[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: تماس با ما :: جستجو ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
بانک‌ها و نمایه‌نامه‌ها::
برای نویسندگان::
برای داوران::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
نظرسنجی
نظر شما در مورد قالب جدید پایگاه چیست؟
ضعیف
متوسط
خوب
عالی
   
..
Google Scholar Metrics

Citation Indices from GS

AllSince 2019
Citations891303
h-index189
i10-index318
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
6 نتیجه برای صنوبری

زهرا فخاری، مریم صنوبری، شهره جلایی،
دوره 1، شماره 2 - ( 4-1386 )
چکیده

زمینه و هدف: عضله همسترینگ عضله ای است دو مفصلی که از یک سر به لگن و از سر دیگر به زانو اتصال می یابد، لذا کوتاهی این عضله بر روی مفاصل بالایی و پایینی تأثیر می گذارد. با توجه به شیوع کوتاهی این عضله اندازه گیری صحیح طول آن مهم می باشد. تستهای مختلفی جهت سنجش طول عضله همسترینگ وجود دارد. در تست SLR)) Straight Leg Raise به دلیل تأثیر وضعیت لگن روی زاویه SLR احتمال خطا در اندازه- گیری وجود دارد ولی در تست ((PKE Passive Knee Extension به دلیل وضعیت فلکسیون 90 درجه مفصل هیپ در هنگام انجام تست، موقعیت لگن تثبیت شده و این عامل خطا عملاً حذف می گردد. در این مطالعه ارتباط بین دو تست فوق مورد بررسی قرار گرفته است. در صورت وجود ارتباط بین دو تست می توان از تست PKE که ساده تر و با خطای کمتر است به جای SLR برای سنجش طول همسترینگ استفاده کرد .

روش بررسی: در این مطالعه دو تست SLR و  PKE در 3308  نفر از دختران مهدهای کودک و مدارس ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان مناطق 3 و 20 آموزش پرورش تهران در محدوده سنی 17-3 سال در هر دو اندام راست و چپ انجام شد. و زاویه SLRدر تست SLR، و زاویه پوپلیته (میزان فلکسیون زانو) در تست PKE با استفاده از گونیامتر اندازه گیری شد.

یافته ها:  همبستگی معناداری بین دو تست SLR و PKE  در دختران 3 تا 17 سال در دو منطقه 3 و 20 تهران مشاهده شد. طبق آزمون کای دو، اختلاف دو زاویه  SLR و پوپلیته آل در سمت راست و چپ معنا دار بود.

نتیجه گیری: نتایج به دست آمده نشان دهنده ارتباط بین دو تست در تمام سنین مورد بررسی و در هر دو پای راست وچپ است. هر دو تست می تواند کوتاهی عضله همسترینگ را  نشان دهد، اما تست PKE با توجه به مزایایی که در مراحل انجام آن وجود دارد می تواند به عنوان یک جایگزین مناسب برای SLR مطرح باشد.


زهرا فخاری، مریم صنوبری، شهره جلائی،
دوره 2، شماره 1 - ( 1-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: با در نظر گرفتن اتصالات عضلات همسترینگ وکاف و ارتباطات بیومکانیکی زانو و مچ، تاثیر متقابل آنها بر عملکرد یکدیگر امری اجتناب­ناپذیر است. علی­رغم شایع بودن کوتاهی این عضلات اطلاعات آماری در ارتباط با کوتاهی همزمان آنها در ایران وجود ندارد ، بررسی شیوع این کوتاهی ها به منظور پیشگیری از عوارض ثانویه ناشی از آن به خصوص درگروه های سنی 3 تا 17 سال ضروری به نظر می­رسد. علاوه بر پیشگیری، توجه به همزمانی این کوتاهی­ها می­تواند در تشخیص و درمان اختلالات عضلانی اسکلتی تاثیر گذار باشد.

روش بررسی: این مطالعه بر روی 3308 دختر سالم در محدوده سنی 17-3 سال صورت گرفت. طول عضله کاف (با تعیین زاویه دورسی فلکشن مچ پا) و همسترینگ (با استفاده از اندازه­گیری زاویه فلکشن هیپ با زانوی صاف یا  SLR) در سمت راست و چپ مورد بررسی قرارگرفتند .

یافته­ ها:  نتایج به دست آمده نشان داد که در مجموع، میزان شیوع کوتاهی همزمان عضلات کاف و همسترینگ در دختران 17-3 سال در پای راست20%  و در پای چپ 25% بود. شیوع همزمان این کوتاهی­ها در منطقه 20 در مقایسه با منطقه 3 بیشتر بود و به تفکیک مقاطع در دوره راهنمایی بیشترین شیوع (6/31%) دیده شد. در کل کوتاهی در سمت چپ شایعتر بود.

