|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
3 نتیجه برای فیاضی
مریم فیاضی، شهره نوری زاده دهکردی، مهدی دادگو، مسعود صالحی، دوره 6، شماره 1 - ( 7-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: اسپاستیسیته یکی از علایم سکته مغزی است که با افزایش وابسته به سرعت رفلکسهای کششی تونیک و تشدید رفلکسهای تاندونی (به علت افزایش تحریک پذیری رفلکس کششی) مشخص می شود. ارزیابی این اختلال حرکتی در تعیین میزان کارایی مداخلات درمانی از اهمیت خاصی برخوردار است. مقیاس اصلاح شده تاردیو یک معیار بالینی برای ارزیابی اسپاستیسیته در افراد مبتلا به سکته مغزی میباشد. هدف این تحقیق، ارزیابی پایایی آزمون- بازآزمون مقیاس اصلاح شده تاردیو در عضلات راست کننده زانو و پلانتار فلکسور مچ پا در مبتلایان به ضعف نیمه بدن ناشی از سکته مغزی مزمن می باشد. روش بررسی: در تحقیقی از نوع تحلیلی- مقطعی، 17 فرد (10مرد، 7زن) مبتلا به سکته مغزی مزمن با میانگین سنی45/13±58/55 سال که حداقل سه ماه و حداکثر چهار سال از بیماری آنها گذشته بود، با روش نمونه گیری ساده و از افراد در دسترس مراجعه کننده به مراکز توان بخشی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران، وارد مطالعه شدند. شدت اسپاستیسیته عضلات راستکننده زانو و پلانتار فلکسورهای مچ پا توسط یک آزمونگر در دو نوبت زمانی به فاصله یک هفته در دو ماه اردیبهشت و خرداد سال 1390، ارزیابی شدند. یافته ها: توافق بین دو نوبت ارزیابی کیفیت واکنش عضلات راست کننده زانو و پلانتار فلکسور مچ پا براساس آزمون آماری ICCبه ترتیب 8/0 و 92/0 به دست آمد. مقادیر ICC برای اختلاف دو زاویه واکنش عضلانی و دامنه حرکتی کامل (R2-R1) به عنوان معیار شدت اسپاستیسیته، در عضلات راستکننده زانو و پلانتارفلکسورهای مچ پا به ترتیب 66/0 و 87/0 محاسبه گردید. نتیجه گیری: مقیاس اصلاح شده تاردیو در عضلات اندام تحتانی مبتلایان به سکته مغزی مزمن دارای پایایی خوبی است. احتمالاً از این مقیاس میتوان برای ارزیابی اسپاستیسیته عضلات اندام تحتانی در مبتلایان به سکته مغزی مزمن استفاده کرد.
محمدعلی سنجری، نرگس مفتاحی، سعیده سیدمحسنی، مریم فیاضی، ارمغان محمودیان، قربان تقی زاده، سهیل سوهانی، محمد کمالی، دوره 6، شماره 3 - ( 9-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به شیوع بالای آسیبهای دست، نیاز به ارائهی روشی کمّی که بتواند در عین سهولت انجام، با دقت و عینیت روند بهبود درمان را ارزیابی نماید و معیاری از میزان بهبودی بیمار در طول دورهی درمانی به دست دهد ضروری به نظر میرسد. به عنوان اولین قدم در اثبات کارایی روش مد نظر، در این تحقیق تکرارپذیری بین جلسهای معیارهای کمّی بررسی شده است. روش بررسی: اندازه گیری مهارتهای ترسیمی دست در 15 نفر به وسیله ترسیم شکل دایره با دو سرعت ترجیحی و حداکثر و شکل مارپیچ صرفا با سرعت ترجیحی با دو بار تکرار از هر آزمودنی بررسی شد. ثبت دیجیتال ترسیمات توسط Tablet PC به همراه نرم افزار خاص با متوسط نرخ نمونه برداری 120 هرتز انجام گرفت. یافتهها: متغیرهای کمّی محاسبه شده برای ترسیم دایره و مارپیچ با سرعت ترجیحی تکرار پذیر بودند (85/0 < ICC < 55/0)، لذا میتوان از آنها در کمّی کردن ترسیمات استفاده کرد. نتایج مربوط به رسم دایره با سرعت حداکثر، تکرار پذیر نبودند (5/0ICC < ). نتیجهگیری: تحلیل تکرارپذیری نشان داد که معیارهای مربوط به رسم دایره با سرعت حداکثر تکرارپذیر نیستند و نمی توان از آنها برای تعقیب پیشرفت حرکات ترسیمی استفاده کرد. این امر ممکن است به این دلیل باشد که افراد طی گذشت زمان آزمون، تغییرات زیادی را در مقدار سرعت ترسیم خود بروز میدهند. از سویی، پارامترهای رسم مارپیچ و دایره با سرعت ترجیحی، از تکرار پذیری بهتری برخوردار هستند و در تحقیقات میتوان از آنها برای کمّی سازی ترسیمات استفاده نمود.
لیلا فیاضی بارجینی، مجید رفیعی، بهمن زندی، دوره 6، شماره 4 - ( 12-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: وجود مشکل در برتری طرفی اندامها و نقص در عملکرد زبانی و ارتباطی افراد اتیستیک میتوانند با وضعیت تحصیلی آن ها مرتبط باشند. هدف این پژوهش بررسی وضعیت برتری طرفی اندامها و عملکردارتباطی در دانش آموزان مبتلا به اتیسم در ارتباط با وضعیت تحصیلی آنها است. روش بررسی: این پژوهش توصیفی -مقایسهای، مقطعی و به لحاظ هدف کاربردی بر روی 40 دانش آموز مبتلا به اتیسم با میانگین سنی ده سال و 8ماه (انحراف استاندارد2سال و 5ماه) انجام شد.از پرسشنامهی ارزیابی عملکردارتباطی و چک لیست مشاهدهای ارزیابی برتری طرفی اندامها)دست،پا،چشم وگوش) برای گردآوری اطلاعات استفاده گردید.جهت بررسی فرضیهها، آزمون T-test و تحلیل واریانس یکراهه به کار گرفته شد. یافته ها: رابطهی معناداری بین وضعیت تحصیلی و برتری طرفی در دو اندام دست و پا مشاهده شد به طوریکه آزمودنیهای دارای وضعیت تحصیلی ضعیف گرایش کمتری به یک سوتوانی داشتند)05/0< (P اما این رابطه درمورد گوش و چشم معنادار نبود. همچنین رابطه معناداری بین عملکردارتباطی و وضعیت تحصیلی آزمودنیها (علیرغم تفاوت درمیانگین نمرات عملکرد ارتباطی) مشاهده نشد )05/0(P>. نتیجه گیری: اقدامات توانبخشی به منظور تثبیت برتری طرفی اندام ها در جهت ایجاد زمینه لازم برای بهبود قابلیتهای زبانی و پیشرفت تحصیلی، دارای اهمیت است.
|
|
|
|
|
|