جستجو در مقالات منتشر شده


10 نتیجه برای باقری

طاهره السادات جعفرزاده کاشی، محمد عرفان، اکبر فاضل نجف‌آبادی، سید مصطفی فاطمی، مرجان بهروزی‌بخش، هاله حالی، حسین باقری گرگانی،
دوره 25، شماره 2 - ( 1-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از این مطالعه اندازه‌گیری درجه تبدیل سه نوع کامپوزیت (میکروهیبرید، نانوهیبرید و Ormocer) با دستگاه‌های لایت کیورینگ
LED) (QTH, در سطح و عمق 2 میلی‌متر بود.

روش بررسی: در این مطالعه از سه رزین کامپوزیت Ceram X (M2 shade), Tetric Evoceram (A2 shade), Tetric Ceram (A2) استفاده شد. نمونه‌ها به 2 گروه تقسیم شدند. 5 نمونه به وسیله (Coltolux 75, Coltene) QTH و 5 نمونه به وسیله (Demi, Kerr) LED کیور شدند. سپس نمونه‌ها در سطح و عمق 2 میلی‌متر برش خوردند و درصد درجه تبدیل نمونه‌ها به وسیله (Bruker-tensor 27) FT-IR به دست آمد. داده‌ها با 3-way ANOVA آنالیز شدند.

یافتـه‌ها: نتـایـج آنـالیـز واریـانس سـه طـرفه بیـن سه کامپـوزیت نانو و میکرو هیبـرید و Ormocer‌ اختلاف معنـی‌داری را نشـان داد (001/0P<). همچـنین نتـایـج آمـاری بیـن ایـن سـه گـروه کامپـوزیت حاکی از اختلافی معنی‌دار در سطح و عمق 2 میلی‌متری بود (001/0P<). به جز درمورد Ceram X نوع دستگاه لایت‌کیور بر میزان پلیمریزاسیون دو کامپوزیت دیگر تاثیر معنی‌داری نداشت (05/0

نتیجه‌گیری: در این مطالعه درجه تبدیل کامپوزیت‌ها در ضخامت‌های متفاوت، اختلاف معنی‌داری را نشان داد. Tetric Ceram دارای بالاترین درجه تبدیل و نسبت پلیمریزاسیون عمق به سطح (Bottom/Top ratio) و کمترین میزان ضریب تغیررات در داده‌ها بود. نوع دستگاه لایت‌ کیور در کامپوزیت‌های حاوی نانوفیلر نسبت درجه تبدیل عمق/سطح بالاتری را نسبت به QTH نشان می‌دهند.


فاطمه نعمت اللهی، نسیم عزیزی، سیما شهابی، لقمان قهرمانی، زهره عسگری، حسین باقری،
دوره 26، شماره 2 - ( 2-1392 )
چکیده

  زمینه و هدف: یکی از مشکلات اساسی در بیمارانی که از دنچر استفاده می‌‌کنند جدا شدن دندان‌های مصنوعی از مواد آکریل بیس دنچر می‌باشد. با توجه به آمار متفاوتی که از تأثیر نوع دندان مصنوعی و مقاومت درمورد نیروهای جویدن وجود دارد و نیز بعضی کاستی‌هایی که در این تحقیقات وجود داشته است، هدف این تحقیق مقایسه تأثیر 4 نوع دندان مصنوعی (دندان‌های کامپوزیتی (مولتی‌لیتیک) و آکریلی (مونولیتیک)) با و بدون Cyclic loading بر میزان استحکام باند در آکریل بیس دنچر خودبه‌خود پلیمریزه شونده بود.

