[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: تماس با ما :: جستجو ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
بانک‌ها و نمایه‌نامه‌ها::
برای نویسندگان::
برای داوران::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
نظرسنجی
نظر شما در مورد قالب جدید پایگاه چیست؟
ضعیف
متوسط
خوب
عالی
   
..
Google Scholar Metrics

Citation Indices from GS

..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::

مهدی علیزاده زارعی، سمانه کرمعلی اسماعیلی،
دوره ۹، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۴ )
چکیده

زمینه و هدف: کودکان با اختلالات طیف اُتیسم برخی مشکلات در زمینه­ ی مهارت­های ارتباطی- اجتماعی و بازی داشته، الگوهای رفتاری کلیشه­ای و علائق محدود دارند که در زندگی روزمره­ی آنها معضلاتی را ایجاد می­کنند. تکنیک فلورتایم Floor time) ) مداخله­ای بر مبنای بازی است که باعث تقویت مهارت های هیجانی، ارتباطی، تجسمی و بازی می­شود. هدف از انجام این پژوهش، بررسی تأثیر روش فلورتایم بر کودکان با اختلالات طیف اُتیسم در زمینه های نامبرده بوده است.

روش بررسی: در این مطالعه­ی شبه تجربی، ۲۰ کودک با اختلالات طیف اُتیسم، در محدوده­ی سنی ۴- ۵/۲ سال به صورت غیر احتمالی و در دسترس انتخاب شدند. ۱۰ نمونه به عنوان گروه کنترل در نظر گرفته شده و ۱۰ نمونه در گروه آزمون مداخله­ی فلورتایم دریافت کردند. دو گروه به فاصله­ی شش ماه از طریق مقیاس ارزیابی هیجانی کارکردی (Functional Emotional Assessment Scale: FEAS) از نظر کارکردهای هیجانی پیش آزمون و پس آزمون شدند و نتایج با استفاده از آزمون­های آماری t مستقل و t زوج تحلیل شد.

یافته­ها: بررسی نمرات FEAS در گروه آزمون ، حاکی از اختلاف معنادار دو گروه در کارکردهای هیجانی، بین قبل و بعد از مداخله می­باشد (۱۷./. = P ) در حالیکه اختلاف پیش آزمون و پس آزمون کارکردهای هیجانی در گروه کنترل معنادار نبود. همچنین اختلاف نمرات پیش آزمون و پس آزمون بین گروه­ها در این زمینه تفاوت معنادار با۴۱./. = P را نشان داد.

نتیجه­گیری: یافته­ها حاکی از این است که روش فلورتایم بر بهبود کارکردهای هیجانی نظیر مهارت­های ارتباطی، عاطفی و بازی در کودکان با اختلالات طیف اُتیسم مؤثر بوده است.

کلید واژه­ها: اختلالات طیف اُتیسم، بازی، فلورتایم


مریم چرمزاده، امیر احمدی، نادر معروفی، رضا رجبی،
دوره ۹، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۴ )
چکیده

زمینه و هدف: حس عمقی یک نوع فیدبک از اندامها به سیستم عصبی مرکزی است که به عنوان یک ابزار حسی که شامل حس وضعیت و حس حرکت است، تعریف می­شود. حرکات دقیق و کنترل شده یک بخش مهم از فعالیت­های ورزشی و عملکردهای روزمره هستند که نیازمند اطلاعات دقیق حس عمقی می‏باشند. تمرکز گیرنده­های حس عمقی در ناحیه ی گردن، ساکروایلیاک و مچ پا بیشتر است. هدف از این مطالعه بررسی خطای بازسازی وضعیت در ناحیه­ی گردن، در ورزشکاران نخبه ی بدمینتون و بسکتبال و مقایسه­ی آن با افراد غیر ورزشکار بود.

روش بررسی: برای انجام این پژوهش، ۲۰ خانم بسکتبالیست (با میانگین سنی۴۰/ ۲۳سال)، ۲۰ خانم بدمینتون باز (بامیانگین سنی ۸۱/۲۴سال) و ۲۰ خانم غیر ورزشکار (با میانگین سنی ۹۵/۲۴سال) به صورت هدفمند انتخاب شدند. در ابتدا دامنه کامل حرکات گردن ۳ گروه ارزیابی شد و سپس خطای بازسازی وضعیت گردن در زاویه هدف (۳۰% از کل دامنه حرکتی در هر حرکت) برای حرکات خم شدن گردن به جلو و عقب، خم شدن گردن به چپ و راست، چرخش گردن به چپ و راست با استفاده از دستگاه Cervical Range of Motion: CROM در نمونه­­های تحقیق اندازه گیری شد.

یافته­ها: خطای مطلق بازسازی زاویه­ی هدف در چهار حرکت خم شدن گردن به جلو، عقب، چپ و چرخش گردن به چپ در دو گروه بدمینتون باز و بسکتبالیست کمتر از گروه کنترل بود و همچنین خطای بازسازی زاویه­ی هدف در خم شدن گردن به راست و چرخش گردن به راست، در گروه بدمینتون باز کمتر از گروه کنترل بود.

نتیجه­گیری: حس عمقی گردن در اثر تمرینات ورزشی خاص می­تواند بهبود یابد. بدمینتون و بسکتبال دو ورزش غیربرخوردی هستند که نیازمند هماهنگی چشم و دست می­باشند و از آنجاییکه در تحقیق حاضر خطای بازسازی وضعیت گردن در این ورزشکاران بهتر از افراد سالم غیرورزشکار بود احتمالا ورزش­های مورد مطالعه باعث بهبود حس عمقی این افراد شده است .

کلید واژه ها: حس عمقی، گردن، بازسازی وضعیت، بدمینتون، بسکتبال


نرگس مفتاحی، جواد صراف زاده، نادر معروفی، حسن جعفری،
دوره ۹، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۴ )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به شیوع بالای کمردرد در ورزشکاران و آثار آن بر عملکرد ورزشی آنان، وجود یک ارزیابی دقیق قبل از طراحی برنامه توانبخشی در ورزشکاران مبتلا به کمردرد ضروری به نظر میرسد. در ارزیابی باید توجه داشت که حرکات بدن به صورت یک زنجیره کینتیکی میباشند. این بدین معناست که هر گونه مشکل در یکی از ساختمان های این زنجیره، میتواند باعث عملکرد غیرطبیعی در سایر قسمت های زنجیره شود. بنابراین در نظر نگرفتن ارتباطات بین قسمت های مختلف این زنجیره میتواند منجر به توانبخشی کمتر از حد مطلوب شود. لذا علاوه بر تمرکز درمان بر روی ناحیه آسیب دیده، بررسی کل زنجیره حرکتی میتواند در جلوگیری از باقی ماندن و تکرار چنین مشکلاتی کمک کننده باشد. از آنجایی که در زنجیره کینتیک، عضلات مفصل ران به عنوان یک حلقه ارتباط دهنده مهم بین اندام تحتانی و تنه عمل کرده و نیروها را از اندام تحتانی به ستون فقرات و برعکس منتقل میکنند، هدف مطالعه حاضر، مقایسه قدرت عضلات ران در زنان ورزشکار مبتلا به کمردرد غیر اختصاصی مزمن و سالم بود.

