[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: تماس با ما :: جستجو ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
بانک‌ها و نمایه‌نامه‌ها::
برای نویسندگان::
برای داوران::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
نظرسنجی
نظر شما در مورد قالب جدید پایگاه چیست؟
ضعیف
متوسط
خوب
عالی
   
..
Google Scholar Metrics

Citation Indices from GS

AllSince 2019
Citations890302
h-index189
i10-index318
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::

گلاره رادمهر، رضا مظاهری، محمدعلی سنجری، فرزین حلبچی، محمدعلی منصورنیا،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: باتوجه به تفاوتهای بیومکانیکی راه ‌رفتن روی زمین و تردمیل انتظار می‌رود نحوه انقباض عضلات متفاوت بوده و درنتیجه تمرین ورزشی در این حالات تأثیرات متفاوتی بر عضلات تنه داشته باشد. هدف مطالعه، مقایسه الگوی فعالیت عضلات تنه از نظر مدت ‌زمان و دامنه فعالیت در چرخه راه‌رفتن روی زمین و تردمیل بود تا با درنظرگرفتن شرایط ویژه هر فرد نسخه ورزشی مناسب وی تجویز شود.

روش‌بررسی: 19 مرد 40-20 سال دارای زندگی کم‌تحرک از طریق نمونه‌گیری ساده انتخاب شدند. فعالیت عضلات راست شکمی، مایل خارجی شکم، لانجیسیموس و مولتی‌فیدوس توسط دستگاه الکترومیوگرافی سطحی ثبت گردید.

یافته‌ها: مدت زمان انقباض عضلات تنه در هر چرخه راه رفتن، تفاوت معنی داری بین زمین و تردمیل نداشت. میانگین دامنه فعالیت عضلات در هنگام راه رفتن روی تردمیل بیشتر از زمین بود واین تفاوت برای عضلات راست شکمی) 005/0 =P) ، لانجیسیموس (018/0=P ) و مولتی فیدوس (044/0=P ) معنی‌دار بود.

نتیجه‌گیری: نقش پایدار کنندگی عضلات تنه هنگام راه‌رفتن باعث می‌شود تا عضلات تنه در تمامی چرخه فعال باشند. افزایش دامنه فعالیت عضلات تنه روی تردمیل می‌تواند نشانه انقباض واحدهای حرکتی بیشتر باشد که در تجویز نوع ورزش خصوصاً به افرادی که ضعف عضلات تنه دارند،کمک کننده است.


شاهین سلطانی، احمدرضا خاتون آبادی، محمدصادق جنابی، امین پیران،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: آفازی اختلال اکتسابی زبان به علت آسیب مغزی می­اشد. شیوع آفازی ناشی از سکته مغزی درمطالعات اولیه بین ٪38-21 گزارش شده است ولی تا به امروز مطالعه ای که درباره فراوانی آفازی در جامعه ما نشان داده شده باشد انتشار نیافته است.هدف پژوهش حاضرتعیین فراوانی آفازی ناشی از سکته مغزی در بیمارستانهای تابعه دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

روش بررسی: مطالعه حاضر بصورت توصیفی مقطعی بر روی 30 بیمار آسیب دیده مغزی در 3 بیمارستان دانشگاه علوم پزشکی تهران با دامنه سنی 80-15 سال انجام گرفت. برای انجام این مطالعه از پرسشنامه اطلاعات فردی، آزمون غربالگری آفازی می سی سی پی(Mississippi Aphasia Screening Test: MAST) ، و پس از جمع آوری اطلاعات نیز از نرم افزار آماری 16SPSS  برای تحلیل داده ها استفاده شد.

یافته­ ها: این مطالعه توصیفی نشان داد که از 22 بیمار مبتلا به سکته مغزی 5 نفر (7/22%) دچار آفازی هستند. میانگین سن بیماران آفازی(78-50)6/69 سال با انحراف معیار 52/11 بود. ٪60 بیماران آفازی مرد و ٪40 آنها زن بودند. علت آسیب مغزی در تمام بیماران آفازی سکته مغزی بود، همچنین در این مطالعه ٪80 بیماران آفازی سابقه ابتلا به بیماری دیابت و فشار خون را داشتند.

نتیجه­ گیری: نتایج این مطالعه با آخرین مطالعات انجام گرفته در زمینه شیوع آفازی همخوانی داشت.همچنین این مطالعه نتایج دیگر مطالعات را تصدیق کرد بر این اساس که اتیولوژی آسیب، سن و سابقه ابتلا به بیماریهای دیابت و فشار خون نقش مهمی در بروز آفازی دارند.


نرگس کرد، محمدرحیم شاهبداغی، سیده مریم خدامی، ماندانا نوربخش، شهره جلائی،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: آهنگ گفتار نقش بسیار مهمی در افزایش قابلیت فهم گفتار و انتقال صحیح مفهوم خصوصاً در گفتار محاوره ای دارد. تشخیص آهنگ گفتار با سه پارامتر آکوستیکی فرکانس پایه، شدت و دیرش ارتباط دارد. هدف از این مطالعه بررسی وابسته های آکوستیکی آهنگ گفتار و قابلیت فهم گفتار در کودکان کاشت حلزون شده و مقایسه آن با کودکان دارای شنوایی طبیعی می باشد.

روش بررسی: پژوهش حاضر بر روی 25  کودک کاشت حلزون شده و 25  کودک دارای شنوایی طبیعی در محدوده سنین دبستان انجام گرفت. 10 تصویر به کودکان نشان داده شد و جملات خبری و سؤالی از آنها استخراج گردید. جهت بررسی قابلیت فهم گفتار، جملات بیان شده توسط هفت نفر گفتاردرمانگر مورد قضاوت ادراکی قرار گرفتند و با استفاده از مقیاس 5 رتبه ای، امتیازدهی شدند. با استفاده از  نرم افزار Praat وابسته های آکوستیکی تعیین شدند.

یافته ها: نتایج نشان داد در هر یک از وابسته های آکوستیکی آهنگ گفتار میان دو گروه تفاوت معنادار آماری وجود داشت (05/0p<). امتیاز قابلیت فهم گفتار کودکان کاشت شده به طور معناداری پایین تر از کودکان طبیعی بود (05/0p<). میان آهنگ گفتار و قابلیت فهم گفتار و نیز میان قابیلت فهم گفتار و مدت زمان استفاده از پروتز همبستگی معنادار وجود داشت (05/0p<).

