جستجو در مقالات منتشر شده


4 نتیجه برای دلیلی

زهرا دلیلی، عبدالرشید مقدم قوجق،
دوره 16، شماره 3 - ( 2-1382 )
چکیده

 


زهرا دلیلی، آزاده میاندج،
دوره 17، شماره 3 - ( 5-1383 )
چکیده

بیان مسأله: پاسخ قابل ملاحظه به دستگاههای ارتوپدی فانکشنال فک در بیماران کلاس II اسکلتی با کمبود رشد فک پایین در طول دوره رشدی و در حدود سن بلوغ اتفاق می‌افتد؛ به همین دلیل بررسی شاخصی که معرف وضعیت زمان رشد فک پایین باشد, حائز اهمیت است. نشان داده شده که روش آنالیز مهره‌های گردنی حتی نسبت به روش آنالیز استخوان مچ دست معتبرتر است.

هدف: مطالعه حاضر با هدف ارزیابی شروع درمان ارتوپدی فانکشنال با استفاده از شاخص تکامل مهره گردنی انجام شد.

روش بررسی: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی، رادیوگرافی لترال سفالومتری قبل از درمان مربوط به 153نفر بیمار کلاس II اسکلتی با کمبود رشد فک پایین و یافته‌های مستند سفالومتری که تحت درمان فانکشنال بودند, مورد مطالعه قرار گرفتند و توسط متخصص رادیولوژی فک و صورت بر اساس شاخص CVMS مورد بررسی قرار گرفتند؛  وضعیت زمانی درمان بر اساس مرحله رشدی فک پایین در یکی از سه مرحله CVMS I (فاز مطلوب)، CVMS II (فاز ایده‌آل) و CVMS III (فاز نامطلوب) طبقه‌بندی گردید.

یافته‌ها: 8/41% از نتایج ارزیابیها در مرحله CVMS I، 1/28% در مرحله CVMS II و 30% در مرحله CVMS III قرار گرفتند که بر اساس آزمون مجذور کای, اختلاف معنی‌داری وجود نداشت. وضعیت زمانی درمان به تفکیک سن و جنس نیز مورد بررسی قرار گرفت؛ نتایج اختلاف آماری معنی‌داری را در بین دو جنس نشان داد (032/0=P).

نتیجه‌گیری: مطالعه حاضر آنالیز تکامل مهره‌های گردن را در کنار معیارهای کلینیکی برای تعیین زمان ایده‌آل درمان ارتوپدی فانکشنال پیشنهاد می‌نماید که باعث جلوگیری از خستگی بیمار در طول دوره نامطلوب درمان می‌گردد.


زهرا دلیلی،
دوره 17، شماره 4 - ( 11-1383 )
چکیده

ارزیابی سن اسکلتی و مشخص کردن مراحل رشد در ارائه طرح درمان و همچنین ثبات درمانهای ارتودنسی از جمله درمانهای ارتوپدی فانکشنال و جراحیهای ارتوگناتیک از جایگاه و اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. در تشخیص و ارزیابی این فرایند مهم، معیارهای بیولوژیکی متعددی مطرح شده است که به دلیل محدودیتهای استفاده از این معیارها، ایده بکارگیری شاخصهای جدید همچنان مهم جلوه می‌کند؛ از جمله این معیارهای جدید شاخص آنالیز مهره‌های گردنی می‌باشد. ابتدا از مهره‌های 2C تا 6C در شش مرحله تکاملی برای ارزیابی رشد استفاده می‌شد. اما امروزه روش جدید آنالیز مهره‌های گردنی با عنوان CVMS (Cervical Vertebral Maturation Stage) با ارزیابی سه مهره 23C و 4C در رادیوگرافی سفالومتری لترال در پنج مرحله تکاملی، مطرح می‌باشد. این روش از سهولت بیشتری برخوردار است و اعتبار بالاتری از آنالیز دست و مچ دارد.


