[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: تماس با ما :: جستجو ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
بانک‌ها و نمایه‌نامه‌ها::
برای نویسندگان::
برای داوران::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
نظرسنجی
نظر شما در مورد قالب جدید پایگاه چیست؟
ضعیف
متوسط
خوب
عالی
   
..
Google Scholar Metrics

Citation Indices from GS

AllSince 2019
Citations891303
h-index189
i10-index318
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::

محمد رضایی، وحید راشدی، گوهر لطفی ، فرزاد ویسی،
دوره 7، شماره 2 - ( 3-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: آسیب شنیداری در سنین حساس رشد گفتار و زبان باعث نقایصی در زبان شفاهی و نوشتاری می شود. هدف از انجام این مطالعه مقایسه مهارت های خواندن دانش آموزان کم شنوای متوسط تا شدید مشغول به تحصیل در مدارس عادی با دانش آموزان شنوا در پایه پنجم ابتدایی، توسط آزمون خواندن می باشد.
روش بررسی:
در این مطالعه ی مقطعی- مقایسه ای، 10 کودک کم شنوا با توجه به معیارهای ورود انتخاب و با 10 کودک شنوا به عنوان گروه کنترل که براساس پایه تحصیلی با گروه نمونه همتاسازی شده بودند، مورد مقایسه قرار گرفتند. به منظور جمع آوری اطلاعات از آزمون خواندن و نوشتن در دانش آموزان دبستانی استفاده گردید و داده های به دست آمده توسط 16- SPSS‌ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: یافته ها نشان داد که کودکان کم شنوا در مهارت های تشخیص شنیداری(001/0 P =)، حافظه شنیداری کلمه(034/0 P =)، حافظه شنیداری جمله (001/0< (P، ترکیب واجی(034/0 P =)، تقطیع واجی(012/0 P =) و درک خواندن متن(044/0 P =) عملکرد ضعیف تری نسبت به کودکان شنوا داشته اند، اما در سایر مهارت ها عملکرد مشابهی را نشان دادند.
نتیجه گیری:
کودکان کم شنوا در تکالیف مبتنی بر پردازش های بینایی عملکردی مشابه و در تکالیف مبتنی بر پردازش های شنیداری و واجی عملکرد ضعیف تری نسبت به کودکان شنوا دارند.
نفیسه سادات شریفی، مهدی عبدالوهاب، افسون حسنی مهربان، اکرم آزاد، محمود جلیلی، احمدرضا باغستانی،
دوره 7، شماره 2 - ( 3-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: فلج مغزی یک اختلال رشدی ـ عصبی غیر پیشرونده است که باعث ایجاد مشکلات حرکتی در کودکان می شود. عملکرد دست در همه ی افراد به خصوص کودکان فلج مغزی از ضرورت های زندگی روزانه است. فضای کافی در فضای وب اول دست برای ابداکشن و دیگر حرکات شست و هم چنین عملکرد دست ضروری است. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر اسپلینت c-bar بر عملکرد و قدرت دست، دامنه حرکتی شست و مچ دست غالب کودکان فلج مغزی دایپلژی اسپاستیک 12-8 ساله بود.
روش بررسی:
مطالعه از نوع شبه تجربی و بصورت قبل ـ بعد بود. مطابق با شرایط ورود، کودکان دایپلژی 12- 8 ساله مدارس استثنایی جسمی ـ حرکتی شهر تهران ( 8 پسر و 5 دختر )، مورد بررسی قرار گرفتند. بیماران از اسپلینت c-bar ( با زاویه 40 درجه ابداکشن کف دستی شست) به مدت 8 هفته، 8- 6 ساعت در روز و 6- 4 ساعت در شب استفاده کردند. در این مطالعه از آزمون جبسون تیلور برای ارزیابی عملکرد دست، دینامومتر دیجیتال MIE برای قدرت دست و گونیامتر برای دامنه حرکتی مچ و شست دست غالب استفاده شد. طی مدت مداخله، بیماران برنامه های رایج کاردرمانی مشابهی دریافت می کردند.
یافته ها : نتایج نشان دهنده بهبود معنادار عملکرد دست (۰۰1/۰ P=)، دامنه حرکتی شست (۰2/۰P=) بدنبال استفاده از اسپلینت بوده است، اما بهبود معناداری در دامنه حرکتی مچ دست و قدرت دست دیده نشد.
نتیجه گیری:
با توجه به نتایج این مطالعه به نظر می رسد که استفاده از اسپیلنت c-bar می تواند روش موثری جهت بهبود عملکرد دست و دامنه ی حرکتی شست دست غالب کودکان دایپلژی اسپاستیک 12-8 ساله باشد. کلید واژه ها: اسپلینت c-bar، عملکرد دست، دایپلژی اسپاستیک
فاطمه وثوقی فرد، مهدی علیزاده زارعی، محمدعلی نظری، محمد کمالی،
دوره 7، شماره 2 - ( 3-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: بسیاری از مشکلات کلیدی کودکان اوتیستیک مرتبط با اختلال عملکرد اجرایی است. این اختلال معمولا به علت گسستگی‌های ساختاری و عملکردی بین نواحی مختلف مغزی ایجاد می‌شود. لذا نوروفیدبک می تواند به عنوان یک روش درمانی جدید از طریق اصلاح امواج مغزی، به بهبود عملکرد کودکان کمک ‌کند، اما تغییرات در سطح رفتار معمولا بازتاب تغییرات طولانی مدت در سطح مغز است. هدف از انجام این تحقیق بررسی میزان افزایش تاثیر کلی درمان و بروز تاثیرات در سطح رفتاری با اضافه کردن مداخلات کاردرمانی شناختی به تمرینات نوروفیدبک است.
