زمینه و هدف: با وجود استفاده گسترده از ویبراسیون کل بدن ( Whole Body Vibration )بویژه در سالهای اخیر، مکانیسم نوروفیزیولوژیک درگیر در آن بخوبی درک نشده است و نتایج مطالعات انجام شده در رابطه با اثرات تسهیلی و یا مهاری آن متفاوت است. هدف این مطالعه مقایسه اثر آنی (یک جلسهای) و کوتاه مدت (۱۲جلسه ای)ویبراسیون کل بدن برتحریک پذیری موتورنورونهای نخاع در مردان جوان سالم بود.
روش بررسی: ۱۰مرد جوان سالم غیر ورزشکار (با میانگین سنی ۲۳/۲ ± ۱/۲۶) داوطلبانه در این مطالعه شرکت کردند. افراد در جلسات شم در وضعیت نیمه اسکوات روی ویبراسیون خاموش ایستادند و سپس با فاصله دو هفتهای تمرین ویبراسیون در همان وضعیت نیمه اسکوات با فرکانس ۳۰ هرتز و دامنه ۳ میلیمتر در وضعیت روشن دستگاه انجام شد. جلسات تمرین (شم و ویبراسیون) ۱۲ جلسه (۳جلسه در هفته) و هر جلسه شامل ۴ ست ۱ دقیقهای بود که هر هفته ۱ست به برنامه تمرینی اضافه شد. منحنی فراخوانی رفلکس H عضله سولئوس قبل و بعد از جلسه اول و دوازدهم در هر دو برنامه تمرینی شم و ویبراسیون ثبت شد. پارامترهای مورد بررسی، شیب صعودی منحنی فراخوانی، دامنه و شدت تحریک آستانه و قله،دامنه موج M در حضور H و نسبت Hmax/Mmax بود.
یافتهها: اثر آنی ویبراسیون در جلسه دوازدهم، سبب کاهش معنیدار دامنه آستانه رفلکس و افزایش معنیدار شدت لازم برای ثبت دامنه قله شد (۰۵/۰ P= ). تمرین کوتاه مدت ویبراسیون، سبب کاهش معنیدار شدت لازم برای ثبت آستانه منحنی فراخوانی سولئوس شد (۰۱/۰ P= ).
نتیجهگیری: نتایج نشان دهنده اثر مهاری تمرین آنی ویبراسیون کل بدن روی تحریک پذیری موتورنورونهای نخاع است. به نظر میرسد تمرین کوتاه مدت ویبراسیون در تسهیل منحنی فراخوانی موثر است و یا سبب افزایش حساسیت دوکهای عضلانی شده است.
کلید واژهها: ویبراسیون کل بدن، منحنی فراخوانی رفلکس H ، عضله سولئوس، تمرین کوتاه مدت