[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: تماس با ما :: جستجو ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
بانک‌ها و نمایه‌نامه‌ها::
برای نویسندگان::
برای داوران::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
نظرسنجی
نظر شما در مورد قالب جدید پایگاه چیست؟
ضعیف
متوسط
خوب
عالی
   
..
Google Scholar Metrics

Citation Indices from GS

AllSince 2019
Citations891303
h-index189
i10-index318
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
6 نتیجه برای زبان فارسی

زهرا سلیمانی، سوده خرمیان، محمد رحیم شاهبداغی، سقراط فقیه زاده،
دوره 2، شماره 2 - ( 6-1387 )
چکیده

هدف و زمینه: تحقیق حاضر با هدف تهیه آزمون تداعی کلمه و تعیین روایی و پایایی آن در پایه اول ابتدایی به منظور بررسی یکی از ویژگی‏های معنا شناسی کودکان انجام شده است.

روش بررسی: این مطالعه به روش توصیفی - تحلیلی و از نوع ابزار سازی و اعتبار سنجی بود. جمعیت مورد مطالعه شامل 20 دختر و 21 پسر بودند. کلمات محرک بر اساس آزمون تداعی کلمه پرفسور گلدفارب تنظیم شد. بر اساس آزمون مذکور کلمات با توجه به 3 ویژگی، از حیث بسامد(پر بسامد، کم بسامد) ، طول کلمه(کوتاه، بلند) ، سطح انتزاع (پایین، متوسط، بالا) و طبقه دستوری (اسم، کلمه، صفت) انتخاب شدند.

ابتدا حدود 180 کلمه از بین کلمات کودکان سال اول ابتدایی از پژوهش واژگان پایه کودکان فارسی زبان انتخاب شده و برای انتخاب و نمره دهی در اختیار صاحبنظران قرار گرفتند. بر اساس نظر صاحبنظران 72 کلمه انتخاب شد که به صورت شفاهی طی 2 مرحله ارزیابی گردید و نوع پاسخ ها از نظر جانشینی و هم نشینی تعیین و با استفاده از آزمون های آماری مک نمار و ضریب کاپا مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.

یافته ها: نتایج نشان داد که در مرحله اول و دوم آزمون در 3 طبقه دستوری اسم، صفت، فعل ، همبستگی بالایی در هر 3 طبقه در2 مرحله وجود داشت .

نتیجه گیری : این یافته ها نشان داد آزمون مورد نظر از روایی و پایایی بالایی برخوردار است و می توان از آن در بررسی رشد واژگانی ، رشد معنا شناسی و به طور کلی رشد زبانی استفاده کرد.


آذر مهری، حمیده قائمی، نرگس کرد،
دوره 3، شماره 1 - ( 7-1388 )
چکیده

زمینه و هدف: آزمون نامیدن وسیله مناسبی جهت ارزیابی، تشخیص و درمان مشکلات واژه­یابی در بیماران زبان پریش می­باشد. با توجه به اهمیت این آزمون و عدم وجود آزمون معتبر نامیدن در زمینه افعال در زبان فارسی، هدف این پژوهش تهیه آزمون نامیدن افعال بود.

روش بررسی:جهت تهیه این آزمون بر مبنای نمونه­های خارجی، معیارهای مشترک جهت انتخاب افعال استخراج شد. سپس با بررسی مطالعات داخلی و بر طبق معیارهای بسامد، سن فراگیری، طول کلمه، 132 فعل فارسی انتخاب گردید. سپس تصاویر افعال انتخابی ترسیم شده و در اختیار15 صاحب نظر قرار گرفت تا با توجه به سه معیار دیگر پژوهش یعنی میزان آشنا بودن، قابلیت تصور و زیبایی بینایی تصویر ابتدا به افعال وسپس به تصاویر آنها امتیاز دهند. میانگین امتیازات به دست آمده محاسبه شده و از بین 132 فعل پیشنهادی، 50 فعل که دارای بیشترین امتیاز برحسب معیارهای اخیر بودند، انتخاب شدند.

