جستجو در مقالات منتشر شده


14 نتیجه برای عزیز

مهناز صاحب جمعی، آرش عزیزی، فریدون جمالی، نادر معروفی،
دوره 15، شماره 1 - ( 1-1381 )
چکیده

یکی از علل شایع دردهای صورتی، دردهای عضلانی این ناحیه می باشد. سندرم اختلال عمل دردناک عضلانی MPDS» Myofascial Pain Dysfunction Syndrome» یکی از مهمترین اختلالات ناحیه صورتی است که بسیاری از بیماران از درد، حساسیت به لمس یک یا چند عضله جونده و محدودیت عملکرد ناشی از این سندرم رنج می برند. از آنجا که تاکنون روش ویژه و مورد توافق اکثر صاحب نظران جهت مواجهه با این بیماران و درمان آنها پیشنهاد نگردیده است، لذا یافتن روشی که موجب کاهش درد این بیماران و تعیین روش درمانی موثر برای آنها باشد، ضروری به نظر می رسد. با توجه به اثرات ضد دردی و ضد التهابی لیزرهای کم توان، استفاده ازاین نوع لیزر در درمان بیماران MPDS، از سوی برخی محققین توصیه شده است. در این تحقیق اثر لیزر کم توان گالیم-آلومینیوم-آرسنیک در درمان بیماران MPDS مراجعه کننده به دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران، مورد بررسی قرار گرفت. به همین منظور، 22 بیمار MPDS (با میانگین سنی 33.32 سال) در طی 4 هفته (12 جلسه) تحت درمان با لیزر کم توان قرار گرفتند. معاینات بالینی طی 6 مرحله انجام گرفت. طبق نتایج به دست آمده، در مرحله پایانی درمانی متغیرهای شدت درد، درد ناحیه گونه، تناوب درد، حساسیت به لمس عضلات ماضغه، گیجگاهی، رجلی داخلی، رجلی خارجی از لحاظ آماری بهبود معنی داری را نسبت به قبل از درمان نشان دادند و این بهبودی تا 3 ماه پس از قطع درمان (دوره پیگیری) نیز تداوم داشت (P<0.05). نتایج این بررسی همچنین نشان داد که لیزر کم توان گالیم-آلومینیوم-آرسنیک درمانی موثر در تسکین درد و کاهش حساسیت به لمس عضلات جونده درگیر در بیماران مبتلا به MPDS است و برنامه ریزی دقیق و منظم و تداوم جلسات تا تکمیل دوره درمانی، نقشی موثر جهت رسیدن به بهبودی دارد.


رخساره صادقی، حسن سمیاری، طوبی عزیز، پریسا عابدی، اکرم خداوردی پور، سارا ریاضی،
دوره 18، شماره 4 - ( 11-1384 )
چکیده

زمینه و هدف: پریودنتیت مهاجم (Aggressive Periodontitis= AP) شامل گروهی از پریودنتیت‌های نادر، اغلب شدید و با پیشرفت سریع می‌باشد که می‌تواند به دو زیر گروه موضعی (Localized Aggressive Periodontitis = LAP) یا عمومی ‌
(Generalized Aggressive Periodontitis = GAP) تقسیم شود. نوع موضعی بیماری در سنین جوانی در حدود سن بلوغ آغاز و به‌ ‌صورت تحلیل استخوان به خصوص در اطراف دندانهای مولر وانسیزور مشاهده می‌شود. نوع ژنرالیزه این بیماری معمولا" در افراد زیر 30 سال (گاهی در سن بالاتر) مشاهده می‌گردد. از دست رفتن چسبندگی پریودنتال علاوه بر انسیزورها و مولرهای اول دائمی، حداقل در سه دندان دیگر نیز دیده می‌شود (بیش از 14 دندان درگیر می‌باشد). این مطالعه به منظور تعیین شیوع AP در دانش آموزان دختر 15-18 ساله دبیرستانهای مناطق آموزش و پرورش شهر تهران انجام پذیرفت.
روش بررسی: در این بررسی مقطعی، 2870 نفر از دانش آموزان دبیرستانهای شهر تهران در سال 82-83 به صورت تصادفی خوشه‌ای و سیستماتیک انتخاب شدند. در این افراد عمق پاکت در دندانهای مولر اول وانسیزورها با استفاده از پروب ویلیامز بررسی شد. افرادی که دارای عمق پاکت مساوی یا بیش از 4 میلیمتر در بیش از یک دندان (شامل حداقل یک مولر اول) بودند، جهت تهیه رادیوگرافی بایت وینگ از دندانهای مولر اول و رادیوگرافی پری اپیکال از ناحیه انسیزورها در دانشکده دندانپزشکی دانشگاه شاهد پذیرفته ‌شدند. در بررسی کلیشه‌های رادیوگرافی چنانچه فاصله CEJ تا لبه سپتوم بین دندانی 2 میلیمتر یا بیشتر بود از بیمار رادیوگرافی کامل پری اپیکال همراه با معاینه کامل کلینیکی به عمل ‌آمد.
یافته‌ها: از بین افراد مورد معاینه فقط 4 نفر معیارهای تشخیصی LAP را نشان دادند؛ بنابراین شیوع بیماری در این مطالعه14/0% بود. هیچ بیماری با علایم پریودنتیت مهاجم ژنرالیزه در بین معاینه شدگان مشاهده نشد.
نتیجه‌گیری: اگرچه نتایج به دست آمده در این دامنه سنی تقریبا" با نتایج مطالعات در سایر کشورها مشابه می‌باشد؛ ولی برای تعیین شیوع این بیماری در تهران بررسی مشابه در مدارس پسرانه نیز ضروری می‌باشد.


