[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: تماس با ما :: جستجو ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
بانک‌ها و نمایه‌نامه‌ها::
برای نویسندگان::
برای داوران::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
نظرسنجی
نظر شما در مورد قالب جدید پایگاه چیست؟
ضعیف
متوسط
خوب
عالی
   
..
Google Scholar Metrics

Citation Indices from GS

..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::

سید حامد فاضلی، علی امیری، علی اشرف جمشیدی، محمد سنجری،
دوره ۵، شماره ۲ - ( ۹-۱۳۹۰ )
چکیده

زمینه وهدف: در ارتباط با تکرارپذیری متغیرهای تعادلی  پوسچر در شرایط پویا که سیستم کنترل پوسچر به چالش بیشتری کشیده می شود مطالعات اندکی صورت گرفته است. همچنین گاهی در موارد وجود اختلالات سیستم کنترل پوسچر, در موقعیتهای ایستا نواقص سیستم بدرستی آشکار نمی شود لذا هدف از انجام این پژوهش بررسی تکرارپذیری متغیرهای مرکز فشار در افراد سالم حین انجام فعالیت عملکردی پویا بروی صفحه نیرو بود.
روش بررسی:۱۰ فرد سالم غیر ورزشکار با میانگین سنی ۲۵,۴ سال، میانگین قد ۱۷۶.۹ سانتی­متر، میانگین وزن۶۸.۲ کیلوگرم در این مطالعه شرکت کردند. افراد در حالت ایستاده روی  اندام تحتانی  غالب روی صفحه نیرو با چشم باز قرار می گرفتند و با اندام فوقانی جسمی را از سطح کمری یک سمت برداشته ودرطرف مقابل درارتفاع بالای شانه ای قرار می دادند.تکرارپذیری متغیرهای سرعت متوسط و مقدار مسافت کل مرکز فشار مورد بررسی قرار گرفت. این آزمون در دو جلسه با فاصله ۷روز ودر هرجلسه سه مرتبه انجام گرفت. تکرار پذیری  درون جلسه ای (Intrasession) وبین جلسه ای (آزمون-بازآزمون) متغیرها با ضریب همبستگی درون گروهی ICC (Intraclass correlation coefficients) مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافته ­ها: ضریب همبستگی درون گروهی درون جلسه­ای (Intra session) متغیرهای  سرعت متوسط مرکز فشار و مسافت کل مرکز فشار به ترتیب ۸۹/۰ و  ۹۱/۰ و تکرارپذیری بین جلسه ای  (Test- Retest) این متغیرها به ترتیب  ۹۵/۰ و ۹۶/۰ بدست آمد.
نتیجه ­گیری: نتیجه این مطالعه نشان دهنده تکرارپذیری در سطح بالا وبسیار بالای متغیرهای مرکز فشار در زمان انجام یک فعالیت تعادلی پویاست بنابراین این فعالیت پویا می تواند بعنوان یک الگوی تعادلی در ارزیابی سیستم کنترل پوسچر مورد استفاده قرار گیرد. همچنین با توجه به تکرارپذیربودن دو متغیر سرعت متوسط ومسافت کل مرکز فشار میتوان در مطالعاتی که از صفحه نیرو جهت بررسی  سیستم کنترل پوسچر استفاده میکنند بعنوان پارامترهای تکرارپذیر در نظر گرفته شود.


رویا خان محمدی، سعید طالبیان، آزاده شادمهر، ابراهیم انتظاری،
دوره ۵، شماره ۲ - ( ۹-۱۳۹۰ )
چکیده

زمینه و هدف: اعتقاد معمول بر آن است که تغییر در فعالیت الکتریکی عضلات اسکاپولوتوراسیک و گلنوهومرال یک عامل مرتبط با سندروم گیرافتادگی شانه است لذا هدف مطالعه حاضر آن بود که فعالیت الکتریکی عضلات شانه را در افرادی با و بدون سندروم گیرافتادگی شانه تعیین و با یکدیگر مقایسه کند.
روش بررسی: در این مطالعه مورد شاهدی، ۹ زن مبتلا به سندروم گیرافتادگی شانه و ۱۳ زن سالم که از نظر سن، قد و وزن مطابقت داشتند بصورت تصادفی ساده و داوطلبانه شرکت کردند.  ثبت الکترومیوگرافی سطحی عضلات سراتوس انتریور، پکتورالیس ماژور، تراپزیوس فوقانی، تراپزیوس تحتانی، دلتوئید خلفی و دلتوئید قدامی سمت غالب در حین الگوی حرکتی D۱ext  و D۱flex انجام شد. میزان فعالیت عضلات مورد پردازش قرار گرفته و دو گروه با یکدیگر مقایسه شدند. ار روش غیرپارامتریک ((Mann-Whitney U ) ۲ independent sample) برای تحلیل دادهها استفاده شد.
یافته ها: در هر دو الگوی حرکتی تمام عضلات گروه بیمار در مقایسه با گروه سالم افزایش فعالیت را نشان دادند. اما این افزایش در D۱ext برای عضلات دلتوئید قدامی ( p=۰/۰۴وp=۰/۰۰۳)، پکتورالیس ماژور  p=۰/۰۲)وp=۰/۰۱)، عضله سراتوس انتریور(p=۰/۰۱) و دلتوئید خلفی(p=۰/۰۱) و در D۱flex برای عضلات تراپزیوس تحتانی ( p=۰/۰۰۵وp=۰/۰۰۶) و پکتورالیس ماژور (p=۰/۰۱) از نظر آماری معنادار بود.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه حاکی از آن است که  بیمارانی با علائم گیرافتادگی میزان فعالیت غیر طبیعی را در عضلات نشان می دهند. یافته ها این تئوری را که گیرافتادگی شانه ممکن است با تغییر در الگوی فعالیت عضلات اسکاپولوتوراسیک و گلنوهومرال مرتبط باشد را تصدیق می کند.