یافته­ ها: یافته­ها نشان داد افعال انتخابی نهایی از جمله افعال پربسامد هستند. همچنین در زمره افعالی هستند که سن فراگیری پایین­تری دارند. تعداد بیشتری از افعال شامل افعال مرکب هستند و این موضوع کاربرد بیشتر افعال مرکب را در زبان فارسی نشان می­دهد. همچنین با بررسی یافته­ها، مشاهده شد که هرچه میزان عینی بودن فعل زیاد بود امتیاز قابلیت تصور آن توسط متخصصان بالا در نظر گرفته شده بود بدین ترتیب اکثر افعال انتخابی نهایی افعال عینی بودند .

نتیجه گیری: در نهایت 50 فعل به همراه تصاویر مربوط ابزار آزمون نامیدن افعال پر بسامد فارسی را تشکیل می دهند. لازم به ذکر است که افعال باقی مانده به ترتیب امتیاز، رتبه­بندی شدند.


حوریه احدی، رضا نیلی پور، بلقیس روشن، حسن عشایری، شهره جلائی،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1391 )
چکیده

زمینه و هدف : با توجه به نتایج اکثر تحقیقات که نشان دهنده اختلالات صرفی در کودکان دچار اختلال ویژه زبانی هستند و توجه ویژه­ای که در تحقیقات به رابطه میان دوزبانگی و اختلال ویژه زبانی شده است،  مقاله حاضر به بررسی تکواژهای صرفی افعال زبان فارسی در افراد دوزبانه دارای اختلال ویژه زبانی و مقایسه آنها با کودکان دوزبانه بهنجار و تک­زبانه دارای اختلال ویژه زبانی می­پردازد تا هم به بررسی این مهارت در دوزبانه­ها پرداخته باشد و هم نظریه ظرفیت محدود پردازش ( LPC: Limited Processing Capacity) و  نظریه مصدر اختیاری بسط یافته(Extended Optional Infinitive : EOI) را مورد بررسی قرار دهد.

روش بررسی : در این پژوهش 6 کودک 7 تا 8 ساله، دوزبانه­ءدارای اختلال ویژه زبانی( آذری - فارسی ) و 6 کودک تک­زبانه ( فارسی)دارای اختلال ویژه زبانی از لحاظ صرف زمانی فعل مورد بررسی قرار گرفتند و داشتن تأخیر زبانی، نداشتن مشکلات شنوایی ، بینایی و هوشی از معیارهای ورود به این  پژوهش بودند. ابزار سنجش،  آزمون اختلال ویژه زبانی و نمونه گفتار پیوسته کودکان بود و برای مقایسه نتایج از آزمون غیر پارامتریک من ویتنی استفاده شد.

  یافته­ ها: پژوهش حاضر نشان داد که کودکان دوزبانه دارای اختلال ویژه زبانی در مهارت­های درک و بیان زمان افعال( گذشته ، حال، آینده) نسبت به  تک­زبانه‏های دارای اختلال ویژه زبانی تأخیر دارند ولی تفاوت موجود از لحاظ آماری معنادار نیست ( 057/0,p=057/p= ( کودکان دوزبانه دارای اختلال ویژه­زبانی در مهارت­های درک و بیان زمان افعال(گذشته،حال،آینده) نسبت به همتایان سنی خود تأخیر دارند و تفاوت موجود از لحاظ آماری معنادار است(020/0, p=019/0 P=)                                                                         

   نتیجه گیری:  نتایج نشان می­دهد تکواژهای زمانی در کودکان دوزبانه دارای اختلال ویژه زبانی نسبت به کودکان دوزبانه طبیعی کم­تر است و در درمان باید  مورد توجه جدی قرار گیرد و هر چند به دلیل آموزش دوزبان به طور همزمان، توانایی کودکان دوزبانه در این تکلیف پایین­تر بود، ولی تفاوت معناداری بین دوزبانه­ ها و تک­زبانه­ های دارای اختلال ویژه زبانی وجود ندارد و این می تواند دلیلی بر رد نظریه LPC  و تائید نظریه EOIباشد. 


