[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: تماس با ما :: جستجو ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
بانک‌ها و نمایه‌نامه‌ها::
برای نویسندگان::
برای داوران::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
نظرسنجی
نظر شما در مورد قالب جدید پایگاه چیست؟
ضعیف
متوسط
خوب
عالی
   
..
Google Scholar Metrics

Citation Indices from GS

..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
۴۸ نتیجه برای جلائی

ناهید پیرایه، سعید طالبیان، محمدرضا هادیان، غلامرضا علیایی، شهره جلائی، حسن مظاهری،
دوره ۴، شماره ۳ - ( ۴-۱۳۸۹ )
چکیده

زمینه و هدف: استئوآرتریت زانو یکی از شایع ترین مشکلات عضلانی- اسکلتی می باشد که می تواند روی فعالیت روزانه زندگی افراد مبتلا اثر بگذارد و منجر به بروز وابستگی در حین انجام فعالیت های روزمره و اختلال عملکرد از جمله تعادل این بیماران شود. لذا هدف از این مطالعه بررسی ثبات استاتیک افراد مبتلا به استئوآرتریت زانو با استفاده از دستگاه صفحه نیرو و مقایسه آن با گروه سالم می باشد.

روش بررسی: ثبات پاسچر در دو گروه بیمار و سالم (هر گروه ۲۰ نفر) در ۲ وضعیت بر روی دستگاه صفحه نیرو بررسی شد. وضعیت ها شامل ایستادن روی دو پا با چشمان باز و بسته بود. میانگین جابه جایی مرکز فشار در محور قدامی- خلفی و داخلی- خارجی اندازه گیری شد.

یافته ها: دامنه جابه جایی مرکز فشار در جهت داخلی- خارجی در وضعیت ایستاده روی دوپا در گروه بیمار افزایش(۰۵/۰>P) یافت. همچنین میزان جابه جایی مرکز فشار در جهت قدامی- خلفی و داخلی- خارجی در هر دو گروه بیمار و سالم در وضعیت ایستاده روی دوپا با چشم بسته بیشتر از وضعیت چشم باز بود(۰۵/۰>P).

نتیجه گیری: بیمارانی که مبتلا به استئوآرتریت زانو هستند، دچار آسیب پاسچر و افزایش نوسانات مرکز فشار می باشند. بنابراین یکی از مهمترین اهداف توانبخشی برگرداندن کنترل تعادل مطلوب در این بیماران می باشد.


ایوب ولدبیگی، نعمت اله روحبخش، قاسم محمدخانی، شهره جلائی، Frank E. Musiek، لیلا جلیلوند کریمی،
دوره ۵، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۰ )
چکیده

  زمینه و هدف: شمار زیادی از افراد با آستانه شنوایی هنجار، که مبتلا به بیماری مالتیپل اسکلروزیس هستند، از اختلال در شنیدن و به ویژه اختلال در درک گفتار در محیط‌های نویزی شکایت دارند. برای ارزیابی چنین اختلالاتی آزمون­های زیادی طراحی شده­اند و یکی از مطلوب­ترین این آزمون­ها که توانایی پردازش و طبقه بندی تغییرات کوتاه و سریع  محرکات شنیداری را مورد بررسی قرار می دهد آزمون توالی الگوی دیرش است. لذا هدف پژوهش حاضر، مقایسه نتایج آزمون الگوی توالی دیرش در افراد مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس و هنجار ۱۸ تا ۴۰ ساله بود.

روش بررسی: مطالعه توصیفی- تحلیلی غیر مداخله­ای حاضر بر روی ۲۰ بیمار مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس از نوع راجعه، و ۲۶ فرد با شنوایی هنجار انجام گرفت. جمعیت مورد مطالعه در محدوده سنی ۱۸ تا ۴۰ سال بودند. پارامتر مورد بررسی، درصد پاسخ های صحیح آزمون بوده و ارتباط آماری بین درصد پاسخ­های صحیح در دو گروه توسط آزمون تی بررسی شد.

 یافته­ ها: یافته­های این پژوهش نشان دهنده کاهش پاسخ های صحیح آزمون توالی الگوی دیرش در افراد مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس در مقایسه با افراد هنجار بود. (۰۵/۰P<) همچنین، نتایج نشان می­دهد که با افزایش طول مدت بیماری، عملکرد افراد مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس در آزمون توالی الگوی دیرش در دو گوش بدتر می­شود.

نتیجه­ گیری: نتایج این مطالعه تأییدکننده وجود اختلالات پردازش زمانی در افراد مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس است که ناشی از درگیری سیستم اعصاب مرکزی شنیداری آنها است. 


زینت آشناگر، آزاده شادمهر، محمدرضا هادیان، سعید طالبیان، شهره جلائی،
دوره ۶، شماره ۱ - ( ۷-۱۳۹۱ )
چکیده

زمینه و هدف: ویبراسیون کل بدن، بعنوان یک مدالیته جدید ورزشی باعث بهبود عملکرد عصبی عضلانی می گردد ولی تاکنون مطالعه ای که به بررسی اثرات آن بر زمان عکس العمل بعنوان شاخصی جهت بررسی عملکرد عضلات بویژه در اندام فوقانی بپردازد، وجود ندارد.  لذا هدف این مطالعه بررسی اثرات آنی ویبراسیون کل بدن بر پارامترهای زمانی در عضلات اندام فوقانی است.

روش بررسی: ۴۰ نفر خانم جوان سالم بطور تصادفی در دو گروه آزمون (ویبراسیون روشن) و کنترل (ویبراسیون خاموش) قرار گرفتند. در گروه آزمون، پارامترهای زمانی (زمان عکس العمل، پیش حرکت و حرکت) بوسیله الکترومیوگرافی، قبل و بعد از ویبراسیون( ۵ ست ۳۰ ثانیه ای با فرکانس ۳۰ هرتز و دامنه ۵ میلی متر) اندازه گیری شد. در گروه کنترل همین روند با ویبراسیون خاموش انجام گرفت.

یافته ها: ویبراسیون کل بدن تغییر معناداری در زمان عکس العمل ایجاد نکرد (۲۵۳/۰=P). زمان پیش حرکت تنها در عضله ترایسپس بعد از ویبراسیون نسبت به قبل از آن افزایش معناداری یافت (۰۰۶/۰= P). زمان حرکت عضله سراتوس قدامی نیز بین دوگروه ویبراسیون روشن و خاموش، تفاوت معناداری داشت (۰۰۳/۰= P).

نتیجه­ گیری: بنظر می رسد که اعمال یک جلسه ویبراسیون کل بدن باعث اثرات متفاوتی در عضلات اندام فوقانی می گردد و در نهایت تاثیر شاخصی بر زمان عکس العمل کلی ندارد.


