جستجو در مقالات منتشر شده


4 نتیجه برای درویش‌پور

سکینه آرامی، محمد رضا آقاصادقی، معصومه حسنی طباطبایی، حجت درویش‌پور، صدیقه شیخ‌زاده،
دوره 27، شماره 4 - ( 11-1393 )
چکیده

  زمینه و هدف: ویروس هپاتیت B ، از عوامل عفونی در مطب‌های دندانپزشکی می‌باشد. بنابراین، تلاش می‌گردد به کمک مواد ضدعفونی‌کننده مختلف از انتقال آن جلوگیری شود. محصولات شیمیایی مختلفی برای حذف آلودگی‌های ویروسی از سطوح دندانپزشکی ابداع شده و ادعاهایی درباره برتری آن‌ها مطرح است که همگی نیازمند بررسی‌های علمی هستند. هدف تحقیق حاضر تعیین اثرات ضدویروسی مواد ضدعفونی کننده مختلف ( FD366 ، ISORAPID و هیپوکلریت سدیم 100/2 از محلول5%) بر سطوح کار دندانپزشکی آلوده به ویروس هپاتیت بود.

  روش بررسی: در این تحقیق تجربی- آزمایشگاهی، در آزمایشگاه ویرولوژی انستیتو پاستور ایران، سرم 10 بیمار مبتلا به HBV در درون میکروتیوب‌ها ریخته و مواد ضدعفونی‌کننده FD366 ، ISORAPID و هیپوکلریت سدیم 100/2 از محلول 5% با نسبت یک به یک به آن‌ها اضافه شدند. برای تشخیص ژنوم ویروس از کیت‌های تشخیص ویروسی با روش PCR استفاده شد. آب به عنوان کنترل منفی و هیپوکلریت سدیم 5% هم به عنوان کنترل مثبت استفاده شد. ابتدا میزان تیتر ویروس (Viral load) سرم بیماران با کیت تجاری Real time PCR محاسبه شد و بعد از انکوباسیون با مواد مذکور، میزان تیتر ویروس‌ها مجدداً محاسبه گردید. میزان کاهش روی داده‌ در غلظت ویروس هپاتیت با آزمون‌های Kruskal-Wallis و Mann-Whitney U مقایسه گردید.

  یافته‌ها: اثرات ضدویروسی مشخصی توسط عوامل ضدعفونی‌کننده FD366 و ISORAPID دیده نشد (07/0 P= ) . اما، هیپوکلریت سدیم از نظر کارآیی بر ویروس هپاتیت B ، بیشترین اثرات را داشت و تفاوت‌های آماری معنی‌داری بین آن‌ها مشاهده گردید (0001/0 P< ).

  نتیجه‌گیری: مواد ضدعفونی‌کننده FD366 و ISORAPID کارآیی آشکاری بر نمونه‌های ویروس هپاتیت نداشتند.


محسن شیرازی، حجت درویش‌پور، رضا ناطقی، امیرحسین میرهاشمی، بهزاد سالاری،
دوره 28، شماره 1 - ( 2-1394 )
چکیده

  زمینه و هدف: امروزه بسیاری از بیماران به دلیل کراودینگ دندان‌های قدامی به ارتودنتیست‌ها مراجعه می‌کنند. هدف از انجام این مطالعه بررسی ارتباط تعدادی از شاخص‌های آناتومیکی فک پایین با میزان کراودینگ دندان‌های فک پایین در بیماران دارای مال اکلوژن کلاس II با منشاء مندیبل بود.

  روش بررسی: 108 مورد از پرونده‌های بیماران مراجعه کننده به بخش ارتودنسی دانشکده دندانپزشکی تهران که زاویه ANB بیش از دو درجه داشتند انتخاب و از روی پرونده، سن و جنس و از روی کست‌های دندانی، کمبود فضا و با کمک بررسی‌های رادیوگرافیک لترال سفالومتری، میزان زوایای SNB ، ANB ، SNA ، Gonial ، SN-Go.Gn و IMPA استخراج شد. ارتباط متغیرها توسط ضریب همبستگی و با استفاده از Correlation test بررسی و پس از بررسی توزیع متغیرها با استفاده از Normality test ، برای بررسی همبستگی متغیرهای دارای توزیع نرمال از ضریب Pearson استفاده گردید.

  یافته‌ها: نسبت طول کورپوس مندیبل به عرض راموس ارتباط معنی‌داری با شاخص کمبود فضا با و بدون احتساب IMPA داشت (05/0 P≤ ) اما این شاخص با دیگر شاخص‌ها تفاوت معنی‌داری ایجاد نکرد (26/0 P= ). در بررسی مجزا با توجه به جنسیت نمونه‌ها هم ارتباط معنی‌داری بین مشکل کمبود فضا با و بدون محاسبه IMPA با نسبت طول تنه مندیبل به عرض راموس در جنس مؤنث و مذکر وجود داشت (0001/0 P= ).

  نتیجه‌گیری: ارتباط معنی‌دار و تعیین کننده‌ای بین نسبت طول تنه به عرض راموس با مشکل کمبود فضا (با و بدون محاسبه IMPA ) در مندیبل در بیماران با مال اکلوژن کلاس II مقصر مندیبل وجود دارد، به طوری که با کاهش نسبت فوق، شاهد افزایش کراودینگ خواهیم بود.