کریم قاضی خانلو ثانی، امیر اسکندرلو، نیما رستم پور، عزیزاله رحیمی،
دوره 24، شماره 3 - ( 3-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: بررسی دوز جذبی بیماران در آزمون‌های مختلف می‌تواند اطلاعات مفیدی را در جهت تخمین ریسک پرتونگاری به دست دهد. در این مطالعه میزان دوز جذب سطحی بیماران در آزمون‌های CBCT، سی تی اسکن اسپیرال و سی تی اسکن معمول مقایسه گردید.
روش بررسی: به منظور اجرای این مطالعه تجربی، تعداد 81 عدد تراشه TLD کالیبره شده مورد استفاده قرار گرفت. به منظور تخمین دوز جذب سطحی نواحی مرکزی میدان تابشی، ناحیه تیروئید و نواحی خارج از فیلد، تراشه‌های TLD به ترتیب بر روی پوست ناحیه صورت، ناحیه تیروئید و انتهای جناغ سینه بیماران مراجعه کننده جهت تصویربرداری از سینوس‌های پارانازال نصب شدند. در این مطالعه از آزمون آماری واریانس یک طرفه و Turkey استفاده گردید.
یافته‌‌ها: دوز جذب سطحی ناحیه مرکزی میدان تابشی در تکنیک CBCT در حدود 09/0±79/0 میلی‌گری برآورد شد. درحالیکه در تکنیک سی تی اسکن معمولی و اسپیرال به ترتیب مقادیر 12/4±84/18 و 71/3±31/16 میلی‌گری نتیجه شد. همچنین نواحی خارج از فیلد تابشی دوزی در حدود 54 درصد دوز جذب سطحی ناحیه مرکزی میدان تابشی را دریافت کردند. نتایج اختلاف معنی‌دار بین نوع آزمون‌ها و دوز دریافتی بیماران را نشان داد (016/0P=). به طوریکه کمترین دوز جذب سطحی در نواحی مختلف مربوط به تکنیک CBCT و بیشترین آن به تکنیک سی تی اسکن معمول مربوط بود.
نتیجه‌گیری: اختلاف دوز جذب سطحی نواحی مرکزی میدان تابشی در دو تکنیک سی تی اسکن اسپیرال و معمول در مقایسه با تکنیک CBCT در حدود 24 برابر ارزیابی شد. همچنین بالاترین دوز تابشی مربوطه به ناحیه مرکزی میدان تابشی و کمترین آن مربوط به نواحی خارج از فیلد تابشی بود.


آرش عزیزی، سمیرا شاه سیاه، اسماء مدهنی،
دوره 25، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده

 

زمینه و هدف: آفت راجعه دهانی یک بیماری التهابی محدود به مخاط دهان می‌باشد. تقریباً 20% کل جمعیت به این بیماری مبتلا هستند علت آفت کاملاً شناخته نشده است. آنتی‌اکسیدان ماده‌ای است که دارای توانایی برای حفظ مولکول‌ها از آسیب است و می‌تواند شروع آن را به تاخیر اندازد. هدف از انجام این مطالعه مقایسه ظرفیت کلی آنتی‌اکسیدان در بیماران مبتلا به آفت دهانی راجعه و افراد سالم بود.

