امین سرابندی، حسین مبارکی، محمد کمالی، علی چابک، شاهین سلطانی،
دوره 7، شماره 4 - ( 8-1392 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: نقص بینایی کیفیت زندگی افراد را تحت تأثیر قرار میدهد. با توجه به اینکه تاثیر خدمات توانبخشی با معیار بهبود کیفیت زندگی اندازه-گیری میشود این مطالعه با هدف بررسی میزان تاثیر خدمات توانبخشی در ابعاد کیفی زندگی نابینایان و کمبینایان انجام گرفت.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی_تحلیلی، 121 معلول نابینا و کمبینای تحت پوشش سازمان بهزیستی شهر زاهدان به روش سرشماری مورد بررسی قرارگرفتند. جمعآوری اطلاعات با استفاده از پرسشنامه دموگرافیک (شامل اطلاعات جمعیت شناختی و وضعیت فرد از نظر استفاده از خدمات کمکتوانبخشی) و پرسشنامه کیفیت زندگی مخصوص نابینایان بود. این پرسشنامه در سال ۱۳۸۶ توسط توکل به فارسی ترجمه و پایایی آن به روش آزمون مجدد برآورد و مقدار همبستگی آن 89/0 بدست آمد.
یافتهها: نتایج آزمون تیتست میانگین نمره کیفیت زندگی را در افراد برخوردار از خدمات توانبخشی بطور معناداری بالاتر از افراد محروم از خدمات نشان داد (03/0=p). بررسی آزمون یومنویتنی نشان داد که این افراد در ابعاد تحرک (01/0=p) و خودمراقبتی (001/0>p) بطور معناداری دارای کیفیت زندگی بهتری بودند.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج پژوهش گسترش خدمات توانبخشی و ارایه برنامههای اجتماعی برای نابینایان و کمبینایان پیشنهاد میگردد.
کلید واژهها: خدمات توانبخشی، کیفیت زندگی، نابینایان، کم بینایان
علی غنجال، گیتی ترکمان، مژده قبائی، اسماعیل ابراهیمی،
دوره 7، شماره 4 - ( 8-1392 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: مشاهده حرکت سبب تحریک نورونهای آئینهای میشود که این مجموعه در دستیابی به برخی مهارتها، شکلگیری حافظه و یادگیری حرکتی موثر است و از قابلیتهای این سیستم میتوان برای درمان آسیبهای سیستم عصبی مانند سکته مغزی استفاده نمود. هدف این مطالعه، بررسی اثر مشاهده حرکت بر توزیع تقارن وزن در دو اندام تحتانی و شاخصهای پایداری در وضعیت ثبات شبه داینامیک بود.
روش بررسی: این مطالعه تجربی در 91 مرد و زن داوطلب سالم غیرورزشکار در محدوده سنی20 تا 45 سال انجام شد. اطلاعات فردی و زمینهای از طریق پرسشنامه و معاینات بالینی اخذ گردید. نمونهها به تفکیک زن و مرد به صورت تصادفی در دو گروه مشاهده و بدون مشاهده فیلم تقسیم شدند. به منظور تحریک نورونهای آئینهای یک فیلم کوتاه 3 دقیقهای از وضعیت ایستادن برروی سیستم اندازه گیری تقارن وزن و دستگاه بایودکس تهیه شد. در گروه مشاهده فیلم، قبل و بعد از مشاهده فیلم، وضعیت قرینگی توزیع وزن در سمت راست و چپ، و شاخصهای ثبات دینامیک در سطح پایداری 5 و 8 به وسیله دستگاه بایودکس اندازه گیری شد. و شاخصهای تعادل کل، قدامی-خلفی و داخلی-خارجی محاسبه شد. در گروه بدون مشاهده فیلم، اندازه گیریهای قبل و بعد در زمانهای مشابه همانند گروه مشاهده فیلم انجام شد.
یافتهها: درصد توزیع وزن اختلاف معناداری در دو گروه نشان نداد. مقایسه درصد تغییرات به دست آمده در دو گروه مشاهده و بدون مشاهده فیلم نشان داد مشاهده فیلم سبب بهبود معنادار شاخص کلی (002/0 P=)و شاخص قدامی- خلفی (018/0 P=) در سطح پایداری 5 شده است. بررسی نتایج در دو جنس به صورت مجزا، بهبود معنادار شاخص تعادل کل و شاخص قدامی-خلفی سطح پایداری 5 را در گروه زنان پس از مشاهده فیلم نشان داد (001/0 P=) اما درصد تغییرات شاخصهای تعادل در مردان دو گروه مشاهده و بدون مشاهده فیلم اختلاف معناداری نشان نداد(05/0 P>).
نتیجهگیری: مشاهده حرکت (با فعال کردن نورونهای آئینهای) میتواند در بهبود شاخصهای تعادل افراد سالم در وضعیت ایستاده بر روی سطوح ناپایدار موثر باشد. بهبود معنادار شاخصهای تعادل در زنان پس از مشاهده فیلم، میتواند تائید کننده حساسیت بیشتر نورونهای آئینه ای در زنان نسبت به مردان باشد.
کلید واژهها: نورونهای آئینه ای، مشاهده حرکت، قرینگی توزیع وزن، ثبات دینامیک، پایداری
مهدی قلعه بیگی پور، غلامرضا عطایی، فرید بحرپیما، ناصر فتورائی،
دوره 7، شماره 4 - ( 8-1392 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: امروزه وسایل کمکی شخصی حمل و نقل اجسام جهت کاهش فشار وارده ی ناشی از برداشتن بار، به اندام ها و عضلات افراد و به خصوص عضلات ناحیهی کمر، بیشتر مورد استفاده قرار میگیرد. هدف از این پژوهش تحلیل یک مدل آزمایشگاهی جدید با عنوان لباس کمکی برای برداشتن وزنه (Weight Lift Aid Vest) که به اختصار WLAV نامیده میشود، در زمان خم شدن رو به جلوی بدن و بررسی تاثیرات آن در کاهش مطالبهی عضلانی عضلات درگیر و به خصوص عضلات کمری است. در آزمایشات انجام شده میزان پاسخ سیگنالهای گرفته شده از عضلات در گیر در حین برداشتن جسم در دو حالت با و بدون لباس کمکی (WLAV) با استفاده از دستگاه تقویت کننده الکترومایوگرافی تحلیل گردید.
