[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: تماس با ما :: جستجو ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
بانک‌ها و نمایه‌نامه‌ها::
برای نویسندگان::
برای داوران::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
نظرسنجی
نظر شما در مورد قالب جدید پایگاه چیست؟
ضعیف
متوسط
خوب
عالی
   
..
Google Scholar Metrics

Citation Indices from GS

..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
۱۶ نتیجه برای قدرت

غلامرضا علیایی، مهدی عبدالوهاب، حسین ذبیحیان، حسین باقری، محمود جلیلی،
دوره ۱، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۸۶ )
چکیده

روش بررسی: ۱۰۰ نفر در دو گروه سنی ۴۵-۲۵ و ۸۵-۶۵ سال با میانگین سنی (انحراف معیار) ۶۱/۵۳ (۶۰/۲۰) سال به روش مقطعی در این مطالعه شرکت نمودند. پس از کسب رضایت و آشنایی فرد با نحوه انجام آزمون، آزمونگر قدرت عضلانی و زبردستی را سه بار در هر فرد ارزیابی کرده میانگین اعداد بدست آمده را در جدول داده ها ثبت کرد. در پایان اطلاعات کسب شده توسط نرم افزار SPSS ویراست ۵/۱۱ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

یافته ها:  میانگین قدرت گرفتن در گروه سنی ۴۵-۲۵ سال بیشتر از گروه سنی ۸۵-۶۵ سال بود. در هر دو گروه آقایان به میزان قابل توجهی قدرت گرفتن بیشتری نسبت به خانم ها داشتند. براساس تحقیق مشخص شد که زبردستی با افزایش سن کاهش می یابد و بین دو گروه سنی نتایج زبردستی دارای اختلاف معنی داری بود. اختلاف میانگین در دو گروه آقایان و خانم ها از لحاظ زبردستی معنی دار نبود. بررسی ارتباط بین قدرت گرفتن و زبردستی براساس ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین قدرت گرفتن و زبردستی ارتباط معنی داری وجود ندارد.

نتیجه گیری: زبردستی با عواملی از قبیل سن، استفاده عملکردی از دست ارتباط دارد. قدرت گرفتن نیز با جنسیت و سن ارتباط دارد. با افزایش سن در هر دو جنس این ویژگی ها دچار نقصان می گردند. قدرت گرفتن و جنسیت بر روی زبردستی تأثیری ندارد.


خسرو خادمی کلانتری، ناهید طحان، غلامحسین نساج،
دوره ۱، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۸۶ )
چکیده

زمینه و هدف: سرما درمانی از دیر باز به عنوان یک روش معمول برای کاهش یا جلوگیری از ادم ناشی از ضربات مطرح بوده است. در دهه های اخیر مطالعات زیادی بر روی سایر اثرات سرما از جمله اثر آن بر روی میزان قدرت واستقامت عضلات انجام گردیده که نتایج ضد و نقیضی به همراه داشته است. هدف از مطالعه حاضر پاسخ به این سؤال است که آیا سرما می تواند سبب تغییر در قدرت عضلانی گردد یا خیر؟

روش بررسی: این تحقیق بر روی ۳۰ داوطلب با متوسط سن ٢٢ سال صورت گرفت. در شرایط استاندارد شده از داوطلب خواسته می شد عمل مشت کردن را با حداکثر قدرت انجام دهد. برای اعمال سرما ازکیسه یخ به مدت ۱۵ دقیقه که بر روی سطح قدامی ساعد قرار داده می شد استفاده گردید. حداکثر قدرت مشت کردن قبل و همچنین در فواصل زمانی ۰ تا ۱٢۰ دقیقه بعد از اعمال سرما اندازه گیری شد.

یافته­ها: قدرت عضلات قدامی ساعد بعد از اعمال سرما به سرعت کاهش یافت بطوریکه بعد از ۱۰ دقیقه حداکثر افت قدرت را به میزان حدود ۱۸% شاهد بودیم. سپس بتدریج به قدرت گریپ افزوده شد، بطوریکه بعد از ۱٢۰ دقیقه به مقادیری حدود ۵% بیشتر از قدرت پایه قبل از اعمال سرما رسید.

نتیجه گیری: با توجه به ازدیاد اندک قدرت عضلانی و تاخیر زمانی طولانی بنظر نمی رسد که سرما درمانی عضلات از این نظر دارای ارزش کاربردی در توانبخشی بیماران باشد ولی در ورزشکاران این ازدیاد قدرت می تواند حائز اهمیت باشد.


اکرم آزاد، ناصر حوایی، شهلا رفیعی، محمد رضا کیهانی،
دوره ۱، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۸۶ )
چکیده

زمینه وهدف: یکی از موارد شایع اختلال یادگیری، اختلال در نوشتن محض(دیسگرافیا) است که به­طور قابل ملاحظه ای در پیشرفت تحصیلی و یا فعالیت روزمره زندگی کودکان تداخل می نماید. با توجه به درمان مشکل و نه چندان موفقیت آمیز این نوع اختلال یادگیری، علاقه محققان به بررسی علل، شیوع و مسایل مرتبط با ان بسیار است. هدف از این مطالعه،  مقایسه­ مهارت­های حسی - حرکتی دست در دو گروه کودکان با اختلال نوشتن و  عادی،  ۹ تا ۱۱ ساله بود.