روش بررسی:
این پژوهش درچهارچوب یک مورد پژوهی کمی(A-B-A-B+C-A) طی 41 جلسه روی 2 کودک طیف اوتیسم اجرا شد. آزمودنی‌ها 20 جلسه مداخله نوروفیدبک به تنهایی (B) و سپس به دنبال آن 12جلسه نوروفیدبک به همراه کاردرمانی(B+C) دریافت کردند. برای جمع‌آوری اطلاعات در سطح عملکرد اجرایی از دو آزمون ویسکانسین و برج لندن و در سطح امواج مغزی از الکتروآنسفالوگراف استفاده شد.
یافته‌ها:
بر اساس نتایج به دست آمده، اندازه‌ی اثر درمان نوروفیدبک در عملکرد اجرایی برای هر دو آزمودنی‌ بالا بود. با اضافه شدن کاردرمانی نیزسرعت انتقال توجه به عنوان یکی از آیتم های عملکرد اجرایی افزایش یافت و اثر افزایشی نوروفیدبک در زمینه برنامه ریزی نیز حفظ شد.
نتیجه‌گیری:
نتایج بیان می‌کند که نوروفیدبک موجب بهبود عملکرد اجرایی کودکان اوتیستیک می‌شود و اضافه کردن کاردرمانی سبب نمایان‌تر شدن اثرات نوروفیدبک می‌شود. اما برای رسیدن به تغییرات مشخص‌تری در زمینه‌ی رفتار بعد از کاردرمانی به جلسات طولانی‌تری نیاز است
علی میرزاجانی، سارا سروش ، ابراهیم جعفرزاده پور، سمیه بوش، مصطفی سلطان سنجری،
دوره 7، شماره 2 - ( 3-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری نوریت اپتیک سبب آسیب عملکردهای بینایی در چشم مبتلا شده و تفاوتهایی در این عملکردها بین چشم سالم و مبتلا مشاهده می شود. هدف از این مطالعه مقایسه عملکردهای بینایی چشم سالم با چشم مبتلا در بیماران دچار نوریت اپتیک حاد یک طرفه به منظور تعیین حداکثر و حداقل آسیب می باشد.
روش بررسی:
30 بیمار (23 زن و 7 مرد در محدوده ی سنی 45 – 18) که شامل 22 بیمار رتروبولبار و 8 بیمار پاپیلایتیس بودند در مطالعه شرکت داده شدند و چشم سالم و مبتلای آنان تحت آزمایشات بررسی عملکردهای بینایی قرار گرفت. حدت بینایی، حساسیت کانتراست، دید رنگ و میدان بینایی شامل دو شاخص میانگین انحراف و انحراف از الگوی استاندارد در هر دو چشم تمام این بیماران مورد ارزیابی قرار گرفت و معناداری اختلاف آنها از طریق آزمون تی مستقل (Independent T-test) بررسی و با یکدیگر مقایسه گردید.
یافته‌ها:
نتایج نشان می‌دهد که عملکردهای بینایی شامل حدت بینایی(00/0=,P 29/7=(t-test, t ، حساسیت کانتراست(00/0=,P 20/9=(t-test, ، دید رنگ (00/0=,P 95/21-=(t-test, t و میانگین انحراف میدان بینایی(01/0=,P 29/5-=(t-test, t به جز شاخص "انحراف از الگوی استاندارد میدان بینایی" (71/0=,P 67/0=(t-test, t بطور معنی دار (01/0>P) در چشم مبتلا افت می کند. در مقایسه عملکرد های بینایی، حساسیت کانتراست بیشترین آسیب را نشان می دهد و شاخص انحراف از الگوی استاندارد میدان بینایی بین دو چشم سالم و مبتلا اختلاف معنی داری را نشان نمی دهد(71/0=P).
نتیجه گیری:
با توجه به حساسیت بیشتر تست بررسی کانتراست، به نظر می رسد بهتر است بررسی، تشخیص و پی گیری بیماران مبتلا به نوریت اپتیک حاد یک طرفه این تست با دقت و اهمیت بیشتری مورد ارزیابی قرار گیرد. 
آتوسا اکبری نیا، سجاد احمدی زاده، خسرو ابراهیم، مینو باسامی، رعنا کرمی ،
دوره 7، شماره 2 - ( 3-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از این پژوهش، مقایسه تاثیر انواع مختلف انقباض عضلانی آیزوکینتیک بر عوامل همودینامیک در مردان بود.
روش بررسی:
10 مرد سالم (سن، 4/3±1/26 سال) در سه جلسه جداگانه سه پروتکل انقباض عضلانی آیزوکینتیک کانسنتریک/کانسنتریک (C/C)، ایسنتریک/ایسنتریک (E/E) و کانسنتریک/ایسنتریک (C/E) را به صورت فلکشن و اکستنشن زانو اجرا کردند. در هر جلسه آزمودنی‌ها 4 سری 10 تکراری را با سرعت 60 درجه بر ثانیه اجرا نمودند. عوامل همودینامیک (ضربان قلب، فشار خون سیستولی، فشار خون دیاستولی، میانگین فشار خون سرخرگی و میزان حاصلضرب فشار و ضربان) قبل، بلافاصله پس از فعالیت و پس از 30 دقیقه ریکاوری اندازه‌گیری شدند. برای تجزیه و تحلیل داده‌ها از روش آماری تحلیل واریانس با اندازه‌گیری مکرر استفاده شد.
یافته‌ها:
آنالیز آماری داده‌ها افزایش معنادار ضربان قلب، فشار خون سیستولی (001/0P<)، میانگین فشار خون سرخرگی (053/0P=) و میزان حاصلضرب فشار و ضربان (001/0P<) در پاسخ به فعالیت و کاهش این عوامل را طی دوره ریکاوری نشان داد. میزان درک تلاش (RPE- Rate of Perceived Exertion) در پاسخ به انواع انقباض عضلانی متفاوت (5/15=34و2F) بود و آزمون تعقیبی نشان داد که RPE پس از پروتکل E/E کمتر از دو پروتکل C/C و C/E بوده است.
