[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: تماس با ما :: جستجو ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
بانک‌ها و نمایه‌نامه‌ها::
برای نویسندگان::
برای داوران::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
نظرسنجی
نظر شما در مورد قالب جدید پایگاه چیست؟
ضعیف
متوسط
خوب
عالی
   
..
Google Scholar Metrics

Citation Indices from GS

..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::

جلال بختیاری، هوشنگ دادگر، سیداحمدرضا خاتون آبادی، راهب قربانی،
دوره ۶، شماره ۲ - ( ۸-۱۳۹۱ )
چکیده

زمینه وهدف: تمییز شنیداری یکی از اجزاء مهارت های پردازش شنیداری مرکزی یا درک شنیداری می باشد که نقش مهمی در اکتساب وتولید صداهای گفتاری دارد. آزمون تمییز شنیداری یک ابزار غربالگری و ارزیابی این مهارت می باشد. هدف از این مطالعه بررسی روند رشد توانایی تمییز شنیداری در گروه های سنی ۶-۴ سال کودکان عادی شهر سمنان  می باشد.

روش بررسی: این مطالعه مقطعی  بر روی ٢٠٠ کودک طبیعی در محدوده سنی ۶-۴سال شهر سمنان انجام شده است. مهارت  تمییز شنیداری در  این کودکان  توسط  آزمون تمییز شنیداری وپمن(نسخه فارسی)، که یکی از عمومی  وکاربردی ترین آزمون های تمییز شنیداری می باشد ارزیابی شد. سطح معناداری در این پژوهش٠٥/٠=P در نظر گرفته شد.

یافته ها: امتیاز تمییز شنیداری بر اساس صدک ۵ و ۹۵ در گرو های سنی ۴،۵ و۶ سال به ترتیب بین ۲۰ و ۳۶،  ۸۵/۲۱و ۳۸، ۳۰/۲۳ و۳۵/۳۹ قرار داشت .

میانگین تمییز شنیداری کودکان ۴ ساله ،بطور معنی داری از کودکان ۵ ساله  و کودکان ۶ ساله  کمتر بود(۰۰۳/۰=P). اما  بین میانگین نمره تمییز شنیداری  ۵ و ۶ ساله تفاوت معنی داری مشاهده نشد (۲۱/۰P= ) .همچنین در این پژوهش بین دوجنس دختر وپسر تفاوت معنی دار مشاهده نشد ( ۳۴/۰P= ).

نتیجه­ گیری: نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که توانایی کودکان سنین بالاتر در مهارت تمییز شنیداری صداها در مقایسه با کودکان سنین پایین بیشتر می‏باشد.


نسرین ناصری، زهرا فخاری، مریم صنوبری، گلناز صدریا،
دوره ۶، شماره ۲ - ( ۸-۱۳۹۱ )
چکیده

زمینه و هدف: ثبات مرکزی(core stability قابلیت مجموعه کمری- لگنی- رانی برای جلوگیری از بی‌ثباتی ستون فقرات و بازگشت به حالت تعادل پس از اعمال یک اغتشاش است. گزارش داده شده است که عضلات ناحیه مرکزی، قبل از انجام حرکات در اندام‌ها  فعال می‌شوند. ثبات مرکزی، محوری برای عملکرد  بیومکانیکی موثر اندام هاست  که از طریق افزایش تولید نیرو و کاهش بار های مفصلی در تمامی انواع فعالیتها، از دویدن تا پرتاب کردن عمل می کند. هدف این مطالعه،  بررسی ارتباط بین ثبات مرکزی و عملکرد اندام تحتانی در زنان ورزشکار بود.

روش بررسی: ۳۰  داوطلب زن ورزشکار، با میانگین (انحراف معیار) سنی (۸/۳)  ۲۳ سال در این مطالعه شرکت کردند. از دو مجموعه تست برای ارزیابی ثبات مرکزی و عملکرد اندام تحتانی استفاده شد .

یافته ها:. نتایج این مطالعه نشان داد که  قدرت ایزومتریک عضلات ابداکتور ران با دویدن جهشی در راه پله با جهش۶ متری و با حرکت تعادلی ستاره ای در جهت اکستانسیون به ترتیب با  ۴۳۸/۰-r=, , ۳۶۷/۰-r=  و  ۵۱۵ /۰ r= ارتباط معنا دار داشت. همچنین تحمل عضلات لاترال فلکسور تنه با دویدن رفت وبرگشتی با ۳۶۷/۰  r=، پایین آوردن همزمان دو اندام تحتانی با پرش عمودی با ۴۲/۰ r= و تحمل عضلات اکستانسور تنه با پرش عمودی ۴۰۴/-۰ r= ارتباط معنا دارداشت. در موارد دیگر، بین تست های ثبات مرکزی و تست های عملکرد  اندام تحتانی ارتباط معنی دار وجود نداشت (۰۵/۰ p> ).

نتیجه گیری با وجود ارتباط ضعیف تا متوسط که در این مطالعه به دست آمد می توان اظهار کرد که با اینگونه  تست های ثبات مرکزی نمی توان عملکرد اندام تحتانی را پیش بینی کرد. لذا به نظر می رسد ارزیابی ثبات مرکزی باید بصورت دینامیک بوده وشامل مواردی باشد که  مناسب برای جامعه ورزشکاران است .


شروین امیری، آزاده شادمهر، زینت آشناگر، شهره جلائی،
دوره ۶، شماره ۲ - ( ۸-۱۳۹۱ )
چکیده

 زمینه و هدف: اندازه گیری زمان عکس العمل و مهارت پیش بینی در بسیاری از تمرینات درمانی و یا برنامه­های ورزشی می­تواند کمک کننده باشد. در هر نوع ورزش و فعالیتی که فرد نیازمند عکس­العمل سریع و صحیح جهت تصمیم گیری و اجرای یک حرکت مناسب باشد، ارتقاء مهارت­های پیش­بینی و زمان عکس­العمل می­تواند در بهبود کنترل حرکتی و استراتژیهای مربوط به حرکت و پردازش مرکزی موثر باشند. از این رو برنامه­ای که به راحتی و بدون نیاز به تخصصی خاص به اندازه­گیری زمان عکس­العمل و مهارت پیش بینی بپردازد، مورد نیاز است. تاکنون سامانه­ای که بتواند متغیرهای فوق را به طور عینی اندازه گیری نماید، در کشور ساخته نشده است لذا هدف از این مطالعه، طراحی و ساخت سامانه مذکور بود.

