جستجو در مقالات منتشر شده


8 نتیجه برای رضوانی

اسماعیل یاسینی، محمدباقر رضوانی،
دوره 15، شماره 1 - ( 1-1381 )
چکیده

استفاده از دستگاه اولتراسونیک جهت برداشتن جرم دندانهای با پرکردگیهای کامپوزیت و یا گلاس آینومر در حفره های کلاس V ممکن است اثر مخربی ایجاد کند. هدف از این بررسی تاثیر دستگاه جرمگیری اولتراسونیک بر مارجین ترمیم های کامپوزیتی و سمانهای گلاس آینومر است. این مطالعه به صورت In-vitro برروی 33 دندان پرمولر بالا و پایین و ترمیمها بر روی سطوح باکال و لینگوال به صورت حفره کلاس V انجام گرفت. مارجین اکلوزالی بر روی مینا و مارجین سرویکالی روی سمان قرارداشت. 32 ترمیم با کامپوزیت و 32 ترمیم با گلاس آینومر (در مجموع 64 پرکردگی) انجام شد. درترمیمهای کامپوزیت از باندینگ 3M Co.) (SBMP) Scotch Bond Multipurpose Plus) و کامپوزیت 3M Co.) Z100) و در ترمیم های گلاس آینومر از 3M Co.) Vitremer) استفاده شد. نیمی از هر دو گروه ترموسایکلینگ شدند؛ سپس نیمی از هر گروه ترموسایکلینگ شده و گروه تروموسایکلینگ نشده، به طور تصادفی جهت جرمگیری با دستگاه اولتراسونیک انتخاب شدند و پس از جرمگیری، سطح تمام دندانها تا حدود 1 میلیمتری ترمیم، توسط دو لایه لاک ناخن پوشانده و نمونه ها در محلولهای فوشین 0.5% قلیایی به مدت 24 ساعت نگهداری شد؛ پس از شستشو توسط دیسک الماسی از طول نصف گردید. جهت بررسی نمونه ها از نظر عمق نفوذ رنگ و میکرولیکیج، از میکروسکوپ Stereobinoclar استفاده شد. جهت تحلیل نتایج از آزمونهای ناپارامتری من-ویتنی و کروسکال-والیس (0.05=?) استفاده شد. نتایج نشان داد که میکرولیکیج در لبه های مینایی کامپوزیت همواره و تحت هر شرایط (ترموسایکلینگ و جرمگیری اولتراسونیک) بهتر از گلاس آینومر است. در مارجین سرویکالی گرچه در ابتدا لیکیج کامپوزیت به طور معنی داری کمتر از گلاس آینومر بود، اما با ترموسایکلینگ و جرمگیری اولتراسونیک و مجموعه آن دو ریزنشت کامپوزیت افزایش یافت و با گلاس آینومر نیز اختلاف معنی دار داشت.


محمد اسلامی، نصرت اله عشقیار، فرخ تیرگری، گیتا رضوانی،
دوره 17، شماره 1 - ( 1-1383 )
چکیده