روش بررسی: مطالعه حاضر از نوع مورد مقطعی- تحلیلی بود. افراد مطالعه به صورت دو گروه انتخاب شدند: 25 بیمار مبتلا به آفت به عنوان گروه مورد و 25 شخص غیرمبتلا به آفت به عنوان گروه شاهد. هر دو گروه از لحاظ سن و جنس مشابه شدند. ظرفیت تام آنتی‌اکسیدان بزاق این افراد به روش اسپکتروفتومتری در دو گروه اندازه‌گیری شد. در نهایت داده‌ها با آزمون Independent sample t-test آنالیز شدند.

یافته‌ها: میانگین و انحراف معیار ظرفیت تام آنتی‌اکسیدان بزاق در گروه مورد µmol/L 64/0±64/1 و در گروه شاهد µmol/L 3/0±49/1 بود و ما بین دو گروه اختلاف معنی‌داری مشاهده نشد (464/0P=).

نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه تفاوت معنی‌داری بین ظرفیت تام آنتی‌اکسیدان بزاق در بیماران مبتلا به آفت دهانی و افراد سالم نشان نداد.


سیمین‌زهرا محبی، صدیقه شیخ‌زاده، مسعود بیان‌زاده، عزیزالله باطبی،
دوره 25، شماره 2 - ( 1-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: تاثیر وضعیت دهان بر فعالیت روزانه، یکی از شاخص‌های کیفیت زندگی مرتبط با سلامت دهان است که عواقب فیزیکی، اجتماعی و روانی ناشی از وضعیت سلامت دهان را مورد سنجش قرار می‌دهد. هدف این مطالعه، بررسی این شاخص در بیماران مراجعه کننده به دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران بود.

روش بررسی: 499 بیمار مراجعه کننده به کلینیک درمانی دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران در بهار سال 1390 در این مطالعه شرکت کردند و برای پاسخ به سوالات مربوط به شاخص ارزیابی اثرات وضعیت دهان بر فعالیت روزانه و ویژگی‌های دموگرافیک شامل جنس، سن و وضعیت تحصیلات قبل از دریافت هرگونه درمانی، مورد مصاحبه قرار گرفتند. آنالیز داده‌ها با روش آماری رگرسیون خطی انجام شد.

یافته‌ها: 6/85% بیماران اظهار داشتند که در طی 6 ماه اخیر حداقل یک اثر وضعیت دهان بر فعالیت روزانه را تجربه کردند. بیشترین فعالیت مختل شده غذا خوردن (1/50%)، لبخند زدن و نشان دادن دندان‌ها بدون خجالت (8/12%) بوده است. میانگین امتیاز OIDP برای جمعیت مورد بررسی 6/5 و دامنه تغییرات آن بین 0 و 36 بود. مدل رگرسیون خطی که تاثیر متغیرهای جنس، سن و سال‌های تحصیل را بررسی می‌کرد نشان داد که افراد مسن و کسانی که تحصیلات کمتری داشتند، امتیاز OIDP بالاتری را کسب کردند.

نتیجه‌گیری: در این مطالعه اثرات وضعیت دهان بر فعالیت روزانه آشکار بود. ارتباط بین سن، تحصیلات کم و افزایش تاثیر وضعیت دهان بر فعالیت‌های روزمره بر لزوم ارایه مراقبت‌های دهان و دندان پیشگیرانه جامع‌تر در بالغین، به ویژه در افرادی که از سطح تحصیلات کمتری برخوردارند، دلالت دارد.


فاطمه نعمت اللهی، نسیم عزیزی، سیما شهابی، لقمان قهرمانی، زهره عسگری، حسین باقری،
دوره 26، شماره 2 - ( 2-1392 )
چکیده

  زمینه و هدف: یکی از مشکلات اساسی در بیمارانی که از دنچر استفاده می‌‌کنند جدا شدن دندان‌های مصنوعی از مواد آکریل بیس دنچر می‌باشد. با توجه به آمار متفاوتی که از تأثیر نوع دندان مصنوعی و مقاومت درمورد نیروهای جویدن وجود دارد و نیز بعضی کاستی‌هایی که در این تحقیقات وجود داشته است، هدف این تحقیق مقایسه تأثیر 4 نوع دندان مصنوعی (دندان‌های کامپوزیتی (مولتی‌لیتیک) و آکریلی (مونولیتیک)) با و بدون Cyclic loading بر میزان استحکام باند در آکریل بیس دنچر خودبه‌خود پلیمریزه شونده بود.