نتیجه­ گیری: با توجه به نتایج مطالعه حاضر عملکرد کودکان کاشت شده در استفاده از وابسته های آکوستیکی آهنگ گفتار پایین تر از همتایان دارای شنوایی طبیعی می باشد، که منجر به آهنگ گفتار نامناسب می شود. آهنگ نامناسب می تواند باعث قابلیت فهم گفتار پایین در کودکان کاشت شده باشد. بنابراین لازم است در برنامه گفتاردرمانی این کودکان مداخله در زمینه آهنگ در نظر گرفته شود.


ثریا قره باغی، مهدی رصافیانی، فاطمه بهنیا، اشرف کربلائی نوری، هوشنگ میرزایی،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: اگرچه مشکلات حرکتی به عنوان ملاک‌های تشخیصی اختلال نقص توجه همراه با بیش فعالی در ویرایش چهارم راهنمای تشخیصی و آماری اختلال‌های روانی مطرح نشده است، عموماً این اختلال همراه با این کودکان مشاهده می‌گردد. رویکرد "شناخت‌گرا به عملکردکاری روزمره" (Cognitive Orientation to daily Occupational Performance) یا به اختصار CO-OP رویکردی است که اهداف عملکردی کودک را مخاطب قرار می‌دهد. در این رویکرد درمانگر کودک را حمایت می‌کند تا از راهبرد‌های شناختی استفاده کند و طی فرآیند کشف راهنمایی شده و استفاده از راهبردهای خاص حوزه مشکلات عملکرد کاری را بهبود دهد. از اهداف CO-OP بهبود کارکرد حرکتی برای از بین بردن موانع، و در نتیجه تسهیل فعالیت‌های کودک و ارتقاء مشارکت وی در فعالیتهای روزمره می‌باشد.

روش بررسی: در این تحقیق از "مطالعه تک موردی تجربی" استفاده شد تا اثربخشی مداخلهCO-OP  را در کودکان با نقص توجه همراه با بیش فعالی بررسی کند. بر این اساس شش کودک برای شرکت در مداخله انتخاب شدند. مقیاس‌های ارزیابی شامل مقیاس کانادایی عملکرد کاری(Canadian Occupational Performance Measure: COPM) و مقیاس کفایت حرکتی برونینکز اوزرتسکی بود. در ابتدا و قبل از آغاز مداخله، COPM برای تعیین اهداف عملکردی و رتبه‌دهی عملکرد و رضایت برای اهداف انتخابی، توسط کودک و والدین به صورت مجزا اجرا شد. مداخله درمانی بر اساس برنامه درمانی CO-OP که پلاتاجکو و همکاران در سال 2001 طراحی کردند، انجام گردید. در طول مداخله، کودک راهبرد کلی حل مسئله را یاد می‌گیرد و برای کشف راهبرد‌های خاص حوزه راهنمایی می‌شود. برنامه درمانی شامل 12 جلسه مداخله به قرار هفته‌ای دو جلسه، هر جلسه 60-45 دقیقه در مرکز توانبخشی شهداء جلائی پور بود. ارزیابی‌های حرکتی به صورت دوره‌ای طی جلسات درمانی اجرا شد و نتایج ثبت گردید، همچنین مقیاس COPM بعد از مداخله مجددا اجرا شد.

یافته ها: رتبه‌دهی والدین و کودک به عملکرد و رضایت اهداف عملکردی بر اساس COPM و آنالیز دیداری نتایج برونینکز اوزرتسکی در دو مرحله پایه‌ای و مداخله اثربخشی درمان را نشان داد، و کاربرد CO-OP را در کودکان با نقص توجه همراه با بیش فعالی تأیید کرد.

نتیجه گیری: ارائه پروتکل درمانی که ممکن است موجب بهبود مشکلات حرکتی کودکان با نقص توجه همراه با بیش فعالی و همچنین هدایت کننده مطالعات آینده در جهت به کاربردن CO-OP بر پایه نتایج درمان CO-OP در درمان مشکلات حرکتی کودکان با نقص توجه همراه با بیش فعالی باشد.


بنفشه قمیان، مجتبی کامیاب، حسن جعفری، محمدابراهیم خمسه،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: شایع ترین عارضه نوروپاتی دیابتی در اندام تحتانی ایجاد زخم در نواحی پر فشار کف پا می باشد. رایج ترین اصلاح کفش طبی جهت پیشگیری از ایجاد زخم در پای این بیماران، استفاده از زیره غلتکی است. از طرفی نوروپاتی محیطی می تواند منجر به بی ثباتی پاسچر و کاهش کنترل تعادل در بیماران دیابتی گردد. همچنین به نظر می رسد زیره غلتکی سبب اختلال در تعادل افراد سالم می شود. از آنجا که در زمینه تأثیر زیره غلتکی بر پاسخ پاسچر بیماران دیابتی مطالعه ای یافت نشد، مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر زیره غلتکی بر ثبات پاسچر بیماران دیابتی توأم با نوروپاتی انجام شد.

روش بررسی: هفده بیمار مبتلا به نوروپاتی دیابتی در این مطالعه شرکت کردند. به منظور ارزیابی ثبات پاسچر حین پوشیدن کفش، با و بدون زیره غلتکی، آزمون کنترل حرکت با استفاده از دستگاه نوروکام انجام شد. میزان جابجایی مرکز نیرو، مدت زمان تأخیر در پاسخ و قدرت پاسخ پاسچر در دو حالت با و بدون زیره غلتکی مورد مقایسه قرار گرفت.

یافته ­ها: میزان جابجایی مرکز نیرو و مدت زمان تأخیر در پاسخ،  با و بدون زیره غلتکی یکسان بود (05/0‹P). قدرت پاسخ پاسچر حین اغتشاش متوسط قدامی و خلفی صفحه نیرو با استفاده از کفش با زیره غلتکی بیشتر از میزان آن با کفش بدون زیره غلتکی بود (05/0›P).

نتیجه­ گیری: در بررسی آنی، کفش با زیره غلتکی منجر به تغییر ثبات پاسچر بیماران مبتلا به نوروپاتی دیابتی نمی شود. از آنجا که قدرت پاسخ پاسچر هنگام استفاده از زیره غلتکی افزایش می یابد ممکن است که استفاده دراز مدت، نقش آموزشی برای مهارتهای تعادلی داشته باشد.