بیان مسأله: تشخیص آملوبلاستومای تک‌حفره‌ای از کیست دانتی‌ژور، کشف تغییرات آملوبلاستومایی ایجادشده در جدار کیست دانتی‌ژور در مراحل اولیه، تشخیص اپی‌تلیوم ادنتوژن هیپرپلاستیک موجود در جدار همبندی کیست دانتی‌ژور از یک توده آملوبلاستومایی، همه مستلزم بکارگیری روشی دقیق و مطمئن است.
هدف: مطالعه حاضر با هدف بررسی و مقایسه واکنش ایمنی شاخص تکثیر سلولی Ki-67 در قسمتهای مختلف اپی‌تلیوم کیست دانتی‌ژور و آملوبلاستومای تک‌حفره‌ای انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه هم‌گروهی گذشته‌نگر، با استفاده از روش رنگ‌آمیزی ایمونوهیستوشیمی, نشانگر Ki-67 بر روی 9 مورد آملوبلاستومای تک‌حفره‌ای و 15 مورد کیست دانتی‌ژور، به کمک آنتی‌بادی MIB-1 رنگ شد. تعداد هسته‌های رنگ‌گرفته در دو ناحیه بازال و سوپرابازال اپی‌تلیوم پوشاننده هر دو ضایعه, در 1000 سلول اپی‌تلیالی شمارش و به عنوان Labeling Index (LI) بیان و مقایسه گردید. داده‌های به دست آمده با استفاده از آزمون t-student تحلیل گردید.
یافته‌ها: میانگین Ki-67 (LI) در لایه بازال کیست دانتی‌ژور (66/1±59/2) و آملوبلاستومای تک‌حفره‌ای (79/0±76/3) تفاوت معنی‌داری نشان نداد ولی در ناحیه سوپرابازال در آملوبلاستومای تک‌حفره‌ای (69/0±15/2) به طور معنی‌داری بیشتر از کیست دانتی‌ژور (55/0±77/0) بود (003/0=P). اختلاف میانگین تعداد سلول‌های Ki-67 مثبت (LI) در اپی‌تلیوم پوشاننده کیست دانتی‌ژور و آملوبلاستومای تک‌حفره‌ای (صرف نظر از موضع سلول‌های رنگ‌گرفته) از نظر آماری معنی‌دار بود (05/0P<)؛ در این حالت میانگین تعداد سلول‌های Ki-67 مثبت در اپی‌تلیوم پوشاننده آملوبلاستومای تک‌حفره‌ای بیشتر از کیست دانتی‌ژور بود.
نتیجه‌گیری: استفاده از نشانگر Ki-67 (LI) در ناحیه سوپرابازال یا کل ضخامت اپی‌تلیوم پوشاننده برای مقایسه دو کیست، می‌تواند به عنوان شاخصی برای تشخیص کیست دانتی‌ژور از آملوبلاستومای تک‌حفره‌ای مورد استفاده قرار گیرد.


مهشید محمدی بصیر، الهام طباطبایی قمشه، محمد باقر رضوانی، زینب رفیعی، زهرا ملک حسینی،
دوره 26، شماره 3 - ( 5-1392 )
چکیده

  زمینه و هدف: هدف از این مطالعه، بررسی و تحقیق بر روی یک ماده گیاهی (Seidlitzia Rosmarinus) ساخت گروه تحقیقاتی طب سنتی دانشگاه شاهد، به منظور یافتن جایگزینی ایمن‌تر برای مخلوط اسید- ابرزیو در تکنیک میکروابرژن بود، تا درصورت دست‌یابی به نتایج موفقیت‌آمیز، بتوانیم استفاده روتین از آن را توصیه نماییم.

  روش بررسی: در این مطالعه که به صورت کارآزمایی بالینی بود، 72 دندان متعلق به 9 بیمار در سه گروه 1- فلوئورزیس خفیف (34 دندان)، 2- متوسط (14 دندان) و 3- شدید (24 دندان) قرار گرفتند. نیمی از دندان‌ها در هر گروه با مخلوط HCL-Pumice 18 درصد و نیم دیگر با ماده گیاهی شاهد مورد درمان قرار گرفتند. بدین ترتیب که در هر بیمار نیمه راست قدامی با مخلوط HCL-Pumice 18 درصد و نیمه سمت چپ (سمت قرینه) توسط ماده گیاهی مورد درمان قرار گرفت. قبل و پس از درمان، فوتوگرافی‌هایی با شرایط کاملاً یکسان تهیه شد. درمورد مخلوط اسید- ابرزیو، در هر مرحله از درمان، مخلوط به مدت 30 ثانیه به کار رفت و درصورت نیاز درمان تا حداکثر 10 دقیقه ادامه می‌یافت. درمورد مخلوط گیاهی، سقف زمانی توسط سمپتوم‌های کلینیکی بیمار و یا از دست رفتن کانتورلبیال تعیین می‌گردید. درمواردی که مخلوط گیاهی موفق به حذف کامل ضایعات نمی‌شد، درمان با مخلوط HCL-Pumice ادامه می‌یافت. پس از شستشوی کامل دهان، دندان‌های مورد درمان به مدت 4 دقیقه فلوئورایدتراپی شدند. سپس اسلایدهای قبل و پس از درمان توسط دو نفر مشاهده‌گر غیردرگیر در مطالعه ازنظر سه شاخص زیبایی (وسعت لکه‌های مات و سفید، شدت و وسعت بدرنگی)، بررسی شد. درنهایت آنالیزهای آماری، پس از تعیین ضریب توافق مشاهده‌گران، با استفاده از آزمون‌های Kruskal-Wallis, Wilcoxon’s و Scheffe انجام گرفت.