روش بررسی: در این تحقیق از 20 نفر داوطلب برای انجام آزمایش استفاده شد که عمل بلند کردن بار را در حالت نیمه چمباتمه با وزنهی 10 کیلوگرمی انجام دادند. با استفاده از یک فنر کششی میزان کشیدگی فنر تعبیه شده در پشت لباس کمکی (WLAV) و انحرافات مختلف لگن و زانو محاسبه گردید. در این تحقیق میزان تاثیرات لباس کمکی و میزان رضایت افراد استفاده کننده از آن در هنگام بلند کردن بار بررسی شد.
یافتهها: دادههای الکترومیوگرافی از 8 عضله دخیل در این کار بر روی کمر، شکم و پاها جمعآوری گردیدند. نتایج آزمایش نشان داد که یک کاهش12/25% در فعالیت کل عضلات درگیر و کاهش 57%، 28% و 5/26% به ترتیب برای فعالیت عضلات مایل خارجی، همسترینگ خارجی، ارکتور اسپاین و افزایش 11% برای فعالیت عضلات گلوتئوس ماگزیموس در حالت استفاده از لباس کمکی (WLAV) نسبت به حالت بدون لباس کمکی (WLAV) در افراد وجود دارد.
نتیجهگیری: لباس کمکی (WLAV) میتواند فعالیت عضلات کمری و نرخ فشار دریافتی عضلات کمر را به طور کاملاً معنیداری (005/0P<) کاهش دهد. فعالیت عضلات شکمی نیز در این پژوهش به طور معنیداری (005/0P<)کاهش یافت. تمایل به استفاده در مورد لباس کمکی (WLAV) مثبت ارزیابی شد.
کلید واژهها: الکترومایوگرافی، بار سنجی، ریشهی میانگین مجذور، لباس کمکی برای بلند کردن جسم (WLAV) ، مطالبه ی عضلانی
اسماء شیخ نجدی، آذر مهری، بهروز دولتشاهی، سقراط فقیه زاده، روزبه کاظمی،
دوره 8، شماره 1 - ( 1-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: کارکرد اجرایی اصطلاحی است که به توصیف فرایندهایی می پردازد که برای کنترل هوشیارانه افکار، هیجانات و رفتارهای یک شخص ضروری هستند و نقش محوری در مدیریت زندگی روزانه یک شخص بر عهده دارند. هدف از این مطالعه بررسی ارتباط بین کارکردهای اجرایی با عملکردهای زبانی(درک شنیداری و نامیدن) در بیماران آفازی ناشی از سکته و مقایسه آن با افراد بزرگسال طبیعی فارسی زبان است
روش بررسی: در این مطالعه تحلیلی-مقطعی12بیمار آفازی و12 نفر به عنوان گروه کنترل شرکت کردند. آزمون زبان پریشی فارسی بمنظور تایید آفازی و نیز ارزیابی درک شنیداری و نامیدن بر روی بیماران اجرا شد. جهت ارزیابی کارکردهای اجرایی از آزمون های دسته بندی کارت ویسکانسین و برج لندن(بررسی توانایی های حل مسئله، برنامه ریزی، سازماندهی، حافظه فعال، خود- بازبینی، بازداری از رفتار نامرتبط، تغییربین مفاهیم و اعمال) استفاده شد.
یافته ها: در آزمون های کارکرد اجرایی گروه سالم بطور معنادار بهتر از گروه بیمار عمل کردند(001/0
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان می دهد که بیماران آفازی با ضایعه لوب فرونتال علاوه بر نقایص زبانی شان، آسیب های شناختی نیز دارند. از طرفی هر چه توانایی نامیدن در بیمار آفازی بهتر باشد، عملکرد بیمار در آزمون های کارکرد اجرایی بهتر است.
کلید واژهها: آفازی، کارکرد اجرایی، عملکرد زبانی، درک شنیداری، نامیدن، زبان فارسی
علی پشابادی، احمد فرخی، علی اشرف جمشیدی، مهدی شهبازی،
دوره 8، شماره 1 - ( 1-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: مطالعه حاضر در پی بررسی تأثیر کانون توجه بر توانایی تعادل نیمه پویا و میزان فعالیت الکتریکی عضلات در ورزشکاران است.
روش بررسی: تکلیف تعادل نیمه پویا در یک گروه 10 نفری ژیمناست مرد (2.09 ± 22.2 سال) دارای سابقه 5-3 سال فعالیت، در دو نوبت،یکبار در شرایط کانون توجه درونی یعنی تمرکز فرد بر پای خودش و بار دیگر در شرایط توجه بیرونی یعنی تمرکز فرد بر صفحه دستگاه تعادل سنج ارزیابی شد. نوسان های قامت با استفاده از دستگاه تعادل سنج بایودکس و میزان فعالیت الکتریکی دو عضله تیبیالیس آنتریور و سولئوس با دستگاه الکترومیوگرام ثبت شدند. دادههای استخراج شده با استفاده ازآزمون تی همبسته تحلیل شدند .
یافتهها: میزان فعالیت الکتریکی عضلات برای حفظ تعادل در شرایط تمرکز بیرونی نسبت به شرایط تمرکز درونی کمتر بود. نوسانهای در شرایط تمرکز بیرونی کمتر از شرایط تمرکز درونی بود.
نتیجهگیری: این یافتهها نشان میدهند که بیرونی یا درونی بودن کانون توجه بر عملکرد تعادلی ورزشکاران تاثیر گذار است. در شرایطی که کانون توجه به فیدبکهای بیرون از بدن باشد (نسبت به کانون توجه به خود بدن) تعادل بهتر و نیاز به فعالیت عضلانی کمتر خواهد شد.