روش بررسی: سامانه ای متشکل از نرم افزار کامپیوتری، لپ تاپ، صفحه نمایشگر و صفحه کلید طراحی گردید. نرم افزار سامانه از دو زیرسیستم برای اندازه گیری زمان عکس العمل و تخمین مهارت پیش بینی تشکیل شد.

یافته­ها: با استفاده از این تجهیزات امکان انجام ۶ آزمون تعیین زمان عکس العمل انتخابی دیداری، تعیین زمان عکس العمل انتخابی شنیداری، تعیین زمان عکس العمل انتخابی پیچیده دیداری و تعیین زمان عکس العمل انتخابی پیچیده شنیداری، تخمین مهارت پیش بینی با سرعت کم و تخمین مهارت پیش بینی با سرعت زیاد مهیا گردید. روایی ساختاری و روایی محتوایی سامانه در حد بسیار زیاد برآورد شد.

نتیجه گیری: سامانه حاضر می تواند در بسیاری از مراکز درمانی و ورزشی به آسانی مورد استفاده قرار گیرد و اطلاعات پایه ای در مورد استراتژیهای کنترل حرکتی در اختیار گذارد. همچنین با استفاده از این سامانه می توان در مورد اثر بخشی درمانهای مختلف بر متغیر های زمان عکس العمل و مهارت پیش بینی و نیز انتخاب بازیکنان ورزشی  قضاوت صحیح تری نمود.


ناصر حوایی، ماندانا رضایی، قدمعلی طالبی، علیرضا فرنام،
دوره ۶، شماره ۲ - ( ۸-۱۳۹۱ )
چکیده

زمینه و هدف: اختلال نوشتن رشدی یکی از انواع ناتوانی­های یادگیری در دانش­آموزان است. بررسی مهارت حسی و حرکتی دست در این افراد با استفاده از آزمون­هایی که مناسب، عملکردی و نشان­دهنده توانایی واقعی فرد در حرکات ظریف و پیچیده دست باشد، از پیش­نیازهای طرح برنامه درمانی است. از دسته آزمون­های مورد استفاده جهت بررسی مهارت حرکتی و حسی دست، به ترتیب آزمون­های پوردوپگبورد و تمایز دونقطه می­باشد. از این رو هدف این مطالعه، بررسی تکرارپذیری این ­آزمون­ها در دانش­آموزان با اختلال نوشتن رشدی می­باشد.

روش‌ بررسی: در این مطالعه توصیفی-تحلیلی، مهارت­های حسی و حرکتی دست در۲۳ دانش­آموز  ۱۱-۸ ساله با اختلال نوشتن رشدی در شهر تبریز از طریق آزمون­های پوردوپگبورد و تمایز دو نقطه (به دو صورت استاتیک و دینامیک) ارزیابی شد. جهت بررسی تکرارپذیری بین­جلسه­ای آزمون­ها توسط دو آزمونگر و درون­جلسه­ای  با فاصله ۱ هفته از ضریب همبستگی درون­گروهی، برای مقایسه مهارت­ها در دختر و پسر، راست دست و چپ دست از آزمون تی مستقل و برای بررسی ارتباط بین مهارت حرکتی با حسی از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد.

یافته­ ها: ضریب همبستگی درون­گروهی برای آزمون­های پوردوپگبورد و تمایز دو نقطه استاتیک و دینامیک در حالت بین جلسه­ای از ۹۴/۰ تا ۷۷/۰ و برای حالت درون جلسه­ای از ۶۹/۰ تا ۹۲/۰ متغیر بود. مهارت حرکتی با مهارت حسی ارتباط معنادار نداشت.

نتیجه­ گیری: به علت تکرارپذیری بالا می­توان از این آزمون­ها جهت سنجش مهارت­های حسی و حرکتی و طرح ریزی برنامه درمانی دانش­آموزان با اختلال نوشتن رشدی بهره برد. عدم وجود ارتباط بین مهارت حرکتی و حسی در این بیماران، می­تواند مرتبط با نوع پاتولوژی اختلال نوشتن باشد که مطالعات بیشتری را می­طلبد. 


نسرین صالحی دهنو، شهره نوری زاده دهکردی، مهدی دادگو، مسعود صالحی، نرگس مفتاحی،
دوره ۶، شماره ۲ - ( ۸-۱۳۹۱ )
چکیده

زمینه و هدف: اسپاستیسیته یکی از علائمی است که منجر به محدودیت عملکردی در بزرگسالان مبتلا به فلج مغزی می شود و با افزایش وابسته به سرعت رفلکس های کششی تونیک و تشدید رفلکس های تاندونی(به علت افزایش تحریک پذیری رفلکس کششی) مشخص می شود. مقیاس اصلاح شده تاردیو یک معیار بالینی معتبر برای ارزیابی اسپاستیسیته در افراد مبتلا به فلج مغزی می باشد. هدف این تحقیق ارزیابی پایایی بین دو آزمونگر در ارزیابی اسپاستیسیته با استفاده از مقیاس اصلاح شده تاردیو، در عضلات اندام تحتانی بزرگسالان مبتلا به فلج مغزی می­باشد.

روش بررسی: در تحقیقی از نوع تحلیلی- مقطعی، ۳۰ فرد بزرگسال(۱۹زن، ۱۱مرد) مبتلا به فلج مغزی اسپاستیک با میانگین سنی ۸/۴±۵۷/۲۶ سال، با روش نمونه گیری ساده، از افراد در دسترس مراجعه کننده به مجتمع آموزشی نیکوکاری رعد مستقر در شهر تهران وارد مطالعه شدند. شدت اسپاستیسیته عضلات اداکتور ران، خم کننده های زانو و پلانتار فلکسور مچ پا با استفاده از مقیاس اصلاح شده تاردیو توسط دو آزمونگر به فاصله زمانی ۱۰ دقیقه، ارزیابی شدند.

