حسین راسته، غلامرضا علیایی، مهدی عبدالوهاب، محمود جلیلی، شهره جلائی،
دوره 3، شماره 1 - ( 7-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: سالمندان یکی از اقشار آسیب پذیر هر جامعه ای را تشکیل می دهند. افتادن در سالمندان با کاهش توانایی در انجام فعالیتهای روزانه همراه می شود. با توجه به اهمیت تعادل در جلوگیری از افتادن، در این تحقیق تلاش شد تا اثر تمرینات کاوتورن و کوکسی بر بهبود تعادل را بررسی شود.
روش بررسی: این مطالعه بر روی 36 سالمند مرد بالای 60 سال مراکز نگهداری شهر مشهد انجام شد، که در دو گروه درمان و کنترل قرار گرفتند.( 17سالمند در گروه درمان و 19 سالمند در گروه کنترل).
آزمودنی ها هفته ای 3 بار و به مدت 3 ماه در تمرینات کاوتورن و کوکسی شرکت کردند. وضعیت تعادل سالمندان با استفاده از تست تعادلی برگ (BBS) در 4 مرحله ( قبل از مداخله، یک ماه پس از شروع مداخلات، دو ماه پس از شروع مداخلات و در پایان مداخلات) مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: نتایج حاصل از بررسی های به عمل آمده نشان داد که سیر بهبودی در مراحل مختلف ارزیابی با تست تعادلی برگ صعودی است و میزان پیشرفت در دو ماه ابتدایی درمان قابل محسوس تر است(05/0p<) و همچنین تاثیرات تمرینات در گروه درمان نسبت به گروه کنترل دارای تفاوت معنی داری می باشد(000/0= p).
نتیجه گیری: تمرینات کاوتورن و کوکسی در بهبود تعادل سالمندان مرد مراکز سالمندان شهر مشهد موثر بوده و دو ماه مداخلات می تواند جهت بهبودی کفایت داشته باشد.
وحید صمدی، سعید طالبیان، غلامرضا علیایی، آزاده شادمهر، شهره جلائی، ابراهیم انتظاری، مهدی صادقی،
دوره 3، شماره 1 - ( 7-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: از کمربندها و حمایت کنندهها به طور رایجی به منظور پیشگیری از کمردرد و آسیبهای ستون فقرات استفاده میشود. علی رغم انجام مطالعات متعدد، هنوز شواهد کافی و توافق قطعی در مورد اثرات این حمایت کنندهها وجود ندارد. هدف از مطالعه حاضر تعیین تأثیر حمایت کنندههای کمری- خاجی بر الگوی کنترل حرکت در حین انجام حرکت ترکیبی تنه بود.
روش بررسی: برای انجام این پژوهش تعداد 30 مرد جوان سالم انتخاب شدند. پارامترهای زمانی کنترل حرکت (زمان پاسخ حرکتی، زمان عکس العمل، زمان پیش حرکت و زمان حرکت) و میزان فعالیت سه جفت از عضلات تنه در حین انجام حرکت ترکیبی تنه در برابر مقاومتهای حداقل و 50 درصد حداکثر قدرت ایزومتریک و در دو وضعیت با و بدون حمایت کننده محاسبه گردید.
یافته ها: هنگام بستن حمایت کننده، زمان پاسخ حرکتی در شرایط اعمال مقاومت حداقل به طور معنیداری کاهش یافت (004/0=P). استفاده از حمایت کننده باعث کاهش معنی دار زمان های عکس العمل و حرکت در دو شرایط اعمال مقاومت گردید (05/0>P). در میزان فعالیت عضلات تنه به دنبال بستن حمایت کننده، تغییر معنی داری حاصل نشد (05/0
نتیجه گیری: استفاده از حمایت کننده کمری- خاجی باعث سریعتر شدن واکنش فرد و کاهش تأخیر وی در شروع حرکت شد. اگرچه حمایت کننده تغییری در میزان فعالیت عضلات تنه ایجاد نکرد، اما کارآیی و آمادگی عضله ارکتور اسپاین را برای شروع حرکت مطلوب افزایش می داد.
عاطفه طاهری اصغری، جواد صراف زاده، سهیل سوهانی، سعید طالبیان، محمد کیهانی،
دوره 3، شماره 3 - ( 12-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: کنترل ثبات پاسچر، لازمه راه رفتن و شروع حرکات ارادی در زندگی روزمره و فعالیت های ورزشی می باشد. امروزه بسیاری از ضایعات ورزشی از جمله پیچ خوردگیهای رباط خارجی مچ پا در فعالیت های ورزشی همراه با پرش ،مانند بسکتبال ، والیبال و فوتبال رخ می دهند . گر چه بیشتر آسیب های مفصلی در نتیجه ضربه و تماس مستقیم اتفاق می افتد ، ،مکانیسم های غیر تماسی مانند فرود از پرش که نیاز به ثبات و تعادل مناسبی دارند نیز سبب بروز این آسیب ها می گردند . خستگی عصبی عضلانی می تواند سبب اختلال در کنترل عصبی عضلانی و ثبات مفصلی گردد.
با توجه به اینکه بیشتر ضایعات مفصل مچ پا ضمن فعالیت هایی مانند فرود از پرش و در زمان های انتهایی یک فعالیت ورزشی رخ می دهند، بنابراین در مطالعه حاضر در صدد بودیم تا وضعیت ثبات پاسچر پویای افراد را تحت شرایط خستگی عضلات ناحیه مچ پا ، هنگام فرود از پرش مورد بررسی قرار دهیم.