کلید واژه ها : کانون توجه، فعالت الکتریکی عضلانی، تعادل نیمه پویا
زهرا قربانپور، سیدعلی حسینی، روشنک وامقی، مهدی رصافیانی، حمید دالوند، پوریا رضا سلطانی،
دوره 8، شماره 1 - ( 1-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: فلج مغزی شایع ترین علت ناتوانی حرکتی طولانی مدت در دوران کودکی می باشد. این کودکان برای بهبود حرکت نیاز به درمان طولانی مدت دارند، بنابراین نیاز به مداخلات و اموزش هایی هم در منزل وجود دارد. هدف این مطالعه تعیین تاثیر اموزش مراقبت های ویژه ی روزمره ی زندگی به مراقبین در منزل، بر عملکرد حرکتی درشت در کودکان فلج مغزی 72-۱۵ ماهه میباشد.
روش بررسی: در این مطالعه ی تجربی، 40کودک 15تا72 ماهه ی مبتلا به فلج مغزی از بین مراجعه کنندگان به کلینیک های توانبخشی تهران مطابق معیارهای تحقیق انتخاب شدند. و پس از همتاسازی از نظر نوع فلج مغزی، نوع کلینیک، سن کودک، بهره ی هوشی، تعداد جلسات کاردرمانی و سطح عملکرد حرکتی درشت ( gross motor function classification system :GMFCS) به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و مداخله قرار گرفتند. ابزار جمعآوری دادهها شامل: فرم مشخصات دموگرافیک، GMFCS و اندازه عملکرد حرکتی درشت (gross motor function measurement :GMFM66) بود. داده ها در 3 نوبت، قبل از مداخله، 1.5 ماه و 3 ماه بعد از مداخله توسط فردی غیر از محقق جمع اوری شد. اجرای مداخله به این شکل بود که محقق در منزل کودکان گروه مداخله حضور مییافت و آموزشهای مربوط به مراقبتهای ویژهی روزمرهی زندگی را به صورت عملی طی 1 جلسهی 4 ساعته در منزل همراه با تطبیق منزل ارائه میداد. سپس در طول 3 ماه اجرای مداخله را توسط والدین پیگیری میکرد. برای تحلیل دادهها از آزمونهای کولموگروف اسمیرنوف، کای اسکوئر، تی مستقل، آزمون با اندازههای تکراری و آنالیز کوواریانس استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که عملکرد حرکتی درشت در هر دو گروه، 1.5 و 3 ماه بعد از مداخله نسبت به قبل از مداخله تفاوت معناداری داشت(0.001 (P< . همچنین پیشرفت نمرات عملکرد حرکتی درشت در پیش آزمون _ پس آزمون (1.5 ماه بعد از مداخله (0.006 (P< و پیش آزمون _ آزمون پیگیری (3ماه بعد از مداخله) (0.001 (P< هر دو بین گروه کنترل و مداخله تفاوت معنادار داشت و در گروه مداخله این تفاوت بیشتر بود.
نتیجهگیری : آاموزش مراقبتهای ویژهی روزمرهی زندگی، به مراقبین، در منزل، باعث بهبود عملکرد حرکتی درشت کودکان فلج مغزی 15 تا 72 ماهه میشود.
کلید واژهها : فلج مغزی، مراقبتهای ویژهی روزمرهی زندگی، عملکرد حرکتی درشت
ملاحت اکبرفهیمی، مهدی تهرانی دوست، فرناز قاسمی،
دوره 8، شماره 1 - ( 1-1393 )
چکیده
زمینه و هدف : اسکیزوفرنی از جمله بیماریهای روانپزشکی است که دارای نقصانهایی در حوزه شناختی، هیجانی و اجتماعی هستند. اختلال در کارکرد از جمله مشکلات جدی در اسکیزوفرنی است. یکی از عوامل مؤثر در کارکرد اجتماعی، بازشناسی هیجان چهره میباشد . هدف از این مطالعه بررسی ارتباط درک هیجان چهره منفی با کارکرد مبتلایان به اسکیزوفرنی است .
روش بررسی : این مطالعه توصیفی - تحلیلی است. از بین بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی دارای پرونده در بیمارستان روانپزشکی روزبه تهران، تعداد 30 داوطلب واجد شرایط 45-20 سال (14 زن-16 مرد) به روش در دسترس انتخاب شدند. کارکرد کلی شرکت کنندگان توسط ارزیابی کارکرد کلی (Global Assessment of Functioning: GAF) و پاسخ ادراکی به چهره ترسیده و خشمگین با روش مطالعه پتانسیل وابسته به رخداد مغزی ( Event Related Potential: ERP) توسط میانگین و زمان تأخیر N170 مورد بررسی قرار گرفت. دادهها در نرم افزار SPSS نسخه 15 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: در آزمون همبستگی پیرسون تنها دامنه N170 در پاسخ به چهره ترسیده و خشمگین با کارکرد کلی بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی دارای ارتباط مستقیم ومعنیدار بود(001/0 P< ). در تحلیل رگرسیون گام به گام دامنه N170 در پاسخ به چهره خشمگین بهترین پیشبین کنندهی (26%) کارکرد کلی در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی میباشد.
نتیجهگیری: اختلال در کارکرد کلی مبتلایان به اسکیزوفرنی میتواند ناشی از آسیب به مراحل ابتدایی درک و پردازش چهره باشد.
کلید واژهها : اسکیزوفرنی، هیجان چهره، کارکرد کلی، N170 ، پتانسیل وابسته به رخداد مغزی
لیلا حاجی میررحیمی، نسرین ناصری، علی امیری، زهرا فخاری،
دوره 8، شماره 1 - ( 1-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: پیچ خوردگی مچ پا یک آسیبهای شایع در میان ورزشکاران است. علیرغم تحقیقات علمی پایهای و کلینیکی بسیار زیادی که انجام شده است، باز هم میزان پیچ خوردگی مجدد مچ پا بالا است. از آنجا که دلایل پبچ خوردگی مجدد معلوم نیست، درمانهای توان بخشی هم با مشکلات زیادی مواجه میشوند. یکی ا ز روشهای درمانی که امروزه برای این عارضه مورد توجه قرار گرفته است استفاده از نواربندی کینزیولوژیک ( kinesio taping ) است. در این مطالعه، اثر سه روش نواربندی کینزیولوژیک بر بهبود عملکرد ورزشکاران مبتلا به پیچ خوردگی مزمن مچ پا بررسی شد.