نتیجه گیری:
عوامل همودینامیک در پاسخ به فعالیت ورزشی با انواع انقباض عضلانی آیزوکینتیک تغییر می‌یابند اما این تغییرات وابسته به نوع انقباض نمی‌باشد. 
یاسمن جلیلیان، محمدرحیم شاهبداغی، زهرا سلیمانی، شهره جلائی،
دوره 7، شماره 3 - ( 6-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: ارزیابی شدت لکنت و همچنین پیش بینی مزمن و غیر مزمن بودن لکنت در کودکان لکنتی که برای ارزیابی و برنامه‌ی درمانی به مراکز مختلف مراجعه می‌کنند بسیار حائز اهمیت می‌باشد و نیاز به ابزاری معتبر با کاربرد آسان بسیار به چشم می‌خورد. بنابراین پژوهش حاضر با هدف اعتبارسنجی نسخه فارسی آزمون پیش بینی لکنت در کودکان 3 تا 8 ساله لکنتی و تعیین روایی آن صورت گرفت.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی – تحلیلی در ابتدا با استفاده از پروتکل ترجمه و معادل سازی International Quality of Life Assessment Project (IQOLA) درجه دشواری و کیفیت ترجمه اولیه آزمون پیش بینی لکنت (Stuttering Prediction Instrument :SPI) مورد بررسی قرار گرفت. سپس به منظور معادل سازی فرهنگی سوال‌های پرسشنامه نظر 8 متخصص با استفاده از روش کمی تعیین روایی محتوایی لاواشه گرفته شد. همزمان 13 آسیب شناس گفتار و10 نفر از والدین کودکان لکنتی درباره روان و قابل فهم بودن سوال‌های پرسشنامه بر طبق چک لیست ارزیابی روایی صوری قضاوت کردند. در ادامه با اجرای یک مطالعه آزمایشی بر روی 10 کودک 3 تا 8 ساله ی لکنتی روایی صوری، ثبات درونی و پایایی آزمون SPI بررسی شد. بعد از این مرحله از 52 کودک لکنتی آزمون SPI و همچنین آزمون سنجش شدت لکنت۳ (Stuttering Severity Instrument3:SSI3) و چک لیست کوپر(Cooper Chronicity Checklist) ، به منظور بررسی روایی همزمان ، گرفته شد. در پایان نسخه فارسی آزمون SPI بر روی 15 کودک لکنتی در دو بار به فاصله 7 تا 10 روز به منظور بررسی ثبات آزمون – باز آزمون تکمیل گردید.
یافته‌ها: از مجموع 15 آیتم مربوط به ترجمه اولیه آزمون" پیش بینی لکنت" جمعاً 10مورد( 84درصد) ترجمه آسان و کیفیت ترجمه مطلوب داشتند. تحلیل داده-های موجود نشان می‌دهد که آزمون دارای روایی می‌باشد. میان نمرات آزمون SPI و SSI3 همبستگی 93/0 و همچنین میان چک لیست کوپر و آزمون SPI همبستگی معنی‌داری (001/0) وجود دارد. به منظور کسب اطمینان از آنکه سؤالات هر بخش، ساختهای مرتبط را بررسی می‌کنند، آلفای کرونباخ برای هر 4 بخش آزمون در دو مرحله انجام آزمون گرفته شد که از 77/0 تا 98/0 بود و ضریب آلفای کرونباخ برای کل آزمون 97/0 بود که نشان از سطح بالای ثبات درونی دارد. میان نمرات آزمون SPI و SSI3 و همچنین میان نمرات آزمون SPI و چک لیست کوپر در 15 کودک لکنتی مورد مطالعه در مرحله دوم انجام آزمون همبستگی قوی 94/0 در سطح معنی داری وجود داشت.
نتیجه‌گیری: از مجموع نتایج بدست‌آمده از تحقیق حاضر می‌توان به‌ طورکلی به‌آسانی و کیفیت مطلوب ترجمه و حفظ همگنی در آیتم‌های نسخه اصلی پی برد و از این جنبه می‌توان امیدوار بود که ابزار به ‌دست آمده با ابزار اصلی مطابقت دارد. به منظور بررسی بخش‌های آزمون SPI از دیدگاه متخصصین ایرانی با هدف قابلیت کاربرد آزمون در سطح جامعه ایران، مراحل مختلفی انجام گرفت که در نهایت با انجام تغییرات لازم آزمون مطلوبی تهیه گردید. همچنین وجود همبستگی قوی و معنی‌دار بین مقیاس SSI3 و بخش‌های مختلف آزمون SPI و همچنین همبستگی معنی دار بین چک لیست پیش بینی مزمن بودن کوپر و آزمون SPI نمایانگر روایی همگرای خوب هر بخش در SPI می‌باشد. به‌طور کلی نتایج این مطالعه گویای این مهم است که آزمون SPI از همخوانی درونی و تکرارپذیری و درکل از پایایی مطلوبی نیز برخوردار است. در پایان، این تحلیل‌ها ثابت کرد که تمام بخش‌های آزمون از پایایی و روایی مناسبی برخوردار هستند و بعد از هنجاریابی آن درکل کشور می‌توان از این ابزار در کاربردهای بالینی و پژوهشی استفاده کرد. 
حسین باقری، محمدرضا هادیان، شیوا موسوی، فرناز رضوی، شهره جلائی، سپیده نفیسی،
دوره 7، شماره 3 - ( 6-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از عوارض درمان سرطان پستان لنف ادم اندام فوقانی همان سمت است. لنف ادم ثانویه یک بیماری مزمن بوده که منجر به کاهش عملکرد عضو و از بین رفتن زیبایی می‌شود. هدف این مطالعه بررسی تأثیر تکنیک‌های فیزیوتراپی ضد احتقانی بر کاهش حجم لنف ادم بیماران مبتلا به لنف ادم ثانویه اندام فوقانی ناشی از درمان‌های سرطان پستان می‌باشد.

