[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: تماس با ما :: جستجو ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
بانک‌ها و نمایه‌نامه‌ها::
برای نویسندگان::
برای داوران::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
نظرسنجی
نظر شما در مورد قالب جدید پایگاه چیست؟
ضعیف
متوسط
خوب
عالی
   
..
Google Scholar Metrics

Citation Indices from GS

..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
۲ نتیجه برای عباس زاده

سعید طالبیان، مریم عباس زاده، سمیه سلطانی،
دوره ۱، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۸۶ )
چکیده

روش بررسی: سی مرد والیبالیست حرفه­ای (۲۰ سالم و ۱۰ بیمار) در محدوده سنی ۲۰ تا ۳۰ سال بطور داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند. گروه بیمار در معاینه بر اساس اطلاعات کلینیکی و الکترومیوگرافی مبتلا به ضایعه عصب سوپرااسکاپولار سمت راست با آتروفی عضله بودند. افراد در حالت به شکم خوابیده بر روی تخت قرار می‏گرفتند به نحوی که  شانه مورد نظر در ۹۰ درجه ابداکشن و مدیال روتیشن و مفصل آرنج از لبه تخت با فلکشن ۹۰ درجه بطور عمودی قرار می‏گرفت. ابتدا همزمان با سه بار ثبت حداکثر فعالیت عضلات اینفرااسپیناتوس، تراپز میانی و ترس مینور بصورت ایزومتریک نیروی تولید شده توسط نیروسنج به رایانه منتقل و جهت نرمال کردن حرکت داینامیک پردازش می‏شد. سپس در حین حرکت داینامیک شبیه به Spirk به تعداد سه تکرار، با همزمان ساز خارجی زمان شروع و خاتمه فعالیت سه عضله ثبت و توسط نرم افزار شناسایی می‏شد.

یافته‏ ها: در گروه بیماران تفاوت معنی‏داری بینRMS نرمال شده حرکت داینامیک عضله اینفرااسپیناتوس و عضله تراپزمیانی مشاهده شد   (۰۵/۰p≤). در حالیکه در گروه سالم این اختلاف بین عضله اینفرااسپیناتوس و دو عضله دیگر معنی­دار بود (۰۵/۰p≤). همچنین تفاوت معنی­داری بین RMS نرمال شده دو گروه در سه عضله وجود داشت (۰۵/۰p≤). تفاوت معنی‏داری بین زمان شروع و خاتمه فعالیت سه عضله در هر دو دیده شد (۰۵/۰p≤). ترتیب شروع فعالیت سه عضله بین دو گروه همراه با تفاوت بود (۰۵/۰p≤) به نحوی که در گروه بیماران تراپزـ ترس مینورـ اینفرااسپیناتوس و در گروه سالم تراپز ـ اینفرااسپیناتوس ـ ترس مینور بود. مدت زمان فعالیت سه عضله بین دو گروه تفاوت داشت (۰۵/۰p≤ )بطوریکه در گروه بیماران غیر از اینفرااسپیناتوس که مدت کمتری فعال بود دو عضله دیگر زمان بیشتری را فعال بودند.       

نتیجه ­گیری: والیبالیست­های حرفه­ایی در معرض صدمه عضله اینفرااسکاپولار هستند و با حداکثر فعالیت و جایگزینی عضلات ثبات دهنده و سینرژی، نقص بوجود آمده را جبران می­کنند که می­تواند سبب کاهش دقت در حرکت و خستگی زود هنگام شود. لذا توجه به علل به وجود آمدن عارضه مهم است .


