[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: تماس با ما :: جستجو ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
بانک‌ها و نمایه‌نامه‌ها::
برای نویسندگان::
برای داوران::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
نظرسنجی
نظر شما در مورد قالب جدید پایگاه چیست؟
ضعیف
متوسط
خوب
عالی
   
..
Google Scholar Metrics

Citation Indices from GS

AllSince 2019
Citations890302
h-index189
i10-index318
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
6 نتیجه برای اکبری

سعید طالبیان، آزاده شادمهر، محمد اکبری، سحر موسوی قمی، مرضیه نجفی،
دوره 2، شماره 3 - ( 12-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: عضلات شرکت کننده در تولید صدا در ناحیه حنجره از مهم ترین بخش در گفتار دقیق و تکلم هستند. شناخت فعالیت طبیعی این عضلات در اختلالات گفتاری و آسیب شناسی گفتار از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. ارزیابی‌های کلینیکی در این زمینه به غیر از آزمایشات گفتاری و ارزیابی‌های رفتار گفتاری و سنجش تولید شاخص‌های صوت در واکه‌های مختلف، شامل ثبت الکترومیوگرافی فعالیت‌های عضلات با استفاده از الکترودهای سوزنی است که بسیار مشکل و نیاز به آرامش بیمار و مهارت بالای فرد معاینه‌کننده دارد. ثبت فعالیت الکتریکی عضلات با استفاده از الکترودهای سطحی راحت و مقدور می‌باشد. اگرچه این روش‌های ارزیابی تا سطح تشخیصی راه زیادی دارند ولی برای سنجش رفتارهای نوروفیزیولوژیک و تعیین اثر بخشی مداخله‌های درمانی استاندارد و مورد قبول جوامع علمی هستند. هدف این تحقیق رسیدن به راهی جدید در این زمینه بود.

روش بررسی: تعداد 68  فرد سالم ( 34 زن و 34 مرد ) در محدوده سنی 30-20 سال پس از تکمیل پرسشنامه،  توجیه و آموزش اولیه دراین پژوهش شرکت کردند. افراد بصورت نشسته روی صندلی با تکیه‌گاه مناسب در پشت و  ساعد قرار می گرفتند. الکترودهای ثبات سطحی بر روی عضلات ناحیه قدام گلو شامل تیروآریتنوئید و کرایکوتیروئید در دو سمت چپ و راست و در محدوده‌های میانی و پایینی گردن با فاصله 1 سانتیمتری از خط میانی واقع می شدند. ثبت سکوت گفتاری و تولید همخوان­های‌ سایشی واکدار (ز- ژ) و بی­واک (س- ش) به مدت 10 ثانیه به طور تصادفی و استراحت بینابینی به مدت 10 ثانیه  به تعداد 5 تکرار انجام می‌گرفت. اطلاعات بدست آمده در حوزه زمان و فرکانس و همچنین معیارهای غیر خطی مورد ارزیابی و مقایسه قرار گرفتند.

یافته­ ها : در ثبت الکترومیوگرافی سطحی از عضلات مسئول تولید همخوان های سایشی واکدار میزان انتروپی و  درصد تکرار پذیری این عضلات کمتر از همخوان های بی واک بود (05/0(P>.

نتیجه گیری:  ثبت سطحی از عضلات تیروآریتنوئید و کرایکوتیروئید مقدور میباشد و حساس­ترین پارامتر مؤلفه­های غیرخطی هستند. در نهایت ثبت الکترومیوگرافی سطحی روش جدیدی است در ارزیابی عضلات فوق در کنار ارزیابی های کلینیکی آسیب شناسی گفتار.


زهرا مرادی، محمد اکبری، نورالدین نخستین انصاری، آنیتا عمرانی،
دوره 6، شماره 3 - ( 9-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: سندرم درد کشککی- رانی، یک عارضه رایج عضلانی- اسکلتی است. زنان مبتلا به درد کشککی- رانی در اکثر عضلات اطراف مفصل ران دچار ضعف می شوند. هدف این مطالعه مقایسه قدرت گروههای عضلانی ابداکتور، اکستانسور و روتاتور خارجی مفصل ران در زنان کم تحرک دچار سندرم درد کشککی- رانی دوطرفه با قدرت همان گروه های عضلانی در زنان سالم کم تحرک جور شده، بود.

روش بررسی: تعداد 12 زن دارای درد کشککی- رانی به عنوان گروه بیمار و 12 زن سالم به عنوان گروه کنترل در این مطالعه شرکت کردند. حداکثر قدرت ایزومتریک گروههای عضلانی ابداکتور ، اکستانسور و روتاتور خارجی مفصل ران در هر دو اندام  با استفاده از دینامومتر ثابت شده روی فریم، مورد اندازه گیری قرار گرفت و میانگین مقادیر با گروه کنترل مورد مقایسه قرار گرفت.

یافته ها: قدرت هر سه گروه عضلانی ابداکتور ، اکستانسور و روتاتور خارجی مفصل ران در گروه بیمار نسبت به گروه کنترل ، ضعیفتر بود(0.001 p <). 