روش بررسی:

یافته ها:

نتیجه گیری:

کلید واژه ها:

کمردرد غیر اختصاصی مزمن، قدرت عضلات ران، ورزشکار
نتایج به دست آمده از این مطالعه نشان میدهد که قدرت اکستنشن و ابداکشن مفصل ران در زنان ورزشکار مبتلا به کمردرد کمتر از گروه کنترل بود. بنابراین در ارزیابی و توانبخشی مبتلایان به کمردرد، علاوه بر ارزیابی های مربوط به ستون فقرات، توجه به قدرت عضلات مفصل ران نیز ضروری به نظر میرسد.
حداکثر قدرت عضلات اکستانسور و ابداکتور ران در زنان ورزشکار مبتلا به کمردرد، به صورت معنیداری کمتر از قدرت این گروههای عضلانی در ورزشکاران سالم بود (۰۵/۰>
۱۵ زن ورزشکار سالم و ۱۵ زن ورزشکار مبتلا به کمردرد غیر اختصاصی مزمن در محدوده سنی ۱۸ تا ۳۰ سال در مطالعه حاضر شرکت کردند. قدرت عضلات اکستانسور، ابداکتور و روتاتور خارجی ران در هر دو گروه اندازه گیری شد. برای اندازهگیری قدرت عضلات از دینامومتر دستی استفاده شد. از آنجایی که ثابت نگه داشتن دینامومتر دستی با دست آزمونگر پر از خطاست، در این مطالعه دینامومتر دستی به وسیله یک چهارچوب فلزی ثابت شد.
P). مقایسه حداکثر قدرت عضلات روتاتور خارجی ران در دو گروه، تفاوت معنی داری را نشان نداد (۰۵/۰<P).
پیام نبوتی ، علی میرزاجانی، ابراهیم جعفرزاده پور،
دوره ۹، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۴ )
چکیده

زمینه و هدف: عیب انکساری باقی مانده از جمله شایع ترین عوارض متعاقب روش های کراتورفراکتیو جراحی انکساری اعم از لیزیک و کراتکتومی فتورفراکتیو می باشد. هدف از این مطالعه، تعیین میزان وقوع و عوامل خطر نیاز به عمل مجدد ناشی از عیب انکساری باقی مانده متعاقب کراتکتومی فتورفراکتیو در بیماران با عیوب انکساری نزدیک بینی و نزدیک بینی – آستیگماتیسم می باشد.

روش بررسی: در این مطالعه مورد – شاهدی، پرونده های جراحی تمامی بیمارانی که جهت اصلاح عیوب انکساری نزدیک بینی و نزدیک بی نی – آستیگماتیسم و در فاصله زمانی خرداد ماه ۱۳۸۸ تا خرداد ماه ۱۳۹۱ تحت عمل کراتکتومی فتورفر ا کتیو توسط یک جراح در بیمارستان فارابی تهران قرار گرفته بودند، مورد بررسی قرار گرفت. در این فاصله زمانی، ۷۰ چشم دارای اندیکاسیون نیاز به عمل مجدد و ۱۵۸ چشم فاقد اندیکاسیون نیاز به عمل مجدد شناسایی شدند که به ترتیب گروه مورد و شاهد این مطالعه را تشکیل دادند. تمامی چشم های شرکت کننده در مطالعه دارای اطلاعات انکساری حداقل نه ماه پس از عمل بودند. از آزمون های تحلیلی تی مستقل ، من ویتنی و مربع کای برای بررسی ارتباط بین هریک از متغیرهای مورد نظر با نیاز به عمل مجدد استفاده گردید و سپس تمامی متغیرها با ۲/۰ P value< در تجزیه و تحلیل تک متغیره، به منظور تعیین نسبت های شانس و فاصله اطمینان ۹۵%، وارد یک مدل رگرسیون چند متغیره لجستیک شدند.

یافته ها: مقدار معادل کروی ≤ ۵- دیوپتر، مقدار قطر ناحیه اپتیکی مورد نظر کم تر از ۶ میلی متر و عدم ثبات فیکساسیون چشم حین عمل، با افزایش خطر قابل توجه نیاز به عمل مجدد همراه بودند (۰۰۱/۰ P< ) و ارتباط معنی دارشان را در رگرسیون لجستیک به ترتیب با نسبت های شانس ۱۲/۶، ۷۱/۶ و ۸۹/۷ حفظ کردند. هیچ ارتباط آماری معنی داری بین مورد و شاهدها از نظر متغیرهای سن ، زمان آخرین معاینه پی گیری، مقدار آستیگماتیسم قبل عمل، مقدار انحنای قرنیه قبل عمل، مقدار ضخامت قرنیه قبل عمل، قطر مردمک و زاویه کاپا مشاهده نگردید (۰۵/۰ P> ).

نتیجه گیری: ناحیه اپتیکی کوچک، ابلیشن عمیق و بی ثباتی فیکساسیون چشم حین عمل، عوامل خطر نیاز به عمل مجدد پس از کراتکتومی فتورفراکتیو می باشند.

کلید واژه ­ ها : عمل مجدد، کراتکتومی فتورفراکتیو، نزدیک بینی، نزدیک بینی – آستیگماتیسم


ملیحه دربانی ، گیتی ترکمان، شفیعه موثقی، نوشین بیات،
دوره ۹، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۴ )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به تمایل بیشتر افراد مبتلا به پوکی استخوان در کاربرد استراتژی هیپ برای حفظ پایداری، در مطالعه ی حاضر رابطه ی بین قدرت عضلات مفاصل هیپ، مچ پا و اکستانسور های پشت و تعادل عملکردی در زنان یائسه ی سالم و مبتلا به پوکی استخوان، بررسی شد.

روش بررسی: ۴۵ زن یائسه ی داوطلب بر اساس تراکم معدنی استخوان( Bone Mineral Density ) به دو گروه پوکی استخوان و سالم تقسیم شدند. قدرت ایزومتریک عضلات هیپ، مچ پا و اکستانسور پشت با استفاده از دینامومتر دیجیتال اندازه گیری شد. به منظور ارزیابی تعادل عملکردی، آزمون های ایستادن با پاهای پشت سر هم، گردش ستاره و راه رفتن به شکل ۸ استفاده شد.