روش بررسی: مطالعه حاضر بر روی 22زن ورزشکار سالم با میانگین سن 7/1 ± 8/22 سال ، قد 9/4 ± 3/160 سانتی متر و وزن8/5 ±2/56 کیلوگرم ، طی 2 جلسه آزمون مجزا، با فاصله 1هفته اجرا گردید.در هر جلسه آزمون ، تاثیر خستگی یکی از گروه های عضلانی صفحه ساژیتال (پلانتار فلکسور، دورسی فلکسور) و فرونتال(اینورتور ، اورتور) ناحیه مچ پا بر کنترل ثبات پاسچر پویا ، از طریق آزمون فرود از پرش بر روی صفحه نیرو مورد بررسی قرار گرفت . به این ترتیب وضعیت ثبات پاسچر افراد از لحظه فرود تا 5 ثانیه بعد از آن ، بر اساس تغییرات نیروی عکس العمل زمین با استفاده از شاخص های ثبات پاسچر پویای کل(DPSI) ، داخلی _ خارجی(MLSI) ، قدامی _ خلفی (APSI) و عمودی(VSI) ارزیابی و قبل و بعد از اجرای پروتکل خستگی عضلانی با استفاده از دستگاه ایزوکینتیک ، مقایسه گردید.
یافته ها : نتایج حاصل از این مطالعه افزایش معناداری را در شاخص های ثبات پاسچر پویای کل ، داخلی - خارجی ، قدامی - خلفی و عمودی بعد از خستگی عضلات مچ پا در صفحات ساژیتال وفرونتال نشان داد (05/0>p).
نتیجه گیری: خستگی عضلات ناحیه مچ پا در صفحات ساژیتال و فرونتال به طور قابل توجهی سبب کاهش توانایی کنترل ثبات پاسچر در زنان ورزشکار جوان گردید .
محمد حیدری، ترانه صدقیانی،
دوره 3، شماره 3 - ( 12-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: برای دانش آموزان مقطع ابتدایی، داشتن دستخطی خوانا اهمیت فراوانی برای پیشرفت تحصیلی و تقویت روحیه اجتماعی دارد. با این وجود، مشکلات دستخط در 10 تا 30 درصد دانش آموزان مشاهده می شود. هدف از انجام این مطالعه تعیین ارتباط میان الگوهای مختلف گرفتن قلم در دست و میزان خوانایی دستخط بود.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی53 دانش آموز مقطع اول ابتدایی به صورت تصادفی انتخاب و بر اساس شیوه گرفتن مداد در دستشان به یکی از گروه های سه انگشتی پویا، سه انگشتی طرفی، چهارانگشتی طرفی و سایر روش ها تقسیم شدند. میزان خوانایی دستخط بر اساس چک لیست خوانایی دستخط زبان فارسی نمره گذاری شد. ارتباط آماری میان شیوه گرفتن مداد در دست و خوانایی دستخط توسط آزمون آماری کای دو بررسی شد.
یافته ها: تحلیل آماری داده ها ارتباط معناداری میان الگوهای مختلف گرفتن مداد در دست و خوانایی دستخط نشان نداد.
نتیجه گیری: مطابق یافتههای این مطالعه الگوهای گرفتن مداد در دست تأثیر بسزایی بر میزان خوانایی دستخط ندارد و برای برطرف کردن دستخطهای ناخوانا باید تأکید بر عوامل دیگر مؤثر بر خوانایی دستخط باشد.
مطهره خلیلی، جمیله فتاحی، فهیمه حاجی ابوالحسن، سید علی اکبر طاهایی، شهره جلائی،
دوره 3، شماره 3 - ( 12-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از مشکلات بزرگ افراد کم شنوا، دشواری شنیدن در حضور نویز زمینه می باشد. برای ارزیابی این مشکل آزمونهای بسیاری طراحی شده و یکی از بهترین آنها، آزمون سریع گفتار در حضور نویز میباشد. هدف پژوهش حاضر، بررسی پایایی و هم ترازی 4 فهرست از نسخه فارسی آزمون سریع گفتار در حضور نویز در افراد جوان دارای شنوایی هنجار بود.
روش بررسی: مطالعه ی مقطعی حاضر بر روی 36 فرد جوان (37-18سال) برخوردار از شنوایی هنجار انجام شد. مواد آزمون از طریق نسخه فارسی لوح فشرده آزمون سریع گفتار در حضور نویز به صورت تحت گوشی و با گوشی استاندارد ارائه شد. حدود یک هفته بعد از اجرای آزمون اولیه، آزمون مجدد برای همه افراد اجرا شد. تعداد کل کلمات صحیح تکرار شده ثبت شد و سپس میزان کاهش نسبت سیگنال به نویز محاسبه گردید.
یافته ها: میانگین SNR Loss افراد، 74/0 ± 5/1- دسی بل بوده است. بین نتایج آزمون- آزمون مجدد فهرست 1 تفاوت معنادار وجود داشت(05/0>p) اما نتایج آزمون- آزمون مجدد فهرست های 2،3و 4 تفاوت معنادار نداشته است(05/0p>). بین میانگین نتایج فهرست 4 با فهرست 1 تفاوت معنادار وجود داشته است(05/0>p). ضریب همبستگی نتایج آزمون- آزمون مجدد برای همه فهرست ها معنادار بوده است.
نتیجه گیری: فهرست های 2و3 نسخه فارسی آزمون سریع گفتار در حضور نویز جهت تعیین میزان کاهش نسبت سیگنال به نویز در افراد جوان پایا و هم تراز می باشند.
مالک امینی، آریان شمیلی، بیژن فروغ، روزبه کاظمی، طیبه صیادی نژاد، قربان تقی زاده،
دوره 3، شماره 3 - ( 12-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: از جمله مشکلاتی که به دنبال سکته مغزی ایجاد می شود اسپاستی سیته یا بالا رفتن تون عضلانی، کاهش دامنه حرکتی و کاهش عملکرد
بر روی عملکرد اندام فوقانی، دامنه Volar-Dorsal Wrist/Hand Immobilization اندام فوقانی میباشد. هدف از این مطالعه تعیین تاثیر اسپلینت
حرکتی مفاصل آرنج، مچ دست و متاکارپوفالانژیال واسپاستی سیته آرنج و مچ دست در بیماران مبتلا به سکته مغزی بود.