نسترن قطبی، زهرا خدابخشی، شهره جلائی،
دوره ۶، شماره ۱ - ( ۷-۱۳۹۱ )
چکیده

زمینه و هدف: اسکلروز متعدد (Multiple sclerosis :MS) یک بیماری میلین زدا است که بعلت درگیری مناطق متعدد سیستم عصبی مرکزی از جمله سیستم حسی حرکتی  می­تواند سبب اختلال در تعادل بیماران شود. هدف از انجام این مطالعه تعیین میزان تعادل، قدرت عضلات اندام­ها و میزان ناتوانی در بیماران ایرانی مبتلا به MS و بررسی میزان ارتباط بین این پارامترها بود.

روش بررسی: ۶۸ بیمار مبتلا به MS بصورت داوطلبانه در این مطالعه شرکت کردند. از مقیاس تعادلی برگ (Berg Balance Scale :BBS)، شاخص موتریسیتی (Motricity Index: MI) و مقیاس خود ارزیاب مراحل بیماری (patient determined disease steps:PDDS) برای ارزیابی میزان تعادل، قدرت عضلات اندام ها و ناتوانی بیماران استفاده شد.

یافته ها: ۵۶% از بیماران اختلال تعادل داشتند .  بین میزان تعادل و قدرت عضلات اندام های فوقانی و تحتانی در بیمارانی که اختلال تعادل داشتند ارتباط معناداری یافت شد (۰۱۱/۰ p= و ۰۰۱/۰p< به ترتیب برای اندامهای فوقانی و تحتانی). اما ارتباط معناداری میان میزان تعادل و قدرت عضلات اندام­ها در بیماران بدون اختلال تعادل  مشاهده نشد (۰۵/۰p>).  ناتوانی بیماران ارتباط معکوس و معناداری با میزان تعادل آنان  داشت (۰۰۱/۰ p<) .

نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که بیش از ۵۰%  بیماران اختلال تعادل دارند.  بعلاوه اهمیت ارزیابی قدرت عضلانی به منظور پیش بینی احتمال زمین خوردن بیماران MS مشخص شد.


شروین امیری، آزاده شادمهر، زینت آشناگر، شهره جلائی،
دوره ۶، شماره ۲ - ( ۸-۱۳۹۱ )
چکیده

 زمینه و هدف: اندازه گیری زمان عکس العمل و مهارت پیش بینی در بسیاری از تمرینات درمانی و یا برنامه­های ورزشی می­تواند کمک کننده باشد. در هر نوع ورزش و فعالیتی که فرد نیازمند عکس­العمل سریع و صحیح جهت تصمیم گیری و اجرای یک حرکت مناسب باشد، ارتقاء مهارت­های پیش­بینی و زمان عکس­العمل می­تواند در بهبود کنترل حرکتی و استراتژیهای مربوط به حرکت و پردازش مرکزی موثر باشند. از این رو برنامه­ای که به راحتی و بدون نیاز به تخصصی خاص به اندازه­گیری زمان عکس­العمل و مهارت پیش بینی بپردازد، مورد نیاز است. تاکنون سامانه­ای که بتواند متغیرهای فوق را به طور عینی اندازه گیری نماید، در کشور ساخته نشده است لذا هدف از این مطالعه، طراحی و ساخت سامانه مذکور بود.

روش بررسی: سامانه ای متشکل از نرم افزار کامپیوتری، لپ تاپ، صفحه نمایشگر و صفحه کلید طراحی گردید. نرم افزار سامانه از دو زیرسیستم برای اندازه گیری زمان عکس العمل و تخمین مهارت پیش بینی تشکیل شد.

یافته­ها: با استفاده از این تجهیزات امکان انجام ۶ آزمون تعیین زمان عکس العمل انتخابی دیداری، تعیین زمان عکس العمل انتخابی شنیداری، تعیین زمان عکس العمل انتخابی پیچیده دیداری و تعیین زمان عکس العمل انتخابی پیچیده شنیداری، تخمین مهارت پیش بینی با سرعت کم و تخمین مهارت پیش بینی با سرعت زیاد مهیا گردید. روایی ساختاری و روایی محتوایی سامانه در حد بسیار زیاد برآورد شد.

نتیجه گیری: سامانه حاضر می تواند در بسیاری از مراکز درمانی و ورزشی به آسانی مورد استفاده قرار گیرد و اطلاعات پایه ای در مورد استراتژیهای کنترل حرکتی در اختیار گذارد. همچنین با استفاده از این سامانه می توان در مورد اثر بخشی درمانهای مختلف بر متغیر های زمان عکس العمل و مهارت پیش بینی و نیز انتخاب بازیکنان ورزشی  قضاوت صحیح تری نمود.


نرگس کرد، محمدرحیم شاهبداغی، سیده مریم خدامی، ماندانا نوربخش، شهره جلائی،
دوره ۶، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۱ )
چکیده

زمینه و هدف: آهنگ گفتار نقش بسیار مهمی در افزایش قابلیت فهم گفتار و انتقال صحیح مفهوم خصوصاً در گفتار محاوره ای دارد. تشخیص آهنگ گفتار با سه پارامتر آکوستیکی فرکانس پایه، شدت و دیرش ارتباط دارد. هدف از این مطالعه بررسی وابسته های آکوستیکی آهنگ گفتار و قابلیت فهم گفتار در کودکان کاشت حلزون شده و مقایسه آن با کودکان دارای شنوایی طبیعی می باشد.

روش بررسی: پژوهش حاضر بر روی ۲۵  کودک کاشت حلزون شده و ۲۵  کودک دارای شنوایی طبیعی در محدوده سنین دبستان انجام گرفت. ۱۰ تصویر به کودکان نشان داده شد و جملات خبری و سؤالی از آنها استخراج گردید. جهت بررسی قابلیت فهم گفتار، جملات بیان شده توسط هفت نفر گفتاردرمانگر مورد قضاوت ادراکی قرار گرفتند و با استفاده از مقیاس ۵ رتبه ای، امتیازدهی شدند. با استفاده از  نرم افزار Praat وابسته های آکوستیکی تعیین شدند.

یافته ها: نتایج نشان داد در هر یک از وابسته های آکوستیکی آهنگ گفتار میان دو گروه تفاوت معنادار آماری وجود داشت (۰۵/۰p<). امتیاز قابلیت فهم گفتار کودکان کاشت شده به طور معناداری پایین تر از کودکان طبیعی بود (۰۵/۰p<). میان آهنگ گفتار و قابلیت فهم گفتار و نیز میان قابیلت فهم گفتار و مدت زمان استفاده از پروتز همبستگی معنادار وجود داشت (۰۵/۰p<).

نتیجه­ گیری: با توجه به نتایج مطالعه حاضر عملکرد کودکان کاشت شده در استفاده از وابسته های آکوستیکی آهنگ گفتار پایین تر از همتایان دارای شنوایی طبیعی می باشد، که منجر به آهنگ گفتار نامناسب می شود. آهنگ نامناسب می تواند باعث قابلیت فهم گفتار پایین در کودکان کاشت شده باشد. بنابراین لازم است در برنامه گفتاردرمانی این کودکان مداخله در زمینه آهنگ در نظر گرفته شود.