روش بررسی: تعداد ۲۰ نفر کودک با اختلال نوشتن و ۴۰ نفر کودک عادی ۹ تا ۱۱ سال جهت انجام مطالعه انتخاب شدند. شرکت کنندگان توسط آزمون‏های آستانه حس لمس سبک / فشار عمقی)، مهارت حرکتی دست، مهارت دست نویسی مینوستا، قدرت گرفتن درشت، قدرت گرفتن ظریف مورد ارزیابی قرار گرفتند. دست مورد مطالعه در این تحقیق دست غالب (دست راست) بود.

یافته­ ها: مهارت­های حسی ـ حرکتی دست در کودکان با اختلال نوشتن بصورت معنا داری ضعیف­تر از کودکان عادی دررده سنی ۱۱-۹ سال بود. اختلاف معناداری بین آستانه لمس کودکان با اختلال نوشتن و عادی وجود داشت (۰۰۳/۰= p). مهارت حرکتی دست کودکان با اختلال نوشتن به طور معناداری ضعیف‏تر از کودکان عادی بود (۰۰۰۱/۰p<). قدرت گرفتن درشت و ظریف دست کودکان با اختلال نوشتن به طور معناداری ضعیف­تر از کودکان عادی بود (۰۰۰۱/۰p<). مهارت دست­نویسی کودکان با اختلال نوشتن بطور معناداری ضعیف­تر از کودکان عادی بود (۰۰۰۱/۰p<).

نتیجه­ گیری : با توجه به نتایج به دست آمده می­توان این نکته را در ذهن متخصصین و درمانگران این گروه کودکان ایجاد کرد که شاید بتوان با ارزیابی‏های حسی ـ حرکتی مناسب، از راهکردهای دقیق­تر حرکتی جهت پیشگیری و درمان کودکان با مشکلات اختلال نوشتاری محض استفاده نمود.

کلید واژه­ها: اختلال نوشتن، مهارت حسیـحرکتی دست، آزمون سمز ـ وینستاین، مهارت حرکتی دست، مهارت دست نویسی، قدرت گرفتن درشت، قدرت گرفتن ظریف.


حسین باقری، مهدی عبدالوهاب، حمیدرضا صادقی، محمود جلیلی، سقراط فقیه زاده،
دوره ۲، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۷ )
چکیده

زمینه و هدف: فلج مغزی یک اختلال شایع در جوامع انسانی است که منجر به اختلالات جسمی- حسی زیاد و کاهش توانایی عملکردی فرد می شود. با توجه به تاثیر زبردستی بر عملکرد روزانه، هدف این تحقیق، بررسی تاثیر تمرینات مقاومتی پیشرونده بر قدرت و زبردستی افراد فلج مغزی بود.

روش بررسی: این مطالعه بر روی ۱۲ فرد فلج مغزی ۸ تا ۱۶ سال (۱۰ پسر و ۲ دختر) با میانگین سنی ۹/۱۱ سال انجام شد.

آزمودنی­ها هفته­ای ۳ مرتبه به مدت ۶ هفته در تمرینات مقاومتی پیشرونده­ی اندام فوقانی شرکت کردند. قدرت ابداکتورهای شانه و اکستانسور های شانه توسط دستگاه MMT Nicholas  ، قدرت گریپ توسط Jammar Daynamometer و زبردستی با purdue peg board سنجیده شد.

یافته ها: قدرت ابداکتور های شانه ۴/۲۹%  (۰۰۰۱/۰p= )، قدرت اکستانسورهای شانه ۱/۳۰%  (۰۱۴/۰p= ) قدرت گریپ ۸/۹% ،( ۰۴۸/۰p=  ) افزایش داشت و زبردستی ( ۰۱۶/۰ p=) ۲۰% بهبود یافت.

نتیجه گیری: انجام تمرینات مقاومتی پیشرونده می تواند باعث افزایش قدرت اندام فوقانی افراد فلج مغزی و احتمالا بهبود زبردستی شود.


اصغر رضا سلطانی، عبدالرضا زاهدی، لیلا اله پناه، مرجان حیدری،
دوره ۲، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۸۷ )
چکیده

زمینه و هدف: در ارزیابی­های عملکردی، عضلات خم کننده عمقی گردن از اهمیت خاصی برخوردار است. هدف از این مطالعه، بررسی میزان تکرارپذیری مقادیر قدرت عضلات خم کننده عمقی گردن به کمک دستگاه اسفیگمومانومتر(دستگاه سنجش فشار خون) بود.