یافته‌ها: در گروه پوکی استخوان، قدرت عضلات به طور معنی داری کمتر (۰۵/۰> P ) و زمان انجام آزمون راه رفتن به شکل ۸ بیشتر از گروه سالم بود (۰۳۱/۰= P ). همچنین در گروه پوکی استخوان قدرت عضلات اداکتور و اکستانسور هیپ رابطه ای معنی دار با هر سه شاخص تعادل عملکردی نشان داد (۰۵/۰> P ).

نتیجه گیری: با توجه به کاهش قدرت عضلات در زنان مبتلا به پوکی استخوان و ارتباطش با کاهش تعادل در فعالیت های روزانه، تقویت گروه های عضلانی هیپ و مچ باید در برنامه های توان‌بخشی آنها گنجانده شود.

کلید واژه­ها: قدرت عضلانی، تعادل عملکردی، زنان یائسه، پوکی استخوان


غزال هاشمی زنوز، بهروز عطارباشی مقدم، علی امیری، علی اشرف جمشیدی، نسترن قطبی،
دوره ۹، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۴ )
چکیده

زمینه و هدف: لیگامان صلیبی قدامی دارای عملکرد فیزیکی و حسی می‌باشد. از آن‌جا که انواع حس های سوماتوسنسوری ارسال شده از (Anterior Cruciate Ligament: ACL ) مانند لمس، فشار و حس عمقی از مسیرهای مشابهی به سمت سیستم عصبی مرکزی طی مسیر می کنند؛ انتظار می‌رود اطلاعات حسی افزوده، منجر به افزایش تعادل افراد پس از جراحی بازسازی این لیگامان گردد. در این مطالعه تأثیر ورودی‌ حسی افزوده و افزایش ورودی‌های ارسال شده توسط ACL با استفاده از گیرنده‌های مربوط به حس لمس اعمال شده توسط بستن کاف در قسمت تحتانی ران افراد شرکت کننده، بر روی تعادل داینامیک افراد پس از جراحی بازسازی ACL مورد سنجش قرار گرفت. هدف این مطالعه بررسی تأثیر اطلاعات حسی لمس، در تعادل داینامیک افراد پس از جراحی بازسازی ACL در مقایسه با افراد سالم می‌باشد.

روش بررسی: ۳۲ مرد ۳۵-۱۸ سال (۱۶ مرد با جراحی بازسازی ACL و ۱۶ مرد سالم)، به‌طور تصادفی انتخاب شدند. تمامی شرکت کنندگان حین انجام آزمون‌های عملکردی: Star Excursion Balance Test: SEBT و Cross Over Hop for Distance: COH اطلاعات حسی لمس را دریافت کردند.نمره‌های آزمون‌های عملکردی قبل و پس از اعمال اطلاعات حسی در افراد پس از جراحی بازسازی ACL و گروه شاهد اندازه‌گیری شد.

یافته‌ها: اطلاعات حسی افزوده عملکرد کاربردی بیماران را پس از جراحی بازسازی ACL ارتقاء بخشید. اختلاف آماری معناداری پس از اعمال لمس در نتایج آزمون COH در افراد دیده شد. p=۰/۰۰۰ .به‌علاوه پس از اعمال لمس، پیشرفت معناداری در جهات: داخلی P=۰/۰۰۵ و خلفی داخلی P=۰/۰۳۴ در آزمون SEBT در پای درگیر گروه ACLR ایجاد شد.

نتیجه‌گیری: اطلاعات حسی افزوده، موجب پیشرفت تعادل داینامیک در افراد پس از جراحی بازسازی ACL می‌گردد. یافته‌های مطالعه حاضر استفاده از اطلاعات حسی افزوده را به‌عنوان روشی جدید جهت افزایش تعادل داینامیک تأیید می‌کند.

کلید واژه‌ها: لیگامان صلیبی قدامی، تعادل داینامیک، اطلاعات حسی


فائزه قربانی، مجتبی کامیاب، فاطمه آزادی نیا، بهنام حاجی آقایی،
دوره ۹، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۴ )
چکیده

زمینه و هدف: گردن درد، یک اختلال شایع در جوامع صنعتی می­باشد. کولارهای گردنی با محدود نمودن حرکات گردن و فراهم نمودن ستون فقرات گردنی با ثبات، روشی متداول و مؤثر در کاهش علائم، تسکین و یا جلوگیری از گردن درد ناشی از شرایط دژنراتیو و یا پس از جراحی می­باشند. با این وجود بیشتر بیماران، استفاده از کولار را به دلیل عدم رضایت از ظاهر و یا تهویه نامناسب کولار و گرمای حاصل از آن نمی­پذیرند. به منظور کنترل این عوامل عدم پذیرش تلاشی صورت گرفته­­است که به ابداع کولاری با طرح­باز، ظاهر متفاوت و حداکثر تهویه منتهی گردیده­است. هدف از این مطالعه بررسی تأثیر کولار گردنی دارای طرح­باز بر دامنه­ی حرکتی گردن و پذیرش افراد می­باشد.

  روش بررسی: دامنه­ی حرکتی فلکسیون، اکستانسیون، لترال فلکسیون به راست و چپ و چرخش محوری به راست و چپ گردن ۷۲ فرد سالم با و بدون پوشیدن کولار گردنی دارای طرح باز بوسیله­ی دستگاه اینکلینومتر دیجیتال ۳ بار اندازه­گیری شد. به منظور سنجش میزان پذیرش این طراحی جدید از سوی شرکت کنندگان در این مطالعه، میزان پذیرش آن­ها در مورد ۵ شاخص مورد بررسی قرار گرفت.

یافته­ها: کولار گردنی دارای طرح­باز به صورت معناداری(۰۵/۰ P< ) در محدودکردن حرکات گردن در سه صفحه حرکتی اثربخش بود. اثربخشی کولار دارای طرح باز در محدود کردن فلکسیون و اکستانسیون گردن به ترتیب ۲۴/۷۸ درصد و ۹۱/۷۹ درصد، در محدود کردن لترال فلکسیون به راست و چپ گردن ۷۰/۵۶ درصد و ۳۶/۵۴ درصد و در محدود کردن حرکات چرخش محوری به راست و چپ ۲۲/۸۲ درصد و ۶۰/۸۲ درصد بدست آمد.

نتیجه گیری: می­توان کولار گردنی دارای طرح­باز را به عنوان یکی از کولارهای نیمه سخت که محدودیت حرکتی قابل قبولی برای گردن فراهم می­کند، در نظر گرفت.

کلید واژه­ها : گردن، ارتوز، کولار، دامنه حرکتی، پذیرش


مراد امیراحمد، ابراهیم جعفرزاده پور، ادریس محمد طاهر هرکی،
دوره ۹، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۴ )
چکیده

زمینه و هدف : تعیین فشار چشم از مهمترین چالشهای بالینی در علوم بینایی محسوب می شود. در این مطالعه میزان فشار چشم بیماران نزدیک بین قبل و پس از photorefractive keratectomy: PRK مورد ارزیابی و سنجش قرار گرفته است.

