22 نتیجه برای شادمهر
آزاده شادمهر، محمد رضا هادیان، صدیقه السادات نعیمی، شهره جلایی، اکرم مختاری،
دوره 1، شماره 2 - ( 4-1386 )
چکیده
هدف: جهت افزایش انعطاف پذیری عضلات از تکنیکهای مختلف استرچ استفاده می شود. یکی از این روشها تکنیکهای انرژی عضلانی می باشند ولی گزارشات متفاوتی در مورد نحوه اجرا و نتایج حاصل از کاربرد این تکنیکها وجود دارد. هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر یکی از انواع تکنیکهای انرژی عضلانی با قدرت انقباض وزمان Hold معین در افزایش طول عضلات همسترینگ کوتاه شده در مقایسه با گروه کنترل می باشد.روش اجرا: 30 زن 20 تا 25 ساله که دچار کوتاهی همسترینگ بودند به طور تصادفی به دو گروه آزمون (15=n) و کنترل (15=n) تقسیم شدند. برای گروه آزمون طی 4 هفته در هرجلسه 3 بارتکنیک انرژی عضلانی با 50% قدرت ماکزیمم ایزومتریک ارادی و با زمان Hold 10 ثانیه اجرا شد. گروه کنترل هیچ درمانی دریافت نکرد. اندازه دامنه اکستنشن زانو در تست Passive knee extension قبل و بعد از هرجلسه درمان در گروه آزمون و در ابتدا و خاتمه زمان معادل 10 جلسه در گروه کنترل اندازه گیری شد.
نتایج: آزمون t زوجی نشان داد که تکنیک انرژی عضلانی توانسته است تغییرات معناداری در دامنهاکستنشن زانو ایجاد نماید. (001/0(P< . در حالیکه درگروه کنترل تغییرات معناداری مشاهده نشد(001/0(P< . مقایسه دو گروه نیز موید اثر بخشی تکنیک انرژی عضلانی در مقایسه با گروه کنترل بود (001/0(P< .
نتیجه گیری: یافته ها ی این مطالعه نشان داد تکنیک انرژی عضلانی با مشخصات فوق می تواند در افزایش طول عضلات همسترینگ موثر باشد.
آزاده شادمهر، محمد رضا هادیان، مهدی عبدالوهاب، شهره جلایی، یحیی جعفری،
دوره 1، شماره 2 - ( 4-1386 )
چکیده
زمینه و هدف: مهارتهای حرکتی یکی از جنبه های بسیارمهم زندگی و تکامل بشر است . کودکان مبتلا به اختلال هماهنگی رشدی ، درفرآیند یادگیری به اندازه سایر کودکان یا به اندازه ای که توانایی بالقوه آنهاست موفق نبوده و در نتیجه اختلالات جدی در روند زندگی آتی خود خواهند داشت. یکی ازسوالات مطرح در این زمینه این است که آیا تفاوت در فرهنگ و روش زندگی کودکان ، در مهارت های حرکتی آنان موثر است یا خیر ؟روش بررسی: 70 دانش آموز پسرمقطع ابتدایی در دو منطقه1و 16 شهر تهران که از نظر تقسیم بندی شهری در دو منطقه مرفه و غیر مرفه قرار دارند با استفاده از تست مختصر BOTMP مورد ارزیابی مهارت حرکتی قرار گرفتند.
نتایج: نتایج به دست آمده نشان داد میانگین نمرات استاندارد کودکان با استفاده از تست مهارت حرکتی، در منطقه یک بیشتر از منطقه شانزده میباشد(026/0P =) .
نتیجه گیری: کودکان مقطع ابتدایی ساکن در منطقه یک تهران از مهارت حرکتی بالاتری برخوردار بودند و بنابر این روش زندگی متفاوت می تواند بر مهارت های حرکتی کودکان موثر باشد.
حسین باقری، آزاده شادمهر، نورالدین نخستین انصاری، هادی سرافراز، فریبا پورآهنگریان، لیلا برین، نجمه ذاکر، شهره جلائی،
دوره 1، شماره 4 - ( 12-1386 )
چکیده
زمینه و هدف: آزمون لغزش خارجی اسکاپولا برای بررسی حرکت و وضعیت غیرطبیعی کتف در ابداکسیون 0 و 45 و 90 درجه بازو در صفحه فرونتال مورد استفاده قرار می گیرد. این آزمون توسط کیبلر معرفی گردید. در ارزیابی پوزیشن اسکاپولا باید به تفاوت اندازه گیریهای فواصل اسکاپولا در دو طرف یا به عبارتی فاصله زاویه تحتانی کتف تا زائده خاری مهره هفتم سینه ای در دو طرف دقت مبذول داشت. هدف از انجام این تحقیق بررسی پایایی اینتراریتر، اینترریتر، حساسیت و ویژگی آزمون لغزش خارجی کتف در ارزیابی غیرقرینگی و اختلال عملکردی کتف می باشد.
روش بررسی: 57 نفر شامل30فرد سالم و 27 بیمار مبتلا به پاتولوژی مفصل شانه به ترتیب با میانگین سنی و انحراف معیار 53/33 (72/11)،66/47 (64/11) سال به روش مقطعی در این مطالعه شرکت نمود ند. سه آزمونگر به طور جداگانه با استفاده از روش لمس سطحی فاصله بین زاویه تحتانی کتف تا زائده خاری مهره هفتم سینه ای را در سه وضعیت دست ها در کنار بدن آویزان، دست ها روی کرست ایلیاک، دست ها درابد اکسیون نود درجه و چرخش داخلی شانه در دو سمت سالم و درگیر و شانه غالب و مغلوب با استفاده از کالیپر ورنیر(01/0میلیمتردقت) اندازه گیری کردند در پایان اطلاعات کسب شده توسط نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. از آزمون آماریICC برای تعیین پایایی استفاده شد و خطای استاندارد اندازه گیری SEM محاسبه گردید.
