|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
6 نتیجه برای حسینی
حمید دالوند، لیلا دهقان، آوات فیضی، سیدعلی حسینی، دوره 3، شماره 1 - ( 7-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: این مطالعه با هدف بررسی تاثیر رویکرد درمانی لواس خانه مدار در بهبود تعاملات اجتماعی، گفتار و زبان ، بازی و مهارتهای رفتاری، و شدت بیماری کودکان درخود مانده انجام شد. روش بررسی: در این مطالعه شبه تجربی و مداخله ای از نوع قبل و بعد 30 کودک در خودمانده 8-6 سال شهر تهران از بین مراجعه کنندگان به کلینیکهای شرق تهران مطابق معیارهای تحقیق انتخاب شدند. برای ارزیابی تاثیر بکارگیری رویکرد درمانی لواس خانه مدار در کل و در هریک از ابعاد مهارتی شامل تعاملات اجتماعی، گفتار و زبان، بازی و رفتار قبل و بعد از انجام مداخله درمانی از پرسشنامه غربالگری و مقیاس ارزیابی کودک درخود مانده استفاده شد. تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از آزمون های آماری t زوج شده، ویلکاکسون و چند متغیره T2 هتلینگ انجام شد. یافته ها :بعد از بکارگیری مداخله، نمرات مقیاسPDDAS کاهش معنی داری یافت (001/0>p). پیشرفت معنی داری در بهبود مهارت های تعاملات اجتماعی(001/0 > p)، گفتار و زبان (001/0 = p)، بازی (001/0 > p ) و رفتاری (002/0 = p) بعد از انجام مداخله درمانی دیده شد. این رویکرد باعث کاهش معنی دار شدت بیماری در کودکان در خود مانده نشد (05/0 نتیجه گیری :رویکرد درمانی لواس بعنوان یک روش درمانی خانه مدار، باعث بهبود مهارتهای تعاملات اجتماعی، گفتار و زبان، بازی و رفتاری در کودکان درخودمانده می گردد.
مهدیه جعفری، اصغر مکارم، اصغر دالوندی، مجتبی عظیمیان، محمد حسینی، دوره 5، شماره 2 - ( 9-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: سکته مغزی سومین علت مرگ و میر، دومین علت ناتوانی طولانی مدت و یکی از چالش های بسیار مهم در زندگی است ؛ هدف از این پژوهش ، توصیف و تشریح موانع و عوامل تسهیل گر مؤثر بر زندگی بیماران سکته مغزی ، و رابطه میان آنها را با عوامل دموگرافیک و شدت بیماری بوده است. روش بررسی: برای بررسی این مطالعه روش توصیفی تحلیلی مورد استفاده قرار گرفت . کلیه بیماران مبتلا به سکته مغزی در شهرستان کرمان انتخاب شدندکه در نهایت 83 نفر آنها مشارکت کردند. داده ها توسط پرسشنامه دموگرافیک، پرسشنامه محقق ساخته برای بررسی موانع و عوامل تسهیلگر (بعد از سنجش اعتبار و روائی)، و ابزار سنجش شدت سکته مرکز ملی سلامت جمع آوری گردید. سپس، با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی(آزمون تحلیل واریانس، تی-تست و ضریب همبستگی پیرسون)، توسط نرم افزار SPSS (ver.16) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافتههای این پژوهش نشان داد که بیماران مشکلات بیشتری در حوزههای سیاست، عوامل محیطی، جسمی، و وضعیت اقتصادی دارند. ضمناً دریافت حمایت اجتماعی از سوی دوستان و اعضای خانواده و همچنین نماز و دعا را به عنوان عوامل تسهیل کننده در زندگی معرفی کردند، بین سن و مقیاس جسمی و اقتصادی رابطه مثبت معنیداری وجود دارد، زنها نسبت به مردها بیشتر از حمایت اجتماعی و فاکتورهای معنوی استفاده میکنند، افراد متأهل حمایت اجتماعی بیشتری دریافت کردند و مشکلات جسمی و اقتصادی کمتری داشتند. نتیجه گیری:بیماران با شدت بیماری بیشتر، عوارض روانی بیشتری مثل افسردگی و نگرانی نسبت به آینده را به همراه خواهد داشت، بیماران با سطح اجتماعی-اقتصادی پایین تر، موانع بیشتری را متحمل میشوند.
زهرا قربانپور، سیدعلی حسینی، روشنک وامقی، مهدی رصافیانی، حمید دالوند، پوریا رضا سلطانی، دوره 8، شماره 1 - ( 1-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: فلج مغزی شایع ترین علت ناتوانی حرکتی طولانی مدت در دوران کودکی می باشد. این کودکان برای بهبود حرکت نیاز به درمان طولانی مدت دارند، بنابراین نیاز به مداخلات و اموزش هایی هم در منزل وجود دارد. هدف این مطالعه تعیین تاثیر اموزش مراقبت های ویژه ی روزمره ی زندگی به مراقبین در منزل، بر عملکرد حرکتی درشت در کودکان فلج مغزی 72-۱۵ ماهه میباشد.