روش بررسی : ۳۰ نفر بیمار زن مبتلا به لنف ادم ثانویه اندام فوقانی با دامنه سنی ۷۰-۲۹ سال با معرفی متخصصین جراح عمومی و سرطان براساس معیارهای ورود و خروج در مطالعه حاضر شرکت نمودند و تحت درمان تکنیک‌های فیزیوتراپی ضد احتقانی قرار گرفتند. این تکنیک‌ها شامل تخلیه دستی لنف، بانداژ، تمرین درمانی و مراقبت‌های پوستی و ناخنی بود. بیماران به مدت ۴ هفته و ۵ روز در هفته و 1 نوبت در روز تحت درمان قرار گرفتند. حجم و محیط اندام درگیر قبل و بعد از درمان ارزیابی شد.

یافته‌ها : به دنبال ۴ هفته درمان با استفاده از روش فیزیوتراپی ضد احتقانی فاکتورهای حجم و محیط اندام درگیر در تمام نفاط ارزیابی شده بعد از درمان کاهش معنادار از لحاظ آماری در مقایسه با قبل از درمان نشان دادند.

نتیجه گیری : نتایج مطالعه نشان داد که استفاده از فیزیوتراپی ضد احتفانی می تواند حجم لنف ادم اندام فوقانی را کاهش دهد


حسین صفاخیل، غلامرضا علیایی، مهدی عبدالوهاب، پروین راجی، بهروز عطارباشی ، احمدرضا باغستانی، سیدعلی مولائی سار،
دوره 7، شماره 3 - ( 6-1392 )
چکیده

 زمینه و هدف: تقویت عوامل موثر در حفظ تعادل می‌تواند به عنوان یک راهبرد اساسی در درمان مشکلات تعادلی سالمندان باشد و تحریک گیرنده های لمس و فشاری پوست، عضلات و کپسول می‌تواند به بهبود حس عمقی مفصلی و در نتیجه به ثبات عملکردی مفصل کمک کند، هدف مطالعه‌ی حاضر بررسی نحوه‏ی تاثیر گذاری یک دوره‌ی طولانی مدت تمرینات کششی و ماساژ بر روی تعادل سالمندان می‌باشد.

 روش بررسی: این مطالعه‌ی کارآزمایی بالینی بصورت تصادفی انجام گردید. پس از غربالگری 205 سالمند مرد سالم ساکن جامعه، نمونه‌ها به روش غیراحتمالی آسان در دسترس انتخاب گردیدند. گروه مورد متشکل از 18 نفر با میانگین سنی (45/5 ±6/74) سال و گروه شاهد متشکل از 17 نفر با میانگین سنی (27/4 ± 8/75) سال بودند. تمرینات کششی و ماساژ، 15 جلسه ی یک ساعته و در مدت 5 هفته (3 جلسه در هفته) توسط درمانگر انجام گردید. برای ارزیابی نتایج از مقیاس تعادلی برگ(Berg Balance Scale: BBS) و آزمون زمان‌دار برخاستن و برگشتن (Timed Up and Go :TUG) استفاده شد.

 یافته‌ها: جهت تجزیه و تحلیل آماری از برنامه‌ی 19 SPSS- استفاده شد. برای بررسی میزان تغییر نمره ی تست‌های BBS و TUG، قبل و بعد از مداخله، از تست t زوجی وتست t مستقل استفاده گردید. اختلاف میانگین تغییرات تست‌های تعادلی BBS و TUG در دو گروه مداخله و کنترل دارای تفاوت معناداری بود (001/0 > p) .

نتیجه گیری : مداخلات انجام شده در گروه مداخله باعث بهبود معنادار مهارتهای تعادلی سالمندان گردیده است.


معصومه ردایی، آذر مهری، مهدی دستجردی کاظمی، شهره جلائی،
دوره 7، شماره 3 - ( 6-1392 )
چکیده

 زمینه و هدف: آزمون معنایی "هرم ها و درخت‌های نخل"(Pyramids and Palm Trees test:PPT) برای ارزیابی سیستم معنایی و شناخت در اختلالات مغزی، دمانس معنایی، آلزایمر وآفازی استفاده می‌شود. این آزمون در سال 1992 توسط Howard و Patterson معرفی گردید و شامل دو نسخه تصویری و کلمه‏ای می‌باشد که از روایی و پایایی برخوردار است. هدف از انجام این تحقیق بررسی روایی و پایایی نسخه فارسی آزمون تصویری معنایی "هرم‌ها و درخت‌های نخل" و مقایسه آن در افراد زبان پریش و سالم می‌باشد.

روش بررسی: در این مطالعه تحلیلی – مقطعی، 45 نفر شامل 30 فرد سالم و 15 فرد زبان پریش به ترتیب با میانگین سنی و انحراف معیار53(77/7)، 53(91/7) سال شرکت نمودند که از لحاظ سن و جنس و تحصیلات و دوزبانگی با هم همگن بودند. ابتدا نسخه تصویری آزمون معنایی "هرم‌ها و درخت‌های نخل" به منظور تعیین روایی محتوایی و صوری در اختیار14 صاحبنظر(11 گفتاردرمانگر و 3 زبان شناس) قرار گرفت، و با توجه به نظرات آنها تصاویری که بسیار دور از فرهنگ فارسی بودند با تصاویر متناسب با فرهنگ فارسی جایگزین شدند. سپس پایایی آزمون، به وسیله‌ی اجرای آزمون اصلی طی دو مرحله و با فاصله زمانی 7-5 روز برای کل افراد زبان پریش بررسی شد. همچنین جهت مقایسه نتایج آزمون در افراد سالم و زبان پریش، آزمون بر روی افراد سالم نیز اجرا شد. در پایان اطلاعات کسب شده توسط نرم افزار 18 SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. جهت برآورد میزان روایی آزمون از شاخص آماری ضریب همبستگی لاواشه و جهت محاسبه پایایی آزمون از آزمون آماری ICC استفاده شد و مقایسه میانگین نمرات آزمون تصویری معنایی بین افراد زبان پریش و سالم توسط آزمون Tمستقل محاسبه گردید. یافته ها: دامنه ICC برای پایایی 93/0 – 88/0 می‌باشد که از لحاظ آماری معنادار است(00/0=P). یعنی آزمون دارای پایایی می‌باشد. تفاوت میانگین نمرات نسخه تصویری آزمون معنایی هرم ودرخت نخل در بین افراد زبان پریش و سالم از نظر آماری معنادار می‌باشد(00/0=P).

نتیجه گیری: آزمون معنایی "هرم‌ها و درخت‌های نخل" دارای روایی و پایایی است و این پژوهش، اختلال معنایی در بیماران زبان پریش در مقایسه با افراد سالم را نشان داد.


سمیه محمودی اقدم، خسرو خادمی کلانتری، علیرضا اکبرزاده باغبان، مهدی رضایی، عباس رحیمی، صدیقه سادات نعیمی،
دوره 7، شماره 3 - ( 6-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: استئوآرتریت شایع ترین بیماری مفصلی بزرگسالان سرتاسر جهان است و سهم زیادی در ایجاد ناتوانی در سالمندان دارد. بیماران مبتلا به استئوآرتریت پیشرفته زانو معمولا از درد و ناتوانی شدید عملکردی شکایت دارند. در این بیماران درمان های محافظه کارانه اغلب با نتایج ضعیفی در کاهش درد و بهبود عملکرد همراه می باشد. در این پژوهش، اثرات کشش مکانیکی مفصلی بر میزان درد، تورم، دامنه حرکتی و توانایی عملکردی بیماران مبتلا به استئوآرتریت پیشرفته زانو مورد بررسی قرار گرفته است.