روش بررسی: 30 ورزشکار مرد فوتبالیست و فوتسالیست مبتلا به پیچ خوردگی مچ پا در این مطالعه شرکت کردند. نواربندی در سه نوبت مجزا با سه روش برای این افراد چسبانده شد و تأثیر کوتاه مدت آن بر عملکرد اندام تحتانی از طریق دو تست تعادل ستارهای و لی لی کردن به روش 8 بررسی شد.
یافته ها: در نواربندی با هدف اصلاح عملکرد و مکانیک، عملکرد ورزشکاران به طور معناداری افزایش یافت (0.00 = P ). اما در روش اصلاح لیگامانی تاندونی اختلاف معنی داری دیده نشد(0.05 ≤ P ).
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد دو روش اصلاح عملکرد و مکانیک تأثیر قابل توجهی در بهبود عملکرد ورزشکاران فوتبالیست و فوتسالیست با پیچ خوردگی مزمن مچ پا دارد، در حالیکه روش اصلاحی لیگامانی- تاندونی تغییر قابل توجهی در عملکرد این ورزشکاران ایجاد نمی کن د .
کلیدواژهها: بی ثباتی مزمن مچ پا، نوار بندی، تستهای عملکردی
علیرضا حسن پور، نسترن قطبی، نسرین ناصری، شهره جلائی،
دوره 8، شماره 1 - ( 1-1393 )
چکیده
زمینه و هدف : ورزشکاران گروههای مختلف ورزشی جهت انجام مهارتهای مختص به رشتهی خود به تعادل دینامیک اندام تحتانی نیاز دارند.سوالی که میتواند مطرح شود این است که آیا ورزشکاران رشتههای مختلف ورزشی از لحاظ تعادل دینامیک اندام تحتانی با یکدیگر تفاوتی دارند؟ این مطالعه با هدف مقایسهی تعادل دینامیک اندام تحتانی با استفاده از آزمونهای عملکردی در ورزشکاران فوتبالیست، هندبالیست و تکواندو کار انجام شد.
روش بررسی : 30 ورزشکار مرد سالم از 3 رشتهی ورزشی فوتبال، هندبال و تکواندو ( هر کدام 10 نفر)با میانگین سنی 06/0 ± 83/23 سال در این مطالعه شرکت داشتند. مقایسهی تعادل دینامیک اندام تحتانی توسط چهار آزمون دوی رفت و برگشت سریع (shuttle run:SR) ،پرش به شکل 8 (figure of 8 hop:FEH) ، پرش از سمتی به سمت دیگر (side to side hop:SSH) و پرش چابکانه (agility hop:AH) انجام شد و از نرم افزار آماری SPSS نسخه 19جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات استفاده شد.
یافته ها : میانگین نمرهی آزمونهای SR ، FEH و AH در تکواندو کارها نسبت به فوتبالیستها و هندبالیستها بیشتر بود(به ترتیب 26/0 ± 11/7 ،09/1 ± 86/9 و 31/1 ± 2/9 ). فوتبالیستها در آزمون SSH بالاترین نمره را نسبت به تکواندوکاران و هندبالیستها کسب کردند (84/0 ± 52/7 ) و هندبالیستها در آزمون FEH نسبت به فوتبالیستها نمرهی بالاتر و نسبت به تکواندوکاران نمرهی پایینتری را کسب کردند (94/0 ± 59/9).درمقایسه بین گروههای ورزشی تنها درنمرات آزمونهای SR و AH تفاوت معنیداری مشاهده شد (به ترتیب03/0 p= و 01/0 p= ).
نتیجه گیری :این مطالعه نشان داد که تعادل دینامیک اندام تحتانی در ورزشکاران رشتههای ورزشی تکواندو،هندبال و فوتبال میتواند متفاوت باشد و به نظر میرسد فوتبالیستها و هندبالیستها نسبت به تکواندوکاران به سرعت و چابکی بیشتری جهت انجام مهارتهایشان نیاز دارند. این مسئله در طراحی تمرینات اختصاصی ورزشکاران باید مورد توجه قرار گیرد.
کلیدواژهها :آزمون عملکردی، فوتبالیست، هندبالیست، تکواندوکار
آریان شمیلی، نورالدین نخستین انصاری، مهدی عبدالوهاب، پروین راجی، محمود جلیلی، شهره جلائی،
دوره 8، شماره 1 - ( 1-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: در سالهای اخیر تحریکات مغزی، مشاهده فعالیت و تمرینات تصور ذهنی بعنوان گزینه هایی غیر تهاجمی و جالب توجه در کنار درمان های رایج
توانبخشی بیماران نورولوژیک ظهور یافته اند. آینه درمانی با استفاده از فیدبک های بینایی یکی دیگر از این روش های نوظهور است که اثرات درمانی آن برروی
اندام فوقانی مبتلای بیماران سکته مغزی همچنان مورد تحقیق می باشد. در این گزارش موردی تاثیر آینه درمانی در درمان اندام فوقانی فلج دو بیمار سکته مغزی
شرح داده میشود.
روش بررسی: 2 بیمار بزرگسال مبتلا به همی پلژی ناشی از سکته مغزی با سابقه ابتلای 1 و 5 سال، برای 12 جلسه تحت آینه درمانی قرار گرفتند. هر جلسه آینه
درمانی 45 تا 60 دقیقه بطول می انجامید که در آن بیماران تحت نظارت مستقیم درمانگر تمرینات تعیین شده ای را اجرا می کردند. بیماران از لحاظ عملکرد و بهبود
سطح حرکتی، اسپاستیسیته، دامنه حرکتی و قدرت گرفتن قبل و بعد از یک ماه درمان مورد ارزیابی قرار گرفتند.
یافته ها: در هر دو فرد عملکرد و سطح بهبود حرکتی، دامنه حرکتی فعال و قدرت گرفتن اندام فوقانی سمت درگیر بهبود یافتند و اسپاستیسیته تنها در بیمار دوم
کاهش نشان داد.
نتیجه گیری: آینه درمانی برای 12 جلسه احتمالاً در درمان اندام فوقانی سمت مبتلای این دو بیمار مبتلا به سکته مغزی مزمن موثر بوده است.