سعید طالبیان، حسین باقری، غلامرضا علیائی، ناهید براتی، مریم عباس زاده،
دوره ۲، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۷ )
چکیده

زمینه و هدف: نقش عضلات پشتی- کمری در ثبات ستون فقرات مهم است. به دنبال خستگی ناشی از فعالیت مداوم، این عضلات رفتار کنترلی متفاوتی را نشان می‌دهند. میانه و میانگین طیف فرکانس فعالیت عضلانی، نسبت به گشتاور یا نیروی عضلانی، درصد کمتری تغییر می‌کنند. اگرچه این پارامترها در بسیاری از تحقیقات معتبر به عنوان بهترین شاخص شناخته می‌شوند، ولی پیچیدگی رفتار عصبی عضلانی و تغییرات کنترل حرکت و نیز نحوه پردازش سیگنال می‌تواند دامنه وسیعی از تغییرات اندازه و معیار را به محقق بدهند. با گسترش توانایی‌های پردازش اطلاعات و سیگنال‌های مختلف، مباحث کاربرد روش‌های ارزیابی غیر خطی سیگنال‌های بیولوژیک نیز مطرح شده‌ است و امروزه مقالات متعددی در این زمینه وجود دارد. متغیرهای متعددی در این راستا وجود دارد که شامل درصد تکرار پذیری، درصد شناسایی، تحلیل انرژی و غیره است. این تحقیق به دنبال تعیین تغییرات تحلیل انرژی سیگنال به عنوان یک پارامتر غیر خطی در مقایسه با پارامترهای خطی در تعیین میزان بروز خستگی در عضلات اکستانسور کمر است.

روش بررسی: تعداد ۱۰ زن سالم و ۶ زن  مبتلا به کمر درد مزمن غیر اختصاصی در محدوده سنی ۳۰-۲۰ سال در این تحقیق شرکت کردند. ثبت الکترومیوگرافی سطحی از عضلات ناحیه پشت (T۱۲ )، کمر (L۳) و ران (دو سر رانی) در حین فعالیت ایزومتریک عضلات فوق از طریق قرار گرفتن فرد در روشSorenson  بدست آمد. شاخص‌های خستگی شامل میانه و متوسط طیف فرکانس، و پارامترهای غیرخطی شامل انتروپی و ترند در محدوه زمانی یک ثانیه از فعالیت در قبل و محدوده بروز خستگی محاسبه شدند.

یافته ­ها: محاسبه متغیرهای مورد تحقیق برای سه عضله مختلف در گروه سالم نشان داد که میانه و متوسط طیف فرکانس، به دنبال خستگی کاهش معنی داری حدود۱۲ تا ۲۰ درصد دارند (۰۵/۰p<). در حالی که این کاهش در افراد مبتلا به کمردرد کمتر و بین ۴ تا ۲۰ درصد بود (۰۵/۰p<). مقایسه انتروپی و ترند بعد از بروز خستگی نشان داد که افزایش انتروپی (۱۲۰ تا ۲۰۰ درصد) و کاهش ترند (۸۰۰ تا۲۰۰۰ درصد) در گروه سالم اتفاق افتاده‌است (۰۵/۰p<). در افراد کمر دردی نیز افزایش انتروپی (۶۵ تا ۲۲۰ درصد) و کاهش ترند ( ۲۴۰ تا ۵۰۰ درصد) معنی داری  بعد از خستگی به وجود آمد (۰۵/۰p<). علی‌رغم عدم معنی‌داری میانه و متوسط طیف فرکانس در بین دوگروه، اختلاف انتروپی و معنی دارشدن آن در بین دوگروه در قبل و بعد از خستگی در سه عضله مورد آزمایش به دست آمد(۰۵/۰p<). 

نتیجه‌گیری:خستگی در سه سطح از عضلات فوق، به دنبال قرار گرفتن در وضعیت استاتیک اتفاق می‌افتد که میزان آن برای ناحیه کمری بیشتر است. شاخص‌های متداول تعیین خستگی تفاوت خوبی را در هر دو گروه نشان دادند ولی در صد تغییرات آن در مقایسه با پارامترهای غیر خطی بسیار کمتر است. به نظر می‌رسد متغیرهای غیرخطی بویژه انتروپی با حساسیت بیشتری این رفتار آشوبگونه را نشان می‌دهند.



صفحه 1 از 1     

فصلنامه توانبخشی نوین Journal of Modern Rehabilitation
Persian site map - English site map - Created in 0.23 seconds with 29 queries by YEKTAWEB 4657