انجام شد. یک گروه متشکل از (Pretest - Post test Design)
روش بررسی: این تحقیق به روش مداخله ای و به صورت پیش آزمون– پس آزمون
14 بیمار مبتلا به سکته مغزی با روش غیر احتمالی ساده وارد این مطالعه شدند و بر اساس معیارهای ورود و خروج از مطالعه، انتخاب و پس از ارزیابی اولیه
دامنه ی حرکتی از ،MAS اسپلینت به آنها داده شد و بعد از گذشت یک ماه 11 نفر از آنان دوباره مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای ارزیابی اسپاستی سیته از
گونیامتری و عملکرد اندام فوقانی از فوگل مایر استفاده شد. بیماران اسپلینت را دو ساعت در روز و تمام شب ( 6 تا 8 ساعت) به مدت 1 ماه پوشیدند.
معنی دار بود. تفاوت دامنه حرکتی مفاصل آرنج و دست و اسپاستی سیته آرنج و P=0/
یافته ها: تفاوت عملکرد اندام فوقانی قبل وبعد از استفاده از اسپلینت با 04
.(P >0/ مچ دست قبل و بعد از استفاده از اسپلینت با معنیدار نبود ( 05
میتواند عملکرد اندام فوقانی مبتلا Volar-Dorsal Wrist/Hand Immobilization
نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان داد که استفاده از اسپلینت
در بیماران سکته مغزی را بهبود بخشد. اگر چه تغییراتی در اس
محمد یوسفی، محمد شاهبداغی، نورالدین نخستین انصاری، شهره جلائی،
دوره 3، شماره 3 - ( 12-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: اهمیت رویکرد چند بعدی در ارزیابی افراد لکنتی در سالهای اخیر بیشتر مشخص شده است. چک لیست موقعیت گفتاری امکان ارزیابی جنبه های این اختلال را فراهم می کند. از این رو پژوهش حاضر به منظور تعیین روایی و پایایی نسخه فارسی چک لیست موقعیت گفتاری و مقایسه آن بین دانش آموزان لکنتی و غیرلکنتی 11-6 سال انجام شد.
روش بررسی: این پژوهش روی 45 نفر از دانش آموزان غیرلکنتی و 43 نفر از دانش آموزان لکنتی شهر تهران انجام شد. بعد از معادل سازی پرسشنامه به زبان فارسی از دانش آموزان دو گروه خواسته شد، تا بر طبق نگرش و تفکر خود، پرسشنامه واکنش عاطفی و آشفتگی روانی گفتار را طی دو مرحله با فاصله زمانی یک ماه تکمیل کنند. بمنظور بررسی پایایی آزمونها از چهار شیوه بررسی پایایی آزمونها استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمونهای پارامتریک و ناپارامتریک استفاده شد.
یافته ها: با مقایسه میانگین نمرات دو آزمون آشفتگی روانی گفتار و واکنش عاطفی در دانش آموزان لکنتی و غیرلکنتی مشخص شد که تفاوت آشکار و معنادار سطح بالایی بین میانگین نمرات این دو گروه وجود دارد (t زوجی،05/0>p). همچنین نسخه فارسی چک لیست آشفتگی روانی گفتار و واکنش عاطفی پایایی داخلی(93/0 <α،000/0 p=) و پایایی آزمون -باز آزمون داشتند(86/0 Icc>،000/0p= ).
نتیجه گیری: نتایج حاصل از تحقیق حاضر بیانگر این بود که نسخه فارسی معادل سازی شده به زبان فارسی آشفتگی روانی گفتار و واکنش عاطفی از روایی و پایایی قابل قبولی برای کودکان فارسی زبان برخوردار هستند و این آزمونها قابلیت تمایز دهندگی بالایی بین گروه دانش آموزان لکنتی و غیرلکنتی دارند.
مجتبی عبائی، غلامرضا علیایی، سعید طالبیان مقدم، نسترن قطبی،
دوره 3، شماره 3 - ( 12-1388 )
چکیده
زمینه و هدف :عضلات گردن در فعالیت های بسیاری با انقباض پویا فعالیت می کنند. افرادی مانند کشاورزان، کارگران صنعتی و نیز ورزشکاران حرفه ای در معرض بروز خستگی عضلات گردن قرار دارند.هدف از این مطالعه مقایسه اثر خستگی پویا بر شاخص های حوزه توان و فرکانس الکترومیوگرافی بود.
روش بررسی: در این مطالعه 20 مرد جوان سالم عضلات گردن را به صورت پویا تا رسیدن به خستگی منقبض کردند. با ثبت EMG سطحی از لواتور اسکاپولا، پارااسپینال ها و تراپزیوس فوقانی به عنوان اکستانسورهای گردن، تاثیر خستگی پویا بر حوزه ی فرکانس (MedF)، و توان(RMS) قبل و بعد از خستگی مقایسه گردید.
یافته ها : نتایج مطالعه حاضر بیان می کند که فرکانس میانه بعد از خستگی پویا ( دینامیک) کاهش می یابد (P<0.05) . RMS عضلات لواتور اسکاپولا و تراپز فوقانی بدنبال خستگی پویا افزایش معنی داری نشان داد (P<0.05) . نیروی عضلات پارااسپینال با توجه به کاهش معنی دارRMS و افزایش فرکانس میانه کاهش یافت .
نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که MedF به دنبال خستگی پویا کاهش می یابد. در حوزه توان RMS تراپزیوس فوقانی و لواتور اسکاپولا در خستگی پویا افزایش معنادار یافت. پارااسپینال ها با توجه به کاهش معنادار RMS و افزایش MedF پس از خستگی، دچار کاهش نیرو شد.
سعید طالبیان مقدم، آزاده شادمهر،
دوره 3، شماره 3 - ( 12-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: بکارگیری عضلات در حرکات پیچیده در سه محور از رفتارهای عملی و متداول افراد می باشد. زمانبندی و پاسخ فرد بدنبال دستور حرکت نیاز به پردازش اطلاعات در سطوح بالای کنترل حرکت دارد. شناخت این الگوی رفتاری از جایگاه ویژهایی بر خوردار است. هدف از این پژوهش تعیین میزان زمان عکس العمل، زمان برنامه ریزی حرکتی و زمان شروع حرکت در افراد سالم با و بدون نیروی خارجی بود.