نتیجه گیری: شاید بتوان گفت که زنان کم تحرک مبتلا به درد کشککی رانی بدلیل کم استفاده کردن از ندامها در گروهای عضلانی مختلف اندام مبتلا از جمله عضلات اطراف ران دچار ضعف عضلانی می شوند.


آتوسا اکبری نیا، سجاد احمدی زاده، خسرو ابراهیم، مینو باسامی، رعنا کرمی ،
دوره 7، شماره 2 - ( 3-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از این پژوهش، مقایسه تاثیر انواع مختلف انقباض عضلانی آیزوکینتیک بر عوامل همودینامیک در مردان بود.
روش بررسی:
10 مرد سالم (سن، 4/3±1/26 سال) در سه جلسه جداگانه سه پروتکل انقباض عضلانی آیزوکینتیک کانسنتریک/کانسنتریک (C/C)، ایسنتریک/ایسنتریک (E/E) و کانسنتریک/ایسنتریک (C/E) را به صورت فلکشن و اکستنشن زانو اجرا کردند. در هر جلسه آزمودنی‌ها 4 سری 10 تکراری را با سرعت 60 درجه بر ثانیه اجرا نمودند. عوامل همودینامیک (ضربان قلب، فشار خون سیستولی، فشار خون دیاستولی، میانگین فشار خون سرخرگی و میزان حاصلضرب فشار و ضربان) قبل، بلافاصله پس از فعالیت و پس از 30 دقیقه ریکاوری اندازه‌گیری شدند. برای تجزیه و تحلیل داده‌ها از روش آماری تحلیل واریانس با اندازه‌گیری مکرر استفاده شد.
یافته‌ها:
آنالیز آماری داده‌ها افزایش معنادار ضربان قلب، فشار خون سیستولی (001/0P<)، میانگین فشار خون سرخرگی (053/0P=) و میزان حاصلضرب فشار و ضربان (001/0P<) در پاسخ به فعالیت و کاهش این عوامل را طی دوره ریکاوری نشان داد. میزان درک تلاش (RPE- Rate of Perceived Exertion) در پاسخ به انواع انقباض عضلانی متفاوت (5/15=34و2F) بود و آزمون تعقیبی نشان داد که RPE پس از پروتکل E/E کمتر از دو پروتکل C/C و C/E بوده است.
نتیجه گیری:
عوامل همودینامیک در پاسخ به فعالیت ورزشی با انواع انقباض عضلانی آیزوکینتیک تغییر می‌یابند اما این تغییرات وابسته به نوع انقباض نمی‌باشد. 
مهدی احمدی، محمد اکبری، مهدی دادگو، سعید طالبیان، غلامرضا پهنابی،
دوره 9، شماره 2 - ( 2-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: توانایی نگهداری وضعیت بدن در فضا کنترل پوسچر نامیده می شود. عوامل مرکزی و محیطی در بروز خستگی عضلانی نقش دارند. بدنبال انقباضات مکرر، خستگی عضلانی ایجاد می شود و اگر بیش از 30% حدأکثر انقباض ارادی عضله کم شود کنترل پوسچر فرد در حالت ایستاده مختل می شود. هدف از این تحقیق بررسی تأثیر خستگی عضلات کمربر کنترل پوسچر افراد ورزشکار و غیر ورزشکار می باشد.

روش بررسی: 15فرد ورزشکار و 15 فرد غیر ورزشکار در این مطالعه شرکت کردند. از دستگاه داینامومتر برای ایجاد خستگی عضلانی استفاده شد و با کمک دستگاه صفحه نیرو مقادیر نوسان در حالت ایستاده روی دو اندام با چشم باز در دو گروه مورد مقایسه قرار گرفت.

یافته ها: سرعت و دامنه داخلی - خارجی در حالت استراحت بین دو گروه تفاوت معنی داری نداشت. خستگی اثر معناداری بر مقادیر نوسان هر دو گروه داشت و بعد از خستگی عضلات کمر نوسان افراد ورزشکار نسبت به غیر ورزشکار افزایش کمتری داشت(05/0 ≥ P ).

نتیجه گیری: کنترل پوسچر افراد ورزشکار پس از خستگی عضلانی نسبت به افراد غیر ورزشکار بهتر است که شاید بعلت حس عمقی قوی تر ورزشکاران باشد.

کلید واژه ها: خستگی عضلانی، کنترل پوسچر، صفحه نیرو


بتول باقری پور، مجتبی کامیاب، فاطمه آزادی نیا، علی امیری، محمد اکبری،
دوره 9، شماره 5 - ( ویژه نامه شماره یک فصل زمستان 1394 )
چکیده

زمینه و هدف: به علت تحرک زیاد ستون فقرات گردنی، آرتروز در این ناحیه شایع است. علی رغم مقبولیت بالینی روش درمانی کشش و تجویز رایج آن برای مبتلایان به درد گردن، در مورد اثربخشی این روش درمانی بحث و اختلاف نظر بسیاری وجود دارد.با توجه به عدم وجود اتفاق نظر در مورد اثر بخشی کشش در مطالعات پیشین و عدم وجود شواهد تجربی قانع کننده در زمینه قابلیت کولار پنوماتیک در کاهش علائم ناشی از گردن درد، هدف از مطالعه حاضر بررسی تأثیر استفاده از کولار پنوماتیک در میزان کاهش درد، مصرف دارو و بهبود سطح ناتوانایی بیماران مبتلا به آرتروز گردن در مقایسه باگروه کنترل بود.