حوریه احدی، رضا نیلی پور، بلقیس روشن، حسن عشایری، شهره جلائی،
دوره ۶، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۱ )
چکیده

زمینه و هدف : با توجه به نتایج اکثر تحقیقات که نشان دهنده اختلالات صرفی در کودکان دچار اختلال ویژه زبانی هستند و توجه ویژه­ای که در تحقیقات به رابطه میان دوزبانگی و اختلال ویژه زبانی شده است،  مقاله حاضر به بررسی تکواژهای صرفی افعال زبان فارسی در افراد دوزبانه دارای اختلال ویژه زبانی و مقایسه آنها با کودکان دوزبانه بهنجار و تک­زبانه دارای اختلال ویژه زبانی می­پردازد تا هم به بررسی این مهارت در دوزبانه­ها پرداخته باشد و هم نظریه ظرفیت محدود پردازش ( LPC: Limited Processing Capacity) و  نظریه مصدر اختیاری بسط یافته(Extended Optional Infinitive : EOI) را مورد بررسی قرار دهد.

روش بررسی : در این پژوهش ۶ کودک ۷ تا ۸ ساله، دوزبانه­ءدارای اختلال ویژه زبانی( آذری - فارسی ) و ۶ کودک تک­زبانه ( فارسی)دارای اختلال ویژه زبانی از لحاظ صرف زمانی فعل مورد بررسی قرار گرفتند و داشتن تأخیر زبانی، نداشتن مشکلات شنوایی ، بینایی و هوشی از معیارهای ورود به این  پژوهش بودند. ابزار سنجش،  آزمون اختلال ویژه زبانی و نمونه گفتار پیوسته کودکان بود و برای مقایسه نتایج از آزمون غیر پارامتریک من ویتنی استفاده شد.

  یافته­ ها: پژوهش حاضر نشان داد که کودکان دوزبانه دارای اختلال ویژه زبانی در مهارت­های درک و بیان زمان افعال( گذشته ، حال، آینده) نسبت به  تک­زبانه‏های دارای اختلال ویژه زبانی تأخیر دارند ولی تفاوت موجود از لحاظ آماری معنادار نیست ( ۰۵۷/۰,p=۰۵۷/p= ( کودکان دوزبانه دارای اختلال ویژه­زبانی در مهارت­های درک و بیان زمان افعال(گذشته،حال،آینده) نسبت به همتایان سنی خود تأخیر دارند و تفاوت موجود از لحاظ آماری معنادار است(۰۲۰/۰, p=۰۱۹/۰ P=)                                                                         

   نتیجه گیری:  نتایج نشان می­دهد تکواژهای زمانی در کودکان دوزبانه دارای اختلال ویژه زبانی نسبت به کودکان دوزبانه طبیعی کم­تر است و در درمان باید  مورد توجه جدی قرار گیرد و هر چند به دلیل آموزش دوزبان به طور همزمان، توانایی کودکان دوزبانه در این تکلیف پایین­تر بود، ولی تفاوت معناداری بین دوزبانه­ ها و تک­زبانه­ های دارای اختلال ویژه زبانی وجود ندارد و این می تواند دلیلی بر رد نظریه LPC  و تائید نظریه EOIباشد. 


بهنوش طحان زاده، زهرا سلیمانی، آذر مهری، سیده مریم خدامی، شهره جلائی،
دوره ۶، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۱ )
چکیده

زمینه و هدف: آسیب بازیابی اسامی در میان انواع سندرم­های زبان پریشی متداول است، اما برخی از مطالعات پیشین بین توانمندی بازیابی اسامی سندرم­های مختلف زبان پریشی تفاوت قائل شده­اند. مطالعه حاضر به بررسی و مقایسه توانمندی نامیدن ۴ بیمار زبان­پریش روان و ناروان در تکلیف نامیدن تصویر می­پردازد.

روش بررسی: در مطالعه حاضر توانمندی نامیدن ۲ بیمار زبان پریش روان و ۲ ناروان توسط آزمون تصویری نامیدن شفاهی بررسی گردید. این آزمون شامل تصویرخطی ۱۰۹ اسم می باشد. ازبیماران خواسته شد تا هر تصویر را با یک کلمه نام ببرند. پاسخ های بیماران براساس سیستم نمره دهی آزمون نامیدن فیلادلفیا به انواع صحیح وخطای معنایی، صوری، آمیخته، ناکلمه، خطای نامرتبط و سایر موارد (حذف، حاشیه­پردازی/توصیف و بینایی) طبقه بندی شدند. سپس، داده­ها به صورت توصیفی بررسی شده و با آزمون من ویتنی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.

یافته­ ها: نمره افراد زبان­پریش ناروان بیش از موارد روان­ بود. درصد خطای معنایی در گروه روان و موارد عدم پاسخ­دهی در بیماران ناروان بیش از سایر نوع­ها بود. علی‏رغم وجود تفاوت­های فردی تمامی انواع خطاها در پاسخ­های بیماران یافت می­شد. اختلاف میانگین نمره وانواع خطاها بین بیماران روان وناروان معنادار نبود (۰۵/۰p>). 

نتیجه ­گیری: این سیستم نمره­دهی می­تواند تنوعی از خطاهای بازیابی واژه را توصیف نماید.افراد زبان­پریش روان مشکل بیشتری در بازیابی اسامی نسبت به بیماران ناروان دارند. اگرچه میان دو گروه اختلافاتی وجود دارد، اما نوع خطا در نامیدن تصویر عامل دقیقی جهت تمایزگذاری بین سندرم های مختلف زبان پریشی نمی باشد و میان مکانیسم­های زیربنایی آسیب دیده و رفتار نامیدن آن ها شباهت وجود دارد.


صبا سیدین، مریم نامدار، آذر مهری، مونا ابراهیمی پور، شهره جلائی،
دوره ۷، شماره ۲ - ( ۳-۱۳۹۲ )
چکیده

