[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: تماس با ما :: جستجو ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
بانک‌ها و نمایه‌نامه‌ها::
برای نویسندگان::
برای داوران::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
نظرسنجی
نظر شما در مورد قالب جدید پایگاه چیست؟
ضعیف
متوسط
خوب
عالی
   
..
Google Scholar Metrics

Citation Indices from GS

AllSince 2019
Citations890302
h-index189
i10-index318
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
14 نتیجه برای سلطانی

سعید طالبیان، مریم عباس زاده، سمیه سلطانی،
دوره 1، شماره 2 - ( 4-1386 )
چکیده

روش بررسی: سی مرد والیبالیست حرفه­ای (20 سالم و 10 بیمار) در محدوده سنی 20 تا 30 سال بطور داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند. گروه بیمار در معاینه بر اساس اطلاعات کلینیکی و الکترومیوگرافی مبتلا به ضایعه عصب سوپرااسکاپولار سمت راست با آتروفی عضله بودند. افراد در حالت به شکم خوابیده بر روی تخت قرار می‏گرفتند به نحوی که  شانه مورد نظر در 90 درجه ابداکشن و مدیال روتیشن و مفصل آرنج از لبه تخت با فلکشن 90 درجه بطور عمودی قرار می‏گرفت. ابتدا همزمان با سه بار ثبت حداکثر فعالیت عضلات اینفرااسپیناتوس، تراپز میانی و ترس مینور بصورت ایزومتریک نیروی تولید شده توسط نیروسنج به رایانه منتقل و جهت نرمال کردن حرکت داینامیک پردازش می‏شد. سپس در حین حرکت داینامیک شبیه به Spirk به تعداد سه تکرار، با همزمان ساز خارجی زمان شروع و خاتمه فعالیت سه عضله ثبت و توسط نرم افزار شناسایی می‏شد.

یافته‏ ها: در گروه بیماران تفاوت معنی‏داری بینRMS نرمال شده حرکت داینامیک عضله اینفرااسپیناتوس و عضله تراپزمیانی مشاهده شد   (05/0p≤). در حالیکه در گروه سالم این اختلاف بین عضله اینفرااسپیناتوس و دو عضله دیگر معنی­دار بود (05/0p≤). همچنین تفاوت معنی­داری بین RMS نرمال شده دو گروه در سه عضله وجود داشت (05/0p≤). تفاوت معنی‏داری بین زمان شروع و خاتمه فعالیت سه عضله در هر دو دیده شد (05/0p≤). ترتیب شروع فعالیت سه عضله بین دو گروه همراه با تفاوت بود (05/0p≤) به نحوی که در گروه بیماران تراپزـ ترس مینورـ اینفرااسپیناتوس و در گروه سالم تراپز ـ اینفرااسپیناتوس ـ ترس مینور بود. مدت زمان فعالیت سه عضله بین دو گروه تفاوت داشت (05/0p≤ )بطوریکه در گروه بیماران غیر از اینفرااسپیناتوس که مدت کمتری فعال بود دو عضله دیگر زمان بیشتری را فعال بودند.       

نتیجه ­گیری: والیبالیست­های حرفه­ایی در معرض صدمه عضله اینفرااسکاپولار هستند و با حداکثر فعالیت و جایگزینی عضلات ثبات دهنده و سینرژی، نقص بوجود آمده را جبران می­کنند که می­تواند سبب کاهش دقت در حرکت و خستگی زود هنگام شود. لذا توجه به علل به وجود آمدن عارضه مهم است .


اصغر رضا سلطانی، عبدالرضا زاهدی، لیلا اله پناه، مرجان حیدری،
دوره 2، شماره 2 - ( 6-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: در ارزیابی­های عملکردی، عضلات خم کننده عمقی گردن از اهمیت خاصی برخوردار است. هدف از این مطالعه، بررسی میزان تکرارپذیری مقادیر قدرت عضلات خم کننده عمقی گردن به کمک دستگاه اسفیگمومانومتر(دستگاه سنجش فشار خون) بود.

روش بررسی: در این مطالعه 30 دانشجوی خانم سالم بین سنین 24- 18 سالگی، به طور داوطلبانه شرکت کردند. حداکثر قدرت عضلات در زمان های متفاوت و به کمک دو آزمونگر مورد ارزیابی قرار گرفت. در هر زمان اندازه­گیری، افراد سه بار حداکثر انقباض ارادی خود را به کار بردند و از بین سه تلاش حداکثر قدرت، برای آنالیز آماری انتخاب شد. از آزمون­های ICC ، ضریب همبستگی پیرسون و درصد CV برای اندازه گیری میزان تکرارپذیری در بین زمان­ها، روزها و بین افراد تست کننده استفاده شد.