  روش بررسی: این تحقیق به روش تجربه (Experimental) و در محیط آزمایشگاهی (in vitro) انجام شد. از رزین بیس دنچر خودبه‌خود پلیمریزه شونده (Rapid repair, Dentsply, England) و 4 نوع دندان مصنوعی (آکریلی Marjan new ، کامپوزیتی Glamour (هر دو ایرانی) و کامپوزیتی و آکریلی Ivoclar ) استفاده شد و بدین ترتیب 8 گروه مورد بررسی قرار گرفتند که هر گروه شامل 10 نمونه بود. نمونه‌ها توسط ترموسایکلینگ تحت 5000 دور حرارتی در دو حمام آب سرد با حرارت 5 درجه سانتی‌گراد و آب گرم با حرارت 55 درجه سانتی‌گراد قرار گرفتند. نیمی از نمونه‌ها تحت Load با 1.2 Hz/50N برای 14400 بار در دستگاه قرار گرفتند. برای بررسی استحکام باند از نیروی برشی در دستگاه Universal Testing Machine استفاده شد و داده‌ها با آزمون Two-way ANOVA آنالیز شدند.

  یافته‌ها: آنالیز آماری نشان داد که اعمال Cyclic loading بر میزان استحکام باند در گروه‌های مختلف تأثیری نداشته است درحالیکه متغیر نوع دندان بر میزان استحکام باند تأثیر داشته است (006/0 P= )، همچنین Interaction بین دو عامل Cyclic loading و نوع دندان معنادار نبوده است (98/0 P= ). در آنالیز مقایسه دو به دو (Tukey test) نشان داد که استحکام باند دندان آکریلی Ivoclar نسبت به همه گروه‌ها با اختلاف معناداری بیشتر بوده است که به ترتیب در دندان Glamour ، کامپوزیتی Ivoclar و Marjan new (02/0 P= )، (01/0 P= ) و (02/0 P= ) بود.

  نتیجه‌گیری: در چارچوب محدودیت‌های این تحقیق، از نظر درصد نوع شکست بالاترین میزان شکست در همه گروه‌های مورد آزمایش، شکست Cohesive بوده است. درنتیجه قدرت باند بین دندان و آکریل در همه دندان‌های مصنوعی و رزین بیس مطلوب می‌باشد ولی با این حال نوع دندان مصنوعی می‌تواند نیروی شکست را تحت تأثیر قرار دهد ولی Cyclic loading هیچ تأثیر قابل‌توجهی بر روی استحکام باند برشی دندان مصنوعی با رزین بیس دنچر خودبه‌خود پلیمریزه شونده ندارد.


سعید نوکار، امیر عزیزی، احمد روحانیان،
دوره 27، شماره 1 - ( 1-1393 )
چکیده

  زمینه و هدف: امروزه استفاده از رستوریشن‌های تمام سرامیک به علت خواص فیزیکی آن‌ها همچون ترانسلوسنسی و ظاهری زیبا افزایش یافته است. مطالعات زیادی اثر روش‌های متنوع آماده‌سازی سطح را بر روی استحکام باند زیرکونیا با سمان‌های رزینی بررسی کرده‌اند. هدف مطالعه حاضر مقایسه میزان استحکام باند ریزبرشی دو نوع کور زیرکونیایی Cercon و Zirkonzahn با دو نوع سمان رزینی Panavia F2 و Rely x unicem2 پس از انجام ترموسایکلینگ، بود.

  روش بررسی: در این مطالعه، 24 نمونه مستطیل شکل از هر یک از دو گروه زیرکونیای Cercon و Zirkonzahn تهیه شد. پس از سندبلاست، توسط دو سمان رزینی Panavia F2 و Rely x unicem2 به استوانه‌های کامپوزیتی با ابعاد mm2 3×1 متصل شدند. نمونه‌ها به میزان 5000 سیکل تحت ترموسایکلینگ قرار گرفتند. سپس استحکام باند ریزبرشی آن‌ها با دستگاه Universal testing machine اندازه‌گیری شد. پس از اندازه‌گیری استحکام باند ریزبرشی برای تعیین نوع شکست نمونه‌ها توسط استریومیکروسکوپ مشاهده شدند. از روش Two-way ANOVA برای تحلیل و آنالیز داده‌ها استفاده شد.