زمینه و هدف: در برخی از اختلالات، دستیابی به واژه مورد نظر با اشکال مواجه میشود. شیوههای مختلفی جهت ارزیابی فرآیند نامیدن وجود دارد که یکی از آنها روانی کلام میباشد. از آن جا که تاکنون شاخصی برای ارزیابی و درمان این مقوله تعیین نشده است، لذا در پژوهش حاضر به هنجاریابی این توانمندی در افراد طبیعی ۶۹-۱۸ سال فارسی زبان پرداختیم.
روش بررسی:
این مطالعه از نوع مقطعی و تحلیلی میباشد که در آن ۵۴۰ فرد طبیعی ۶۹-۱۸ به ۴ گروه به لحاظ سنی (۳۰-۱۸ ، ۴۳-۳۱ ، ۵۶-۴۴ و ۶۹-۵۷) و به ۳ گروه به لحاظ تحصیلی(۸-۰، ۱۲-۹ و >۱۲) تقسیم شدند. از افراد خواسته شد تا اسامی مربوط به دسته حیوانات و میوهها را تا آن جایی که به یاد میآورند، هرکدام را به مدت ۶۰ ثانیه ، نام ببرند. کلمات تولید شده توسط افرد ضبط و ثبت شدند تا با استفاده از روش ترویر(Troyer) وبا استفاده از نرم افزار ۱۶ SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار بگیرند.
یافته ها:
یافتههای حاصل از پژوهش نشان داد که تفاوت میانگین عملکرد روانی معنایی (Semantic fluency)، میانگین اندازه خوشه(cluster) و میانگین تعدادانتقال(switch) در بین دو جنس معنادار نبوده است. اما میانگین عملکرد روانی معنایی(۰۰۰/۰P=) و میانگین تعداد انتقال(۰۰۰/۰P=) در بین گروه های تحصیلی معنادار بوده است. یافته مهم دیگر این بود که تفاوت میانگین عملکرد روانی معنایی(۰۱۴/۰P=)، میانگین تعداد انتقال(۰۰۰/۰P=) و میانگین اندازه خوشه(۰۰۰/۰P=) در بین گروه های سنی معنادار بود.
نتیجه گیری: نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که عملکرد روانی معنایی و تعداد انتقال با افزایش میزان تحصیلات، افزایش و با افزایش سن، کاهش یافته است. میانگین اندازه خوشه نیز با افزایش سن افزایش یافته اما تحصیلات تأثیری بر آن نداشته است. جنسیت نیز در هیچ موردی تأثیر نداشته است. نتایج حاصل با نتایج سایر مقالات، همخوانی دارد و نتایج متفاوت در برخی از مقالات می تواند به علت تفاوت در تقسیم بندی گروه های سنی و تحصیلی باشد. 
ناهید پیرایه، سعید طالبیان، محمدرضا هادیان، غلامرضا علیایی، شهره جلائی،
دوره ۷، شماره ۲ - ( ۳-۱۳۹۲ )
چکیده

زمینه و هدف: استئوآرتریت زانو یکی از شایع ترین مشکلات عضلانی- اسکلتی می‌باشد که می‌تواند روی فعالیت‌های روزمره زندگی افراد مبتلا اثر بگذارد. مطالعات متعدد اختلال کنترل تعادل را در این افراد نشان می‌دهند ولی تاکنون هیچ مطالعه‌ای به بررسی اثر فعالیت شناختی بر روی کنترل پاسچر افراد مبتلا به استئوآرتریت زانو نپرداخته است. لذا هدف از این تحقیق، بررسی اثر فعالیت شناختی بر روی کنترل پاسچر افراد مبتلا به استئوآرتریت زانو بوده است.
روش بررسی:
ثبات پاسچر در دو گروه زنان بیمار و سالم (هر گروه ۲۰ نفر) در ۴ حالت بر روی دستگاه صفحه نیرو بررسی شد. حالت‌ها شامل ایستادن روی دو پا با چشم‌های باز و بسته با و بدون انجام تکلیف شناختی بود. سطح زیر منحنی(Area) و سرعت میانگین(Mean Velocity) به عنوان شاخص‌های ثبات پاسچرال استاتیک اندازه گیری شد.
یافته‌ها:
سطح زیرمنحنی در وضعیت ایستاده روی دوپا در گروه بیمار افزایش(۰۵/۰>P) یافت. در شرایط تکلیف دوگانه، میزان سرعت میانگین کاهش معناداری(۰۵/۰>P) را نشان داد. ولی پاسخ به تکلیف دوگانه تفاوت معناداری بین دوگروه نداشت(۰۵/۰ 
یاسمن جلیلیان، محمدرحیم شاهبداغی، زهرا سلیمانی، شهره جلائی،
دوره ۷، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۲ )
چکیده

زمینه و هدف: ارزیابی شدت لکنت و همچنین پیش بینی مزمن و غیر مزمن بودن لکنت در کودکان لکنتی که برای ارزیابی و برنامه‌ی درمانی به مراکز مختلف مراجعه می‌کنند بسیار حائز اهمیت می‌باشد و نیاز به ابزاری معتبر با کاربرد آسان بسیار به چشم می‌خورد. بنابراین پژوهش حاضر با هدف اعتبارسنجی نسخه فارسی آزمون پیش بینی لکنت در کودکان ۳ تا ۸ ساله لکنتی و تعیین روایی آن صورت گرفت.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی – تحلیلی در ابتدا با استفاده از پروتکل ترجمه و معادل سازی International Quality of Life Assessment Project (IQOLA) درجه دشواری و کیفیت ترجمه اولیه آزمون پیش بینی لکنت (Stuttering Prediction Instrument :SPI) مورد بررسی قرار گرفت. سپس به منظور معادل سازی فرهنگی سوال‌های پرسشنامه نظر ۸ متخصص با استفاده از روش کمی تعیین روایی محتوایی لاواشه گرفته شد. همزمان ۱۳ آسیب شناس گفتار و۱۰ نفر از والدین کودکان لکنتی درباره روان و قابل فهم بودن سوال‌های پرسشنامه بر طبق چک لیست ارزیابی روایی صوری قضاوت کردند. در ادامه با اجرای یک مطالعه آزمایشی بر روی ۱۰ کودک ۳ تا ۸ ساله ی لکنتی روایی صوری، ثبات درونی و پایایی آزمون SPI بررسی شد. بعد از این مرحله از ۵۲ کودک لکنتی آزمون SPI و همچنین آزمون سنجش شدت لکنت۳ (Stuttering Severity Instrument۳:SSI۳) و چک لیست کوپر(Cooper Chronicity Checklist) ، به منظور بررسی روایی همزمان ، گرفته شد. در پایان نسخه فارسی آزمون SPI بر روی ۱۵ کودک لکنتی در دو بار به فاصله ۷ تا ۱۰ روز به منظور بررسی ثبات آزمون – باز آزمون تکمیل گردید.
یافته‌ها: از مجموع ۱۵ آیتم مربوط به ترجمه اولیه آزمون" پیش بینی لکنت" جمعاً ۱۰مورد( ۸۴درصد) ترجمه آسان و کیفیت ترجمه مطلوب داشتند. تحلیل داده-های موجود نشان می‌دهد که آزمون دارای روایی می‌باشد. میان نمرات آزمون SPI و SSI۳ همبستگی ۹۳/۰ و همچنین میان چک لیست کوپر و آزمون SPI همبستگی معنی‌داری (۰۰۱/۰) وجود دارد. به منظور کسب اطمینان از آنکه سؤالات هر بخش، ساختهای مرتبط را بررسی می‌کنند، آلفای کرونباخ برای هر ۴ بخش آزمون در دو مرحله انجام آزمون گرفته شد که از ۷۷/۰ تا ۹۸/۰ بود و ضریب آلفای کرونباخ برای کل آزمون ۹۷/۰ بود که نشان از سطح بالای ثبات درونی دارد. میان نمرات آزمون SPI و SSI۳ و همچنین میان نمرات آزمون SPI و چک لیست کوپر در ۱۵ کودک لکنتی مورد مطالعه در مرحله دوم انجام آزمون همبستگی قوی ۹۴/۰ در سطح معنی داری وجود داشت.
نتیجه‌گیری: از مجموع نتایج بدست‌آمده از تحقیق حاضر می‌توان به‌ طورکلی به‌آسانی و کیفیت مطلوب ترجمه و حفظ همگنی در آیتم‌های نسخه اصلی پی برد و از این جنبه می‌توان امیدوار بود که ابزار به ‌دست آمده با ابزار اصلی مطابقت دارد. به منظور بررسی بخش‌های آزمون SPI از دیدگاه متخصصین ایرانی با هدف قابلیت کاربرد آزمون در سطح جامعه ایران، مراحل مختلفی انجام گرفت که در نهایت با انجام تغییرات لازم آزمون مطلوبی تهیه گردید. همچنین وجود همبستگی قوی و معنی‌دار بین مقیاس SSI۳ و بخش‌های مختلف آزمون SPI و همچنین همبستگی معنی دار بین چک لیست پیش بینی مزمن بودن کوپر و آزمون SPI نمایانگر روایی همگرای خوب هر بخش در SPI می‌باشد. به‌طور کلی نتایج این مطالعه گویای این مهم است که آزمون SPI از همخوانی درونی و تکرارپذیری و درکل از پایایی مطلوبی نیز برخوردار است. در پایان، این تحلیل‌ها ثابت کرد که تمام بخش‌های آزمون از پایایی و روایی مناسبی برخوردار هستند و بعد از هنجاریابی آن درکل کشور می‌توان از این ابزار در کاربردهای بالینی و پژوهشی استفاده کرد. 
حسین باقری، محمدرضا هادیان، شیوا موسوی، فرناز رضوی، شهره جلائی، سپیده نفیسی،
دوره ۷، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۲ )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از عوارض درمان سرطان پستان لنف ادم اندام فوقانی همان سمت است. لنف ادم ثانویه یک بیماری مزمن بوده که منجر به کاهش عملکرد عضو و از بین رفتن زیبایی می‌شود. هدف این مطالعه بررسی تأثیر تکنیک‌های فیزیوتراپی ضد احتقانی بر کاهش حجم لنف ادم بیماران مبتلا به لنف ادم ثانویه اندام فوقانی ناشی از درمان‌های سرطان پستان می‌باشد.