ناهید پیرایه، ابراهیم نصراله پور، شاهین گوهرپی،
دوره 8، شماره 2 - ( 2-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به اینکه بسیاری از افراد جامعه در وضعیتهای عملکردی بیشتر در حالتهایی قرار میگیرند که زانو در وضعیت خم شده میباشد، عضله همسترینگ تمایل به کوتاهی پیدا میکند؛ از طرفی کوتاهی این عضله بر عملکرد زانو به طور مستقیم و بر مفاصل ران و مچپا به صورت غیر مستقیم تأثیر میگذارد و فرد را در معرض ضایعات عضلانی_اسکلتی قرار میدهد. بنابراین با تشخیص به موقع و درمان آن میتوان تنشن را کاهش و ریلاکسشن را افزایش داد و از ایجاد ضایعات جلوگیری کرد. برای رسیدن به این هدف از تکنیکهای مختلف کششی استفاده میشود. لذا هدف از انجام این مطالعه بررسی مقایسهای تأثیر دو روش کشش استاتیک و PNF ( proprioceptive neuromuscular facilitation )بر طول عضلات همسترینگ کوتاه شده در زنان 30-18 ساله میباشد.
روش بررسی: 30 نفر خانم غیر ورزشکار 30-18 ساله بدون تاریخچهای از پاتولوژی در ران- زانو- کمر انتخاب شدند. این 30 نفر در 3 گروه 10 نفره ( کشش استاتیک، کشش PNF و کنترل) قرار داده شدند. 2 گروه آزمون، 5 روز در هفته به مدت 3 هفته تحت کشش قرار گرفتند ولی گروه کنترل تحت هیچ کششی قرار نگرفت.
یافتهها: دامنه صاف شدن زانو( extension ) در هر دو گروه کشش استاتیک و PNF افزایش(05/0> p ) یافت. ولی تفاوت معنیداری بین این دو روش کشش مشاهده نگردید(05/0 p> ).
نتیجهگیری: هر دو روش بهکارگیری کشش استاتیک و PNF بر افزایش انعطاف پذیری عضله همسترینگ موثر می باشد ولی اختلاف معنیداری بین این دو روش در افزایش دامنه حرکتی اکستانسیون زانو بدست نیامد.
کلید واژهها: عضله همسترینگ، کشش استاتیک، کشش PNF
محمد اسماعیلی، اسماعیل ابراهیمی، بهشید فرهمند، تورج شفقی،
دوره 8، شماره 2 - ( 2-1393 )
چکیده
زمینه و هدف : امروزه جراحی تعویض کامل مفصل ران به طور گستردهای در سراسر دنیا انجام میشود. علی رغم تاثیر بریس ها در کنترل عوارض گوناگون پس ازجراحی تعویض مفصل ران، مطالعات بسیار محدودی در این زمینه انجام گرفته اند. هدف اصلی تحقیق حاضر، بررسی تاثیر فوری بریس ابداکشن ران بر تحرک و تعادل عملکردی بیماران تعویض کامل مفصل ران،بود.
روش بررسی : 8 مرد و 9 زن با تعویض کامل مفصل ران در مطالعه شرکت کردند. تحرک و تعادل عملکردی افراد شرکت کننده دردو وضعیت با و بدون بریس ابداکشن ران با استفاده از سه آزمون زمان بلند شدن و راه رفتن ( Timed Up & Go: TUG ) ، فانکشنال ریچ ( Functional Reach :FR ) و آزمون تعادلی برگ( Berg Balance Scale ) اندازه گیری شد و مقایسه گردید.
یافته ها : نتایج نشان داد که افراد در وضعیت پوشیدن بریس ابداکشن ران در هر سه آزمون TUG ، FR و آزمون تعادلی برگ به میزان چشمگیری نمرات بالاتری نسبت به وضعیت بدون بریس داشتند (0.05> P ).
نتیجه گیری : بریس ابداکشن ران می تواند تحرک و تعادل عملکردی در افراد با تعویض کامل مفصل ران را افزایش دهد.
کلید واژهها: تعویض کامل مفصل ران، تعادل عملکردی، تحرک عملکردی، بریس ابداکشن ران
مهری ملکی ، زهرا جعفری، حسن عشایری، علیرضا اکبرزاده باغبان،
دوره 8، شماره 2 - ( 2-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: آزمون گفتار در نویز توانایی فرد در استخراج گفتار از نویز محیطی را بررسی میکند. وضوح زمانی نیز به توانایی درک تغییرات محرک در طول زمان گفته می شود که در درک گفتار نقش بسزایی دارد. مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر سن و جنسیت بر نتایج آزمون های گفتار در نویز و وضوح زمانی در بزرگسالان با شنوایی هنجار صورت گرفت.
روش بررسی: آزمون گفتار در نویز در سطح راحت شنوایی در سه نسبت سیگنال به نویز صفر،10- و20- دسی بل و آزمون کشف وقفه در چهار سطح شدت محرک 10، 20، 30 و 40 دسی بل Sensation Level: SL ، روی 29 فرد هنجار (58 گوش) در دو گروه سنی 25تا40 سال (14 فرد که میانگین 20/32 سال و انحراف معیار 32/4 داشتند) و 41 تا 55 سال (15 فرد که میانگین 79/46 سال و انحراف معیار 99/4 داشتند) انجام شد.
یافتهها: بین امتیاز بازشناسی واژه در سکوت و در حضور نویز در هر گروه سنی، تفاوت معناداری وجود داشت (0001/0> p ) مقایسه دو گروه سنی در امتیاز بازشناسی واژه در نسبت سیگنال به نویز 10- و 20- دسی بل معنادار بود (02/0 p ≤ ). تفاوت امتیاز بازشناسی واژه بین دو جنس در سکوت و سه نسبت سیگنال به نویز، معنادار بود (04/0 p ≤ ). در هر گروه، بین آستانه کشف وقفه در 4 سطح شدت مورد بررسی، اختلاف معناداری مشاهده شد (0001/0> p ). جنسیت و سن بر آستانه کشف وقفه تاثیری نداشت.