  یافته‌ها: نوع سرامیک تأثیر معنی‌داری بر روی استحکام باند ریزبرشی نداشت (317/0= P ). بالاترین استحکام باند در هر دو نوع کور زیرکونیایی مربوط به سمان Rely x unicem2 بود (035/0= P ). نوع شکست در تمامی نمونه‌ها از نوع Adhesive بین سمان و سرامیک بود.

  نتیجه‌گیری: انتخاب سمان مناسب تأثیر مستقیم بر روی موفقیت رستوریشن دارد.


المیرا شعار نوبری، نسیم عزیزی، زینب داودمنش، اسحاق لاسمی، محمد بیات،
دوره 27، شماره 3 - ( 6-1393 )
چکیده

  زمینه و هدف: با توجه به نگرانی‌ها و دغدغه‌هایی که از عدم آشنایی مردم با کلمه جراح- دندانپزشک مطرح است و اینکه همه دندانپزشکان عمومی در تابلوی خود واژه (جراح- دندانپزشک) را به کار می‌گیرند و با توجه به انتظاری که مردم از کلمه جراح دارند و اینکه انجام این جراحی‌ها در برنامه آموزشی دوره دندانپزشکی عمومی محدود است و خلاء اطلاعاتی در مورد میزان آگاهی مردم از این واژه در بهترین شرایط پایتخت کشور وجود دارد، در نتیجه هدف از این تحقیق تعیین میزان آگاهی از کلمه جراح در تابلوی مطب دندانپزشکان تحت عنوان جراح- دندانپزشک و عوامل مرتبط با آن، روی مردم شهر تهران در سال
90-89 بود.

  روش بررسی: این تحقیق به روش توصیفی- مقطعی روی تعداد 385 نفر از مردم شهر تهران انجام گرفت و سپس میزان آگاهی آن‌ها بررسی و نقش عوامل مرتبط با آن مانند ویژگی‌های فردی، سن، جنس، اجتماعی و اقتصادی (آموزش، شغل، مراجعه به دندانپزشک) مورد بررسی قرار گرفت و با آزمون کای دو (توسط نرم‌افزار SPSS ) مورد قضاوت آماری قرار گرفت.

  یافته‌ها: تعداد 4/57% زن و 6/42% مرد بودند. میانگین سن آن‌ها 50 سال و حداقل 20 و حداکثر 77 سال بود. سطح سواد 6/43% دانشگاهی و 4/56% دیپلم و کمتر بود. 9/4% آگاهی خوب، 1/30% آگاهی متوسط و 65 % آگاهی ضعیف داشته‌اند. به تعبیری 35 % آگاهی قابل قبول و 65% آگاهی غیرقابل قبول داشتند.

  نتیجه‌گیری: به نظر می‌رسد که میزان عدم آگاهی مردم از مفهوم کلمه جراح- دندانپزشک جدا جای نگرانی دارد. باتوجه به اینکه این عدم آگاهی منجر به مراجعه مردم به افراد غیر متخصص در امر جراحی شده و مشکلات عدیده‌ای را منجر می‌شود، لازم است که این میزان آگاهی بالا رود.


هومن ظریف نجفی، مرتضی عشاق، محسن عزیزی،
دوره 28، شماره 1 - ( 2-1394 )
چکیده

  زمینه و هدف: ایجاد یک لبخند جذاب و متعادل یک هدف درمانی مهم در درمان‌های ارتودنسی مدرن است. هدف از این مطالعه بررسی تأثیر متغیرهای اندازه باکال کوریدور و میزان نمایش دندان- لثه حین لبخند در بین 2 جمعیت متفاوت دانشجویی بود.