ابوالقاسم فلاح زاده ابرقوئی، مهدی عبدالوهاب، افسون حسنی مهربان، فرانک علی آبادی، محمود جلیلی، احمدرضا باغستانی،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: کودکان فلج مغزی از مراجعین اصلی به مراکز کاردرمانی هستند.دست به عنوان ابزاری مهم در عملکرد روزمره زندگی به حساب می آید. در اکثر کودکان فلج مغزی عملکرد دست دچار اختلال می شود. ارتزها و اسپلینت­ها به منظور بهبود پوزیشن، دامنه حرکتی، کیفیت حرکت و عملکرد دست مورد استفاده قرار می گیرند. هدف از این مطالعه بررسی تأثیر اسپلینت استاتیک cock up c-bar بر  قدرت، اسپاستی سیته، دامنه حرکتی و عملکرد دست غالب کودکان فلج مغزی دایپلژی اسپاستیک 8-12 ساله می باشد.

روش بررسی: روش مطالعه در این پژوهش از نوع مداخله ای و به صورت قبل - بعد می باشد. 13 بیمار فلج مغزی دایپلژی اسپاستیک 8 تا 12 ساله از میان افرادی که در مدارس جسمی حرکتی شهر تهران تحصیل می کردند و معیار های ورود را داشتند انتخاب شدند. بیماران از یک اسپلینت استاتیک cock up c-bar ( با زوایای 10 درجه اکستانسیون مچ دست، پالمار ابداکشن و آپوزیشن شست) به مدت 2 ماه، 2 ساعت در روز  و 4 تا 6 ساعت در شب استفاده کردند. در این مطالعه از تست جبسون تیلور برای ارزیابی عملکرد دست، مقیاس اشورث اصلاح شده برای ارزیابی اسپاستی سیته شست، مچ دست و آرنج، گونیامتر برای ارزیابی دامنه ی حرکتی شست، مچ دست و آرنج و داینامومتر برای ارزیابی قدرت دست استفاده شد.

یافته­ ها: نتایج ارزیابی­ها نشاندهنده ی بهبود معنادار در عملکرد دست (P <0/001)، اسپاستی سیته مفصل آرنج   (P<0/008)، مفصل مچ دست (P<0/001)، پالمار ابداکشن شست (P<0/002) و دامنه حرکتی مفصل مچ دست (P<0/001)، دامنه حرکتی پالمار ابداکشن دست (P<0/001) و قدرت گریپ (P<0/001) بود اما تأثیر معناداری بر روی دامنه حرکتی آرنج (P<0/160 ) نداشت.

نتیجه گیری: اطلاعات حاصل از تحقیق حاضر نشان می­دهد که استفاده از اسپلینت استاتیک cock up c-bar به مدت 2 ماه، 2 ساعت در روز و 4 تا 6 ساعت در شب، می­تواند روش مؤثری جهت بهبود قدرت و عملکرد دست، اسپاستی­سیته آرنج، مچ دست و شست و دامنه­ی حرکتی شست و مچ دست کودکان فلج مغزی دایپلژی اسپاستیک باشد.


حوریه احدی، رضا نیلی پور، بلقیس روشن، حسن عشایری، شهره جلائی،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1391 )
چکیده

زمینه و هدف : با توجه به نتایج اکثر تحقیقات که نشان دهنده اختلالات صرفی در کودکان دچار اختلال ویژه زبانی هستند و توجه ویژه­ای که در تحقیقات به رابطه میان دوزبانگی و اختلال ویژه زبانی شده است،  مقاله حاضر به بررسی تکواژهای صرفی افعال زبان فارسی در افراد دوزبانه دارای اختلال ویژه زبانی و مقایسه آنها با کودکان دوزبانه بهنجار و تک­زبانه دارای اختلال ویژه زبانی می­پردازد تا هم به بررسی این مهارت در دوزبانه­ها پرداخته باشد و هم نظریه ظرفیت محدود پردازش ( LPC: Limited Processing Capacity) و  نظریه مصدر اختیاری بسط یافته(Extended Optional Infinitive : EOI) را مورد بررسی قرار دهد.

روش بررسی : در این پژوهش 6 کودک 7 تا 8 ساله، دوزبانه­ءدارای اختلال ویژه زبانی( آذری - فارسی ) و 6 کودک تک­زبانه ( فارسی)دارای اختلال ویژه زبانی از لحاظ صرف زمانی فعل مورد بررسی قرار گرفتند و داشتن تأخیر زبانی، نداشتن مشکلات شنوایی ، بینایی و هوشی از معیارهای ورود به این  پژوهش بودند. ابزار سنجش،  آزمون اختلال ویژه زبانی و نمونه گفتار پیوسته کودکان بود و برای مقایسه نتایج از آزمون غیر پارامتریک من ویتنی استفاده شد.

  یافته­ ها: پژوهش حاضر نشان داد که کودکان دوزبانه دارای اختلال ویژه زبانی در مهارت­های درک و بیان زمان افعال( گذشته ، حال، آینده) نسبت به  تک­زبانه‏های دارای اختلال ویژه زبانی تأخیر دارند ولی تفاوت موجود از لحاظ آماری معنادار نیست ( 057/0,p=057/p= ( کودکان دوزبانه دارای اختلال ویژه­زبانی در مهارت­های درک و بیان زمان افعال(گذشته،حال،آینده) نسبت به همتایان سنی خود تأخیر دارند و تفاوت موجود از لحاظ آماری معنادار است(020/0, p=019/0 P=)                                                                         

   نتیجه گیری:  نتایج نشان می­دهد تکواژهای زمانی در کودکان دوزبانه دارای اختلال ویژه زبانی نسبت به کودکان دوزبانه طبیعی کم­تر است و در درمان باید  مورد توجه جدی قرار گیرد و هر چند به دلیل آموزش دوزبان به طور همزمان، توانایی کودکان دوزبانه در این تکلیف پایین­تر بود، ولی تفاوت معناداری بین دوزبانه­ ها و تک­زبانه­ های دارای اختلال ویژه زبانی وجود ندارد و این می تواند دلیلی بر رد نظریه LPC  و تائید نظریه EOIباشد. 


