[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: تماس با ما :: جستجو ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
بانک‌ها و نمایه‌نامه‌ها::
برای نویسندگان::
برای داوران::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
نظرسنجی
نظر شما در مورد قالب جدید پایگاه چیست؟
ضعیف
متوسط
خوب
عالی
   
..
Google Scholar Metrics

Citation Indices from GS

AllSince 2019
Citations891303
h-index189
i10-index318
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
8 نتیجه برای صدیق

آزاده شادمهر، محمد رضا هادیان، صدیقه السادات نعیمی، شهره جلایی، اکرم مختاری،
دوره 1، شماره 2 - ( 4-1386 )
چکیده

هدف:  جهت افزایش انعطاف پذیری عضلات از تکنیکهای مختلف استرچ استفاده می شود. یکی از این روشها تکنیکهای انرژی عضلانی می باشند ولی گزارشات متفاوتی در مورد نحوه اجرا و نتایج حاصل از کاربرد این تکنیکها وجود دارد. هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر یکی از انواع تکنیکهای انرژی عضلانی با قدرت انقباض وزمان Hold معین در افزایش طول عضلات همسترینگ کوتاه شده در مقایسه با گروه کنترل می باشد.

روش اجرا: 30 زن 20 تا 25 ساله که دچار کوتاهی همسترینگ بودند به طور تصادفی به دو گروه آزمون (15=n) و کنترل (15=n) تقسیم شدند. برای گروه آزمون طی 4 هفته در هرجلسه 3  بارتکنیک انرژی عضلانی با 50% قدرت ماکزیمم ایزومتریک ارادی و با زمان Hold 10 ثانیه اجرا شد. گروه کنترل هیچ درمانی دریافت نکرد. اندازه دامنه اکستنشن زانو در تست Passive knee extension قبل و بعد از هرجلسه درمان در گروه آزمون و در ابتدا و خاتمه زمان معادل 10 جلسه در گروه کنترل اندازه گیری شد.

نتایج: آزمون t زوجی نشان داد که تکنیک انرژی عضلانی توانسته است تغییرات معناداری در دامنهاکستنشن زانو ایجاد نماید. (001/0(P< . در حالیکه درگروه کنترل تغییرات معناداری مشاهده نشد(001/0(P< . مقایسه دو گروه نیز موید اثر بخشی تکنیک انرژی عضلانی در مقایسه با گروه کنترل بود (001/0(P< .

نتیجه گیری: یافته ها ی این مطالعه نشان داد تکنیک انرژی عضلانی با مشخصات فوق می تواند در افزایش طول عضلات همسترینگ موثر باشد.


علیرضا بذر افشان، فرشاد اخوتیان، صدیقه سادات نعیمی، اصغر سلطانی، خسرو خادمی کلانتری، مهری قربانی، رضا لشگری، نعمت اله محرابی، حسین باقری،
دوره 4، شماره 1 - ( 3-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از این مطالعه بررسی نقش گیرنده­های نوک انگشت بر روی میزان فعالیت الکترومیوگرافیک سطحی عضلات پاسچرال ساق با در نظر گرفتن نقش لمس سبک، حس بینائی و فعالیت دوگانه در کسب تعادل بود.

روش بررسی: 30 نفر ( 12 مرد و 18 زن)، فرد راست دست که در شرایط سلامت، بدون هیچگونه سابقه بیماری عصبی، اسکلتی، عضلانی، قرار داشتند در این مطالعه شرکت نمودند. افراد در وضعیت صاف بگونه ای می­ایستادند که پای چپ در راستای پای راست و جلوی آن قرار می­گرفت (وضعیت تاندم). یک عدد حس گر با دقت بالا در سمت راست آنها در امتداد تروکانتر بزرگ استخوان ران قرار داده می شد تا نمونه ها به میزان کمتر از 50 گرم نیرو بر آن فشار وارد نمایند. همچنین فعالیت الکترومیوگرافیک سطحی سه عضله تیبیالیس قدامی، پرونئوس لانگوس و سولئوس هر دو اندام تحتانی توسط دستگاه بیومتریکس ثبت می گردید. آزمونها در 4 وضعیت ایستادن بدون لمس سبک و بدون شمارش، بدون لمس سبک و با شمارش،  لمس سبک  و بدون شمارش، لمس سبک و با شمارش و هر کدام از حالات فوق نیز در دو حالت چشمان باز و بسته، انجام می شد.