روش بررسی: تعداد 20 فرد سالم در این پژوهش شرکت کردند. در این تحقیق از دستگاه داینامومتر ایزواینرشیال استفاده شد . سه حرکت ترکیبی در سه صفحات ساژیتال، فرونتال و ترنسورس از وضعیت فلکشن، روتیشن و لترال فلکشن کامل به راست به وضعیت اکستنشن، روتیشن و لترال فلکشن به سمت مقابل بدون مقاومت و با مقاومت (25 و 50 درصد حداکثر فعالیت ارادی) بدنبال دستور حرکت انجام شد. زمان عکس العمل حرکتی ، زمان برنامه ریزی حرکتی، زمان شروع حرکت، زمان وقوع و دامنه حرکتی بروز حداکثر گشتاور مورد مطالعه قرار گرفتند.
یافته ها: به دنبال حرکات ترکیبی زمان عکس العمل و برنامه ریزی حرکتی با افزایش بار بیشتر شده و در این راستا حرکت لترال فلکشن نسبت به اکستنشن بیشترین تغییرات را دارد.(p<0.001) همچنین با افزایش نیرو زمان و درجه وقوع حداکثر گشتاور بویژه در حرکت اکستنشن تغییر کرده و افزایش مییابد.(p<0.001)
نتیجه گیری: زمان عکسالعمل و برنامه ریزی حرکتی در این سه محور تحت تاثیر حرکت اکستنشن است و حرکت لترال فلکشن بعد از آن بیشترین سهم را دارد. جزء روتیشن کمتر تاثیر گرفته و انجام حرکت بیشتر در صفحات ساژیتال و فرونتال اتفاق میافتد. همچنین افزایش نیرو سبب افزایش حداکثر گشتاور و جابجایی این گشتاور به سمت دامنههای میانی حرکتی و تاخیر آن میگردد.
نسرین ناصری، زهرا فخاری، مریم صنوبری، شهره جلائی، محبوبه بانژاد،
دوره 3، شماره 3 - ( 12-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف از این مطالعه بررسی ارتباط تیلت لگن و قوس کمری با سفتی و قدرت عضلانی، BMI و سن در وضعیت ایستاده بود.
روش بررسی: 75 زن سالم 70-20 ساله با میانگین (انحراف معیار) 66/40 (69/13)، در این مطالعه شرکت کردند. تیلت لگن با تیلت سنج (Pelvic inclinometer)، قوس کمری با خط کش منعطف(flexible ruler) ،کوتاهی عضلات ارکتوراسپینه، ایلیوپسواس، رکتوس فموریس، همسترینگ، تنسورفاسیالاتا، ایلیوتیبیال باند و گاستروکنمیوس به ترتیب با تستهای Schober، Thomas، Ely،90-90 SLR، Ober با زانوی خم و باز و دورسی فلکسیون غیر فعال مچ پا ارزیابی شد. برای تعیین قدرت عضلات رکتوس ابدومینیس، ترنسورسوس ابدومینیس، اوبلیکوس های چپ و راست، گلوتئوس ماگزیموس و مدیوس و کوادریسپس از تستهای دستی عضلانی استفاده شد.
یافته ها: بین تیلت لگن و قوس کمری و همچنین بین هر یک از این متغیر ها با قدرت عضلات تست شده، BMI و سن ارتباط ضعیف یا کم وجود داشت. سفتی و قدرت عضلانی تاثیر معنی دار بر تیلت لگن و قوس کمری نداشت.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که متغیرهای بررسی شده شامل: تیلت لگن، قوس کمری، سفتی و قدرت عضلانی، BMI و سن ارتباط ضعیف یا کمی با یکدیگر دارند. جهت بررسی این ارتباط، مطالعات بیشتری باید صورت گیرد.
حسین باقری، مهدی عبدالوهاب، لیلا دهقان، محمود جلیلی، سیده زینب بهشتی،
دوره 3، شماره 3 - ( 12-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: فلج مغزی شایعترین آسیب حرکتی دوران کودکی است که منجر به مشکلاتی در زمینه اجرای حرکتی شده و نهایتا فعالیت های عملکردی فرد را تحت تاثیر قرار می دهد. آسیب عملکرد دست مشکل ثانویه کودکان دایپلژی اسپاستیک می باشد. افراد دچار نقص عملکرد دست مشکلاتی را در زمینه مراقبت از خود ، فعالیت های آموزشی و تفریحی دارند. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر تمرینات تکلیف محور بر عملکرد اندام فوقانی سمت غالب کودکان دایپلژی اسپاستیک 12-8 ساله می باشد.
روش بررسی: این پژوهش یک مطالعه مداخله ای است و نمونه گیری به صورت تصادفی ساده انجام شد. 15 کودک 12-8 ساله مبتلا به دایپلژی اسپاستیک به صورت تصادفی ساده انتخاب شده و 3 روز در هفته به مدت 8 هفته در جلسات تمرینات تکلیف محور شرکت نمودند. ابزارهای ارزیابی استفاده شده شامل تست جبسون-تیلور برای عملکرد اندام فوقانی ، تست پردوپگ بورد برای زبردستی، گونیامتر برای دامنه حرکتی مچ و آرنج و مقیاس آشورث برای اسپاستی سیتی مچ و آرنج بود.
یافته ها: نتایج ارزیابی ها نشان دهنده بهبود معنادار عملکرد اندام فوقانی (0001/0 ≥P)، زبردستی (001/0≥P) ، دامنه حرکتی مچ و آرنج (0001/0 ≥P) و اسپاستی سیتی مچ و آرنج ( 05/0≥P) بعد از تمرینات تکلیف محور بود.