بهنوش طحان زاده، زهرا سلیمانی، آذر مهری، سیده مریم خدامی، شهره جلائی،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: آسیب بازیابی اسامی در میان انواع سندرم­های زبان پریشی متداول است، اما برخی از مطالعات پیشین بین توانمندی بازیابی اسامی سندرم­های مختلف زبان پریشی تفاوت قائل شده­اند. مطالعه حاضر به بررسی و مقایسه توانمندی نامیدن 4 بیمار زبان­پریش روان و ناروان در تکلیف نامیدن تصویر می­پردازد.

روش بررسی: در مطالعه حاضر توانمندی نامیدن 2 بیمار زبان پریش روان و 2 ناروان توسط آزمون تصویری نامیدن شفاهی بررسی گردید. این آزمون شامل تصویرخطی 109 اسم می باشد. ازبیماران خواسته شد تا هر تصویر را با یک کلمه نام ببرند. پاسخ های بیماران براساس سیستم نمره دهی آزمون نامیدن فیلادلفیا به انواع صحیح وخطای معنایی، صوری، آمیخته، ناکلمه، خطای نامرتبط و سایر موارد (حذف، حاشیه­پردازی/توصیف و بینایی) طبقه بندی شدند. سپس، داده­ها به صورت توصیفی بررسی شده و با آزمون من ویتنی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.

یافته­ ها: نمره افراد زبان­پریش ناروان بیش از موارد روان­ بود. درصد خطای معنایی در گروه روان و موارد عدم پاسخ­دهی در بیماران ناروان بیش از سایر نوع­ها بود. علی‏رغم وجود تفاوت­های فردی تمامی انواع خطاها در پاسخ­های بیماران یافت می­شد. اختلاف میانگین نمره وانواع خطاها بین بیماران روان وناروان معنادار نبود (05/0p>). 

نتیجه ­گیری: این سیستم نمره­دهی می­تواند تنوعی از خطاهای بازیابی واژه را توصیف نماید.افراد زبان­پریش روان مشکل بیشتری در بازیابی اسامی نسبت به بیماران ناروان دارند. اگرچه میان دو گروه اختلافاتی وجود دارد، اما نوع خطا در نامیدن تصویر عامل دقیقی جهت تمایزگذاری بین سندرم های مختلف زبان پریشی نمی باشد و میان مکانیسم­های زیربنایی آسیب دیده و رفتار نامیدن آن ها شباهت وجود دارد.


سکینه گلجاریان، گیتی ترکمان، سیدمحمد فیروزآبادی، علیرضا سرمدی،
دوره 7، شماره 1 - ( 2-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: در بسیاری از مطالعات در سطح نخاع، تغییرات فعالیت سلول رنشاو با پاسخ H´سنجیده می­شود.پس از آنکه برای اولین بار، تحریک کننده الکتریکی که بتواندبا تولید شدت­های تحریک متفاوت و فاصله مشخص،پاسخ H´ را برانگیخته کند،طراحی و ساخته شد،آزمون تکرارپذیری حداکثر دامنه پاسخ H´ بدست آمده از دستگاه جدید و شدت مربوط به آن، در یک جلسه و بین جلسات انجام شد.

روش بررسی: پاسخ H´ از 6 فرد سالم در سه جلسه و هرجلسه دوبار از عضله سولئوس پای غالب ثبت شد. فاصله دو ثبت در یک جلسه 20 دقیقه و بین جلسات یک هفته بود.

یافته­ ها: تکرارپذیری نسبی حداکثر دامنه پاسخ H´ و شدت مربوط به آن، در یک جلسه بترتیب 92/0 و 98/0 و در جلسات متوالی بترتیب 86/0 و 9/0 بود. تکرارپذیری مطلق این دو متغیر نیز در یک جلسه بترتیب 37/0 و 47/0 و بین جلسات بترتیب 44/0 و 06/1 بود.

نتیجه ­گیری: نتایج نشان داد که تکرارپذیری نسبی حداکثر دامنه پاسخ H´ و شدت مربوط به آن، در یک جلسه و در جلسات متوالی درحد بسیار بالا بوده، و تکرارپذیری مطلق این دو متغیر نیز خوب بودهاست.

 


مدینه حسنی، افسون حسنی مهربان، فرانک علی آبادی، قربان تقی زاده،
دوره 7، شماره 1 - ( 2-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: مشارکت کودکان در فعالیت های تفریحی و اوقات فراغت با سلامت آنها ارتباط دارد. هدف از مطالعه حاضر بررسی مشارکت کودکان فلج مغزی 8 تا 14 سال در مقایسه با کودکان طبیعی همسال بوده است.

روش بررسی:در این مطالعه مقطعی 30 کودک فلج مغزی با میانگین سنی 11 سال و 1ماه  از مدارس ویژه جسمی-حرکتی و 30 کودک طبیعی همسال آنها با میانگین سنی 11 سال و 6  ماه  از مدارس عادی به روش غیراحتمالی در دسترس انتخاب شدند. مشارکت این کودکان از طریق مصاحبه به وسیله آزمون CAPE:Children's Assessment of Participation and Enjoyment) ) ارزیابی شد. داده ها از طریق نرم افزار SPSS17 تجزیه و تحلیل گردید.

یافته­ ها: از نظر تنوع مشارکت تفاوت معناداری بین کودکان فلج مغزی و کودکان طبیعی همسال با مقادیر(000,0p=) مشاهده شد. شدت مشارکت کودکان طبیعی همسال بیشتر از کودکان فلج مغزی بود (000,0p=). تفاوت معناداری بین دو گروه از نظر لذت مشاهده نشد. اثر اصلی جنسیت و اثر متقابل گروه در جنسیت در هیچکدام از متغیرهای آزمون CAPE معنادار نبود.

نتیجه­ گیری: کودکان همسال در تعداد فعالیت های بیشتری مشارکت داشتند. مشکلات فیزیکی می تواند روی مشارکت کودکان در فعالیت های روزمره و اجتماعی شدن آنها اثر بگذارد(2,4,11)، لذا آگاهی از مشارکت این کودکان می تواند به متخصصان سیستم بهداشتی در جهت طراحی درمان های متناسب با نیازهای کودکان و ارتقا مشارکت و سلامت آنها کمک کند.


مهدی سلیمی، امیر احمدی، نادر معروفی،
دوره 7، شماره 1 - ( 2-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: گردن درد یکی از شایعترین ضایعات عضلانی اسکلتی در جوامع صنعتی می باشد. در بیماران گردن درد تغییرات پیچیده ای در کنترل حرکتی ستون فقرات گردنی اتفاق می افتد. هدف این مطالعه بررسی مقایسه ای زمان وارد عمل شدن عضلات گردن حین حرکات اندام فوقانی بین بیماران و افراد سالم است.

