زمینه و هدف: در مورد نقش گیرندههای پوستی در تحریکپذیری موتورنورونهای نخاعی، اختلاف نظرهای فراوانی وجود دارد. هدف مطالعه حاضر بررسی تحریکپذیری موتورنورونهای نخاع و تغییرات منحنی ریکاوری رفلکس H عضلات سولئوس و گاستروکنمیوس بعد از اعمال بیحسی موضعی بر پوست ستون فقرات است.
روش بررسی:30 زن داوطلب سالم غیرورزشکار با میانگین سنی (11/3 ± 20/27) در دو جلسه جداگانه مورد بررسی قرار گرفتند. منحنی ریکاوری رفلکسH عضلات گاستروکنمیوس و سولئوس، قبل از مداخله و 15 دقیقه پس از اعمال بیحسی (محلول لیدوکائین 10%) یا بیحسی پلاسبو (آب) ، با دو شدت تحریک Hmax 30 و 100% و اینتروالهای 202-1 میلیثانیه ثبت شد. پس از استخراج دامنه پاسخهای H1 و H2و رسم منحنی ریکاوری، دامنه و اینتروال قله (زمان ظهور قله) ، سطح زیر منحنی و آستانه تسهیل اولیه و ثانویه محاسبه و آنالیز شد.
یافتهها: پس از اعمال لیدوکائین،آستانه درک حسی پوست ستون فقرات افزایش معنیدار نشان داد (05/0 >P). قله و سطح زیر منحنی تسهیل اولیه کاهش معنیدار نشان داد که به دلیل افزایش معنیدار پاسخ H1. بود (05/0 >p). آستانه تسهیل ثانویه نیز در دو عضله گاستروکنمیوس و سولئوس کاهش معنیدار نشان داد(05/0 >P).
نتیجهگیری: نتایج نشان داد کاهش فعالیت گیرندههای پوست پس از بیحسی میتواند موجب افزایش تحریکپذیری موتورنورونها و تسهیل ریکاوری رفلکس Hشود. به نظر میرسد که استفاده از تحریکات الکتریکی زوج و رسم منحنی ریکاوری رفلکس H روش مناسبی برای بررسی تأثیر مدالیتههای فیزیوتراپی بر تحریکپذیری موتورنورونهای نوع اول و دوم باشد.
کلید واژه ها: منحنی ریکاوری رفلکس H، بیحسی موضعی، سرما، تحریکپذیری موتورنورون.