  روش بررسی: این تحقیق به روش تجربه (Experimental) و در محیط آزمایشگاهی (in vitro) انجام شد. از رزین بیس دنچر خودبه‌خود پلیمریزه شونده (Rapid repair, Dentsply, England) و 4 نوع دندان مصنوعی (آکریلی Marjan new ، کامپوزیتی Glamour (هر دو ایرانی) و کامپوزیتی و آکریلی Ivoclar ) استفاده شد و بدین ترتیب 8 گروه مورد بررسی قرار گرفتند که هر گروه شامل 10 نمونه بود. نمونه‌ها توسط ترموسایکلینگ تحت 5000 دور حرارتی در دو حمام آب سرد با حرارت 5 درجه سانتی‌گراد و آب گرم با حرارت 55 درجه سانتی‌گراد قرار گرفتند. نیمی از نمونه‌ها تحت Load با 1.2 Hz/50N برای 14400 بار در دستگاه قرار گرفتند. برای بررسی استحکام باند از نیروی برشی در دستگاه Universal Testing Machine استفاده شد و داده‌ها با آزمون Two-way ANOVA آنالیز شدند.

  یافته‌ها: آنالیز آماری نشان داد که اعمال Cyclic loading بر میزان استحکام باند در گروه‌های مختلف تأثیری نداشته است درحالیکه متغیر نوع دندان بر میزان استحکام باند تأثیر داشته است (006/0 P= )، همچنین Interaction بین دو عامل Cyclic loading و نوع دندان معنادار نبوده است (98/0 P= ). در آنالیز مقایسه دو به دو (Tukey test) نشان داد که استحکام باند دندان آکریلی Ivoclar نسبت به همه گروه‌ها با اختلاف معناداری بیشتر بوده است که به ترتیب در دندان Glamour ، کامپوزیتی Ivoclar و Marjan new (02/0 P= )، (01/0 P= ) و (02/0 P= ) بود.

  نتیجه‌گیری: در چارچوب محدودیت‌های این تحقیق، از نظر درصد نوع شکست بالاترین میزان شکست در همه گروه‌های مورد آزمایش، شکست Cohesive بوده است. درنتیجه قدرت باند بین دندان و آکریل در همه دندان‌های مصنوعی و رزین بیس مطلوب می‌باشد ولی با این حال نوع دندان مصنوعی می‌تواند نیروی شکست را تحت تأثیر قرار دهد ولی Cyclic loading هیچ تأثیر قابل‌توجهی بر روی استحکام باند برشی دندان مصنوعی با رزین بیس دنچر خودبه‌خود پلیمریزه شونده ندارد.


بهزاد سالاری، سیما شهابی، حسین باقری، مهسا یوسفی،
دوره 26، شماره 4 - ( 11-1392 )
چکیده

  زمینه و هدف: در این مطالعه اثر کلرهگزیدین 2%، سدیم هیپوکلریت 5/2% و هیدروژن پراکساید 3% به عنوان سه ماده ضدمیکروبی مؤثر که در دندانپزشکی استفاده می‌شوند، روی میزان میکرو لیکیج باندینگ‌های نسل هفتم به عنوان آخرین نسل باندینگ‌ها بررسی شد.

  روش بررسی: 45 دندان خلفی کشیده شده و بدون پوسیدگی جمع‌آوری و ضدعفونی شدند، سپس روی سطوح باکال و لینگوال آن‌ها حفره کلاسیک کلاس V تراشیده شد (90 حفره)، سپس به صورت اتفاقی به چهار گروه تقسیم شدند، سه گروه ده دندانی (20 حفره‌ای) برای مواد مورد آزمایش و یک گروه 5 دندانی (10 حفره‌ای) به عنوان گروه کنترل. دندان‌های هر گروه تحت تاثیر مواد ضدعفونی‌کننده قرار گرفتند و سپس با باندینگ نسل هفتم (Optibond all in one, kerr) تحت دستور کارخانه سازنده باند شده و درنهایت روی آن‌ها کامپوزیت فرم داده شده و پالیش شدند. در گروه کنترل قبل از باند کردن باندینگ هیچ‌گونه ماده ضدعفونی‌کننده‌ای استفاده نشد. پس از تحمل 1000 سیکل حرارتی (5 درجه و 55 درجه به مدت 30 ثانیه) دندان‌ها در محلول متیلن بلو 5% قرار گرفته و بعد از سکشن در جهت مزیودیستالی، هر حفره از لحاظ میزان نفوذ دای درون آن زیر استریومیکروسکوپ (Olympus, Japan) اندازه‌گیری شد و آنالیز داده‌ها توسط تست Kruskal-Wallis صورت گرفت.

