|
|
|
 |
جستجو در مقالات منتشر شده |
 |
|
4 نتیجه برای عضله همسترینگ
زهرا فخاری، مریم صنوبری، شهره جلایی، دوره 1، شماره 2 - ( 4-1386 )
چکیده
زمینه و هدف: عضله همسترینگ عضله ای است دو مفصلی که از یک سر به لگن و از سر دیگر به زانو اتصال می یابد، لذا کوتاهی این عضله بر روی مفاصل بالایی و پایینی تأثیر می گذارد. با توجه به شیوع کوتاهی این عضله اندازه گیری صحیح طول آن مهم می باشد. تستهای مختلفی جهت سنجش طول عضله همسترینگ وجود دارد. در تست SLR)) Straight Leg Raise به دلیل تأثیر وضعیت لگن روی زاویه SLR احتمال خطا در اندازه- گیری وجود دارد ولی در تست ((PKE Passive Knee Extension به دلیل وضعیت فلکسیون 90 درجه مفصل هیپ در هنگام انجام تست، موقعیت لگن تثبیت شده و این عامل خطا عملاً حذف می گردد. در این مطالعه ارتباط بین دو تست فوق مورد بررسی قرار گرفته است. در صورت وجود ارتباط بین دو تست می توان از تست PKE که ساده تر و با خطای کمتر است به جای SLR برای سنجش طول همسترینگ استفاده کرد .روش بررسی: در این مطالعه دو تست SLR و PKE در 3308 نفر از دختران مهدهای کودک و مدارس ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان مناطق 3 و 20 آموزش پرورش تهران در محدوده سنی 17-3 سال در هر دو اندام راست و چپ انجام شد. و زاویه SLRدر تست SLR، و زاویه پوپلیته (میزان فلکسیون زانو) در تست PKE با استفاده از گونیامتر اندازه گیری شد. یافته ها: همبستگی معناداری بین دو تست SLR و PKE در دختران 3 تا 17 سال در دو منطقه 3 و 20 تهران مشاهده شد. طبق آزمون کای دو، اختلاف دو زاویه SLR و پوپلیته آل در سمت راست و چپ معنا دار بود. نتیجه گیری: نتایج به دست آمده نشان دهنده ارتباط بین دو تست در تمام سنین مورد بررسی و در هر دو پای راست وچپ است. هر دو تست می تواند کوتاهی عضله همسترینگ را نشان دهد، اما تست PKE با توجه به مزایایی که در مراحل انجام آن وجود دارد می تواند به عنوان یک جایگزین مناسب برای SLR مطرح باشد.
زهرا فخاری، مریم صنوبری، شهره جلائی، دوره 2، شماره 1 - ( 1-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: با در نظر گرفتن اتصالات عضلات همسترینگ وکاف و ارتباطات بیومکانیکی زانو و مچ، تاثیر متقابل آنها بر عملکرد یکدیگر امری اجتنابناپذیر است. علیرغم شایع بودن کوتاهی این عضلات اطلاعات آماری در ارتباط با کوتاهی همزمان آنها در ایران وجود ندارد ، بررسی شیوع این کوتاهی ها به منظور پیشگیری از عوارض ثانویه ناشی از آن به خصوص درگروه های سنی 3 تا 17 سال ضروری به نظر میرسد. علاوه بر پیشگیری، توجه به همزمانی این کوتاهیها میتواند در تشخیص و درمان اختلالات عضلانی اسکلتی تاثیر گذار باشد. روش بررسی: این مطالعه بر روی 3308 دختر سالم در محدوده سنی 17-3 سال صورت گرفت. طول عضله کاف (با تعیین زاویه دورسی فلکشن مچ پا) و همسترینگ (با استفاده از اندازهگیری زاویه فلکشن هیپ با زانوی صاف یا SLR) در سمت راست و چپ مورد بررسی قرارگرفتند . یافته ها: نتایج به دست آمده نشان داد که در مجموع، میزان شیوع کوتاهی همزمان عضلات کاف و همسترینگ در دختران 17-3 سال در پای راست20% و در پای چپ 25% بود. شیوع همزمان این کوتاهیها در منطقه 20 در مقایسه با منطقه 3 بیشتر بود و به تفکیک مقاطع در دوره راهنمایی بیشترین شیوع (6/31%) دیده شد. در کل کوتاهی در سمت چپ شایعتر بود. نتیجه گیری: نتایج به دست آمده نشان دهنده این است که کوتاهی همزمان این دو عضله نسبتا شایع بوده و در صورت وجود کوتاهی در یکی از عضلات فوق به احتمال وجود کوتاهی در عضله دیگر باید توجه داشت