  یافته‌ها: در آزمون ضریب توافق Kappa میزان توافق دو ناظر با یکدیگر بالای 3/81 درصد مشاهده شد. همچنین طبق آزمون T زوجی بین دو پاسخ داده شده توسط هر ناظر، تفاوت معنی‌داری مشاهده نشد (05/0 P> ). طبق آزمون Wilcoxon’s مخلوط HCL-Pumice 18 درصد در همه شدت‌های فلوئورزیس دندانی منجر به بهبود شاخص‌های زیبایی گردید. اما ماده گیاهی تنها درمورد وسعت لکه‌های سفید در گروه 1 و شدت و وسعت بدرنگی در گروه 2، منجر به تفاوت آماری معنی‌داری بین قبل و پس از درمان گردید (05/0 P< ). ضمن اینکه تنها درمورد کاهش شدت بدرنگی در گروه 2، این دو تکنیک از لحاظ آماری با هم برابر بودند و در باقی موارد مخلوط اسید، ابرزیو نسبت به مخلوط گیاهی شاهد مؤثرتر بود (05/0 P < ).

  نتیجه‌گیری: مخلوط HCL-Pumice سبب کاهش شدت بدرنگی در انواع فلوئورزیس دندانی می‌گردد. مخلوط گیاهی شاهد به اندازه مخلوط HCL-Pumice در کاهش بدرنگی‌ها مؤثر نمی‌باشد.


رزا حقگو، محمد باقر رضوانی، سمیه کاملی،
دوره 26، شماره 3 - ( 5-1392 )
چکیده

  زمینه و هدف: ذرات فلزی در اندازه‌های نانو خصوصیات بیولوژیکی- شیمیایی و فیزیکی ویژه‌ای را نشان می‌دهند. هدف از این مطالعه افرودن مقادیر مختلف نانو ذرات نقره (0% (کنترل)، 20، 40 ، 80 ، 120 و ppm 200) بر روی خواص مکانیکال (استحکام فشاری و استحکام خمشی) یک نوع گلاس‌آینومر اصلاح شده با رزین بود.

  روش بررسی: مطابق استاندارد ISO 4049 و ISO 9917 تعداد 90 نمونه در هر گروه جهت استحکام خمشی و استحکام فشاری تهیه شد . نمونه‌ها در 6 گروه شامل گروه کنترل (Fuji II LC improved) و گروه‌های حاوی نانو ذرات نقره (20، 40، 80، 120 و ppm 200) تهیه شد. سپس نمونه در آب با دمای 37 درجه سانتی‌گراد در زمان‌های 1روز و 1 ماه نگهداری شدند، سپس تحت آزمون توسط دستگاه سنجش خواص (Zwick) قرار گرفتند. سرعت تیغه دستگاه mm/min 5/0 بود. اطلاعات خام به دست آمده توسط آزمون نرمال ATukey post HOC, two-way ANOVA مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

  یافته‌ها: نتایج نشان داد در استحکام خمشی و ضریب الاستیک خمشی در غلظت‌های مختلف گلاس‌آینومر حاوی نانوذرات سیلور اختلاف معنی‌داری وجود نداشت (05/0 < P ) . استحکام فشاری در غلظت‌های ppm 20 در مقایسه با گروه کنترل (01/0= P ) و همچنین ppm 40 با گروه کنترل (02/0= P ) و ppm 80 ( P=0 ) با گروه کنترل افزایش پیدا کرده بود که ازنظر آماری معنی‌دار می‌باشد. همچنین در بررسی زمان‌های مختلف استحکام فشاری و استحکام خمشی بعد 1 روز و 1 ماه در مقایسه با گروه کنترل (زمان صفر) افزایش پیدا کرده بود که ازنظر آماری معنی‌دار بود (001/0> P ) .