  یافته‌ها: تست (05/0 a = ) Kruskal-Wallis نشان داد استفاده از مواد مورد استفاده در آزمایش (کلرهگزیدین 2%، هیدروژن پراکساید 3% و هیپوکلریت سدیم 5/2%) به طور معنی‌داری روی میانگین آماری تأثیری نداشته است. این نتایج چه در سطح اکلوزال حفره‌ها (12/0 P= ) و چه در سطح جنجیوال حفره‌ها (3/0) صدق می‌کرد.

  نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج این مطالعه استفاده از کلرهگزیدین 2%، سدیم هیپو کلریت 5/2% و هیدروژن پراکساید 3% در حفره تراش در هنگام استفاده از باندینگ نسل هفتم (Optibond all in one, Kerr) تأثیر مخربی بر باند ادهزیو ندارد .


افروز حبیبی، خشایار باقری، پدرام حاجی‌زاده، ارمغان تارجن، الناز خسروی،
دوره 27، شماره 4 - ( 11-1393 )
چکیده

  زمینه و هدف: سلامت دهان و دندان یکی از مولفه‌های سلامت عمومی است و ارتقاء سلامت دهان و دندان یکی از مهم‌ترین اهداف پیشگیری از بیماری‌ها در دندانپزشکی است. رفتار بهداشتی مناسب بر اساس آگاهی، نگرش و عملکرد صحیح شکل می‌گیرد. هدف از این مطالعه ارزیابی سطح آگاهی از بهداشت دهان و دندان در دانشجویان علوم پزشکی واحد بین‌الملل (پردیس کیش) دانشگاه علوم پزشکی شیراز بوده است.

  روش بررسی: 159 نفر دانشجو در رشته‌های پزشکی (54 نفر)، دندانپزشکی (69 نفر) و داروسازی (36 نفر) در این مطالعه شرکت کردند. در این تحقیق، از پرسشنامه به عنوان ابزار اصلی جهت ارزیابی سطح آگاهی دانشجویان از بهداشت دهان و دندان استفاده شد و برای تحلیل داده‌ها از آزمون Chi-square استفاده گردید .

  یافته‌ها: بنابر نتایج حاصله، سطح آگاهی دانشجویان گروه دندانپزشکی از دو گروه دیگر بیشتر بود و دانشجویان داروسازی از سطح آگاهی بهتری نسبت به دانشجویان پزشکی برخوردار بودند. همچنین نتایج این تحقیق نشان داد که بین سطح آگاهی دانشجویان از بهداشت دهان و دندان با رشته تحصیلی، مدت زمان تحصیل در دانشگاه و محل اخذ دیپلم، ارتباط معنی‌داری وجود داشت ( 05/0> P )، در حالیکه بین سطح آگاهی دانشجویان با جنس و تحصیلات والدین‌شان هیچ ارتباط معنی‌داری وجود نداشت (05/0< P ).

  نتیجه‌گیری: نتایج مطالعه حاضر بیانگر آن است که دانشجویان علوم پزشکی در واحد بین‌الملل دانشگاه علوم پزشکی شیراز، دارای آگاهی نسبتاً خوبی در زمینه بهداشت دهان و دندان بودند. به نظر می‌رسد برای رسیدن به سطح مطلوبی از آگاهی دانشجویان گروه‌های پزشکی در زمینه بهداشت دهان و دندان، باید آموزش‌های لازم در قالب کارگاه و سمینار داده شود.