یافته ها: دامنه ICC برای پایایی اینترا ریتر 94/0-87/0 (good-high) و برای پایایی اینترریتر79/0-63/0 (poor-fair) و خطای استاندارد اندازه گیری (SEM) برای پایایی اینترا ریتر 89/3-81/2 سانتیمتر و برای پایایی اینترریتر 69/6-66/4 میلیمتر در سمت درگیر در نمونه های پاتولوژیک بود. حساسیت آزمون بالا بود(1-80/0) اما ویژگی تست پایین بود (26/0-04/0)0
نتیجه گیری:آزمون لغزش خارجی کتف دارای پایایی اینتراریتر در هر سه وضعیت و دارای حساسیت در هر سه وضعیت بود اما ویژگی و پایایی اینترریتر آن به ترتیب در هر سه وضعیت و وضعیت سوم پایین بود.
آزاده شادمهر، حیدر گودرزی، غلامرضا علیائی، سعید طالبیان، سقراط فقیه زاده،
دوره 2، شماره 1 - ( 1-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: انعطاف پذیری عضلات، نقش مهمی در کارایی حرکات و جلوگیری از آسیبهای مفصلی دارد.کشش پاسیو یکی از روشهای رایج جهت افزایش انعطاف پذیری عضله همسترینگ می باشد. ساده ترین متد بررسی اثر بخشی روشهای مختلف کشش عضلات ، اندازه گیری زاویه پوپلیته آل با گونیامتر می باشد . اما از آنجا که این معیار اندازه گیری تنها قادر است طول عضله را بدون در نظر گرفتن تنشن درونی عضله تعیین نماید، قضاوت کاملا صحیحی از انعطاف پذیری را به ما نمی دهد. هدف از این مطالعه بررسی طول و سفتی عضله قبل و بعد از اعمال کشش پاسیو در عضلات همسترینگ کوتاه شده با استفاده از روش Movement Quick Release می باشد.
روش بررسی: 14 مرد در محدوده سنی 20 تا 30 سال که دارای کوتاهی عضله همسترینگ بودند ( 20 درجه یا بیشتر کمبود اکستنشن در تست اکستنشن پاسیو زانو با متد اندازه گیری زاویه پوپلیته آل) به روش نمونه گیری آسان انتخاب شدند. اندازه زاویه پوپلیتئال توسط گونیامتر دیجیتال و میزان سفتی عضلات همسترینگ در دو حالت فلکشن و اکستنشن با استفاده ازروش Quick Release Movement، قبل و بعد از تمرین مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافته ها: اعمال کشش پاسیو به طور معناداری باعث افزایش طول عضله همسترینگ گردید.)05/0P< ) کشش پاسیو باعث کاهش سفتی در دو حالت اکستنشن و فلکشن شد که این کاهش در حالت اکستنشن معنادار بود. )05/0P< )
نتیجه گیری: یافته های حاصل از این مطالعه نشان داد بلا فاصله پس از اعمال کشش پاسیو تغییرات معناداری در شاخص های طول و سفتی عضلات همسترینگ کوتاه شده پدید می آید.همچنین ، Movement Quick Release می تواند روش مناسبی جهت تعیین سفتی عضله باشد.
زهره جعفریان، آزاده شادمهر، سعید طالبیان، زهرا فخاری،
دوره 2، شماره 2 - ( 6-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: انجام تست SLR فعال در بیماران با دیسفانکشن مفصل ساکروایلیاک با لرزش و سنگینی و حس درد در مفصل همراه است . در تشخیص دیسفانکشن ساکروایلیاک این تست به عنوان یک تست معتبر تشخیصی، کیفیت انتقال نیرو بین تنه و پا را بررسی میکند. با توجه به نقش عضلات در ثبات این مفصل و با توجه به اینکه این بیماران به راحتی قادر به انجام تست SLR فعال نیستند، هنوز مطالعهای مبنی بر مقایسه تغییرات زمانبندی عضلات در حین انجام این تست و مقایسه مدت زمان بالا آوردن پا بین افراد مبتلا به درد مفصل ساکروایلیاک و افراد سالم نشده است.
روش بررسی: در این مطالعه 11 زن مبتلا به درد ساکروایلیاک و 15 زن سالم که از نظر سن، قد و وزن مطابقت داشتند، در وضعیت طاق باز طی تست SLR فعال بررسی شدند. ثبت الکترومیوگرافی سطحی از عضلات رکتوس ابدومینوس، ابلیک اکسترنوس، ابلیک اینترنوس، اداکتور لونگوس ، بایسپس فموریس، گلوتئوس ماگزیموس و ارکتور اسپاین در حین تست SLR فعال انجام شد. زمانبندی فعالیت عضلات و طول مدت زمان بالا آوردن پا در نرم افزار Data Log بررسی گردید.
یافته ها: از نظر آماری تفاوت قابل ملاحظه ای در مدت زمان بالا اوردن پا بین دو گروه مشاهده نشد و زمان شروع فعالیت اداکتور لونگوس در بیماران با تاخیر همراه بود) 006/0(P=.
نتیجه گیری: تاخیر در شروع فعالیت اداکتور لونگوس نشان دهنده تغییر در استراتژی ثبات ناحیه لومبوپلویک است که ممکن است باعث اختلال انتقال نیرو از لگن شود.
رویا خانمحمدی، سعید طالبیان مقدم، آزاده شادمهر، ابراهیم انتظاری،
دوره 2، شماره 2 - ( 6-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: شانه از پیچیده ترین مناطق بدن محسوب شده و ذاتاً مفصلی بی ثبات است که حرکات در آن بوسیله فعالیت متوالی زوج نیروها تولید و کنترل
می شود. با توجه به بی ثباتی ذاتی شانه و نقش برجسته عضلات در تامین ثبات آن، به منظور ارزیابی تغییرات کنترل حرکتی در حرکات مختلف و کمک به
طراحی برنامه های درمانی مناسب برای شانه درد و ارزیابی تاثیر درمانهای فیزیوتراپی و جلوگیری از ایجاد عوارض حاصله، مطالعه الگوی فعالیت عضلات
D1ext و D1flex کمربند شانه ای در حرکات مختلف در افراد سالم ضروری به نظر میرسد. اما تاکنون هیچ مطالعه ای به بررسی این الگوها در الگوهای
نپرداخته است.