  نتیجه‌گیری: بنابراین می‌توان نتیجه گرفت افزودن 20 تا ppm 80 درصد وزنی نانو ذرات سیلور به سمان گلاس‌آینومر اصلاح شده با زرین نوع Fuji II Lc ، نه تنها موجب افت خواص مکانیکی نشده است بلکه آن را افزایش داده است.


مریم ربیعی، سید محمود رضوانی، نازنین اسدپور، احسان کاظم نژاد لیلی،
دوره 27، شماره 3 - ( 6-1393 )
چکیده

  زمینه و هدف: ضایعات دهانی مرتبط با ایدز (AIDS) از حیث شیوع، دارا بودن ارزش تشخیصی، تعیین پروگنوز فرد و نیز مانیتور کردن وضعیت ایمنی بیمار از اهمیت بسیار بالایی برخوردارند، همچنین در کیفیت زندگی بیمار نقش مهمی دارند. هدف از این مطالعه بررسی ضایعات دهانی بیماران مبتلا به ویروس HIV بود.

  روش بررسی: این مطالعه توصیفی - مقطعی جهت بررسی مشکلات دهانی در بیماران مبتلا به HIV مراجعه کننده به مرکز مشاوره- درمانی در شهر رشت انجام گرفت. بیماران با تکنیک مصاحبه و مشاوره وارد مطالعه شدند. اطلاعات دموگرافیک، سابقه داروهای دریافت شده و تست های آزمایشگاهی از وضعیت نقص ایمنی فرد نیز از پرونده پزشکی بیماران استخراج و ثبت گردید. آنالیزهای آماری یک و چندگانه به همراه مدل رگرسیون خطی در این مطالعه استفاده گردید.

  یافته‌ها: از 62 بیمار مورد مطالعه 50 نفر مرد و 12 نفر زن بودند و متوسط سن این افراد 3/11±5/40 سال بود. تظاهرات دهانی در 59 بیمار (95%) ثبت شد. شایع‌ترین این تظاهرات شامل پریودنتیت (7/67%)، کاندیدیازیس دهانی (9/41%) شامل انواع اریتماتوز (4/35%) و سودوممبرانوس (45/6%) و انگولار کیلایتیس (9/12%) می‌شدند. در بین بیماران دارای پروتز متحرک نیز ضایعات کاندیدیازیس اریتماتوز و انگولار کیلایتیس شیوع بالایی داشتند (001/0 P= ) . در این مطالعه بروز بیماری‌های پریودنتال با مصرف داروهای ضدرتروویرال (002/0 P= ؛ 9/20 OR: ؛ 74/140-1/3 CI: ) و زمان سپری شده از تشخیص بیماری بر حسب سال (024/0 P= ؛603/0 OR: ؛936/0-388/0 CI: ) ارتباط آماری معنی‌داری داشته و احتمال بروز ضایعات کاندیدیازیس اریتماتوز در بیماران تحت درمان با داروهای پروفیلاکسی کمتر بوده است (043/0= P ؛ 205/0 R: ؛ 95/0-044/0 CI: ).

  نتیجه‌گیری: مردان گروه سنی 39-30 سال و معتاد تزریقی عمده افراد این مطالعه بودند. هرچند که شیوع ضایعات دهانی ویژه HIV/AIDS میان گروه مورد مطالعه نسبتاً پایین بود، اما وضعیت دندانی و پریودنتالی بیماران بسیار نامناسب بود و نیاز به انجام درمان‌های دندانپزشکی برای بیماران به طور محسوسی بالاست.