روش بررسی: 18 بیمار مبتلا به گردن درد غیراختصاصی مزمن و 18 فرد سالم که از لحاظ سن، وزن و قد باهم جور شده بودند، به صورت تصادفی انتخاب شدند. هریک از نمونه ها روی زمین ایستاده و 5 مرتبه هریک از حرکات فلکسیون و ابداکسیون را با حداکثر سرعت تا زاویه 90 درجه انجام دادند. همزمان، سیگنال الکترومیوگرافی عضلات ارکتور اسپاین و استرنوکلیدوماستوئید بصورت دوطرفه ثبت گردید. زمان فعال شدن عضلات گردن نسبت به زمان فعال شدن دلتوئید محاسبه و بین دو گروه مقایسه شد.

یافته ها: مطالعه حاضر نشان داد که در بیماران مبتلا به گردن درد و افراد سالم، حین حرکات ابداکسیون و فلکسیون اندام فوقانی، عضلات سطحی گردن بعد از فعال شدن عضله دلتوئید وارد عمل شدند. همچنین مقایسه میانگین زمان تأخیری وارد عمل شدن عضلات سطحی گردن بین گروه بیمار و سالم نشان داد که در بیماران نسبت به افراد سالم، حین حرکات اندام فوقانی عضلات گردن بصورت معنی داری با تأخیر وارد عمل شدند (05/0 > P).

نتیجه گیری: در بیماران گردن درد نسبت به افراد سالم، وارد عمل شدن عضلات گردن در مواجهه با اغتشاش درونی ناشی از حرکات سریع اندام فوقانی با تأخیر صورت می گیرد. این امر خطر ایجاد ضایعه حین حرکات سریع اندام فوقانی را در این افراد افزایش می دهد.


سارا صفری نودهی، نسرین ناصری، نورالدین نخستین انصاری، جواد صراف زاده، سهیل منصور سوهانی،
دوره 7، شماره 1 - ( 2-1392 )
چکیده

زمینه وهدف: در سال های اخیر به نقش عضلات کمر و لگن  به عنوان بخشی از عضلات ناحیه مرکزی در آسیب شناسی و درمان آسیب های ورزشی اندام تحتانی توجه شده است. چرا که این عضلات طبق نظریه زنجیره حرکتی بسته، به صورت عملکردی کنترل کننده حرکت بخش های تحتانی هستند. دردهای کشاله ران یکی از صدمات متداول در ورزشهایی مثل فوتبال است.از آنجاییکه شایع ترین عناصر درگیر در این عارضه عضلات اداکتور ران می باشند، هدف از انجام این مطالعه مقایسه ثبات مرکزی بین بازیکنان فوتبال مرد سالم  با بازیکنان فوتبال مبتلابه کشیدگی عضلات اداکتور ران بود.مطالعات بسیاری برای پیشگیری، درمان و جلوگیری از عود مجدد این ضایعه انجام گرفته است که مهمترین و اصلی ترین نکته کلیدی آن حفظ یکپارچگی و سلامت ثبات مرکزی و عضلات تنه و ران می باشد.

روش بررسی: 50 ورزشکار فوتبال حرفه ای مرد با میانگین سنی 73/2±32/21 سال(25 نفر سالم و 25 نفر مصدوم) دراین مطالعه شرکت کردند. ثبات مرکزی بین این دو گروه توسط 5 آزمون تحملی و عملکردی مقایسه شد. تحمل عضلات فلکسور، اکستانسور و فلکسورهای طرفی تنه توسط آزمونهای Mc Gill و Biering-Sorensen تغیر یافته، ارزیابی شد و برای ارزیابی عملکرد عضلات مایل شکمی از آزمون پایین آوردن همزمان دو پاDouble leg lowering)) و جهت ارزیابی عضلات ابداکتور و روتاتور خارجی ران از آزمون چمباتمه تک پا Singel Leg Squat)) استفاده شد.

یافته ها: تحمل عضلات اکستانسور، فلکسور و فلکسور طرفی تنه در بازیکنان فوتبال مبتلا به کشیدگی عضلات اداکتور ران درمقایسه با بازیکنان فوتبال سالم به صورت معناداری کمتر بود.همچنین عملکرد عضلات مایل شکمی و عضلات ابداکتور و روتاتور خارجی ران بین دو گروه بازیکنان فوتبال سالم و مصدوم دارای اختلاف معنا دار بود(05/0p<).

نتیجه گیری: کاهش تحمل وعملکرد عضلات تنه احتمالا عاملی جهت  افزایش خطر کشیدگی عضلات اداکتور ران در بازیکنان فوتبال می باشد. افزایش تحمل این عضلات درمرکز تنه احتمالا سبب کاهش خطر کشیدگی عضلات اداکتور ران می شود.


امین کردی یوسفی نژاد، آزاده شادمهر، غلامرضا علیایی،
دوره 7، شماره 1 - ( 2-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: مبتلایان به دیابت تمایل چندانی به انجام ورزش ندارند. با توجه به شیوع بی حرکتی در این بیماران ویبراسیون عمومی بدن Whole Body Vibration (WBV) شاید بتواند جایگزین مناسبی برای ورزش باشد. از آنجا که اثرات این مداخله بر بیماران دیابتی بطور جامع مورد بررسی قرار نگرفته است هدف از انجام این مطالعه بررسی اثرات اعمال WBV بر پروفیل های خونی در مبتلایان به دیابت نوع دو  می باشد.

روش بررسی: 20 بیمار مبتلا به دیابت نوع دو با کمک روش داده های همسان شده به دو گروه کنترل(10n=) و آزمون (10n=) تقسیم شدند. گروه آزمون تحت WBV با فرکانس 30 هرتز و آمپلی تود 5/2 میلی متر به  مدت شش هفته و هفته ای دو بار قرار گرفتند. گروه کنترل  در این مدت هیچ گونه مداخله ای دریافت ننمودند. فاکتورهای خونی قبل و بعد از درمان در دو گروه بررسی شدند.

یافته­ ها: میزان قند خون  ناشتا و هموگلبین گلیکولیزه در گروه درمان نسبت به کنترل کاهش یافت هرچند این تفاوت از لحاظ آماری بین دو گروه معنی دار نشد(44/0P=). بین پروفیل های کلسترول, HDL, LDL وتری گلیسرید (TG) هیچ گونه تفاوت معنی دار آماری قبل و بعد از درمان در دو گروه مشاهده نشد.