روش بررسی: 13 داوطلب خانم سالم در آزمون شرکت کردند. متغییرهای وابسته شروع و پایان فعالیت عضله و همچنین توالی فعالیت عضلات (سراتوس
و D1flex انتریور، پکتورالیس ماژور، تراپزیوس (فیبرهای فوقانی)، تراپزیوس (فیبرهای تحتانی)، دلتوئید خلفی و دلتوئید قدامی) سمت غالب در طی الگوهای
در وضعیت ایستاده و با سرعت حرکت 25 درجه در ثانیه محاسبه شد. Data log بوسیله الکترومیوگرافی سطحی و نرم افزار D1ext
مشاهده شد. توالی فعالیت عضلات در دو الگوی حرکتی با یکدیگر متفاوت بوده و D1ext و D1flex
یافته ها: الگوی خاصی از فعالیت عضلات در الگوهای
نسبت به گونیامتر فلکسشن/ اکستنشن بین ( p=0/ بجز فیبرهای فوقانی تراپزیوس ( 33 (p<0/ همچنین تفاوت معناداری در زمان تاخیری تمامی عضلات( 05
دو الگوی حرکتی مشاهده شد.
نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد در افراد سالم الگوی خاصی از فعالیت عضلات حول مفصل اسکاپولو هومرال وجود دارد. برنامه های توانبخشی باید طوری
طراحی شوند که توالی فعالیت و عملکرد وابسته به تکلیف این عضلات را بهبود بخشیده و یا اصلاح کند.
سعید طالبیان، آزاده شادمهر، محمد اکبری، سحر موسوی قمی، مرضیه نجفی،
دوره 2، شماره 3 - ( 12-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: عضلات شرکت کننده در تولید صدا در ناحیه حنجره از مهم ترین بخش در گفتار دقیق و تکلم هستند. شناخت فعالیت طبیعی این عضلات در اختلالات گفتاری و آسیب شناسی گفتار از اهمیت ویژهای برخوردار است. ارزیابیهای کلینیکی در این زمینه به غیر از آزمایشات گفتاری و ارزیابیهای رفتار گفتاری و سنجش تولید شاخصهای صوت در واکههای مختلف، شامل ثبت الکترومیوگرافی فعالیتهای عضلات با استفاده از الکترودهای سوزنی است که بسیار مشکل و نیاز به آرامش بیمار و مهارت بالای فرد معاینهکننده دارد. ثبت فعالیت الکتریکی عضلات با استفاده از الکترودهای سطحی راحت و مقدور میباشد. اگرچه این روشهای ارزیابی تا سطح تشخیصی راه زیادی دارند ولی برای سنجش رفتارهای نوروفیزیولوژیک و تعیین اثر بخشی مداخلههای درمانی استاندارد و مورد قبول جوامع علمی هستند. هدف این تحقیق رسیدن به راهی جدید در این زمینه بود.
روش بررسی: تعداد 68 فرد سالم ( 34 زن و 34 مرد ) در محدوده سنی 30-20 سال پس از تکمیل پرسشنامه، توجیه و آموزش اولیه دراین پژوهش شرکت کردند. افراد بصورت نشسته روی صندلی با تکیهگاه مناسب در پشت و ساعد قرار می گرفتند. الکترودهای ثبات سطحی بر روی عضلات ناحیه قدام گلو شامل تیروآریتنوئید و کرایکوتیروئید در دو سمت چپ و راست و در محدودههای میانی و پایینی گردن با فاصله 1 سانتیمتری از خط میانی واقع می شدند. ثبت سکوت گفتاری و تولید همخوانهای سایشی واکدار (ز- ژ) و بیواک (س- ش) به مدت 10 ثانیه به طور تصادفی و استراحت بینابینی به مدت 10 ثانیه به تعداد 5 تکرار انجام میگرفت. اطلاعات بدست آمده در حوزه زمان و فرکانس و همچنین معیارهای غیر خطی مورد ارزیابی و مقایسه قرار گرفتند.
یافته ها : در ثبت الکترومیوگرافی سطحی از عضلات مسئول تولید همخوان های سایشی واکدار میزان انتروپی و درصد تکرار پذیری این عضلات کمتر از همخوان های بی واک بود (05/0(P>.
نتیجه گیری: ثبت سطحی از عضلات تیروآریتنوئید و کرایکوتیروئید مقدور میباشد و حساسترین پارامتر مؤلفههای غیرخطی هستند. در نهایت ثبت الکترومیوگرافی سطحی روش جدیدی است در ارزیابی عضلات فوق در کنار ارزیابی های کلینیکی آسیب شناسی گفتار.
مهدی صادقی، آزاده شادمهر، حسین باقری، سعید طالبیان، غلامرضا علیایی، شهره جلائی، وحید صمدی،
دوره 3، شماره 1 - ( 7-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: حرکات نامتقارن تنه، نیروهای خارجی و سایر عوامل وابسته به مشاغل، مانند خم شدن و چرخش مداوم، حمل اجسام و حرکات قدرتی منجر به کمر درد می شوند. با این وجود، انجام حرکات دینامیک و سه بعدی تنه در سطوح مختلف فعالیت، مورد بررسی قرار نگرفته است. لذا هدف این مطالعه بررسی الگو (دامنه) و بازده حرکتی (گشتاور حداکثر) در حین انجام حرکت سه بعدی تنه علیه مقاومت بود .
روش بررسی: از 30 مرد جوان سالم خواسته شد که حرکت دینامیک نامتقارن تنه را به صورت تصادفی در برابر چهار سطح مقاومت (حداقل، 25%، 50%، و 75% حداکثر گشتاور انقباض ایزومتریک) در وضعیت ایستاده در دستگاه ایزواستیشن B200 انجام دهند. تحت هر یک از شرایط اعمال مقاومت، الگوی حرکتی (دامنه حرکتی) و بازده حرکتی (گشتاور حداکثر) تنه اندازه گیری شد.