روش بررسی: بیست و شش بیمار مبتلا به گردن درد ناشی از آرتروز بطور تصادفی در دو گروه آزمون و شاهد مورد بررسی قرار گرفتند، درمان های هات پک، تنس، اولتراسوند، تمرین درمانی و آموزش ارگونومیک به مدت ده جلسه،در هر دو گروه مشترک بود و گروه آزمون علاوه بر درمان های فوق از کشش پیوسته نیز بهره بردند. ارزیابی های درد (Numerical Pain Rating Scale: NPRS)، سطح ناتوانی (Neck Disability Index: NDI) و تعداد داروی مسکن و ضد التهابی غیر استروئیدی، در ابتدای جلسه ی اول و در انتهای جلسه ی آخر صورت گرفت.

یافته­ها: نتایج نشان داد که درد و سطح ناتوانی در هر دو گروهکاهش یافت و میزان این تغییرات در گروه آزمون به میزان قابل توجهی (05/0P<) بیشتر از گروه شاهد بود.تغییرات میزان مصرف داروی مسکن و ضد التهابی غیر استروئیدی، در هیچ یک از گروه ها و در بین آن ها تفاوت معناداری نداشت (05/0P>).

نتایج: هر چند کاربرد درمان های فیزیوتراپی به همراه تمرین درمانی و آموزش ارگونومیک باعث ایجاد بهبود قابل توجهی در شدت درد و سطح ناتوانی ناشی از گردن درد در بیماران مبتلا به آرتروز گردن می گردد، با استفاده از کشش پیوسته به وسیله ی کولار پنوماتیک می توان میزان این بهبودی را افزایش داد.

کلیدواژه: اسپوندیلوزیس، درد گردن، کشش، کولار پنوماتیک


صدریه صدرنیا، جواد صراف زاده، محمد اکبری، سید حسین سعید، غلامرضا علیایی،
دوره 9، شماره 7 - ( ویژه نامه شماره سه فصل زمستان 1394 )
چکیده

زمینه و هدف: پارگی تاندون عضلات روتاتورکاف شایع‌ترین علل درد و ناتوانی در مفصل شانه، به خصوص در سنین میان سالی و کهن‌سالی است. فیزیوتراپی به عنوان یک روش درمانی غیر جراحی یا کانسرواتیو در این زمینه محسوب می‌شود. . هدف مطالعه حاضر بررسی تاثیر فیزیوتراپی در پارگی کامل تاندون سوپرااسپیناتوس بر درد و دامنه حرکتی فعال مفصل شانه بوده است.

روش بررسی: در این مطالعه کارآزمایی بالینی، تعداد 17 بیمار (5 مرد و 12 زن) با میانگین سنی 13/7 ± 35/54 سال که پارگی کامل تاندون سوپرااسپیناتوس داشتند تحت 30 جلسه فیزیوتراپی قرار گرفتند. برنامه درمانی فیزیوتراپی بیماران شامل مدالیتی‌های گرمایی ، اولتراسوند و تحریکات الکتریکی و برنامه تمرین‌درمانی شامل سه جزء تمرینات کششی، تقویتی و استقامتی بودند. بیماران در جلسه اول ، جلسه بیستم و پایان جلسه سی‌ام از نظر درد و دامنه حرکتی مورد ارزیابی قرار گرفتند. متغیر درد با آزمون دیداری درد و متغیر دامنه حرکتی توسط گونیامتر ارزیابی شدند.

یافته‌ها: آزمون پارامتریک تحلیل واریانس یک‌طرفه درون آزمودنی‌ها و آزمون غیرپارامتریک فریدمن، بین فیزیوتراپی و کاهش درد و افزایش دامنه حرکتی شانه بیماران، ارتباط معنا داری (01/0>P) را نشان دادند.

نتیجه‌گیری: مطالعه حاضر نشان داد که فیزیوتراپی در افراد مبتلا به پارگی سوپرااسپیناتوس که کاندید جراحی هستند، ممکن است منجر به تسکین درد و بهبود دامنه حرکتی شانه بیماران شود و از ضرورت انجام جراحی بکاهد. با این حال مطالعات با پیگیری‌های طولانی‌تر جهت ارزیابی این روش درمانی توصیه می‌شود.

کلید واژه­ها: پارگی تاندون سوپرااسپیناتوس، فیزیوتراپی، درد، دامنه حرکتی، آزمون دیداری درد، گونیامتر



صفحه 1 از 1     

فصلنامه توانبخشی نوین Journal of Modern Rehabilitation
Persian site map - English site map - Created in 0.08 seconds with 33 queries by YEKTAWEB 4657