نتیجه گیری: نتایج به دست آمده نشان دهنده این است که کوتاهی همزمان این دو عضله نسبتا شایع بوده و در  صورت وجود کوتاهی در یکی از عضلات فوق به احتمال وجود کوتاهی در عضله دیگر باید توجه داشت


نسرین ناصری، زهرا فخاری، مریم صنوبری، شهره جلائی، محبوبه بانژاد،
دوره 3، شماره 3 - ( 12-1388 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از این مطالعه بررسی ارتباط تیلت لگن و قوس کمری با سفتی و قدرت عضلانی، BMI و سن در وضعیت ایستاده بود.

روش بررسی: 75 زن سالم  70-20 ساله با میانگین (انحراف معیار) 66/40 (69/13)، در این مطالعه شرکت کردند. تیلت لگن با تیلت سنج (Pelvic inclinometer)، قوس کمری با خط کش منعطف(flexible ruler) ،کوتاهی عضلات ارکتوراسپینه، ایلیوپسواس، رکتوس فموریس، همسترینگ، تنسورفاسیالاتا، ایلیوتیبیال باند و گاستروکنمیوس به ترتیب با تستهای Schober، Thomas، Ely،90-90  SLR، Ober با زانوی خم و باز و دورسی فلکسیون غیر فعال مچ پا ارزیابی شد.  برای تعیین قدرت عضلات رکتوس ابدومینیس، ترنسورسوس ابدومینیس، اوبلیکوس های چپ و راست، گلوتئوس ماگزیموس و مدیوس و کوادریسپس از تستهای دستی عضلانی استفاده شد.

یافته­ ها: بین تیلت لگن و قوس کمری و همچنین بین هر یک از این متغیر ها با قدرت عضلات تست شده، BMI و سن ارتباط ضعیف یا کم وجود داشت. سفتی و قدرت عضلانی تاثیر معنی دار بر تیلت لگن و قوس کمری نداشت.

نتیجه گیری:  نتایج این مطالعه نشان داد که متغیرهای بررسی شده شامل: تیلت لگن، قوس کمری، سفتی و قدرت عضلانی، BMI و سن ارتباط ضعیف یا کمی با یکدیگر دارند. جهت بررسی این ارتباط، مطالعات بیشتری باید صورت گیرد.    


نسرین ناصری، زهرا فخاری، مریم صنوبری، گلناز صدریا،
دوره 6، شماره 2 - ( 8-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: ثبات مرکزی(core stability قابلیت مجموعه کمری- لگنی- رانی برای جلوگیری از بی‌ثباتی ستون فقرات و بازگشت به حالت تعادل پس از اعمال یک اغتشاش است. گزارش داده شده است که عضلات ناحیه مرکزی، قبل از انجام حرکات در اندام‌ها  فعال می‌شوند. ثبات مرکزی، محوری برای عملکرد  بیومکانیکی موثر اندام هاست  که از طریق افزایش تولید نیرو و کاهش بار های مفصلی در تمامی انواع فعالیتها، از دویدن تا پرتاب کردن عمل می کند. هدف این مطالعه،  بررسی ارتباط بین ثبات مرکزی و عملکرد اندام تحتانی در زنان ورزشکار بود.

روش بررسی: 30  داوطلب زن ورزشکار، با میانگین (انحراف معیار) سنی (8/3)  23 سال در این مطالعه شرکت کردند. از دو مجموعه تست برای ارزیابی ثبات مرکزی و عملکرد اندام تحتانی استفاده شد .

یافته ها:. نتایج این مطالعه نشان داد که  قدرت ایزومتریک عضلات ابداکتور ران با دویدن جهشی در راه پله با جهش6 متری و با حرکت تعادلی ستاره ای در جهت اکستانسیون به ترتیب با  438/0-r=, , 367/0-r=  و  515 /0 r= ارتباط معنا دار داشت. همچنین تحمل عضلات لاترال فلکسور تنه با دویدن رفت وبرگشتی با 367/0  r=، پایین آوردن همزمان دو اندام تحتانی با پرش عمودی با 42/0 r= و تحمل عضلات اکستانسور تنه با پرش عمودی 404/-0 r= ارتباط معنا دارداشت. در موارد دیگر، بین تست های ثبات مرکزی و تست های عملکرد  اندام تحتانی ارتباط معنی دار وجود نداشت (05/0 p> ).

نتیجه گیری با وجود ارتباط ضعیف تا متوسط که در این مطالعه به دست آمد می توان اظهار کرد که با اینگونه  تست های ثبات مرکزی نمی توان عملکرد اندام تحتانی را پیش بینی کرد. لذا به نظر می رسد ارزیابی ثبات مرکزی باید بصورت دینامیک بوده وشامل مواردی باشد که  مناسب برای جامعه ورزشکاران است .