یافته ها: به طور کلی با افزایش مقاومت از سطح حداقل به 75 درصد حداکثر گشتاور ایزومتریک، گشتاور حداکثر تنه در جهات حرکتی مختلف (شامل فلکسیون، اکستانسیون، خم شدن طرفی راست و چپ، و چرخش به راست و چپ) به طور معناداری افزایش یافت (000/0 .(P= با افزایش مقاومت از سطح حداقل به 50 درصد حداکثر گشتاور ایزومتریک، دامنه حرکتی به طور معناداری کاهش یافت (0083/0 (P<، اما بین شرایط مقاومتی 50% و 75% حداکثر گشتاور انقباض ایزومتریک تغییر معناداری در این متغیر یافت نشد (0083/0P >) .
نتیجه گیری: هنگامی که میزان مقاومت افزایش می یابد، نیروهای خارجی ایجاد شده باید به وسیله نیروهای داخلی تولید شده توسط عضلات در حالت تعادل قرار بگیرند. از آنجایی که عضلات در مقایسه با نیروهای خارجی، بازوی اهرمی کوچکتری دارند، باید نیروهای بزرگتری تولید کنند که این نیروها ساختارهای ستون فقرات را تحت تاثیر بارهای فشاری و برشی قرار می دهند. تحت این شرایط، احتمال آسیب ستون فقرات افزایش می یابد.
وحید صمدی، سعید طالبیان، غلامرضا علیایی، آزاده شادمهر، شهره جلائی، ابراهیم انتظاری، مهدی صادقی،
دوره 3، شماره 1 - ( 7-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: از کمربندها و حمایت کنندهها به طور رایجی به منظور پیشگیری از کمردرد و آسیبهای ستون فقرات استفاده میشود. علی رغم انجام مطالعات متعدد، هنوز شواهد کافی و توافق قطعی در مورد اثرات این حمایت کنندهها وجود ندارد. هدف از مطالعه حاضر تعیین تأثیر حمایت کنندههای کمری- خاجی بر الگوی کنترل حرکت در حین انجام حرکت ترکیبی تنه بود.
روش بررسی: برای انجام این پژوهش تعداد 30 مرد جوان سالم انتخاب شدند. پارامترهای زمانی کنترل حرکت (زمان پاسخ حرکتی، زمان عکس العمل، زمان پیش حرکت و زمان حرکت) و میزان فعالیت سه جفت از عضلات تنه در حین انجام حرکت ترکیبی تنه در برابر مقاومتهای حداقل و 50 درصد حداکثر قدرت ایزومتریک و در دو وضعیت با و بدون حمایت کننده محاسبه گردید.
یافته ها: هنگام بستن حمایت کننده، زمان پاسخ حرکتی در شرایط اعمال مقاومت حداقل به طور معنیداری کاهش یافت (004/0=P). استفاده از حمایت کننده باعث کاهش معنی دار زمان های عکس العمل و حرکت در دو شرایط اعمال مقاومت گردید (05/0>P). در میزان فعالیت عضلات تنه به دنبال بستن حمایت کننده، تغییر معنی داری حاصل نشد (05/0
نتیجه گیری: استفاده از حمایت کننده کمری- خاجی باعث سریعتر شدن واکنش فرد و کاهش تأخیر وی در شروع حرکت شد. اگرچه حمایت کننده تغییری در میزان فعالیت عضلات تنه ایجاد نکرد، اما کارآیی و آمادگی عضله ارکتور اسپاین را برای شروع حرکت مطلوب افزایش می داد.
سعید طالبیان مقدم، آزاده شادمهر،
دوره 3، شماره 3 - ( 12-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: بکارگیری عضلات در حرکات پیچیده در سه محور از رفتارهای عملی و متداول افراد می باشد. زمانبندی و پاسخ فرد بدنبال دستور حرکت نیاز به پردازش اطلاعات در سطوح بالای کنترل حرکت دارد. شناخت این الگوی رفتاری از جایگاه ویژهایی بر خوردار است. هدف از این پژوهش تعیین میزان زمان عکس العمل، زمان برنامه ریزی حرکتی و زمان شروع حرکت در افراد سالم با و بدون نیروی خارجی بود.
روش بررسی: تعداد 20 فرد سالم در این پژوهش شرکت کردند. در این تحقیق از دستگاه داینامومتر ایزواینرشیال استفاده شد . سه حرکت ترکیبی در سه صفحات ساژیتال، فرونتال و ترنسورس از وضعیت فلکشن، روتیشن و لترال فلکشن کامل به راست به وضعیت اکستنشن، روتیشن و لترال فلکشن به سمت مقابل بدون مقاومت و با مقاومت (25 و 50 درصد حداکثر فعالیت ارادی) بدنبال دستور حرکت انجام شد. زمان عکس العمل حرکتی ، زمان برنامه ریزی حرکتی، زمان شروع حرکت، زمان وقوع و دامنه حرکتی بروز حداکثر گشتاور مورد مطالعه قرار گرفتند.
یافته ها: به دنبال حرکات ترکیبی زمان عکس العمل و برنامه ریزی حرکتی با افزایش بار بیشتر شده و در این راستا حرکت لترال فلکشن نسبت به اکستنشن بیشترین تغییرات را دارد.(p<0.001) همچنین با افزایش نیرو زمان و درجه وقوع حداکثر گشتاور بویژه در حرکت اکستنشن تغییر کرده و افزایش مییابد.(p<0.001)
نتیجه گیری: زمان عکسالعمل و برنامه ریزی حرکتی در این سه محور تحت تاثیر حرکت اکستنشن است و حرکت لترال فلکشن بعد از آن بیشترین سهم را دارد. جزء روتیشن کمتر تاثیر گرفته و انجام حرکت بیشتر در صفحات ساژیتال و فرونتال اتفاق میافتد. همچنین افزایش نیرو سبب افزایش حداکثر گشتاور و جابجایی این گشتاور به سمت دامنههای میانی حرکتی و تاخیر آن میگردد.
