|
|
|
![::](./templates/tmpl_yekta/images/cnt_bar_icon_rtl.gif) |
جستجو در مقالات منتشر شده |
![::](./templates/tmpl_yekta/images/cnt_bar_arrow_rtl.gif) |
|
5 نتیجه برای مبارکی
شیرین گل کرمی، حسین مبارکی، محمد کمالی، فاطمه فرهودی، دوره 6، شماره 4 - ( 12-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: این مطالعه با هدف بررسی تأثیر اجرای برنامه های توانمندسازی بر افسردگی سالمندان در مرکز روزانه توانبخشی فرزانگان شهرستان خرم آباد انجام شد. روش بررسی: در این مطالعه مداخله ای، 40 نفر سالمند در شهرستان خرم آباد با میانگین سنی 65.25 سال در گروه آزمون (8 مرد و 12 زن) و 64.95 در گروه شاهد (8 مرد و 12 زن) شرکت داشتند. این افراد دارای توانایی انجام کارهای معمول بدون وابستگی به دیگران و فاقد بیماریهای سیستمیک و محدود کننده، بودند. نمونه گیری به صورت در دسترس بوده و افراد به طور تصادفی ساده ، به دو گروه آزمون و شاهد تقسیم شدند. در گروه آزمون برنامه توانمندسازی 3 ساعت در روز و به مدت 40 روز اجرا گردید. خدمات توانمندسازی شامل: آموزش شیوه زندگی سالم، ارائه خدمات توانبخشی، ارائه خدمات حمایتی، ارائه خدمات فرهنگی، ورزشی، هنری، ارائه خدمات گردشگری و اوقات فراغت بود. بخشی از برنامه ها مانند کلاس های آموزش شیوه زندگی سالم و ورزش روزانه عمومی بوده و بخش دیگری از خدمات بر اساس نیازسنجی و تشخیص تیم درمان و توانبخشی به سالمندان نیازمند این خدمات ارائه می شد. این برنامه توسط طراحان و کارشناسان دفتر امور سالمندان بهزیستی کشور تهیه شده است. نمره افسردگی هر دو گروه، قبل از مداخله و در پایان مداخله به وسیله پرسشنامه افسردگی بک ارزیابی گردید. یافتهها: استفاده از برنامه توانمندسازی، نمره افسردگی افراد را نسبت به قبل از مداخله کاهش داد(047/0P≤) و این در حالی است که در گروهی که در برنامه توانمندسازی شرکت نداشتند تغییر معناداری در نمره افسردگی آنها ایجاد نشد. نتیجه گیری: با استفاده از یافته های حاصل از پژوهش انتظار می رود که با بهکارگیری برنامه توانمندسازی منظم و مداوم در این گروه سنی، توانمندسازی بتواند به عنوان شیوه ای موثر و مکمل در کنار درمان های رایج دیگر و همچنین به عنوان یک درمان غیر دارویی در بهبود افسردگی به کار گرفته شود.