روش بررسی: افراد کاندید جراحی انکساری در بیمارستان آموزشی "جمهوری" شهر اربیل، مورد بررسی انکساری و چشمی قرار گرفته و افراد نزدیک بین ساده در این مطالعه قرار گرفتند. فشار چشم بیماران نزدیک بین توسط روش غیر تماسی ( Non contact tonometer : NCT ) و ضخامت قرنیه توسط روش اولتراسونیک قبل و سه ماه پس از جراحی PRK در زمان و مکان یکسان در کلیه بیماران نزدیک بین اندازه گیری شد.

یافته ها: فشار چشم اندازه گیری شده در ۲۱۲ مورد قبل از جراحی انکساری به طور متوسط (با انحراف معیار) (۸/۱) ± ۱۲/۱۵ میلیمتر جیوه بود که ۳ ماه پس از جراحی به میزان متوسط (با انحراف معیار) (۹/۱) ± ۱۶/۱۲ میلیمتر جیوه به طور معنی داری کاهش یافت (۰۰۰۱/۰ P< ) . ارتباط معنی داری بین ضخامت باقی مانده قرنیه و کاهش فشار چشم بدست آمد (۰۰۰۱/۰ P< ).

نتیجه گیری: پس از جراحی انکساری فشار چشم اندازه گیری شده ظاهرا کاهش معنی داری را نشان می دهد، که آگاهی از این امر می تواند در تشخیص صحیح و به موقع برخی اختلالات چشمی ناشی از افزایش چشم موثر باشد. بنابراین، به نظر می رسد بایستی ضرایب تصحیح و/یا معیار های مشخصی را برای تعیین دقیق فشار چشم پس از جراحی انکساری در نظر گرفت.

کلید واژه ها : جراحی PRK ، عیوب انکساری، فشار داخلی چشم، ضخامت مرکزی قرنیه.


رحیمه محمودی، سعید طالبیان، الهه سجادی،
دوره ۹، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۴ )
چکیده

زمینه و هدف: هم اکنون کمردرد، شایع ترین و پرهزینه ترین مشکل عضلانی – اسکلتی در جوامع مدرن می باشد. از هر ده نفر، یک نفر، یکبار در طول زندگی به کمردرد مبتلا می شود. ۹۰% از کمردردها در طی شش هفته بهبود می یابند اما دوره تکرار و عود، بسیار شایع است. از طرفی، مفصل ساکروایلیاک بعنوان منشا بسیاری از دردهای ناحیه کمر و لگن و از جمله عناصر مهم در عملکرد طبیعی سیستم عضلانی- اسکلتی در طی راه رفتن می باشد. در ثبات این مفصل علاوه بر عوامل استخوانی و لیگامانی، عضلات نیز نقش دارند که شروع فعالیت و مدت شروع تا حداکثر فعالیت عضلانی در این عضلات در انتقال نیرو در این مفصل با اهمیت است. لذا هدف از این مطالعه، مقایسه زمان بندی فعالیت عضلانی در این عضلات در طی مرحله ابتدائی و میانی مرحله ایستایی راه رفتن با سرعت راحت (سرعت معمولی راه رفتن) بین دو گروه مبتلا به کمردرد مزمن و افراد سالم می باشد.

روش بررسی: ۱۶ فرد مبتلا به کمردرد (۱۴ زن و ۲ مرد) با میانگین سن ۶۱/۲ ± ۲۳/۲۵ و ۱۵ فرد سالم (۱۳ زن و ۲ مرد) با میانگین سن ۲۹/۱۱ ± ۷۳/۲۹ در این مطالعه شرکت کردند. شروع فعالیت و مدت شروع تا حداکثر فعالیت عضلات با استفاده از دستگاه Datalink ثبت شد و با نصب Footswitch در زیر پاشته سمت درگیر در گروه مبتلا به کمردرد و پای غالب در گروه کنترل و نصب نشانگرهایی بر روی متاتارس پنجم و قوزک خارجی و دوربین فیلمبرداری، مرحله آغاز و میانی مرحله ایستائی راه رفتن مشخص شد.

یافته ها: اگرچه شروع فعالیت عضلانی در گروه مبتلا به کمردرد در طی آغاز مرحله ایستائی یعنی پاسخ به لودگذاری با تاخیر بود اما اختلاف در دو گروه از نظر آماری معنادار نشد (۴/۰ = P ). مدت شروع تا حداکثر فعالیت عضلانی در طی مرحله آغاز در تمام عضلات مورد مطالعه (با ۰۱/۰ = P ) و در مرحله میانی جز در مورد عضله دو سر رانی در دیگر عضلات (با ۰۰۵/۰ = P )، در دو گروه، معنادار بود.

نتیجه گیری: شروع با تاخیر فعالیت عضلانی و مدت شروع تا حداکثر فعالیت عضلانی طولانی در طی رخدادهای ابتدائی و میانی مرحله ایستایی راه رفتن با سرعت راحت می تواند به عنوان یک استراتژی جبرانی در جهت کنترل حرکات تنه بطور موثر، تامین ثبات کافی و انتقال کارآمد لود به ناحیه کمری در نظر گرفته شود.

کلید واژه ها: فعالیت عضلانی، کمردرد مزمن، راه رفتن، عضلات تنه، عضلات اندام تحتانی


فرشته شکراله زاده ، علی میرزاجانی،
دوره ۹، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۹۴ )
چکیده

زمینه و هدف: بینایی، نقش مهم و به سزایی در پایداری تعادل و حفظ توازن بدن دارد، به طوریکه اختلال در آن سبب اختلالاتی در تعادل می گردد. با توجه به دریافت اولین ادراکات مغز ی توسط چشم جهت برقراری تعادل، شناخت اختلالات بینایی و راههای تصحیح و درمان آن دارای اهمیت بالایی می باشد. این مقاله اهمیت سیستم بینایی در حفظ تعادل و اختلالات بینایی موثر بر آن را مرور می کند.

 

روش بررسی: در این مطالعه به بررسی مقالاتی با موضوعیت بینایی وتعادل از سال ۱۹۸۹ تا ۲۰۱۲ پرداخته می شود.. جست و جو با کلمات کلیدی مرتبط با سیستم بینایی و تعادل در Pubmed, Science direct, Scopus, Iran doc, Scholar Google, Iran Medex, Magiran, صورت گرفت.

نتیجه گیری: اصلاح اختلالات بینایی و بهبود بینایی سبب تسریع روند درمان بیماران با اختلالات تعادلی می گردد.