ساناز شنبه زاده، علی اشرف جمشیدی، علی امیری، غلام حسین نساج، علی عقیلی، میلاد پیرعلی،
دوره ۵، شماره ۲ - ( ۹-۱۳۹۰ )
چکیده

زمینه و هدف: جهت برنامه ریزی توانبخشی در افراد با جراحی بازسازی رباط متقاطع قدامی ، بررسی  قدرت  و عملکرد اندام تحتانی آنها و مقایسه آن با سمت سالم از اهمیت ویژه ای  برخوردار می باشد. با توجه به نقش قدرت در اجرای آزمون پرش عمودی و زنجیره بسته بودن آن،  تا کنون شواهد علمی کافی  برای بررسی ارتباط آن با قدرت در زنجیره بسته در افراد با جراحی بازسازی رباط متقاطع قدامی وجود نداشته است. اهدا ف  این تحقیق شامل: ۱-بررسی ارتباط بین اسکوات تک پا ایزوکینتیکی  و پرش عمودی تک پا در افراد سالم و بیماران با جراحی بازسازی رباط متقاطع قدامی. ۲- مقایسه  قدرت اسکوات و پرش عمودی بین  پای مبتلا و سالم  بیماران با جراحی بازسازی رباط متقاطع قدامی.
روش بررسی: ۲۲  بیمار با جراحی بازسازی رباط متقاطع قدامی که ۶ ماه از جراحی آنها گذشته بود و ۱۶ مرد سالم در این مطالعه شرکت کردند . قدرت اسکوات ایزوکینتیک خطی با سرعت cm/sec ۲۵,۴ و عملکرد آزمون پرش عمودی آنها مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها : تفاوت دو طرفه معنی داری در آزمون پرش عمودی و قدرت ایزوکینتیک اسکوات در افراد با جراحی دیده شد  ۰,۰۵ P≤ . در پای مبتلا بین آزمون پرش عمودی و قدرت اسکوات رابطه ضعیفی (۰,۴۲۵r=)  وجود داشته است و هیچگونه رابطه ای در پای سالم و افراد سالم دیده نشد.
نتیجه گیری: نتایج این آزمون نشان  داد که رابطه ای بین  آزمون اسکوات ایزوکینتیکی و پرش عمودی وجود نداشته. بنابرین برای ارزیابی این بیماران باید هر دو آزمون پرش عمودی و قدرت اسکوات به طور جداگانه مورد ارزیابی قرار گیرد به علت اینکه قدرت با  عملکرد فیزیکی فرد رابطه قوی نداشته است. ایزوکینتیک زنجیره بسته باید برای بررسی قدرت و پرش عمودی برای تعیین سطح عملکرد افراد باید استفاده شود.


فاطمه بذرافکن، افسون حسنی مهربان، قربان تقی زاده، مهدی علیزاده،
دوره ۵، شماره ۲ - ( ۹-۱۳۹۰ )
چکیده

زمینه و هدف: در مطالعات تکالیف دوگانه اهمیت منابع شناختی در کنترل وضعیتی نشان داده شده است، با این وجود نقش دستورات کلامی در چگونگی تخصیص منابع توجهی چندان روشن نیست. لذا هدف از مطالعه حاضر، بررسی تاثیر دستورات کلامی مختلف بر عملکرد وضعیتی جوانان بود.
روش بررسی: مطالعه مقطعی حاضر بروی ۲۰ جوان با میانگین سنی (۳۱/۳ ± ۹۵/۲۳) سال انجام شد. تکالیف وضعیتی شامل ایستادن با / روی سطح فوم، و ایستادن با پا های پشت هم روی سطح سخت بودو تکلیف شناختی، زمان عکس‌‌العمل انتخابی بود. تکالیف دوگانه تحت سه دستور مختلف توجه به تکلیف شناختی/ توجه به تکلیف تعادلی و توجه برابر مورد سنجش قرار گرفتند.
یافته‌ها‌: برای مقایسه عملکرد وضعیتی تحت دستورات مختلف از آزمون آنالیز واریانس یک‌طرفه استفاده شد در شاخص طول مسیر و همچنین  عملکرد وضعیتی تحت دستورات مختلف  در وضعیت ایستادن با پاهای مجاور هم روی سطح سخت و روی سطح فوم و تاندم ایستادن روی سطح سخت  در شاخص سرعت متوسط تفاوت معنادار نداشت( ۰۵/۰p)
نتیجه‌گیری: در تکالیف وضعیتی خودکار، دستوارت مختلف بر نحوه اختصاص منابع توجهی به کنترل وضعیتی، تاثیر ندارند.


سارا نادری، محمد شاهبداغی، سید احمد خاتون آبادی، هوشنگ دادگر، شهره جلایی،
دوره ۵، شماره ۲ - ( ۹-۱۳۹۰ )
چکیده

زمینه و هدف: عملکرد ارتباطی کودکان لکنتی به شیوه های مختلفی ارزیابی می شود.آزمونهای استاندارد شده یک ابزار مهم برای ارزیابی مهارتهای ارتباطی کودکان بویژه لکنت هستند. هدف از این مطالعه تهیه نسخه فارسی و بررسی روایی و پایایی آزمون لکنت دوران کودکی بود.
روش بررسی: این پژوهش روی ۴۰ کودک لکنتی و ۴۰ کودک غیر لکنتی انجام شد. بعد ازترجمه و معادل سازی آزمون لکنت دوران کودکی(Test of Childhood Stuttering:TOCS) به زبان فارسی ، روایی محتوایی و صوری این آزمون بر اساس نظر صاحبنظران مشخص شد. سپس برای تعیین روایی همزمان، این آزمون به همراه آزمون سنجش شدت لکنت۳ُStuttering Severity Instrument ۳ : SSI۳ )   )بعنوان آزمون استاندارد طلایی بر روی ۸۰ کودک لکنتی و غیر لکنتی انجام شد. همچنین به منظور بررسی پایایی آزمون ازشیوه های آزمون باز آزمون و ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد .
یافته ­ها: تمامی سوالات موجود در آزمون، ترجمه آسان ، کیفیت مطلوب و همچنین روایی محتوایی و صوری داشتند .همبستگی میان نمرات دو آزمون TOCSو SSI۳( ۹۲/۰ r = ،۰۰۰/۰p< ) بدست آمدو ضریب آلفای کرونباخ برای کل آزمون ( ۹۰/۰α = ،۰۰۰/۰p< ) بود  همچنین نسخه فارسی آزمون TOCS پایایی آزمون - بازآزمون داشتند(۹۷/۰ ICC =، ۰۰۰/۰p<).
نتیجه گیری : نتایج حاصل از تحقیق حاضر بیانگر این بود که نسخه فارسی و معادل سازی شده آزمون لکنت دوران کودکی از روایی و پایایی قابل قبولی برای کودکان فارسی زبان برخوردار است