سید محسن حسینی، فاطمه باقری، فرانک فرحمند، آسیه حیدری، الهه خراسانی،
دوره 29، شماره 4 - ( 11-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان دهان در حال حاضر یکی از بیماری‌های بسیار مهم مرتبط باسلامت دهان تلقی می‌شود. هدف از این مطالعه تعیین آگاهی دانشجویان دندانپزشکی دانشگاه‌های آزاد و دولتی اصفهان از سرطان دهان و مقایسه میزان آگاهی دانشجویان در سال‌های مختلف تحصیل بود.

روش بررسی: این پژوهش یک مطالعه مقطعی- تحلیلی است که در سال 1392 انجام شد. جامعه پژوهش شامل دانشجویان دندانپزشکی دانشگاه آزاد و دولتی اصفهان بود که به صورت تصادفی 255 نفر انتخاب شدند. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه استاندارد جمع‌آوری شد. داده‌ها پس از جمع‌آوری به کمک نرم‌افزار SPSS و با استفاده از روش‌های توصیفی و توسط آزمون‌های کروسکال والیس و من ویتنی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.

یافته‌ها: از دانشگاه آزاد و دانشگاه سراسری شهر اصفهان به ترتیب 56% و 44% از دانشجویان مشارکت داشتند. در رابطه با انجام روتین معاینات کلینیکی مخاط دهان، 81% پاسخ مثبت دادند که اختلاف معنی‌‌داری بین سال‌های تحصیلی شرکت کنندگان وجود نداشت (116/0P=). در رابطه با معاینه بیماران با ضایعات دهانی، %46 از آن‌ها پاسخ مثبت دادندکه اختلاف بین سال‌های تحصیلی به شدت معنی‌دار بود (001/0P≤).

نتیجه‌گیری: یﺎﻓﺘﻪ‌ﻫﺎی ایﻦ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻧﺸﺎن داد ﺳــﻄﺢ ﺁﮔــﺎﻫﻲ دانشجویان ﺩﻧﺪﺍنپزﺷکی ﺷﻬﺮ ﺍصفهان ﺩﺭ ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ ﺑﺎ ﺗﺸﺨﻴﺺ ﺿﺎﻳﻌﺎﺕ ﺳﺮﻃﺎﻥ ﺩﻫﺎﻥ ﺩﺭ ﺣﺪ ﮐﺎﻓﻲ نبود ﻭ دانشجویان اگرچه ﻣﻌﺎﻳﻨـﺎﺕ ﻣﻌﻤﻮﻝ ﺑﺮﺍﻱ ﮐﺸﻒ ﺳﺮﻃﺎﻥ ﺩﻫﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﻧﺠﺎﻡ می‌دادند اما از برخی عوامل خطر و ضایعات دهانی مرتبط با سرطان آگاهی کافی نداشتند پس لازم است در طی دوران تحصیل برنامه‌های آموزشی جامع تدوین شود.