یافته­ ها: نتایج مربوط به ICC ، ضریب همبستگی پیرسون و درصد CV همگی مؤید تکرارپذیری بالای روش اندازه­گیری قدرت عضلات عمقی به کمک دستگاه فوق بود (91/0 r ،8/3 % CV% و90/. ICC ≥).

بحث: در این مطالعه دستگاه اسفیگمومانومتر و روش اندازه­گیری به کمک آن برای ارزیابی قدرت عضلات خم کننده عمقی گردن به صورت روشی معتبر ظاهر شد که می­تواند به صورت روشی مفید در توانبخشی مورد استفاده قرار گیرد.


علیرضا بذر افشان، فرشاد اخوتیان، صدیقه سادات نعیمی، اصغر سلطانی، خسرو خادمی کلانتری، مهری قربانی، رضا لشگری، نعمت اله محرابی، حسین باقری،
دوره 4، شماره 1 - ( 3-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از این مطالعه بررسی نقش گیرنده­های نوک انگشت بر روی میزان فعالیت الکترومیوگرافیک سطحی عضلات پاسچرال ساق با در نظر گرفتن نقش لمس سبک، حس بینائی و فعالیت دوگانه در کسب تعادل بود.

روش بررسی: 30 نفر ( 12 مرد و 18 زن)، فرد راست دست که در شرایط سلامت، بدون هیچگونه سابقه بیماری عصبی، اسکلتی، عضلانی، قرار داشتند در این مطالعه شرکت نمودند. افراد در وضعیت صاف بگونه ای می­ایستادند که پای چپ در راستای پای راست و جلوی آن قرار می­گرفت (وضعیت تاندم). یک عدد حس گر با دقت بالا در سمت راست آنها در امتداد تروکانتر بزرگ استخوان ران قرار داده می شد تا نمونه ها به میزان کمتر از 50 گرم نیرو بر آن فشار وارد نمایند. همچنین فعالیت الکترومیوگرافیک سطحی سه عضله تیبیالیس قدامی، پرونئوس لانگوس و سولئوس هر دو اندام تحتانی توسط دستگاه بیومتریکس ثبت می گردید. آزمونها در 4 وضعیت ایستادن بدون لمس سبک و بدون شمارش، بدون لمس سبک و با شمارش،  لمس سبک  و بدون شمارش، لمس سبک و با شمارش و هر کدام از حالات فوق نیز در دو حالت چشمان باز و بسته، انجام می شد.

یافته­ ها: یافته ها نشان دادند که لمس سبک، خصوصاَ زمانیکه چشمان افراد باز می باشد، موجب کاهش فعالیت الکترومیوگرافیک سطحی عضلات پاسچرال ساق می گردد. در شرایط بدون لمس و با چشمان بسته نیز سطح فعالیت الکترومیوگرافیک این عضلات، در بیشترین حالت قرار گرفت.

نتیجه گیری: بر اساس نتایج حاصله، به نظر می رسد که با فعال شدن سیستمهای پیچیده عصبی متعاقب تحریک گیرنده های حسی پوست، عضلات پاسچرال به شکل هماهنگ تحت فرمان سیستم عصبی مرکزی وارد عمل می شوند. لذا ثبات کلی بدن در جهت حفظ تعادل، افزایش یافته و در نهایت فشار وارده بر عضلات پاسچرال ساق، کاهش می یابد. در نتیجه از فعالیت الکترومیوگرافیک سطحی عضلات ساق در شرایط لمس سبک، کاسته می شود.


حسین باقری، مهدی عبدالوهاب، پروین راجی، محمود جلیلی، سقراط فقیه زاده، زهرا سلطانی،
دوره 4، شماره 1 - ( 3-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: سالمندی عبارت است از تحلیل تدریجی ساختمان (ارگانیسم) بدن که در اثر بیماری و حوادث نبوده بلکه در اثر دخالت عامل زمان پیش می آید و امروزه سالمندان به جهت افزایش روزافزون آنها یکی از موضوعات اصلی مطالعاتی به شمار می روند.حفظ استقلال درانجام فعالیت های روزمره زندگی (ADL) یکی از حیاتی ترین اعمال برای فرد سالمند است. با توجه به تاثیر قدرت در توانایی انجام فعالیت های روزمره زندگی در این پژوهش تاثیر تمرینات مقاومتی پیشرونده بر قدرت اندام فوقانی و تحتانی و توانایی انجام فعالیت های روزمره زندگی مردان سالمند  بررسی شد.