روش بررسی: در این کارآزمایی بالینی، 40 بیمار زن مبتلا به استئوآرتریت درجه 3و 4 کلگرن و لارنس بطور تصادفی در دو گروه درمان رایج فیزیوتراپی با و بدون اعمال کشش مفصلی انتخاب و تحت درمان قرار گرفتند. ظرفیت عملکردی و درد به ترتیب بوسیله آزمون مسافت راه رفتن شش دقیقه ای و Visual Analog Scale مورد ارزیابی قرار گرفت. از گونیامتر برای اندازه گیری دامنه حرکتی استفاده شد. ادم زانو نیز به وسیله متر نواری اندازه گیری شد.

یافته‌ها: درمان رایج همراه با اعمال کشش نسبت به درمان رایج فیزیوتراپی به طور معنی داری سبب کاهش بیشتر درد(01/0>P) وافزایش بیشتر توانایی عملکردی بیماران (05/0>p) گردید.

نتیجه گیری: درمان رایج همراه با اعمال کشش اثرات بهتری نسبت به درمان رایج فیزیوتراپی دارد.


ندا صادقی نائینی، محمدعلی نظری، مهدی علیزاده زارعی، محمد کمالی،
دوره 7، شماره 3 - ( 6-1392 )
چکیده

 زمینه و هدف: اختلال خواندن جز اختلالات عصبی-رشدی با نقایصی در مهارت های شناختی و حرکتی است. بر اساس مطالعات موجود، ساختار مغز این کودکان سالم اما عملکرد مغز آنها به صورت غیر طبیعی می‌باشد. لذا، نوروفیدبک به عنوان یک روش درمانی جدید، از طریق تنظیم ناهنجاری‌های موجود در نوار مغزی این کودکان می‌تواند به بهبود عملکرد مغز آنها کمک کند. هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر پروتکل تعادلی نوروفیدبک (کاهش فرکانس 7-4 هرتز و تقویت فرکانس 18-15 هرتز در O1 و O2 )روی نوار مغزی و عملکرد تعادلی این کودکان است.

روش بررسی: این پژوهش در چهارچوب یک طرح تک ‌آزمودنی طی 20 جلسه روی 4 کودک (1 دختر و 3 پسر) 12-8 ساله با اختلال خواندن اجرا شد و تعداد جلسات درمانی در این مطالعه 12 جلسه (30 دقیقه ای) بود. برای جمع‌ آوری اطلاعات طی فاز خط پایه و درمان برای ارزیابی عملکرد تعادلی از خرده‌ آزمون 2 آزمون برونینکز اوزرتسکی و برای ارزیابی امواج مغزی از الکتروانسفالوگراف استفاده شد. همچنین بعد از قطع درمان 4 جلسه پیگیری نیز صورت گرفت.

یافته‌‌ها: بر اساس نتایج بدست آمده، اندازه‌ی اثر درمان در عملکرد تعادلی برای تمام آزمودنی‌ها بالا (8/0 .

 نتیجه‌گیری: نتایج بیان می‌کند که پروتکل تعادلی نوروفیدبک موجب بهبود عملکرد تعادلی کودکان مبتلا به اختلال خواندن می‌شود اما برای رسیدن به تغییرات عمده در زمینه امواج مغزی  احتمالا به تعداد جلسات بیشتر نیاز است.


نسرین جلیلی، مهرنوش گودرزی، مهدی رصافیانی، حجت اله حق گو، حمید دالوند، مرجان فرضی،
دوره 7، شماره 3 - ( 6-1392 )
چکیده

 زمینه و هدف: فلج مغزی شایع‌ترین ناتوانی حرکتی مزمن در کودکان است که می‌تواند تأثیر منفی بر کیفیت زندگی مادران داشته باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی کیفیت زندگی مادران کودکان مبتلا به فلج‌ مغزی با ناتوانی شدید حرکتی انجام شده است.

روش بررسی: در مطالعه مقطعی حاضر، 70 مادر کودک فلج‌مغزی 12-4 ساله مراجعه‌کننده به مراکز توانبخشی شهر تهران در سال 1391-1390، به روش در دسترس انتخاب شدند. کیفیت زندگی مادران با استفاده از پرسشنامه کیفیت زندگی36-SF، میزان استرس مادران با پرسشنامه منابع و استرس و شدت فلج مغزی با سیستم طبقه بندی عملکرد حرکتی درشت مورد بررسی قرار گرفت. اطلاعات جمع‌آوری شده با شاخص‌های مرکزی و پراکندگی و با استفاده از آزمون آماری رگرسیون لجستیک تحلیل گردید.

یافته‌ها: میانگین و انحراف معیار سن مادران مورد مطالعه به ترتیب 41/34 و 72/5 بود. میانگین نمره کیفیت زندگی مادران کودکان مبتلا به فلج مغزی 74/53 به دست آمد. تمامی ابعاد کیفیت زندگی به جز بعد روانی، عملکرد اجتماعی و محدودیت ایفای نقش به دلایل عاطفی ارتباط معناداری (05/0>P) با سطح عملکرد حرکتی درشت داشت. هم چنین، ارتباط معناداری (000/0=P) بین ابعاد سلامت جسمانی، سلامت روانی و نمره کل کیفیت زندگی با میزان استرس مادران کودکان فلج مغزی وجود داشت.

نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج فوق، کیفیت زندگی مادران کودکان فلج مغزی در سطح متوسط است. هم چنین شدت فلج مغزی و استرس بر کیفیت زندگی آنان تأثیر منفی دارد.


اکرم آزاد، محسن عدالت خواه، قربان تقی زاده،
دوره 7، شماره 3 - ( 6-1392 )
چکیده

 زمینه و هدف: یکی از رایجترین نواقص مشاهده شده بعد از سکته مغزی نقص در کنترل تنه و تعادل می‌باشدکه می‌تواند منجر به ناتوانی یا وابستگی در بسیاری از فعالیت‌های عملکردی زندگی می‌شود. رویکردهای درمانی متنوعی در توان بخشی افراد سکته مغزی به کار رفته اما هنوز هیچ رویکرد پذیرفته شده منحصر به فردی برای توان بخشی افراد سکته مغزی وجود ندارد، با این حال شواهد بسیاری مبنی بر اینکه تمرینات تکلیف محور می-تواند به عنوان یک درمان عصبی- حرکتی در توان بخشی موثر باشد وجود دارد. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر تمرینات شدید تعادلی تکلیف محور بر تعادل و تحرک عملکردی در افراد سکته مغزی مزمن بوده است.