  روش بررسی: عکس رنگی از لبخند اجتماعی یک زن انتخاب شد. تصویر با روش‌های کامپیوتری برای تولید کردن اندازه متفاوت باکال کوریدور
(20%، 5/12% و 6%) و میزان متفاوت نمایش دندان- لثه (کل تاج کلینیکی دندان‌های ثنایای مرکزی بالا و دو میلی‌متر از بافت لثه، کل تاج کلینیکی دندان‌های ثنایای مرکزی بالا به همراه پاپیلای بین دندانی و 80% دندان‌های ثنایای مرکزی بالا) تغییر داده شد. اندازه‌های متفاوت باکال کوریدور و نمایش دندان- لثه با هم ترکیب شدند تا 9 تصویر ایجاد شود. تصاویر تغییر یافته به وسیله 120 دانشجوی پزشکی ودندانپزشکی به روش Visual Analogue Scale (VAS) ارزیابی شد. مقادیر به دست آمده توسط تست‌های آماری Mann-Whiteny ، Pairwise comparison LSD ، Repeated measure MANOVA و
ICC (Intraclass Correlation Coefficient) مورد آنالیز قرار گرفت .

  یافته‌ها: لبخندی که اندازه باکال کوریدور آن 5/12% بود و نمایش کامل ثنایای مرکزی ماگزیلا بدون نمایش بافت لثه را داشت، بیشترین نمره را در بین 9 تصویر لبخند در جمعیت دانشجویان دندانپزشکی کسب کرد. اما در جمعیت دانشجویان پزشکی، لبخند با اندازه باکال کوریدور 5/12% و نمایش 2 میلی‌متر لثه بیشترین نمره را کسب کرد . نظر قضاوت کنندگان مرد و زن تفاوتی در دو گروه نداشت (05/0 P> ). دانشجویان دندانپزشکی حساسیت بیشتری به افزایش نمایش لثه داشتند.

  نتیجه‌گیری: درخصوص درمان‌هایی که منجر به ترکیب شدن باکال کوریدور وسیع و میزان نمایش دندان- لثه زیاد می‌شود باید با احتیاط بیشتری عمل نمود.


فاطمه نعمت‌اللهی، نسیم عزیزی، حبیب حاجی آقا میری، زینب داوود منش،
دوره 28، شماره 1 - ( 2-1394 )
چکیده

  زیبایی و لبخند زیبا یکی از مهم‌ترین انگیزه‌های اصلی برای مراجعه به دندانپزشکان و یکی از مهم‌ترین اهداف درمانی توسط دندانپزشکان همواره مورد توجه بسیاری از محققین قرار داشته است. مهم‌ترین جنبه درمان بیماران تشخیص می‌باشد، خصوصاً زمانی که زیبایی مطرح می‌باشد، بیمار را بایستی به طور فعال در طرح درمان دخالت داد، یعنی بایستی خواسته‌ها و انتظارات او را از زیبایی فهمید. یکی از راه‌های رسیدن به این هدف، تصویربرداری رایانه‌ای می‌باشد، به این نحو که توسط دوربین‌های داخل دهانی دیجیتالی از بیمار تصویربرداری شود و به رایانه انتقال داده شود و توسط نرم‌افزارهای خاصی روی تصویر اولیه تغییراتی داده شود و نماهای ممکنه پس از درمان مشخص گردد و نهایتاً این نماها توسط دندانپزشک و سپس بیمار مشاهده شود و در مورد طرح درمان صحیح تصمیم‌گیری شود. مقاله‌ حاضر نرم‌افزاری را معرفی می‌نماید که هدف فوق را فراهم آورده و به کارگیری آن توسط دندانپزشکان ساده بوده و نیز هزینه‌بر نمی‌باشد.


فرشید شمس، فهیمه سادات سناعی، نسیم عزیزی، علی پیمانی، زینب داوودمنش،
دوره 28، شماره 3 - ( 7-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به نگرانی از خطا‌های تکنیکی در رادیوگرافی‌های داخل دهانی و گزارش‌هایی مبنی بر تأثیر مثبت نشانگر لیزری اشعه مرکزی بر میزان خطا‌های تکنیکی دانشجویان و کاستی‌های تحقیقات قبلی و به منظور تعیین تأثیر استفاده و عدم استفاده از نشانگر لیزری در خطا‌های تکنیکی، این پژوهش در بخش رادیولوژی دانشکده دندانپزشکی واحد تهران در سال 92 انجام پذیرفت.

روش بررسی: پژوهش حاضر یک پژوهش Clinical trials بود که در بخش رادیولوژی دانشکده دندانپزشکی دانشگاه آزاد واحد تهران توسط دو گروه 40 نفره دانشجو که در حال گذراندن درس عملی رادیولوژی 1 بودند انجام شد. دانشجویان به دو گروه مداخله و مقایسه تقسیم‌بندی شدند. گروه مداخله با نشانگر لیزری و گروه مقایسه بدون نشانگر لیزری تمرین کردند و در آخر از هر دو گروه بدون استفاده از نشانگر آزمون گرفته شد. به طور کلی560 کلیشه تهیه شد. فیلم‌ها از نظر وجود خطاهای تکنیکی و کیفیت بررسی شدند و یافته‌ها با استفاده از آنالیز آماری  Chi-squareو Mann-Whitneyدرسطح معنی‌داری 05/0=&alpha مقایسه شدند.