نتیجه گیری: در گروه افراد میانسال نسبت به گروه افراد جوان علیرغم آستانه های شنوایی هنجار، امتیاز بازشناسی گفتار در حضور نویز و توانایی کشف وقفه، کاهش می یابد. به نظر می رسد امتیاز بازشناسی واژه و درک گفتار در زنان بهتر از مردان است.
کلید واژهها: گفتار درنویز، وضوح زمانی، سن، جنسیت
اعظم شریفی ، محمد کمالی، علی چابک،
دوره 8، شماره 2 - ( 2-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: فلج مغزی یک واژه فراگیر است که به منظور توضیح اختلالات عملکرد حرکتی شروع شونده در سنین اولیه زندگی استفاده می شود. این اختلالات در نتیجه ضایعه یا عملکرد نامناسب مغزی ایجاد می گردد. این اختلالات حرکتی ممکن است با اختلالات گفتاری، شنوایی، بینایی، تشنج، اختلالات یادگیری، عقب ماندگی ذهنی و مانند آن همراه باشد. با توجه به مجموعه این اختلالات به نظر می رسد افراد فلج مغزی دارای نیازهای ویژه ای باشند که شناخت آنها ضروری است . در نتیجه ، در این مطالعه به شناخت نیازهای توانبخشی افراد مبتلا به فلج مغزی مبادرت شد. بخشی از نیازهای بدست آمده، نیازهای اجتماعی این گروه بودند که به لحاظ اهمیت، به طور جداگانه در مقاله حاضر ارائه می گردد .
روش بررسی: این پژوهش به صورت کیفی و به روش پدیدارشناسی انجام ونمونه گیری آن به شکل هدفمند صورت پذیرفت. شرکت کنندگان 17 فرد فلج مغزی شامل 6 زن و 11 مرد، بین سنین 15 تا 43 سال بودند. جمع آوری داده ها از طریق مصاحبه عمیق و مشاهده صورت پذیرفت. ابزار جمع آوری داده ها مشاهده و مصاحبه عمیق با سئوالات باز بوده و تجزیه و تحلیل داده ها براساس روش کولایزی انجام شد .
یافتهها : حیطه نیازهای اجتماعی شرکت کنندگان در قالب 12 زیرمضمون و 7 مضمون ظهور یافت. مضامین بدست آمده عبارت بودند از: کمک و همراهی سایرین، پذیرش اجتماعی، ازدواج، کار، دسترسی به امکانات شهری، ادامه تحصیل و سازمانهای حمایت کننده.
نتیجهگیری: نیازهای اجتماعی بخش مهم و عظیمی از نیازهای افراد فلج مغزی را تشکیل می دهند. بنابراین لازم است سازمان ها، نهادها، خانواده ها و کلیه افراد جامعه که با افراد مبتلا به فلج مغزی در ارتباط هستند، نیازهای این گروه و خصوصا نیازهای اجتماعی آنها را در نظر داشته و در رفع آنها بکوشند.
کلید واژهها: فلج مغزی، نیازهای اجتماعی، مطالعه کیفی
رحیمه محمودی، حسین باقری، محمدرضا هادیان، سعید طالبیان، اسماعیل ابراهیمی، مریم صنوبری،
دوره 8، شماره 2 - ( 2-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: مفصل ساکروایلیاک از جمله عناصر مهم در عملکرد طبیعی سیستم عضلانی اسکلتی در طی راه رفتن ( Gait ) می باشد و به عنوان یک جاذب شوک در هنگام برخورد پاشنه با زمین و انتقال نیروی عکس العمل زمین از اندام های تحتانی به تنه عمل می کند. ثبات این مفصل محصول مشارکت عوامل استخوانی ٬ لیگامانی و عضلانی است که این عضلات، ارکتور اسپاین توراسیک، گلوتئوس ماکزیموس، دو سر رانی، لاتیسیموس دورسی و مالتی فیدوس کمری می باشند که میزان فعالیت این عضلات در انتقال نیرو در این مفصل مهم می باشد. بنظر می رسد که عملکرد عضلات مذکور در بیماران دچار درد ساکروایلیاک مختل می شود. لذا هدف از این مطالعه، مقایسه فعالیت عضلات نامبرده شده بین دو گروه سالم و دارای درد ساکروایلیاک در طی رخدادهای مختلف مرحله ایستایی راه رفتن در طی سرعت راحت و آهسته راه رفتن می باشد.
روش بررسی: 13 فرد دارای درد ساکروایلیاک (12 زن، 1 مرد) و 13 فرد سالم (11 زن، 2 مرد) در این مطالعه شرکت کردند. میزان فعالیت عضلات بر اساس شاخص مجذور میانگین ریشه ( :RMS Root Mean Square ) با استفاده از دستگاه Datalink ثبت شد و بر اساس فعالیت عضله در طی یک دوره 500 میلی ثانیه ای استراحت تحت عنوان Baseline Correction ، نرمال شد.
یافتهها: تفاوت معنی داری بین دو گروه در میزان فعالیت عضلانی بر اساس شاخص مجذور میانگین ریشه در طی رخدادهای مختلف مرحله ایستایی وجود دارد (006/0 = P ) اما تاثیر سرعت بر RMS عضلات مورد مطالعه در دو گروه، معنی دار نبوده است (37/0 = P ). از نظر RMS بین عضلات مختلف مورد مطالعه در آزمون در طی سرعت آهسته و در هر یک از دو گروه در طی رخدادهای مختلف مرحله ایستایی، تفاوت معنا داری دیده شد ( 003/0 = P ) اما در طی سرعت راحت، تفاوت معنا دار نشد (14/0 = p ).
نتیجهگیری: افراد دارای درد ساکروایلیاک در طی هر دو سرعت راحت و آهسته راه رفتن، میزان فعالیت عضلانی بیشتری در طی مراحل مختلف نسبت به گروه کنترل نشان می دهند که می تواند به عنوان یک استراتژی جبرانی در جهت کنترل حرکات تنه بطور موثر، تامین ثبات کافی و انتقال کارآمد نیرو به ناحیه کمری در نظر گرفته شود.