امین سرابندی، حسین مبارکی، محمد کمالی، علی چابک، شاهین سلطانی، دوره 7، شماره 4 - ( 8-1392 )
چکیده
چکیده زمینه و هدف: نقص بینایی کیفیت زندگی افراد را تحت تأثیر قرار میدهد. با توجه به اینکه تاثیر خدمات توانبخشی با معیار بهبود کیفیت زندگی اندازه-گیری میشود این مطالعه با هدف بررسی میزان تاثیر خدمات توانبخشی در ابعاد کیفی زندگی نابینایان و کمبینایان انجام گرفت. روش بررسی: در این مطالعه توصیفی_تحلیلی، 121 معلول نابینا و کمبینای تحت پوشش سازمان بهزیستی شهر زاهدان به روش سرشماری مورد بررسی قرارگرفتند. جمعآوری اطلاعات با استفاده از پرسشنامه دموگرافیک (شامل اطلاعات جمعیت شناختی و وضعیت فرد از نظر استفاده از خدمات کمکتوانبخشی) و پرسشنامه کیفیت زندگی مخصوص نابینایان بود. این پرسشنامه در سال ۱۳۸۶ توسط توکل به فارسی ترجمه و پایایی آن به روش آزمون مجدد برآورد و مقدار همبستگی آن 89/0 بدست آمد. یافتهها: نتایج آزمون تیتست میانگین نمره کیفیت زندگی را در افراد برخوردار از خدمات توانبخشی بطور معناداری بالاتر از افراد محروم از خدمات نشان داد (03/0=p). بررسی آزمون یومنویتنی نشان داد که این افراد در ابعاد تحرک (01/0=p) و خودمراقبتی (001/0>p) بطور معناداری دارای کیفیت زندگی بهتری بودند. نتیجهگیری: با توجه به نتایج پژوهش گسترش خدمات توانبخشی و ارایه برنامههای اجتماعی برای نابینایان و کمبینایان پیشنهاد میگردد. کلید واژهها: خدمات توانبخشی، کیفیت زندگی، نابینایان، کم بینایان
عسل اسماعیلی، حسین مبارکی، محمد کمالی، شاهین سلطانی، دوره 8، شماره 3 - ( 4-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: تحلیل اهمیت-عملکرد ابزاری است که به طور گسترده در توسعه استراتژیهای بازاریابی و بهبود کیفیت محصولات و خدمات بکار میرود. لذا، هدف از مطالعه حاضر ارزیابی کیفیت خدمات توانبخشی از دو جنبه اهمیت و رضایت از عملکرد، در چهار مرکز منتخب در شهر تهران با استفاده از تحلیل اهمیت-عملکرد و همچنین بررسی ارتباط بین متغیرهای دموگرافیک و ابعاد کیفیت خدمات میباشد.
روش بررسی: مطالعه حاضر یک مطالعه مقطعی میباشد که در میان 196 نفر از مراجعهکنندگان به چهار مرکز توانبخشی منتخب در تهران( هلال احمر، مولوی، امام خمینی و شفا) انجام گرفت. بمنظور ارزیابی کیفیت خدمات این مراکز از پرسشنامه کیفیت خدمات استفادهگردید. دادهها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 17 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: طبق نتایج بدست آمده، تمامی ابعاد کیفیت خدمات در مراکز منتخب، در ناحیه اول ماتریس اهمیت-عملکرد یعنی در سطح مطلوب قرار داشتند. بعلاوه، تفاوت معنیداری بین نمرات اهمیت و عملکرد ابعاد کیفیت خدمات در مراکز منتخب و نیز بین گروههای سنی و جنسی مختلف دیده نشد(05/0 < P ) . ولی بین گروههای تحصیلی مختلف با اهمیت(04/0= P ) و عملکرد(03/0= P ) بعد ملموسات و نیز اهمیت بعد تضمین(01/0= P ) تفاوت معنیدار وجود داشت.
نتیجهگیری: اگرچه مراکز مورد مطالعه در وضعیت مناسبی قرار دارند اما مدیران باید همواره از نقاط ضعف و قوت سازمان آگاه باشند و زمینههای بهبود کیفیت و افزایش رضایت مشتریها را فراهم کنند.
کلیدواژهها: رضایت مشتری ، کیفیت خدمات، خدمات توانبخشی، ابزار تحلیل اهمیت-عملکرد
مرضیه محمدی مقدم ، حسین مبارکی، محمد کمالی، عسل اسماعیلی، دوره 9، شماره 2 - ( 2-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: برنامه های توانبخشی مبتنی بر جامعه ارتقا کیفیت زندگی افراد با ناتوانیهای مختلف از جمله کسانی که مبتلا به اختلالات شنوایی میباشند. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر برنامه توانبخشی مبتنی بر جامعه بر کیفیت زندگی افراد با افت شنوایی شدید و عمیق بین سنین 15-65 ساله ساکن شهرستان سبزوار انجام گرفت.