سعید طالبیان مقدم، رویا ابوالفضلی، آزاده شادمهر، محمدرضا هادیان، غلامرضا علیایی، یاسمن جلیلیان،
دوره 4، شماره 1 - ( 3-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: اختلال در بلع یکی از مهمترین شکایات در افراد با ضایعات اعصاب مرکزی است. با توجه به مسن شدن جامعه به نظر میرسد درصد ضایعات مغزی نیز افزایش پیدا کند و افراد مبتلا به دیسفاژی نیز درصد بیشتری در این محدوده سنی را بخود اختصاص دهند. اغلب این بیماران دچار یک آسپیراسیون نهفته و مخفی هستند ارزیابی الکترومیوگرافی بلع میتواند به سمت شاخصهای بهبود و اثر بخشی درمان منجر شود. این تحقیق سعی دارد با ثبت الکترومیوگرافی سطحی در عمل بلع به الگوی فعالیت عضلانی و نحوی بکارگیری آن بپردازد.
روش بررسی: تعداد 20 فرد سالم در محدوده سنی 20 تا 50 سال و 10 فرد مبتلا به اختلال در بلع در این تحقیق شرکت کردند. ثبت سطحی فعالیت عضلات اوربیکولاریس اوریس، بوکسیناتور ، استرنوکلئیدوماستوئیددو طرف و عضلات میانی ناحیه حلق درحین سه حالت بلع مایع شامل آب، شربت و عسل به ترتیب انجام شد. میزان فعالیت، مدت زمان آن ، میانه طیف فرکانس و پهنای باند در عضلات فوق محاسبه شدند.
یافته ها: با افزایش غلظت شیرینی و چسبندگی محلول میزان فعالیت، مدت زمان، میانه و پهنای باند فرکانس و جزءغیر وابسته در افراد سالم برای همه عضلات افزایش یافت (05/0>p). این فرایند در بیماران همراه با افزایش بیشتر فعالیت عضلات در ناحیه دهان بود ولی مدت زمان بیشتری درناحیه حلق نشان دادند (05/0>p). مقایسه دو گروه نشان داد که بیماران دارای مدت زمان بیشتر بویژه در عضلات ناحیه حلق (05/0>p) و بر عکس کاهش فعالیت و شاخصهای فرکانس در مقایسه با افراد سالم هستند (05/0>p) .
نتیجه گیری: بیماران تمایل دارند بیشتر مایع را در محدوده دهانی نگهدارند و در حین بلع حلقی با محدودیت بیشتری همراه هستند. همچنین بیماران ممکن است دچار خستگی زودرس و عدم توانایی در حفظ موقعیت نگهداری مایع بخصوص در ناحیه حلق شوند و منجر به تغییر مسیر مایع به مجرای تنفسی گردد. لذا در بخش درمان و توصیههای توانبخشی تاکید بیشتری بر هماهنگی فعالیت عضلانی دهانی حلقی باید بشود و با الگوهای حرکتی درمانی این فرایند را ترمیم نمود.
رویا خان محمدی، سعید طالبیان، آزاده شادمهر، ابراهیم انتظاری،
دوره 5، شماره 2 - ( 9-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: اعتقاد معمول بر آن است که تغییر در فعالیت الکتریکی عضلات اسکاپولوتوراسیک و گلنوهومرال یک عامل مرتبط با سندروم گیرافتادگی شانه است لذا هدف مطالعه حاضر آن بود که فعالیت الکتریکی عضلات شانه را در افرادی با و بدون سندروم گیرافتادگی شانه تعیین و با یکدیگر مقایسه کند.
روش بررسی: در این مطالعه مورد شاهدی، 9 زن مبتلا به سندروم گیرافتادگی شانه و 13 زن سالم که از نظر سن، قد و وزن مطابقت داشتند بصورت تصادفی ساده و داوطلبانه شرکت کردند. ثبت الکترومیوگرافی سطحی عضلات سراتوس انتریور، پکتورالیس ماژور، تراپزیوس فوقانی، تراپزیوس تحتانی، دلتوئید خلفی و دلتوئید قدامی سمت غالب در حین الگوی حرکتی D
1ext و D
1flex انجام شد. میزان فعالیت عضلات مورد پردازش قرار گرفته و دو گروه با یکدیگر مقایسه شدند. ار روش غیرپارامتریک ((Mann-Whitney U ) 2 independent sample) برای تحلیل دادهها استفاده شد.
یافته ها: در هر دو الگوی حرکتی تمام عضلات گروه بیمار در مقایسه با گروه سالم افزایش فعالیت را نشان دادند. اما این افزایش در D
1ext برای عضلات دلتوئید قدامی ( p=0/04وp=0/003)، پکتورالیس ماژور p=0/02)وp=0/01)، عضله
سراتوس انتریور(p=0/01) و دلتوئید خلفی(p=0/01) و در D
1flex برای عضلات تراپزیوس تحتانی ( p=0/005وp=0/006) و پکتورالیس ماژور (p=0/01) از نظر آماری معنادار بود.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه حاکی از آن است که بیمارانی با علائم گیرافتادگی میزان فعالیت غیر طبیعی را در عضلات نشان می دهند. یافته ها این تئوری را که گیرافتادگی شانه ممکن است با تغییر در الگوی فعالیت عضلات اسکاپولوتوراسیک و گلنوهومرال مرتبط باشد را تصدیق می کند.
زینت آشناگر، آزاده شادمهر، محمدرضا هادیان، سعید طالبیان، شهره جلائی،
دوره 6، شماره 1 - ( 7-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: ویبراسیون کل بدن، بعنوان یک مدالیته جدید ورزشی باعث بهبود عملکرد عصبی عضلانی می گردد ولی تاکنون مطالعه ای که به بررسی اثرات آن بر زمان عکس العمل بعنوان شاخصی جهت بررسی عملکرد عضلات بویژه در اندام فوقانی بپردازد، وجود ندارد. لذا هدف این مطالعه بررسی اثرات آنی ویبراسیون کل بدن بر پارامترهای زمانی در عضلات اندام فوقانی است.