روش بررسی: در این مطالعه ۳۰ دانشجوی خانم سالم بین سنین ۲۴- ۱۸ سالگی، به طور داوطلبانه شرکت کردند. حداکثر قدرت عضلات در زمان های متفاوت و به کمک دو آزمونگر مورد ارزیابی قرار گرفت. در هر زمان اندازه­گیری، افراد سه بار حداکثر انقباض ارادی خود را به کار بردند و از بین سه تلاش حداکثر قدرت، برای آنالیز آماری انتخاب شد. از آزمون­های ICC ، ضریب همبستگی پیرسون و درصد CV برای اندازه گیری میزان تکرارپذیری در بین زمان­ها، روزها و بین افراد تست کننده استفاده شد.

یافته­ ها: نتایج مربوط به ICC ، ضریب همبستگی پیرسون و درصد CV همگی مؤید تکرارپذیری بالای روش اندازه­گیری قدرت عضلات عمقی به کمک دستگاه فوق بود (۹۱/۰ r ،۸/۳ % CV% و۹۰/. ICC ≥).

بحث: در این مطالعه دستگاه اسفیگمومانومتر و روش اندازه­گیری به کمک آن برای ارزیابی قدرت عضلات خم کننده عمقی گردن به صورت روشی معتبر ظاهر شد که می­تواند به صورت روشی مفید در توانبخشی مورد استفاده قرار گیرد.


نسرین ناصری، زهرا فخاری، مریم صنوبری، شهره جلائی، محبوبه بانژاد،
دوره ۳، شماره ۳ - ( ۱۲-۱۳۸۸ )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از این مطالعه بررسی ارتباط تیلت لگن و قوس کمری با سفتی و قدرت عضلانی، BMI و سن در وضعیت ایستاده بود.

روش بررسی: ۷۵ زن سالم  ۷۰-۲۰ ساله با میانگین (انحراف معیار) ۶۶/۴۰ (۶۹/۱۳)، در این مطالعه شرکت کردند. تیلت لگن با تیلت سنج (Pelvic inclinometer)، قوس کمری با خط کش منعطف(flexible ruler) ،کوتاهی عضلات ارکتوراسپینه، ایلیوپسواس، رکتوس فموریس، همسترینگ، تنسورفاسیالاتا، ایلیوتیبیال باند و گاستروکنمیوس به ترتیب با تستهای Schober، Thomas، Ely،۹۰-۹۰  SLR، Ober با زانوی خم و باز و دورسی فلکسیون غیر فعال مچ پا ارزیابی شد.  برای تعیین قدرت عضلات رکتوس ابدومینیس، ترنسورسوس ابدومینیس، اوبلیکوس های چپ و راست، گلوتئوس ماگزیموس و مدیوس و کوادریسپس از تستهای دستی عضلانی استفاده شد.

یافته­ ها: بین تیلت لگن و قوس کمری و همچنین بین هر یک از این متغیر ها با قدرت عضلات تست شده، BMI و سن ارتباط ضعیف یا کم وجود داشت. سفتی و قدرت عضلانی تاثیر معنی دار بر تیلت لگن و قوس کمری نداشت.

نتیجه گیری:  نتایج این مطالعه نشان داد که متغیرهای بررسی شده شامل: تیلت لگن، قوس کمری، سفتی و قدرت عضلانی، BMI و سن ارتباط ضعیف یا کمی با یکدیگر دارند. جهت بررسی این ارتباط، مطالعات بیشتری باید صورت گیرد.    


مهدی عبدالوهاب، سمیه عباسی، محمدرضا هادیان، محمود جلالی، شهره جلائی،
دوره ۳، شماره ۳ - ( ۱۲-۱۳۸۸ )
چکیده

زمینه و هدف: درمان­های توانبخشی در کاهش ناتوانایی­های ناشی از سکته مغزی از  اهمیت بالایی  برخوردار می­باشند. به دلیل اهمیت حوزه عملکردی اندام فوقانی در ایجاد استقلال فردی و انجام فعالیت­های روزمره و  نقش ثبات کمربند شانه­ای در  عملکرد دست، تحقیق حاضر به بررسی تاثیر تمرینات مقاومتی پیشرونده بر قدرت ایزومتریک عضلات ابداکتور و قدرت ایزومتریک عضلات اکستانسور در افراد همی­پلژی  بزرگسال پرداخته است.

روش بررسی: ۱۷ بیمار همی­پلژی بزرگسال با دامنه سنی۷۰- ۵۰ سال (میانگین سنی ۵۸/۶۰) که ۶ ماه از زمان سکته آنها گذشته، با تایید روش­ها توسط کمیته اخلاقی دانشگاه علوم پزشکی تهران  به صورت تصادفی در مطالعه شرکت نمودند. در همه شرکت کننده ها سمت راست غالب بود. قدرت ایزومتریک عضلات ابداکتور و اکستانسور توسط دینامومتر ارزیابی و میانگین اعداد بدست آمده در جدول داده­ها ثبت گردید.

یافته­ ها: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که پس از اتمام دوره مداخله با روش تمرینات مقاومتی پیشرونده، قدرت ایزومتریک عضلات ابداکتور۲۷% (۰۰۰/۰=P) و اکستانسور ۳۴% (۰۰۰/۰=P) بیشتر شد.