فرانک علی آبادی، سپیده نازی، بهاره مغفوری،
دوره ۵، شماره ۲ - ( ۹-۱۳۹۰ )
چکیده

زمینه وهدف: هدف از پژوهش حاضر مقایسه وضعیت تکامل حرکتی درشت  شیرخواران  ۱۲- ۸  ماهه دارای سابقه بستری درNICU به دلیل وزن پایین حین تولد با شیرخواران طبیعی بر اساس مقیاس رشد حرکتی پی بادی بوده است .
روش بررسی: این مطالعه از نوع سنجش تحلیلی (غیرمداخله ای) و بررسی مقطعی بوده است و که بر روی۱۸  شیرخوار دارای سابقه بستری در NICU بیمارستان حضرت علی اصغر و ۱۴ شیرخوار با وزن حین تولد طبیعی مراجعه کننده به مرکز بهداشت بیمارستان بعنوان گروه کنترل انجام گرفته است . گردآوری اطلاعات از طریق پرسشنامه و در مرحله بعد از طریق مقیاس رشد حرکتی پی بادی II  بوده است.در پایان  نمرات بدست آمده  در هر دو گروه با استفاده از آزمون آماری  T مستقل مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: بین میانگین نمرات مربوط به بهره حرکتی درشت دو گروه شیرخواران با وزن تولد پایین ( ۹۰,۸۳)و شیرخوران با وزن تولد طبیعی(۱۰۶.۷۸) با سطح معنی داری ۰.۹۵تفاوت معناداری وجود داشت.( ۰.۰۰۲ p=)
نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که شیرخواران دارای سابقه وزن پایین تولد درکسب مهارتهای حرکتی درشت بطور معناداری پایین تر از شیرخواران طبیعی هستند. که این امر نشان دهنده این است که کودکان با وزن تولد پایین  بیشتر در معرض ابتلا به مشکلات تکاملی حرکتی می باشند.  


مهدی رافعی بروجنی، بهروز عبدلی، علیرضا فارسی، محمد سنجری،
دوره ۵، شماره ۲ - ( ۹-۱۳۹۰ )
چکیده

زمینه و هدف: کنترل دقیق کینماتیک و کینتیک اندام و همچنین تعامل آن با جهان خارج یک امر ضروری برای اجرای اعمال حرکتی ماهرانه است. نیروی گرانش نقش مهمی در جهت گیری فضایی، حس عمقی، جابجایی و آغاز یا متوقف کردن حرکت ها دست بر عهده دارد. هدف از اجرای این تحقیق مطالعه تاثیر تغییر جهت حرکت با توجه به نیروی گرانش زمین بر فراخوانی برنامه حرکتی تعمیم یافته در حرکت ها ی تک مفصلی سریع آرنج بود.
روش بررسی: ۱۵ نفر از دانشجویان داوطلب با میانگین سنی( ۸/۳± ۸/۲۴) که هیچ گونه سابقه بیماری عصبی- حرکتی نداشتند در این تحقیق شرکت کردند. نود درصد حداکثر دامنه حرکتی مفصل آرنج به عنوان زاویه هدف در نظر گرفته شد. از آزمودنی­ها خواسته شد که حرکت فلکشن هدفمند آرنج را با حد اکثر سرعت ممکن در هفت وضعیت مختلف با توجه به نیروی گرانش زمین اجرا کنند. در حین اجرای حرکت، الکترومیوگرافی سطحی از عضلات دوسر و سر خارجی سه سر بازویی به عمل آمد. متغیرهای زمان بندی نسبی، فعالیت نسبی و توالی انقباض عضلانی از RMS داده­ها استخراج شد. با استفاده از آنالیز واریانس درون موردی با اندازه­­گیری مکرر (۰۵/۰P≤) نتایج تجزیه وتحلیل شدند.
یافته ها: الگوی فعالیت عضلانی در سه وضعیت با بقیه تفاوت داشت همچنین تفاوت معنی­داری بین فعالیت نسبی و زمان بندی نسبی در چند وضعیت حرکت مشاهده شد. در وضعیت شماره چهار، حرکت در صفحه سهمی حول محور عرضی(در جهت گرانش)، توالی انقباض عضلانی در هفت نفر تغییر پیدا کرد.
نتیجه گیری: به نظر می­رسد که تغییر جهت حرکت با توجه به نیروی گرانش یکی از عوامل تاثیر گذار در برنامه ریزی و اجرای حرکت های دست می باشد و می­تواند باعث فراخوانی برنامه حرکتی تعمیم یافته متفاوت شود.


مهناز شیرمرد، اکرم آزاد، قربان تقی زاده،
دوره ۵، شماره ۲ - ( ۹-۱۳۹۰ )
چکیده

زمینه و هدف: نقایص حسی از جمله عوارض شایع سکته های مغزی هستند و مطالعات مختلف میزان شیوع این نقایص را در بیماران سکته مغزی بین ۱۱ تا ۸۵% گزارش نموده اند. علیرغم اینکه نقایص حسی سبب کاهش کیفیت حرکات اندام فوقانی، ضعف در انجام حرکات مهارتی و ضعف در مهارت های گرفتن شده و میتوانند منجر به کاهش سطح فعالیت در سمت مبتلا ، تطابق فرد به زندگی با یک دست و نهایتا کاهش کیفیت زندگی فرد شوند اما بندرت در برنامه های توانبخشی بیماران سکته مغزی مورد توجه قرار میگیرند. هدف از مطالعه حاضر بررسی تاثیر بازآموزی حسی بر بهبود عملکرد اندام فوقانی همی پلژیک در بیماران سکته مغزی می باشد.
روش بررسی: این مطالعه بصورت Single-System design(AB) بر روی ۵ بیمار سکته مغزی مزمن انجام شد. در طی فاز پایه عملکرد اندام فوقانی بیماران(با استفاده از آزمون Fugl-Meyer) نقایص حرکتی اندام فوقانی(با استفاده از آزمون Motoricity Index) و مهارت دستی آنان(با استفاده از آزمون Box and Block) در فواصل سه روز یکبار مورد ارزیابی قرار گرفت و پس از رسیدن به الگوی ثابت در تغییرات، فاز درمان آغاز گردید. بیماران در این فاز به مدت ۶ هفته تحت درمان بازآموزی حسی قرار گرفتند. درمان بر پایه اصول بازآموزی حسی و برحسب توانایی ها و ناتوانی های بیماران با تعیین محل و تعداد لمس ثابت و متحرک آغاز گردیده و با تکالیف تمایزی پیشرفته تر مانند گرافستزیا ادامه یافت. سپس نتایج ارزیابی های فازهای پایه و درمان مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.
یافته­ ها:
۴ نفر از بیماران مورد مطالعه بهبودی معنی داری را در عملکرد اندام فوقانی نشان دادند و تمامی آنان به بهبودی معنی داری در نقایص حرکتی و نیز مهارت دستی دست یافتند.
نتیجه گیری: باتوجه به بهبودی قابل توجه در عملکرد و نقایص حرکتی اندام فوقانی و نیز مهارت دستی بیماران مورد مطالعه بدنبال بازآموزی حسی، به نظر می رسد این مداخله می تواند مداخله درمانی موثری در توانبخشی بیماران سکته مغزی باشد، اگرچه مطالعات بیشتر با حجم نمونه بزرگتر نیاز است.
مهدیه جعفری، اصغر مکارم، اصغر دالوندی، مجتبی عظیمیان، محمد حسینی،
دوره ۵، شماره ۲ - ( ۹-۱۳۹۰ )
چکیده