یافته ها: مقادیر ICC برای اختلاف دو زاویه واکنش عضلانی و دامنه حرکتی کامل(۱R-۲R)، برای عضلات اداکتور ران و خم کننده های زانو به ترتیب ۹۷/. و ۸۸/. و برای پلانتارفلکسورهای مچ پا۸۲/. محاسبه گردید. همچنین توافق یبن دو آزمونگر درارزیابی کیفیت واکنش عضلات اداکتور ران، خم کننده های زانو و پلانتارفلکسور مچ پا به ترتیب ۸۹/.، ۹۶/.، و ۹۲/. به دست آمد.

نتیجه گیری: مقیاس اصلاح شده تاردیو در عضلات اداکتورهای هیپ، خم کننده­های زانو و پلانتارفلکسور مچ پا بزرگسالان مبتلا به فلج مغزی داری پایایی بالا است. احتمالاً از این مقیاس می توان برای ارزیابی اسپاستیسیته عضلات اندام تحتانی در بزرگسالان مبتلا به فلج مغزی استفاده کرد.


فرخنده جمشیدی، ملاحت اکبرفهیمی، حمید طاهرخانی، میترا خلف بیگی،
دوره ۶، شماره ۲ - ( ۸-۱۳۹۱ )
چکیده

زمینه و هدف: افراد مبتلا به اسکیزوفرنی به دلیل اختلال درعملکرد اجتماعی دچار نقصان در مهارت های بین فردی و اجتماعی می شوند. یکی از عوامل مؤثر در عملکرد اجتماعی توانایی بازشناسی چهره می‌باشد. هدف از این مطالعه بررسی ارتباط تمایز هویت چهره با عملکرد اجتماعی مبتلایان مرد اسکیزوفرنی و مقایسه آن با گروه همسان سالم بود.

روش بررسی: روش این مطالعه توصیفی- تحلیلی و مقایسه‌ای است. ۲۰ فرد سالم و ۲۰ مبتلا به اسکیزوفرنی همسان از نظر سن، جنس و تحصیلات از نظر توانایی تشخیص تمایز هویت چهره با آزمون محقق ساخته و مهارتهای ارتباطی توسط پرسشنامه مهارتهای ارتباطی و تعاملی(Assessment of Communication and Interaction Skills: ACIS) مورد ارزیابی قرار گرفتند. نمونه‌گیری در گروه بیماران سرشماری( بیماران ساکن در مرکز توانبخشی طلوع و خانه های حمایتی تهران) و افراد سالم به روش دردسترس بود.

یافته ها: دو گروه از نظر امتیاز مهارتهای ارتباطی و تعاملی دارای تفاوت معنی‌داری بودند (۱ ۰/۰>p) اما اختلافی بین متغیرهای آزمون تمایز هویت چهره وجود نداشت(۰۵/۰  

نتیجه گیری: براساس شواهد این مطالعه، پردازش اطلاعات هویت چهره در مبتلایان به اسکیزوفرنی و افراد سالم به روش پردازش کلی(شکل‌بندی) است و عدم ارتباط آن با مهارتهای ارتباطی و تعاملی نیاز به بررسی عمیقتر و وسیعتر دارد.


سیده مریم حجازی، آزاده شادمهر، غلامرضا علیایی، سعید طالبیان،
دوره ۶، شماره ۲ - ( ۸-۱۳۹۱ )
چکیده

زمینه و هدف: افراد معمولا از مدلهای مختلفی برای پرش ارتفاع استفاده می نمایند. به نظر می رسد هریک از انواع پرش می تواند اثرات متفاوتی بر پارامتر های بیومکانیکی بدن داشته باشد. این تحقیق اثر دو  نوع پرش بر شاخص های عملکرد و نیز سفتی عمودی اندام تحتانی به عنوان پاسخ مکانیکی بدن به اغتشاشات حین پرش را مورد بررسی قرار داده است.

روش بررسی: سفتی عمودی اندام تحتانی و نیز شاخص های عملکرد شامل ارتفاع پرش، زمان پرش، زمان تماس و توان در ۲۵ خانم جوان سالم حین انجام دو نوع پرش squat  (Squat Jump: SJ)و countermovement (Counter Movement Jump: CMJ) بررسی گردید.

یافته­ ها: شاخص های سفتی عمودی اندام تحتانی (۰۲۸/۰=P) و ارتفاع پرش (۰۳۹/۰=P) به شکل معناداری در پرش CMJ بیشتر از SJ  بود. نوع پرش بر متغیرهای زمان پرش (۱/۰=P). ، زمان تماس (۷/۰=P). و توان (۳/۰=P) تاثیر معناداری نگذاشت.

نتیجه­ گیری: پرش CMJ با افزایش تولید نیروی عضلانی، کار انجام شده و نیروی واکنشی زمین سبب بهبود در عملکرد پرش می گردد. افزایش میزان سفتی عمودی نیز از سویی با بهبود عملکرد و از سوی دیگر با افزایش احتمال آسیب همراه می باشد.


محمدرضا پوراحمدی، اسماعیل ابراهیمی تکامجانی، سعید طالبیان، علی اشرف جمشیدی، هلاکو محسنی فر،
دوره ۶، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۱ )
چکیده

زمینه و هدف: درد قدامی زانو یکی از شایع‌ترین مشکلات زانوست. تاکنون مطالعات زیادی در مورد درد قدامی زانو و تأثیر درمان‌های مختلف بر این عارضه صورت گرفته است. امروزه این واژه کلی را به طور دقیق‌تر تقسیم‌بندی کرده و مورد مطالعه قرار می‌دهند. سندروم اکستانسیون زانو یکی از مشکلات شایع در زمینه ارتوپدی و فیزیوتراپی است که با افزایش سفتی عضله چهارسررانی شناخته می‌شود و می‌تواند باعث درد قدامی زانو شود. هدف از این مقاله مروری بررسی نقطه نظرات جدید و تناقضات پیرامون این عارضه می‌باشد.