کلید واژهها: فعالیت عضلانی، مفصل ساکروایلیاک، راه رفتن، عضلات تنه، عضلات اندام تحتانی
مجید روانبخش ، سیدفروغ پژوهیده، شاهین گوهرپی،
دوره 8، شماره 2 - ( 2-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: بسیاری از بیماران مبتلا به کمردرد مزمن با درمانهای رایج و مرسوم فیزیوتراپی، بهبودی کامل را بدست نمیآورند. این مسئله نشاندهنده این است که شاید هنوز مواردی در افراد مبتلا به کمردرد وجود داشته باشد که بخوبی به آنها پرداخته نشده است . باتوجه به وجود شواهدی مبنی بر وجود اختلال در الگوی تنفس این بیماران، هدف این تحقیق بررسی مقایسه ای برخی پارامترهای مهم الگوی تنفس در بین افراد سالم و بیماران مبتلا به کمردرد غیراختصاصی مزمن می باشد.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی-تحلیلی 16 فرد مبتلا به کمردرد غیراختصاصی مزمن و 16 فرد سالم که در ویژگیهای دموگرافیک با هم همسان ( Match ) شده بودند، شرکت داشتند. شاخصهای حجمی، زمانی، بیوشیمی و نرخ تنفس با استفاده از دستگاه K4b2 از تمامی افراد در وضعیت استراحت جمع آوری گردید.
یافتهها: شاخصهای نرخ تنفس، زمان دم، زمان بازدم و زمان کل چرخه تنفس در بین دو گروه تفاوت معناداری را نشان دادند ( 05/0 > P ) در حالی که شاخصهای حجمی و بیوشیمی تنفس و شاخص نسبت زمان دم به زمان کل چرخه تنفس تفاوت معناداری را در بین دو گروه نشان نداد. (5/0 > P )
نتیجهگیری: وجود اختلال در برخی شاخصهای الگوی تنفسی در بیماران کمردرد مؤید این مسئله میباشد که بررسی عملکرد سیستم تنفس افراد مبتلا به کمردرد غیراختصاصی مزمن می تواند در روند تشخیص و درمان آنها موثر باشد.
کلید واژهها: کمردرد غیراختصاصی مزمن، اختلال الگوی تنفس، بیوشیمی تنفس
مریم فرشاد، فریبا یادگاری، مجتبی عظیمیان، مسعود صالحی،
دوره 8، شماره 2 - ( 2-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: از آن جا که برخی بیماران مبتلا به سکتۀ نیمکرۀ چپ هر دوی کنش پریشی دهانی و کلامی را باهم نشان می هند ولی برخی دیگر فقط یکی از آنها را نشان می دهند یا هیچ کدام را ظاهر نمی کنند، مطالعه حاضر با هدف بررسی شدت و رابطه کنش پریشی دهانی و کلامی در بیماران مبتلا به سکته مغزی نیمکره چپ صورت گرفته است.
روش بررسی: در این پژوهش توصیفی-تحلیلی از نوع مقطعی 20 بیمار بزرگسال مبتلا به سکته ی مغزی نیمکره چپ نوع ایسکمی شامل 12 مرد و 8 زن با دامنه سنی 35 تا 73 سال (9/11 ± 68/60) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند . آزمون کنش پریشی دهانی جهت بررسی تقلید جسچرهای دهانی استفاده شد و میزان کنش پریشی گفتاری با یک تکلیف تولید گفتار سنجیده شد. داده ها با روش آزمون ها ی ناپارامتری من ویتنی، کروسکال – والیس و تحلیل همبستگی پیرسون/ اسپیرمن بررسی شدند.
یافته ها: چهار نفر کنش پریشی دهانی غالب داشتند، دوازده نفر کنش پریشی کلامی غالب و 4 نفر هر دو نوع کنش پریشی را با شدت های یکسان نشان دادند. همبستگی معنی داری بین کنش پریشی دهانی و کلامی وجود نداشت (899/0 P = ).
نتیجه گیری: با توجه به یافته های فوق به نظر می رسد که الگوی هم رویدادی پیشبینیپذیری بین دو نوع کنش پریشی دهانی و کلامی وجود ندارد. علیرغم نوع ضایعه ی ایسکمی که منجر به آسیب مناطق عصبی مجاور می شود، نیمی از بیماران بین کنش پریشی دهانی و کلامی گسیختگی نشان دادند. این گسیختگی را می توان از شواهد یک مدل پیمانه ای تکلیف- ویژه در نظر گرفت که کنترل حرکات دهانی غیر کلامی را مستقل از کنترل حرکتی گفتار در نظر می گیرد.
کلید واژه ها: کنش پریشی، کنش پریشی دهانی، کنش پریشی کلامی، کنش پریشی دهانی غالب، کنش پریشی کلامی غالب
مرجانه سهراب، جواد صراف زاده، محمدعلی سنجری، حسن سعیدی، سعیده سیدمحسنی، نرگس دانش افروز،
دوره 8، شماره 2 - ( 2-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: مطالعات زیادی، نقش استفاده از ارتوز در کاهش شیوع پیچ خوردگی مچ پا را بررسی کرده اند. در این مطالعه تأثیر استفاده از مچ بند الاستیک و ارتوز نیمه سخت رکابدار مچ ـ پا روی زمان تأخیر شروع فعالیت عضله پرونئوس لونگوس به عنوان مهمترین محافظ داینامیک ناحیه مچ ـپا در اغتشاش ناگهانی اینورتوری، در افراد سالم و مبتلا به بی ثباتی عملکردی مچ پا بررسی شده است.
روش بررسی: 13 زن ورزشکار سالم و 10 زن ورزشکار مبتلا به بی ثباتی عملکردی مچ پا (دامنه سنی 17 تا 27 سال) با استفاده از یک سیستم اغتشاش دهنده مچ پای سفارشی، تحت اعمال اغتشاش غیر منتظره در صفحه فرونتال در سه حالت بدون ارتوز، استفاده از ارتوز الاستیک و استفاده از ارتوز نیمه سخت قرار گرفتند و همزمان زمان شروع فعالیت عضلانی عضله پرونئوس لونگوس توسط الکترومیوگرافی سطحی ثبت شد.
