[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: تماس با ما :: جستجو ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
بانک‌ها و نمایه‌نامه‌ها::
برای نویسندگان::
برای داوران::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
نظرسنجی
نظر شما در مورد قالب جدید پایگاه چیست؟
ضعیف
متوسط
خوب
عالی
   
..
Google Scholar Metrics

Citation Indices from GS

AllSince 2019
Citations890302
h-index189
i10-index318
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
2 نتیجه برای فرزان

محمد رضا هادیان، سعید طالبیان، مهدی حدیدی، غلامرضا علیائی، محمود فرزان، شهره جلائی،
دوره 1، شماره 4 - ( 12-1386 )
چکیده

زمینه و هدف: سندروم مجرای مچ دستی یک بیماری شایع است که روشهای غیر جراحی متنوعی جهت درمان و کاهش علایم ناشی از آن پیشنهاد شده است. هدف از این مطالعۀ مداخله­ای بالینی مقایسۀ تأثیر یونتوفورز داروی غیر استروئیدی دیکلوفناک با داروی استروئیدی دگزامتازون در بهبود علائم بیماران سندروم مجرای مچ دستی بود.

روش بررسی: در این تحقیق تلفیق درمانهای یونتوفورزیس و اسپلینت بر روی هفت بیمار (12 عصب) با میانگین سنی و انحراف معیار 3/8 ± 9/45  در 10 جلسه و طی دو هفته مورد بررسی قرار گرفت. درمان یونتوفورز دگزامتازون سدیم فسفات بر روی چهار عصب و یونتوفورز دیکلوفناک سدیم بر روی هشت عصب دیگر انجام گرفت. در هر دو گروه در طول درمان و دو هفته پی گیری از اسپلینت استفاده شد. به بیماران توصیه شد تا در طی درمان از داروهای ضدالتهابی به صورت خوراکی یا تزریقی استفاده نکنند. علائم بالینی از طریق مقیاس کمی درد و دو پرسشنامه مقیاس شدت علائم و مقیاس وضعیت عملکرد ارزیابی شدند. معیارهای الکتروفیزیولوژیک شامل زمان نهفته ابتدایی حسی و حرکتی  اعصاب مدیان و اولنار, سرعت هدایت و دامنه پتانسیل اعصاب در جلسات ارزیابی ثبت شدند. ارزیابی­ها در سه نوبت قبل از درمان، خاتمۀ درمان و دو هفته بعد از اتمام درمان انجام گرفتند.

یافته ها : در گروه درمانی دیکلوفناک، طی ارزیابی­های مختلف کاهش معنی­داری (05/0>P) در امتیاز پرسشنامه وجود داشت. در این گروه سرعت هدایت عصبی حسی و تأخیر انتهایی حسی عصب مدیان، بهبود معنی­داری (05/0>P) نشان دادند. در گروه درمان با دگزامتازون در هیچ کدام از جلسات ارزیابی تغییر معنی­داری در علائم بالینی و الکتروفیزیولوژیک ملاحظه نشد. همچنین در مقایسۀ دو گروه تنها در جلسۀ پی­گیری، تأخیر انتهایی حرکتی در گروه دگزامتازون بهبود بیشتری را نسبت به گروه دیکلوفناک نشان داد (05/0>P)

نتیجه گیری: یافته های فوق نشان می­دهند که استفاده از اسپلینت و یونتوفورز دیکلوفناک در درمان بیماران مبتلا به سندروم مجرای مچ دستی مؤثر می­باشد. بررسی اثربخشی درمان در گروه دگزامتازون نیاز به ادامۀ تحقیق با تعداد نمونۀ بیشتر دارد. در مقایسۀ دو گروه، با توجه به جمیع شواهد نمی­توان تفاوت بارزی بین اثربخشی این دو دارو در طول درمان قائل شد. اظهار نظر در مورد تفاوت موجود در تأخیر انتهایی حرکتی در زمان پیگیری نیاز به ادامۀ تحقیقات در این زمینه دارد.


طاهر افشارنژاد، فرزانه ساکی، صادق رفیعی، مینا ملایی،
دوره 5، شماره 3 - ( 9-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: قدرت گرفتن (Grasp Strength: GS) به عنوان یک شاخص سلامتی عمومی، می تواند مرگ و میر، ناتوانی و عملکرد دست را پیش بینی کند. هدف از این تحقیق تدوین معادلاتی جهت پیش بینی قدرت گرفتن براساس اندازه های آنتروپومتریکی، بوسیله رگرسیون چند متغیره بود.

روش‌ بررسی: 411مرد و 671 زن جوان دانشگاهی 18تا30ساله، با شرایط سلامتی مطلوب، بطور داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند. نمونه ها بطور تصادفی به دو گروه تدوین مدل(867 نفر) و گروه بررسی اعتبار(215 نفر) تقسیم شدند. براساس داده های گروه تدوین مدل چهارمعادله پیش بینی تدوین شد که پس ازآن در گروه دوم اعتبارسنجی گردید. برای اندازه گیری قدرت گرفتن از یک دینامومتر دستی استفاده شد. همه اندازه های آنتروپومتریکی مانند ابعاد دست، دورساعد، توده بدون چربی، توده عضلانی و سطح مقطع بازو با استفاده از روشهای استاندارد اندازه گیری شد.

یافته‌ها: یافته ها نشان داد که قدرت گرفتن همبستگی معنی داری با تمام اندازه های آنتروپومتریکی دارد. طول ساعد (68% واریانس GS) و پس ازآن طول اندام فوقانی و توده عضلانی بیشترین همبستگی خطی را با GS داشتند. تمامی چهار معادله بوسیله اعتبارسنجی تایید گردیدند. بدلیل سادگی و آسانی اندازه گیری، معادلات زیر برای پیش بینی GS انتخاب شدند. برای دست برتر:

الف) "160/46- جنس(. برای مردان و 1 برای زنان)×035/13-BMI×681/0+قد(cm)×392/0+سن(سال)×464/0" ب) "872/13+جنس×669/8- سن×346/0+ دورساعد × طول ساعد(cm)×028/0" و برای دست غیربرتر:

ج) "243/44-جنس×313/13-BMI×657/0+قد×386/0+سن×347/0" د) "788/13+جنس×682/8- سن×223/0+دورساعد×طول ساعد×029/0"

نتیجه‌گیری: شش عامل آسان برای اندازه گیری جنسیت، سن، قد، BMI، طول ساعد و دورساعد پیش بینی دقیقی را برای قدرت گرفتن فراهم می کنند.



صفحه 1 از 1     

فصلنامه توانبخشی نوین Journal of Modern Rehabilitation
Persian site map - English site map - Created in 0.07 seconds with 29 queries by YEKTAWEB 4657