ناهید پیرایه، ابراهیم نصراله پور، شاهین گوهرپی، دوره 8، شماره 2 - ( 2-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به اینکه بسیاری از افراد جامعه در وضعیتهای عملکردی بیشتر در حالتهایی قرار میگیرند که زانو در وضعیت خم شده میباشد، عضله همسترینگ تمایل به کوتاهی پیدا میکند؛ از طرفی کوتاهی این عضله بر عملکرد زانو به طور مستقیم و بر مفاصل ران و مچپا به صورت غیر مستقیم تأثیر میگذارد و فرد را در معرض ضایعات عضلانی_اسکلتی قرار میدهد. بنابراین با تشخیص به موقع و درمان آن میتوان تنشن را کاهش و ریلاکسشن را افزایش داد و از ایجاد ضایعات جلوگیری کرد. برای رسیدن به این هدف از تکنیکهای مختلف کششی استفاده میشود. لذا هدف از انجام این مطالعه بررسی مقایسهای تأثیر دو روش کشش استاتیک و PNF ( proprioceptive neuromuscular facilitation )بر طول عضلات همسترینگ کوتاه شده در زنان 30-18 ساله میباشد. روش بررسی: 30 نفر خانم غیر ورزشکار 30-18 ساله بدون تاریخچهای از پاتولوژی در ران- زانو- کمر انتخاب شدند. این 30 نفر در 3 گروه 10 نفره ( کشش استاتیک، کشش PNF و کنترل) قرار داده شدند. 2 گروه آزمون، 5 روز در هفته به مدت 3 هفته تحت کشش قرار گرفتند ولی گروه کنترل تحت هیچ کششی قرار نگرفت. یافتهها: دامنه صاف شدن زانو( extension ) در هر دو گروه کشش استاتیک و PNF افزایش(05/0> p ) یافت. ولی تفاوت معنیداری بین این دو روش کشش مشاهده نگردید(05/0 p> ). نتیجهگیری: هر دو روش بهکارگیری کشش استاتیک و PNF بر افزایش انعطاف پذیری عضله همسترینگ موثر می باشد ولی اختلاف معنیداری بین این دو روش در افزایش دامنه حرکتی اکستانسیون زانو بدست نیامد. کلید واژهها: عضله همسترینگ، کشش استاتیک، کشش PNF
سعید ایزدخواه، نسرین ناصری، نادر معروفی، یاشار کچیلی، هاشم شابدین، دوره 9، شماره 5 - ( 10-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: کوتاهی عضلانی که یکیاز مشکلات شایع عضلانی- اسکلتی است، ممکناست بهدنبال صدمات یا کم تحرکی و سفتی بافت همبند بوجود آمده و موجب بروز علایم کلینیکی گردد. عضله همسترینگ عضلهای استکه در فعالیتهای ورزشی بطور شایع آسیب میبیند و نتایج اکثر مطالعات حاکی از این است که کاهش خاصیت انعطاف پذیری و کوتاهی این عضله موجب آسیب اندام تحتانی میشود. هدف از اجرای این پژوهش، بررسی تاثیر تکنیکهای آزادسازی مایوفاشیال و تکنیکهای انرژی عضلانی بر افزایش انعطاف پذیری عضله همسترینگ میباشد.
روش بررسی: 24 فرد غیر ورزشکار سالم در دامنه سنی 36-21 سال(4/5±12/26= انحراف معیار±میانگین ) پس از ارزیابی به طور تصادفی در دو گروه درمانی قرارگرفتند . برای گروه یک از تکنیکهای آزاد سازی مایوفاشیال و برای گروه دوم ازتکنیکهای انرژی عضلانی استفاده شد. در هر دو گروه قبل و بلافاصله پس از درمان، دامنه حرکتی پاسیو مفصل زانو توسط گونیامتر دیجیتال اندازهگیری گردید.
یافتهها: نتایج افزایش معناداری را در دامنه حرکتی پاسیو مفصل زانو، بلافاصله پس از اجرای هر دو تکنیک نسبت به قبل از آن نشان دادند (001/0P<). میزان افزایش حرکت اکستنشن زانو در گروه یک بیش از گروه دوم بود (023/0P=)
نتیجهگیری: تکنیکهای آزاد سازی مایوفاشیال و تکنیکهای انرژی عضلانی میتوانند موجب افزایش انعطافپذیری عضله همسترینگ شوند اما در این مطالعه تکنیکهای آزاد سازی مایوفاشیال در افزایش طول عضله همسترینگ موثرتر بودند.
کلید واژه ها: انعطاف پذیری، تکنیکهای انرژی عضلانی، تکنیکهای آزادسازی مایوفاشیال، عضله همسترینگ.
|
|
|
|
|
|