زمینه و هدف: سکته مغزی سومین علت مرگ و میر،  دومین علت ناتوانی طولانی مدت و یکی از چالش های بسیار مهم در زندگی است ؛ هدف از این پژوهش ،  توصیف و تشریح  موانع و عوامل تسهیل گر مؤثر بر زندگی بیماران سکته مغزی ، و رابطه میان آنها را با عوامل دموگرافیک و شدت بیماری بوده است.
روش بررسی: برای بررسی این مطالعه روش توصیفی تحلیلی مورد استفاده قرار گرفت . کلیه بیماران مبتلا به سکته مغزی در شهرستان کرمان انتخاب شدندکه در نهایت ۸۳ نفر آنها مشارکت کردند. داده ها توسط پرسشنامه دموگرافیک، پرسشنامه محقق ساخته  برای بررسی موانع و عوامل تسهیل­گر (بعد از سنجش اعتبار و روائی)، و ابزار سنجش شدت سکته مرکز ملی سلامت جمع آوری گردید. سپس، با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی(آزمون تحلیل واریانس، تی-تست و ضریب همبستگی پیرسون)، توسط نرم افزار  SPSS (ver,۱۶) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته­ ها: یافته­های این پژوهش نشان داد که بیماران مشکلات بیشتری در حوزه­های سیاست، عوامل محیطی، جسمی، و وضعیت اقتصادی دارند. ضمناً دریافت حمایت اجتماعی از سوی دوستان و اعضای خانواده و همچنین نماز و دعا را به عنوان عوامل تسهیل کننده در زندگی معرفی کردند، بین سن و مقیاس جسمی و اقتصادی رابطه مثبت معنی­داری وجود دارد، زنها نسبت به مردها بیشتر از حمایت اجتماعی و فاکتورهای معنوی استفاده میکنند، افراد متأهل حمایت اجتماعی بیشتری دریافت کردند و مشکلات جسمی و اقتصادی کمتری داشتند.
نتیجه گیری:بیماران با شدت بیماری بیشتر، عوارض روانی بیشتری مثل افسردگی و نگرانی نسبت به آینده را به همراه خواهد داشت، بیماران با سطح اجتماعی-اقتصادی پایین تر، موانع بیشتری را متحمل میشوند.


هادی راحمی، سید کمال الدین مصطفوی، فاطمه اسفندیارپور، محمد پرنیان پور، ابوالفضل شیرازی عدل،
دوره ۵، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۰ )
چکیده

زمینه و هدف: مفصل زانو به دلیل حرکات و بارهای زیادی که در طی انواع  فعالیت های روزمره، شغلی و ورزشی بر آن تحمیل می‌شود، در معرض خطر بالای صدمات و دژنراسیون است. استئوآرتریت و آسیب های لیگامانی اغلب سبب بروز درد و کاهش سطح فعالیت های فرد می‌گردد که این امر خود هزینه‌های انسانی واقتصادی هنگفتی را بر جوامع تحمیل می‌کند. از این رو برای سال های متمادی مطالعه  بیومکانیک مفصل زانو همواره  مورد توجه محققین زیادی بوده ‌است. هدف اصلی این تحقیقات شناخت بهتر عملکرد مفصل زانوی سالم و آسیب‌دیده است. بطوریکه عمده روش های پیشگیری از آسیب و درمان بر اساس همین تحقیقات بنا شده‌ است.

روش بررسی: بدلیل مشکلات، محدودیت های عملی و اخلاقی همچنین هزینه هنگفت انجام مطالعات تجربی بر روی زانوی زنده و جسد استفاده از مدل‏سازی ریاضی به روش المان محدود ابزار کارا، قوی و مکملی برای بررسی بیومکانیک مفصل زانو است.

یافته ها:‌ مزیت روش المان محدود در بررسی بیومکانیک مفصل مقاوم بودن آن برای تلفیق نمودن هندسه سه بعدی مفصل زانو، قیود پیچیده و شرایط بارگذاری، همچنین موادی با ویژگی‏های غیر خطی و ناهمگن است.

نتیجه گیری: در این مقاله با مرور مطالعات مهمی که با روش المان محدود به بررسی بیومکانیک زانو پرداخته‌اند و بحث پیرامون عمده نتایج آنها به ترسیم چشم‌انداز آتی در بررسی بیومکانیک مفصل زانو مبادرت شده ‌است.


رحیمه محمودی، سید جواد موسوی،
دوره ۵، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۰ )
چکیده