روش بررسی : ۳۰ نفر بیمار زن مبتلا به لنف ادم ثانویه اندام فوقانی با دامنه سنی ۷۰-۲۹ سال با معرفی متخصصین جراح عمومی و سرطان براساس معیارهای ورود و خروج در مطالعه حاضر شرکت نمودند و تحت درمان تکنیک‌های فیزیوتراپی ضد احتقانی قرار گرفتند. این تکنیک‌ها شامل تخلیه دستی لنف، بانداژ، تمرین درمانی و مراقبت‌های پوستی و ناخنی بود. بیماران به مدت ۴ هفته و ۵ روز در هفته و ۱ نوبت در روز تحت درمان قرار گرفتند. حجم و محیط اندام درگیر قبل و بعد از درمان ارزیابی شد.

یافته‌ها : به دنبال ۴ هفته درمان با استفاده از روش فیزیوتراپی ضد احتقانی فاکتورهای حجم و محیط اندام درگیر در تمام نفاط ارزیابی شده بعد از درمان کاهش معنادار از لحاظ آماری در مقایسه با قبل از درمان نشان دادند.

نتیجه گیری : نتایج مطالعه نشان داد که استفاده از فیزیوتراپی ضد احتفانی می تواند حجم لنف ادم اندام فوقانی را کاهش دهد


معصومه ردایی، آذر مهری، مهدی دستجردی کاظمی، شهره جلائی،
دوره ۷، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۲ )
چکیده

 زمینه و هدف: آزمون معنایی "هرم ها و درخت‌های نخل"(Pyramids and Palm Trees test:PPT) برای ارزیابی سیستم معنایی و شناخت در اختلالات مغزی، دمانس معنایی، آلزایمر وآفازی استفاده می‌شود. این آزمون در سال ۱۹۹۲ توسط Howard و Patterson معرفی گردید و شامل دو نسخه تصویری و کلمه‏ای می‌باشد که از روایی و پایایی برخوردار است. هدف از انجام این تحقیق بررسی روایی و پایایی نسخه فارسی آزمون تصویری معنایی "هرم‌ها و درخت‌های نخل" و مقایسه آن در افراد زبان پریش و سالم می‌باشد.

روش بررسی: در این مطالعه تحلیلی – مقطعی، ۴۵ نفر شامل ۳۰ فرد سالم و ۱۵ فرد زبان پریش به ترتیب با میانگین سنی و انحراف معیار۵۳(۷۷/۷)، ۵۳(۹۱/۷) سال شرکت نمودند که از لحاظ سن و جنس و تحصیلات و دوزبانگی با هم همگن بودند. ابتدا نسخه تصویری آزمون معنایی "هرم‌ها و درخت‌های نخل" به منظور تعیین روایی محتوایی و صوری در اختیار۱۴ صاحبنظر(۱۱ گفتاردرمانگر و ۳ زبان شناس) قرار گرفت، و با توجه به نظرات آنها تصاویری که بسیار دور از فرهنگ فارسی بودند با تصاویر متناسب با فرهنگ فارسی جایگزین شدند. سپس پایایی آزمون، به وسیله‌ی اجرای آزمون اصلی طی دو مرحله و با فاصله زمانی ۷-۵ روز برای کل افراد زبان پریش بررسی شد. همچنین جهت مقایسه نتایج آزمون در افراد سالم و زبان پریش، آزمون بر روی افراد سالم نیز اجرا شد. در پایان اطلاعات کسب شده توسط نرم افزار ۱۸ SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. جهت برآورد میزان روایی آزمون از شاخص آماری ضریب همبستگی لاواشه و جهت محاسبه پایایی آزمون از آزمون آماری ICC استفاده شد و مقایسه میانگین نمرات آزمون تصویری معنایی بین افراد زبان پریش و سالم توسط آزمون Tمستقل محاسبه گردید. یافته ها: دامنه ICC برای پایایی ۹۳/۰ – ۸۸/۰ می‌باشد که از لحاظ آماری معنادار است(۰۰/۰=P). یعنی آزمون دارای پایایی می‌باشد. تفاوت میانگین نمرات نسخه تصویری آزمون معنایی هرم ودرخت نخل در بین افراد زبان پریش و سالم از نظر آماری معنادار می‌باشد(۰۰/۰=P).