یاسر آفاقی ، آذر مهری، زهرا سلیمانی، شهره جلائی، حمزه عزیزی زلانی،
دوره 7، شماره 4 - ( 8-1392 )
چکیده

چکیده

زمینه و هدف: انسان برای برقراری ارتباط نیاز به گفتار دارد. وی با استفاده از ساختارهای زبان شناسی از جمله صدا، کلمه و از همه مهمتر، از جمله به گفتار دست پیدا می کند. در دستور زبان فارسی، جملات انواع مختلفی دارد از جمله: امری، پرسشی، معلوم، مجهول، تعجبی. کودک در مراحل رشدی خود ابتدا از تک کلمه،گفتار تلگرافی و سپس با ترکیب اسامی و افعال و حروف اضافه جمله سازی می‌کند و در نهایت جملات مجهول، شرطی و مرکب را بیان می‌کند. با توجه به اینکه هیچ مطالعه‌ای در رابطه با سن درک جملات مجهول در زبان فارسی انجام نشده بود بر آن شدیم تا آزمون درک جملات مجهول را بر روی کودکان طبیعی اجرا نموده و سن رشد آن را در کودکان طبیعی بدست آوریم سپس آن را با کودکان کم شنوا مقایسه کنیم. هدف از این مطالعه بررسی درک جملات مجهول در کودکان طبیعی 3 تا 8 سال و مقایسه آن با کودکان 8 ساله کم شنوا می باشد.

روش بررسی: تعداد 691 کودک طبیعی 3 تا 8 سال در مناطق مرکزی تهران و 18کودک کم شنوا در مدارس استثنایی تهران در این آزمون شرکت کردند.این آزمون ابتدا روی 30 کودک اجرا شد و پایایی آن به اثبات رسید. این آزمون داری 15تصویر سه‌تایی بود وکودک باید یکی ازسه تصویر را نشان می-داد. در ابتدا دو مجموعه تصویر 3 تایی به عنوان مثال و تمرین، به کودک ارائه شد سپس جمله مجهول مربوط به آن بصورت محاوره بیان شد وکودک باید آنرا نشان می‌داد و اگر نمی‌توانست خود آزمونگر تصویر صحیح را نشان می‌داد و تصویر بعدی به همین صورت ارائه می‌شد تا کودک با نحوه انجام آزمون آشنا شود. به کودک توضیح داده شد که تصاویر آزمون را به دقت نگاه کند و پس از بررسی تمام تصاویر، تصویر صحیح را نشان دهد.در ادامه 15 تصویر آزمون اجرا شدو نتایج ثبت گردید.

یافته ها: بیشترین تعداد پاسخ صحیح مربوط به کودکان 8 ساله طبیعی بود(میانگین93/13)و سپس کودکان هفت ساله51/12، شش ساله37/9، پنج ساله09/8، چهار ساله31/5، سه ساله61/3، و کمترین تعداد پاسخ صحیح مربوط به کودکان کم‌شنوا (56/3) بود. نتایج این پژوهش نشان داد که بین توانایی درک جملات مجهول و سن، رتبه تولد، تحصیلات پدر و تحصیلات مادر رابطه معناداری وجود دارد (05/0(p< ولی بین توانایی درک جملات مجهول و جنسیت ارتباط معناداری وجود ندارد (05/0(p>و بین میانگین درصد پاسخ‌های صحیح به درک جملات مجهول درکودکان کم‏شنوا در همه سنین بجز 3 ساله‌ها تفاوت معنادار وجود دارد، یعنی به لحاظ درک مفهوم کم شنواها مثل 3 ساله ها هستند.

نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که بین توانایی درک جملات مجهول و سن، رتبه تولد، تحصیلات پدر و تحصیلات مادر رابطه معناداری وجود دارد ولی بین توانایی درک جملات مجهول و جنسیت ارتباط معناداری وجود ندارد. همچنین نتایج این پژوهش نشان داد که توانایی درک جملات مجهول در کودکان 8 ساله کم شنوا در حد کودکان 3 ساله طبیعی می‌باشد.