نتیجه گیری: مطالعه حاضر نشان داد که روش درمانی تمرینات مقاومتی پیشرونده موجب افزایش  قدرت ایزومتریک عضلات ابداکتور و قدرت ایزومتریک عضلات اکستانسور می­گردد که بنوبه خود می­تواند بر روی عملکرد دست تاثیر بگذارد.


نرگس مفتاحی، جواد صراف زاده، نادر معروفی، محمد سنجری، حسن جعفری،
دوره ۵، شماره ۱ - ( ۷-۱۳۹۰ )
چکیده

زمینه و هدف: بررسی قدرت عضلات مفصل ران، نیازمند یک روش اندازه گیری قابل اطمینان است. دینامومتر دستی جایگزین مناسبی برای ارزیابی دستی قدرت عضلات و ایزوکینتیک است. ثابت نگهداشتن دینامومتر با دست، باعث افزایش خطا در اندازه گیری می شود. هدف این مطالعه، مقایسه تکرار پذیری آزمون- پس آزمون قدرت عضلات باز کننده، دور کننده و چرخاننده خارجی ران به وسیله دینامومتر ثابت شده با دست و چهارچوب فلزی در زنان ورزشکار سالم بود.

روش بررسی: مقادیر نرمالیز شده متوسط و حداکثر گشتاور از سه تلاش ثبت شده از قدرت ایزومتریک این سه گروه عضلانی در دو جلسه به فاصله یک هفته، از ۱۰ زن ورزشکار سالم ثبت و محاسبه گردید. در هر جلسه، قدرت هم از طریق ثابت کردن دینامومتر با دست و هم با چهارچوب فلزی ثبت شد. تکرار پذیری  نسبی (ICC)، ضریب تغییرات (CV) و تکرار پذیری مطلق (SEM) داده ها برای هر دو نوع اندازه گیری محاسبه شد.

یافته ها: برای قدرت ثبت شده از سه گروه عضلانی مفصل ران به وسیله دینامومتر ثابت شده با دست، دامنه ICC، ۲۲/۱-  تا ۶/۰، CV %۸ تا %۳۳ و SEM ۰۰۷/۰ تا ۰۴/۰ بود. برای چهارچوب فلزی دامنه ICC، ۹۳/۰ تا ۹۶/۰، CV  %۲۶/۵ تا %۹۴/۷ و SEM ۰۰۴/۰ تا ۰۸/۰ بود.

نتیجه گیری: اندازه گیری های به دست آمده از طریق چهارچوب فلزی تکرار پذیری بسیار بالاتری نسبت به دست نشان داد. در نگهداشتن دینامومتر با دست، خطا وجود دارد و فراهم کردن ثبات بهتر برای آن حین تست لازم است.


طاهر افشارنژاد، فرزانه ساکی، صادق رفیعی، مینا ملایی،
دوره ۵، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۰ )
چکیده

زمینه و هدف: قدرت گرفتن (Grasp Strength: GS) به عنوان یک شاخص سلامتی عمومی، می تواند مرگ و میر، ناتوانی و عملکرد دست را پیش بینی کند. هدف از این تحقیق تدوین معادلاتی جهت پیش بینی قدرت گرفتن براساس اندازه های آنتروپومتریکی، بوسیله رگرسیون چند متغیره بود.

روش‌ بررسی: ۴۱۱مرد و ۶۷۱ زن جوان دانشگاهی ۱۸تا۳۰ساله، با شرایط سلامتی مطلوب، بطور داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند. نمونه ها بطور تصادفی به دو گروه تدوین مدل(۸۶۷ نفر) و گروه بررسی اعتبار(۲۱۵ نفر) تقسیم شدند. براساس داده های گروه تدوین مدل چهارمعادله پیش بینی تدوین شد که پس ازآن در گروه دوم اعتبارسنجی گردید. برای اندازه گیری قدرت گرفتن از یک دینامومتر دستی استفاده شد. همه اندازه های آنتروپومتریکی مانند ابعاد دست، دورساعد، توده بدون چربی، توده عضلانی و سطح مقطع بازو با استفاده از روشهای استاندارد اندازه گیری شد.

یافته‌ها: یافته ها نشان داد که قدرت گرفتن همبستگی معنی داری با تمام اندازه های آنتروپومتریکی دارد. طول ساعد (۶۸% واریانس GS) و پس ازآن طول اندام فوقانی و توده عضلانی بیشترین همبستگی خطی را با GS داشتند. تمامی چهار معادله بوسیله اعتبارسنجی تایید گردیدند. بدلیل سادگی و آسانی اندازه گیری، معادلات زیر برای پیش بینی GS انتخاب شدند. برای دست برتر:

الف) "۱۶۰/۴۶- جنس(. برای مردان و ۱ برای زنان)×۰۳۵/۱۳-BMI×۶۸۱/۰+قد(cm)×۳۹۲/۰+سن(سال)×۴۶۴/۰" ب) "۸۷۲/۱۳+جنس×۶۶۹/۸- سن×۳۴۶/۰+ دورساعد × طول ساعد(cm)×۰۲۸/۰" و برای دست غیربرتر:

ج) "۲۴۳/۴۴-جنس×۳۱۳/۱۳-BMI×۶۵۷/۰+قد×۳۸۶/۰+سن×۳۴۷/۰" د) "۷۸۸/۱۳+جنس×۶۸۲/۸- سن×۲۲۳/۰+دورساعد×طول ساعد×۰۲۹/۰"

نتیجه‌گیری: شش عامل آسان برای اندازه گیری جنسیت، سن، قد، BMI، طول ساعد و دورساعد پیش بینی دقیقی را برای قدرت گرفتن فراهم می کنند.