روش بررسی: جستجوی نظام‌مند بانک‌های اطّلاعاتی مدلاین Pubmed و سایت ScienceDirect و مجله JOSPT، برای شناسایی مقالات چاپ شده و مطالعات صورت گرفته بر روی درد قدامی زانو، بخصوص مطالعات انجام شده بر روی سندروم اکستانسیون زانو انجام شد. بعلاوه، مطالعات مربوط به دیدگاه‌های گوناگون پیرامون درد قدامی زانو و همچنین  اثر بخشی مداخلات و درمانهای مختلف بر روی درد قدامی زانو و سندروم اکستانسیون زانو شناسایی شد.

یافته‌ها: تعداد ۵۰ مقاله در این زمینه مورد بررسی قرار گرفت که از بین این تعداد، ۴۲ مقاله تأثیر درمانهای گوناگون را بر درد قدامی زانو مورد بررسی قرار دادند. تعداد ۵ مقاله به بررسی دقیق جنبه‌های گوناگون درد قدامی زانو پرداخت و ۳ مقاله دیگر در مورد سندروم اکستانسیون زانو بود.

نتیجه‌گیری: نتایج حاصل از این مطالعات، نشان داد که علل ایجاد کننده درد قدامی زانو را می‌توان به دو دسته ۱: درد قدامی زانو مرتبط با مشکلات پاتلوفمورال و ۲: درد قدامی زانو غیر مرتبط با مشکلات پاتلوفمورال طبقه‌بندی کرد. سندروم اکستانسیون زانو جز علل درد قدامی زانو غیرمرتبط با مشکلات پاتلوفمورال است. در این عارضه در دراز مدّت استخوان پاتلا دچار افزایش زاویه تیلت شده و همین عامل می‌تواند به افزایش درد بیماران بیافزاید. در درمان نیز بر خلاف باور عمومی که بر روی کشش مجموعه تنسورفاسیالاتا و ایلیوتیبیال باند تأکید می‌کنند باید بیشتر به کشش عضله مستقیم رانی توجه نمود تا کشش مجموعه تنسورفاسیالاتا و ایلیوتیبیال باند، زیرا باند ایلیوتیبیال اثر کمتری بر روی تیلت استخوان پاتلا دارد.


محمدعلی سنجری، نرگس مفتاحی، سعیده سیدمحسنی، مریم فیاضی، ارمغان محمودیان، قربان تقی زاده، سهیل سوهانی، محمد کمالی،
دوره ۶، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۱ )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به شیوع بالای آسیبهای دست، نیاز به ارائهی روشی کمّی که بتواند در عین سهولت انجام، با دقت و عینیت روند بهبود درمان را ارزیابی نماید و معیاری از میزان بهبودی بیمار در طول دورهی درمانی به دست دهد ضروری به نظر میرسد. به عنوان اولین قدم در اثبات کارایی روش مد نظر، در این تحقیق تکرارپذیری بین جلسهای معیارهای کمّی بررسی شده است.

روش بررسی: اندازه گیری مهارتهای ترسیمی دست در ۱۵ نفر به وسیله ترسیم شکل دایره با دو سرعت ترجیحی و حداکثر و شکل مارپیچ صرفا با سرعت ترجیحی با دو بار تکرار از هر آزمودنی بررسی شد. ثبت دیجیتال ترسیمات توسط Tablet PC به همراه نرم افزار خاص با متوسط نرخ نمونه برداری ۱۲۰ هرتز انجام گرفت.

یافتهها: متغیرهای کمّی محاسبه شده برای ترسیم دایره و مارپیچ با سرعت ترجیحی تکرار پذیر بودند (۸۵/۰ < ICC < ۵۵/۰)، لذا می­توان از آنها در کمّی کردن ترسیمات استفاده کرد. نتایج مربوط به رسم دایره با سرعت حداکثر، تکرار پذیر نبودند (۵/۰ICC < ).

نتیجهگیری: تحلیل تکرارپذیری نشان داد که معیارهای مربوط به رسم دایره با سرعت حداکثر تکرارپذیر نیستند و نمی توان از آنها برای تعقیب پیشرفت حرکات ترسیمی استفاده کرد. این امر ممکن است به این دلیل باشد که افراد طی گذشت زمان آزمون، تغییرات زیادی را در مقدار سرعت ترسیم خود بروز میدهند. از سویی، پارامترهای رسم مارپیچ و دایره با سرعت ترجیحی، از تکرار پذیری بهتری برخوردار هستند و در تحقیقات میتوان از آنها برای کمّی سازی ترسیمات استفاده نمود.


علی رضا فارسی، بهروز عبدلی، مریم کاویانی، اکرم کاویانی،
دوره ۶، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۱ )
چکیده

زمینه و هدف: در ارتباط با تاثیر‌گذاری نقش محیط به گونه‌های متفاوت بر رشد اتفاق نطر وجود دارد. نقش محیط می‌تواند به صورت فعال یا غیر فعال باشد. غنی سازی محیط روشی  غیر فعالی است که برای نشان دادن تاثیر محیط بر رشد دوره نوزادی مورد استفاده قرار می‌گیرد. پژوهش حاضر، با هدف تعیین تاثیر غنی سازی ادراکی-حرکتی اولیه  بر رشد بعدی حرکات ظریف نوزادان انجام شد.