رزا حقگو، محمد باقر رضوانی، حمیدرضا حقگو، نازیلا عاملی، مهدی صالحی زین‌آبادی،
دوره 27، شماره 4 - ( 11-1393 )
چکیده

  زمینه و هدف: پوسیدگی دندان، بیماری عفونی واگیرداری است که می‌توان با روش‌های پیشگیری از بروز عوارض آن جلوگیری نمود. هدف از این مطالعه بررسی مقایسه‌ای اثر خمیر دندان حاوی غلظت‌های مختلف نانوهیدروکسی آپاتیت بر رمینرالیزاسیون ضایعات پوسیدگی اولیه بود.

  روش بررسی: تاج 9 دندان پرمولر اول سالم به 4 قسمت تقسیم شد . 6 نمونه به عنوان شاهد درنظر گرفته شده و در تمام مدت آزمایش تنها در آب مقطر نگهداری شدند. 30 نمونه باقیمانده در محلول دمینرالیزه کننده به مدت 72 ساعت قرار داده شد. سپس نمونه‌ها به دقت شسته و میکروهاردنس آن‌ها سنجیده شد. به محلول آب مقطر و خمیردندان به ترتیب مقادیر0، 5/0، 1، 2، 5% ذرات نانوهیدروکسی آپاتیت اضافه گردید . نمونه‌ها به صورت تصادفی به 5 گروه 6 تایی تقسیم و هر گروه بعد از دمینرالیزاسیون، به مدت 15 دقیقه در محلول خمیر دندان با غلظت مربوط به آن گروه، 1 ساعت در بزاق مصنوعی و سپس 15 دقیقه در محلول خمیردندان مربوط، غوطه‌ور شد. سپس نمونه‌ها در محلول بزاق مصنوعی نگهداری شدند و این روند به مدت 5 روز تکرار شد. پس از اتمام فرایند رمینرالیزاسیون، میکروهاردنس دندان‌ها سنجیده شده و یافته‌ها با آزمون آنالیز واریانس اندازه‌های تکراری (Repeated measure) آنالیز گردید.

  یافته‌ها: میکروهاردنس دندان‌های دمینرالیزه شده به دنبال قرار گرفتن در خمیر دندان نانوهیدروکسی آپاتیت افزایش یافت اما این افزایش معنی‌دار نبود (62/0 P= ).

  نتیجه‌گیری: خمیر دندان نانوهیدروکسی آپاتیت قادر به افزایش میکروهاردنس مینای دندان دایمی می‌باشد هرچند این افزایش از نظر آماری معنی‌دار نبود.


سیده طاهره محتوی‌پور، سیده سعیده محتوی‌پور، عالیه سادات جوادزاده حقیقت، شیوا صادقی، مریم رضوانی، بهار محمود خالصی،
دوره 29، شماره 1 - ( 4-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: ارزیابی طول کانال برای دستیابی به درمان اندودنتیک مناسب، ضروری می‌باشد. هرگونه خطا و محاسبه نادرست در ارزیابی طول کارکرد به خصوص در کانال‌های انحناء‌دار منجر به عوارض حین و بعد از درمان ریشه می‌گردد. ظهور رادیوگرافی دیجیتال امکان اندازه‌گیری دیجیتال طول کانال‌های انحناء‌دار را برای ما فراهم ساخته است. هدف از این مطالعه بررسی ابزار کالیبراسیون سیستم دیجیتالComplementary Metal Oxide Semiconductor (CMOS)  در ارزیابی طول کارکرد کانال بود.