کیمیا نگهداری، مریم السادات توانگر، رفعت باقری،
دوره 30، شماره 4 - ( 11-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: ریزسختی، حلالیت و جذب آب از عوامل پیش بینی کننده کارایی بالینی کامپوزیت‌های رزینی هستند. هدف از این مطالعه بررسی تغییرات ریزسختی (microhardness) در محیط خشک و مرطوب، جذب آب و حلالیت در آب سه نوع کامپوزیت نانوهیبرید در سه بازه زمانی 24 ساعت، 7 روز و 60 روز بود.
روش بررسی: در این مطالعه از 3 کامپوزیت GC Kalore (GC)، aura (SDI) و (GC) G-ænial Universal Flo Universal Flo استفاده شد. برای هر ماده 10 نمونه دیسک شکل تهیه شد. نمونه‌ها پس از رسیدن به وزن ثابت، به مدت 60 روز در آب مقطر و سپس بلافاصله 60 روز در دسیکاتور نگهداری شدند. در طی این مدت وزن نمونه‌ها در زمان‌های 24 ساعت 7 روز و 60 روز اندازه‌گیری شد. برای تست ریزسختی برای هر ماده 24 نمونه تهیه شده و بر اساس محیط ذخیره (خشک یا مرطوب) و زمان ذخیره (24 ساعت، 7 روز یا 10 روز) در به 6 گروه تقسیم شد. نمونه‌ها پس از پایان مدت نگهداری در سه نقطه با دستگاه دیجیتال سنجش ریز سختی Vickers مورد آزمایش قرار گرفتند. داده‌ها توسط نرم‌افزار SPSS و آنالیز‌های آماری Tukey و ANOVA مورد تحلیل آماری قرار گرفت.
یافته‌ها: نتایج مطالعه حاضر حاکی از این بود که ماده G-ænial Universal Flo بیشترین میزان جذب آب و حلالیت و هم چنین کمترین میزان ریزسختی را پس از دوره نگهداری 60 روزه داشت. ماده GC Kalore جذب آب و حلالیت کمتر نسبت به ماده aura نشان داد. همچنین GC Kalore پس از ذخیره 60 روزه در آب ریزسختی بیشتری نسبت به aura نشان داد. این در حالی بود که ماده aura ریزسختی بیشتری در محیط خشک داشت.
نتیجه‌گیری: مواد با جذب آب و حلالیت کمتر ریزسختی بیشتری را در محیط مرطوب نشان دادند. کمترین ریزسختی و بیشترین جذب آب و حلالیت مربوط به کامپوزیت flowable بود. بنابراین تأثیر منفی جذب آب بر ریزسختی باید در کاربردهای کلینیکی کامپوزیت‌های رزینی در نظر گرفته شود.

سیده فاطمه بصری، رفعت باقری، مریم السادات توانگر،
دوره 31، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از شایع‌ترین علل عدم موفقیت ترمیم‌های کامپوزیتی شکستن و تغییر رنگ این ترمیم‌ها می‌باشد. لذا هدف از این مطالعه بررسی میزان نیروی چقرمگی شکست و تغییر رنگ 3 کامپوزیت نانوهیبرید در محیط خشک و مرطوب به مدت 60 روز بود.
روش بررسی: سه نوع کامپوزیت رزینی انتخاب شد. برای هر ماده ۳۶ نمونه مستطیلی آماده شد و به صورت تصادفی به دو گروه تقسیم شده و در دمای ۳۷ درجه سانتی‌گراد در محیط خشک یا درون آب مقطر قرارداده شدند. در هر گروه نمونه‌ها بر اساس مدت زمان نگهداری (۱، ۷ و ۶۰ روز) به سه زیرگروه کوچک‌تر تقسیم شدند (۶n=). پس از هر دوره زمانی به منظور انجام آزمایش نیروی چقرمگی شکست، نمونه‌ها در دستگاه تست فشار قرار داده شدند و با سرعت 5/0 میلی‌متر در دقیقه تحت نیروی فشاری قرار گرفتند. رنگ اولیه و نهایی نمونه‌ها نیز توسط دستگاه اسپکتروفتومتر ثبت شد. داده‌های به دست آمده با آزمون‌های آماری ANOVA و Kruskal-Wallis ارزیابی شد.
یافته‌ها: میانگین نیروی چقرمگی شکست همه مواد در بازه زمانی 60 روز در محیط مرطوب کمتر از محیط خشک بود. اما بجز در مورد aura Bulkfil  (001/0P=). برای بقیه تفاوت معنی دار نبود. تغییر رنگ برای    Tetric Evoceram Bulkfilو حتی به میزان بیشتری برای aura Bulkfil در محیط مرطوب و خشک به طور معنی‌داری متفاوت بود (004/0P=). بالاترین ثبات رنگ درaura  وکمترین در Tetric Evoceram دیده شد.
نتیجه‌گیری: نگهداری نمونه‌ها در محیط مرطوب نسبت به محیط خشک، میزان استحکام به شکست کمتر و تغییر رنگ بیشتری را نشان دادند.
 

