[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: تماس با ما :: جستجو ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
بانک‌ها و نمایه‌نامه‌ها::
برای نویسندگان::
برای داوران::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
نظرسنجی
نظر شما در مورد قالب جدید پایگاه چیست؟
ضعیف
متوسط
خوب
عالی
   
..
Google Scholar Metrics

Citation Indices from GS

AllSince 2019
Citations891303
h-index189
i10-index318
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
6 نتیجه برای دادگر

حمیده قائمی، زهرا سلیمانی، هوشنگ دادگر،
دوره 4، شماره 3 - ( 4-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: نارساخوانی نوعی اختلال یادگیری زبانی است که منجر به نقایصی در زبان نوشتاری از جمله خواندن و هجی کردن می گردد. این گروه از کودکان در زمینه های نحوی، صرفی ،واجی ،معنایی و کاربرد شناختی آسیب دیده اند.در همین راستا به بررسی حوزه ی دانش صرفی به عنوان یکی از جنبه های موثر بر مولفه های  خواندن( سرعت ، صحت و درک ) که در این کودکان دچار نقص شده است، پرداخته ایم.

روش بررسی: در این  مطالعه 27 دانش آموز نارسا خوان و 57 دانش آموز عادی در پایه دوم دبستان شرکت داشتند. وجود یا عدم وجود  نارساخوانی با انجام آزمون خواندن و نارسا خوانی نما تعیین شده و همچنین وجود یا عدم وجود اختلالات زبانی در هر دو گروه از آزمون رشد زبان TOLD  استفاده گردید . آزمون آگاهی صرفی   به منظور بررسی دانش صرفی و نیز از متن های خرده آزمون درک متن ( شامل متن مشترک و متن اختصاصی 1 و2) در آزمون نما جهت تعیین سرعت ، صحت و درک خواندن مورد استفاده قرار گرفت.داده های حاصل با کمک روش‌های آمار استنباطی مانند آزمون ضریب همبستگی خطی پیرسن و اسپیرمن، آزمون نرمال بودن کلموگروف- اسمیرنف و آزمون T-test   مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت.

یافته ها: در کل نمونه ضریب همبستگی آگاهی صرفی و سرعت خواندن مورد نظر91/0 -،بین آگاهی صرفی و صحت خواندن 95/0و بین آگاهی صرفی و درک خواندن92/0 بدست آمد. این مقادیر نشان می دهد که بین  آگاهی صرفی با هر یک از مولفه های خواندن همبستگی بالا می باشد.  ضریب همبستگی در گروه کودکان نارساخوان به ترتیب فوق 68/0-و 14/0و 10/0 بوده که نشان دهنده ی معنادار نبودن این ارتباط در گروه کودکان نارساخوان است. همچنین آزمون T-test نشان داد که بین مهارت آگاهی صرفی ، مهارت درک خواندن ،مهارت سرعت خواندن و نیز مهارت صحت خواندن در دو گروه عادی و نارساخوان تفاوت معنا داری دیده می شود.

نتیجه گیری:آگاهی صرفی،سرعت، صحت و درک خواندن در کودکان نارسا خوان در مقایسه با کودکان عادی در سطح ضعیف تری قرار دارد و به عنوان یکی از جنبه های زبانی است که می تواند بر سرعت ، صحت و درک خواندن تاثیر گذار باشد با وجود این در گروه کودکان نارساخوانی که مشکلات خواندن آنها در سطح کلمه است(مانند گروه نارساخوان نمونه مورد مطالعه)،آگاهی صرفی نقش تاثیر گذاری در مهارت های  خواندن آنها از جمله سرعت، صحت و درک  نخواهد داشت.  


سارا نادری، محمد شاهبداغی، سید احمد خاتون آبادی، هوشنگ دادگر، شهره جلایی،
دوره 5، شماره 2 - ( 9-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: عملکرد ارتباطی کودکان لکنتی به شیوه های مختلفی ارزیابی می شود.آزمونهای استاندارد شده یک ابزار مهم برای ارزیابی مهارتهای ارتباطی کودکان بویژه لکنت هستند. هدف از این مطالعه تهیه نسخه فارسی و بررسی روایی و پایایی آزمون لکنت دوران کودکی بود.
روش بررسی: این پژوهش روی 40 کودک لکنتی و 40 کودک غیر لکنتی انجام شد. بعد ازترجمه و معادل سازی آزمون لکنت دوران کودکی(Test of Childhood Stuttering:TOCS) به زبان فارسی ، روایی محتوایی و صوری این آزمون بر اساس نظر صاحبنظران مشخص شد. سپس برای تعیین روایی همزمان، این آزمون به همراه آزمون سنجش شدت لکنت3ُStuttering Severity Instrument 3 : SSI3 )   )بعنوان آزمون استاندارد طلایی بر روی 80 کودک لکنتی و غیر لکنتی انجام شد. همچنین به منظور بررسی پایایی آزمون ازشیوه های آزمون باز آزمون و ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد .
یافته ­ها: تمامی سوالات موجود در آزمون، ترجمه آسان ، کیفیت مطلوب و همچنین روایی محتوایی و صوری داشتند .همبستگی میان نمرات دو آزمون TOCSو SSI3( 92/0 r = ،000/0p< ) بدست آمدو ضریب آلفای کرونباخ برای کل آزمون ( 90/0α = ،000/0p< ) بود  همچنین نسخه فارسی آزمون TOCS پایایی آزمون - بازآزمون داشتند(97/0 ICC =، 000/0p<).
نتیجه گیری : نتایج حاصل از تحقیق حاضر بیانگر این بود که نسخه فارسی و معادل سازی شده آزمون لکنت دوران کودکی از روایی و پایایی قابل قبولی برای کودکان فارسی زبان برخوردار است