نتیجه گیری: آزمون معنایی "هرم‌ها و درخت‌های نخل" دارای روایی و پایایی است و این پژوهش، اختلال معنایی در بیماران زبان پریش در مقایسه با افراد سالم را نشان داد.


یاسر آفاقی ، آذر مهری، زهرا سلیمانی، شهره جلائی، حمزه عزیزی زلانی،
دوره ۷، شماره ۴ - ( ۸-۱۳۹۲ )
چکیده

چکیده

زمینه و هدف: انسان برای برقراری ارتباط نیاز به گفتار دارد. وی با استفاده از ساختارهای زبان شناسی از جمله صدا، کلمه و از همه مهمتر، از جمله به گفتار دست پیدا می کند. در دستور زبان فارسی، جملات انواع مختلفی دارد از جمله: امری، پرسشی، معلوم، مجهول، تعجبی. کودک در مراحل رشدی خود ابتدا از تک کلمه،گفتار تلگرافی و سپس با ترکیب اسامی و افعال و حروف اضافه جمله سازی می‌کند و در نهایت جملات مجهول، شرطی و مرکب را بیان می‌کند. با توجه به اینکه هیچ مطالعه‌ای در رابطه با سن درک جملات مجهول در زبان فارسی انجام نشده بود بر آن شدیم تا آزمون درک جملات مجهول را بر روی کودکان طبیعی اجرا نموده و سن رشد آن را در کودکان طبیعی بدست آوریم سپس آن را با کودکان کم شنوا مقایسه کنیم. هدف از این مطالعه بررسی درک جملات مجهول در کودکان طبیعی ۳ تا ۸ سال و مقایسه آن با کودکان ۸ ساله کم شنوا می باشد.

روش بررسی: تعداد ۶۹۱ کودک طبیعی ۳ تا ۸ سال در مناطق مرکزی تهران و ۱۸کودک کم شنوا در مدارس استثنایی تهران در این آزمون شرکت کردند.این آزمون ابتدا روی ۳۰ کودک اجرا شد و پایایی آن به اثبات رسید. این آزمون داری ۱۵تصویر سه‌تایی بود وکودک باید یکی ازسه تصویر را نشان می-داد. در ابتدا دو مجموعه تصویر ۳ تایی به عنوان مثال و تمرین، به کودک ارائه شد سپس جمله مجهول مربوط به آن بصورت محاوره بیان شد وکودک باید آنرا نشان می‌داد و اگر نمی‌توانست خود آزمونگر تصویر صحیح را نشان می‌داد و تصویر بعدی به همین صورت ارائه می‌شد تا کودک با نحوه انجام آزمون آشنا شود. به کودک توضیح داده شد که تصاویر آزمون را به دقت نگاه کند و پس از بررسی تمام تصاویر، تصویر صحیح را نشان دهد.در ادامه ۱۵ تصویر آزمون اجرا شدو نتایج ثبت گردید.

یافته ها: بیشترین تعداد پاسخ صحیح مربوط به کودکان ۸ ساله طبیعی بود(میانگین۹۳/۱۳)و سپس کودکان هفت ساله۵۱/۱۲، شش ساله۳۷/۹، پنج ساله۰۹/۸، چهار ساله۳۱/۵، سه ساله۶۱/۳، و کمترین تعداد پاسخ صحیح مربوط به کودکان کم‌شنوا (۵۶/۳) بود. نتایج این پژوهش نشان داد که بین توانایی درک جملات مجهول و سن، رتبه تولد، تحصیلات پدر و تحصیلات مادر رابطه معناداری وجود دارد (۰۵/۰(p< ولی بین توانایی درک جملات مجهول و جنسیت ارتباط معناداری وجود ندارد (۰۵/۰(p>و بین میانگین درصد پاسخ‌های صحیح به درک جملات مجهول درکودکان کم‏شنوا در همه سنین بجز ۳ ساله‌ها تفاوت معنادار وجود دارد، یعنی به لحاظ درک مفهوم کم شنواها مثل ۳ ساله ها هستند.

نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که بین توانایی درک جملات مجهول و سن، رتبه تولد، تحصیلات پدر و تحصیلات مادر رابطه معناداری وجود دارد ولی بین توانایی درک جملات مجهول و جنسیت ارتباط معناداری وجود ندارد. همچنین نتایج این پژوهش نشان داد که توانایی درک جملات مجهول در کودکان ۸ ساله کم شنوا در حد کودکان ۳ ساله طبیعی می‌باشد.

کلید واژه ها:جملات مجهول، درک ، کودکان طبیعی، کم شنوای شدید، زبان فارسی


سپیده نفیسی، محمدرضا هادیان، حسین باقری، فرناز رضوی، شیوا موسوی، شهره جلائی،
دوره ۷، شماره ۴ - ( ۸-۱۳۹۲ )
چکیده

چکیده زمینه و هدف: یکی از عوارض شایع در درمان سرطان پستان، لنف ادم اندام فوقانی همان سمت است. لنف ادمای ثانویه یک عارضه مزمن است که منجر به کاهش عملکرد عضو و اختلال در کیفیت زندگی فرد می‌شود. هدف این مطالعه بررسی تأثیر تکنیک‌های فیزیوتراپی ضد احتقانی بر شدت درد و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به لنف ادمای ثانویه اندام فوقانی بعد از درمان‌های سرطان پستان می‌باشد. روش بررسی : ۳۰ نفر بیمار زن مبتلا به لنف ادمای ثانویه اندام فوقانی بعد از درمان های سرطان پستان با دامنه سنی ۷۰-۲۹ سال با معرفی متخصصین جراح عمومی و سرطان براساس معیارهای ورود و خروج به کلینیک فیزیوتراپی ارجاع داده شدند و تحت درمان تکنیک‌های فیزیوتراپی ضد احتقانی قرار گرفتند. این تکنیک‌ها شامل تخلیه دستی لنف، بانداژ، تمرین درمانی و مراقبت‌های پوستی و ناخنی بود. بیماران ۵ روز در هفته و برای مدت ۴ هفته تحت درمان قرار گرفتند. شدت درد و کیفیت زندگی بیماران قبل و بعد از درمان ارزیابی شد. و شدت درد با معیار عددی-بصری(Visual Analog scale) وکیفیت زندگی بیماران با پرسشنامه اندازه گیری کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به سرطان((Quality of life Questionnaire Core Module۳۰ QLQ-Cارزیابی گردید. یافته ها : به دنبال ۴ هفته درمان شدت درد کاهش معناداری(۰۰۰۱p <) در مقایسه با قبل از درمان نشان داد و نمره کیفیت زندگی بیماران در بخشهای جسمانی، احساسی و اجتماعی در مقایسه با قبل از درمان نیز افزایش معنادار (۰۰۰۱p<) نشان داد. نتیجه گیری : نتایج مطالعه حاضر به سودمندی روش های فیزیوتراپی ضد احتقانی به عنوان ابزاری جهت بهبود درد و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به لنف ادم تاکید دارد. کلید واژه ها: لنف ادم اندام فوقانی ، تکنیک‌های فیزیوتراپی ضد احتقانی، شدت درد، کیفیت زندگی
الهه سجادی، غلامرضا علیایی، سعید طالبیان، محمدرضا هادیان، شهره جلائی، رحیمه محمودی، الهه امینی،
دوره ۸، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۳ )
چکیده