کلید واژه­ها : بینایی، تعادل، اختلال بینایی


مهدی احمدی، محمد اکبری، مهدی دادگو، سعید طالبیان، غلامرضا پهنابی،
دوره ۹، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۹۴ )
چکیده

زمینه و هدف: توانایی نگهداری وضعیت بدن در فضا کنترل پوسچر نامیده می شود. عوامل مرکزی و محیطی در بروز خستگی عضلانی نقش دارند. بدنبال انقباضات مکرر، خستگی عضلانی ایجاد می شود و اگر بیش از ۳۰% حدأکثر انقباض ارادی عضله کم شود کنترل پوسچر فرد در حالت ایستاده مختل می شود. هدف از این تحقیق بررسی تأثیر خستگی عضلات کمربر کنترل پوسچر افراد ورزشکار و غیر ورزشکار می باشد.

روش بررسی: ۱۵فرد ورزشکار و ۱۵ فرد غیر ورزشکار در این مطالعه شرکت کردند. از دستگاه داینامومتر برای ایجاد خستگی عضلانی استفاده شد و با کمک دستگاه صفحه نیرو مقادیر نوسان در حالت ایستاده روی دو اندام با چشم باز در دو گروه مورد مقایسه قرار گرفت.

یافته ها: سرعت و دامنه داخلی - خارجی در حالت استراحت بین دو گروه تفاوت معنی داری نداشت. خستگی اثر معناداری بر مقادیر نوسان هر دو گروه داشت و بعد از خستگی عضلات کمر نوسان افراد ورزشکار نسبت به غیر ورزشکار افزایش کمتری داشت(۰۵/۰ ≥ P ).

نتیجه گیری: کنترل پوسچر افراد ورزشکار پس از خستگی عضلانی نسبت به افراد غیر ورزشکار بهتر است که شاید بعلت حس عمقی قوی تر ورزشکاران باشد.

کلید واژه ها: خستگی عضلانی، کنترل پوسچر، صفحه نیرو


مرضیه محمدی مقدم ، حسین مبارکی، محمد کمالی، عسل اسماعیلی،
دوره ۹، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۹۴ )
چکیده

زمینه و هدف: برنامه ­های توانبخشی­ ­ مبتنی ­ بر ­ جامعه ارتقا کیفیت ­ زندگی افراد با ناتوانی­های مختلف از جمله کسانی که مبتلا به اختلالات شنوایی می­باشند. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر برنامه توانبخشی ­مبتنی ­بر ­جامعه بر کیفیت زندگی افراد با افت شنوایی شدید و عمیق بین سنین ۱۵-۶۵ ساله ساکن شهرستان سبزوار انجام گرفت.

روش بررسی: در این پژوهش مقطعی، کیفیت زندگی افراد با افت شنوایی شدید و عمیق ۶۵-۱۵ ساله ساکن شهر ­ سبزوار، در دو گروه مورد (تحت پوشش برنامه توانبخشی­مبتنی ­بر ­جامعه) و شاهد (کسانی که تحت ­ پوشش برنامه توانبخشی­مبتنی­بر­جامعه قرار نگرفتند) با استفاده از پرسشنامه استاندارد (Short Form Health Related of Quality of Life: SF۳۶) بررسی شد. داده­ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۱۷ مورد تجزیه ­و ­تحلیل قرار گرفتند.

یافته­ها: تعداد افراد گروه شاهد و مورد برابر بود (هر ­ کدام۴۶ نفر). ۰۴/۶۳ درصد افراد شرکت ­ کننده در مطالعه کم شنوا و ۹۶/۳۶ درصد ناشنوا بودند. بین گروه شاهد و مورد در ابعاد احساس فرد از وضعیت سلامت عمومی خود ، عملکرد اجتماعی و محدودیت در ایفای نقش ناشی از مشکلات عاطفی-روحی اختلاف معنی­دار وجود داشت (۰۵/۰ P< ). در مجموع نمره کیفیت زندگی در گروه مورد بالاتر از گروه شاهد بود. نمره کیفیت زندگی به تفکیک سن، جنس و میزان تحصیلات بین گروه شاهد و مورد اختلاف معنی­دار نداشت.

نتیجه­گیری: نتایج این مطالعه، اثربخش بودن برنامه توانبخشی ­ مبتنی ­ بر ­ جامعه بر کیفیت زندگی افراد دارای اختلال شنوایی را تأیید می­کند.

کلیدواژه­ها: کیفیت زندگی، توانبخشی مبتنی بر جامعه، با افت شنوایی شدید و عمیق


نویده شاکری، سیده مریم خدامی، معصومه ردایی، یونس جهانی،
دوره ۹، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۹۴ )
چکیده

زمینه و هدف: آموزگاران به‌عنوان یکی ازبزرگ‌ترین گروه‏های در معرض خطر ابتلا به مشکلات صوت ضمن داشتن مشکلات ارتباطی، کیفیت فعالیت‏های حرفه‏ای آن‏ها نیز به مخاطره می‌افتد. لذا هدف از این مطالعه بررسی مشکلات صوت و عوامل خطر آن در آموزگاران می‏باشد.

 

روش بررسی: ۵۰ آموزگار خانم پایه اول مقطع ابتدایی با روش نمونه‌گیری آسان انتخاب شدند. پرسشنامه عوامل خطرساز مشکلات صوت با هدف بررسی عوامل خطرساز، پرسشنامه VHI-۱۰ با هدف ارزیابی از صوت خود و پرسشنامه علائم با هدف بررسی شکایات صوت دراختیار آموزگاران قرارگرفت. به‏منظور ارزیابی ادراکی، صدای آموزگاران در تکالیف کشیده‏گویی واکه، خواندن جملات و گفتار محاوره ضبط و توسط سه آسیب‌شناس گفتار و زبان بااستفاده از نیمرخ (Grade, Roughness, Breathy, Asthenia, Struggle: GRBAS ), ثبت شد.

  یافته‏ها: گرفتگی صدا متداول‏ترین (۶۶%) و کاهش محدوده آواسازی (۴%) نادرترین شکایت صوتی آموزگاران بود. نتایج ارزیابی ادراکی بیانگر وجود مشکل صوت در ۸۰% آموزگاران و شدت اختلال عمدتا خفیف بود. عوامل متعددی شامل سابقه‏ی تدریس، نبودن پرده پنجره در کلاس، ابزار تدریس و وضعیت تاهل به‌عنوان عوامل خطرساز مشکلات صوت مشخص شدند (۰۵/۰> P ).

نتیجه گیری: اغلب آموزگاران مورد مطالعه اختلال صوت را حتی در حد خفیف تجربه کرده‌اند، لذا مشکلات صوت در آموزگاران نیازمند توجه ویژه از سوی متخصصان است . عواملی متنوعی می‌توانند خطر ابتلا به مشکلات صوت را در آموزگاران تشدید نمایند که مجموعه‌ای ازعوامل انفرادی (سابقه تدریس) و عوامل محیطی (ویژگی‏های کلاس درس و شرایط تدریس) را در بر می‌گیرند.