رحیمه محمودی، حسین باقری، محمدرضا هادیان، سعید طالبیان، اسماعیل ابراهیمی، مریم صنوبری،
دوره 8، شماره 2 - ( 2-1393 )
چکیده

  زمینه و هدف: مفصل ساکروایلیاک از جمله عناصر مهم در عملکرد طبیعی سیستم عضلانی اسکلتی در طی راه رفتن ( Gait ) می باشد و به عنوان یک جاذب شوک در هنگام برخورد پاشنه با زمین و انتقال نیروی عکس العمل زمین از اندام های تحتانی به تنه عمل می کند. ثبات این مفصل محصول مشارکت عوامل استخوانی ٬ لیگامانی و عضلانی است که این عضلات، ارکتور اسپاین توراسیک، گلوتئوس ماکزیموس، دو سر رانی، لاتیسیموس دورسی و مالتی فیدوس کمری می باشند که میزان فعالیت این عضلات در انتقال نیرو در این مفصل مهم می باشد. بنظر می رسد که عملکرد عضلات مذکور در بیماران دچار درد ساکروایلیاک مختل می شود. لذا هدف از این مطالعه، مقایسه فعالیت عضلات نامبرده شده بین دو گروه سالم و دارای درد ساکروایلیاک در طی رخدادهای مختلف مرحله ایستایی راه رفتن در طی سرعت راحت و آهسته راه رفتن می باشد.

روش بررسی: 13 فرد دارای درد ساکروایلیاک (12 زن، 1 مرد) و 13 فرد سالم (11 زن، 2 مرد) در این مطالعه شرکت کردند. میزان فعالیت عضلات بر اساس شاخص مجذور میانگین ریشه ( :RMS Root Mean Square ) با استفاده از دستگاه Datalink ثبت شد و بر اساس فعالیت عضله در طی یک دوره 500 میلی ثانیه ای استراحت تحت عنوان Baseline Correction ، نرمال شد.

یافته­ها: تفاوت معنی داری بین دو گروه در میزان فعالیت عضلانی بر اساس شاخص مجذور میانگین ریشه در طی رخدادهای مختلف مرحله ایستایی وجود دارد (006/0 = P ) اما تاثیر سرعت بر RMS عضلات مورد مطالعه در دو گروه، معنی دار نبوده است (37/0 = P ). از نظر RMS بین عضلات مختلف مورد مطالعه در آزمون در طی سرعت آهسته و در هر یک از دو گروه در طی رخدادهای مختلف مرحله ایستایی، تفاوت معنا داری دیده شد ( 003/0 = P ) اما در طی سرعت راحت، تفاوت معنا دار نشد (14/0 = p ).

نتیجه­گیری: افراد دارای درد ساکروایلیاک در طی هر دو سرعت راحت و آهسته راه رفتن، میزان فعالیت عضلانی بیشتری در طی مراحل مختلف نسبت به گروه کنترل نشان می دهند که می تواند به عنوان یک استراتژی جبرانی در جهت کنترل حرکات تنه بطور موثر، تامین ثبات کافی و انتقال کارآمد نیرو به ناحیه کمری در نظر گرفته شود.

کلید واژه­ها: فعالیت عضلانی، مفصل ساکروایلیاک، راه رفتن، عضلات تنه، عضلات اندام تحتانی


نسرین ناصری، زهرا فخاری، میترا حاجی مقصودی، فاطمه حسینی قهی، مریم صنوبری،
دوره 8، شماره 3 - ( 4-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به نوع چسبندگی های عضلات ناحیه کمر و لگن، به نظر می آید که تیلت لگن و قوس کمر بتوانند تاثیر متقابل روی یکدیگر داشته باشند. مطالعات انجام شده در زمینه ارتباط تیلت لگن و قوس کمر نتایج متفاوتی را نشان میدهند و وجود نتایج متناقض می تواند درمانگران را در تعیین یک برنامه درمانی صحیح با مشکل مواجه کند. در این مطالعه سعی بر آن است تا با استفاده از ابزارهای دقیق تر و بررسی جامعه آماری نسبتا بزرگ به نتایج قابل اطمینانی در مورد رابطه این دو متغیر دست یابیم. 41 ، در مطالعه شرکت کردند. تیلت قدامی لگن به وسیله تیلت سنج و قوس /45 12/ روش بررسی: تعداد 180 زن سالم 20 تا 65 سال با میانگین سنی 27 کمر بوسیله خط کش منعطف اندازه گیری شد. که این ارتباط به میزان (r =0/16، p<0/ یافته ها: نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان داد ارتباط معنا دار ضعیفی بین تیلت لگن و قوس کمر وجود دارد ( 05 کمی متاثر از سن بود. نتیجه گیری: این مطالعه به بررسی ارتباط میان تیلت لگن و قوس کمر در زنان سالم در حالت استاتیک پرداخت. نتایج مطالعه حاضر نشان داد ارتباط ضعیفی میان تیلت لگن و قوس کمر در زنان سالم وجود دارد. مهم ترین ویژگی این مطالعه به کارگیری ابزارهای دقیق و مطالعه جامعه آماری بزرگ است.

صفحه 1 از 1     

فصلنامه توانبخشی نوین Journal of Modern Rehabilitation
Persian site map - English site map - Created in 0.08 seconds with 33 queries by YEKTAWEB 4657