زمینه و هدف : تاکنون مطالعات بسیار متعددی در مورد اثر استراحت مطلق  Bedrest (BR)برروی سیستم های مختلف بدن از جمله عضلات، استخوانها، اعصاب، عروق، سیستم ادراکی و شناخت (cognition) ، در سراسر دنیا انجام شده است. هدف از این پژوهش، مرور نظام مند مقالات چاپ شده ، حاصل از مطالعات انجام شده در برلین در زمینه تأثیر استراحت مطلق برروی سیستم عضلانی- اسکلتی است. جامع ترین مطالعه ای که تاکنون در این زمینه انجام شده، مطالعه دوم برلین(Second Berlin Bedrest Study) با همکاری سازمان فضایی اروپا (European Space Agency or ESA) می باشد. در این مطالعه، ۲۴ مرد سالم به مدت ۵۶ روز در وضعیت خوابیده طاقباز قرار گرفتند. در این مدت، اثر استراحت مطلق بر روی قدرت، تحمل، هماهنگی و کنترل عضلات و نیز دانسیته استخوان افراد مورد مطالعه بررسی شد. در این سری مطالعات، اثر تمرین مقاومتی با لود بالا و ویبراسیون نیز بررسی شد. چنین تحقیقاتی، فرصتی را برای مطالعه اثرات خاص بی حرکتی بدون مداخله بیماری های دیگر، فراهم می‏کند.
روش بررسی : جستجوی نظام مند بانک های اطلاعاتی مدلاین Pubmed و سایت ESA ، برای شناسایی مقالات چاپ شده مطالعات انجام شده در برلین، بخصوص مطالعات مربوط به مطالعه ی دوم برلین در مورد اثر استراحت مطلق برروی عضلات تنه و اندام تحتانی و استخوان ران و تیبیا انجام شد. به علاوه مقالات مربوط به اثربخشی مداخلات بصورت تمرین مقاومتی و ویبراسیون کل بدن نیز جستجو و شناسایی شد.
یافته ها: تعداد ۴۶ مقاله از مطالعات انجام شده در برلین بین سالهای ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۱به چاپ رسیده است که تنها دو مقاله مربوط به سال ۲۰۰۳ و۲۰۰۴ و بقیه مقالات مربوط به سال های ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۱ می باشد. از تعداد کل مقالات، ۱۷ مقاله در رابطه با عضله و اثر مداخله بر آن، ۳ مقاله در مورد استخوان و نیز تأثیر مداخله بر آن و ۴ مقاله در رابطه با عضله و استخوان و نیز اثر مداخله بر هر دو سیستم بصورت توأم، یافت شد. ۲۲ مقاله ی دیگر در مورد سیستم‏های دیگر همچون قلب، عروق، خواب و شناخت و ادراک بود.
نتیجه گیری : نتایج حاصل از این مطالعات، نشان داد که استراحت مطلق ، اثرات منفی گسترده ا ی بر روی سیستم عضلانی ـ اسکلتی به جا می گذارد . این اثرات ، شامل تغییر فعالیت تونیک به فازیک عضلات ،آتروفی عضلانی و پوکی استخوان که از روزهای اولیه پس از استراحت مطلق ،شروع می شود و حتی تا ۱۸۰ روز پس از پایان دوره استراحت مطلق باقی می ماند، می باشد. با توجه به اینکه استراحت به عنوان یک روش درمانی در مورد بعضی از بیماری‏ها از جمله کمردرد به کار می رود، شناخت اثرات منفی استراحت می تواند در کاهش تجویز استراحت مطلق به عنوان یک روش درمانی، موثر باشد.


محمد ناصری، سید احمد رضا خاتون آبادی،
دوره ۵، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۰ )
چکیده

زمینه و هدف: اندازه گیری های عینی در کل و اندازه گیری های دینامیکی به طور خاص جنبه مهمی از ارزیابی لکنت طی چند دهه گذشته بوده اند. اگر چه این اندازه گیری ها جایگزین قضاوت های درکی نمی شوند، اما به کمک آنها تشخیص دقیق تری صورت می گیرد و لزوم مداخله های درمانی تایید می شود. همچنین می توان از آنها برای بازخورد نتایج درمان به بیمار استفاده کرد. از این رو این مطالعه به منظور اندازه گیری و مقایسه برخی از ویژگیهای دینامیکی بین مردان لکنتی و غیر لکنتی بزرگسال انجام شد.

روش بررسی: در این مطالعه مورد_شاهدی نمونه های مورد بررسی ۳۲ مرد غیرلکنتی (۱۶ نفر) و لکنتی (۱۶ نفر) بزرگسال بودند. برای جمع آوری نمونه صوت آزمودنی ها از کشش واکه /آ/ استفاده شد و تجزیه و تحلیل آن با نرم افزارDr. Speech  صورت گرفت.

یافته ها: میانگین ضریب تماس و شاخص تماس تارهای صوتی حین کشش واکه /آ/ در افراد لکنتی و غیرلکنتی تفاوت معنادار آماری ندارد.

نتیجه گیری: در مطالعه حاضر با توجه به نبود تفاوت معنادار در مورد ضریب تماس و شاخص تماس تارهای صوتی بین افراد لکنتی و غیرلکنتی بزرگسال، نتیجه گرفته می شود که این دو شاخص نقش مؤثری در ایجاد لکنت ندارد.



طاهر افشارنژاد، فرزانه ساکی، صادق رفیعی، مینا ملایی،
دوره ۵، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۰ )
چکیده

زمینه و هدف: قدرت گرفتن (Grasp Strength: GS) به عنوان یک شاخص سلامتی عمومی، می تواند مرگ و میر، ناتوانی و عملکرد دست را پیش بینی کند. هدف از این تحقیق تدوین معادلاتی جهت پیش بینی قدرت گرفتن براساس اندازه های آنتروپومتریکی، بوسیله رگرسیون چند متغیره بود.

روش‌ بررسی: ۴۱۱مرد و ۶۷۱ زن جوان دانشگاهی ۱۸تا۳۰ساله، با شرایط سلامتی مطلوب، بطور داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند. نمونه ها بطور تصادفی به دو گروه تدوین مدل(۸۶۷ نفر) و گروه بررسی اعتبار(۲۱۵ نفر) تقسیم شدند. براساس داده های گروه تدوین مدل چهارمعادله پیش بینی تدوین شد که پس ازآن در گروه دوم اعتبارسنجی گردید. برای اندازه گیری قدرت گرفتن از یک دینامومتر دستی استفاده شد. همه اندازه های آنتروپومتریکی مانند ابعاد دست، دورساعد، توده بدون چربی، توده عضلانی و سطح مقطع بازو با استفاده از روشهای استاندارد اندازه گیری شد.