روش بررسی: ۱۵ نوزاد ۵ تا ۸ ماهه سالم به صورت تصادفی از مرکز شیرخوارگاه آمنه شهر تهران انتخاب شدند و به صورت همگن از نظر سنی در گروه های تمرین(۸ نفر، با میانگین سنی۲±۵/۶ ماه)و بی تمرین(۷ نفر، با میانگین سنی۲±۵/۶ ماه) قرار گرفتند. نوزادان گروه آزمایش به مدت ۳۶ جلسه (۳ جلسه در هفته) و هر جلسه یک ساعت  در محیط غنی شده اداراکی-حرکتی(شامل  در دسترس بودن ابزار متنوع دستکاری و جابجایی) قرار گرفتند. پس از پایان ۳۶ جلسه، در مرحله اول اندازه‌گیری، مهارت‌های حرکتی ظریف نوزادان با استفاده از مقیاس رشد حرکتی پی بادی ارزیابی شد. سه ماه بعدی کلیه نوزادان در شرایط یکسان و عادی نگهداری شدند. در مرحله دوم، پس از گذشت این سه ماه،  مهارت‌های حرکتی ظریف نوزادان با استفاده از مقیاس رشد حرکتی پی بادی ارزیابی شدند. داده‌های حاصل با استفاده از آزمون تحلیل واریانس عاملی مرکب (زمان)۲×(گروه)۲ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

یافته‌ها: نتایج نشان داد، در متغیر معادل سنی حرکات ظریف، اثر اصلی گروه( ۵۳/۱۰= ۱۰و۱F و ۰۰۹/۰P=)  و اثر اصلی مراحل اندازه‌گیری (۳۳/۹۶= ۱۰و۱F و ۰۰۱/۰P=) معنادار بود. تعامل میان گروه و مراحل اندازه‌گیری (۵۸/۲= ۱۰و۱F و ۱۳/۰P=) معنادار نبود. همچنین در متغیر نمره مقیاس بندی شده حرکات ظریف، اثر اصلی گروه (۶۵/۶= ۱۰و۱F و ۰۲/۰P= ) و اثر اصلی مراحل اندازه‌گیری( ۹۳/۳۲= ۱۰و۱F و ۰۰۱/۰P=) معنادار بود. تعامل میان گروه و مراحل اندازه‌گیری( ۲۴/۰= ۱۰و۱F و ۶۳/۰P=) معنادار نبود.

نتیجه گیری: به طور کلی، نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد، تجربه ادراکی-حرکتی اولیه  بر رشد حرکات ظریف  بعدی نوزادان تاثیر مثبتی دارد.


لیلا نوری، آزاده شادمهر، بهروز عطارباشی مقدم، نسترن قطبی،
دوره ۶، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۱ )
چکیده

زمینه و هدف:  توانایی­های ادراکی (زمان عکس العمل و مهارت پیش بینی) در عملکرد موفق اکثر فعالیت های روزانه ضروری هستند. قرار گرفتن در محیط­های کاملا داینامیک و غیرقابل پیش بینی ورزشی مانند والیبال شاید بتواند تغییراتی را در میزان این توانایی های ادراکی ورزشکاران در مقایسه با افراد غیرورزشکار ایجاد کند. لذا هدف ازاین مطالعه، مقایسه ی  زمان عکس العمل و مهارت پیش بینی والیبالیست ها با افراد غیر ورزشکار بود. 

روش بررسی: ۱۱ نفر خانم والیبالیست و ۱۱ نفر خانم غیرورزشکار در این مطالعه شرکت کردند. زمان عکس العمل انتخابی شنوایی، زمان عکس العمل انتخابی پیچیده ی شنوایی، زمان عکس العمل انتخابی بینایی، زمان عکس العمل انتخابی پیچیده ی بینایی، مهارت پیش بینی توپ با سرعت بالا، و مهارت پیش بینی توپ با سرعت پایین افراد با تست های کامپیوتری SART (Speed Anticipation Reaction Test) بررسی شد. 

یافته­ ها: تفاوت آماری معناداری در تست های انتخابی شنوایی و انتخابی پیچیده ی شنوایی بین دو گروه وجود نداشت (۰۵/۰< P). والیبالیست ها در تست های انتخابی بینایی، انتخابی بینایی پیچیده، مهارت پیش بینی توپ با سرعت بالا، و مهارت پیش بینی توپ با سرعت پایین بهتر از زنان سالم غیرورزشکار عمل کردند (۰۵/۰P<).

نتیجه گیری: والیبالیست ها در طی تمرینات ورزشی دانش گسترده ای را در زمینه الگوهای مخصوص عصبی شناختی والیبال به دست می آورند و در شرایط مشابه ورزشی ( مانند تست های عصبی شناختی کامپیوتری) به خاطر استخراج کارآمد این دانش، توانایی های ادراکی بالاتری در مقایسه با افراد غیرورزشکار دارند.


زهرا مرادی، محمد اکبری، نورالدین نخستین انصاری، آنیتا عمرانی،
دوره ۶، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۱ )
چکیده

زمینه و هدف: سندرم درد کشککی- رانی، یک عارضه رایج عضلانی- اسکلتی است. زنان مبتلا به درد کشککی- رانی در اکثر عضلات اطراف مفصل ران دچار ضعف می شوند. هدف این مطالعه مقایسه قدرت گروههای عضلانی ابداکتور، اکستانسور و روتاتور خارجی مفصل ران در زنان کم تحرک دچار سندرم درد کشککی- رانی دوطرفه با قدرت همان گروه های عضلانی در زنان سالم کم تحرک جور شده، بود.

روش بررسی: تعداد ۱۲ زن دارای درد کشککی- رانی به عنوان گروه بیمار و ۱۲ زن سالم به عنوان گروه کنترل در این مطالعه شرکت کردند. حداکثر قدرت ایزومتریک گروههای عضلانی ابداکتور ، اکستانسور و روتاتور خارجی مفصل ران در هر دو اندام  با استفاده از دینامومتر ثابت شده روی فریم، مورد اندازه گیری قرار گرفت و میانگین مقادیر با گروه کنترل مورد مقایسه قرار گرفت.

یافته ها: قدرت هر سه گروه عضلانی ابداکتور ، اکستانسور و روتاتور خارجی مفصل ران در گروه بیمار نسبت به گروه کنترل ، ضعیفتر بود(۰,۰۰۱ p <). 

نتیجه گیری: شاید بتوان گفت که زنان کم تحرک مبتلا به درد کشککی رانی بدلیل کم استفاده کردن از ندامها در گروهای عضلانی مختلف اندام مبتلا از جمله عضلات اطراف ران دچار ضعف عضلانی می شوند.