یافته ها: در حالت بدون استفاده از ارتوز تفاوت معناداری بین دو گروه سالم و آسیب دیده مشاهده شد ( 018/0 P= ). در گروه آسیب دیده، استفاده از ارتوز زمان شروع فعالیت عضلانی را کاهش داد اما این کاهش معنادار نبود (05/0 P> ).
نتیجه گیری: اگر چه زمان پاسخ عضله پرونئوس لونگوس در گروه آسیب دیده با استفاده از ارتوز کاهش معناداری را نشان نداد امابه نظر میرسد ارتوزهای مورد استفاده با تحریک گیرنده های پوستی، حس عمقی را بهبود داده و کنترل حسی حرکتی را بیشتر میکنند.
کلید واژه ها: بی ثباتی عملکردی مچ پا، اغتشاش اینورتوری، الکترومیوگرافی، ارتوز
نسرین ناصری، شهره جلائی، محمدحسن آذرسا، سعید بهرامی نیا،
دوره 8، شماره 2 - ( 2-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: در حال حاضر سخنرانی به طور گستردهای به عنوان یک روش آموزش در سطح دانشگاه مورد قرار میگیرد ، بویژه اگر هدف انتقال مطالب به تعداد زیادی از فراگیران باشد . آنچه که در سالهای اخیر در روشهای آموزش سخنرانی در دانشگاههای کشور شیوع بیشتری پیدا کرده است، ضبط صدای سخنران توسط فراگیران میباشد. در برخی از مطالعاتی که تا کنون انجام شده مطرح گردیده است که ضبط صدای سخنرانی در دانشگاه و استفاده از آن در خارج از کلاس دارای مزایای زیادی است و برخی دیگر عنوان کردهاند دانشجویان با ناتواناییهای مشخص ممکن است از ضبط صدا استفاده کنند و این روش موجب عدم تمرکز دانشجو در کلاس شده و یادگیری را کاهش میدهد. هدف این مطالعه، مقایسه روش استفاده از صدای ضبط شده سخنران با روش یادداشت برداری در کلاس در میزان یادگیری دانشجویان کارشناسی فیزیوتراپی بود.
روش بررسی: 29 دانشجوی کارشناسی فیزیوتراپی مشغول به تحصیل در دانشکده توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی تهران براساس شیوه مطالعه در دو گروه شامل: استفاده از صدای ضبط شده سخنران و یادداشت برداری در کلاس در این مطالعه توصیفی- مقطعی مقایسهای شرکت کردند. نمره آزمون کتبی دانشجویان، نمره ارزشیابی استاد، نمره رضایتمندی از واحد درسی و نمره دانشجویان در سوالات با سطح دشواری بالا به عنوان متغیرهای وابسته برای این بررسی در نظر گرفته شد.
یافتهها: در مقایسه میانگینهای نمره آزمون کتبی دانشجویان( 92/0 = P )، نمره ارزشیابی استاد ) 55/0= P )، نمره رضایتمندی از واحد درسی ( 57/0 = P ) و نمره دانشجویان در سوالات با سطح دشواری بالا با ( 53/0 = P )، بین دو گروه اختلاف معنادار ی وجود نداش ت.
نتیجهگیری: استفاده از روش ضبط صدا تاثیر معنیداری بر یادگیری دانشجویان نداشت. نتایج به دست آمده در این مطالعه مربوط به یک واحد درسی خاص بود و نمیتوان نتایج آن را به سایر دروس تعمیم داد.
کلید وازهها: سخنرانی، ضبط صدا، نمره آزمون کتبی، نمره ارزشیابی استاد
طاهره جهانگرد، گیتی ترکمان، مژده قبائی،
دوره 8، شماره 2 - ( 2-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: پاسخ طبیعیِ کاهش ِ دامنه رفلکسِ H با افزایش فرکانسِ تحریک (H-reflex depression:HD) در افراد ضایعه نخاعی مزمن کاهش می یابد. کاهش این پاسخِ طبیعی ممکن است در روند افزایش تون عضلانی و بروز اسپاستی سیته در این بیماران موثر باشد. هدف مطالعه حاضر بررسی اثر تحریک سه قطبی کاتدال بر پاسخ HD در بیماران ضایعه نخاعی است.
روش بررسی: در این مطالعه 10 بیمار ضایعه نخاعی و 13 فرد سالم داوطلب با میانگین سن7 8/5 ± 91/28 سال شرکت داشتند. قبل و بعد از کاربرد یک جلسه تحریک سه قطبی در ناحیه ستون فقرات (T11) ، رفلکس H به ترتیب با فرکانس های 2/0، 5 و 2/0هرتز و با شدت تحریک70-65 درصد پاسخ حداکثر رفلکس H ، ثبت شد. دامنه قله به قله پاسخهای ثبت شده قبل و بعد از تحریک سه قطبی محاسبه شد.
یافته ها: قبل از اعمال تحریک کاتدال در ناحیه ستون فقرات، افزایش فرکانس تحریک فقط در گروه سالم باعث ظهور HD شد و در فرکانس 5 هرتز، دامنه پاسخ از 48/1 ± 60/2 به30/1 ± 34/1 کاهش یافت (000/0 = P ) . بعد از استفاده از تحریک سه قطبی در گروه ضایعه نخاعی، افزایش فرکانس تحریک ، سبب بروز پاسخ HD شد و دامنه پاسخ H از 98/1 ± 21/2 در فرکانس 2/0 هرتز به50/1 ± 29/1 در فرکانس 5 هرتز کاهش یافت (014/0 = P ) .
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که اعمال یک جلسه تحریک کاتدال سه قطبی در ناحیه ستون فقرات می تواند سبب بازگشت رفتار طبیعی HD در بیماران ضایعه نخاعی گردد. استفاده از این جریان تحریکی بعنوان یک روش غیر تهاجمی، ارزان و بدون عوارض جانبی ممکن است دربازگشت پاسخ های مهاری طبیعی و مدولاسیون مدارهای نخاعی موثر باشد.
کلید واژه ها: ضایعه نخاعی، تحریک الکتریکی سه قطبی، دپرشنِ رفلکس H ، سولئوس