نتیجه گیری: شاید اعمال WBV با پارامترهای مذکور بتواند در کاهش قند ناشتا و هموگلبین گلیکولیزه مبتلایان به دیابت  نوع دو موثر باشد. از جمله علل این تغییرات می توان به افزایش پروتیین انتقال دهنده گلوکز در سلول ها اشاره کرد.



فایزه سادات محمودی هاشمی، سیدجواد موسوی، بهروز عطارباشی مقدم، سعید طالبیان مقدم، شیوا موسوی،
دوره 7، شماره 1 - ( 2-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: این مطالعه با هدف دستیابی به یک پرسشنامه فارسی مناسب برای ارزیابی ضایعات شانه در ورزشکاران، به ترجمه، بومی سازی و تعیین اعتبار و تکرارپذیری پرسشنامه جراحان شانه و آرنج آمریکا پرداخته است.

روش بررسی: افراد مورد مطالعه 100 نفر از ورزشکاران رشته های پرتابی و بالای سر مبتلا به آسیب و اختلال در عملکرد شانه (81/5 ± 96/25‌سال) بودند. روند ترجمه پرسشنامه و تطابق فرهنگی طبق روش استاندارد انجام گرفت. پس از تکمیل مراحل ترجمه و تهیه نسخه  فارسی پرسشنامه ASES ، این پرسشنامه به همراه نسخه های فارسی پرسشنامه ناتوانی بازو و شانه و دست (The Disabilities of the Arm Shoulder and Hand: DASH)  و سنجش سلامت خلاصه شده 36 سوالی (Short Form 36 Health Survey:SF36) جهت تعیین اعتبار توسط بیماران تکمیل شدند. 30 نفر از این افراد به صورت تصادفی جهت بررسی تکرارپذیری آزمون- بازآزمون پرسشنامه، مجدا پرسشنامه را تکمیل کردند. پس از تکمیل پرسشنامه، داده های بدست آمده مورد ارزیابی آماری قرار گرفت.

یافته­ ها: جهت سنجش همخوانی درونی سوال های موجود در نسخه فارسی پرسشنامه‌ ASES از ضریب همبستگی آلفاکرونباخ استفاده شد. آلفای کرونباخ برای این پرسشنامه عدد 91/.  بدست آمد. برای تکرارپذیری آزمون- بازآزمون از آزمون ICC استفاده شد که مقدار، 91/.  بدست آمد. ارتباط بین نسخه فارسی پرسشنامه‌ ASES با نسخه‌های فارسی پرسشنامه‌های SF36 و DASH با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون بررسی شد. همبستگی بین نسخه فارسی پرسشنامهASES  و پرسشنامه DASH برابر با 78/0 بود که نشان دهنده ارتباط قوی بین نسخه فارسی پرسشنامه ASES و DASH است. همبستگی بین نسخه فارسی پرسشنامه ASES با بخش های مختلف  پرسشنامه SF36، بین 48/0 تا 62/0 بود که همبستگی متوسط را نشان داد.

نتیجه ­گیری: نسخه فارسی پرسشنامه ASES ابزاری معتبر و تکرارپذیر برای ارزیابی عملکرد شانه در ورزشکاران مبتلا به اختلالات شانه می‌‌باشند.


طیبه صیادی نژاد، مهدی عبدالوهاب، ملاحت اکبرفهیمی، محمود جلیلی، شهلا رفیعی، احمدرضا باغستانی،
دوره 7، شماره 1 - ( 2-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: درمان های توانبخشی در کاهش ناتوانی های ناشی از سندرم داون از اهمیت بالایی برخوردار می باشند. به دلیل اهمیت تعادل در ایجاد استقلال فردی، و نقش قدرت در تعادل، تحقیق حاضر به بررسی تاثیر تمرینات مقاومتی پیشرونده بر تعادل کودکان سندرم داون پرداخته است.

روش بررسی: 15 کودک سندرم داون دختر با دامنه سنی 12-8 سال، به روش نمونه گیری در دسترس در این مطالعه شرکت نمودند. آزمودنی ها به مدت 6 هفته، هفته ای 3 جلسه، تمرینات مقاومتی پیشرونده را دریافت کردند. طی مداخله 3 نفر از آنها از مطالعه خارج شدند. تعادل توسط آزمون برگ و قدرت ایزومتریک گروه عضلانی ابداکتور و فلکسور هیپ، اکستانسور و فلکسور زانوی هر دو اندام تحتانی با استفاده از دینامومتر دستی نیکلاس ارزیابی شد. جهت تحلیل داده ها و بررسی فرضیات از آزمون t زوجی استفاده شد.

یافته­ ها: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که پس از اتمام دوره مداخله، میانگین تعادل عملکردی (001/0 > p) و قدرت ایزومتریک عضلات مورد نظر(001/0 > p) افزایش معنی داری داشته است.

نتیجه­ گیری: به نظر می رسد نتایج این مطالعه تاثیر تمرینات مقاومتی پیشرونده را بر بهبود تعادل تایید نموده است و کودکان سندرم داون در سطح سنی 12-8 سال از این روش می توانند بهره مند شوند.


مصطفی رحیمی، مهیار صلواتی، اسماعیل ابراهیمی تکامجانی، لقمان محمدی،
دوره 7، شماره 1 - ( 2-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: مطالعۀ حاضر به منظور بررسی ارتباط سفتی عضلات رکتوس فموریس و همسترینگ با درد قدامی زانو انجام گردید تا بر اساس آن سفتی عضلانی به عنوان یک پارامتر بالینی مهم در فرآیند ارزیابی و درمان مورد استفاده قرار گیرد.

روش بررسی:در این مطالعۀ غیرتجربی و مورد-شاهدی،20 فرد مبتلا به درد قدامی زانو با نمونه گیری ساده و در دسترس و 20 فرد سالم با روش جورکردن با بیماران، انتخاب و سفتی بخشهای پروگزیمال و دیستال عضلات رکتوس فموریس و همسترینگ آنها بوسیلۀ دستگاه داینامومتر بیودکس اندازه گیری شد.همچنین حداکثر گشتاور کانسنتریک حرکات فلکشن و اکستنشن ران و زانو به عنوان قدرت این عضلات در دو گروه بیمار و سالم مقایسه و با استفاده از آزمون های تی مستقل و تحلیل همبستگی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.