روش بررسی: این مطالعه به روش مداخله‌ای-نیمه تجربی بر روی 13 مراجع سکته مغزی مزمن(4 زن و 9 مرد با میانگین سنی 41/8 ±07/55) با داشتن معیارهای ورود به مطالعه انجام شد. مداخله شامل 10 روز تمرین فشرده، که طی 2 هفته و در هر هفته به صورت 5 روز متوالی و روزانه 3 ساعت انجام شد. قبل و بعد از مداخله ارزیابی‌های "مقیاس تعادلی برگ (Berg Balance Scale: BBS)" و "آزمون زمان دار برخاستن و برگشتن (Time Up Go: TUG)" انجام گرفت.

یافته‌ها: تمرینات شدید تعادلی تکلیف محور در افراد سکته مغزی مزمن به طور معناداری، تعادل عملکردی را افزایش(005/0(p=، و نیز زمان تحرک عملکردی را کاهش داد(001/0p=). نتیجه‌گیری: نتایج به دست آمده نشان داد که تمرینات شدید تعادلی تکلیف محور می تواند باعث بهبود تعادل عملکردی و تحرک عملکردی شود .با توجه به اینکه این تمرینات فقط بر روی یک گروه انجام شد نیاز به انجام تحقیقات دیگر با داشتن گروه کنترل مناسب به نظر می رسد.همچنین برای بررسی ماندگاری اثر تمرینات، پیگیری نتایج پیشنهاد می شود.


ملیحه هادی زاده، احسان صداقت نژاد، سیدجواد موسوی، سعید طالبیان، محمد پرنیان پور،
دوره 7، شماره 3 - ( 6-1392 )
چکیده

 زمینه و هدف: کنترل دقیق حرکت از جمله عوامل متعدد مطرح شده در اجرای حرکتی ماهرانه است که ممکن است در اثر بیماری دچار آسیب شود. آزمون‌های ردگیری، اثرات درمان‌های طراحی شده برای بهبود کنترل حرکت را کمی کرده و از این‌رو به عنوان یک پروتکل ایده‌آل برای بهبود کنترل حرکتی مطرح شده‌اند. هدف از مطالعه حاضر تعیین میزان تکرارپذیری خطای کنترلی طی آزمون‌های ردگیری هدف در ناحیه تنه در صفحه گشتاوری فلکشن، اکستنشن و چرخش محوری در افراد سالم می‌باشد

. روش بررسی: 9 فرد سالم (4 زن و 5 مرد)، به صورت تصادفی آزمون‌های ردگیری هدف در 12 جهت مختلف (زوایای 0، 30، 60، ... و 330 درجه)، در سطح 0 تا 80 درصد حداکثر تلاش ارادی را دو بار در وضعیت ایستاده مستقیم انجام دادند. در این آزمون‌ها، هدف به صورت دایره‌ای متحرک تعریف شده بود که روی یک خط مستقیم در جهت مشخص شده و با سرعت 6 درصد حداکثر تلاش ارادی بر ثانیه حرکت می‌کرد. جهت فعالیت ایزومتریک تنه به صورت به هنگام و از طریق مانیتوری که مقابل شرکت‌کنندگان قرار داشت، به آن‌ها نشان داده شد. میزان کنترل پذیری تنه با اندازه گیری متوسط خطاهای کنترلی (قدر مطلق خطا از هدف (Absolute Value Error from the Target: AVET)، خطا از مسیر هدف (Error from the Target Path: ETP) و خطا از هدف در مسیر هدف (Error from the Target in the Target Path: ETTP)) طی هر آزمون برای هر شرکت‌کننده محاسبه گردید. تکرارپذیری نسبی(Intraclass Correlation Coefficient: ICC) میزان خطای کنترلی در هر جهت تعیین شد. همچنین تکرارپذیری مطلق و کم‌ترین تغییر قابل تشخیص با 95 درصد اطمینان محاسبه گردید.

یافته‌ها: نتایج این مطالعه نشان داد که دامنه ICC برای متغیرهای AVET ، ETP و ETTP به ترتیب 99/0 – 81/0 ، 98/0 – 71/0 و 99/0 – 7/0 بود. همچنین دامنه خطای معیار اندازه‌گیری برای این متغیرها به ترتیب 013/0- 003/0، 009/0- 001/0 و 011/0- 003/0 و دامنه کم‌ترین تغییر قابل تشخیص با 95 درصد اطمینان برای AVET، 036/0- 008/0، برای ETP، 025/0- 003/0 و برای ETTP، 03/0- 008/0 گزارش شد.

نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه نشان‌دهنده تکرارپذیری بالا و بسیار بالای خطای کنترلی حین انجام آزمون‌های ردگیری هدف در ناحیه تنه در صفحه گشتاوری فلکشن، اکستنشن و چرخش محوری در افراد سالم می‌باشد. بنابراین این فعالیت می‌تواند به عنوان یک آزمون جهت بررسی کنترل‌پذیری تنه مورد استفاده قرار گیرد. 


سیدخلیل موسوی، حیدر صادقی، سیدفرهاد طباطبایی قمشه ای،
دوره 7، شماره 3 - ( 6-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: ‌از آنجائی که استفاده از الگوهای متفاوت در انجام حرکات ارادی، عملکرد انسان را تحت تاثیر قرار می‌دهد، هدف از مطالعه حاضر مقایسه عملکردی پارامترهای فضایی- زمانی منتخب شروع راه رفتن ارادی و غیرارادی در مردان فعال 25-20 سال بود.

روش بررسی: در این تحقیق نیمه‌تجربی تعداد 13 مرد فعال جوان با میانگین و انحراف استاندارد سنی 1/3±3/23 سال، قد 13/0±75/1متر، وزن 7±9/68 کیلوگرم و شاخص توده بدنی 8/1±4/22 کیلوگرم بر مترمربع‌ شروع راه رفتن را در شش کوشش (به صورت ارادی و غیرارادی‌‌) اجرا کردند. از دستگاه آنالیز حرکت برای ثبت حرکت استفاده شد. آزمون آماری کلموگروف- اسمیرنوف برای اطمینان از طبیعی بودن توزیع داده‌ها و t همبسته ‌برای مقایسه ‌مقادیر به‌دست آمده استفاده شد.

یافته‌ها: نتایج نشان دادند اغتشاش منجر به شروع حرکت باعث افزایش مسافت(00/0p=) و سرعت(00/0p=) و کاهش زمان شروع راه رفتن(00/0p=)، زمان نوسان(00/0p=)، زمان استقرار(00/0p=) و زمان حمایت دوطرفه(00/0p=)، افزایش مقدار فلکشن هیپ(00/0p=)، فلکشن زانو(00/0p=) و کاهش دورسی فلکشن مچ پا(00/0p=) می‌شود. ضمن اینکه جابه‌جایی مرکز ثقل در صفحه داخلی- خارجی با کاهش(00/0p=) و در صفحه عمودی با افزایش(01/0p=) همراه بود.