کلید واژه ها: علائم مرتبط با صوت، آموزگار، ارزیابی ادراکی، عوامل خطرساز.


نجمه مهدی زاده، سعید طالبیان، غلامرضا علیایی، نادر معروفی،
دوره ۹، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۹۴ )
چکیده

زمینه و هدف: افرادی که دچار بی­ثباتی مفصل ساکروایلیاک به علت ضربه­ها یا آسیب­های ریز در طول زمان هستند، از اعمال وزن روی سمت آسیب دیده ممانعت می­کنند. هدف از این مطالعه بررسی اثر تمرین­درمانی بر توزیع تقارن وزن این بیماران در حالت ایستادن و راه رفتن است.

روش بررسی: دراین مطالعه، ۱۷ فرد مبتلا به بی­ثباتی مفصل ساکروایلیاک و سن بین ۴۰ -۲۰ با روش نمونه­گیری ساده انتخاب شدند. شرکت­کنندگان در یک جلسه ۵ تمرین را در ۳ دوره تکرار انجام دادند. که این تمرینات شامل نشستن روی توپ، خوابیدن روی توپ، چهار دست و پا، ایستادن کنار دیوار و ایستادن روی تخته تعادل بود. قبل، بلافاصله بعد و همچنین ۵ و ۱۰ دقیقه بعد از مداخله، اسکن از کف هر دو پا در حالت ایستادن و راه رفتن با دستگاه Alfoot ثبت شد .

یافته­ها: میزان وزن اندازی بین دو پا در وضعیت ایستادن روی هر دو پا قبل و بلافاصله بعد از مداخله به­طور معنادار متفاوت بود. اما مقایسه بین۵ (۰۵۸/۰ P= ) و ۱۰( ۱۱۰/۰ P= ) دقیقه بعد از تمرین اختلاف معنادار نبود . میزان فشار اعمال شده بر قسمت میانی پا در حین راه رفتن در سمت درگیر بلافاصله بعد از مداخله افزایش یافت و این افزایش تا ۱۰ دقیقه بعد نیز ادامه داشت.

نتیجه­گیری: نتایج حاصل نشان می­دهد که تمرین درمانی ناحیه کمری - لگنی می­تواند روش موثری جهت بهبود توزیع وزن در سمت درگیر در بیماران با بی­ثباتی مفصل ساکروایلیاک شود.

کلید واژه­ها: بی­ثباتی مفصل ساکروایلیاک، توزیع وزن، تمرین­درمانی


محمدرضا اکرمی ابرقویی، مهدی عبدالوهاب، حسین باقری، محمود جلیلی، احمدرضا باغستانی،
دوره ۹، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۹۴ )
چکیده

زمینه و هدف: کودکان فلج مغزی از مراجعین اصلی به مراکز کاردرمانی هستند و دست به عنوان ابزاری مهم در عملکرد روزمره زندگی به حساب می­آید. در اکثر کودکان فلج مغزی عملکرد دست دچار اختلال می­شود. ارتزها و اسپلینت­ها به منظور بهبود پوزیشن، دامنه حرکتی، کیفیت حرکت و عملکرد دست مورد استفاده قرار می­گیرند. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر اسپلینت ضد پرونیشن استاتیک برعملکرد اندام فوقانی، دامنه حرکتی، شدت اسپاستی­سیتی مفاصل آرنج، ساعد و مچ دست و قدرت پینچ (Pinch) و گریپ ( (Grip سمت غالب کودکان فلج مغزی دایپلژی اسپاستیک ۱۲- ۸ ساله می­باشد.

روش بررسی: روش مطالعه در این پژوهش از نوع مداخله­ای در دو گروه مورد و شاهد می­باشد. ۳۰ بیمار فلج مغزی دایپلژی اسپاستیک ۸ تا ۱۲ ساله که معیار ورود را داشتند، به طور تصادفی در یکی از دو گروه مورد یا شاهد قرار گرفتند. بیماران گروه مورد از یک اسپلینت ضد پرونیشن استاتیک به مدت ۲ ماه، ۸ ساعت در روز استفاده کردند. دراین مطالعه از آزمون جبسون - تیلور برای ارزیابی عملکرد اندام فوقانی، گونیامتر برای ارزیابی دامنه­ی حرکتی آرنج، ساعد و مچ دست، مقیاس آشورث اصلاح شده برای ارزیابی شدت اسپاستی­سیتی آرنج، ساعد و مچ دست و دستگاه دینامومتر دیجیتالی :MIE Medical research Lth برای ارزیابی قدرت گریپ و پینچ استفاده شد.

یافته­ها: در گروه مورد نتایج ارزیابی­ها نشان داد که عملکرد اندام فوقانی (۰۲۶/۰ P≤ )، دامنه حرکتی سوپینیشن ساعد (۰۰۷/۰ P≤ )، اکستنشن مچ دست ) ۰۰۵/۰ P≤ )، شدت اسپاستی­سیتی عضلات پروناتور ساعد (۰۰۱/۰ P≤ ) و عضلات فلکسور مچ دست (۰۰۹/۰ P≤ )، قدرت گریپ (۰۰۱/۰ P≤ ) و پینچ (۰۰۱/۰ P≤ ) بهبود معناداری یافتند اما تاثیر معناداری بر دامنه حرکتی اکستنشن آرنج (۰۷۵/۰ P≤ )، شدت اسپاستی سیتی عضلات فلکسور آرنج (۱۶۴/۰ P≤ ) دیده نشد. در گروه مورد نسبت به شاهد اختلاف­های عملکرد اندام فوقانی (۰۰۱/۰ P≤ )، دامنه حرکتی سوپینیشن ساعد (۰۳۴/۰ P≤ )، اکستنشن مچ دست ) ۰۴۲/۰ P≤ )، شدت اسپاستی­سیتی عضلات پروناتور ساعد (۰۰۹/۰ P≤ ) و قدرت گریپ (۰۰۱/۰ P≤ ) و پینچ (۰۰۱/۰ P≤ ) بهبود معناداری را نشان دادند اما تاثیر معناداری بر دامنه حرکتی اکستنشن آرنج (۱۴۰/۰ P≤ )، شدت اسپاستی­سیتی عضلات فلکسور آرنج (۶۳۸/۰ P≤ ) و مچ دست ( ۱۰۵/۰ P≤ ) دیده نشد.

نتیجه­گیری: تحقیق حاضر نشان می­دهد که استفاده از اسپلینت ضد پرونیشن استاتیک به مدت ۲ ماه، ۸ ساعت در روز می­تواند روش موثری جهت بهبود عملکرد اندام فوقانی، دامنه­ی حرکتی سوپینیشن ساعد، اکستنشن مچ دست و شدت اسپاستی­سیتی عضلات پروناتور ساعد و فلکسور مچ و قدرت گریپ و پینچ کودکان فلج­مغزی دایپلژی اسپاستیک باشد.