بشری جمشیدپور، بهروز عطارباشی مقدم، بهنوش وثاقی قراملکی، ایرج میرزایی، مصطفی نجاتیان،
دوره ۶، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۱ )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از پیامدهای ناشی از چاقی بروز بیماری عروق کرونری و دیابت است. یکی از راههای کاهش چاقی در بیماران عروق کرونری، انجام برنامه­های ورزشی است که احتمالاً در دراز مدت موجب کاهش چاقی و به دنبال آن بهبود سلامتی می شوند. هدف از این تحقیق، مقایسه­ی تأثیر بازتوانی قلبی مبتنی بر تمرینات ورزشی بر شاخص­های آنتروپومتریک چاقی در مردان دیابتی و غیر دیابتی مبتلا به بیماری عروق کرونری بود.

روش بررسی:۷۱ مرد داوطلب مبتلا به بیماری عروق کرونر در این تحقیق شرکت نمودند (۳۹ بیمار غیر دیابتی  و ۳۲ بیمار دیابتی). برنامه درمانی شامل۶ تا ۸ هفته تمرینات ورزشی با شدت متوسط، شامل ۴۵ دقیقه تمرینات هوازی بر روی تردمیل، دوچرخه ثابت و ارگومتر شانه بود. در هر دو گروه بیماران، شاخص­های آنتروپومتریک چاقی (شاخص توده بدن، دور کمر، دور هیپ، نسبت دور کمر به دور هیپ و نسبت دور کمر به قد) درابتدا، میانه و بعد از اتمام بازتوانی اندازه گیری شدند.

یافته­ ها: در بیماران دیابتی برنامه­ی بازتوانی قلبی موجب کاهش معنادار تمامی شاخص­های آنتروپومتریک (۰۵/۰>P) به جز دور هیپ شد. در بیماران غیر دیابتی برنامه باز توانی قلبی موجب افزایش معنادار شاخص توده بدن BMI (Body Mass Index)، دور کمر و نسبت دور کمر به قد گردید(۰۵/۰>P) اما تأثیری بر روی سایر شاخص­ها نداشت.

نتیجه ­گیری: برای کاهش شاخص­های آنتروپومتریک چاقی در برنامه باز توانی بیماران غیر دیابتی انجام تمرینات ورزشی به تنهایی کافی نیست.


مرضیه حیدری، ملاحت اکبرفهیمی، مسعود صالحی، سید مسعود نبوی،
دوره ۶، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۱ )
چکیده

زمینه و هدف: خستگی یکی از شایع‌ترین عوارض بیماری مالتیپل اسکلروزیس می‌باشد و به عنوان یک علامت ناکارآمدی در زمینه جسمی، اجتماعی، شناختی و نیز به عنوان عامل بزرگی در محدود کردن مسئولیتهای کاری و اجتماعی بیماران می‌باشد. هدف از انجام این مطالعه ترجمه و تطبیق فرهنگی پرسشنامه تأثیر خستگی به زبان پارسی ایرانی و ایجاد ابزاری مناسب برای سنجش میزان تأثیر مداخلات درمانی و توانبخشی بر خستگی بر روی بیماران مورد نظر می‌باشد.

روش بررسی: به منظور استفاده از پرسشنامه تأثیر خستگی در بیماران ایرانی با استفاده از روش ترجمه پیش رو و ترجمه پس رو و سنجش استفهام بیماران، نسخه فارسی پرسشنامه مذکور تهیه گردید.

یافته ها: پرسشنامه ترجمه شده توسط ۲۰ بیمار مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس تکمیل شد و زمان تکمیل برای پر کردن پرسشنامه ده الی بیست دقیقه بود. تغییرات نهایی انجام شد. در مجموع سؤالات از نظر بیماران قابل قبول و قابل فهم گزارش شد. سؤالات فعالیت‌های جنسی فقط توسط بیماران متأهل تکمیل گردید و سؤال تأمین نیاز مالی فقط توسط افراد شاغل تکمیل شد. در نهایت تا حد امکان این پرسشنامه با فرهنگ جامعه ایرانی تطبیق داده شد و جملات مورد تایید مؤسسه تحقیقاتی مپی قرار گرفت.

نتیجه گیری: نسخه فارسی تأثیر خستگی می تواند به عنوان ابزاری مناسب در ارزیابی تأثیر خستگی بر فعالیت‌های روزمره زندگی و نیز برای سنجش میزان تأثیر مداخلات درمانی و توانبخشی بر خستگی در بیماران مالتیپل اسکلروزیس مورد استفاده قرار گیرد.


نرگس قمری، سیدعلیرضا درخشان، محبوبه قمری ، عصمت قمری،
دوره ۶، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۱ )
چکیده

زمینه و هدف: کاردرمانی بعنوان یک رشته کلی­نگر، تمامی ابعاد یک بیماری را در نظر گرفته و با ارائه تکنیک­های درمانی مناسب، بیمار را به سوی فعالیت روزانه مستقل، سوق می­دهد. با توجه به اهمیت این حرفه در بخش سلامت لازم است برنامه­ریزان شغلی و تحصیلی، عوامل ذاتی تاثیر گذار بر انگیزه کاردرمانگران را مورد بررسی قرار دهند. هدف از این پژوهش تعیین انگیزش شغلی بر اساس شاخص بالقوه انگیزش در بین کاردرمانگران استان فارس بود تا از این منظر، ابعاد شغلی و نهایتاً توان انگیزشی حرفه کاردرمانی در بین نمونه در دسترس مورد بررسی قرار گیرد.

روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع مقطعی در سال ۱۳۹۰ انجام گرفته است. جامعه آماری شامل تمام کاردرمانگران استان فارس می­باشد(۴۱ نفر). ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه معتبر ویژگی­های شغل(:JCM Job Characteristics Model) جان واگنر می­باشد. آزمون ضریب همبستگی پیرسون از روش­های آماری بکار رفته با استفاده از نرم افزار SPSS می­باشد. برای اندازه گیری پایایی از روش محاسبه­ی آلفای کرونباخ و برای تعیین روایی پرسشنامه از روایی محتوا استفاده شد.