روش بررسی: این پژوهش یک مطالعه مداخله ای بود و نمونه گیری به صورت تصادفی ساده انجام شد. 50 مرد سالمند، شامل 25 نفر در گروه درمان با میانگین سنی 45/69 سال و 25 نفر در گروه شاهد با میانگین سنی 24/72 سال در مطالعه شرکت کردند. گروه مداخله 3 روز در هفته، روزی 40 دقیقه به مدت 8 هفته در تمرینات مقاومتی شرکت کردند. قدرت اکستانسورهای شانه و زانو توسط دستگاه Tekdyne Incentive Dynamometers (TID) و فعالیت های روزمره زندگی با  Barthel - Index سنجیده شد.

یافته­ ها: بر اساس t تست زوجی، در ارزیابی قدرت اکستانسورهای شانه و زانو با دستگاه TID  اختلاف تغییرات میانگین قبل و بعد از مداخله معنی دار بود )0001/0 ≥(P. همچنین در ارزیابی فعالیت­های مراقبت از خود، تحرک و فعالیت­های روزمره زندگی  با Barthel-Index اختلاف تغییرات میانگین قبل و بعد از مداخله معنی دار بود)0001/0 ≥(P.

 نتیجه­ گیری : اطلاعات حاصل از تحقیق حاضر نشان می دهد که انجام تمرینات مقاومتی پیشرونده می تواند باعث افزایش قدرت اندام فوقانی و تحتانی مردان سالمند شود و موجب بهبود توانایی سالمند در انجام فعالیت های روزمره زندگی شود.


شاهین سلطانی، احمدرضا خاتون آبادی، محمدصادق جنابی، امین پیران،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: آفازی اختلال اکتسابی زبان به علت آسیب مغزی می­اشد. شیوع آفازی ناشی از سکته مغزی درمطالعات اولیه بین ٪38-21 گزارش شده است ولی تا به امروز مطالعه ای که درباره فراوانی آفازی در جامعه ما نشان داده شده باشد انتشار نیافته است.هدف پژوهش حاضرتعیین فراوانی آفازی ناشی از سکته مغزی در بیمارستانهای تابعه دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

روش بررسی: مطالعه حاضر بصورت توصیفی مقطعی بر روی 30 بیمار آسیب دیده مغزی در 3 بیمارستان دانشگاه علوم پزشکی تهران با دامنه سنی 80-15 سال انجام گرفت. برای انجام این مطالعه از پرسشنامه اطلاعات فردی، آزمون غربالگری آفازی می سی سی پی(Mississippi Aphasia Screening Test: MAST) ، و پس از جمع آوری اطلاعات نیز از نرم افزار آماری 16SPSS  برای تحلیل داده ها استفاده شد.

یافته­ ها: این مطالعه توصیفی نشان داد که از 22 بیمار مبتلا به سکته مغزی 5 نفر (7/22%) دچار آفازی هستند. میانگین سن بیماران آفازی(78-50)6/69 سال با انحراف معیار 52/11 بود. ٪60 بیماران آفازی مرد و ٪40 آنها زن بودند. علت آسیب مغزی در تمام بیماران آفازی سکته مغزی بود، همچنین در این مطالعه ٪80 بیماران آفازی سابقه ابتلا به بیماری دیابت و فشار خون را داشتند.

نتیجه­ گیری: نتایج این مطالعه با آخرین مطالعات انجام گرفته در زمینه شیوع آفازی همخوانی داشت.همچنین این مطالعه نتایج دیگر مطالعات را تصدیق کرد بر این اساس که اتیولوژی آسیب، سن و سابقه ابتلا به بیماریهای دیابت و فشار خون نقش مهمی در بروز آفازی دارند.


سمیه امیری آریمی، اصغر رضا سلطانی، سیدیعقوب سخایی، مینو خلخالی، لیلا رهنما،
دوره 7، شماره 1 - ( 2-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: عضله مولتی فیدوس یکی از عضلات کوتاه و عمقی پارااسپاینال است که در خلف ستون فقرات واقع شده است و به آن حین فعالیت های مختلف ثبات می بخشد. بررسی ها نشان داده اند که در افراد مبتلا به گردن درد، ضعف و آتروفی عضلات گردن یکی از عوامل اصلی بروز گردن درد به شمار می رود. اندازه گیری ابعاد عضله از طریق اولتراسونوگرافی فرصتی را فراهم می کند تا بتوان آتروفی و یا هایپرتروفی عضله را به صورت عینی ارزیابی کرد. لذا این مطالعه با هدف بررسی قرینگی اندازه عضله مولتی فیدوس گردن در زنان مبتلا به گردن مزمن غیراختصاصی یکطرفه و سالم توسط اولتراسونوگرافی انجام شده است.