یافته­ ها: یافته ها نشان دادند که لمس سبک، خصوصاَ زمانیکه چشمان افراد باز می باشد، موجب کاهش فعالیت الکترومیوگرافیک سطحی عضلات پاسچرال ساق می گردد. در شرایط بدون لمس و با چشمان بسته نیز سطح فعالیت الکترومیوگرافیک این عضلات، در بیشترین حالت قرار گرفت.

نتیجه گیری: بر اساس نتایج حاصله، به نظر می رسد که با فعال شدن سیستمهای پیچیده عصبی متعاقب تحریک گیرنده های حسی پوست، عضلات پاسچرال به شکل هماهنگ تحت فرمان سیستم عصبی مرکزی وارد عمل می شوند. لذا ثبات کلی بدن در جهت حفظ تعادل، افزایش یافته و در نهایت فشار وارده بر عضلات پاسچرال ساق، کاهش می یابد. در نتیجه از فعالیت الکترومیوگرافیک سطحی عضلات ساق در شرایط لمس سبک، کاسته می شود.


سمیه محمودی اقدم، خسرو خادمی کلانتری، علیرضا اکبرزاده باغبان، مهدی رضایی، عباس رحیمی، صدیقه سادات نعیمی،
دوره 7، شماره 3 - ( 6-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: استئوآرتریت شایع ترین بیماری مفصلی بزرگسالان سرتاسر جهان است و سهم زیادی در ایجاد ناتوانی در سالمندان دارد. بیماران مبتلا به استئوآرتریت پیشرفته زانو معمولا از درد و ناتوانی شدید عملکردی شکایت دارند. در این بیماران درمان های محافظه کارانه اغلب با نتایج ضعیفی در کاهش درد و بهبود عملکرد همراه می باشد. در این پژوهش، اثرات کشش مکانیکی مفصلی بر میزان درد، تورم، دامنه حرکتی و توانایی عملکردی بیماران مبتلا به استئوآرتریت پیشرفته زانو مورد بررسی قرار گرفته است.

روش بررسی: در این کارآزمایی بالینی، 40 بیمار زن مبتلا به استئوآرتریت درجه 3و 4 کلگرن و لارنس بطور تصادفی در دو گروه درمان رایج فیزیوتراپی با و بدون اعمال کشش مفصلی انتخاب و تحت درمان قرار گرفتند. ظرفیت عملکردی و درد به ترتیب بوسیله آزمون مسافت راه رفتن شش دقیقه ای و Visual Analog Scale مورد ارزیابی قرار گرفت. از گونیامتر برای اندازه گیری دامنه حرکتی استفاده شد. ادم زانو نیز به وسیله متر نواری اندازه گیری شد.

یافته‌ها: درمان رایج همراه با اعمال کشش نسبت به درمان رایج فیزیوتراپی به طور معنی داری سبب کاهش بیشتر درد(01/0>P) وافزایش بیشتر توانایی عملکردی بیماران (05/0>p) گردید.

نتیجه گیری: درمان رایج همراه با اعمال کشش اثرات بهتری نسبت به درمان رایج فیزیوتراپی دارد.


نرجس سلطانی، عباس رحیمی، صدیقه السادات نعیمی ، خسرو خادمی کلانتری، حسن سعیدی،
دوره 8، شماره 4 - ( 7-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: مروری بر مقالات حاکی از تغییر میزان مولفه عمودی نیروی عکس العمل زمین در زانوهای دچار پارگی رباط صلیبی قدامی می باشد ولی نحوه دقیق آن در زانوهای این افراد مشخص نمی باشد. مطالعه حاضر با هدف بررسی مقایسه ای میزان این نیرو در زانوی دچار پارگی کامل رباط صلیبی قدامی و زانوی بظاهر سالم این افراد از هر دو نوع کوپر و غیر کوپر و مقایسه آنها با افراد نرمال می باشد.