زمینه و هدف: حس عمقی که از جمله دقیق ترین حواس بدن است و باعث آگاهی از وضعیت بدن هر لحظه در فضا می شود، در حفظ سلامت فیزیکی و جلوگیری از آسیب اهمیت بالایی دارد. خستگی، یکی از عوامل برهم زننده ی حس عمقی است. با اینکه مطالعات زیادی به بررسی اثر خستگی بر حس عمقی مفاصل محیطی و کمر پرداخته­اند ولی کار بر روی بررسی اثرات خستگی بر حس عمقی ناحیه­ی گردن بسیار محدود بوده است. لذا هدف از این مطالعه بررسی تاثیر خستگی موضعی بر حس عمقی گردن در افراد سالم با توجه به جنسیت بود.

روش بررسی: ۱۷ فرد جوان سالم (۸ زن و ۹ مرد) با میانگین سنی ۴۴/۳ ± ۱۲/۲۴ سال در زنان و ۹۸/۱ ± ۷۷/۲۳ سال در مردان، تست بازسازی سری-گردنی به وضعیت نوترال را که شامل؛ بازسازی دقیق وضعیت سر بروی تنه پس از چرخش عرضی به راست و چپ می­باشد را برای ارزیابی دقت و پایایی حس عمقی با استفاده از آزمون t زوجی و من ویتنی، از طریق اندازه گیری خطای مطلق، خطای ثابت و خطای متغیر در دو موقعیت قبل و بعد از خستگی انجام دادند.

یافته­ها: خستگی تغییر معناداری در شاخص­های سنجش حس عمقی (خطای مطلق، خطای ثابت و خطای متغیر) در زنان و مردان ایجاد نکرد (۰۵/۰ P> )، بعلاوه تفاوتی بین زنان و مردان در شاخص­های سنجش حس عمقی مشاهده نشد (۰۵/۰ P> ).

نتیجه گیری: نتایج حاصل بیانگر آن است که خستگی بدنبال انقباض ایزومتریک عضلات بالابرنده­ی کتف نمی­تواند باعث برهم زدن دقت بازسازی زاویه در افراد سالم شود. همچنین، در این بررسی مقدماتی جنسیت تاثیری بر حس عمقی گردن نداشت.

کلید واژه­ها: حس عمقی گردن، خستگی، تست بازسازی سری-گردنی، خطای مطلق، خطای ثابت، خطای متغیر


علیرضا حسن پور، نسترن قطبی، نسرین ناصری، شهره جلائی،
دوره ۸، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۳ )
چکیده

زمینه و هدف : ورزشکاران گروه­های مختلف ورزشی جهت انجام مهارت­های مختص به رشته­ی خود به تعادل دینامیک اندام تحتانی نیاز دارند.سوالی که می‏تواند مطرح شود این است که آیا ورزشکاران رشته­های مختلف ورزشی از لحاظ تعادل دینامیک اندام تحتانی با یکدیگر تفاوتی دارند؟ این مطالعه با هدف مقایسه­ی تعادل دینامیک اندام تحتانی با استفاده از آزمون­های عملکردی در ورزشکاران فوتبالیست، هندبالیست­­ و ­تکواندو کار انجام شد.

روش بررسی : ۳۰ ورزشکار مرد سالم از ­۳­ رشته­ی ورزشی فوتبال، هندبال و ­تکواندو ( هر کدام ۱۰ نفر)با میانگین سنی ۰۶/۰ ± ۸۳/۲۳ سال در این مطالعه ­شرکت داشتند.­ مقایسه­ی تعادل دینامیک اندام تحتانی توسط چهار آزمون دوی رفت و برگشت سریع (shuttle run:SR) ،پرش به شکل ۸ (figure of ۸ hop:FEH) ­، پرش از سمتی به سمت دیگر (side to side hop:SSH) و پرش چابکانه (agility hop:AH)­ انجام شد و از نرم افزار آماری SPSS ­ نسخه ۱۹جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات استفاده شد.

یافته ­ ها : ­ میانگین نمره­ی آزمون­­­­های SR ، FEH و AH ­ در تکواندو کارها نسبت به فوتبالیست­ها و هندبالیست­ها بیشتر بود(به ترتیب ۲۶/۰ ± ۱۱/۷ ،۰۹/۱ ± ۸۶/۹ ­ و ۳۱/۱ ± ۲/۹ ). فوتبالیست­ها در آزمون SSH بالاترین نمره را نسبت به تکواندوکاران و هندبالیست­ها کسب کردند (۸۴/۰ ± ۵۲/۷ ) و هندبالیست­ها در آزمون FEH ­ نسبت به فوتبالیست­ها نمره­ی بالاتر و نسبت به تکواندوکاران نمره­ی پایین­تری را کسب کردند (۹۴/۰ ± ۵۹/۹).درمقایسه بین گروه­های ورزشی تنها درنمرات آزمون­های SR و AH ­ تفاوت معنی­داری مشاهده شد (به ترتیب۰۳/۰ p= و ۰۱/۰ p= ).

نتیجه گیری :این مطالعه نشان داد که تعادل دینامیک اندام تحتانی در ورزشکاران رشته­های ورزشی تکواندو،هندبال و فوتبال میتواند متفاوت باشد و به نظر می­رسد فوتبالیست­ها و هندبالیست­ها نسبت به تکواندوکاران به سرعت و چابکی بیشتری جهت انجام مهارت­هایشان نیاز دارند. این مسئله در طراحی تمرینات اختصاصی ورزشکاران باید مورد توجه قرار گیرد.