یافته­ ها: درد قدامی زانو با سفتی سر پروگزیمال عضلات رکتوس فموریس(320/0P=)و همسترینگ(125/0P=)ارتباط معنا دار نداشت ولی درد قدامی زانو با سفتی سر دیستال عضلات رکتوس فموریس و همسترینگ تفاوت معنی دار داشت(001/0>P). رابطۀ درد قدامی زانو با قدرت این عضلات معنادار بود  (001/0>P). همبستگی معنا داری بین قدرت و سفتی عضلات رکتوس فموریس(356/0P=) و همسترینگ(643/0P=) در افراد مبتلا به درد قدامی زانو مشاهده نشد ولی در افراد سالم همبستگی معنی داری مشاهده شد(001/0>P).

نتیجه­ گیری: در افراد مبتلا به درد قدامی زانو سفتی بخش دیستال عضلات رکتوس فموریس و همسترینگ افزایش یافته، قدرت عضلانی کاهش می یابد. افزایش قدرت در افراد سالم همراه با افزایش سفتی می باشد ولی در بیماران این رابطه وجود ندارد. همچنین شاید بتوان گفت عضلات رکتوس فموریس و همسترینگ دارای بخش­های عصبی- عضلانی مختلفی می باشند.


سمیه امیری آریمی، اصغر رضا سلطانی، سیدیعقوب سخایی، مینو خلخالی، لیلا رهنما،
دوره 7، شماره 1 - ( 2-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: عضله مولتی فیدوس یکی از عضلات کوتاه و عمقی پارااسپاینال است که در خلف ستون فقرات واقع شده است و به آن حین فعالیت های مختلف ثبات می بخشد. بررسی ها نشان داده اند که در افراد مبتلا به گردن درد، ضعف و آتروفی عضلات گردن یکی از عوامل اصلی بروز گردن درد به شمار می رود. اندازه گیری ابعاد عضله از طریق اولتراسونوگرافی فرصتی را فراهم می کند تا بتوان آتروفی و یا هایپرتروفی عضله را به صورت عینی ارزیابی کرد. لذا این مطالعه با هدف بررسی قرینگی اندازه عضله مولتی فیدوس گردن در زنان مبتلا به گردن مزمن غیراختصاصی یکطرفه و سالم توسط اولتراسونوگرافی انجام شده است.

روش بررسی: در این مطالعه 25 زن مبتلا به گردن درد مزمن غیراختصاصی یکطرفه و 25 زن سالم شرکت کردند. همه افراد مورد بررسی شاغل بوده و روزانه بیش از 4 ساعت به کار با رایانه و یا کار دفتری می پرداختند. تصویربرداری از عضله مولتی فیدوس در سطح مهره چهارم گردن به صورت دوطرفه انجام شد. قطر قدامی خلفی، قطر طرفی، سطح مقطع (حاصلضرب دو قطر) و شکل عضله (تقسیم قطر طرفی بر قطر قدامی خلفی) اندازه گیری و ثبت شد.

یافته ها: ابعاد عضله مولتی فیدوس در گروه بیمار نسبت به گروه سالم کوچکتر بود. در گروه بیمار ابعاد عضله در سمت دردناک نسبت به سمت مقابل کوچکتر بود. غیرقرینگی سایز عضله بین دو سمت راست و چپ، در گروه بیمار نسبت به گروه کنترل بیشتر بود (05/0> P). نسبت سایز سمت کوچکتر به سایز سمت بزرگتر در گروه سالم بیشتر از گروه بیمار بود (05/0> P).

نتیجه گیری: در گروه افراد بیمار، غیرقرینگی سایز عضله بین دو سمت و کوچکتر بودن سایز در سمت دردناک، نشان از آتروفی عضله در سمت درگیر است.


حیدر صادقی، سیدخلیل موسوی، حامد قاسمپور، حسین نبوی نیک،
دوره 7، شماره 1 - ( 2-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به اینکه مطالعه خصوصیات نیروی عکس العمل زمین در حین راه رفتن انسان ‌به عنوان توصیف کننده ای مهم در وجود اختلال در راه رفتن شناخته می شود، هدف از انجام این تحقیق، مقایسه مولفه عمودی نیروی عکس العمل زمین در حین راه رفتن به سمت جلو و عقب در ورزشکاران مبتلا به اسپرین مچ پا بود.

روش بررسی: در این تحقیق ‌نیمه تجربی تعداد 13 ورزشکار مبتلا به اسپرین مچ پا و 11 ورزشکار سالم‌‌‌راه رفتن به سمت جلو و عقب را در سه کوشش تکرار کردند.‌مقادیر مربوط به نیروی عکس العمل زمین با استفاده از صفحه نیروسنج‌‌اندازه گیری و با استفاده از وزن بدن آزمودنی ها نرمال شد.‌از آمار توصیفی میانگین و انحراف استاندارد برای توصیف داده ها و آزمون آماری واریانس دو راهه برای تحلیل اندازه های بین گروهی استفاده شد.‌

یافته ها:  تفاوت معناداری   بین تولید نیروی عکس العمل در شاخص های اوج اول و دوم در راه رفتن به جلو و عقب ‌ثبت شد(0.00 p=). در حالی که در مقایسه بین گروهی، اختلاف معناداری بین گروه ‌آسیب دیده و ‌سالم ‌مشاهده نشد.

نتیجه گیری: با توجه به یافته های تحقیق به نظر می رسد آسیب اسپرین مچ پا بر اختلاف تولید نیروی عکس العمل زمین حین راه رفتن به سمت جلو و عقب تاثیرگذار نیست. بلکه تفاوت موجود بین دو گروه سالم و دارای آسیب از الگوی اختصاصی راه رفتن برای هر آزمودنی ناشی می شود.