نتیجه گیری: اطلاعات حاصل از تحقیق حاضر نشان می دهد که تمرینات تکلیف محور می تواند روش موثری جهت بهبود عملکرد اندام فوقانی کودکان دایپلژی اسپاستیک باشد.
مهدی عبدالوهاب، سمیه عباسی، محمدرضا هادیان، محمود جلالی، شهره جلائی،
دوره 3، شماره 3 - ( 12-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: درمانهای توانبخشی در کاهش ناتواناییهای ناشی از سکته مغزی از اهمیت بالایی برخوردار میباشند. به دلیل اهمیت حوزه عملکردی اندام فوقانی در ایجاد استقلال فردی و انجام فعالیتهای روزمره و نقش ثبات کمربند شانهای در عملکرد دست، تحقیق حاضر به بررسی تاثیر تمرینات مقاومتی پیشرونده بر قدرت ایزومتریک عضلات ابداکتور و قدرت ایزومتریک عضلات اکستانسور در افراد همیپلژی بزرگسال پرداخته است.
روش بررسی: 17 بیمار همیپلژی بزرگسال با دامنه سنی70- 50 سال (میانگین سنی 58/60) که 6 ماه از زمان سکته آنها گذشته، با تایید روشها توسط کمیته اخلاقی دانشگاه علوم پزشکی تهران به صورت تصادفی در مطالعه شرکت نمودند. در همه شرکت کننده ها سمت راست غالب بود. قدرت ایزومتریک عضلات ابداکتور و اکستانسور توسط دینامومتر ارزیابی و میانگین اعداد بدست آمده در جدول دادهها ثبت گردید.
یافته ها: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که پس از اتمام دوره مداخله با روش تمرینات مقاومتی پیشرونده، قدرت ایزومتریک عضلات ابداکتور27% (000/0=P) و اکستانسور 34% (000/0=P) بیشتر شد.
نتیجه گیری: مطالعه حاضر نشان داد که روش درمانی تمرینات مقاومتی پیشرونده موجب افزایش قدرت ایزومتریک عضلات ابداکتور و قدرت ایزومتریک عضلات اکستانسور میگردد که بنوبه خود میتواند بر روی عملکرد دست تاثیر بگذارد.
کبری قاسمی، علی اشرف جمشیدی، مسعوده مستوفی، محمدرضا کیهانی،
دوره 4، شماره 1 - ( 3-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: خستگی عضلانی عبارت است از نقص در تولید حداکثر نیرویی که عضله میتواند تولید کند. ورزشکاران و بیماران مکرراً با مساله ی خستگی مواجهند. خستگی عاملی است که باعث کاهش عملکرد عضله شده و عموماً در اثر حرکات تکراری یا انقباضات مداوم عضلانی ایجاد می شود و میتواند منجر به ایجاد ضایعات مختلفی شود. از هزاران سال پیش، از ماساژ برای توانبخشی و ایجاد ریلکسیشن استفاده میشده است. عقیده بر این است که ماساژ دارای فوائدی در درمان خستگی عضلانی بوده و بهمین منظور در کلینیکها و مراکز ورزشی از آن استفاده میشود. هنوز شواهد علمی کافی که نشان دهنده تأثیر ماساژ بر عملکرد عضله ویا تسریع روند ریکاوری باشد وجود ندارد. هدف از اجرای این تحقیق مقایسه تأثیر ماساژ و استراحت بر خستگی عضلات اکستنسوری زانو متعاقب انقباضهای ایزوکینتیک کانسنتریک بیشینه بود.
روش بررسی: در این تحقیق 15 نفر خانم بین 30-20 سال که حداقل هفتهای یک بار به صورت غیر حرفهای در فعالیتهای ورزشی شرکت داشتند، به صورت داوطلبانه وارد مطالعه شدند. هر آزمودنی سه بار به آزمایشگاه مراجعه مینمود. اولین جلسه برای آشنایی با نحوه انجام انقباض ایزوکینتیک بود. تست اصلی هم در دو جلسه بعدی انجام می شد.در ابتدای هر جلسه پس از گرم کردن، میزان خستگی اداراک شده، متوسط حداکثرگشتاور و متوسط توان کانسنتریک ایزوکینتیک عضلات چهار سر ران پای غالب در سرعت 60 درجه در ثانیه اندازهگیری میشد. سپس پروتکل خستگی یعنی تکرار انقباضهای ایزوکینتیک بیشینه تا زمانیکه قدرت فرد برای سه بار متوالی به 50% حداکثر مقدار خود کاهش پیدا می کرد اجرا میگردید. پس از اجرای پروتکل خستگی، متوسط حداکثرگشتاور، متوسط توان و خستگی ادارک شده مجددا مورد ارزیابی قرار میگرفت. سپس آزمودنی به مدت 15 دقیقه ماساژ (ترکیبی از تکنیکهای ماساژ کلاسیک) دریافت و یا به صورت طاقباز خوابیده و فقط استراحت مینمود. پس از پایان یافتن شرایط مداخله (ماساژ یا استراحت) برای سومین بارمتوسط حداکثر گشتاور، متوسط توان و خستگی ادارک شده مورد ارزیابی قرار میگرفت.
یافته ها: اعمال 15 دقیقه ماساژ پس از خستگی بیشینه و افت نیرو تا 50 درصد حداکثر گشتاور باعث شد که متوسط حداکثر گشتاور از 7/56 نیوتن-متر به 5/91 نیوتن-متر، متوسط توان از 6/38 به 6/63 نیوتن متر بر ثانیه و خستگی ادراک شده از 1/90 به 2/10 میلی متر تغییر یابد . اما 15 دقیقه استراحت متوسط حداکثر گشتاور را از 4/55 به 1/68 نیوتن-متر، متوسط توان را از 7/37 به 48 نیوتن متر بر ثانیه و خستگی ادراک شده را از 1/90 به 7/20 میلی متر تغییر داد .