روش بررسی: 40 نفر خانم جوان سالم بطور تصادفی در دو گروه آزمون (ویبراسیون روشن) و کنترل (ویبراسیون خاموش) قرار گرفتند. در گروه آزمون، پارامترهای زمانی (زمان عکس العمل، پیش حرکت و حرکت) بوسیله الکترومیوگرافی، قبل و بعد از ویبراسیون( 5 ست 30 ثانیه ای با فرکانس 30 هرتز و دامنه 5 میلی متر) اندازه گیری شد. در گروه کنترل همین روند با ویبراسیون خاموش انجام گرفت.
یافته ها: ویبراسیون کل بدن تغییر معناداری در زمان عکس العمل ایجاد نکرد (253/0=P). زمان پیش حرکت تنها در عضله ترایسپس بعد از ویبراسیون نسبت به قبل از آن افزایش معناداری یافت (006/0= P). زمان حرکت عضله سراتوس قدامی نیز بین دوگروه ویبراسیون روشن و خاموش، تفاوت معناداری داشت (003/0= P).
نتیجه گیری: بنظر می رسد که اعمال یک جلسه ویبراسیون کل بدن باعث اثرات متفاوتی در عضلات اندام فوقانی می گردد و در نهایت تاثیر شاخصی بر زمان عکس العمل کلی ندارد.
شروین امیری، آزاده شادمهر، زینت آشناگر، شهره جلائی،
دوره 6، شماره 2 - ( 8-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: اندازه گیری زمان عکس العمل و مهارت پیش بینی در بسیاری از تمرینات درمانی و یا برنامههای ورزشی میتواند کمک کننده باشد. در هر نوع ورزش و فعالیتی که فرد نیازمند عکسالعمل سریع و صحیح جهت تصمیم گیری و اجرای یک حرکت مناسب باشد، ارتقاء مهارتهای پیشبینی و زمان عکسالعمل میتواند در بهبود کنترل حرکتی و استراتژیهای مربوط به حرکت و پردازش مرکزی موثر باشند. از این رو برنامهای که به راحتی و بدون نیاز به تخصصی خاص به اندازهگیری زمان عکسالعمل و مهارت پیش بینی بپردازد، مورد نیاز است. تاکنون سامانهای که بتواند متغیرهای فوق را به طور عینی اندازه گیری نماید، در کشور ساخته نشده است لذا هدف از این مطالعه، طراحی و ساخت سامانه مذکور بود.
روش بررسی: سامانه ای متشکل از نرم افزار کامپیوتری، لپ تاپ، صفحه نمایشگر و صفحه کلید طراحی گردید. نرم افزار سامانه از دو زیرسیستم برای اندازه گیری زمان عکس العمل و تخمین مهارت پیش بینی تشکیل شد.
یافتهها: با استفاده از این تجهیزات امکان انجام 6 آزمون تعیین زمان عکس العمل انتخابی دیداری، تعیین زمان عکس العمل انتخابی شنیداری، تعیین زمان عکس العمل انتخابی پیچیده دیداری و تعیین زمان عکس العمل انتخابی پیچیده شنیداری، تخمین مهارت پیش بینی با سرعت کم و تخمین مهارت پیش بینی با سرعت زیاد مهیا گردید. روایی ساختاری و روایی محتوایی سامانه در حد بسیار زیاد برآورد شد.
نتیجه گیری: سامانه حاضر می تواند در بسیاری از مراکز درمانی و ورزشی به آسانی مورد استفاده قرار گیرد و اطلاعات پایه ای در مورد استراتژیهای کنترل حرکتی در اختیار گذارد. همچنین با استفاده از این سامانه می توان در مورد اثر بخشی درمانهای مختلف بر متغیر های زمان عکس العمل و مهارت پیش بینی و نیز انتخاب بازیکنان ورزشی قضاوت صحیح تری نمود.
سیده مریم حجازی، آزاده شادمهر، غلامرضا علیایی، سعید طالبیان،
دوره 6، شماره 2 - ( 8-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: افراد معمولا از مدلهای مختلفی برای پرش ارتفاع استفاده می نمایند. به نظر می رسد هریک از انواع پرش می تواند اثرات متفاوتی بر پارامتر های بیومکانیکی بدن داشته باشد. این تحقیق اثر دو نوع پرش بر شاخص های عملکرد و نیز سفتی عمودی اندام تحتانی به عنوان پاسخ مکانیکی بدن به اغتشاشات حین پرش را مورد بررسی قرار داده است.
روش بررسی: سفتی عمودی اندام تحتانی و نیز شاخص های عملکرد شامل ارتفاع پرش، زمان پرش، زمان تماس و توان در 25 خانم جوان سالم حین انجام دو نوع پرش squat (Squat Jump: SJ)و countermovement (Counter Movement Jump: CMJ) بررسی گردید.
یافته ها: شاخص های سفتی عمودی اندام تحتانی (028/0=P) و ارتفاع پرش (039/0=P) به شکل معناداری در پرش CMJ بیشتر از SJ بود. نوع پرش بر متغیرهای زمان پرش (1/0=P). ، زمان تماس (7/0=P). و توان (3/0=P) تاثیر معناداری نگذاشت.
نتیجه گیری: پرش CMJ با افزایش تولید نیروی عضلانی، کار انجام شده و نیروی واکنشی زمین سبب بهبود در عملکرد پرش می گردد. افزایش میزان سفتی عمودی نیز از سویی با بهبود عملکرد و از سوی دیگر با افزایش احتمال آسیب همراه می باشد.