محسن شیرازی، یاسمین فرج‌زاده جلالی، حجت درویش‌پور،
دوره 28، شماره 3 - ( 7-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: افراد مبتلا به شکاف کام و لب در دوران کودکی و نوجوانی نیاز به درمان‌های ارتودنسی دارند. از طرف دیگر لندمارک‌های مثلث تشخیصی تویید به همراه اندازه‌گیری‌های سفالومتریک، اطلاعات با ارزشی درباره الگوی اسکلتی برای طرح درمان و تشخیص در اختیار ارتودنیست‌ها قرار می‌دهد. تحقیق حاضر با هدف تعیین تغییرات سفالومتریک مثلث تویید در بیماران مبتلا به شکاف کام و لب در مقایسه با افراد نرمال انجام شد.

روش بررسی: تعداد 101 بیمار دارای شکاف لب و کام و 95 فرد نرمال همسان‌سازی شده از نظر سن (5 تا 16 سال)، جنس و نژاد انتخاب شدند. مبتلایان به شکاف کام و لب همگی دارای سوابق درمانی یکسان بوده‌اند. از کلیه‌ی بیماران رادیوگرافی تهیه شده و متعاقب تعیین لندمارک‌های آناتومیک در هر کلیشه رادیوگرافی‌ها تریس شدند. لندمارک‌های مورد بررسی شامل نقاط، خطوط و پلن‌های مختلف به همراه زوایای اسکلتی و دندانی و نیز نسبت اندازه‌های طولی در رادیوگرافی‌ها بوده است. مقادیر لندمارک‌ها در دو گروه با آزمون Student t مورد قضاوت قرار گرفت.

یافته‌ها: از نظر الگوی مورفولوژی مجموعه‌ی کرانیوفاسیال تفاوت‌های آشکاری بین مبتلایان به شکاف کام و لب و افراد نرمال دیده شد (001/0P<). جنس بیمار تأثیری در تغییرات شاخص‌های سفالومتری در مبتلایان شکاف کام و لب نداشت (به جزIMPA و FMIA). تغییرات زوایای تویید بین دو گروه نرمال و واجدین شکاف کام و لب در پسران بیشتر از دختران بوده است. رتروژن مندیبل (کاهش زاویه‌ SNB)؛ باز شدگی زاویه گونیال و افزایش شیب پلن مندیبل و ارتفاع قدامی صورت در افراد نرمال و واجدین شکاف کام و لب یکسان بوده و تفاوتی از نظر شاخص‌های مرتبط با کرانیوم در آن‌ها دیده نشد (05/0P>).

نتیجه‌گیری: در مجموع تفاوت‌های قابل توجهی در محدوده‌ی مثلث تویید شامل کاهش زاویه‌ IMPA و افزایش زوایای FMIA و FMA در بیماران مبتلا به شکاف لب و کام در مقایسه با افراد نرمال دیده شده و تفاوت دو گروه در سایر شاخص‌ها چندان قابل توجه نبوده است.


منصوره میرزایی، اسماعیل یاسینی، لادن رنجبر عمرانی، مرتضی رکنی، حجت درویش‌پور،
دوره 28، شماره 4 - ( 11-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: ریزنشت به عنوان معیاری جهت ارزیابی موفقیت هر ماده ترمیمی مطرح بوده و دستیابی به سیل مناسب نیز در مارجین‌ها مشکلات خاص خود را دارد، به ویژه در مارجین‌های عاجی بسیار مشکل‌تر از مینای دندان می‌باشد. تحقیق حاضر با هدف مقایسه‌ ریزنشت در مارجین‌های مینایی و عاجی حفره‌های کلاس V در دو نوع GI با استفاده از دو نوع باندینگ مختلف Self etch انجام شد.

روش بررسی: در سطوح باکال و لینگوال 40 دندان‌ مولر، حفره‌های کلاس V تهیه شد؛ طوری که مارجین اکلوزالی حفرات در مینا و مارجین ژنژیوالی آن‌ها
1 میلی‌متر پایین‌تر از CEJ قرار بگیرد. دندان‌ها به 4 گروه تقسیم شدند:گروه 1:Fuji IX ، G bond گروه 2: Fuji IX، SE bond گروه 3: GCP Glass fill،
G bond گروه 4: GCP glass fill، SE bond. نمونه‌ها تحت چرخه‌های حرارتی قرار گرفتند؛ میزان ریز نشت اندازه‌گیری شد. جهت مقایسه‌ ریزنشت از آزمون Kruskal-Wallis و برای مقایسه‌ دو به دوی آن‌ها از تصحیح Bonferroni استفاده شد (05/0P≤).

یافته‌ها: رتبه‌های ریزنشت در دیواره‌ اکلوزال و ژنژیوال تمام گروه‌های آزمایشی برابر بوده است. در دیواره‌ ژنژیوال، کمترین رتبه‌های ریزنشت مربوط به گروه Fuji IX+SE bond بوده و تفاوت آن با گروه‌های Fuji IX+G bond و Nanoglass+G bond معنی‌دار بود (05/0P≤). در دیواره‌ی اکلوزال؛ کمترین ریزنشت در گروه Fuji IX+SE bond دیده شد که با هر 3 گروه دیگر تفاوت معنی‌داری داشته است (05/0P≤).

نتیجه‌گیری: استفاده از SE bond در مقایسه با G bond در کاهش میزان ریزنشت انواع سمان‌های گلاس‌آینومر fuji IX) و (GCP glass Fill مؤثر بوده است.



صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دندانپزشکی می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2023 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by: Yektaweb