نتیجه‌گیری: نتایج این تحقیق نشان می‌دهد که اغتشاش منجر به شروع حرکت می‌تواند تغییرات معنادار در اکثر پارامترهای فضایی- زمانی شروع راه رفتن ایجاد کند. از نتایج و اطلاعات این تحقیق می‌توان به عنوان اطلاعات پایه در زمینه شروع راه رفتن و همچنین در زمینه تشخیص با گروه‌های غیر طبیعی در حوزه بالینی استفاده کرد.


سید خلیل موسوی ، مهدیه مهدوی، علیرضا فارسی، حیدر صادقی، پروانه شوشتری،
دوره 7، شماره 4 - ( 8-1392 )
چکیده

چکیده

زمینه و هدف: با توجه به نقش مهم تعادل در انجام فعالیت‌های روزانه خصوصا در فعالیت‌های ورزشی و اهمیت شناخت عوامل موثر بر آن، مطالعه ‌حاضر با هدف مقایسه نقش سیستم باز و بسته بینایی ‌در کنترل تعادل پویا ورزشکاران جوان نخبه زن و مرد انجام شد‌.

روش بررسی: برای این منظور 26 ورزشکار شناگر نخبه جوان زن و مرد به شیوه در دسترس انتخاب و ‌مورد مطالعه قرار گرفتند که به دو گروه تقسیم شدند و برای اطمینان از همسان بودن آنها، شاخص توده بدن محاسبه شد.‌‌‌ هر یک از آزمودنی‌ها تست پایداری قامت را در شش کوشش 30 ثانیه‌ای با استفاده از چشم باز و چشم بسته(سه تکرار برای هر وضعیت) با فواصل استراحت 10 ثانیه بین هر کوشش ‌‌اجرا کردند. شاخص‌های تعادلی ‌در جهات قدامی- خلفی و داخلی- خارجی با استفاده از دستگاه تعادل سنج بایودکس جمع‌آوری و ‌ از آمار توصیفی میانگین و انحراف استاندارد برای توصف داده-هاو آزمون t مستقل برای مقایسه مقادیر بدست آمده در بین گروه‌ها استفاده شد.

یافته‌ها: نتایج ‌نشان داد حذف بینایی به میزان بیشتری باعث بدتر شدن تعادل در ورزشکاران شناگر مرد شد‌ (001/0=p). ضمن اینکه بیشترین اختلال در حفظ پایداری قامت در وضعیت عدم استفاده از بینایی در هر دو گروه در جهت قدامی- خلفی روی داد (001/0=p)‌.

نتیجه‌گیری: از یافته های این تحقیق می توان برای طراحی تمرینات مربوط به برنامه های آمادگی ورزشکاران استفاده کرد.

 کلیدواژه‌ها: تعادل، بینایی، ورزشکار، کنترل


فریبا اصل ذاکر، شاهین گوهرپی، محمدجعفر شاطرزاده، شهلا زاهد نژاد، امیر نوالی، قدمعلی طالبی،
دوره 7، شماره 4 - ( 8-1392 )
چکیده

چکیده

زمینه و هدف: مبتلایان به آسیب رباط متقاطع قدامی (Anterior Cruciate Ligament: ACL) زانو به دو گروه کوپر (Coper) و غیر کوپر(Non- coper) تقسیم می‌شوند. هدف این مطالعه مقایسه تاثیر تمرینات اغتشاشی همراه با توانبخشی سنتی بر آزمون‌های عملکردی اندام تحتانی و رابطه حداکثر گشتاور ایزوکینتیک عضلات زانو در دو گروه از مبتلایان به آسیب ACL بود.

روش بررسی: در این مطالعه کار آزمائی بالینی، 24 فرد مبتلا به آسیب ACL به دو گروه کوپر و غیر کوپر تقسیم شدند. دو گروه طی 4 هفته، هفته ای سه جلسه، در یک برنامه تمرین درمانی شامل تمرینات اغتشاشی و توانبخشی سنتی ( تمرینات کششی، افزایش قدرت و استقامت) شرکت کردند. ارزیابی عملکردی اندام تحتانی با استفاده از آزمون‌های پرش و نسبت حداکثر گشتاور ایزوکینتیک فلکسورها به اکستنسورهای زانو مورد بررسی قرار گرفت.

یافته‌ها: بعد از 4 هفته، تمامی آزمون‌های عملکردی در هر دو گروه به طور معنی‌داری بهبود یافتند و آزمون پرش‌های متوالی سریع در فاصله 6 متر در گروه کوپر نسبت به گروه غیر کوپر بهبودی بیشتری نشان داد (001/0P=). نسبت حداکثر گشتاور ایزوکینتیک فلکسورها به اکستنسورهای زانو در دو گروه تفاوت معنی‌داری نداشت، اما در گروه کوپر کوچک‌تر و به مقادیر نرمال نزدیک‌تر بود.

نتیجه‌گیری: تمرینات اغتشاشی همراه با توانبخشی سنتی موجب بهبودی توانائی‌های عملکردی اندام تحتانی در هر دو گروه کوپر و غیر کوپر شده و احتمالا افراد غیر کوپر نیز پس از اتمام برنامه‌های توانبخشی شانس بازگشت به برخی فعالیت‌های روزمره را دارند.

کلید واژه‌ها: رباط متقاطع قدامی، تمرینات اغتشاشی، آزمون‌های عملکردی، حداکثر گشتاور ایزوکینتیک زانو


علی میرزاجانی، سمیه بوش، ابراهیم جعفرزاده پور، سارا سروش،
دوره 7، شماره 4 - ( 8-1392 )
چکیده

چکیده

زمینه وهدف: باتوجه به اینکه بیماری نوریت اپتیک براساس وجود و یاعدم وجود تورم در دیسک بینایی به دوحالت نوریت اپتیک قدامی ونوریت رتروبولبار طبقه بندی میشود هدف از این مطالعه بررسی مقایسه ای عملکرد های بینایی بین بیماران مبتلا به نوریت اپتیک قدامی و رترو بولبار می باشد.