روش بررسی : در این مطالعه نیمه تجربی، 16 بیمار دچار پارگی کامل و یکطرفه رباط صلیبی قدامی (8 نفر کوپر و 8 نفر غیر کوپر) و نیز 16 فرد سالم (8 نفر همگن با کوپر ها و 8 نفر همگن با غیر کوپر ها) بعنوان گروه کنترل تحت مطالعه قرار گرفتند. کلیه نمونه ها با پای برهنه و با سرعت دلخواه و در یک مسیر 6 متری از روی صفحه دستگاه پدوباروگراف مدل زیریس عبور کردند. نمونه ها طوری عبور کردند که یکبار پای سالم و دفعه دیگر پای صدمه دیده روی صفحه پدوباروگراف قرار گیرد. افراد سالم نیز طوری عبور کردند که پای همگن شده با پای نمونه ها بر روی صفحه دستگاه قرار گیرد. تستها آنقدر تکرار شد تا از هر نمونه 5 تست صحیح بدست آید. معیارهای مورد بررسی در این مطالعه شامل حداکثر نیروی F1Z, F2Z, F3Z در مولفه عمودی نیروی عکس العمل زمین و نیز زمان طی شده تا این اجزاء و نیز کل زمان استانس پای مورد تست بود.

یافته ها : نتایج تحقیق حاکی از کاهش معنی دار جزء F1 مولفه عمودی نیروی عکس العمل زمین فقط در افراد غیرکوپر بود. (008/0= P ) در مورد زمان رسیدن به حداکثر اجزاء مولفه عمودی زمین، هیچ تفاوتی بین افراد سالم و بیمار و نیز بین پاهای دچار پارگی رباط و پاهای بظاهر سالم دیده نشد (05/0 < P ) ولی زمان استانس در افراد غیر کوپر بطور معنی داری نسبت به افراد کوپر افزایش داشت (005/0= P ).

نتیجه گیری: کاهش جزء نیروی F1Z در مولفه عمودی عکس العمل زمین که در اولین مرحله از تماس پا با زمین رخ می دهد بهمراه افزایش زمان استانس

آنهم فقط در افراد غیرکوپر حاکی از عدم اتخاذ استراتژی مناسب این بیماران برای تحمل فشار زیاد در مرحله ابتدای راه رفتن و تحمل وزن می باشد. در حالیکه افراد کوپر با اتخاذ استراتژیهای دیگری توانستند خود را با نیروی مرحله ابتدای راه رفتن تطبیق داده و تقزیباٌ شبیه افراد نرمال تحمل وزن نمایند.

کلید واژه ها : مولفه عمودی نیروی عکس العمل زمین، زمان رسیدن به مولفه های نیروی عمودی عکس العمل زمین، ، افراد کوپر و غیر کوپر دچار پارگی رباط صلیبی قدامی، سیستم پدوباروگراف


مرتضی احمدی، گیتی ترکمان، صدیقه کهریزی، مژده قبائی،
دوره 8، شماره 4 - ( 7-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: با وجود استفاده گسترده از ویبراسیون کل بدن ( Whole Body Vibration )بویژه در سالهای اخیر، مکانیسم نوروفیزیولوژیک درگیر در آن بخوبی درک نشده است و نتایج مطالعات انجام شده در رابطه با اثرات تسهیلی و یا مهاری آن متفاوت است. هدف این مطالعه مقایسه اثر آنی (یک جلسه­ای) و کوتاه مدت (12جلسه ای)ویبراسیون کل بدن برتحریک پذیری موتورنورونهای نخاع در مردان جوان سالم بود.