زهرا مرادی، محمد اکبری، نورالدین نخستین انصاری، آنیتا عمرانی،
دوره ۶، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۱ )
چکیده

زمینه و هدف: سندرم درد کشککی- رانی، یک عارضه رایج عضلانی- اسکلتی است. زنان مبتلا به درد کشککی- رانی در اکثر عضلات اطراف مفصل ران دچار ضعف می شوند. هدف این مطالعه مقایسه قدرت گروههای عضلانی ابداکتور، اکستانسور و روتاتور خارجی مفصل ران در زنان کم تحرک دچار سندرم درد کشککی- رانی دوطرفه با قدرت همان گروه های عضلانی در زنان سالم کم تحرک جور شده، بود.

روش بررسی: تعداد ۱۲ زن دارای درد کشککی- رانی به عنوان گروه بیمار و ۱۲ زن سالم به عنوان گروه کنترل در این مطالعه شرکت کردند. حداکثر قدرت ایزومتریک گروههای عضلانی ابداکتور ، اکستانسور و روتاتور خارجی مفصل ران در هر دو اندام  با استفاده از دینامومتر ثابت شده روی فریم، مورد اندازه گیری قرار گرفت و میانگین مقادیر با گروه کنترل مورد مقایسه قرار گرفت.

یافته ها: قدرت هر سه گروه عضلانی ابداکتور ، اکستانسور و روتاتور خارجی مفصل ران در گروه بیمار نسبت به گروه کنترل ، ضعیفتر بود(۰,۰۰۱ p <). 

نتیجه گیری: شاید بتوان گفت که زنان کم تحرک مبتلا به درد کشککی رانی بدلیل کم استفاده کردن از ندامها در گروهای عضلانی مختلف اندام مبتلا از جمله عضلات اطراف ران دچار ضعف عضلانی می شوند.


ابوالقاسم فلاح زاده ابرقوئی، مهدی عبدالوهاب، افسون حسنی مهربان، فرانک علی آبادی، محمود جلیلی، احمدرضا باغستانی،
دوره ۶، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۱ )
چکیده

زمینه و هدف: کودکان فلج مغزی از مراجعین اصلی به مراکز کاردرمانی هستند.دست به عنوان ابزاری مهم در عملکرد روزمره زندگی به حساب می آید. در اکثر کودکان فلج مغزی عملکرد دست دچار اختلال می شود. ارتزها و اسپلینت­ها به منظور بهبود پوزیشن، دامنه حرکتی، کیفیت حرکت و عملکرد دست مورد استفاده قرار می گیرند. هدف از این مطالعه بررسی تأثیر اسپلینت استاتیک cock up c-bar بر  قدرت، اسپاستی سیته، دامنه حرکتی و عملکرد دست غالب کودکان فلج مغزی دایپلژی اسپاستیک ۸-۱۲ ساله می باشد.

روش بررسی: روش مطالعه در این پژوهش از نوع مداخله ای و به صورت قبل - بعد می باشد. ۱۳ بیمار فلج مغزی دایپلژی اسپاستیک ۸ تا ۱۲ ساله از میان افرادی که در مدارس جسمی حرکتی شهر تهران تحصیل می کردند و معیار های ورود را داشتند انتخاب شدند. بیماران از یک اسپلینت استاتیک cock up c-bar ( با زوایای ۱۰ درجه اکستانسیون مچ دست، پالمار ابداکشن و آپوزیشن شست) به مدت ۲ ماه، ۲ ساعت در روز  و ۴ تا ۶ ساعت در شب استفاده کردند. در این مطالعه از تست جبسون تیلور برای ارزیابی عملکرد دست، مقیاس اشورث اصلاح شده برای ارزیابی اسپاستی سیته شست، مچ دست و آرنج، گونیامتر برای ارزیابی دامنه ی حرکتی شست، مچ دست و آرنج و داینامومتر برای ارزیابی قدرت دست استفاده شد.

یافته­ ها: نتایج ارزیابی­ها نشاندهنده ی بهبود معنادار در عملکرد دست (P <۰/۰۰۱)، اسپاستی سیته مفصل آرنج   (P<۰/۰۰۸)، مفصل مچ دست (P<۰/۰۰۱)، پالمار ابداکشن شست (P<۰/۰۰۲) و دامنه حرکتی مفصل مچ دست (P<۰/۰۰۱)، دامنه حرکتی پالمار ابداکشن دست (P<۰/۰۰۱) و قدرت گریپ (P<۰/۰۰۱) بود اما تأثیر معناداری بر روی دامنه حرکتی آرنج (P<۰/۱۶۰ ) نداشت.