یافته‌ها: در این بررسی با استفاده از تیوب رادیوگرافی با و بدون نشانگر لیزری اشعه مرکزی، خطاهای کن کات((Cone cut (001/0>P) همپوشانی تصویرOverlap)) (001/0>P) اختلاف معنی‌داری نشان دادند. در بررسی کیفیت(عالی، قابل اقماض و نیاز به تکرار)، فیلم‌های تهیه شده با استفاده از دو روش فوق اختلاف معنی‌داری داشتند (03/0=P).

نتیجه‌گیری: استفاده از نشانگر لیزری اشعه مرکزی باعث سهولت یادگیری دانشجویان مبتدی در تنظیم اشعه مرکزی وکاهش اشکالات تکنیکی خطاهای کن کات ((Cone cut و همپوشانی تصویر((Overlap می‌شود و نیاز به تکرار رادیوگرافی‌ها کاهش می‌یابد.


عباسعلی خادمی، سید امیر موسوی، عزیزاله مرادی طلب، شیرین شاه ناصری، صابر خزاعی، ریحانه تجلی،
دوره 31، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: میکروارگانیسم‌ها مهم‌ترین علت التهاب پالپ دندانی و نواحی پری اپتیکال هستند که ناشی از عدم سیل مناسب و کافی کانال‌‌ها و نواحی انتهایی آن‌ها و در نتیجه میکرولیکیج و نفوذ میکروارگانیسم‌ها می‌باشد. بنابراین، هدف از این مطالعه بررسی میزان سیل شدن کانال‌ها ددان توسط ProRoot MTA و Bio MTA با تکنیک Fluid infiltration بود.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی آزمایشگاهی از 46 دندان تک کانال پره مولر فک پایین انسان استفاده شد. پس از آماده سازی و ضد عفونی دندان‌ها‌ توسط محلول 3% هیپوکلریت سدیم، تاج آن‌ها از ناحیه سرویکال قطع شد. سپس دندان‌ها به طور تصادفی به چهار گروه تقسیم گردیدند: گروه 1Bio MTA  (20n=)، گروه 2  MTA ProRoot(20n=) و گروه‌های کنترل منفی و مثبت که هر کدام شامل 3 دندان بودند. آماده سازی کانال دندان‌ها توسط روش  step back انجام شد. سپس دندان‌های پر شده، توسط روش فیلتراسیون مایع مورد ارزیابی توانایی سیل و جلوگیری از لیکیج قرار گرفتند. اطلاعات به دست آمده با کمک آنالیز من ویتنی و آزمون توکی تحلیل آماری شدند (05/0α=).
یافته‌ها: نتایج حاصل از آنالیز آماری نشان داد که اختلاف معنیداری بین میزان قدرت سیل کنندگی ماده MTA ProRoot و ماده Bio MTA وجود نداشت (05/0P>). ریزنشت کمتر اما غیر معنیدار در گروه Bio MTA نسبت به گروه ProRoot MTA بود.
نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد که از MTA ProRoot و Bio MTA می‌توان به عنوان ماده سیل کننده کامل کانال استفاده کرد.
 