روش بررسی: در این مطالعه آزمایشگاهی، ابتدا 80 دندان مولر کشیده شده مندیبل انتخاب شدند، سپس براساس زاویه انحناء کانال و رادیوس 45 دندان در سه گروه درنظر گرفته شدند. سیم ارتودنسی به طول 5 میلی‌متر در سطح لترال ریشه قرار داده شد. پس از قرار دادن فایل اندودنتیک در یک سوم اپیکال، از دندان‌های رادیوگرافی با فیلم معمولی تهیه شد. رادیوگرافی‌ها اسکن و به نرم‌افزار سیستم دیجیتال CMOS وارد شدند. طول فایل توسط دو مشاهده‌گر با و بدون ابزار کالیبراسیون نرم‌افزار اندازه‌گیری دیجیتال ارزیابی شد. ابتدا هم‌بستگی مشاهده‌گرها ارزیابی شد. سپس داده‌ها توسط Paired t- test آنالیز آماری شدند.

یافته‌ها: توافق بین مشاهده‌گرها مطلوب بود. بین میانگین مقادیر اندازه‌گیری شده کالیبره شده و طول واقعی فایل براساس انحنا کانال اختلاف معنی‌دار وجود نداشت (0.001<P). اما بین میانگین مقادیر اندازه‌گیری کالیبره نشده و طول واقعی فایل براساس انحناء کانال اختلاف معنی‌دار یافت شد (0.001>P).

نتیجه‌گیری: اندازه‌گیری‌های کالیبره شده طول فایل نسبت به اندازه‌گیری‌های غیرکالیبره شده از دقت بالاتری برخوردار بودند.


فاطمه کاظمی بید هندی، مهشید محمدی بصیر، محمد باقر رضوانی، علی خدابخش، حسین لباف، محمد امین فهیمی،
دوره 35، شماره 0 - ( 3-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: اتمام و پرداخت کامپوزیت‌ها یک مرحله مهم و تأثیر گذار در موفقیت کلینیکی ترمیم‌ها می‌باشد. هدف ازاین مطالعه بررسی تأثیر و مقایسه دوام دو نوع پالیش مایع بر روی دو نوع کامپوزیت بود.
روش بررسی: 80 نمونه استاندارد دیسکی شکل (mm 2×4) از دو نوع نانو کامپوزیت (هر کامپوزیت 40 عدد) شامل یک کامپوزیت نانوفیل (Filtek Z350 XT-3M ESPE) و یک کامپوزیت نانو هیبرید (Aelite Aesthetic Enamel-Bisco, Inc. Schaumburg, USA) تهیه شد. نمونه‌ها بر اساس روش اتمام و پرداخت به صورت تصادفی به 4 زیرگروه (10n=) تقسیم شدند، M : به عنوان گروه کنترل نمونه‌ها با پلیمریزاسیون زیر نوار سلولوئیدی (Mylar). S: اتمام و پرداخت توسط توالی دیسک‌های Sof-Lex (3M ESPE, USA)، SP: اتمام و پرداخت با دیسک‌های Sof-Lex و استفاده از پالیش مایع Permaseal (Ultradent products, Inc. USA)، SB: اتمام و پرداخت با دیسک‌های Sof-Lex و استفاده از پالیش مایع Bis cover (Bisco, Inc. Schaumburg, USA). نمونه‌ها تحتpH cycling  و Brusihing machine قرار گرفتند و سپس میانگین خشونت سطحی نمونه‌ها (Ra) و میانگین تغییرات پروفایل در طول ناحیه مورد نظر (Rz) توسط دستگاه پروفیلومتر اندازه گیری شد، برای مقایسه میانگین خشونت سطحی در گروه‌های مورد بررسی از آنالیز واریانس دو طرفه و یک طرفه (ANOVA) استفاده شد. سپس از آزمون Tukey برای شناسایی گروه‌های مسئول تفاوت و از آزمون T-test برای مقایسه میانگین خشونت سطحی استفاده شد.
یافته‌ها: نوع کامپوزیت و روش پرداخت تأثیری بر روی میانگین Ra نداشت (733/0=P) اما بر روی فاکتور Rz1 دارای تأثیر معنی‌دار بود (025/0=P).
نتیجه گیری: استفاده از پالیش مایع پس از کاربرد دیسک‌های پرداخت، تأثیری بر روی دوام پرداخت نانو کامپوزیت‌ها ندارد.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دندانپزشکی می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2023 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by: Yektaweb