روش بررسی: در این مطالعه 25 زن مبتلا به گردن درد مزمن غیراختصاصی یکطرفه و 25 زن سالم شرکت کردند. همه افراد مورد بررسی شاغل بوده و روزانه بیش از 4 ساعت به کار با رایانه و یا کار دفتری می پرداختند. تصویربرداری از عضله مولتی فیدوس در سطح مهره چهارم گردن به صورت دوطرفه انجام شد. قطر قدامی خلفی، قطر طرفی، سطح مقطع (حاصلضرب دو قطر) و شکل عضله (تقسیم قطر طرفی بر قطر قدامی خلفی) اندازه گیری و ثبت شد.

یافته ها: ابعاد عضله مولتی فیدوس در گروه بیمار نسبت به گروه سالم کوچکتر بود. در گروه بیمار ابعاد عضله در سمت دردناک نسبت به سمت مقابل کوچکتر بود. غیرقرینگی سایز عضله بین دو سمت راست و چپ، در گروه بیمار نسبت به گروه کنترل بیشتر بود (05/0> P). نسبت سایز سمت کوچکتر به سایز سمت بزرگتر در گروه سالم بیشتر از گروه بیمار بود (05/0> P).

نتیجه گیری: در گروه افراد بیمار، غیرقرینگی سایز عضله بین دو سمت و کوچکتر بودن سایز در سمت دردناک، نشان از آتروفی عضله در سمت درگیر است.


امین سرابندی، حسین مبارکی، محمد کمالی، علی چابک، شاهین سلطانی،
دوره 7، شماره 4 - ( 8-1392 )
چکیده

چکیده

زمینه و هدف: نقص بینایی کیفیت زندگی افراد را تحت تأثیر قرار می‌دهد. با توجه به اینکه تاثیر خدمات توانبخشی با معیار بهبود کیفیت زندگی اندازه-گیری می‌شود این مطالعه با هدف بررسی میزان تاثیر خدمات توانبخشی در ابعاد کیفی زندگی نابینایان و کم‌بینایان انجام گرفت.

روش بررسی: در این مطالعه توصیفی‌_تحلیلی، 121 معلول نابینا و کم‌بینای تحت پوشش سازمان بهزیستی شهر زاهدان به روش سرشماری مورد بررسی قرارگرفتند. جمع‌آوری اطلاعات با استفاده از پرسشنامه دموگرافیک (شامل اطلاعات جمعیت شناختی و وضعیت فرد از نظر استفاده از خدمات کمک‌توانبخشی) و پرسشنامه کیفیت زندگی مخصوص نابینایان بود. این پرسشنامه در سال ۱۳۸۶ توسط توکل به فارسی ترجمه و پایایی آن به روش آزمون مجدد برآورد و مقدار همبستگی آن 89/0 بدست آمد.

یافته‌ها: نتایج آزمون تی‌تست میانگین نمره کیفیت زندگی را در افراد برخوردار از خدمات توانبخشی بطور معناداری بالاتر از افراد محروم از خدمات نشان داد (03/0=p). بررسی آزمون یو‌من‌ویتنی نشان داد که این افراد در ابعاد تحرک (01/0=p) و خودمراقبتی (001/0>p) بطور معناداری دارای کیفیت زندگی بهتری بودند.

نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج پژوهش گسترش خدمات توانبخشی و ارایه برنامه‌های اجتماعی برای نابینایان و کم‌‌بینایان پیشنهاد می‌گردد.

کلید واژه‌ها: خدمات توانبخشی، کیفیت زندگی، نابینایان، کم بینایان


زهرا قربانپور، سیدعلی حسینی، روشنک وامقی، مهدی رصافیانی، حمید دالوند، پوریا رضا سلطانی،
دوره 8، شماره 1 - ( 1-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: فلج مغزی شایع ترین علت ناتوانی حرکتی طولانی مدت در دوران کودکی می باشد. این کودکان برای بهبود حرکت نیاز به درمان طولانی مدت دارند، بنابراین نیاز به مداخلات و اموزش هایی هم در منزل وجود دارد. هدف این مطالعه تعیین تاثیر اموزش مراقبت های ویژه ی روزمره ی زندگی به مراقبین در منزل، بر عملکرد حرکتی درشت در کودکان فلج مغزی 72-۱۵ ماهه میباشد.