ماندانا خطیبی، آرش عزیزی، عباس کمالی، سهیلا محمدیان،
دوره 31، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری لیکن پلان دهانی در اشکال اروزیو و اولسراتیو ایجاد درد و سوزش کرده، بر تغذیه و کیفیت زیستی بیمار تأثیر می‌گذارد. با توجه به شیوع بالای بیماری، عوارض درمان‌های متداول، مقاومت به درمان دارویی کلاسیک، هدف از این مقایسه مطالعه اثر لیزر کم توان مادون قرمز و تریامسینولون استوناید به شکل دهانشویه بر درمان ضایعات لیکن پلان دهانی بود.
روش بررسی: در این مطالعه کارآزمایی بالینی دو سویه کور تعداد 24 بیمار بر اساس معیار‌های ورود و خروج انتخاب شده، به دو گروه 12 نفری به صورت sequentional randomized تقسیم شدند. پیش از شروع مطالعه شاخص‌های درد و سوزش در دهان (VAS)، شکل و score ظاهری ضایعه و اندازه ضایعه، در بیماران ثبت شد. گروه اول تحت درمان لیزر کم توان مادون قرمز با طول موج 810 نانومتر به صورت دو بار در هفته با دوز تابشی  j/cm25-2/0 و پاور دانسیته mW/cm2 300 تا حداکثر 10 جلسه قرار گرفتند و گروه دوم داروی 2/0%  Triamcinolone acetonideبه صورت دهانشویه 4 بار در روز به همراه داروی ضد قارچ به مدت یک ماه دریافت کردند. سپس شاخص‌های مطالعه پس از تکمیل درمان در هر بیمار ثبت گردید. جهت تجزیه و تحلیل آماری داده‌ها از آزمون Repeated measure ANOVA برای مقایسه تغییرات کمی در گذر زمان و از آزمون Mann-Whitney U برای مقایسه متغیر‌های رتبه‌ای بین دو گروه در هر زمان و در هر گروه بین زمان‌های مختلف از  friedman testاستفاده گردید.
یافته‌ها: تفاوت معنیداری از نظر شدت درد و سوزش (255/0P=) و اندازه ضایعه (186/0=P) و شکل و ‌score ضایعه (178/0=P) بین گروه‌ها مشاهده نشد. هر چند دو گروه در هر سه شاخص کاهش معنیداری را نشان دادند.
نتیجه‌گیری: با توجه به اینکه در هر دو گروه در هر سه شاخص بهبود داشتیم و این بهبودی مشابه هم بود، به نظر می‌رسد در درمان بیماران مبتلا به OLP (Oral Lichen Planus)لیزر درمانی می‌تواند درمانی مؤثر و کارآمد بوده و در مواردی که ممنوعیت مصرف داروی کورتیکواسترویید یا عدم پاسخ درمانی مناسب و مقاومت به درمان وجود دارد، به عنوان درمانی جایگزین به کار رود.

سحر محمدی، برهان مرادویسی، محمد عزیز رسولی، فرانک شفیعی،
دوره 33، شماره 3 - ( 7-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: اختلالات خونی مزمن بر جنبه‌های مختلف زندگی بیماران اثر منفی دارد. هدف از این مطالعه، ارزیابی سلامت دهان و کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به تالاسمی ماژور و هموفیلی بود.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی- تحلیلی درسال 1398 بر 56 بیمار هموفیلی و 35 نفر از بیماران تالاسمی ماژور بالای 15 سال انجام شد. پس از معاینه بالینی، شاخص‌های DMFT و CPITN اندازه گیری و سپس پرسشنامه‌های OHIP-14، خشکی دهان و SF36 توسط آن‌ها تکمیل شد. اطلاعات با استفاده از آزمون‌های
Chi-square، T- test و ANOVA و توسط نرم افزار Stata14 آنالیز شد.
یافته‌ها: میانگین سن بیماران هموفیلی و بتا- تالاسمی به ترتیب معادل 3/32 و 2/26، شاخص DMFT 75/8 و 6/7 ( با برتری دندان‌های پوسیده) و شاخص CPITN نیز 26/2 و 02/2 بود. بر اساس شاخص CPITN، 6/19% و 20% از بیماران هموفیلی و تالاسمی به ترتیب لثه سالم داشتند. میانگین نمره کل کیفیت زندگی در مبتلایان به هموفیلی و تالاسمی به ترتیب 11/62 و 07/58 بود. همبستگی منفی و معنی‌داری بین نمره کل کیفیت زندگی و DMFT در هر دو گروه مشاهده شد (05/0>P). در بیماران تالاسمی بین حیطه‌های مختلف کیفیت زندگی و CPITN و OHIP-14 ارتباط معنی‌داری وجود داشت (05/0>P). بیماران دارای خشکی دهان، کیفیت زندگی پایین‌تری داشتند.
نتیجه‌گیری: بیماران هموفیلی و تالاسمی سلامت دهان نامطلوبی را نشان دادند. توسعه استراتژی‌های چند بعدی در جنبه‌های مختلف بیماری برای ارتقاء کیفیت زندگی در هر دو گروه بیماران ضروری است.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دندانپزشکی می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2023 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by: Yektaweb