نتیجه گیری: اطلاعات حاصل از تحقیق حاضر نشان می­دهد که استفاده از اسپلینت استاتیک cock up c-bar به مدت ۲ ماه، ۲ ساعت در روز و ۴ تا ۶ ساعت در شب، می­تواند روش مؤثری جهت بهبود قدرت و عملکرد دست، اسپاستی­سیته آرنج، مچ دست و شست و دامنه­ی حرکتی شست و مچ دست کودکان فلج مغزی دایپلژی اسپاستیک باشد.


طیبه صیادی نژاد، مهدی عبدالوهاب، ملاحت اکبرفهیمی، محمود جلیلی، شهلا رفیعی، احمدرضا باغستانی،
دوره ۷، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۲ )
چکیده

زمینه و هدف: درمان های توانبخشی در کاهش ناتوانی های ناشی از سندرم داون از اهمیت بالایی برخوردار می باشند. به دلیل اهمیت تعادل در ایجاد استقلال فردی، و نقش قدرت در تعادل، تحقیق حاضر به بررسی تاثیر تمرینات مقاومتی پیشرونده بر تعادل کودکان سندرم داون پرداخته است.

روش بررسی: ۱۵ کودک سندرم داون دختر با دامنه سنی ۱۲-۸ سال، به روش نمونه گیری در دسترس در این مطالعه شرکت نمودند. آزمودنی ها به مدت ۶ هفته، هفته ای ۳ جلسه، تمرینات مقاومتی پیشرونده را دریافت کردند. طی مداخله ۳ نفر از آنها از مطالعه خارج شدند. تعادل توسط آزمون برگ و قدرت ایزومتریک گروه عضلانی ابداکتور و فلکسور هیپ، اکستانسور و فلکسور زانوی هر دو اندام تحتانی با استفاده از دینامومتر دستی نیکلاس ارزیابی شد. جهت تحلیل داده ها و بررسی فرضیات از آزمون t زوجی استفاده شد.

یافته­ ها: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که پس از اتمام دوره مداخله، میانگین تعادل عملکردی (۰۰۱/۰ > p) و قدرت ایزومتریک عضلات مورد نظر(۰۰۱/۰ > p) افزایش معنی داری داشته است.

نتیجه­ گیری: به نظر می رسد نتایج این مطالعه تاثیر تمرینات مقاومتی پیشرونده را بر بهبود تعادل تایید نموده است و کودکان سندرم داون در سطح سنی ۱۲-۸ سال از این روش می توانند بهره مند شوند.


فاطمه احسانی، افسون نودهی مقدم،
دوره ۷، شماره ۲ - ( ۳-۱۳۹۲ )
چکیده

زمینه و هدف : مطالعات نشان داده اند که انجام تمرینات در افراد سالمند اثرات مفیدی بر کاهش روند تغییرات ایجاد شده در این دوره دارد. گزارشاتی وجود دارد که نشان می دهد قدرت عضلانی با تمرینات انجام شده در سمت مقابل افزایش می یابد . تاکنون مطالعات اندکی در زمینه اثر متقابل تمرینات مقاومتی در سالمندان انجام گرفته است. هدف از انجام این تحقیق، بررسی اثر متقابل تمرینات مقاومتی ایزومتریک عضله دو سر بازویی سمت غالب بر قدرت عضلانی سمت مقابل در سالمندان می باشد.
روش بررسی:
۱۲ زن سالمند با میانگین سنی۰۸/۷۳ سال که سابقه انجام تمرینات قدرتی و همین طور اختلال حرکتی، اندام فوقانی را نداشتند مورد بررسی قرار گرفتند. به افراد تمرینات پیشرونده مقاومتی ایزومتریک فلکشن آرنج بصورت یکطرفه و در سمت غالب افراد در دامنه میانی در طی دو هفته ،سه بار در هفته و هر جلسه ۳ دوره۱۰ تکراری با شدت ۶۰-۷۰% حداکثر مقاومت ایزومتریک داده شد. حداکثر قدرت ایزومتریک عضله دوسربازویی در اندام سمت غالب و سمت مقابل قبل و بعد از تمرینات با استفاده از دستگاه تنسیومتر اندازه گیری شد. اطلاعات بدست آمده با آزمون آماری تی زوج آنالیز گردید.
یافته‌ها:
نتایج مطالعه نشان داد که تمرینات پیشرونده فلکشن آرنج موجب افزایش نیروی حداکثر ایزومتریک عضله دو سر بازویی در هر دو سمت ، بعد از انجام دوره تمرینی گردید. (۰۵/۰P<).
نتیجه‌گیری:
افزایش قدرت در سمت تمرین نشان دهنده تأثیر مطلوب تمرین درمانی در سالمندان است. افزایش قدرت در اندام تمرین نکرده نشان دهنده تطابق پذیری عصبی مطلوب در سالمندان است که در موارد بی حرکتی یک اندام می توان ازتمرینات اندام سمت مقابل استفاده نمود. 
نرگس مفتاحی، جواد صراف زاده، نادر معروفی، حسن جعفری،
دوره ۹، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۴ )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به شیوع بالای کمردرد در ورزشکاران و آثار آن بر عملکرد ورزشی آنان، وجود یک ارزیابی دقیق قبل از طراحی برنامه توانبخشی در ورزشکاران مبتلا به کمردرد ضروری به نظر میرسد. در ارزیابی باید توجه داشت که حرکات بدن به صورت یک زنجیره کینتیکی میباشند. این بدین معناست که هر گونه مشکل در یکی از ساختمان های این زنجیره، میتواند باعث عملکرد غیرطبیعی در سایر قسمت های زنجیره شود. بنابراین در نظر نگرفتن ارتباطات بین قسمت های مختلف این زنجیره میتواند منجر به توانبخشی کمتر از حد مطلوب شود. لذا علاوه بر تمرکز درمان بر روی ناحیه آسیب دیده، بررسی کل زنجیره حرکتی میتواند در جلوگیری از باقی ماندن و تکرار چنین مشکلاتی کمک کننده باشد. از آنجایی که در زنجیره کینتیک، عضلات مفصل ران به عنوان یک حلقه ارتباط دهنده مهم بین اندام تحتانی و تنه عمل کرده و نیروها را از اندام تحتانی به ستون فقرات و برعکس منتقل میکنند، هدف مطالعه حاضر، مقایسه قدرت عضلات ران در زنان ورزشکار مبتلا به کمردرد غیر اختصاصی مزمن و سالم بود.

