[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: تماس با ما :: جستجو ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
بانک‌ها و نمایه‌نامه‌ها::
برای نویسندگان::
برای داوران::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
نظرسنجی
نظر شما در مورد قالب جدید پایگاه چیست؟
ضعیف
متوسط
خوب
عالی
   
..
Google Scholar Metrics

Citation Indices from GS

..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
5 نتیجه برای خادمی کلانتری

خسرو خادمی کلانتری، ناهید طحان، غلامحسین نساج،
دوره 1، شماره 4 - ( 12-1386 )
چکیده

زمینه و هدف: سرما درمانی از دیر باز به عنوان یک روش معمول برای کاهش یا جلوگیری از ادم ناشی از ضربات مطرح بوده است. در دهه های اخیر مطالعات زیادی بر روی سایر اثرات سرما از جمله اثر آن بر روی میزان قدرت واستقامت عضلات انجام گردیده که نتایج ضد و نقیضی به همراه داشته است. هدف از مطالعه حاضر پاسخ به این سؤال است که آیا سرما می تواند سبب تغییر در قدرت عضلانی گردد یا خیر؟

روش بررسی: این تحقیق بر روی ۳۰ داوطلب با متوسط سن ٢٢ سال صورت گرفت. در شرایط استاندارد شده از داوطلب خواسته می شد عمل مشت کردن را با حداکثر قدرت انجام دهد. برای اعمال سرما ازکیسه یخ به مدت ۱۵ دقیقه که بر روی سطح قدامی ساعد قرار داده می شد استفاده گردید. حداکثر قدرت مشت کردن قبل و همچنین در فواصل زمانی ۰ تا ۱٢۰ دقیقه بعد از اعمال سرما اندازه گیری شد.

یافته­ها: قدرت عضلات قدامی ساعد بعد از اعمال سرما به سرعت کاهش یافت بطوریکه بعد از ۱۰ دقیقه حداکثر افت قدرت را به میزان حدود ۱۸% شاهد بودیم. سپس بتدریج به قدرت گریپ افزوده شد، بطوریکه بعد از ۱٢۰ دقیقه به مقادیری حدود ۵% بیشتر از قدرت پایه قبل از اعمال سرما رسید.

نتیجه گیری: با توجه به ازدیاد اندک قدرت عضلانی و تاخیر زمانی طولانی بنظر نمی رسد که سرما درمانی عضلات از این نظر دارای ارزش کاربردی در توانبخشی بیماران باشد ولی در ورزشکاران این ازدیاد قدرت می تواند حائز اهمیت باشد.


خسرو خادمی کلانتری، عبدالرضا زاهدی، سمانه رحمنی، سحر بوذری، مهدی رضایی،
دوره 2، شماره 3 - ( 12-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: مفصل زانو بدلیل تحمل فشارهای زیادی که در حین انجام فعالیتهای روزمره و ورزشی به آن وارد می شود مستعدترین مفصل در ابتلا به استئوآرتریت است.جهت درمان انواع مختلفی از اورتزها به بیماران پیشنهاد می شود که در این میان اورتزهای نئوپرن و سه نقطه فشارازهمه طرفداران بیشتری دارند.  با وجود استفاده شایع از این اورتزها اطلاعات دقیقی در مورد اثرات آنها در بهبود علائم بیماران مبتلا به آرتروز زانو وجود ندارد. در این تحقیق اثر فوری دو ارتز زانوی " نئوپرن چهار فنره" و "سه نقطه فشار اصلاحی" بر کاهش درد و بهبود عملکرد بیماران مبتلا به آرتروز کمپارتمان داخلی زانو مقایسه شده است.

روش بررسی: بیست بیمار (متوسط سن١٢ ± ۵۳ سال) با تشخیص استئوآرتریت کمپارتمان داخلی زانو و با درجه کمتر از ٤( طبق درجه بندی Kellgren& Lawrence و بر اساس تشخیص متخصص ارتوپد) و زاویه واروس بالاتر از º١٨٠درجه در این مطالعه شرکت کردند. عملکرد از طریق آزمون Six minute walking   در روز اول بدون استفاده از ارتز و در روزهای دوم و سوم بلافاصله پس از استفاده یکی از ارتزها با ترتیبی تصادفی مورد ارزیابی قرار گرفت.  میزان درد بیمار با روش آزمون ١٠٠ میلیمتری VAS( visual analogue scale) قبل و بلافاصله بعد از راه رفتن شش دقیقه ای در روز اول مراجعه و در روز دوم و سوم تنها بعد از آزمون راه رفتن بررسی گردید.