جلال بختیاری، هوشنگ دادگر، سیداحمدرضا خاتون آبادی، راهب قربانی،
دوره 6، شماره 2 - ( 8-1391 )
چکیده

زمینه وهدف: تمییز شنیداری یکی از اجزاء مهارت های پردازش شنیداری مرکزی یا درک شنیداری می باشد که نقش مهمی در اکتساب وتولید صداهای گفتاری دارد. آزمون تمییز شنیداری یک ابزار غربالگری و ارزیابی این مهارت می باشد. هدف از این مطالعه بررسی روند رشد توانایی تمییز شنیداری در گروه های سنی 6-4 سال کودکان عادی شهر سمنان  می باشد.

روش بررسی: این مطالعه مقطعی  بر روی ٢٠٠ کودک طبیعی در محدوده سنی 6-4سال شهر سمنان انجام شده است. مهارت  تمییز شنیداری در  این کودکان  توسط  آزمون تمییز شنیداری وپمن(نسخه فارسی)، که یکی از عمومی  وکاربردی ترین آزمون های تمییز شنیداری می باشد ارزیابی شد. سطح معناداری در این پژوهش٠٥/٠=P در نظر گرفته شد.

یافته ها: امتیاز تمییز شنیداری بر اساس صدک 5 و 95 در گرو های سنی 4،5 و6 سال به ترتیب بین 20 و 36،  85/21و 38، 30/23 و35/39 قرار داشت .

میانگین تمییز شنیداری کودکان 4 ساله ،بطور معنی داری از کودکان 5 ساله  و کودکان 6 ساله  کمتر بود(003/0=P). اما  بین میانگین نمره تمییز شنیداری  5 و 6 ساله تفاوت معنی داری مشاهده نشد (21/0P= ) .همچنین در این پژوهش بین دوجنس دختر وپسر تفاوت معنی دار مشاهده نشد ( 34/0P= ).

نتیجه­ گیری: نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که توانایی کودکان سنین بالاتر در مهارت تمییز شنیداری صداها در مقایسه با کودکان سنین پایین بیشتر می‏باشد.


فرزاد ویسی، محمدرحیم شاهبداغی، هوشنگ دادگر، علی رضا مرادی، سقراط فقیه زاده،
دوره 6، شماره 3 - ( 9-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: مهارت خواندن برای پیشرفت تحصیلی امری ضروری است که کودکان کم شنوا به دلیل نقص شنیداری در این مهارت مشکلاتی دارند. استفاده از کاشت حلزون می تواند دروندادهای شنیداری را بهبود دهد. هدف این مطالعه بررسی مهارتهای خواندن کودکان کاشت حلزون و مقایسه آن با کودکان طبیعی می باشد.

روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی بر روی 24 کودک کاشت حلزون شده و 24 کودک طبیعی که  از بین دانش آموزان دو پایه دوم و سوم مدارس ابتدایی شهر تهران انتخاب شدند انجام شد. عملکرد خواندن کودکان توسط آزمون خواندن نما مورد ارزیابی قرار گرفت و به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز آزمون های آماری T-test ، رگرسیون خطی و همبستگی پیرسون استفاده شد.

یافته­ ها: یافته ها نشان داد که میانگین امتیاز کلی خواندن در گروه کودکان  طبیعی به طور معناداری بیشتر از کودکان کاشت حلزون شده بود(01/0>P). همچنین بین میانگین امتیاز کلی خواندن با با مدت زمان کاشت حلزون رابطه ی معناداری وجود داشت(05/0>P)

نتیجه گیری: کودکان کاشت حلزون به دلیل دسترسی کمتر به اطلاعات شنیداری و واجی نسبت به کودکان طبیعی مهارتهای خواندن ضعیف تری دارند. به نظر می رسد جراحی زود هنگام و کاشت حلزون قبل از سن زبان آموزی می تواند باعث شود تا حدی نقایص خواندن کودکان کم شنوا جبران کند.