روش بررسی: در این مطالعه ی تجربی، 40کودک 15تا72 ماهه ی مبتلا به فلج مغزی از بین مراجعه کنندگان به کلینیک های توانبخشی تهران مطابق معیارهای تحقیق انتخاب شدند. و پس از همتاسازی از نظر نوع فلج مغزی، نوع کلینیک، سن کودک، بهره ی هوشی، تعداد جلسات کاردرمانی و سطح عملکرد حرکتی درشت ( gross motor function classification system :GMFCS) به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و مداخله قرار گرفتند. ابزار جمع­آوری داده­ها شامل: فرم مشخصات دموگرافیک، GMFCS و اندازه عملکرد حرکتی درشت (gross motor function measurement :GMFM66) بود. داده ها در 3 نوبت، قبل از مداخله، 1.5 ماه و 3 ماه بعد از مداخله توسط فردی غیر از محقق جمع اوری شد. اجرای مداخله به این شکل بود که محقق در منزل کودکان گروه مداخله حضور می­یافت و آموزش­های مربوط به مراقبت­های ویژه­ی روزمره­ی زندگی را به صورت عملی طی 1 جلسه­ی 4 ساعته در منزل همراه با تطبیق منزل ارائه میداد. سپس در طول 3 ماه اجرای مداخله را توسط والدین پیگیری میکرد. برای تحلیل داده­ها از آزمون­های کولموگروف اسمیرنوف، کای اسکوئر، تی مستقل، آزمون با اندازه­های تکراری و آنالیز کوواریانس استفاده شد.

یافته­ها: نتایج نشان داد که عملکرد حرکتی درشت در هر دو گروه، 1.5 و 3 ماه بعد از مداخله نسبت به قبل از مداخله تفاوت معناداری داشت(0.001 (P< . همچنین پیشرفت نمرات عملکرد حرکتی درشت در پیش آزمون _ پس آزمون (1.5 ماه بعد از مداخله (0.006 (P< و پیش آزمون _ آزمون پیگیری (3ماه بعد از مداخله) (0.001 (P< هر دو بین گروه کنترل و مداخله تفاوت معنادار داشت و در گروه مداخله این تفاوت بیشتر بود.

نتیجه­گیری : آاموزش مراقبت­های ویژه­ی روزمره­ی زندگی، به مراقبین، در منزل، باعث بهبود عملکرد حرکتی درشت کودکان فلج مغزی 15 تا 72 ماهه میشود.

کلید واژه­ها : فلج مغزی، مراقبت­های ویژه­ی روزمره­ی زندگی، عملکرد حرکتی درشت


نیوشا نام آوریان، اصغر رضا سلطانی، محبوبه رکابی زاده،
دوره 8، شماره 3 - ( 4-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: ژنوواروم و ژنووالگوم از شایع ترین تغییر شکل های مفصل زانو در کودکان و بزرگسالان می باشند. در این تغییر شکل ها ممکن است به علت تغییر محور مکانیکی اندام تحتانی، تغییراتی در نحوه ی عملکرد عضلات زانو ایجاد شود. هدف از این مطالعه فراهم کردن اطلاعات پایه ای در مورد نحوه ی عملکرد عضلات زانو در بیماران مبتلا به ژنوواروم و ژنووالگوم است.

روش بررسی: این مطالعه باجستجو در منابع موجود از سال 1990 میلادی به بعد و از طریق جستجو در سایت های PubMed و Science Direct و Google Scholar و سایر منابع اینترنتی معتبر و نیز کتاب های موجود در کتابخانه، با جستجوی کلمات کلیدی knee muscles ، genu varum ، genu valgum ، bow leg ، knock knee ، knee frontal angle انجام شد.

یافته­ها: از بین102مقاله و 10 کتاب حاصل از جستجوی اولیه تنها 30 مقاله و 5 کتاب به موضوع این مطالعه ی مروری ارتباط داشتند ولی در بین این منابع تنها 10 مقاله و 2 کتاب به طور خاص در مورد تغییراتی که در عضلات اطراف زانو در این تغییر شکل ها ایجاد می شود، صحبت کرده بودند.

نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان می دهند که در افراد مبتلا به تغییر شکل های ژنوواروم و ژنووالگوم تغییراتی در ساختار و عملکرد عضلات اطراف زانو ایجاد می شود. با توجه به این که اکثر مطالعات تغییرات ساختاری و عملکردی عضله کوادریسپس را مورد بررسی قرار داده اند و مطالعات کمی بر روی باقی عضلات انجام شده نیاز به انجام مطالعات بیشتر در این زمینه احساس می شود.

