|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
2 نتیجه برای قائمی
آذر مهری، حمیده قائمی، نرگس کرد، دوره 3، شماره 1 - ( 7-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: آزمون نامیدن وسیله مناسبی جهت ارزیابی، تشخیص و درمان مشکلات واژهیابی در بیماران زبان پریش میباشد. با توجه به اهمیت این آزمون و عدم وجود آزمون معتبر نامیدن در زمینه افعال در زبان فارسی، هدف این پژوهش تهیه آزمون نامیدن افعال بود. روش بررسی:جهت تهیه این آزمون بر مبنای نمونههای خارجی، معیارهای مشترک جهت انتخاب افعال استخراج شد. سپس با بررسی مطالعات داخلی و بر طبق معیارهای بسامد، سن فراگیری، طول کلمه، 132 فعل فارسی انتخاب گردید. سپس تصاویر افعال انتخابی ترسیم شده و در اختیار15 صاحب نظر قرار گرفت تا با توجه به سه معیار دیگر پژوهش یعنی میزان آشنا بودن، قابلیت تصور و زیبایی بینایی تصویر ابتدا به افعال وسپس به تصاویر آنها امتیاز دهند. میانگین امتیازات به دست آمده محاسبه شده و از بین 132 فعل پیشنهادی، 50 فعل که دارای بیشترین امتیاز برحسب معیارهای اخیر بودند، انتخاب شدند. یافته ها: یافتهها نشان داد افعال انتخابی نهایی از جمله افعال پربسامد هستند. همچنین در زمره افعالی هستند که سن فراگیری پایینتری دارند. تعداد بیشتری از افعال شامل افعال مرکب هستند و این موضوع کاربرد بیشتر افعال مرکب را در زبان فارسی نشان میدهد. همچنین با بررسی یافتهها، مشاهده شد که هرچه میزان عینی بودن فعل زیاد بود امتیاز قابلیت تصور آن توسط متخصصان بالا در نظر گرفته شده بود بدین ترتیب اکثر افعال انتخابی نهایی افعال عینی بودند . نتیجه گیری: در نهایت 50 فعل به همراه تصاویر مربوط ابزار آزمون نامیدن افعال پر بسامد فارسی را تشکیل می دهند. لازم به ذکر است که افعال باقی مانده به ترتیب امتیاز، رتبهبندی شدند.
حمیده قائمی، زهرا سلیمانی، هوشنگ دادگر، دوره 4، شماره 3 - ( 4-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: نارساخوانی نوعی اختلال یادگیری زبانی است که منجر به نقایصی در زبان نوشتاری از جمله خواندن و هجی کردن می گردد. این گروه از کودکان در زمینه های نحوی، صرفی ،واجی ،معنایی و کاربرد شناختی آسیب دیده اند.در همین راستا به بررسی حوزه ی دانش صرفی به عنوان یکی از جنبه های موثر بر مولفه های خواندن( سرعت ، صحت و درک ) که در این کودکان دچار نقص شده است، پرداخته ایم. روش بررسی: در این مطالعه 27 دانش آموز نارسا خوان و 57 دانش آموز عادی در پایه دوم دبستان شرکت داشتند. وجود یا عدم وجود نارساخوانی با انجام آزمون خواندن و نارسا خوانی نما تعیین شده و همچنین وجود یا عدم وجود اختلالات زبانی در هر دو گروه از آزمون رشد زبان TOLD استفاده گردید . آزمون آگاهی صرفی به منظور بررسی دانش صرفی و نیز از متن های خرده آزمون درک متن ( شامل متن مشترک و متن اختصاصی 1 و2) در آزمون نما جهت تعیین سرعت ، صحت و درک خواندن مورد استفاده قرار گرفت.داده های حاصل با کمک روشهای آمار استنباطی مانند آزمون ضریب همبستگی خطی پیرسن و اسپیرمن، آزمون نرمال بودن کلموگروف- اسمیرنف و آزمون T-test مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت. یافته ها: در کل نمونه ضریب همبستگی آگاهی صرفی و سرعت خواندن مورد نظر91/0 -،بین آگاهی صرفی و صحت خواندن 95/0و بین آگاهی صرفی و درک خواندن92/0 بدست آمد. این مقادیر نشان می دهد که بین آگاهی صرفی با هر یک از مولفه های خواندن همبستگی بالا می باشد. ضریب همبستگی در گروه کودکان نارساخوان به ترتیب فوق 68/0-و 14/0و 10/0 بوده که نشان دهنده ی معنادار نبودن این ارتباط در گروه کودکان نارساخوان است. همچنین آزمون T-test نشان داد که بین مهارت آگاهی صرفی ، مهارت درک خواندن ،مهارت سرعت خواندن و نیز مهارت صحت خواندن در دو گروه عادی و نارساخوان تفاوت معنا داری دیده می شود. نتیجه گیری:آگاهی صرفی،سرعت، صحت و درک خواندن در کودکان نارسا خوان در مقایسه با کودکان عادی در سطح ضعیف تری قرار دارد و به عنوان یکی از جنبه های زبانی است که می تواند بر سرعت ، صحت و درک خواندن تاثیر گذار باشد با وجود این در گروه کودکان نارساخوانی که مشکلات خواندن آنها در سطح کلمه است(مانند گروه نارساخوان نمونه مورد مطالعه)،آگاهی صرفی نقش تاثیر گذاری در مهارت های خواندن آنها از جمله سرعت، صحت و درک نخواهد داشت.
|
|
|
|
|
|