یافته‌ها: یافته ها نشان داد که قدرت گرفتن همبستگی معنی داری با تمام اندازه های آنتروپومتریکی دارد. طول ساعد (۶۸% واریانس GS) و پس ازآن طول اندام فوقانی و توده عضلانی بیشترین همبستگی خطی را با GS داشتند. تمامی چهار معادله بوسیله اعتبارسنجی تایید گردیدند. بدلیل سادگی و آسانی اندازه گیری، معادلات زیر برای پیش بینی GS انتخاب شدند. برای دست برتر:

الف) "۱۶۰/۴۶- جنس(. برای مردان و ۱ برای زنان)×۰۳۵/۱۳-BMI×۶۸۱/۰+قد(cm)×۳۹۲/۰+سن(سال)×۴۶۴/۰" ب) "۸۷۲/۱۳+جنس×۶۶۹/۸- سن×۳۴۶/۰+ دورساعد × طول ساعد(cm)×۰۲۸/۰" و برای دست غیربرتر:

ج) "۲۴۳/۴۴-جنس×۳۱۳/۱۳-BMI×۶۵۷/۰+قد×۳۸۶/۰+سن×۳۴۷/۰" د) "۷۸۸/۱۳+جنس×۶۸۲/۸- سن×۲۲۳/۰+دورساعد×طول ساعد×۰۲۹/۰"

نتیجه‌گیری: شش عامل آسان برای اندازه گیری جنسیت، سن، قد، BMI، طول ساعد و دورساعد پیش بینی دقیقی را برای قدرت گرفتن فراهم می کنند.


حمیدرضا رستمی، سیف اله جهانتاب نژاد، علی ارسطو،
دوره ۵، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۰ )
چکیده

زمینه و هدف: واقعیت مجازی، تکنولوژی رایانه ای همراه با محیط و اشیاء مجازی است که افراد در آن قادر به دستکاری و تغییر محیط هستند. هدف این مطالعه تعیین تأثیر تمرینات حسی-حرکتی در محیط مجازی بر عملکرد اندام فوقانی کودکان مبتلا به فلج مغزی همی پارزی بود.
روش بررسی: تعداد ۱۶کودک مبتلا به فلج مغزی همی پارزی از جامعه دردسترس شهراهواز در یک کارآزمایی بالینی تصادفی یک سویه کور در ۲ گروه ۸ نفره بررسی شدند (واقعیت مجازی و کنترل). برنامه درمانی شامل جلسات ۵/۱ ساعته تمرین در محیط مجازی و به مدت ۴ هفته به صورت یک روز درمیان بود. ارزیابی توسط ابزار کفایت حرکتی برواینینکس- اوزرتسکی و فعالیت حرکتی کودکان، قبل، بعد و۳ ماه پس از اتمام مداخلات صورت گرفت. از نرم افزارSPSS-۱۶ جهت انتخاب تصادفی نمونه ها و همچنین تحلیل داده ها با استفاده از آزمون آنالیز واریانس در تکرار مشاهدات در سطح معناداری ۰۵/۰ استفاده گردید.
یافته­ ها: آنالیز اطلاعات ابزارهای ارزیابی حاکی از اختلاف معنادار آماری گروه واقعیت مجازی نسبت به گروه کنترل بود (ابزار کفایت حرکتی برواینینکس- اوزرتسکی: تغییر میانگین سرعت و مهارت از ۰۶/۰±۲۵/۰ به ۲۳/۰±۲۲/۱ در جلسه پس از درمان). آنالیز اطلاعات جلسه پیگیری ارزیابی نیز حاکی از عدم وجود تفاوت معنادار آماری بین جلسات پس از درمان و پیگیری در هر ۲گروه مطالعه بود.
نتیجه گیری: تکنولوژی واقعیت مجازی از طریق تمرینات شدید مکرر در یک محیط تعاملی و انگیزاننده میتواند به عنوان یک روش درمانی مناسب در بهبود عملکرد اندام فوقانی کودکان مبتلا به فلج مغزی همی پارزی تلقی گردد.


نسترن درود، ملاحت اکبرفهیمی، حسن عشایری، میترا خلف بیگی،
دوره ۵، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۰ )
چکیده

زمینه و هدف: اسکیزوفرنی یک اختلال ناتوان­ کننده است که محدودیت در عملکرد مستقل در فعالیتهای کارساز روزمره زندگی را به­ همراه دارد. باتوجه به اهمیت بالای عملکرد روزمره در توانبخشی، این مطالعه با هدف مقایسه ظرفیت عملکردی فعالیتهای کارساز روزمره و اجرای این فعالیتها در زندگی روزمره، بنابر اظهار بیمار، در اسکیزوفرنی با افراد عادی همسان طراحی شده­است. ارتباط بین ظرفیت عملکردی و اجرای فعالیتها در زندگی روزمر ه نیز مورد بررسی قرار ­گرفت.

روش بررسی: ۳۰ بیمار عضو انجمن حمایت از بیماران اسکیزوفرنی، و ۳۰ نفر از کارکنان دانشکده توانبخشی به­صورت نمونه­ گیری غیرتصادفی توسط آزمون ارزیابی اجرایی فعالیت­های خودمراقبتی(PASS) و مقیاس کارساز روزمره زندگی لاتون مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده­ها توسط SPSS  نسخه ۱۴ تجزیه و تحلیل شد.

یافته­ ها: نتایج مطالعه نشان داد که بیماران اسکیزوفرنی در استقلال ، فرایند، و کیفیت اجرا در آزمون PASS، و نیز نمره­ی کل مقیاس لاتون نمره­ی کمتری کسب کردند. (۰۰۱/۰> P(v) برای همه متغیرها)، هیچ همبستگی معناداری بین نتایح دو آزمون وجود نداشت.

نتیجه­ گیری: به نظر می­رسد ظرفیت عملکردی و توانایی اجرایی فعالیتهای کارساز روزمره در بیماران اسکیزوفرنی با محدودیت مواجه است. ولی، ظرفیت عملکردی با اجرای فعالیتها در زندگی روزمره ارتباط ندارد. با این وجود بررسی گسترده­ تر در جهت یافتن عوامل محدودکننده ضروری به نظر می‏رسد.

 


فرانک علی آبادی، مالک امینی، مهدی علیزاده، مجید کلانی، مصطفی قربانی،
دوره ۵، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۰ )
چکیده