نتیجه گیری: بررسی یافتههای تحقیق نشان داد بین اثر ماساژ و استراحت در بهبود خستگی تفاوت وجود دارد. ماساژ توانست عملکرد عضلانی پس از خستگی بیشینه را بهبود بخشد در حالی که استراحت چنین تاثیری نداشت. همچنین هم ماساژ و هم استراحت هر یک به تنهایی خستگی ادارک شده را کاهش دادند اما تاثیر ماساژ بر این مورد نیز بیشتر از تاثیر استراحت بود. در کل به نظر می رسد که ماساژ نسبت به استراحت، عامل موثرتری در بهبود خستگی باشد.
علیرضا بذر افشان، فرشاد اخوتیان، صدیقه سادات نعیمی، اصغر سلطانی، خسرو خادمی کلانتری، مهری قربانی، رضا لشگری، نعمت اله محرابی، حسین باقری،
دوره 4، شماره 1 - ( 3-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف از این مطالعه بررسی نقش گیرندههای نوک انگشت بر روی میزان فعالیت الکترومیوگرافیک سطحی عضلات پاسچرال ساق با در نظر گرفتن نقش لمس سبک، حس بینائی و فعالیت دوگانه در کسب تعادل بود.
روش بررسی: 30 نفر ( 12 مرد و 18 زن)، فرد راست دست که در شرایط سلامت، بدون هیچگونه سابقه بیماری عصبی، اسکلتی، عضلانی، قرار داشتند در این مطالعه شرکت نمودند. افراد در وضعیت صاف بگونه ای میایستادند که پای چپ در راستای پای راست و جلوی آن قرار میگرفت (وضعیت تاندم). یک عدد حس گر با دقت بالا در سمت راست آنها در امتداد تروکانتر بزرگ استخوان ران قرار داده می شد تا نمونه ها به میزان کمتر از 50 گرم نیرو بر آن فشار وارد نمایند. همچنین فعالیت الکترومیوگرافیک سطحی سه عضله تیبیالیس قدامی، پرونئوس لانگوس و سولئوس هر دو اندام تحتانی توسط دستگاه بیومتریکس ثبت می گردید. آزمونها در 4 وضعیت ایستادن بدون لمس سبک و بدون شمارش، بدون لمس سبک و با شمارش، لمس سبک و بدون شمارش، لمس سبک و با شمارش و هر کدام از حالات فوق نیز در دو حالت چشمان باز و بسته، انجام می شد.
یافته ها: یافته ها نشان دادند که لمس سبک، خصوصاَ زمانیکه چشمان افراد باز می باشد، موجب کاهش فعالیت الکترومیوگرافیک سطحی عضلات پاسچرال ساق می گردد. در شرایط بدون لمس و با چشمان بسته نیز سطح فعالیت الکترومیوگرافیک این عضلات، در بیشترین حالت قرار گرفت.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج حاصله، به نظر می رسد که با فعال شدن سیستمهای پیچیده عصبی متعاقب تحریک گیرنده های حسی پوست، عضلات پاسچرال به شکل هماهنگ تحت فرمان سیستم عصبی مرکزی وارد عمل می شوند. لذا ثبات کلی بدن در جهت حفظ تعادل، افزایش یافته و در نهایت فشار وارده بر عضلات پاسچرال ساق، کاهش می یابد. در نتیجه از فعالیت الکترومیوگرافیک سطحی عضلات ساق در شرایط لمس سبک، کاسته می شود.
حوریه احدی، بهمن زندی، محمد شاهبداغی، مریم مخلصین، سقراط فقیه زاده،
دوره 4، شماره 1 - ( 3-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: بر اساس بررسی های گذشته در بسیاری از اختلالات گفتار و زبان، سرعت حرکات تکراری و متناوب دهان یعنی دیادوکوکینزیس کاهش یافته است. این طور تصورمی شود که بین سرعت دیادوکوکینزیس و سرعت گفتار ارتباط وجود دارد. از این رو هدف از انجام این پژوهش بررسی ارتباط بین سرعت دیادوکوکینزیس و سرعت گفتار و خواندن در افراد طبیعی بود.
روش بررسی: این پژوهش توصیفی - تحلیلی روی 100 نفر از دانش آموزان دختر پایه پنجم شهر تهران انجام شد.ابتدا غربالگری آزمودنیها در زمینه تک زبانه بودن، نداشتن اختلالات گفتار و زبان و نداشتن اختلالات عصب شناختی و رفتاری انجام شد و بعد مهارت خواندن و سرعت گفتار و حرکات متناوب دهان در آزمودنیها بررسی گردید. جهت بررسی مهارت خواندن از متن کتاب فارسی پایه پنجم ابتدایی و برای گرفتن نمونه گفتاری از فرایند تعریف داستان و برای بررسی حرکات متناوب دهان از معیار فلچر استفاده گردید. برای ثبت و اندازهگیری زمان از نرم افزار Cool Edit استفاده شد. برای توصیف دادهها آمار توصیفی و برای تجزیه و تحلیل داده ها، آزمون t زوجی به کار گرفته شد.
یافته ها: در تکالیف دیادوکوکینزیس بیشترین سرعت به ترتیب مربوط به تک هجایی /tâ/،و سپس هجاهای /pâ/ و / /kâبود( به ترتیب 96/3 ، 01/4 و 52/4 ). میانگین سرعت خواندن 93/3 هجا در ثانیه و سرعت گفتار آزاد 53/3 هجا درثانیه بود. بین سرعت گفتار آزاد و تکالیف دیادوکوکینزیس ارتباطی یافت نشد. اما بین سرعت خواندن و برخی از تکالیف دیادوکوکینزیس /kâ/ ) 02/0=P P=0/02 / pâtâkâ/, ) ارتباط معنیداری مشاهده شد.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان می دهد به علت پیچیدگی و تفاوت مهارتهایی مانند گفتار آزاد ؛ارتباط معنی داری بین سرعت گفتار آزاد و سرعت دیادوکوکینزیس وجود ندارد. اما بین سرعت خواندن و دیادو کوکینزیس در بعضی از تکالیف ارتباط معنی داری وجود دارد. همچنین نتایج پژوهش نشان میدهد که سرعت دیادوکوکینزیسبا جایگاه تولید صدا مرتبط است.