روش بررسی: 10مرد جوان سالم غیر ورزشکار (با میانگین سنی 23/2 ± 1/26) داوطلبانه در این مطالعه شرکت کردند. افراد در جلسات شم در وضعیت نیمه اسکوات روی ویبراسیون خاموش ایستادند و سپس با فاصله دو هفته­ای تمرین ویبراسیون در همان وضعیت نیمه اسکوات با فرکانس 30 هرتز و دامنه 3 میلی­متر در وضعیت روشن دستگاه انجام شد. جلسات تمرین (شم و ویبراسیون) 12 جلسه (3جلسه در هفته) و هر جلسه شامل 4 ست 1 دقیقه­ای بود که هر هفته 1ست به برنامه تمرینی اضافه شد. منحنی فراخوانی رفلکس H عضله سولئوس قبل و بعد از جلسه اول و دوازدهم در هر دو برنامه تمرینی شم و ویبراسیون ثبت شد. پارامترهای مورد بررسی، شیب صعودی منحنی فراخوانی، دامنه و شدت تحریک آستانه و قله،دامنه موج M در حضور H و نسبت Hmax/Mmax بود.

یافته­ها: اثر آنی ویبراسیون در جلسه دوازدهم، سبب کاهش معنی­دار دامنه آستانه رفلکس و افزایش معنی­دار شدت لازم برای ثبت دامنه قله شد (05/0 P= ). تمرین کوتاه مدت ویبراسیون، سبب کاهش معنی­دار شدت لازم برای ثبت آستانه منحنی فراخوانی سولئوس شد (01/0 P= ).

نتیجه­گیری: نتایج نشان دهنده اثر مهاری تمرین آنی ویبراسیون کل بدن روی تحریک پذیری موتورنورونهای نخاع است. به نظر می­رسد تمرین کوتاه مدت ویبراسیون در تسهیل منحنی فراخوانی موثر است و یا سبب افزایش حساسیت دوکهای عضلانی شده است.

کلید واژه­ها: ویبراسیون کل بدن، منحنی فراخوانی رفلکس H ، عضله سولئوس، تمرین کوتاه مدت


مریم حسینی، صدیقه سادات میرباقری، محمود بهرامی زاده، مهدی رصافیانی، رسول ترکمن،
دوره 9، شماره 2 - ( 2-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: کودکان فلج مغزی اغلب اختلالاتی را در حرکت و پاسچر نشان می دهند. هدف از این مطالعه بررسی اثر ارتوز داینامیکی نئوپرنی جدید، بر تعادل در کودکان فلج مغزی می باشد.

روش بررسی: پنج کودک فلج مغزی اسپاستیک دای پلژی با میانگین سنی 78/3 ± 6/9سال و میانگین وزن 89/13 ± 39/29 کیلوگرم وارد مطالعه شدند. میزان زاویه اکستنشن زانو با استفاده از الکتروگونیامتر، پارامترهای جابجایی مرکز فشار Center of pressure :COP با استفاده از دستگاه صفحه نیرو کیسلر مدل (9286 BA, Kistler- Switzerland ) و تعادل عملکردی کودکان فلج مغزی با استفاده از تست برگ قبل و بعد از 6 هفته پوشیدن ارتوز نئوپرنی، مورد ارزیابی قرار گرفتند. جهت مقایسه داده ها قبل و بعد از 6 هفته از آزمون ویلکاکسون استفاده گردید.

یافته ­ ها: در مقایسه میزان زاویه اکستنشن زانوی راست قبل و بعد از پوشیدن ارتوز نئوپرنی، اختلاف معناداری مشاهده شد ) 03/0= (P . اما در میزان زاویه اکستنشن زانوی چپ اختلاف معناداری مشاهده نگردید (7/0 (P= . نتایج مطالعه در بررسی پارامترهای جابه جایی مرکز فشار، هیچ اختلاف معناداری را در پارامترها نشان نداد. اما تعادل عملکردی کودکان فلج مغزی با استفاده از ارتوز نئوپرنی بهبودی معناداری را نشان داد.