کلید واژه­ها: ژنوواروم، ژنووالگوم، زانوی پرانتزی، زانوی ضربدری، عضلات اطراف زانو


عسل اسماعیلی، حسین مبارکی، محمد کمالی، شاهین سلطانی،
دوره 8، شماره 3 - ( 4-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: تحلیل اهمیت-­عملکرد ابزاری است که به طور گسترده در توسعه­ استراتژی­های بازاریابی و بهبود کیفیت محصولات و خدمات بکار می­رود. لذا، هدف از مطالعه حاضر ارزیابی کیفیت خدمات توانبخشی از دو جنبه اهمیت و رضایت از عملکرد، در چهار مرکز منتخب در شهر تهران با استفاده از تحلیل اهمیت-عملکرد و همچنین بررسی ارتباط بین متغیرهای دموگرافیک و ابعاد کیفیت خدمات می­باشد.

روش بررسی: مطالعه حاضر یک مطالعه مقطعی می­باشد که در میان 196 نفر از مراجعه­کنندگان به چهار مرکز توانبخشی منتخب در تهران( هلال ­ احمر، مولوی، امام ­ خمینی و شفا) انجام گرفت. بمنظور ارزیابی کیفیت خدمات این مراکز از پرسشنامه کیفیت خدمات استفاده­گردید. داده­ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 17 مورد تجزیه­ و­ تحلیل قرار گرفتند. 

یافته­ها: طبق نتایج بدست آمده، تمامی ابعاد کیفیت خدمات در مراکز منتخب، در ناحیه اول ماتریس اهمیت-عملکرد یعنی در سطح مطلوب قرار داشتند. بعلاوه، تفاوت معنی­داری بین نمرات اهمیت و عملکرد ابعاد کیفیت خدمات در مراکز منتخب و نیز بین گروه­های سنی و جنسی مختلف دیده نشد(05/0 < P ) . ولی بین گروه­های تحصیلی مختلف با اهمیت(04/0= P ) و عملکرد(03/0= P ) بعد ملموسات و نیز اهمیت بعد تضمین(01/0= P ) تفاوت معنی­دار وجود داشت.

نتیجه­گیری: اگرچه مراکز مورد مطالعه در وضعیت مناسبی قرار دارند اما مدیران باید همواره از نقاط ضعف و قوت سازمان آگاه باشند و زمینه­های بهبود کیفیت و افزایش رضایت مشتری­ها را فراهم کنند. 

کلیدواژه­ها: رضایت مشتری ­ ، کیفیت خدمات، خدمات توانبخشی، ابزار تحلیل اهمیت-عملکرد


محبوبه رکابی زاده، اصغر رضا سلطانی، نیوشا نام آوریان،
دوره 8، شماره 4 - ( 7-1393 )
چکیده

مقدمه و هدف: طول فاسیکل های عضله و زاویه pennation را می­توان بصورت غیر تهاجمی با استفاده از روش هایی مثل اولتراسونوگرافی مطالعه نمود. هدف از این مطالعه معرفی طول فاسیکل و زاویه pennation به منظور تخمین قدرت عضلات اسکلتی با استفاده از اولتراسونوگرافی می باشد.

متدولوژی: اطلاعات این مطالعه با مراجعه به Pubmed و رفرانس های معتبر از طریق اینترنت و نیز Full Text های موجود در کتابخانه بر روی 15 مقاله و 30 چکیده در دسترس جمع آوری شده­اند. در جستجو کلمات کلیدی مانند: عضله، Fascicle (فاسیکل)، Pennation angle (زاویه Pennation )، نیرو و اولتراسونوگرافی استفاده شد.

یافته ها: اطلاعات دقیق در رابطه با زاویه pennation به منظور پیش بینی نیروی عضله دارای اهمیت است. یافته­ها چنین پیشنهاد می کنند که تغییرات در زاویه pennation فیبرهای عضله رابطه مثبتی با طول فاسیکل­های عضله حین انقباض دارد، در حالیکه ضخامت عضله (فاصله­ی بین آپونوروزها) ممکن است ثابت بماند.

نتیجه گیری: اولتراسونوگرافی Real-time (همزمان) یک روش غیر تهاجمی است که تغییرات معماری عضله را هم در حالت استراحت و هم در حین انقباض استاتیک و دینامیک بررسی می­کند. این روش یک وسیله اندازه­گیری معتبر به منظور تخمین نیروی عضله از طریق اندازه گیری پارامترهای معماری عضله مثل زاویه pennation و طول فاسیکل می­باشد.