روش بررسی: این مطالعه به صورت مقطعی بر روی 48 بیمار در دسترس مبتلا به نوریت اپتیک، شامل 35 بیمار (26 زن) دچار نوریت رترو بولبار و13بیمار (10 زن) دچارنوریت اپتیک قدامی در محدوده ی سنی 45 – 18 سال انجام پذیرفت. این بیماران تحت آزمایشات بررسی کلینیکی عملکردهای بینایی شامل حدت بینایی، حساسیت کانتراست، دید رنگ قرار گرفتند. سپس داده های جمع آوری شده درفرم اطلاعاتی ثبت شده وتوسط نرم افزار SPSS مورد تجزیه وتحلیل آماری قرار گرفت و از آزمون تی مستقل برای مقایسه معناداری اختلاف بین دوگروه مورد مطالعه استفاده شد.

یافته‌ها: جامعه مبتلا به نوریت اپتیک قدامی کمی مسن‌تر بودند (بطور میانگین 6/30سال در برابر 6/26 سال). میانگین آسیب عملکردهای بینایی در بیماران مبتلا به نوریت اپتیک قدامی شدیدتر ازمیانگین آسیب عملکردهای بینایی در بیماران مبتلا به نوریت رترو بولبار بود که در مورد نقص دید رنگ (005/ 0=,P00/3-t=) و حدت بینایی(048/0= , P74/1=t) این اختلاف معنادار و در مورد آستانه حساسیت کانتراست از لحاظ آماری اختلاف معناداری بین دو نوع بیماری نوریت قدامی و رتروبولبار نشان داده نشد (104/0=P).

نتیجه‌گیری: در نوریت اپتیک رتروبولبار که دارای نمای فاندوسکوپیک مشخصی نیست، شاخص کانتراست می‌تواند در تشخیص اولیه کمک کننده باشد.

کلید واژه ها: نوریت اپتیک قدامی ، نوریت اپتیک رتروبولبار، حدت بینایی، حساسیت کانتراست، دید رنگ


درسا حامدی، قربان تقی زاده، لاله لاجوردی، مریم بینش، حامد قماشچی، سعید طالبیان،
دوره 7، شماره 4 - ( 8-1392 )
چکیده

چکیده

زمینه و هدف: مشکلات حس عمقی، بینایی-فضایی و ضعف عضلانی از دلایل مهم تحمل وزن غیر قرینه و آسیب کنترل وضعیتی در بیماران همی پارزی مزمن می باشند. این مطالعه با هدف بررسی ارتباط میان پارامترهای نوسان مرکز فشار در تکلیف ایستاده آرام با چشم باز و بسته با آزمون های تعادل عملکردی و شاخص تقارن در این بیماران انجام شد.

روش بررسی: 16 بیمار سکته مغزی (میانگین سنی 109/10±937/52 سال) با نمونه گیری غیراحتمالی ساده در این مطالعه ارتباطی شرکت کردند. دستگاه صفحه نیرو، آزمون‌های (Functional Reach: FR) و (Timed Up and Go: TUG) و ترازو به ترتیب برای سنجش پارامتر های نوسان مرکز فشار در حالت ایستاده آرام، تعادل عملکردی و شاخص تقارن استفاده شدند.

یافته ها: آزمون تعادلی TUG همبستگی معنادار متوسط تا بالایی با شاخص تقارن(677/0=r)و اکثر پارامترهای نوسان وضعیتی در حالت چشم بسته و آزمون تعادلی FRتنها ارتباط متوسطی با انحراف معیار سرعت(قدامی-خلفی)(686/0- = r) و صفحه فاز کل )(609/0- = r) نشان داد. همچنین شاخص تقارن ارتباط متوسطی با اکثر پارامترهای نوسان وضعیتی داشت.

نتیجه گیری: مطالعه حاضر نقش بینایی و تکلیف را در همبستگی بین نوسانات مرکز فشار، آزمون های تعادلی و شاخص تقارن نشان می دهد.

کلید واژه ها: همبستگی، تحمل وزن متقارن، نوسان وضعیتی، Functional Reach، Timed Up and Go، صفحه نیرو، ایستاده آرام


امین سرابندی، حسین مبارکی، محمد کمالی، علی چابک، شاهین سلطانی،
دوره 7، شماره 4 - ( 8-1392 )
چکیده

چکیده

زمینه و هدف: نقص بینایی کیفیت زندگی افراد را تحت تأثیر قرار می‌دهد. با توجه به اینکه تاثیر خدمات توانبخشی با معیار بهبود کیفیت زندگی اندازه-گیری می‌شود این مطالعه با هدف بررسی میزان تاثیر خدمات توانبخشی در ابعاد کیفی زندگی نابینایان و کم‌بینایان انجام گرفت.

روش بررسی: در این مطالعه توصیفی‌_تحلیلی، 121 معلول نابینا و کم‌بینای تحت پوشش سازمان بهزیستی شهر زاهدان به روش سرشماری مورد بررسی قرارگرفتند. جمع‌آوری اطلاعات با استفاده از پرسشنامه دموگرافیک (شامل اطلاعات جمعیت شناختی و وضعیت فرد از نظر استفاده از خدمات کمک‌توانبخشی) و پرسشنامه کیفیت زندگی مخصوص نابینایان بود. این پرسشنامه در سال ۱۳۸۶ توسط توکل به فارسی ترجمه و پایایی آن به روش آزمون مجدد برآورد و مقدار همبستگی آن 89/0 بدست آمد.

یافته‌ها: نتایج آزمون تی‌تست میانگین نمره کیفیت زندگی را در افراد برخوردار از خدمات توانبخشی بطور معناداری بالاتر از افراد محروم از خدمات نشان داد (03/0=p). بررسی آزمون یو‌من‌ویتنی نشان داد که این افراد در ابعاد تحرک (01/0=p) و خودمراقبتی (001/0>p) بطور معناداری دارای کیفیت زندگی بهتری بودند.

نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج پژوهش گسترش خدمات توانبخشی و ارایه برنامه‌های اجتماعی برای نابینایان و کم‌‌بینایان پیشنهاد می‌گردد.

کلید واژه‌ها: خدمات توانبخشی، کیفیت زندگی، نابینایان، کم بینایان



صفحه 1 از 8    
اولین
قبلی
1
 

فصلنامه توانبخشی نوین Journal of Modern Rehabilitation
Persian site map - English site map - Created in 0.09 seconds with 47 queries by YEKTAWEB 4657