زمینه و هدف: امروزه ارزیابی همه جانبه­ی تکاملی نوزادان بسیار مطرح می­باشد. اما عملا برخی از این ارزیابیها به خصوص آنها که دستکاری بیشتری روی نوزاد پر خطر اعمال می­کنند می­توانند باعث بروز استرس بیشتر به وی شوند. بنابراین گاه لازم می­شود از نتایج یک دسته از ارزیابی­های تکاملی در پیش­بینی ابعاد دیگر تکامل استفاده شود. هدف از مطالعه­ی حاضر بررسی میزان ارتباط بین نمرات آزمون رفتاری با آزمون عملکرد حرکتی بود .
روش بررسی:  این پژوهش از نوع بررسی مقطعی بود و در مرکز مراقبتهای ویژه نوزادان و درمانگاه نوزادان بیمارستان شهید اکبر آبادی تهران انجام شد. یک گروه متشکل از ۵۰ نوزاد با وزن حین تولد پایین با روش غیر احتمالی آسان و با توجه به معیارهای ورود وارد مطالعه شدند. برای ارزیابی عملکرد حرکتی از آزمون عملکرد حرکتی t‏est of infant motor performance:TIMP)) و برای ارزیابی عملکرد رفتاری از آزمون مقیاس ارزیابی رفتاری نوزاد (NBAS  :neonatal behavioral assessment scale ) استفاده شد. TIMP دارای دو بخش مشاهده­ای و تحریکی می­باشد. NBAS شامل آیتم­های خوگیری، تعامل اجتماعی، سیستم حرکتی، سازماندهی حالات، تنظیم حالات، سیستم خود مختار، خنده، ایتم­های مکمل و رفلکس می­باشد.
یافته­ ها: ارتباط معنی­داری بین ایتم خوگیری از آزمون رفتاری و بخش مشاهده­ای آزمون حرکتی وبین ایتم خوگیری و بخش تحریکی و همچنین بین ایتم سیستم خود مختار از آزمون رفتاری و بخش مشاهده­ای از آزمون حرکتی دیده نشد (۰۵/۰ P>). ارتباط بین سایر متغییر ها معنی ­دار بود (۰۵/۰ P<).
نتیجه گیری: نتایج تحقیق حاضر نشان می­دهد که نمرات بعضی ایتم­های عملکرد رفتاری می­تواند پیش­بینی کننده­ی نمرات ایتم­های عملکرد حرکتی نوزادان با وزن حین تولد پایین در زمان نوزادی باشد.


نسترن قطبی، ماندانا شیرازی، شهره جلایی، حسین باقری، صوفیا نقدی، شیوا موسوی،
دوره ۵، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۰ )
چکیده

زمینه و هدف : از مهمترین مشکلات موثر در یادگیری ،عدم توجه به یاددهی به شیوه بحث گروهی می باشد. به همین علت امروزه تاکید بسیاری بر روش های دانشجو محور نظیر انجام کار در گروههای کوچک می شود .با این وجود ، بدلایل متعدد  این روشها برای دانشجویان فیزیوتراپی استفاده نمی شوند  . اجرای آموزش به شیوه کار در گروههای کوچک با هدف تعیین تاثیر آن بر میزان رضایت و یادگیری دانشجویان سال دوم فیزیوتراپی در مقایسه با روش سنتی صورت گرفت.
روش بررسی : یک مطالعه تجربی بر روی ۲۹ دانشجوی سال دوم فیزیوتراپی  انجام شد . دانشجویان بطور تصادفی در دو گروه روش تدریس سخنرانی  (۱۴ نفر) و کار در گروه کوچک (۱۵ نفر) قرار گرفتند  و به مدت ۴ جلسه آموزش دیدند . از دو پرسشنامه جداگانه برای ارزیابی میزان رضایت و سطح یادگیری استفاده شد .
یافته ها: رضایتمندی کلی دانشجویان در شیوه بحث گروهی بیشتر از روش سخنرانی بود (۰۰۰۱/۰>P ). یادگیری دانشجویان بین دو شیوه تدریس  اختلاف معنی داری نداشت (P>۰,۰۵).  , استفاده از این شیوه تدریس را ۸۶.۷% دانشجویان گروههای کوچک،  در ترم های آینده نسبت به شیوه سخنرانی ترجیح دادند .
نتیجه گیری: این مطالعه نقش یاددهی در گروههای کوچک را بر افزایش میزان رضایتمندی دانشجویان فیزیوتراپی نشان داد. بدلیل افزایش رضایتمندی در گروههای کوچک ؛ علیرغم معنی دار نشدن اختلاف سطح یادگیری بین دو روش آموزشی ، فرآیند یادگیری می تواند تسهیل شود . بنابراین یاددهی به این شیوه برای آموزش دانشجویان  کارشناسی توصیه می گردد.


مجید اشرف گنجویی، غلامرضا علیائی، سعید طالبیان، کاظم مالمیر، علی اشرف جمشیدی،
دوره ۵، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۰ )
چکیده

زمینه و هدف: مفصل زانو در انجام اعمال مختلف اندام تحتانی اهمیت و نقش بسیار مهمی را برعهده دارد. در میان عناصر مختلف سازنده مفصل زانو، لیگامان متقاطع قدامی به دلیل  نحوه قرارگیری در مفصل، پیچیدگیهای ساختمانی خاص خود، داشتن گیرندهای عصبی متعدد و متنوع و همچنین آسیب پذیری بالای آن مورد توجه خاص قرار گرفته است. بعد از آسیب این لیگامان گشتاور اکستانسوری زانو کاهش می یابد ولی عقیده بر این است که این کاهش توسط عضلات مچ پا و ران جبران میگردد. این ادعا توسط بررسی های ایزوکاینتیک مورد تحقیق قرار نگرفته است. هدف از انجام مطالعه آن است که با توجه به روند توانبخشی در افراد با ضایعه مزمن لیگامان متقاطع قدامی در ایران آیا کاهش توانایی عضله کوادری سپس در تولید گشتاور اکستانسوری زانو ایجاد می شود؟ و آیا این کاهش توسط عضلات هیپ یا مچ پا جبران میگردد؟
روش بررسی: در این تحقیق ۱۰ نفر مرد سالم در محدوده سنی ۳۵-۲۲ سال و ۱۰ نفر بیمار مبتلا به پارگی لیگامان متقاطع قدامی در محدوده سنی ۴۲-۲۳ سال شرکت نمودند. گشتاور پلانتار فلکسورهای مچ پا، اکستانسورهای زانو و اکستانسورهای هیپ در دو سرعت زاویه ای ۶۰ و۱۸۰ درجه بر ثانیه با داینامومتر ایزوکاینتیک و همچنین تست عملکردی پرش عمودی روی یک پا اندازه گیری شد.
یافته ها: با استفاده از آزمونهای آماری ویلکاکسون و ضریب همبستگی اسپیرمن، نتایج نشان داد که در بیماران، تفاوتهای میانگین قدرت عضلات گاسترو سولئوس، اکستانسورهای هیپ و مجموع میانگین قدرت این عضلات بین دو اندام آسیب دیده وسالم معنا دار نبوده است (۰۵/۰P). تفاوت نمره پرش عمودی بین اندام آسیب دیده و سالم افراد بیمار نیز معنی دار بود (۰۱/۰>P).
نتیجه گیری: با توجه به نتایج، پلانتار فلکسورها و اکستانسورهای هیپ اندام آسیب دیده بیماران، کاهش قدرت کوادری سپس را جبران کرده بودند. بنابراین با وجود کاهش قابل توجه قدرت کوادری سپس اندام آسیب دیده، مجموع میانگین های قدرت عضلات اکستانسور هیپ، کوادری سپس و پلانتار فلکسورهای این اندام تفاوت آماری نداشتند. همچنین تفاوتی بین پارامترهای ایزوکاینتیک و آزمون عملکردی پرش عمودی وجود نداشت، بنابراین، این آزمون نمی تواند جایگزین تست ایزوکاینتیک باشد.