یافته ­ها: استفاده از هر دو نوع ارتز باعث کاهش قابل توجه درد (٠١/٠>p) و بهبود عملکرد بیماران (٠١/٠>p)  گردید. مقایسه بین دو نوع ارتز نیز از نظر درد بعد از آزمون min walking test 6 نشاندهنده تاثیر بیشتر ارتز سه نقطه فشار در کاهش درد بود (٠٠٧/٠ 

نتیجه گیری:  ارتز اصلاحی سه نقطه فشار و نئوپرن باعث کاهش قابل توجه درد و اصلاح ظرفیت عملکردی بیماران مبتلا به آرتروز کمپارتمان داخلی زانو می­گردند. به نظر می­رسد ارتز سه نقطه فشار از جنبه کاهش درد و بهبود عملکردی بیماران  بر ارتز نئوپرن ارجحیت دارد. 


علیرضا بذر افشان، فرشاد اخوتیان، صدیقه سادات نعیمی، اصغر سلطانی، خسرو خادمی کلانتری، مهری قربانی، رضا لشگری، نعمت اله محرابی، حسین باقری،
دوره 4، شماره 1 - ( 3-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از این مطالعه بررسی نقش گیرنده­های نوک انگشت بر روی میزان فعالیت الکترومیوگرافیک سطحی عضلات پاسچرال ساق با در نظر گرفتن نقش لمس سبک، حس بینائی و فعالیت دوگانه در کسب تعادل بود.

روش بررسی: 30 نفر ( 12 مرد و 18 زن)، فرد راست دست که در شرایط سلامت، بدون هیچگونه سابقه بیماری عصبی، اسکلتی، عضلانی، قرار داشتند در این مطالعه شرکت نمودند. افراد در وضعیت صاف بگونه ای می­ایستادند که پای چپ در راستای پای راست و جلوی آن قرار می­گرفت (وضعیت تاندم). یک عدد حس گر با دقت بالا در سمت راست آنها در امتداد تروکانتر بزرگ استخوان ران قرار داده می شد تا نمونه ها به میزان کمتر از 50 گرم نیرو بر آن فشار وارد نمایند. همچنین فعالیت الکترومیوگرافیک سطحی سه عضله تیبیالیس قدامی، پرونئوس لانگوس و سولئوس هر دو اندام تحتانی توسط دستگاه بیومتریکس ثبت می گردید. آزمونها در 4 وضعیت ایستادن بدون لمس سبک و بدون شمارش، بدون لمس سبک و با شمارش،  لمس سبک  و بدون شمارش، لمس سبک و با شمارش و هر کدام از حالات فوق نیز در دو حالت چشمان باز و بسته، انجام می شد.

یافته­ ها: یافته ها نشان دادند که لمس سبک، خصوصاَ زمانیکه چشمان افراد باز می باشد، موجب کاهش فعالیت الکترومیوگرافیک سطحی عضلات پاسچرال ساق می گردد. در شرایط بدون لمس و با چشمان بسته نیز سطح فعالیت الکترومیوگرافیک این عضلات، در بیشترین حالت قرار گرفت.

نتیجه گیری: بر اساس نتایج حاصله، به نظر می رسد که با فعال شدن سیستمهای پیچیده عصبی متعاقب تحریک گیرنده های حسی پوست، عضلات پاسچرال به شکل هماهنگ تحت فرمان سیستم عصبی مرکزی وارد عمل می شوند. لذا ثبات کلی بدن در جهت حفظ تعادل، افزایش یافته و در نهایت فشار وارده بر عضلات پاسچرال ساق، کاهش می یابد. در نتیجه از فعالیت الکترومیوگرافیک سطحی عضلات ساق در شرایط لمس سبک، کاسته می شود.


سمیه محمودی اقدم، خسرو خادمی کلانتری، علیرضا اکبرزاده باغبان، مهدی رضایی، عباس رحیمی، صدیقه سادات نعیمی،
دوره 7، شماره 3 - ( 6-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: استئوآرتریت شایع ترین بیماری مفصلی بزرگسالان سرتاسر جهان است و سهم زیادی در ایجاد ناتوانی در سالمندان دارد. بیماران مبتلا به استئوآرتریت پیشرفته زانو معمولا از درد و ناتوانی شدید عملکردی شکایت دارند. در این بیماران درمان های محافظه کارانه اغلب با نتایج ضعیفی در کاهش درد و بهبود عملکرد همراه می باشد. در این پژوهش، اثرات کشش مکانیکی مفصلی بر میزان درد، تورم، دامنه حرکتی و توانایی عملکردی بیماران مبتلا به استئوآرتریت پیشرفته زانو مورد بررسی قرار گرفته است.