لیلا نوری، آزاده شادمهر، بهروز عطارباشی مقدم، نسترن قطبی،
دوره 6، شماره 3 - ( 9-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: تواناییهای ادراکی (زمان عکس العمل و مهارت پیش بینی) در عملکرد موفق اکثر فعالیت های روزانه ضروری هستند. قرار گرفتن در محیطهای کاملا داینامیک و غیرقابل پیش بینی ورزشی مانند والیبال شاید بتواند تغییراتی را در میزان این توانایی های ادراکی ورزشکاران در مقایسه با افراد غیرورزشکار ایجاد کند. لذا هدف ازاین مطالعه، مقایسه ی زمان عکس العمل و مهارت پیش بینی والیبالیست ها با افراد غیر ورزشکار بود.
روش بررسی: 11 نفر خانم والیبالیست و 11 نفر خانم غیرورزشکار در این مطالعه شرکت کردند. زمان عکس العمل انتخابی شنوایی، زمان عکس العمل انتخابی پیچیده ی شنوایی، زمان عکس العمل انتخابی بینایی، زمان عکس العمل انتخابی پیچیده ی بینایی، مهارت پیش بینی توپ با سرعت بالا، و مهارت پیش بینی توپ با سرعت پایین افراد با تست های کامپیوتری SART (Speed Anticipation Reaction Test) بررسی شد.
یافته ها: تفاوت آماری معناداری در تست های انتخابی شنوایی و انتخابی پیچیده ی شنوایی بین دو گروه وجود نداشت (05/0< P). والیبالیست ها در تست های انتخابی بینایی، انتخابی بینایی پیچیده، مهارت پیش بینی توپ با سرعت بالا، و مهارت پیش بینی توپ با سرعت پایین بهتر از زنان سالم غیرورزشکار عمل کردند (05/0P<).
نتیجه گیری: والیبالیست ها در طی تمرینات ورزشی دانش گسترده ای را در زمینه الگوهای مخصوص عصبی شناختی والیبال به دست می آورند و در شرایط مشابه ورزشی ( مانند تست های عصبی شناختی کامپیوتری) به خاطر استخراج کارآمد این دانش، توانایی های ادراکی بالاتری در مقایسه با افراد غیرورزشکار دارند.
امین کردی یوسفی نژاد، آزاده شادمهر، غلامرضا علیایی،
دوره 7، شماره 1 - ( 2-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: مبتلایان به دیابت تمایل چندانی به انجام ورزش ندارند. با توجه به شیوع بی حرکتی در این بیماران ویبراسیون عمومی بدن Whole Body Vibration (WBV) شاید بتواند جایگزین مناسبی برای ورزش باشد. از آنجا که اثرات این مداخله بر بیماران دیابتی بطور جامع مورد بررسی قرار نگرفته است هدف از انجام این مطالعه بررسی اثرات اعمال WBV بر پروفیل های خونی در مبتلایان به دیابت نوع دو می باشد.
روش بررسی: 20 بیمار مبتلا به دیابت نوع دو با کمک روش داده های همسان شده به دو گروه کنترل(10n=) و آزمون (10n=) تقسیم شدند. گروه آزمون تحت WBV با فرکانس 30 هرتز و آمپلی تود 5/2 میلی متر به مدت شش هفته و هفته ای دو بار قرار گرفتند. گروه کنترل در این مدت هیچ گونه مداخله ای دریافت ننمودند. فاکتورهای خونی قبل و بعد از درمان در دو گروه بررسی شدند.
یافته ها: میزان قند خون ناشتا و هموگلبین گلیکولیزه در گروه درمان نسبت به کنترل کاهش یافت هرچند این تفاوت از لحاظ آماری بین دو گروه معنی دار نشد(44/0P=). بین پروفیل های کلسترول, HDL, LDL وتری گلیسرید (TG) هیچ گونه تفاوت معنی دار آماری قبل و بعد از درمان در دو گروه مشاهده نشد.
نتیجه گیری: شاید اعمال WBV با پارامترهای مذکور بتواند در کاهش قند ناشتا و هموگلبین گلیکولیزه مبتلایان به دیابت نوع دو موثر باشد. از جمله علل این تغییرات می توان به افزایش پروتیین انتقال دهنده گلوکز در سلول ها اشاره کرد.
محمدحسن آذرسا، آزاده شادمهر، نادر معروفی، حسین باقری، شهره جلائی، سیدمحسن میر،
دوره 8، شماره 3 - ( 4-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: ثبات و کنترل عصبی عضلانی عضلات اسکاپولا، عوامل مهمی در عملکرد شانه حین فعالیت های دینامیک می باشند. الگوی سه بعدی حرکت یکپارچه بین مفاصل گلنوهومرال واسکاپولوتوراسیک به عنوان ریتم اسکاپولوهومرال شناخته می شود.درگیرشدن بیشترعضلات روتاتورکاف و اسکاپولا سبب فراخوانی بیشتر واحدهای حرکتی می گردد،بنابراین شاید بتوان بااعمال بار به عضلات اسکاپولا،ارزیابی دقیق تر وجامع تری ازنقش عضلات دروضعیت اسکاپولا داشت.
روش بررسی : ٣٠ نفر بسکتبالیست مذکر۲۰تا۴۰سال برای انجام آزمون اصلاح شده لغزش خارجی اسکاپولا فراخوانده شدند. فاصله خطی بین زاویه تحتانی اسکاپولا و زایده خاری T7-8 در وضعیت های اسکاپشن ۹۰ درجه بدون اعمال بار و با اعمال بار ١ کیلوگرمی توسط ۲ آزمونگر در یک جلسه با کالیپر اندازه گیری شد.یکی از آزمونگران یک هفته بعد آزمون را تکرار نمود.
یافته ها: مقادیر Intra-class Correlation Coefficient (ICC) اینتر و اینتراریتر برای اسکاپشن ۹۰ درجه بدون اعمال بار به ترتیب ۷۳/٠ و ٨٢/٠ وبرای وضعیت اعمال بار ١ کیلوگرمی به ترتیب ٥٤/٠ و ٨٦/٠ بود. میزان Standard Error of Measurement (SEM) در اندازه گیری های اینتر و اینتراریتر برای اسکاپشن ۹۰ درجه بدون اعمال بار به ترتیب ٨٣/٠و ۵۹/٠ سانتیمتر و برای وضعیت اعمال بار ١ کیلوگرمی به ترتیب ۹۷/٠ و ۴۵/٠ سانتیمتر بود.