دانا جعفرپور، رفعت باقری،
دوره 31، شماره 4 - ( 11-1397 )
چکیده


زمینه و هدف: سمان‌های گلاس آینومر از جمله مواد ترمیمی مستقیمی هستند که در محیطی اشباع از رطوبت به کار برده می‌شوند. بنابراین، داشتن توانایی جلوگیری از آلوده شدن به آب ضروری است. این مطالعه با هدف تعیین جذب آب و حلالیت پنج نوع گلاس آینومر با و بدون دو نوع پوشش رزینی نانوفیلد انجام شد.
روش بررسی: پنج نوع سمان گلاس آینومر (Fuji BULK/GC, EQUIA Forte Fil/GC, Fuji II LC/GC, Riva self cure/SDI, و  riva light cure/SDI) و دو پوشش رزینی EQUIA Forte Coat/GC) و (G-COAT PLUS/ GC در این مطالعه مورد ارزیابی قرار گرفت. جذب و حلالیت آب طبق 4049 ISO اندازه گیری شد. برای هر ماده، 15 نمونه دیسک شکل با استفاده از قالب پلی اتیلن تهیه شد. نمونه‌های هر ماده به صورت تصادفی به دو گروه تقسیم شدند: 10 نمونه دارای پوشش و 5 نمونه بدون پوشش. برای گروه‌های پوشش داده شده از هر ماده، 5 نمونه با G-COAT PLUS و 5 نمونه با EQUIA Forte Coat پوشیده شد. داده‌ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 18(SPSS Inc., Chicago, IL, USA)  مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. آنالیز واریانس دو طرفه برای بررسی هر گونه تعامل بین مواد و پوشش‌ها به کار گرفته شد. آنالیز واریانس یک طرفه برای مقایسه متغیرهای مختلف بین مواد و آزمون Tukey برای نشان دادن تفاوت‌های قابل توجه در مقایسه زیر گروه‌ها انجام شد.
یافته‌ها: آنالیز واریانس دو طرفه اثر متقابل معنی‌داری را بین مواد و پوشش‌ها نشان داد (05/0>P). گروه‌های بدون پوشش جذب آب و حلالیت بالاتری در مقایسه با گروه‌های دارای پوشش نشان دادند و گروه‌های پوشیده شده توسط G-COAT PLUS نسبت به EQUIA Forte Coat میانگین جذب و حلالیت کمتری داشتند. به طور کلی، GC Fuji Bulk جذب آب و حلالیت کمتری نسبت به سایر گلاس آینومر‌ها نشان داد.
نتیجه گیری: مقادیر جذب آب و حلالیت سمان‌های گلاس آینومر می‌تواند با استفاده از یک پوشش محافظتی کاهش یابد.
 

حمید محمود هاشمی، عباس کریمی، پریسا باقری، نرگس حاجیانی،
دوره 32، شماره 2 - ( 7-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: کنترل یک وضعیت اورژانس در مطب وظیفه دندانپزشک است، بنابراین از دندانپزشکان انتظار می‌رود که درمان اولیه اورژانس را برعهده گیرند و در خصوص احیای قلبی- ریوی اطلاعات کافی داشته باشند. هدف از این مطالعه بررسی میزان آگاهی دانشجویان دندانپزشکی سال آخر دانشکده‌های دندانپزشکی شهر تهران نسبت به احیای قلبی- ریوی در بیماران اورژانس بود.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی تعداد ۲۰۰ نفر از دانشجویان دندانپزشکی سال آخر از 4 دانشکده دندانپزشکی شهر تهران شامل ۴۴ مرد و ۱۵۶ زن، به صورت تصادفی انتخاب شدند و با یک پرسشنامه چند گزینه‌ای که اطلاعات آنان را در مورد احیاء قلبی- ریوی ارزیابی می‌کرد، مورد بررسی قرار گرفتند. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS16 با روش‌های آماری در دو قالب توصیفی و استنباطی به صورت ترسیم نمودار محاسبه کمیت‌های آماری و آزمون‌های آنالیز واریانس تجزیه و تحلیل شدند.
یافته‌ها: میانگین نمره به دست آمده 43/2 ± 43/5 بود. رابطه مثبت معنی‌داری بین کلاس‌های عملی آموزشی و سطح اطلاعات یافت شد (001/0P=)، اما ارتباط معنی‌داری بین زن و مرد (409/0P=) و نیز بین دانشجویان دانشکده‌های مختلف مشاهده نگردید (089/0P=).
نتیجه‌گیری: افراد شرکت کننده از نظر آگاهی در وضعیت مناسبی قرار نداشتند و نیاز به آموزش بیشتری در این زمینه در دوره دندانپزشکی احساس می‌شود.