روش بررسی: در این مطالعه ی تجربی، 40کودک 15تا72 ماهه ی مبتلا به فلج مغزی از بین مراجعه کنندگان به کلینیک های توانبخشی تهران مطابق معیارهای تحقیق انتخاب شدند. و پس از همتاسازی از نظر نوع فلج مغزی، نوع کلینیک، سن کودک، بهره ی هوشی، تعداد جلسات کاردرمانی و سطح عملکرد حرکتی درشت ( gross motor function classification system :GMFCS) به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و مداخله قرار گرفتند. ابزار جمعآوری دادهها شامل: فرم مشخصات دموگرافیک، GMFCS و اندازه عملکرد حرکتی درشت (gross motor function measurement :GMFM66) بود. داده ها در 3 نوبت، قبل از مداخله، 1.5 ماه و 3 ماه بعد از مداخله توسط فردی غیر از محقق جمع اوری شد. اجرای مداخله به این شکل بود که محقق در منزل کودکان گروه مداخله حضور مییافت و آموزشهای مربوط به مراقبتهای ویژهی روزمرهی زندگی را به صورت عملی طی 1 جلسهی 4 ساعته در منزل همراه با تطبیق منزل ارائه میداد. سپس در طول 3 ماه اجرای مداخله را توسط والدین پیگیری میکرد. برای تحلیل دادهها از آزمونهای کولموگروف اسمیرنوف، کای اسکوئر، تی مستقل، آزمون با اندازههای تکراری و آنالیز کوواریانس استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که عملکرد حرکتی درشت در هر دو گروه، 1.5 و 3 ماه بعد از مداخله نسبت به قبل از مداخله تفاوت معناداری داشت(0.001 (P< . همچنین پیشرفت نمرات عملکرد حرکتی درشت در پیش آزمون _ پس آزمون (1.5 ماه بعد از مداخله (0.006 (P< و پیش آزمون _ آزمون پیگیری (3ماه بعد از مداخله) (0.001 (P< هر دو بین گروه کنترل و مداخله تفاوت معنادار داشت و در گروه مداخله این تفاوت بیشتر بود.
نتیجهگیری : آاموزش مراقبتهای ویژهی روزمرهی زندگی، به مراقبین، در منزل، باعث بهبود عملکرد حرکتی درشت کودکان فلج مغزی 15 تا 72 ماهه میشود.
کلید واژهها : فلج مغزی، مراقبتهای ویژهی روزمرهی زندگی، عملکرد حرکتی درشت
نسرین ناصری، زهرا فخاری، میترا حاجی مقصودی، فاطمه حسینی قهی، مریم صنوبری، دوره 8، شماره 3 - ( 4-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به نوع چسبندگی های عضلات ناحیه کمر و لگن، به نظر می آید که تیلت لگن و قوس کمر بتوانند تاثیر متقابل روی یکدیگر داشته
باشند. مطالعات انجام شده در زمینه ارتباط تیلت لگن و قوس کمر نتایج متفاوتی را نشان میدهند و وجود نتایج متناقض می تواند درمانگران را در تعیین یک
برنامه درمانی صحیح با مشکل مواجه کند. در این مطالعه سعی بر آن است تا با استفاده از ابزارهای دقیق تر و بررسی جامعه آماری نسبتا بزرگ به نتایج قابل
اطمینانی در مورد رابطه این دو متغیر دست یابیم.
41 ، در مطالعه شرکت کردند. تیلت قدامی لگن به وسیله تیلت سنج و قوس /45 12/ روش بررسی: تعداد 180 زن سالم 20 تا 65 سال با میانگین سنی 27
کمر بوسیله خط کش منعطف اندازه گیری شد.
که این ارتباط به میزان (r =0/16، p<0/ یافته ها: نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان داد ارتباط معنا دار ضعیفی بین تیلت لگن و قوس کمر وجود دارد ( 05
کمی متاثر از سن بود.
نتیجه گیری: این مطالعه به بررسی ارتباط میان تیلت لگن و قوس کمر در زنان سالم در حالت استاتیک پرداخت. نتایج مطالعه حاضر نشان داد ارتباط ضعیفی
میان تیلت لگن و قوس کمر در زنان سالم وجود دارد. مهم ترین ویژگی این مطالعه به کارگیری ابزارهای دقیق و مطالعه جامعه آماری بزرگ است.