یاسر آفاقی ، آذر مهری، زهرا سلیمانی، شهره جلائی، حمزه عزیزی زلانی،
دوره 7، شماره 4 - ( 8-1392 )
چکیده

چکیده

زمینه و هدف: انسان برای برقراری ارتباط نیاز به گفتار دارد. وی با استفاده از ساختارهای زبان شناسی از جمله صدا، کلمه و از همه مهمتر، از جمله به گفتار دست پیدا می کند. در دستور زبان فارسی، جملات انواع مختلفی دارد از جمله: امری، پرسشی، معلوم، مجهول، تعجبی. کودک در مراحل رشدی خود ابتدا از تک کلمه،گفتار تلگرافی و سپس با ترکیب اسامی و افعال و حروف اضافه جمله سازی می‌کند و در نهایت جملات مجهول، شرطی و مرکب را بیان می‌کند. با توجه به اینکه هیچ مطالعه‌ای در رابطه با سن درک جملات مجهول در زبان فارسی انجام نشده بود بر آن شدیم تا آزمون درک جملات مجهول را بر روی کودکان طبیعی اجرا نموده و سن رشد آن را در کودکان طبیعی بدست آوریم سپس آن را با کودکان کم شنوا مقایسه کنیم. هدف از این مطالعه بررسی درک جملات مجهول در کودکان طبیعی 3 تا 8 سال و مقایسه آن با کودکان 8 ساله کم شنوا می باشد.

روش بررسی: تعداد 691 کودک طبیعی 3 تا 8 سال در مناطق مرکزی تهران و 18کودک کم شنوا در مدارس استثنایی تهران در این آزمون شرکت کردند.این آزمون ابتدا روی 30 کودک اجرا شد و پایایی آن به اثبات رسید. این آزمون داری 15تصویر سه‌تایی بود وکودک باید یکی ازسه تصویر را نشان می-داد. در ابتدا دو مجموعه تصویر 3 تایی به عنوان مثال و تمرین، به کودک ارائه شد سپس جمله مجهول مربوط به آن بصورت محاوره بیان شد وکودک باید آنرا نشان می‌داد و اگر نمی‌توانست خود آزمونگر تصویر صحیح را نشان می‌داد و تصویر بعدی به همین صورت ارائه می‌شد تا کودک با نحوه انجام آزمون آشنا شود. به کودک توضیح داده شد که تصاویر آزمون را به دقت نگاه کند و پس از بررسی تمام تصاویر، تصویر صحیح را نشان دهد.در ادامه 15 تصویر آزمون اجرا شدو نتایج ثبت گردید.

یافته ها: بیشترین تعداد پاسخ صحیح مربوط به کودکان 8 ساله طبیعی بود(میانگین93/13)و سپس کودکان هفت ساله51/12، شش ساله37/9، پنج ساله09/8، چهار ساله31/5، سه ساله61/3، و کمترین تعداد پاسخ صحیح مربوط به کودکان کم‌شنوا (56/3) بود. نتایج این پژوهش نشان داد که بین توانایی درک جملات مجهول و سن، رتبه تولد، تحصیلات پدر و تحصیلات مادر رابطه معناداری وجود دارد (05/0(p< ولی بین توانایی درک جملات مجهول و جنسیت ارتباط معناداری وجود ندارد (05/0(p>و بین میانگین درصد پاسخ‌های صحیح به درک جملات مجهول درکودکان کم‏شنوا در همه سنین بجز 3 ساله‌ها تفاوت معنادار وجود دارد، یعنی به لحاظ درک مفهوم کم شنواها مثل 3 ساله ها هستند.

نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که بین توانایی درک جملات مجهول و سن، رتبه تولد، تحصیلات پدر و تحصیلات مادر رابطه معناداری وجود دارد ولی بین توانایی درک جملات مجهول و جنسیت ارتباط معناداری وجود ندارد. همچنین نتایج این پژوهش نشان داد که توانایی درک جملات مجهول در کودکان 8 ساله کم شنوا در حد کودکان 3 ساله طبیعی می‌باشد.

کلید واژه ها:جملات مجهول، درک ، کودکان طبیعی، کم شنوای شدید، زبان فارسی


سپیده نفیسی، محمدرضا هادیان، حسین باقری، فرناز رضوی، شیوا موسوی، شهره جلائی،
دوره 7، شماره 4 - ( 8-1392 )
چکیده

چکیده زمینه و هدف: یکی از عوارض شایع در درمان سرطان پستان، لنف ادم اندام فوقانی همان سمت است. لنف ادمای ثانویه یک عارضه مزمن است که منجر به کاهش عملکرد عضو و اختلال در کیفیت زندگی فرد می‌شود. هدف این مطالعه بررسی تأثیر تکنیک‌های فیزیوتراپی ضد احتقانی بر شدت درد و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به لنف ادمای ثانویه اندام فوقانی بعد از درمان‌های سرطان پستان می‌باشد. روش بررسی : ۳۰ نفر بیمار زن مبتلا به لنف ادمای ثانویه اندام فوقانی بعد از درمان های سرطان پستان با دامنه سنی ۷۰-۲۹ سال با معرفی متخصصین جراح عمومی و سرطان براساس معیارهای ورود و خروج به کلینیک فیزیوتراپی ارجاع داده شدند و تحت درمان تکنیک‌های فیزیوتراپی ضد احتقانی قرار گرفتند. این تکنیک‌ها شامل تخلیه دستی لنف، بانداژ، تمرین درمانی و مراقبت‌های پوستی و ناخنی بود. بیماران ۵ روز در هفته و برای مدت ۴ هفته تحت درمان قرار گرفتند. شدت درد و کیفیت زندگی بیماران قبل و بعد از درمان ارزیابی شد. و شدت درد با معیار عددی-بصری(Visual Analog scale) وکیفیت زندگی بیماران با پرسشنامه اندازه گیری کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به سرطان((Quality of life Questionnaire Core Module۳۰ QLQ-Cارزیابی گردید. یافته ها : به دنبال ۴ هفته درمان شدت درد کاهش معناداری(۰۰۰1p <) در مقایسه با قبل از درمان نشان داد و نمره کیفیت زندگی بیماران در بخشهای جسمانی، احساسی و اجتماعی در مقایسه با قبل از درمان نیز افزایش معنادار (۰۰۰1p<) نشان داد. نتیجه گیری : نتایج مطالعه حاضر به سودمندی روش های فیزیوتراپی ضد احتقانی به عنوان ابزاری جهت بهبود درد و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به لنف ادم تاکید دارد. کلید واژه ها: لنف ادم اندام فوقانی ، تکنیک‌های فیزیوتراپی ضد احتقانی، شدت درد، کیفیت زندگی

صفحه 8 از 9     

فصلنامه توانبخشی نوین Journal of Modern Rehabilitation
Persian site map - English site map - Created in 0.08 seconds with 46 queries by YEKTAWEB 4657