فاطمه خانمحمد، محمدصادق قاسمی، حسن جعفری، بهنام حاجی آقایی، محمدعلی سنجری،
دوره ۵، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۰ )
چکیده

زمینه و هدف: صافی انعطاف پذیر پا یک تغییر شکل شایع اندام تحتانی است، که اغلب بصورت مادرزادی است و با شلی لیگامانی همراه است. این تغییر شکل منجر به مشکلاتی مانند انگشت چکشی، خار پاشنه، التهاب تاندون آشیل، خستگی زود هنگام عضلات در فعالیتهای ورزشی، احساس درد در ساق، زانو و لگن و عدم تعادل پا می شود. یکی از درمانهای متداول برای این بیماران استفاده از کفی های طبی حمایت کننده قوس میباشد. هدف از مطالعه حاضر بررسی میزان تاثیر کفی کامپوزیتی [ اتیل وینیل استات و پرون[(Poron) بر نیروی عکس العمل زمین و مقایسه آن با کفی متداول (اتیل وینیل استات) بود.

روش بررسی: ۵۲ نفر( ۱۴ مرد و ۳۸ زن ) با صافی انعطاف پذیر کف پا در محدوده سنی ۱۸ تا ۴۰ سال در این تحقیق شرکت کردند. ۲۶ نفر کفی پرون(اتیل وینیل استات با روکش پرون) و ۲۶ نفر کفی متداول( اتیل وینیل استات) را دریافت کردند. بعد از ارزیابی، از هر فرد خواسته می شد تا با سرعت طبیعی بر روی دو Force Plate در دو حالت، با کفی مورد نظر و بدون کفی راه برود. سپس از هر فرد خواسته می شد تا کفی را برای چهل ساعت در طی دو هفته استفاده نماید. در این مطالعه مولفه عمودی نیروی عکس العمل زمین در جلسه اول(قبل از مداخله) و دوم(بعد از مداخله) ارزیابی گردید.

یافته­ ها: درهنگام استفاده از کفی با روکش پرون در جلسه دوم در مقایسه با کفش، نیروی برخورد و قله اول(F۱) نیروی عکس العمل عمودی به طورچشمگیری افزایش یافت(۰۵/۰ >P). قله دوم  (F۳)نیرو با کفی متداول در جلسه دوم در مقایسه با کفش افزایش چشمگیری را نشان داد (۰۵/۰ >P). قله اول نیرو با کفی متداول در جلسه دوم در مقایسه با جلسه اول کاهش داشت(۰۵/۰ >P). در مقایسه دو گروه با یکدیگر قبل و بعد از مداخله تفاوت معناداری مشاهده نشد.

نتیجه­ گیری: نتایج حاصل از این مطالعه شبه تجربی نشان داد استفاده از کفی سبب تغییر نیروی عکس العمل عمودی زمین در مقایسه با کفش می شود ولی به کار بردن لایه سیلیکونی پرون بر روی کفی متداول اتیل وینیل استات به تنهایی نمی تواند تاثیر قابل مشاهده ای در کاهش نیروی عکس العمل زمین داشته باشد.


مریم نصیرپور، سعید طالبیان مقدم، غلامرضا علیایی، نسترن قطبی، سقراط فقیه زاده،
دوره ۵، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۰ )
چکیده

زمینه و هدف: گردن درد یکی از سه شکایت رایج در سیستم عصبی عضلانی است. طبق مطالعات سیستم ثباتی گردن شامل بخش های غیرفعال، عضلات و کنترل عصبی است. برای بررسی کنترل تعادل در سیستم های ثباتی، پاسخ عضلات ستون فقرات را بدنبال  اعمال اغتشاشات مثل حرکات سریع بازو بررسی می کنند. کلارهای گردنی یکی از شیوه های جلوگیری و یا درمان گردن درد می باشد. هدف از انجام این مطالعه بررسی نقش کلار نرم گردنی بر پاسخ حرکتی  و مدت زمان فعالیت عضلات و الگوی بکارگیری آنها بود.

روش بررسی: در مطالعه ۲۰ خانم جوان سالم، عمل فلکشن شانه را با وزنه در دو وضعیت بدون کلار و با کلار نرم گردنی پس از شنیدن محرک صوتی انجام دادند. با ثبت الکترومیوگرافی سطحی از عضلات دلتویید ، تراپزیوس ، ارکتوراسپاین گردنی و استرنوکلایدوماستویید، تأثیر کلار بر زمان عکس العمل، مدت زمان فعالیت عضلات و زمان وارد عمل شدن عضلات بررسی شد.

یافته ها:استفاده از کلار نرم گردنی موجب افزایش زمان عکس العمل حرکت فلکشن شانه شد(۰۵/۰P<). همچنین کلار نرم گردنی مدت زمان فعالیت عضلات تراپزیوس و ارکتوراسپاین گردنی را کاهش داد(۰۵/۰P<). حین عمل فلکشن شانه با بار اضافی، عضله تراپزیوس با اختلاف معناداری نسبت به سایر عضلات زودتر وارد عمل شد ولی عضلات ارکتوراسپاین گردنی و استرنوکلایدوماستویید هم انقباضی نشان دادند.

نتیجه گیری: بدنبال اعمال اغتشاش پوسچرال، کلار نرم گردنی موجب کاهش فعالیت عضلات و کند شدن پاسخ ها می شود. مراکز کنترل حرکت در پاسخ به اغتشاشات در گردن با انتخاب هم انقباضی عضلات سعی در ثبات می نمایند.  



صفحه 6 از 9     

فصلنامه توانبخشی نوین Journal of Modern Rehabilitation
Persian site map - English site map - Created in 0.07 seconds with 44 queries by YEKTAWEB 4657