کلید واژه­ها: عضله، Fascicle ، Pennation angle ، نیرو، اولتراسونوگرافی


نرجس سلطانی، عباس رحیمی، صدیقه السادات نعیمی ، خسرو خادمی کلانتری، حسن سعیدی،
دوره 8، شماره 4 - ( 7-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: مروری بر مقالات حاکی از تغییر میزان مولفه عمودی نیروی عکس العمل زمین در زانوهای دچار پارگی رباط صلیبی قدامی می باشد ولی نحوه دقیق آن در زانوهای این افراد مشخص نمی باشد. مطالعه حاضر با هدف بررسی مقایسه ای میزان این نیرو در زانوی دچار پارگی کامل رباط صلیبی قدامی و زانوی بظاهر سالم این افراد از هر دو نوع کوپر و غیر کوپر و مقایسه آنها با افراد نرمال می باشد.

روش بررسی : در این مطالعه نیمه تجربی، 16 بیمار دچار پارگی کامل و یکطرفه رباط صلیبی قدامی (8 نفر کوپر و 8 نفر غیر کوپر) و نیز 16 فرد سالم (8 نفر همگن با کوپر ها و 8 نفر همگن با غیر کوپر ها) بعنوان گروه کنترل تحت مطالعه قرار گرفتند. کلیه نمونه ها با پای برهنه و با سرعت دلخواه و در یک مسیر 6 متری از روی صفحه دستگاه پدوباروگراف مدل زیریس عبور کردند. نمونه ها طوری عبور کردند که یکبار پای سالم و دفعه دیگر پای صدمه دیده روی صفحه پدوباروگراف قرار گیرد. افراد سالم نیز طوری عبور کردند که پای همگن شده با پای نمونه ها بر روی صفحه دستگاه قرار گیرد. تستها آنقدر تکرار شد تا از هر نمونه 5 تست صحیح بدست آید. معیارهای مورد بررسی در این مطالعه شامل حداکثر نیروی F1Z, F2Z, F3Z در مولفه عمودی نیروی عکس العمل زمین و نیز زمان طی شده تا این اجزاء و نیز کل زمان استانس پای مورد تست بود.

یافته ها : نتایج تحقیق حاکی از کاهش معنی دار جزء F1 مولفه عمودی نیروی عکس العمل زمین فقط در افراد غیرکوپر بود. (008/0= P ) در مورد زمان رسیدن به حداکثر اجزاء مولفه عمودی زمین، هیچ تفاوتی بین افراد سالم و بیمار و نیز بین پاهای دچار پارگی رباط و پاهای بظاهر سالم دیده نشد (05/0 < P ) ولی زمان استانس در افراد غیر کوپر بطور معنی داری نسبت به افراد کوپر افزایش داشت (005/0= P ).

نتیجه گیری: کاهش جزء نیروی F1Z در مولفه عمودی عکس العمل زمین که در اولین مرحله از تماس پا با زمین رخ می دهد بهمراه افزایش زمان استانس

آنهم فقط در افراد غیرکوپر حاکی از عدم اتخاذ استراتژی مناسب این بیماران برای تحمل فشار زیاد در مرحله ابتدای راه رفتن و تحمل وزن می باشد. در حالیکه افراد کوپر با اتخاذ استراتژیهای دیگری توانستند خود را با نیروی مرحله ابتدای راه رفتن تطبیق داده و تقزیباٌ شبیه افراد نرمال تحمل وزن نمایند.

کلید واژه ها : مولفه عمودی نیروی عکس العمل زمین، زمان رسیدن به مولفه های نیروی عمودی عکس العمل زمین، ، افراد کوپر و غیر کوپر دچار پارگی رباط صلیبی قدامی، سیستم پدوباروگراف


شاهین سلطانی، محمد کمالی، حسن عشایری، علی چابک، امین سرابندی، سعیده اسماعیلی، فاطمه کاکایی،
دوره 8، شماره 4 - ( 7-1393 )
چکیده

زمینه و هدف : تغییر نگرش­ها نسبت به چگونگی ارزیابی نیازهای حمایتی در افراد کم توان ذهنی، از سال 1980، ضرورت ساخت و طراحی آزمون­های مناسب در این رابطه را بیش از پیش مطرح کرد. در این راستا انجمن ناتوانی­های رشدی و ذهنی آمریکا در پاسخ به این کمبودها آزمون مقیاس شدت حمایت­ها ( Supports Intensity Scale:SIS ) را طراحی کرد. هدف این مطالعه معادل سازی فرهنگی و بررسی خصوصیات روان سنجی مقیاس شدت حمایت­ها در افراد بزررگسال کم توان ذهنی بود.