روش بررسی: در این کارآزمایی بالینی، 40 بیمار زن مبتلا به استئوآرتریت درجه 3و 4 کلگرن و لارنس بطور تصادفی در دو گروه درمان رایج فیزیوتراپی با و بدون اعمال کشش مفصلی انتخاب و تحت درمان قرار گرفتند. ظرفیت عملکردی و درد به ترتیب بوسیله آزمون مسافت راه رفتن شش دقیقه ای و Visual Analog Scale مورد ارزیابی قرار گرفت. از گونیامتر برای اندازه گیری دامنه حرکتی استفاده شد. ادم زانو نیز به وسیله متر نواری اندازه گیری شد.

یافته‌ها: درمان رایج همراه با اعمال کشش نسبت به درمان رایج فیزیوتراپی به طور معنی داری سبب کاهش بیشتر درد(01/0>P) وافزایش بیشتر توانایی عملکردی بیماران (05/0>p) گردید.

نتیجه گیری: درمان رایج همراه با اعمال کشش اثرات بهتری نسبت به درمان رایج فیزیوتراپی دارد.


نرجس سلطانی، عباس رحیمی، صدیقه السادات نعیمی ، خسرو خادمی کلانتری، حسن سعیدی،
دوره 8، شماره 4 - ( 7-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: مروری بر مقالات حاکی از تغییر میزان مولفه عمودی نیروی عکس العمل زمین در زانوهای دچار پارگی رباط صلیبی قدامی می باشد ولی نحوه دقیق آن در زانوهای این افراد مشخص نمی باشد. مطالعه حاضر با هدف بررسی مقایسه ای میزان این نیرو در زانوی دچار پارگی کامل رباط صلیبی قدامی و زانوی بظاهر سالم این افراد از هر دو نوع کوپر و غیر کوپر و مقایسه آنها با افراد نرمال می باشد.

روش بررسی : در این مطالعه نیمه تجربی، 16 بیمار دچار پارگی کامل و یکطرفه رباط صلیبی قدامی (8 نفر کوپر و 8 نفر غیر کوپر) و نیز 16 فرد سالم (8 نفر همگن با کوپر ها و 8 نفر همگن با غیر کوپر ها) بعنوان گروه کنترل تحت مطالعه قرار گرفتند. کلیه نمونه ها با پای برهنه و با سرعت دلخواه و در یک مسیر 6 متری از روی صفحه دستگاه پدوباروگراف مدل زیریس عبور کردند. نمونه ها طوری عبور کردند که یکبار پای سالم و دفعه دیگر پای صدمه دیده روی صفحه پدوباروگراف قرار گیرد. افراد سالم نیز طوری عبور کردند که پای همگن شده با پای نمونه ها بر روی صفحه دستگاه قرار گیرد. تستها آنقدر تکرار شد تا از هر نمونه 5 تست صحیح بدست آید. معیارهای مورد بررسی در این مطالعه شامل حداکثر نیروی F1Z, F2Z, F3Z در مولفه عمودی نیروی عکس العمل زمین و نیز زمان طی شده تا این اجزاء و نیز کل زمان استانس پای مورد تست بود.

یافته ها : نتایج تحقیق حاکی از کاهش معنی دار جزء F1 مولفه عمودی نیروی عکس العمل زمین فقط در افراد غیرکوپر بود. (008/0= P ) در مورد زمان رسیدن به حداکثر اجزاء مولفه عمودی زمین، هیچ تفاوتی بین افراد سالم و بیمار و نیز بین پاهای دچار پارگی رباط و پاهای بظاهر سالم دیده نشد (05/0 < P ) ولی زمان استانس در افراد غیر کوپر بطور معنی داری نسبت به افراد کوپر افزایش داشت (005/0= P ).

نتیجه گیری: کاهش جزء نیروی F1Z در مولفه عمودی عکس العمل زمین که در اولین مرحله از تماس پا با زمین رخ می دهد بهمراه افزایش زمان استانس

آنهم فقط در افراد غیرکوپر حاکی از عدم اتخاذ استراتژی مناسب این بیماران برای تحمل فشار زیاد در مرحله ابتدای راه رفتن و تحمل وزن می باشد. در حالیکه افراد کوپر با اتخاذ استراتژیهای دیگری توانستند خود را با نیروی مرحله ابتدای راه رفتن تطبیق داده و تقزیباٌ شبیه افراد نرمال تحمل وزن نمایند.

کلید واژه ها : مولفه عمودی نیروی عکس العمل زمین، زمان رسیدن به مولفه های نیروی عمودی عکس العمل زمین، ، افراد کوپر و غیر کوپر دچار پارگی رباط صلیبی قدامی، سیستم پدوباروگراف



صفحه 1 از 1     

فصلنامه توانبخشی نوین Journal of Modern Rehabilitation
Persian site map - English site map - Created in 0.08 seconds with 30 queries by YEKTAWEB 4657