سعید طالبیان مقدم، رویا ابوالفضلی، آزاده شادمهر، محمدرضا هادیان، غلامرضا علیایی، یاسمن جلیلیان،
دوره 4، شماره 1 - ( 3-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: اختلال در بلع یکی از مهمترین شکایات در افراد با ضایعات اعصاب مرکزی است. با توجه به مسن شدن جامعه به نظر میرسد درصد ضایعات مغزی نیز افزایش پیدا کند و افراد مبتلا به دیسفاژی نیز درصد بیشتری در این محدوده سنی را بخود اختصاص دهند. اغلب این بیماران دچار یک آسپیراسیون نهفته و مخفی هستند ارزیابی الکترومیوگرافی بلع میتواند به سمت شاخصهای بهبود و اثر بخشی درمان منجر شود. این تحقیق سعی دارد با ثبت الکترومیوگرافی سطحی در عمل بلع به الگوی فعالیت عضلانی و نحوی بکارگیری آن بپردازد.
روش بررسی: تعداد 20 فرد سالم در محدوده سنی 20 تا 50 سال و 10 فرد مبتلا به اختلال در بلع در این تحقیق شرکت کردند. ثبت سطحی فعالیت عضلات اوربیکولاریس اوریس، بوکسیناتور ، استرنوکلئیدوماستوئیددو طرف و عضلات میانی ناحیه حلق درحین سه حالت بلع مایع شامل آب، شربت و عسل به ترتیب انجام شد. میزان فعالیت، مدت زمان آن ، میانه طیف فرکانس و پهنای باند در عضلات فوق محاسبه شدند.
یافته ها: با افزایش غلظت شیرینی و چسبندگی محلول میزان فعالیت، مدت زمان، میانه و پهنای باند فرکانس و جزءغیر وابسته در افراد سالم برای همه عضلات افزایش یافت (05/0>p). این فرایند در بیماران همراه با افزایش بیشتر فعالیت عضلات در ناحیه دهان بود ولی مدت زمان بیشتری درناحیه حلق نشان دادند (05/0>p). مقایسه دو گروه نشان داد که بیماران دارای مدت زمان بیشتر بویژه در عضلات ناحیه حلق (05/0>p) و بر عکس کاهش فعالیت و شاخصهای فرکانس در مقایسه با افراد سالم هستند (05/0>p) .
نتیجه گیری: بیماران تمایل دارند بیشتر مایع را در محدوده دهانی نگهدارند و در حین بلع حلقی با محدودیت بیشتری همراه هستند. همچنین بیماران ممکن است دچار خستگی زودرس و عدم توانایی در حفظ موقعیت نگهداری مایع بخصوص در ناحیه حلق شوند و منجر به تغییر مسیر مایع به مجرای تنفسی گردد. لذا در بخش درمان و توصیههای توانبخشی تاکید بیشتری بر هماهنگی فعالیت عضلانی دهانی حلقی باید بشود و با الگوهای حرکتی درمانی این فرایند را ترمیم نمود.
نرجس حسین زاده، محمد شاهبداغی، شهره جلائی،
دوره 4، شماره 1 - ( 3-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: لکنت تلفیقی از تظاهرات بیرونی و قابل مشاهده یعنی اشکال خاص گسیختگی های کلامی و رفتارها و واکنش های درونی است که این اشکال شامل عواطف منفی مربوط به گفتار، رفتار های ارادی برای اجتناب، فرار یا پنهان کردن گسیختگی گفتار و طرز تلقی نادرست درقبال گفتار می باشد. وقایع درونی فقط می تواند توسط فرد لکنتی گزارش شود و با ادراک شنونده قابل توجیه نیست. تظاهرات درونی و بیرونی مربوط به این اختلال و اثرات متقابل آنها باید به طور کامل ارزیابی شوند، تا بتوان به اهداف درمانی دست یافت. هدف این تحقیق تعیین پایایی و اعتبار آزمون هایی بود که واکنش های درونی کودک لکنتی را نشان می داد.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی- تحلیلی، روی 96 دانش آموز لکنتی و غیر لکنتی 11-6 سال اجرا شد . بعد از معادل سازی پرسشنامه به زبان فارسی ، روایی آزمونها با استناد به نمره دهی 10 صاحبنظر مشخص گردید. برای پایایی آزمونها، دانش آموزان آزمونها را دو بار در فاصله 25 روز اجرا نمودند. برای پایایی سه روش استفاده گردید: 1. مقایسه میانگین نمرات آزمونها در دو مرحله 2. بررسی ضریب همبستگی 3. بررسی ضریب تکرارپذیری . سپس توسط آزمونهای پارامتریک و غیرپارامتریک(تی زوجی،اسپیرمن،پیرسون) مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. همچنین برای مقایسه میانگین نمرات آزمونهای کودکان لکنتی و غیر لکنتی از روش تی مستقل استفاده گردید.
یافته ها: بین میانگین نمره هر دو آزمون چک لیست رفتاری و طرز تلقی ارتباطی در دو مرحله در هر دو گروه لکنتی و غیر لکنتی تفاوت آماری معنی داری وجود نداشت. همچنین میانگین نمره این آزمونها، بین گروههای لکنتی وغیر لکنتی تفاوت معناداری داشت.(000/0=P).
نتیجه گیری: چک لیست رفتاری و آزمون طرز تلقی ارتباطی (بازبینی شده) در دانش آموزان لکنتی دارای پایایی و روایی می باشد و همچنین این دو آزمون نقش تمایزدهندگی در دو گروه لکنتی و غیر لکنتی دارد.