مریم حسینی، صدیقه سادات میرباقری، محمود بهرامی زاده، مهدی رصافیانی، رسول ترکمن، دوره 9، شماره 2 - ( 2-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: کودکان فلج مغزی اغلب اختلالاتی را در حرکت و پاسچر نشان می دهند. هدف از این مطالعه بررسی اثر ارتوز داینامیکی نئوپرنی جدید، بر تعادل در کودکان فلج مغزی می باشد.
روش بررسی: پنج کودک فلج مغزی اسپاستیک دای پلژی با میانگین سنی 78/3 ± 6/9سال و میانگین وزن 89/13 ± 39/29 کیلوگرم وارد مطالعه شدند. میزان زاویه اکستنشن زانو با استفاده از الکتروگونیامتر، پارامترهای جابجایی مرکز فشار Center of pressure :COP با استفاده از دستگاه صفحه نیرو کیسلر مدل (9286 BA, Kistler- Switzerland ) و تعادل عملکردی کودکان فلج مغزی با استفاده از تست برگ قبل و بعد از 6 هفته پوشیدن ارتوز نئوپرنی، مورد ارزیابی قرار گرفتند. جهت مقایسه داده ها قبل و بعد از 6 هفته از آزمون ویلکاکسون استفاده گردید.
یافته ها: در مقایسه میزان زاویه اکستنشن زانوی راست قبل و بعد از پوشیدن ارتوز نئوپرنی، اختلاف معناداری مشاهده شد ) 03/0= (P . اما در میزان زاویه اکستنشن زانوی چپ اختلاف معناداری مشاهده نگردید (7/0 (P= . نتایج مطالعه در بررسی پارامترهای جابه جایی مرکز فشار، هیچ اختلاف معناداری را در پارامترها نشان نداد. اما تعادل عملکردی کودکان فلج مغزی با استفاده از ارتوز نئوپرنی بهبودی معناداری را نشان داد.
نتیجه گیری: ارتوز جدید نئوپرنی می تواند در اصلاح راستای بیومکانیکی زانو و همچنین بهبود تعادل عملکردی موثر باشد.
کلیدواژها: فلج مغزی، ارتوزهای داینامیک لیکرا، کنترل پاسچر
الهام حاجی حسینی، علی اصغر نورسته، علی شمسی ماجلان، حسن دانشمندی، دوره 9، شماره 5 - ( ویژه نامه شماره یک فصل زمستان 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: ناهنجاری سر به جلویکی از شایع ترین ناهنجاری های وضعیتی نامطلوب است که با ضعف عضلات ثبات دهنده گردنی همراه است. هدف از این تحقیق، بررسی تاثیر سه برنامه تمرینی قدرتی، کششی و ترکیبی در افراد مبتلا به پاسچر سر به جلو بود.
روش بررسی:به این منظور،۴۰ دانشجوی دختر دارای ناهنجاری سر به جلوی بزرگ تر از ۴۶ درجه با میانگین سنی77/1±22/22 سال، ، وزن 90/1±22/61 کیلو گرم، قد ۵۵/۲ ±85/161 سانتی متر و شاخص توده بدنی 9/0±37/23 کیلوگرم/متر مربع به صورت هدفدار انتخاب شدند. این افراد به طور تصادفی به سه گروه ۱۰ نفره تجربی و یک گروه ۱۰ نفره کنترل تقسیم شدند. گروه تجربی اول تمرینات قدرتی، گروه تجربی دوم تمرینات کششی و گروه سوم تمرینات ترکیبی را به مدت ۶ هفته انجام دادند. در این مدت گروه کنترل هیچ گونه برنامه تمرینی را دریافت نکردند. از روش عکس برداری از نمای نیمرخ برای اندازه گیری سر به جلو استفاده شد. میزان تغییرات زاویه سر آزمودنی ها قبل و بعد از ۶ هفته تمرین اندازه گیری شد. یافته های تحقیق با استفاده از روش های امار توصیفی و مقایسه ای تجزیه و تحلیل شد(۰۵/۰&gep).
یافتهها: بر اساس یافتههای این پژوهش کاهش معنیداری در زاویه سر به جلو در هر سه نوع برنامه تمرینی (قدرتی، کششی، ترکیبی) بعد از ۶ هفته یافت شد (۰۰۱/۰p=). اما کاهش معنیداری در زاویه سر به جلو در گروه کنترل یافت نشد.
نتیجه گیری: با توجه به کاهش معنادار در زاویه سر به جلو در افراد گروه تجربی، استفاده از این سه نوع برنامه تمرینی در افراد مبتلا به ناهنجاری سر به جلو توصیه می شود.
کلید واژه ها: سر به جلو، تمرینات اصلاحی.
|
|
|
|
|
|