نتیجه گیری: ارتوز جدید نئوپرنی می تواند در اصلاح راستای بیومکانیکی زانو و همچنین بهبود تعادل عملکردی موثر باشد.

کلیدواژها: فلج مغزی، ارتوزهای داینامیک لیکرا، کنترل پاسچر


آمنه یگانه لاری، فرشاد اخوتیان، صدیقه السادات نعیمی، علیرضا اکبرزاده باغبان،
دوره 9، شماره 5 - ( ویژه نامه شماره یک فصل زمستان 1394 )
چکیده

زمینه و هدف:  علت اصلی سندرم درد میوفاشیال نقاط ماشه­ای می­باشد. هدف این مطالعه، مقایسه تکنیک دستی انرژی عضلانی با سوزن خشک روی نقطه ماشه­ای پنهان عضله تراپز فوقانی می­باشد.

روش بررسی: 40 بیمارخانم با تشخیص نقطه ماشه ای پنهان در عضله تراپز فوقانی پس از مطابقت دادن معیار ورود و خروج به طور تصادفی در 2 گروه مساوی تکنیک دستی انرژی عضلانی یا سوزن خشک قرار گرفتند. هر بیمار یک مرتبه درمان روی عضله تراپز فوقانی دریافت کرد که میزان عددی درد Visual Analoge Scale: VAS ، آستانه درد Pain pressure threshold :PPT و دامنه فعال خم طرفی گردن Range Of Motion: ROM  به سمت مقابل قبل درمان و 48 ساعت بعد درمان اندازه­گیری شد.

یافته­ها: دو تکنیک استفاده شده در این مطالعه در درمان نقطه ماشه­ای پنهان عضله تراپز فوقانی موثر بودند (001/0P<) ، اما تفاوت معناداری بین دو گروه از نظر متغیرهای فوق مشاهده نشد. (05/0P>)

نتیجه­گیری: این مطالعه ثابت کرد تکنیک دستی انرژی عضلانی به اندازه سوزن خشک در بهبود VAS، PPTو ROM افراد دچار نقطه ماشه­ای پنهان عضله تراپز فوقانی موثر هست. اما از آنجاییکه تکنیک دستی انرژی عضلانی روش ایمن و غیر تهاجمی است در صورت انتخاب درمان با یکی از این دو تکنیک درمان دستی پیشنهاد می­شود.

کلید واژ ه­ها­: سوزن خشک، تکنیک دستی انرژی عضلانی، نقاط ماشه­ای


یاشار کچیلی، علی اشرف جمشیدی، محمدعلی سنجری، نادر معروفی، حسین باقری، آرزو صدیق، پریا جمشیدیان،
دوره 9، شماره 6 - ( یژه نامه شماره دو فصل زمستان 1394 )
چکیده

آسیب رباط صلیبی قدامی یکی از شایع ترین آسیب های اسکلتی-عضلانی است و سالانه تعداد زیادی از آن ها تحت عمل جراحی بازسازی قرار می گیرند. هدف از انجام این مطالعه مقایسه­روش بررسی:±± و آزمون پرش متقاطع استفاده شد. برای مقایسه بین دو گروه از آزمون تی مستقل استفاده شد.

فعالیت پیش خوراند در عضلات سِمی تندینوسوس (041/0 (P=) در گروه جراحی شده به طور معناداری بیشتر بود. فعالیت پس خوراند عضله ی واستوس مدیالیس نیز در گروه جراحی شده به طور معناداری کمتر بود. (03/0P=ی پرسشنامه­ و آزمون عملکردی بالاتری داشتند. (005/0P<نتیجه­گیری:کلید واژه­ها:<span lang="FA" style="font-family:;" roman";"="" new="" "times="" roman";="" mitra";="" b="" fa;=""> بازسازی رباط صلیبی قدامی، الکترومیوگرافی، کنترل عصبی عضلانی



صفحه 1 از 1     

فصلنامه توانبخشی نوین Journal of Modern Rehabilitation
Persian site map - English site map - Created in 0.09 seconds with 35 queries by YEKTAWEB 4657