کلیدواژه­ها :آزمون عملکردی، فوتبالیست، هندبالیست، تکواندوکار


آریان شمیلی، نورالدین نخستین انصاری، مهدی عبدالوهاب، پروین راجی، محمود جلیلی، شهره جلائی،
دوره ۸، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۳ )
چکیده

زمینه و هدف: در سالهای اخیر تحریکات مغزی، مشاهده فعالیت و تمرینات تصور ذهنی بعنوان گزینه هایی غیر تهاجمی و جالب توجه در کنار درمان های رایج توانبخشی بیماران نورولوژیک ظهور یافته اند. آینه درمانی با استفاده از فیدبک های بینایی یکی دیگر از این روش های نوظهور است که اثرات درمانی آن برروی اندام فوقانی مبتلای بیماران سکته مغزی همچنان مورد تحقیق می باشد. در این گزارش موردی تاثیر آینه درمانی در درمان اندام فوقانی فلج دو بیمار سکته مغزی شرح داده میشود. روش بررسی: ۲ بیمار بزرگسال مبتلا به همی پلژی ناشی از سکته مغزی با سابقه ابتلای ۱ و ۵ سال، برای ۱۲ جلسه تحت آینه درمانی قرار گرفتند. هر جلسه آینه درمانی ۴۵ تا ۶۰ دقیقه بطول می انجامید که در آن بیماران تحت نظارت مستقیم درمانگر تمرینات تعیین شده ای را اجرا می کردند. بیماران از لحاظ عملکرد و بهبود سطح حرکتی، اسپاستیسیته، دامنه حرکتی و قدرت گرفتن قبل و بعد از یک ماه درمان مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها: در هر دو فرد عملکرد و سطح بهبود حرکتی، دامنه حرکتی فعال و قدرت گرفتن اندام فوقانی سمت درگیر بهبود یافتند و اسپاستیسیته تنها در بیمار دوم کاهش نشان داد. نتیجه گیری: آینه درمانی برای ۱۲ جلسه احتمالاً در درمان اندام فوقانی سمت مبتلای این دو بیمار مبتلا به سکته مغزی مزمن موثر بوده است.
نسرین ناصری، شهره جلائی، محمدحسن آذرسا، سعید بهرامی نیا،
دوره ۸، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۹۳ )
چکیده

زمینه و هدف: در حال حاضر سخنرانی به طور گسترده­ای به عنوان یک روش آموزش در سطح دانشگاه مورد قرار میگیرد ، بویژه اگر هدف انتقال مطالب به تعداد زیادی از فراگیران باشد . آنچه که در سالهای اخیر در روش­های آموزش سخنرانی در دانشگاه­های کشور شیوع بیشتری پیدا کرده است، ضبط صدای سخنران توسط فراگیران می­باشد. در برخی از مطالعاتی که تا کنون انجام شده مطرح گردیده است که ضبط صدای سخنرانی در دانشگاه و استفاده از آن در خارج از کلاس دارای مزایای زیادی است و برخی دیگر عنوان کرده­اند دانشجویان با ناتوانایی­های مشخص ممکن است از ضبط صدا استفاده کنند و این روش موجب عدم تمرکز دانشجو در کلاس شده و یادگیری را کاهش می­دهد. هدف این مطالعه، مقایسه روش استفاده از صدای ضبط شده سخنران با روش یادداشت برداری در کلاس در میزان یادگیری دانشجویان کارشناسی فیزیوتراپی بود.

روش بررسی: ۲۹ دانشجوی کارشناسی فیزیوتراپی مشغول به تحصیل در دانشکده توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی تهران براساس شیوه مطالعه در دو گروه شامل: استفاده از صدای ضبط شده سخنران و یادداشت برداری در کلاس در این مطالعه توصیفی- مقطعی مقایسه­ای شرکت کردند. نمره آزمون کتبی دانشجویان، نمره ارزشیابی استاد، نمره رضایتمندی از واحد درسی و نمره دانشجویان در سوالات با سطح دشواری بالا به عنوان متغیرهای وابسته برای این بررسی در نظر گرفته شد.

یافته­ها: در مقایسه میانگینهای نمره آزمون کتبی دانشجویان( ۹۲/۰ = P )، نمره ارزشیابی استاد ) ۵۵/۰= P )، نمره رضایتمندی از واحد درسی ( ۵۷/۰ = P ) و نمره دانشجویان در سوالات با سطح دشواری بالا با ( ۵۳/۰ = P )، بین دو گروه اختلاف معنادار ی وجود نداش ت.

نتیجه­گیری: استفاده از روش ضبط صدا تاثیر معنی­داری بر یادگیری دانشجویان نداشت. نتایج به دست آمده در این مطالعه مربوط به یک واحد درسی خاص بود و نمی­توان نتایج آن را به سایر دروس تعمیم داد.

کلید وازه­ها: سخنرانی، ضبط صدا، نمره آزمون کتبی، نمره ارزشیابی استاد


نویده شاکری، حمیده فعال فرد، سید امین پیران، حمید طهماسیان، مجتبی تجدد، شهره جلائی،
دوره ۸، شماره ۳ - ( ۴-۱۳۹۳ )
چکیده

زمینه و هدف : هدف این پژوهش جمع­آوری و بررسی آزمون­های غربالگری زبان­پریشی به زبان­فارسی جهت استفاده آسیب شناسان گفتار و زبان است.

روش بررسی: جستجو در بانک اطلاعاتی اطلاعات جامع پزشکی ( MEDLIN )، و ۵ م نبع اطلاعاتی معتبر PubMed ، Google Scholar Science Direct ، Web of Science و ASHA همچنین در پایگاه­های فارسی زبان، پایگاه اطلاعات علمی( SID )، بانک اطلاعات نشریات کشور( Magiran ) و IRAN MEDEX از سال ۱۹۴۹ تا ۲۰۱۲ با کلید واژه­های مرتبط انجام گرفت و آزمون­های غربالگری جمع آوری شد که به صورت دسته­بندی شده در این مطالعه ارایه گردیده است. در این مطالعه آزمون­ها از جهت زمان ساخت و زیر آزمون­های مورد بررسی و اعتبار و پایایی مورد بررسی قرار گرفته­اند.

یافته ­ ها: در این مطالعه ۱۴ آزمون غربالگری شناسایی شد که در این میان آزمون اسکریلینگ ( Screeling )بیشترین تعداد خرده آزمون ۷۲ آیتم را دارد و آزمون غربالگری فرانسوی زبان­پریشی ( FAST Screening Test: Aphasia Frenchay ) کمترین تعداد خرده آزمون ۴ آیتم را به خود اختصاص می­دهد و اولین آزمونی می­باشد که حیطه درک و نوشتار را علاوه بر بیان و خواندن بررسی کرد. همچنین در بین این آزمون­ها، ۱۰آزمون دارای حداقل یک نوع روایی و ۸ آزمون پایا گزارش شده بودند.

نتیجه ­ گیری: با توجه به اهمیت اختلال زبان­پریشی و عدم وجود منبعی کامل در زبان­فارسی جهت دسترسی سریع و آسان در شناسایی و یافتن آزمون­های غربالگری در این اختلال، نتایج این مطالعه می­تواند در آشنا کردن درمانگران گفتار و زبان با آزمون­های موجود کمک کننده باشد و استفاده از این آزمون­ها در مراحل مختلف توانبخشی توصیه می­گردد.

کلید واژه­ها: غربالگری، سکته مغزی، زبان­پریشی، مقاله مروری



صفحه 2 از 3     

فصلنامه توانبخشی نوین Journal of Modern Rehabilitation
Persian site map - English site map - Created in 0.07 seconds with 44 queries by YEKTAWEB 4657