یافته­ ها: بین متغیرهای دموگرافیک و توان انگیزشی رابطه معنی­داری وجود نداشت(۰۵/۰ 

نتیجه­ گیری: در این مطالعه توان انگیزشی حرفه کاردرمانی پایین بدست آمد. بر اساس شاخص انگیزش، ساختار شغلی حرفه کاردرمانی در نمونه مورد مطالعه، امکان انگیزش درونی را برای شاغلین فراهم نمی کند.


فرزاد ویسی، محمدرحیم شاهبداغی، هوشنگ دادگر، علی رضا مرادی، سقراط فقیه زاده،
دوره ۶، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۱ )
چکیده

زمینه و هدف: مهارت خواندن برای پیشرفت تحصیلی امری ضروری است که کودکان کم شنوا به دلیل نقص شنیداری در این مهارت مشکلاتی دارند. استفاده از کاشت حلزون می تواند دروندادهای شنیداری را بهبود دهد. هدف این مطالعه بررسی مهارتهای خواندن کودکان کاشت حلزون و مقایسه آن با کودکان طبیعی می باشد.

روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی بر روی ۲۴ کودک کاشت حلزون شده و ۲۴ کودک طبیعی که  از بین دانش آموزان دو پایه دوم و سوم مدارس ابتدایی شهر تهران انتخاب شدند انجام شد. عملکرد خواندن کودکان توسط آزمون خواندن نما مورد ارزیابی قرار گرفت و به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز آزمون های آماری T-test ، رگرسیون خطی و همبستگی پیرسون استفاده شد.

یافته­ ها: یافته ها نشان داد که میانگین امتیاز کلی خواندن در گروه کودکان  طبیعی به طور معناداری بیشتر از کودکان کاشت حلزون شده بود(۰۱/۰>P). همچنین بین میانگین امتیاز کلی خواندن با با مدت زمان کاشت حلزون رابطه ی معناداری وجود داشت(۰۵/۰>P)

نتیجه گیری: کودکان کاشت حلزون به دلیل دسترسی کمتر به اطلاعات شنیداری و واجی نسبت به کودکان طبیعی مهارتهای خواندن ضعیف تری دارند. به نظر می رسد جراحی زود هنگام و کاشت حلزون قبل از سن زبان آموزی می تواند باعث شود تا حدی نقایص خواندن کودکان کم شنوا جبران کند.


ناصر امینی، حسین باقری، مهدی عبدالوهاب، احمدرضا باغستانی، پروین راجی، محمود جلیلی، علی منتظری،
دوره ۶، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۱ )
چکیده

زمینه و هدف: سکته مغزی نوعی اختلال عصبی با شروع ناگهانی است که در اثر آسیب به عروق مغزی اتفاق می‌افتد و در بین این افراد ۵۰% همی‌پلژی هستندکه ۵۳%-۲۳% وابستگی کامل یا ناقص در فعالیت‌های روزمره زندگی دارند. محدودیت درمانی حرکتی یکی از روش‌های درمانی برای بیماران سکته مغزی است. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر روش محدودیت درمانی حرکتی بر روی کیفیت زندگی، عملکرد و دامنه حرکتی اندام فوقانی بیماران سکته مغزی بزرگسال می‌باشد.
روش بررسی: این تحقیق به روش مداخله‌ای و تصادفی روی ۱۵ بیمار صورت گرفته است. حرکات اندام فوقانی سمت سالم بیماران ۳ روز در هفته و برای ۸ ساعت با اسلینگ ارتوپدی محدود شد.دو ساعت از ۸ ساعت را به انجام تمرینات آموزش داده شده توسط درمانگر در اندام فوقانی درگیر می‌پرداختند. مدت زمان مداخله ۶ هفته بود.
یافته‌ها: نتایج آزمون T زوجی نمره‌ی کل کیفیت زندگی با استفاده از تست ۳۶Short Form قبل و بعد از استفاده از روش محدودیت درمانی بهبودی معناداری را نشان می‌دهد ( ۰۰۸/۰=p). همچنین نتایج آزمون T زوجی نمره‌ی عملکرد اندام فوقانی با استفاده از تست Box&Block قبل و بعد از استفاده از روش محدودیت درمانی معنا دار بوده است( ۰۰۹/۰=p). نتایج آزمون T زوجی نمره‌ی دامنه حرکتی اکستنشن اکتیو مچ دست و اکستنشن آرنج سمت مبتلای اندام فوقانی بهبودی معناداری را نشان نمی‌دهند) ۲۲۷.(P=/
نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان می‌دهد که روش محدودیت درمانی حرکتی با سه مکانیسم کاهش عدم استفاده از اندام مبتلا و همچنین پلاستی سیته عصبی و بهبودی سلامت روانی و جسمانی بیماران احتمالا می‌تواند باعث بهبودی کیفیت زندگی و عملکرد دست شود و این روش می‌تواند در کار بالینی باعث بهبودی و پیشرفت کیفیت زندگی این بیماران در کلینیک‌های توانبخشی شود.


شیرین گل کرمی، حسین مبارکی، محمد کمالی، فاطمه فرهودی،
دوره ۶، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۱ )
چکیده

  زمینه و هدف: این مطالعه با هدف بررسی تأثیر اجرای برنامه های توانمندسازی بر افسردگی سالمندان در مرکز روزانه توانبخشی فرزانگان شهرستان خرم آباد انجام شد.