روش بررسی : در این مطالعه توصیفی- تحلیلی 43 فرد کم توان ذهنی بزرگسال شرکت داشتند. ترجمه و معادل سازی فرهنگی این آزمون طبق روش ارزیابی بین المللی کیفیت زندگی ( International Quality Of Life Assessment:IQOLA ) انجام شد. روایی آزمون به شیوه روایی محتوایی کیفی و پایایی آن به روش ثبات درونی و آزمون- باز آزمون ارزیابی شد.

یافته­ها: مطابق پروتکل IQOLA ، SIS از ترجمه آسان و کیفیت نسبتا مطلوبی برخوردار بود. بنابر نتایج بدست آمده تمامی آیتم­های آزمون دارای روایی محتوایی بودند. ضرایب آلفای کرونباخ و تکرار پذیری نسبی به ترتیب برای تمامی خرده مقیاس­ها در محدوه (99/0 – 80/0) و (99/0- 90/0) قرار داشت.

نتیجه گیری: نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که نسخه فارسی و معادل سازی شده مقیاس شدت حمایت­ها از روایی و پایایی قابل قبولی برای شناسایی الگو و شدت حمایت های مورد نیاز در افراد بزرگسال کم توان ذهنی برخودار است.

کلید واژه­ها : معادل سازی، روایی، پایایی، کم­توانی ذهنی، مقیاس شدت حمایت­ها


نرگس قمری، شهلا رفیعی، رمضان سلطانی، زهرا قمری،
دوره 9، شماره 6 - ( یژه نامه شماره دو فصل زمستان 1394 )
چکیده

زمینه و هدف: توانایی های درکی حرکتی، زمینه مهارت های حرکتی عملکردی و رشد مفاهیم هستند. لذا با توجه به توانایی های درکی حرکتی ضعیف در کودکان کم توان ذهنی، پرداختن به رفع مشکلات حرکتی این کودکان، گامی موثر در مرتفع سازی مشکلات یادگیری و عملکرد این کودکان در فعالیت های مربوط به مدرسه، خانه و جامعه خواهد بود. هدف ما در این مطالعه، بررسی تاثیر آموزش تمرینات تعادلی همراه با تمرینات حرکات درشت بر روی عملکرد تعادلی و حرکات درشت کودکان کم توان ذهنی است.

روش بررسی: با استفاده از روش نمونه گیری غیر احتمالی ساده، بر اساس نمونه پایش و استفاده از فرمول حجم نمونه، تعداد 10 کودک برای گروه درمان و 10 کودک برای گروه کنترل در نظر گرفته شد. معیار های ورود شامل کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر بدون مشکلات اسکلتی و نرولوژی و روانی واضح، کودکان بین 5/4 تا 5/14 سال و معیار خروج شامل عدم همکاری کودک و غیبت بیش از یک جلسه می باشد. گروه درمان به مدت 10 هفته، هرهفته 3 جلسه 30 دقیقه ای، تحت آموزش تمرینات تعادلی و حرکات درشت قرار گرفتند. گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نداشتند. سپس، تمامی آزمودنی ها مجددا تست شدند. پس از آنالیز های آماری، تاثیرات درمان بر روی عملکرد تعادلی و حرکات درشت مورد بررسی قرار  گرفت.

یافته­ها: نمره تعادل و همچنین حرکات درشت قبل از مداخله بین گروه کنترل و مداخله تفاوت معناداری نداشت (05/0 P&ge; ). در گروه مداخله، نمرات حرکات درشت قبل و بعد از مداخله، معنادار بود (05/0 P&le;) اما نمرات تعادل قبل و بعد از مداخله، تفاوت معنادار نداشت (05/0 P&ge;). در گروه کنترل نمرات تعادل و حرکات درشت قبل و بعد از مداخله، تفاوت معناداری نداشت (05/0P&ge;).

نتیجه­گیری: کمبود تجربیات در زمینه مهارت های حرکتی در کودکان کم توان ذهنی باعث ایجاد ضعف در مهارت های حرکتی این کودکان می گردد. لذا با استناد به نتایج حاصله از این پژوهش، می توان با برنامه ریزی و آموزش هدفمند و بهره گیری از مداخلات توانبخشی و کاردرمانی موثر، شرایط را برای کسب تجربه حرکتی فراهم آورد.

 کلید واژه­ها: تمرینات تعادلی، تمرینات حرکات درشت، کم توان ذهنی



صفحه 1 از 1     

فصلنامه توانبخشی نوین Journal of Modern Rehabilitation
Persian site map - English site map - Created in 0.08 seconds with 41 queries by YEKTAWEB 4657