استاد مهدی کاشانی عرق بیدی، دکتر مهدی جباری جهرمی، دکتر سپیده باقری حسین ابادی، دکتر محمدرضا شکوهی فر،
دوره 33، شماره 1 - ( 5-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: الگوی رشد عمودی صورت به فاکتور‌های مختلفی وابسته است. که یکی از فاکتور‌ها می‌تواند نیروی بالا برنده عضلات فک می‌باشد. حداکثر نیروی اکلوزالی (MOF) می‌تواند به عنوان مقیاسی برای اندازه‌گیری فانکشن عضلات سیستم جونده در نظر گرفته شود. با وجود مطالعات مختلف، رابطه بین الگوی صورتی و فانکشن عضلات جونده همچنان مورد بحث و اختلاف نظر است. طبق تئوری پارادایم بافت نرم، عضله می‌تواند بر شکل و فرم استخوان های فک، صورت و سر تأثیر بگذارد. در نتیجه هدف از مطالعه حاضر، تعیین رابطه حداکثر نیروی اکلوزال و الگوی رشد سر و صورت در نمونه دانشجویان دانشکده دندانپزشکی دانشگاه شاهد بود.
روش بررسی: ۸۱ دانشجوی دندانپزشکی (۴۰ مرد و ۴۱ زن) مورد مطالعه قرار گرفتند که حداکثر نیروی اکلوزال آن‌ها با فشار سنجی که برای این هدف طراحی شده بود و نواحی آنتروپومتریک مورد نیاز در سر و صورت نیز با کولیس دیجیتال، اندازه‌گیری‌ شد. جهت تعیین اثر الگوی صورت و سر بر حداکثر میزان نیروی اکلوزال از آزمون Two-way ANOVA و Tukey HSD استفاده شد. آنالیز آماری توسط نرم‌افزار SPSS23 انجام پذیرفت.
یافته‌ها: میانگین MOF در مردان ۴۸۰ نیوتن و در زنان ۳۲۰ نیوتن بود. انواع فرم سر در نمونه مورد مطالعه براکی سفال (۳۲/54%)، مزوسفال (۰۹/۳۲%)، دولیکوسفال (۵۸/۱۳%) بودند. فرم صورت نیز یوپروسپیک (45/23%)، مزوپروسپیک (۵/۳۹%)، لپتوپروسپیک (۰۳/۳۷%) بودند. طبق آنالیز‌های آماری رابطه حداکثر نیروی اکلوزال با فرم صورت لپتوپروسپیک معنی‌دار بود (۰۲/۰P=). ولی رابطه معنیداری بین حداکثر نیروی اکلوزال و هیچ یک از فرم‌های سه گانه سر وجود نداشت (۸۱۳/۰P=).
نتیجه‌گیری: حداکثر نیروی اکلوزال (MOF) با الگوی صورت لپتوپروسپیک رابطه داشت و این افراد قدرت بایت کمتری داشتند. رابطه‌ای بین حداکثر نیروی اکلوزال و الگوی سر در این مطالعه یافت نشد. رابطه‌ای بین الگوی سر و صورت یافت نشد. حداکثر نیروی اکلوزال در مردان در هر سه الگوی صورت نسبت به زنان بیشتر بود، اگرچه این رابطه از نظر آماری معنی‌دار نبود.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دندانپزشکی می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2023 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by: Yektaweb