روش بررسی:

یافته ها:

نتیجه گیری:

کلید واژه ها:

کمردرد غیر اختصاصی مزمن، قدرت عضلات ران، ورزشکار
نتایج به دست آمده از این مطالعه نشان میدهد که قدرت اکستنشن و ابداکشن مفصل ران در زنان ورزشکار مبتلا به کمردرد کمتر از گروه کنترل بود. بنابراین در ارزیابی و توانبخشی مبتلایان به کمردرد، علاوه بر ارزیابی های مربوط به ستون فقرات، توجه به قدرت عضلات مفصل ران نیز ضروری به نظر میرسد.
حداکثر قدرت عضلات اکستانسور و ابداکتور ران در زنان ورزشکار مبتلا به کمردرد، به صورت معنیداری کمتر از قدرت این گروههای عضلانی در ورزشکاران سالم بود (۰۵/۰>
۱۵ زن ورزشکار سالم و ۱۵ زن ورزشکار مبتلا به کمردرد غیر اختصاصی مزمن در محدوده سنی ۱۸ تا ۳۰ سال در مطالعه حاضر شرکت کردند. قدرت عضلات اکستانسور، ابداکتور و روتاتور خارجی ران در هر دو گروه اندازه گیری شد. برای اندازهگیری قدرت عضلات از دینامومتر دستی استفاده شد. از آنجایی که ثابت نگه داشتن دینامومتر دستی با دست آزمونگر پر از خطاست، در این مطالعه دینامومتر دستی به وسیله یک چهارچوب فلزی ثابت شد.
P). مقایسه حداکثر قدرت عضلات روتاتور خارجی ران در دو گروه، تفاوت معنی داری را نشان نداد (۰۵/۰<P).
ملیحه دربانی ، گیتی ترکمان، شفیعه موثقی، نوشین بیات،
دوره ۹، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۴ )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به تمایل بیشتر افراد مبتلا به پوکی استخوان در کاربرد استراتژی هیپ برای حفظ پایداری، در مطالعه ی حاضر رابطه ی بین قدرت عضلات مفاصل هیپ، مچ پا و اکستانسور های پشت و تعادل عملکردی در زنان یائسه ی سالم و مبتلا به پوکی استخوان، بررسی شد.

روش بررسی: ۴۵ زن یائسه ی داوطلب بر اساس تراکم معدنی استخوان( Bone Mineral Density ) به دو گروه پوکی استخوان و سالم تقسیم شدند. قدرت ایزومتریک عضلات هیپ، مچ پا و اکستانسور پشت با استفاده از دینامومتر دیجیتال اندازه گیری شد. به منظور ارزیابی تعادل عملکردی، آزمون های ایستادن با پاهای پشت سر هم، گردش ستاره و راه رفتن به شکل ۸ استفاده شد.

یافته‌ها: در گروه پوکی استخوان، قدرت عضلات به طور معنی داری کمتر (۰۵/۰> P ) و زمان انجام آزمون راه رفتن به شکل ۸ بیشتر از گروه سالم بود (۰۳۱/۰= P ). همچنین در گروه پوکی استخوان قدرت عضلات اداکتور و اکستانسور هیپ رابطه ای معنی دار با هر سه شاخص تعادل عملکردی نشان داد (۰۵/۰> P ).

نتیجه گیری: با توجه به کاهش قدرت عضلات در زنان مبتلا به پوکی استخوان و ارتباطش با کاهش تعادل در فعالیت های روزانه، تقویت گروه های عضلانی هیپ و مچ باید در برنامه های توان‌بخشی آنها گنجانده شود.