مریم ترامشلو، شهره جلائی، نیلوفر رستگاریان زاده، اسماء شیخ نجدی، نسرین کرامتی، محدثه طرازانی، میثم عمیدفر، معصومه ردایی، مریم فغانی ابوخیلی،
دوره 4، شماره 1 - ( 3-1389 )
چکیده
زمینه و هدف : از آنجائیکه آزمونهای استاندارد ابزارهایی برای کمی کردن تواناییهای گفتار و زبان و ویژگیهای ارتباطی هستند، لذا برای ارزیابی، غربالگری، توصیف توانمندیهای گفتار و زبان، تشخیص اختلالات مربوطه و بررسی روند درمان نیاز به ساخت و بکارگیری آزمونهای استاندارد وجود دارد.در این مطالعه به منظور فراهم کردن دید جامعی از آزمونهای ارزیابی گفتار و زبان،آزمونهای مربوط به برخی از جنبههای گفتار و زبان بررسی شده است.
روش بررسی: این تحقیق یک مطالعه مروری بر روی آزمونهای ارزیابی جنبههای مختلف گفتار و زبان بود. از آنجائیکه انجمن گفتار-زبان و شنوایی به عنوان یکی از منابع کامل و مورد کاربرد آسیب شناسان گفتار و زبان است،در این مطالعه به بررسی دقیق آزمونهای موجود در سایت این انجمن پرداخته شده است.به دلیل وسعت آزمونها در جنبههای مختلف ارزیابی توانمندیهای گفتار و زبان، صرفاً چهار جنبهی پرکاربرد انتخاب گردید و سپس آزمونهای هر یک از جنبهها از اولین آزمون ساخته شده در دنیا تا کنون (سال 2010) مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت.
یافته ها: در این مطالعه 251 آزمون ارزیابی جنبههای مختلف گفتار و زبان بررسی شد که از این میان 54 آزمون مربوط به ارزیابی واج شناسی/تولیدی کودکان،140 آزمون مربوط به ارزیابی زبان بیانی کودکان،43 آزمون مربوط به ارزیابی زبان بیانی بزرگسال و 14 آزمون مربوط به ارزیابی طیف اوتیسم میباشد.
نتیجه گیری: طیف وسیع و متنوعی از آزمونهای استاندارد جهت ارزیابی جنبههای مختلف آسیب شناسی گفتار و زبان وجود دارد اگرچه که همچنان به ساخت آزمون در بسیاری از جنبه ها نیاز است.
احسان افضل آقائی، محمدرضا هادیان، بهروز عطار باشی مقدم، کامران توکل، امیر زند پارسا، شهره جلائی، علیرضا عبدالهی، شیوا موسوی،
دوره 4، شماره 1 - ( 3-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: کنترل پروفایل چربی خون یکی از اجزای ضروری و با اهمیت اصلاح شاخص های خطرساز بیماران قلبی - عروقی است. از این رو استفاده از روشهای باز توانی و انجام تمرینات سیستمیک در مبتلایان به بیماربهایی عروق کرونری برای کاهش سطح کلسترول، تری گلیسرید،LDL و افزایش HDL خون اهمیت ویژه ای یافته و تحقیقات گوناگونی برای بررسی این روشها در نژادهای مختلف، سنین و نیز اثرات آن در زنان و مردان شده است.
روش بررسی : 36 بیمار مرد و زن با دامنه سنی 75-40 بامعرفی متخصصین قلب در مطالعه حاضر شرکت نمودند. پروتکلهای بازتوانی شامل ورزشهای هوازی راه رفتن سریع روی تردمیل , رکاب زدن روی دوچرخه ثابت و تمرین با ارگومتر شانه به مدت 24 جلسه درمانی توسط بیماران انجام شد.جهت بررسی اثر کوتاه و بلند مدت برنامه های باز توانی در 3 مقطع ، قبل از شروع درمان ، پس از 12 و24 جلسه درمان های بازتوانی، نمونه خونی از بیماران جهت بررسی پروفایل چربی خون تهیه گردید .
یافته ها: به دنبال24 جلسه بازتوانی قلبی فاکتورهای کلسترول، LDL ، نسبت LDL/HDLو نسبت CHL/HDL تغییرات معنادار از لحاظ آماری را نشان دادند.
نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر بر سودمندی روشهای بازتوانی قلبی به عنوان ابزاری جهت بهبود پروفایل چربی و پیشگیری از عوارض بیماری های فلبی و عروقی و کاهش مرگ ومیرتاکید دارد.
غلامرضا علیایی، امین کردی یوسفی نژاد،
دوره 4، شماره 1 - ( 3-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: مقاله مروری حاضر با هدف بررسی تأثیر وضعیتهای مختلف و تغییرات وضعیت اندام بر پارامترهای رفلکس H صورت گرفته است.
روش بررسی: تغییرات در وضعیت اندام میتواند بر تحریک پذیری حوضچه نورون حرکتی مؤثر باشد. این به معنای دریافت شواهدی برای کمک به درمان برخی مشکلات نورولوژیکی و بیومکانیکی مانند فتق دیسک کمر و رادیکولوپاتی است یکی از روشهای بررسی این تغییرات رفلکس هافمن است که اولین بار توسط نورولوژیست آلمانی، هافمن در سال 1918 تشریح شد. این رفلکس ، رفلکسی تک سیناپسی است که مانند دیگر رفلکسهای تک سیناپسی مشتمل بر یک بخش آوران متشکل از فیبرهای Ia و یک بخش حرکتی متشکل از فیبرهای حرکتی آلفا میباشد.
برای بررسی تاثیر وضعیت های مختلف بر پارامترهای رفلکس هافمن از جستجو در پایگاه داده ها و ژورنال های الکتریکی و نیز پایان نامه های مرتبط با موضوع استفاده گردید.
یافته ها: تغییرات وضعیت اندام و وضعیتهای مختلف بر پارامترهای رفلکس H مؤثرند.
نتیجه گیری: پارامترهای مختلف رفلکس H بخصوص دامنه در وضعیتهای مختلف، تغییرات زیادی نشان میدهند و این شاید دلیلی است بر اینکه دامنه رفلکس H ، پارامتر زیاد قابل اعتمادی نیست.