نتیجه گیری: اعمال بار ١ کیلوگرمی در اسکاپشن، بهبود قابل توجهی در تکرارپذیری آزمون ایجاد ننمود که نشان می دهد میزان این بار، برای فعال کردن عضلات در این ورزشکاران مناسب نمی باشد.
کلید واژه ها : اسکاپشن با بارگذاری، آزمون لغزش خارجی اسکاپولا ، ورزشکاران ، تکرارپذیری.
مریم ابراهیمی، آزاده شادمهر، غلامرضا علیایی، اسماعیل ابراهیمی، جواد صراف زاده،
دوره 8، شماره 4 - ( 7-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: انحناهای ستون فقرات به ویژه قوس کمری، نقش مهمی در حفظ یک پوسچر ایستاده مناسب ایفا میکند و همچنین امکان جذب کارآمد بارهای اعمال شده بر ستون فقرات و افزایش کارایی عضلات ستون مهرهای را سبب میشود. برخی محققین چنین استدلال کردهاند که پوسچرهای افراطی کمر که "هایپولوردوز" و "هایپرلوردوز" خوانده میشوند، نشان دهنده تغییر فعالیت عضلانی و الگوهای استرس میباشند به نحویکه تحمل فعالیتهای خاص روزانه را در این افراد کاهش میدهد.با وجود اهمیت کنترل نوروماسکولار در هماهنگی و حفاظت ستون مهرهای، اطلاعات کمی در زمینه اینکه انحناهای پشتی و کمری چگونه فعالیت عضلانی را در پوسچرهای غیرطبیعی تحت تأثیر قرار میدهد، موجود است. به این دلیل ما در این مطالعه سعی کردیم رفتار الکترومایوگرافی عضلات تنه در افراد با پوسچر هایپرلوردوز و افراد با پوسچر نرمال را مورد مقایسه قرار داده و به این پرسش پاسخ دهیم که آیا این پوسچر غیر طبیعی بر رفتار عضلات ناحیه تأثیرگذار است یا خیر؟
روش بررسی: 12 فرد با پوسچر هایپرلوردوتیک و 11 فرد با پوسچر نرمال کمری تحت بررسی رفتار الکترومایوگرافی عضلات راست شکمی، مایل داخلی، مایل خارجی و ارکتور اسپاین کمری حین فعالیت حفظ ممتد باری معادل 7 درصد وزن بدن در حالت ایستاده راحت قرار گرفتند.
یافتهها: از نظر آماری تفاوت معناداری در درصد تغییر متغیر MF(Median Frequency) عضلات تنه بین دو گروه مشاهده نشد (05/0 < P ) . درصد تغییر RMS(Root Mean Square) عضلات ارکتوراسپاین و مایل داخلی در سه بازه زمانی، بین دو گروه اختلاف معناداری نشان داد (05/0 < P ) . درصد تغییر RMS عضله راست شکمی بین دو گروه تفاوت معناداری نداشت (05/0 < P ). در عضله مایل خارجی، درصد تغییر RMS در بازه های زمانی اول و سوم تفاوت معنادار بین دو گروه نشان داد (05/0 > P ) .
نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده، میتوان گفت که افزایش قوس کمری، به طور معناداری باعث تغییر در سطح فعالیت عضلات تنه در افراد دارای پوسچر هایپرلوردوتیک نسبت به گروه نرمال شده است. بنابراین استفاده از تمرینات اصلاح پوسچر در برنامه درمانی چنین افرادی ضروری به نظر میرسد. همچنین توصیه میشود مطالعه مشابه دیگری نیز در فعالیتهای عملکردی دینامیک صورت گیرد تا اطلاعات جامعتری از اثر اختلالات پوسچرال بر رفتار الکترومایوگرافی عضلات تنه فراهم گردد.
کلید واژهها: الکترومایوگرافی، هایپرلوردوز، پوسچر، حفظ ممتد بار
خدیجه اوتادی، سعید طالبیان، محمدرضا هادیان، آزاده شادمهر، نورالدین نخستین انصاری، سعید امام دوست، شیوا موسوی،
دوره 9، شماره 2 - ( 2-1394 )
چکیده
زمینه و هدف : پارامترهای استخراج شده از مرکز فشار در بیماران مبتلا به درد میوفاشیال گردنی از شاخصهای مناسب ارزیابی تعادل در توانبخشی این بیماران است. بدین منظور اطمینان از تکرارپذیری این پارامترها بسیار ارزشمند است. این مطالعه میزان تکرار پذیری برخی پارامترهای مرکز فشار در بیماران مبتلا به درد میوفاشیال گردنی را در وضعیتهای مختلف ارزیابی می کند .
روش بررسی: در این مطالعه که از نوع آزمون- بازآزمون است تعداد 20 بیمار مبتلا به دردهای میوفاشیال گردنی در 3 وضعیت چشمان باز و بسته روی صفحه نیرو و چشمان باز روی فوم در وضعیت ایستاده روی 2 پا و یک پا به مدت 30 ثانیه مورد آزمون قرار گرفتند. تغییرات جابجایی مرکز فشار در دو محور داخلی- خارجی و قدامی- خلفی و متوسط سرعت و سطح جابجایی در 3 تکرار با فاصله 30 دقیقه محاسبه و ارزیابی شدند.
یافته ها: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که پارامتر متوسط سرعت نوسانات بیشترین تکرار پذیری( 98/0) و بقیه پارامترها در شرایط مختلف میزان تکرار پذیری متفاوتی داشتند.
نتیجه گیری: پارامتر میانگین سرعت حاصل از نوسانات مرکز فشار در بیماران مبتلا به دردهای میوفاشیال گردنی بین جلسات آزمایشی دارای تکرار پذیری بالایی می باشد و می توان از آن برای ارزیابی این بیماران استفاده کرد.
کلیدواژه ها: تکرار پذیری، درد میوفاشیال گردن، مرکز فشار، صفحه نیرو