روش بررسی: در این پژوهش مقطعی، کیفیت زندگی افراد با افت شنوایی شدید و عمیق 65-15 ساله ساکن شهر سبزوار، در دو گروه مورد (تحت پوشش برنامه توانبخشیمبتنی بر جامعه) و شاهد (کسانی که تحت پوشش برنامه توانبخشیمبتنیبرجامعه قرار نگرفتند) با استفاده از پرسشنامه استاندارد (Short Form Health Related of Quality of Life: SF36) بررسی شد. دادهها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 17 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: تعداد افراد گروه شاهد و مورد برابر بود (هر کدام46 نفر). 04/63 درصد افراد شرکت کننده در مطالعه کم شنوا و 96/36 درصد ناشنوا بودند. بین گروه شاهد و مورد در ابعاد احساس فرد از وضعیت سلامت عمومی خود ، عملکرد اجتماعی و محدودیت در ایفای نقش ناشی از مشکلات عاطفی-روحی اختلاف معنیدار وجود داشت (05/0 P< ). در مجموع نمره کیفیت زندگی در گروه مورد بالاتر از گروه شاهد بود. نمره کیفیت زندگی به تفکیک سن، جنس و میزان تحصیلات بین گروه شاهد و مورد اختلاف معنیدار نداشت.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه، اثربخش بودن برنامه توانبخشی مبتنی بر جامعه بر کیفیت زندگی افراد دارای اختلال شنوایی را تأیید میکند.
کلیدواژهها: کیفیت زندگی، توانبخشی مبتنی بر جامعه، با افت شنوایی شدید و عمیق
حسین عبداللهی، محمد کمالی، حسین مبارکی، دوره 9، شماره 6 - ( یژه نامه شماره دو فصل زمستان 1394 )
چکیده
زمینه و هدف : معلولین در هر جامعه ای حضور دارند و جزئی از آن جامعه اند و با توجه به اینکه معلولین شاغل از نظر توانایی جسمی و حرکتی نسبت به افراد سالم محدودیت بیشتری دارند توجّه به ابعاد شخصیتی افراد معلول در سازمان از مقوله هایی است که می تواند سازمان ها را در رسیدن به بهره وری بیشتر یاری نماید و از دیگر سو تعهد سازمانی به دلیل آن که نقش مؤثری در پیشرفت و بهبود سلامت نیروی کار دارد و نادیده انگاشتن آن موجب عدم بهره وری مطلوب خواهد شد، مهم جلوه می نماید. بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین برونگرایی و درونگرایی شخصیت با تعهد سازمانی در معلولین شاغل بود.
روش بررسی :این یک پژوهش توصیفی تحلیلی از نوع مقطعی مقایسه ای بود. جامعه مورد نظر شامل تمامی معلولین شاغل در ادارات شهرستان الیگودرز که تعداد آنها 110 نفر بود و به روش سرشماری انتخاب شدند و همه آنها پرسشنامه را تکمیل کردند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه شخصیتی آیزنک و تعهد سازمانی بود. برای تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شد.
یافته ها:نتایج نشان داد که بین شخصیت برونگرا و تعهد سازمانی رابطه مثبت و معنادار و همچنین بین شخصیت درونگرا و تعهد سازمانی رابطه منفی و معناداری به دست آمد. بین برون گرایی و تعهد عاطفی( 36/0= r)، بین برون گرایی و تعهد مستمر ( 52/0=r) و بین برون گرایی و تعهد هنجاری ( 56/0= r) رابطه مثبت و معنادار وجود داشت. همچنین بین درون گرایی و تعهد عاطفی (31/0- =r)، بین درون گرایی و تعهد مستمر ( 47/0- =r) و بین درون گرایی و تعهد هنجاری ( 54/0- = r) رابطه منفی و معنادار وجود دارد. در مجموع درون گرایی با کل مولفه رابطه معکوسی دارد. (01/0 ≥P)
نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش به نظر می رسد در بین معلولین مورد مطالعه که دارای شخصیت برون گرا هستند تعهد سازمانی بیشتری در محیط کار خود دارند. ضروری است به معلولان دارای شخصیت درون گرا در محیط های شغلی توجه بیشتری شود.
کلید واژه ها: شخصیت درونگرا٬ شخصیت برونگرا٬ تعهد سازمانی٬معلولین.
|
|
|
|
|
|