز متـداول‌ترین ماده در پروتز به شمار می‌رود. با این حال مشکلاتی در رابطه با خصوصیات مکانیکی ماده از جمله استحکام خمشی پایین وجود دارد. افزودن نانو ذرات به پلیمر یکی از راه‌های بهبود خصوصیات مکانیکی رزین آکریلی به شمار می‌رود. در مطالعه حاضر، تأثیر افزودن نانو ذرات سیلیکون دی اکساید (SiO2) با غلظت‌های مختلف به رزین آکریلی گرماپخت بر روی استحکام خمشی مورد بررسی قرار گرفت. با توجه به اینکه در مطالعات پیشین نتایج متناقضی در افزودن نانو ذرات SiO2 بر رزین‌های آکریلی با درصد‌های متفاوت مشاهده شد، هدف از مطالعه حاضر بررسی خصوصیت مکانیکی استحکام خمشی نانو ذرات PMMA/SiO2 حاصل از درصدهای مختلف SiO2 بود.
روش بررسی: در این مطالعه آزمایشگاهی، نمونه‌های رزین آکریلی حاوی 0، 1، 3 و 5 درصد سیلیکون دی اکساید (SiO2) تهیه شدند. نمونه‌ها داخل مفل‌های گچی گذاشته شده و سه بار تحت فشار قرار گرفتند. مفل‌ها به مدت 30 دقیقه در دمای جوش باقی ماندند. لبه‌های اضافی نمونه‌ها توسط تریمر گرفته شد.
جهت فینیش و پالیش نهایی نیز از ورقه سنباده با گرین‌های 180، 320 و 600 استفاده شد. در نهایت، استحکام خمشی با استفاده از دستگاه Universal Testing Machine اندازه‌ گیری شد و داده‌های به دست آمده در نهایت توسط نرم افزار SPSS ، آنالیز واریانس یک طرفه (ANOVA) و آزمون تعقیبی Tukey در سطح معنی‌داری ۰۵/۰ تحلیل شد.
یافته‌ها: میانگین و انحراف معیار استحکام خمشی در گروه‌های کنترل، فیلر 1%، فیلر 3% و فیلر 5% به ترتیب 30/8±24/57، 26/7±98/69، 18/9±16/60 و 28/59±9/61 مگاپاسکال (MPa) به دست آمد. بعد از محاسبه مقادیر معنی‌داری بین هرگروه با گروه کنترل، تفاوت معنی‌داری بین فیلر 1% و کنترل مشاهده شد (021/0=P). با این حال، تفاوت معنی‌داری بین گروه فیلرهای 3 و 5 درصد با گروه کنترل و یا با یکدیگر مشاهده نشد. به این صورت که مقدار P-value بین گروه کنترل و گروه فیلر 3% برابر ۸۹۲/۰ و همچنین این مقدار بین گروه کنترل و گروه فیلر 5% برابر با ۹۷۵/۰ محاسبه شد.
نتیجه‌گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد استفاده از نانو فیلر سیلیکون دی اکساید (SiO2) با درصد کم می‌تواند باعث بهبود استحکام خمشی رزین آکریلی پلی متیل متاکریلات گرماپخت شود.

