بیان مسأله: پالپ به هنگام برداشتن پوسیدگی و یا به وسیله صدمات تروماتیک ممکن است اکسپوز شود. مادهای که برای پوشش مستقیم پالپ (DPC) به کار میرود باید حتیالامکان سازگاری نسجی داشته باشد، دارای قدرت Seal بالا باشد و از نفوذ باکتریها به پالپ جلوگیری نماید؛ همچنین بتواند باعث ساخته شدن پل عاجی شود. در حال حاضر کلسیم هیدروکساید معمولیترین ماده مورد استفاده در DPC میباشد، اما این ماده با وجود تمام مزایایی که دارد، نمیتواند Seal بیولوژیک مناسبی فراهم کند؛ همچنین علاوه بر این به دلیل حلالیت بالا در طول زمان (در مدت 6 ماه) دچار تجزیه و تخریب میشود. MTA (Mineral Trioxide Aggregate) مادهای است که قدرت بازسازی (Regeneration) بافت اولیه پالپ و پری رادیکولار را دارد.
هدف: مطالعه حاضر با هدف بررسی کلینیکی موفقیت DPC بین کلسیم هیدروکساید و MTA انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه مداخلهای و کارآزمایی بالینی، هجده دندان خلفی که پالپ آنها در زمان تهیه حفره دچار اکسپوز مکانیکی شده بود و شرایط لازم DPC را داشتند، به طور تصادفی تحت درمان DPC با استفاده از MTA (در گروه مورد) و سمان کلسیم هیدروکساید (در گروه شاهد) قرار گرفتند؛ سپس در دو مرحله پیگیری (پس از 3 و 12 ماه) با استفاده از آزمونهای سرما، گرما و رادیوگرافی مورد ارزیابی قرار گرفتند؛ در مورد درد تحریکی یا خود به خود بین زمانهای پیگیری از بیماران سؤال شد. اطلاعات به دست آمده با استفاده از آزمون دقیق فیشر (05/0=a) مورد تحلیل آماری قرار گرفتند.
یافتهها: نتایج کلینیکی به دست آمده حاکی از موفقیت درمان با MTA در مقایسه با سمان کلسیم هیدروکساید بود؛ به نحوی که 3 مورد از 9 مورد گروه کلسیم هیدروکساید نیاز به درمان ریشه پیدا کردند و 2 مورد آنها نیز علائم پالپیت برگشتپذیر داشتند ولی در گروه MTA تمام نمونهها بدون علائم کلینیکی و نرمال بودند.
نتیجهگیری: بر اساس نتایج به دست آمده از این تحقیق مشخص شد که MTA سازگاری نسجی دارد، عاجسازی را تحریک مینماید و Seal مناسبی ایجاد میکند و به عنوان یک ماده جایگزینی به جای کلسیم هیدروکساید برای پوشش مستقیم پالپ پیشنهاد میشود.