روش بررسی: در این مطالعه مداخله ای، ۴۰ نفر سالمند در شهرستان خرم آباد با میانگین سنی ۶۵,۲۵ سال در گروه آزمون (۸ مرد و ۱۲ زن)  و ۶۴.۹۵ در گروه شاهد (۸ مرد و ۱۲ زن) شرکت داشتند. این افراد دارای توانایی انجام کارهای معمول بدون وابستگی به دیگران و فاقد بیماری‌های سیستمیک و محدود کننده، بودند. نمونه گیری به صورت در دسترس بوده و افراد به طور تصادفی ساده ، به دو گروه آزمون و شاهد تقسیم شدند. در گروه آزمون برنامه توانمندسازی ۳ ساعت در روز و به مدت ۴۰ روز اجرا گردید. خدمات توانمندسازی شامل: آموزش شیوه زندگی سالم، ارائه خدمات توانبخشی، ارائه خدمات حمایتی،  ارائه خدمات فرهنگی، ورزشی، هنری، ارائه خدمات گردشگری و اوقات فراغت  بود. بخشی از برنامه ها مانند کلاس های آموزش شیوه زندگی سالم و ورزش روزانه عمومی بوده و بخش دیگری از خدمات بر اساس نیازسنجی و تشخیص تیم درمان و توانبخشی به سالمندان نیازمند این خدمات ارائه می شد. این برنامه توسط طراحان و کارشناسان دفتر امور سالمندان بهزیستی کشور تهیه شده است. نمره افسردگی هر دو گروه، قبل از مداخله و در پایان مداخله به وسیله پرسشنامه افسردگی بک ارزیابی گردید.

یافته‌ها: استفاده از برنامه توانمندسازی، نمره افسردگی افراد را نسبت به قبل از مداخله کاهش داد(۰۴۷/۰P≤) و این در حالی است که در گروهی که در برنامه توانمندسازی شرکت نداشتند تغییر معناداری در نمره افسردگی آن‌ها ایجاد نشد.

نتیجه گیری: با استفاده از یافته های حاصل از پژوهش  انتظار می رود که با به‌کارگیری برنامه توانمندسازی منظم و مداوم در این گروه سنی، توانمندسازی  بتواند به عنوان شیوه ای موثر و مکمل در کنار درمان های رایج دیگر و همچنین به عنوان یک درمان غیر دارویی در بهبود افسردگی  به کار گرفته شود.


لیلا فیاضی بارجینی، مجید رفیعی، بهمن زندی،
دوره ۶، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۱ )
چکیده

زمینه و هدف: وجود مشکل در برتری طرفی اندام­ها  و نقص در عملکرد زبانی و ارتباطی افراد اتیستیک می­توانند با وضعیت تحصیلی آن ها مرتبط باشند. هدف این پژوهش بررسی وضعیت برتری طرفی اندام­ها و عملکردارتباطی در دانش آموزان مبتلا به اتیسم در ارتباط با وضعیت تحصیلی آنها است.

روش بررسی: این پژوهش توصیفی -مقایسه­ای، مقطعی و به لحاظ هدف کاربردی بر روی ۴۰ دانش آموز مبتلا به اتیسم با میانگین سنی ده سال و ۸ماه (انحراف استاندارد۲سال و ۵ماه) انجام شد.از پرسشنامه­ی ارزیابی عملکردارتباطی و چک لیست مشاهده­ای ارزیابی برتری طرفی اندام­ها)دست،پا،چشم وگوش) برای گردآوری اطلاعات استفاده گردید.جهت بررسی فرضیه­ها، آزمون  T-test  و تحلیل واریانس یکراهه به کار گرفته شد.

یافته ها: رابطه­­ی معناداری بین وضعیت تحصیلی و برتری طرفی در دو اندام دست و پا مشاهده شد به طوریکه آزمودنی­های دارای وضعیت تحصیلی ضعیف گرایش کمتری به یک سوتوانی داشتند)۰۵/۰< (P اما این رابطه درمورد گوش و چشم معنادار نبود. همچنین رابطه معناداری بین عملکردارتباطی و وضعیت تحصیلی آزمودنی­ها (علیر­غم تفاوت درمیانگین نمرات عملکرد ارتباطی) مشاهده نشد )۰۵/۰(P>.

نتیجه گیری: اقدامات توانبخشی به منظور تثبیت برتری طرفی اندام ها در جهت ایجاد زمینه لازم برای بهبود قابلیت­های زبانی و پیشرفت تحصیلی، دارای اهمیت است.


گلاره رادمهر، رضا مظاهری، محمدعلی سنجری، فرزین حلبچی، محمدعلی منصورنیا،
دوره ۶، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۱ )
چکیده

زمینه و هدف: باتوجه به تفاوتهای بیومکانیکی راه ‌رفتن روی زمین و تردمیل انتظار می‌رود نحوه انقباض عضلات متفاوت بوده و درنتیجه تمرین ورزشی در این حالات تأثیرات متفاوتی بر عضلات تنه داشته باشد. هدف مطالعه، مقایسه الگوی فعالیت عضلات تنه از نظر مدت ‌زمان و دامنه فعالیت در چرخه راه‌رفتن روی زمین و تردمیل بود تا با درنظرگرفتن شرایط ویژه هر فرد نسخه ورزشی مناسب وی تجویز شود.

روش‌بررسی: ۱۹ مرد ۴۰-۲۰ سال دارای زندگی کم‌تحرک از طریق نمونه‌گیری ساده انتخاب شدند. فعالیت عضلات راست شکمی، مایل خارجی شکم، لانجیسیموس و مولتی‌فیدوس توسط دستگاه الکترومیوگرافی سطحی ثبت گردید.

یافته‌ها: مدت زمان انقباض عضلات تنه در هر چرخه راه رفتن، تفاوت معنی داری بین زمین و تردمیل نداشت. میانگین دامنه فعالیت عضلات در هنگام راه رفتن روی تردمیل بیشتر از زمین بود واین تفاوت برای عضلات راست شکمی) ۰۰۵/۰ =P) ، لانجیسیموس (۰۱۸/۰=P ) و مولتی فیدوس (۰۴۴/۰=P ) معنی‌دار بود.

نتیجه‌گیری: نقش پایدار کنندگی عضلات تنه هنگام راه‌رفتن باعث می‌شود تا عضلات تنه در تمامی چرخه فعال باشند. افزایش دامنه فعالیت عضلات تنه روی تردمیل می‌تواند نشانه انقباض واحدهای حرکتی بیشتر باشد که در تجویز نوع ورزش خصوصاً به افرادی که ضعف عضلات تنه دارند،کمک کننده است.



صفحه 8 از 9     

فصلنامه توانبخشی نوین Journal of Modern Rehabilitation
Persian site map - English site map - Created in 0.21 seconds with 44 queries by YEKTAWEB 4657