کلید واژه ها:جملات مجهول، درک ، کودکان طبیعی، کم شنوای شدید، زبان فارسی


اسماء شیخ نجدی، آذر مهری، بهروز دولتشاهی، سقراط فقیه زاده، روزبه کاظمی،
دوره 8، شماره 1 - ( 1-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: کارکرد اجرایی اصطلاحی است که به توصیف فرایندهایی می ‌ پردازد که برای کنترل هوشیارانه ‌ افکار، هیجانات و رفتارهای یک شخص ضروری هستند و نقش محوری در مدیریت زندگی روزانه ‌ یک شخص بر عهده دارند. هدف از این مطالعه بررسی ارتباط بین کارکردهای اجرایی با عملکردهای زبانی(درک شنیداری و نامیدن) در بیماران آفازی ناشی از سکته و مقایسه ‌ آن با افراد بزرگسال طبیعی فارسی زبان است

روش بررسی: در این مطالعه تحلیلی-مقطعی12بیمار آفازی و12 نفر به عنوان گروه کنترل شرکت کردند. آزمون زبان ‌ پریشی فارسی بمنظور تایید آفازی و نیز ارزیابی درک شنیداری و نامیدن بر روی بیماران اجرا شد. جهت ارزیابی کارکردهای اجرایی از آزمون ‌ های دسته ‌ بندی کارت ویسکانسین و برج لندن(بررسی توانایی ‌ های حل مسئله، برنامه ‌ ریزی، سازماندهی، حافظه فعال، خود- بازبینی، بازداری از رفتار نامرتبط، تغییربین مفاهیم و اعمال) استفاده شد.

یافته ها: در آزمون ‌ های کارکرد اجرایی گروه سالم بطور معنادار بهتر از گروه بیمار عمل کردند(001/0

نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان می ‌ دهد که بیماران آفازی با ضایعه لوب فرونتال علاوه بر نقایص زبانی ‌ شان، ‌ آسیب ‌ های شناختی نیز دارند. از طرفی هر چه توانایی نامیدن در بیمار آفازی بهتر باشد، عملکرد بیمار در آزمون ‌ های کارکرد اجرایی بهتر است.

کلید واژه­ها: آفازی، کارکرد اجرایی، عملکرد زبانی، درک شنیداری، نامیدن، زبان فارسی


زیبا دلخواه، زهرا سلیمانی، هوشنگ دادگر، نجوا موسوی،
دوره 9، شماره 7 - ( 12-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: نظریه ذهن به عنوان یکی ازمولفه های شناختی، شالوده توانایی ما برای توضیح دادن یا پیش بینی کردن رفتار خودمان و دیگران است که از طریق نسبت دادن حالات ذهنی انجام می شود. این توانایی در کودکان ناشنوا آسیب دیده است و در دختران رشد سریعتر و بهتری دارد. هدف این پژوهش بررسی نظریه ذهن در کودکان کاشت حلزون 5 تا 6 سال است تا  تاثیر تجربه افت شنوایی بر نظریه ذهن و نیز رابطه نظریه ذهن با جنسیت و سن کاشت مورد مطالعه قرار گیرد.

روش بررسی: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی و مقطعی، 18 کودک کاشت حلزون 5 تا 6 سال از بیمارستان امیراعلم شهر تهران و 18 کودک  طبیعی فارسی زبان به شیوه نمونه گیری در دسترس و آسان انتخاب شدند. کودکان طبیعی از نظر سن و منطقه زندگی با کودکان کاشت حلزون تطبیق داده شدند و مشکلات حسی و گفتاری نداشتند.  عملکرد نظریه ذهن پایه با آزمون قمرانی (1385) در این کودکان بررسی شد.

یافته­ها: عملکرد دو گروه در نظریه ذهن پایه، به طور معنی­داری متفاوت بود (001/0>P). همچنین مقایسه بین دختران و پسران طبیعی (3/0P=) و کاشت حلزون (2/0P=) نشان داد در هر دو گروه تفاوت معناداری بین دختران و پسران وجود ندارد. بین سن کاشت حلزون و امتیاز نظریه ذهن رابطه معنادار وجود ندارد (1/0P=).

نتیجه­گیری: آسیب شنوایی بر رشد نظریه ذهن پایه در کودکان کاشت حلزون مؤثر بوده است. سن کاشت و جنسیت تاثیری بر رشد نظریه ذهن ندارد.

کلیدواژه­ها: نظریه ذهن، کاشت حلزون، زبان فارسی



صفحه 1 از 1     

فصلنامه توانبخشی نوین Journal of Modern Rehabilitation
Persian site map - English site map - Created in 0.08 seconds with 33 queries by YEKTAWEB 4657