کلید واژه­ها: فلج­مغزی، اسپلینت ضد پرونیشن استاتیک، عملکرد اندام فوقانی، اسپاستی­سیتی، قدرت


معصومه بهبودی، سمیرا شاه آبادی، اکرم انصاری مقدم ، نسترن احمدی، مرتضی شامحمدی،
دوره ۹، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۹۴ )
چکیده

زمینه و هدف : روانشناسان اجتماعی عمل پرخاشگرانه را رفتار آگاهانه ای تعریف می کنند که هدفش اعمال درد و رنج جسمانی یا روانی باشد. پرخاشگری تمایل نسبتا دائم به ابراز رفتارهای توام با پرخاش از سوی فرد درموقعیت های مختلف است. بنابراین این پژوهش با هدف بررسی اثر مداخلات نوروفیدبک بر میزان کاهش رفتارهای پرخاشگری در نوجوانان به انجام رسیده است.

روش بررسی: این پژوهش در چهارچوب یک طرح شبه آزمایشی به صورت (پیش آزمون و پس آزمون) با دو گروه آزمایش و کنترل با پرتوکل درمانی طراحی شده ( t۴ - t۳ : ساختارها و شبکه‎های ارتباطی پیچیده‎ای که در زیر کرتکس یا قشر مغز وجود دارد که به آن دستگاه لیمبیک یا کناری گفته می شود و نقش مهمی در هیجان‎ها و حافظه به عهده دارد)، بر روی ۳۰ نوجوان ۱۵- ۱۳ ساله با اختلال پرخاشگری که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده بودند، طی ۲۰ جلسه به مدت ۲ ماه و در هر هفته ۳ جلسه ی (۳۰ دقیقه ای) به اجرا رسیده است. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه پرخاشگری باس و پری استفاده شده است، که پایایی ایرانی برای کل مقیاس (۸۲/۰) و روایی آن (۷۳/۰) گزارش شده است.

یافته ها: نتایج آزمون تحلیل کوواریانس در رابطه با خشم نشان می دهد که F محاسبه شده ۵۵/۱۴ از F جدول با معناداری ۰۱/۰ بزرگتر می باشد؛ بنابراین با اطمینان ۹۹/۰ می توان ادعا کرد که استفاده از روش نوروفیدبک باعث کاهش "خشم" می شود. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس در رابطه با پرخاشگری جسمانی نشان می دهد که F محاسبه شده ۵/۳۶ از F جدول با سطح معناداری ۰۱/۰ بزرگتر می باشد؛ بنابراین با اطمینان ۹۹/۰ می توان ادعا کرد که استفاده از روش نوروفیدبک باعث کاهش "پرخاشگری جسمانی" می شود. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس در رابطه با پرخاشگری کلامی نشان می دهد که F محاسبه شده ۷۷/۵ از F جدول با سطح معناداری ۰۱/۰ بزرگتر می باشد. بنابراین با اطمینان ۹۹/۰ می توان ادعا کرد که استفاده از نوروفیدبک باعث کاهش "پرخاشگری کلامی" می شود. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس در رابطه با خصومت نشان می دهد که F محاسبه شده ۵/۳۶ از F جدول با سطح معناداری ۰۱/۰ بزرگتر می باشد. بنابراین با اطمینان ۹۹/۰ می توان ادعا کرد که استفاده از نوروفیدبک باعث کاهش "خصومت" می شود.

نتیجه گیری: نتایج بیان می کند که مداخله با پروتکل ( t۴ - t۳ ) موجب کاهش رفتارهای پرخاشگری در نوجوانان می شود.

کلید واژه­ها: نوروفیدبک، پرخاشگری، نوجوانان، مداخلات ، آموزش


مریم حسینی، صدیقه سادات میرباقری، محمود بهرامی زاده، مهدی رصافیانی، رسول ترکمن،
دوره ۹، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۹۴ )
چکیده

زمینه و هدف: کودکان فلج مغزی اغلب اختلالاتی را در حرکت و پاسچر نشان می دهند. هدف از این مطالعه بررسی اثر ارتوز داینامیکی نئوپرنی جدید، بر تعادل در کودکان فلج مغزی می باشد.

روش بررسی: پنج کودک فلج مغزی اسپاستیک دای پلژی با میانگین سنی ۷۸/۳ ± ۶/۹سال و میانگین وزن ۸۹/۱۳ ± ۳۹/۲۹ کیلوگرم وارد مطالعه شدند. میزان زاویه اکستنشن زانو با استفاده از الکتروگونیامتر، پارامترهای جابجایی مرکز فشار Center of pressure :COP با استفاده از دستگاه صفحه نیرو کیسلر مدل (۹۲۸۶ BA, Kistler- Switzerland ) و تعادل عملکردی کودکان فلج مغزی با استفاده از تست برگ قبل و بعد از ۶ هفته پوشیدن ارتوز نئوپرنی، مورد ارزیابی قرار گرفتند. جهت مقایسه داده ها قبل و بعد از ۶ هفته از آزمون ویلکاکسون استفاده گردید.

یافته ­ ها: در مقایسه میزان زاویه اکستنشن زانوی راست قبل و بعد از پوشیدن ارتوز نئوپرنی، اختلاف معناداری مشاهده شد ) ۰۳/۰= (P . اما در میزان زاویه اکستنشن زانوی چپ اختلاف معناداری مشاهده نگردید (۷/۰ (P= . نتایج مطالعه در بررسی پارامترهای جابه جایی مرکز فشار، هیچ اختلاف معناداری را در پارامترها نشان نداد. اما تعادل عملکردی کودکان فلج مغزی با استفاده از ارتوز نئوپرنی بهبودی معناداری را نشان داد.

نتیجه گیری: ارتوز جدید نئوپرنی می تواند در اصلاح راستای بیومکانیکی زانو و همچنین بهبود تعادل عملکردی موثر باشد.

کلیدواژها: فلج مغزی، ارتوزهای داینامیک لیکرا، کنترل پاسچر


خدیجه اوتادی، سعید طالبیان، محمدرضا هادیان، آزاده شادمهر، نورالدین نخستین انصاری، سعید امام دوست، شیوا موسوی،
دوره ۹، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۹۴ )
چکیده

زمینه و هدف : پارامترهای استخراج شده از مرکز فشار در بیماران مبتلا به درد میوفاشیال گردنی از شاخصهای مناسب ارزیابی تعادل در توانبخشی این بیماران است. بدین منظور اطمینان از تکرارپذیری این پارامترها بسیار ارزشمند است. این مطالعه میزان تکرار پذیری برخی پارامترهای مرکز فشار در بیماران مبتلا به درد میوفاشیال گردنی را در وضعیتهای مختلف ارزیابی می کند .