زهرا دلیلی، صدیقه رهرو تابان، سید محمد علی واحدی،
دوره 19، شماره 2 - ( 2-1385 )
چکیده

زمینه و هدف: کودکان در حالت طبیعی آدنوئید بزرگی دارند و با افزایش سن، آدنوئید به تدریج تحلیل می‌رود. بزرگی آدنوئید باعث اختلال تنفسی ناشی از انسداد بخشی از راه هوایی نازوفارنکس می‌گردد و به دنبال افزایش مقاومت در مسیر جریان هوای بینی، کودک به سمت تنفس دهانی پیش می‌رود. از آنجایی که نیازهای تنفسی، موقعیت فکین و زبان و به میزان کمتر موقعیت سر را تعیین می‌کند؛ بنابراین منطقی است که تنفس دهانی بتواند تعادل فشارهای وارده بر فکین و دندانها را تغییر داده و رشد فکین و موقعیت دندانها را تحت تأثیر قرار دهد. اگر این تغییرات باقی بماند منجر به ناهنجاریهای فکی با عنوان Adenoid face می‌گردد. ارزیابی رادیوگرافیک فضای نازوفارنکس در رادیوگرافی لترال سفالومتری، روشی ساده و قابل تکرار برای به دست آوردن اندازه، شکل و موقعیت آدنوئید است. فضای نازوفارنکس توسط استخوان اسفنوئید پوشیده شده است؛ بنابراین به نظر می‌رسد که تغییر مقاومت مسیر تنفسی به وسیله هیپرتروفی آدنوئید بر روی تغییرات زاویه قاعده جمجمه بی‌تأثیر نباشد. در تحقیق حاضر ضمن تعیین میزان فراوانی هیپرتروفی آدنوئید، به ارزیابی ارتباط بین هیپرتروفی آدنوئید و تغییرات زوایای سفالومتریک قاعده جمجمه پرداخته شد.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی به صورت گزینش سریال (Case series)، رادیوگرافی‌های لترال سفالومتری از پرونده بیماران 7-14 سال که بعد از سال 1377 به مراکز تخصصی ارتودنسی شهرستان رشت مراجعه نموده بودند، انتخاب شدند. نسبت بافت آدنوئید به فضای نازوفارنکس (A/N) به روش Fujioka مشخص گردید. سپس زاویه قاعده جمجمه (N.S.Ar) در همان رادیوگرافی لترال سفالومتری اندازه‌گیری شد. براساس اطلاعات حاصل از نسبت A/N، بیماران به سه‌گروه A (8/0 A/N)، B (8/0>A/N >5/0) و C (5/0 A/N) تقسیم شدند. زاویه قاعده جمجمه به سه گروه بزرگتر از حد نرمال، نرمال و کوچکتر از حد نرمال تقسیم شد. همچنین زاویه گونیال، نسبت ارتفاع خلفی به ارتفاع قدامی صورت، مجموع سه زاویه گونیال، آرتیکولار و saddle وکلاس‌بندی اسکلتی تعیین شد. داده‌ها با استفاده از آزمونهای Chi-Squareو ضریب همبستگی پیرسون با 05/0p< مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.
یافته‌ها: از مجموع 206 لترال سفالومتری مورد بررسی 66% هیپرتروفی آدنوئید (گروه‌های A وB) را نشان داد و 34% فاقد هیپرتروفی آدنوئید (گروه C) بودند. 28% بیماران با زاویه قاعده جمجمه کوچکتر از حد نرمال،30% نرمال و 42% بزرگتر از حد نرمال بودند. براساس آزمون آماری مجذور کای (Chi-Square) ارتباط آماری معنی‌داری بین وجود یا عدم وجود هیپرتروفی با زوایای مختلف قاعده جمجمه مشاهده شد؛ در ضمن براساس ضریب همبستگی پیرسون بین نسبت A/N و زوایای مختلف قاعده جمجمه همبستگی مشاهده گردید (2/0=R).
نتیجه‌گیری: مطالعه حاضر نشان داد که بین نسبت A/N و زوایای مختلف قاعده جمجمه همبستگی وجود دارد. ضمن این که مطالعات بیشتری برای یافتن ارتباط بین ژنتیک و عوامل محیطی با زوایای قاعده جمجمه لازم است.



صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دندانپزشکی می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2023 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by: Yektaweb