کلید واژه­ها: قدرت عضلانی، تعادل عملکردی، زنان یائسه، پوکی استخوان


محمدرضا اکرمی ابرقویی، مهدی عبدالوهاب، حسین باقری، محمود جلیلی، احمدرضا باغستانی،
دوره ۹، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۹۴ )
چکیده

زمینه و هدف: کودکان فلج مغزی از مراجعین اصلی به مراکز کاردرمانی هستند و دست به عنوان ابزاری مهم در عملکرد روزمره زندگی به حساب می­آید. در اکثر کودکان فلج مغزی عملکرد دست دچار اختلال می­شود. ارتزها و اسپلینت­ها به منظور بهبود پوزیشن، دامنه حرکتی، کیفیت حرکت و عملکرد دست مورد استفاده قرار می­گیرند. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر اسپلینت ضد پرونیشن استاتیک برعملکرد اندام فوقانی، دامنه حرکتی، شدت اسپاستی­سیتی مفاصل آرنج، ساعد و مچ دست و قدرت پینچ (Pinch) و گریپ ( (Grip سمت غالب کودکان فلج مغزی دایپلژی اسپاستیک ۱۲- ۸ ساله می­باشد.

روش بررسی: روش مطالعه در این پژوهش از نوع مداخله­ای در دو گروه مورد و شاهد می­باشد. ۳۰ بیمار فلج مغزی دایپلژی اسپاستیک ۸ تا ۱۲ ساله که معیار ورود را داشتند، به طور تصادفی در یکی از دو گروه مورد یا شاهد قرار گرفتند. بیماران گروه مورد از یک اسپلینت ضد پرونیشن استاتیک به مدت ۲ ماه، ۸ ساعت در روز استفاده کردند. دراین مطالعه از آزمون جبسون - تیلور برای ارزیابی عملکرد اندام فوقانی، گونیامتر برای ارزیابی دامنه­ی حرکتی آرنج، ساعد و مچ دست، مقیاس آشورث اصلاح شده برای ارزیابی شدت اسپاستی­سیتی آرنج، ساعد و مچ دست و دستگاه دینامومتر دیجیتالی :MIE Medical research Lth برای ارزیابی قدرت گریپ و پینچ استفاده شد.

یافته­ها: در گروه مورد نتایج ارزیابی­ها نشان داد که عملکرد اندام فوقانی (۰۲۶/۰ P≤ )، دامنه حرکتی سوپینیشن ساعد (۰۰۷/۰ P≤ )، اکستنشن مچ دست ) ۰۰۵/۰ P≤ )، شدت اسپاستی­سیتی عضلات پروناتور ساعد (۰۰۱/۰ P≤ ) و عضلات فلکسور مچ دست (۰۰۹/۰ P≤ )، قدرت گریپ (۰۰۱/۰ P≤ ) و پینچ (۰۰۱/۰ P≤ ) بهبود معناداری یافتند اما تاثیر معناداری بر دامنه حرکتی اکستنشن آرنج (۰۷۵/۰ P≤ )، شدت اسپاستی سیتی عضلات فلکسور آرنج (۱۶۴/۰ P≤ ) دیده نشد. در گروه مورد نسبت به شاهد اختلاف­های عملکرد اندام فوقانی (۰۰۱/۰ P≤ )، دامنه حرکتی سوپینیشن ساعد (۰۳۴/۰ P≤ )، اکستنشن مچ دست ) ۰۴۲/۰ P≤ )، شدت اسپاستی­سیتی عضلات پروناتور ساعد (۰۰۹/۰ P≤ ) و قدرت گریپ (۰۰۱/۰ P≤ ) و پینچ (۰۰۱/۰ P≤ ) بهبود معناداری را نشان دادند اما تاثیر معناداری بر دامنه حرکتی اکستنشن آرنج (۱۴۰/۰ P≤ )، شدت اسپاستی­سیتی عضلات فلکسور آرنج (۶۳۸/۰ P≤ ) و مچ دست ( ۱۰۵/۰ P≤ ) دیده نشد.

نتیجه­گیری: تحقیق حاضر نشان می­دهد که استفاده از اسپلینت ضد پرونیشن استاتیک به مدت ۲ ماه، ۸ ساعت در روز می­تواند روش موثری جهت بهبود عملکرد اندام فوقانی، دامنه­ی حرکتی سوپینیشن ساعد، اکستنشن مچ دست و شدت اسپاستی­سیتی عضلات پروناتور ساعد و فلکسور مچ و قدرت گریپ و پینچ کودکان فلج­مغزی دایپلژی اسپاستیک باشد.

کلید واژه­ها: فلج­مغزی، اسپلینت ضد پرونیشن استاتیک، عملکرد اندام فوقانی، اسپاستی­سیتی، قدرت



صفحه 1 از 1     

فصلنامه توانبخشی نوین Journal of Modern Rehabilitation
Persian site map - English site map - Created in 0.73 seconds with 43 queries by YEKTAWEB 4657