عبدالرحیم داوری، هنگامه زندی، فرناز فراهت، زهرا حدادی،
دوره 34، شماره 0 - ( 3-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: امروزه برای کنترل پوسیدگی دندانی از تکنیک‌های نوینی که قابلیت از بین بردن باکتری‌های پوسیدگی زا را دارند استفاده می‌شود. اخیراً افزودن آنتی بیوتیک‌ها به گلاس آینومر با هدف کاهش تعداد کلی باکتری‌های زنده بزاق پیشنهاد شده است. هدف از این مطالعه ارزیابی مقایسه‌ای اثر ضد میکروبی و استحکام فشاری گلاس آینومر رزین مدیفاید حاوی آنتی بیوتیک‌های مختلف بر روی گونهstreptococcus mutans  بود.
روش بررسی: مجموعاً 120 نمونه در 3 گروه با تعداد برابر، شامل گلاس آینومر رزین مدیفاید حاوی داکسی سایکلین با غلظت 5/1%، گلاس آینومر رزین مدیفاید حاوی ترکیب سیپروفلوکساسین، مترونیدازول و ماینوسایکلین با غلظت 5/1% و گلاس آینومر رزین مدیفاید بدون آنتی بیوتیک تهیه شد. جهت سنجش اثر آنتی باکتریال از روش دیسک دیفیوژن و شمارش کلونی‌های باکتری استرپتوکوکس موتانس استفاده شد. در ادامه آزمون استحکام فشاری انجام شد. داده‌ها پس از جمع آوری وارد SPSS25 شده و به وسیله آزمو‌ن‌های کروسکال- والیس و ANOVA جهت بررسی اختلاف بین دو گروه آزمایش و گروه کنترل با سطح معنی‌داری 05/0α= مورد مقایسه آماری قرار گرفت.
یافته‌ها: میانگین تعداد کلونی‌های باکتری استرپتوکوک موتانس در گروه گلاس آینومر رزین مدیفاید حاوی داکسی سایکلین در سه زمان 1 و 24 ساعت و 7 روز، به طور معنی‌داری از نمونه‌های گروه گلاس آینومر رزین مدیفاید حاوی آنتی بیوتیک سه گانه کمتر بود (001/0P<). میانگین استحکام فشاری دو گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل کمتر بود اما از لحاظ آماری معنی‌دار نبود (326/0P=).
نتیجه‌گیری: افزودن آنتی بیوتیک‌ها در غلظت 5/1% به رزین مدیفاید گلاس آینومر موجب ایجاد خاصیت آنتی باکتریال مطلوبی می‌شود، بدون اینکه خاصیت استحکام فشاری آن به طور چشمگیری تغییر کند.

فاطمه کاظمی بید هندی، مهشید محمدی بصیر، محمد باقر رضوانی، علی خدابخش، حسین لباف، محمد امین فهیمی،
دوره 35، شماره 0 - ( 3-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: اتمام و پرداخت کامپوزیت‌ها یک مرحله مهم و تأثیر گذار در موفقیت کلینیکی ترمیم‌ها می‌باشد. هدف ازاین مطالعه بررسی تأثیر و مقایسه دوام دو نوع پالیش مایع بر روی دو نوع کامپوزیت بود.
روش بررسی: 80 نمونه استاندارد دیسکی شکل (mm 2×4) از دو نوع نانو کامپوزیت (هر کامپوزیت 40 عدد) شامل یک کامپوزیت نانوفیل (Filtek Z350 XT-3M ESPE) و یک کامپوزیت نانو هیبرید (Aelite Aesthetic Enamel-Bisco, Inc. Schaumburg, USA) تهیه شد. نمونه‌ها بر اساس روش اتمام و پرداخت به صورت تصادفی به 4 زیرگروه (10n=) تقسیم شدند، M : به عنوان گروه کنترل نمونه‌ها با پلیمریزاسیون زیر نوار سلولوئیدی (Mylar). S: اتمام و پرداخت توسط توالی دیسک‌های Sof-Lex (3M ESPE, USA)، SP: اتمام و پرداخت با دیسک‌های Sof-Lex و استفاده از پالیش مایع Permaseal (Ultradent products, Inc. USA)، SB: اتمام و پرداخت با دیسک‌های Sof-Lex و استفاده از پالیش مایع Bis cover (Bisco, Inc. Schaumburg, USA). نمونه‌ها تحتpH cycling  و Brusihing machine قرار گرفتند و سپس میانگین خشونت سطحی نمونه‌ها (Ra) و میانگین تغییرات پروفایل در طول ناحیه مورد نظر (Rz) توسط دستگاه پروفیلومتر اندازه گیری شد، برای مقایسه میانگین خشونت سطحی در گروه‌های مورد بررسی از آنالیز واریانس دو طرفه و یک طرفه (ANOVA) استفاده شد. سپس از آزمون Tukey برای شناسایی گروه‌های مسئول تفاوت و از آزمون T-test برای مقایسه میانگین خشونت سطحی استفاده شد.
یافته‌ها: نوع کامپوزیت و روش پرداخت تأثیری بر روی میانگین Ra نداشت (733/0=P) اما بر روی فاکتور Rz1 دارای تأثیر معنی‌دار بود (025/0=P).
نتیجه گیری: استفاده از پالیش مایع پس از کاربرد دیسک‌های پرداخت، تأثیری بر روی دوام پرداخت نانو کامپوزیت‌ها ندارد.


صفحه 2 از 3     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دندانپزشکی می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by: Yektaweb