مریم کاویانی، هوشنگ دادگر، زهرا سلیمانی، مسعود صالحی،
دوره 8، شماره 3 - ( 4-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: مشکلات تغذیه­ای در کودکان فلج مغزی شایع می­باشد. مداخلات زود هنگام دهانی حرکتی می­تواند عملکرد تغذیه­ای را در این کودکان بهبود بخشد. هدف از این مطالعه، بررسی تاثیر مدت زمان تحریکات دهانی حرکتی بر عملکرد تغذیه­ای در کودکان فلج مغزی اسپاستیک می­باشد.

روش بررسی: دوازده کودک فلج مغزی اسپاستیک در محدوده سنی 2تا 7 سال در دو گروه A , B قرار گرفتند. کودکان گروه A به مدت 12 جلسه(سه روز درهفته) و کودکان گروه B به مدت 24 جلسه(سه روز در هفته) تحریکات دهانی حرکتی را دریافت کردند.مهارت های تغذیه ای با استفاده از مقیاس حرکتی دهان ارزیابی شدند.داده های بدست آمده با استفاده از روش های آماری فریدمن و من ویتنی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.

یافته­ها: نتایج نشان داد که تحریکات دهانی حرکتی بر عملکرد تغذیه­ای در هر دو گروه موثر بود. بهبود عملکرد های بستن دهان،بستن لب در هنگام تغذیه با قاشق و مکیدن نی درکودکان گروه B در مقایسه با گروه A تفاوت معنی­داری داشتند(05/0 P< ). در عملکردهای جویدن،کنترل مایعات در حین بلع و کنترل ماده­ی غذایی بین دو گروه تفاوت معنی­داری مشاهده نشد(05/0 P> ) .همچنین در نمره کل عملکرد تغذیه­ای بین دو گروه تفاوت معنی­داری مشاهده نشد (05/0 P> )).

نتیجه­گیری: تحریکات حرکتی دهان بر عملکرد تغذیه­ای کودکان فلج مغزی اسپاستک موثر می­باشد ولی با افزایش تعداد جلسات درمانی (افزیش مدت زمان تحریک) فقط رفتارهای خاصی از تغذیه بهبود می­یابند.

کلید واژه­ها: فلج مغزی اسپاستیک، مهارت­های تغذیه ، تحریکات حرکتی دهان.


زیبا دلخواه، زهرا سلیمانی، هوشنگ دادگر، نجوا موسوی،
دوره 9، شماره 7 - ( ویژه نامه شماره سه فصل زمستان 1394 )
چکیده

زمینه و هدف: نظریه ذهن به عنوان یکی ازمولفه های شناختی، شالوده توانایی ما برای توضیح دادن یا پیش بینی کردن رفتار خودمان و دیگران است که از طریق نسبت دادن حالات ذهنی انجام می شود. این توانایی در کودکان ناشنوا آسیب دیده است و در دختران رشد سریعتر و بهتری دارد. هدف این پژوهش بررسی نظریه ذهن در کودکان کاشت حلزون 5 تا 6 سال است تا  تاثیر تجربه افت شنوایی بر نظریه ذهن و نیز رابطه نظریه ذهن با جنسیت و سن کاشت مورد مطالعه قرار گیرد.

روش بررسی: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی و مقطعی، 18 کودک کاشت حلزون 5 تا 6 سال از بیمارستان امیراعلم شهر تهران و 18 کودک  طبیعی فارسی زبان به شیوه نمونه گیری در دسترس و آسان انتخاب شدند. کودکان طبیعی از نظر سن و منطقه زندگی با کودکان کاشت حلزون تطبیق داده شدند و مشکلات حسی و گفتاری نداشتند.  عملکرد نظریه ذهن پایه با آزمون قمرانی (1385) در این کودکان بررسی شد.

یافته­ها: عملکرد دو گروه در نظریه ذهن پایه، به طور معنی­داری متفاوت بود (001/0>P). همچنین مقایسه بین دختران و پسران طبیعی (3/0P=) و کاشت حلزون (2/0P=) نشان داد در هر دو گروه تفاوت معناداری بین دختران و پسران وجود ندارد. بین سن کاشت حلزون و امتیاز نظریه ذهن رابطه معنادار وجود ندارد (1/0P=).

نتیجه­گیری: آسیب شنوایی بر رشد نظریه ذهن پایه در کودکان کاشت حلزون مؤثر بوده است. سن کاشت و جنسیت تاثیری بر رشد نظریه ذهن ندارد.

کلیدواژه­ها: نظریه ذهن، کاشت حلزون، زبان فارسی



صفحه 1 از 1     

فصلنامه توانبخشی نوین Journal of Modern Rehabilitation
Persian site map - English site map - Created in 0.08 seconds with 33 queries by YEKTAWEB 4657