روش بررسی: در این مطالعه که از نوع آزمون- بازآزمون است تعداد ۲۰ بیمار مبتلا به دردهای میوفاشیال گردنی در ۳ وضعیت چشمان باز و بسته روی صفحه نیرو و چشمان باز روی فوم در وضعیت ایستاده روی ۲ پا و یک پا به مدت ۳۰ ثانیه مورد آزمون قرار گرفتند. تغییرات جابجایی مرکز فشار در دو محور داخلی- خارجی و قدامی- خلفی و متوسط سرعت و سطح جابجایی در ۳ تکرار با فاصله ۳۰ دقیقه محاسبه و ارزیابی شدند.

یافته ها: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که پارامتر متوسط سرعت نوسانات بیشترین تکرار پذیری( ۹۸/۰) و بقیه پارامترها در شرایط مختلف میزان تکرار پذیری متفاوتی داشتند.

نتیجه گیری: پارامتر میانگین سرعت حاصل از نوسانات مرکز فشار در بیماران مبتلا به دردهای میوفاشیال گردنی بین جلسات آزمایشی دارای تکرار پذیری بالایی می باشد و می توان از آن برای ارزیابی این بیماران استفاده کرد.

کلیدواژه ها: تکرار پذیری، درد میوفاشیال گردن، مرکز فشار، صفحه نیرو


سعید افتخاری، خلیل خیام باشی، سیدمحمد مرندی، مصطفی یوسف زاده،
دوره ۹، شماره ۳ - ( ۴-۱۳۹۴ )
چکیده

زمینه و هدف : جهت اجرای موثرتر مهارت­های ورزشی، پیشگیری از آسیب واحد تاندونی- عضلانی، و درمان صحیح آگاهی از روش­های مختلف کششی و بکارگیری موثرترین و راحت ­ ترین آنها جهت ایجاد انعطاف­پذیری امری بدیهی است. در این تحقیق، اثرات کوتاه­مدت و ماندگاری سه روش کشش Proprioceptive Neuromuscular Facilitation: PNF ، ایستا، و پویا بر انعطاف عضلات همسترینگ دانش آموزان پسر مطالعه شد .

 

روش بررسی: مطالعه نیمه تجربی و دارای پیش و سه پس آزمون بود. نمونه­گیری از نوع خوشه­ای در دسترس و مشتمل بر ۱۶۸ پسر دبیرستانی سالم بود(سن ۰۷/۰ ± ۷/۱۵، قد ۵۶/۰ ± ۲/۱۷۱، وزن ۱۴/۱ ± ۹/۶۳ .( گروه ­ های تحقیق شامل چهار گروه از این قرار بود: گروه PNF ۴۲ نفر ، گروه ایستا ۴۳ نفر ، گروه پویا۴۱ نفر، و گروه کنترل ۴۲ نفر. گروه­های تحقیق به مدت سه روز در تحقیق شرکت نمودند. از گروه­های تمرینی پس از یک جلسه کشش سه پس­آزمون به عمل آمد .

 

یافته ­ ها: تحلیل واریانس برای داده­های تکراری نشان داد که انعطاف عضلات همسترینگ گروه­های تحقیق دارای تعامل است. به این معنا که انعطاف عضلات همسترینگ در گروه­های تمرینی به طور معناداری پیشرفت داشتند، اما در گروه شاهد بدون تغییر ماندند (۰۵/۰ &ge p )همچنین آزمون توکی نشان داد که تاثیر کوتاه ­مدت و ماندگاری این تاثیر در اثر دو روش کشش PNF و ایستا همسان و معنادار هستند (۰۵/۰&ge p ) در حالی که ماندگاری تغییرات کوتاه­ مدت انعطاف عضلات همسترینگ در گروه پویا پس از گذشت ۲۴ ساعت ماندگار نبود۸۷۶/۰ P=

 

نتیجه گیری: طبق یافته­های پژوهش، اثر کوتاه مدت کشش در هر سه گروه تمرینی با گروه کنترل اختلاف معنا دار داشت. و در ماندگاری ۲۴ و ۴۸ ساعته ، کشش PNF و ایستا با اخ ت لاف معنا داری نسبت به کشش پویا برتری داشتند. در مجموع کشش PNF و ایستا کارآمدتر از کشش پویا می­باشند .

 

کلید واژه­ها: کشش PNF ، کشش ایستا ، کشش پویا، انعطاف­پذیری


آزاده قربانی، فرانک علی آبادی، محمد علی نظری، ملاحت اکبر فهیمی،
دوره ۹، شماره ۳ - ( ۴-۱۳۹۴ )
چکیده

زمینه و هدف: کمبود توجه/ بیش فعالی و تکانشگری از اختلالات شایع در کودکان است .این اختلال موجب ضعف تحصیلی می شود. هدف این مطالعه بررسی میزان اثربخشی نروفیدبک بر موفقیت تحصیلی کودکان ۱۰-۸ ساله مبتلا به این اختلال است.

 

روش بررسی: مطالعه بصورت مورد پژوهی کمی، روی دو پسر ۸ و ۱۰ساله مبتلا به Attention Deficit Hyperactivity Disorder: ADHD با بهره هوشی بین ۱۰۰-۹۰ انجام شد. علاوه بردارودرمانی، هر یک از آنها طی هشت هفته ،۲۴جلسه درمان نروفیدبک با استفاده از دو پروتکل تتا/ بتا وافزایش SMR Sensori Motor Rhythm: کاهش تتا دریافت کردند. طی هر سه جلسه به توالی یکی از آزمون­های ریاضی یا املاء از آنها گرفته شد. بعلاوه در انتها از نمرات کلاسی و آخر ترم آنها نیز برای بررسی اثر بخشی درمان استفاده شد.

 

یافته­ها: درمان با نروفیدبک در بهبود نمرات دروس املاء و ریاضی این کودکان چه در ارزیابی‌های حین درمان و چه در آزمون‌های مدرسه موثر بود. افزایش نمرات ترم دوم نسبت به نمرات ترم اول که سه ماه پس از اتمام درمان انجام شد، پایداری اثر درمان را نشان داد.

 

نتیجه گیری: نروفیدبک روش مکمل موثری در افزایش موفقیت تحصیلی این کودکان بود.

 

کلید واژه­ها: اختلال کمبود توجه/ بیش فعالی و تکانشگری، نروفیدبک، موفقیت تحصیلی .



صفحه 4 از 8     

فصلنامه توانبخشی نوین Journal of Modern Rehabilitation
Persian site map - English site map - Created in 0.07 seconds with 44 queries by YEKTAWEB 4657