|
|
|
 |
جستجو در مقالات منتشر شده |
 |
|
4 نتیجه برای نوروفیدبک
فرناز فرشچی، ملاحت اکبرفهیمی، محمدعلی نظری، دوره 5، شماره 4 - ( 12-1390 )
چکیده
زمینه و هدف : نواقص حرکتی شامل همی پارزی، عدم هماهنگی و اسپاستیسیته از رایج ترین آسیب های بعد از سکته مغزی هستند. بیشتر بیماران در طی زمان در بعضی از این نواقص بهبود می بابند که البته میزان آن در بیماران مختلف متفاوت می باشد. شواهدی هست که نشان می دهد افزایش شدت و کمیت درمان پس از سکته مغزی می تواند بهبود را افزایش بخشد. توانبخشی حرکتی این بیماران شامل ترکیبی از تکنیک های حرکت درمانی است که در بسیاری از کلینیک های کاردرمانی انجام می گیرد. اما در این روند توانبخشی به امواج مغزی بیماران سکته مغزی و تاثیری که این امواج می تواند بر حرکت داشته باشد توجهی نمی شود. یکی از این امواج تتا می باشد، لذا هدف از انجام این تحقیق بررسی تاثیر همراه کردن کاردرمانی و نوروفیدبک بر درمان حرکتی بیماران سکته مغزی می باشد. روش بررسی : این مطالعه بصورت طرح تک آزمودنی Single-System design(AB) بر روی 2 بیمار سکته مغزی انجام شد. در طی فاز پایه عملکرد اندام فوقانی و تحتانی بیماران (با استفاده از آزمون های فوگل-مایر و برگ ) ، سه روز در هفته و به مدت 4 هفته مورد ارزیابی قرار گرفته و مداخلات کاردرمانی هم انجام شد. پس از اتمام این دوره فاز درمان آغاز گردید که ترکیبی از کاردرمانی و نوروفیدبک است و مدت آن نیز 4 هفته بود. سپس نتایج ارزیابی های فازهای پایه و درمان مورد تجزیه و تحلیل آماری قرارگرفت. یافته ها: هر دو بیمار بهبودی معنی داری را در عملکرد اندام فوقانی ( بیمار 1 ، 1/81% و بیمار 2 ، 1/68% ) و تحتانی (بیمار 1، 1/73% و بیمار 2 ، 4/75%) در آزمون فوگل-مایر و برگ (بیمار 1 ،6/51 % و بیمار 2 ، 1/68% ) نشان دادند. نتیجه گیری: باتوجه به بهبودی قابل توجه در عملکرد اندام فوقانی و تحتانی بیماران به نظر می رسد همراه کردن نوروفیدبک با درمانهای رایج کاردرمانی، می تواند نتایج بالینی بهتری در بر داشته باشد. اگرچه به مطالعات بیشتر در آینده نیاز است.
فاطمه وثوقی فرد، مهدی علیزاده زارعی، محمدعلی نظری، محمد کمالی، دوره 7، شماره 2 - ( 3-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: بسیاری از مشکلات کلیدی کودکان اوتیستیک مرتبط با اختلال عملکرد اجرایی است. این اختلال معمولا به علت گسستگیهای ساختاری و عملکردی بین نواحی مختلف مغزی ایجاد میشود. لذا نوروفیدبک می تواند به عنوان یک روش درمانی جدید از طریق اصلاح امواج مغزی، به بهبود عملکرد کودکان کمک کند، اما تغییرات در سطح رفتار معمولا بازتاب تغییرات طولانی مدت در سطح مغز است. هدف از انجام این تحقیق بررسی میزان افزایش تاثیر کلی درمان و بروز تاثیرات در سطح رفتاری با اضافه کردن مداخلات کاردرمانی شناختی به تمرینات نوروفیدبک است.
روش بررسی: این پژوهش درچهارچوب یک مورد پژوهی کمی(A-B-A-B+C-A) طی 41 جلسه روی 2 کودک طیف اوتیسم اجرا شد. آزمودنیها 20 جلسه مداخله نوروفیدبک به تنهایی (B) و سپس به دنبال آن 12جلسه نوروفیدبک به همراه کاردرمانی(B+C) دریافت کردند. برای جمعآوری اطلاعات در سطح عملکرد اجرایی از دو آزمون ویسکانسین و برج لندن و در سطح امواج مغزی از الکتروآنسفالوگراف استفاده شد.
یافتهها: بر اساس نتایج به دست آمده، اندازهی اثر درمان نوروفیدبک در عملکرد اجرایی برای هر دو آزمودنی بالا بود. با اضافه شدن کاردرمانی نیزسرعت انتقال توجه به عنوان یکی از آیتم های عملکرد اجرایی افزایش یافت و اثر افزایشی نوروفیدبک در زمینه برنامه ریزی نیز حفظ شد.
نتیجهگیری: نتایج بیان میکند که نوروفیدبک موجب بهبود عملکرد اجرایی کودکان اوتیستیک میشود و اضافه کردن کاردرمانی سبب نمایانتر شدن اثرات نوروفیدبک میشود. اما برای رسیدن به تغییرات مشخصتری در زمینهی رفتار بعد از کاردرمانی به جلسات طولانیتری نیاز است
ندا صادقی نائینی، محمدعلی نظری، مهدی علیزاده زارعی، محمد کمالی، دوره 7، شماره 3 - ( 6-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: اختلال خواندن جز اختلالات عصبی-رشدی با نقایصی در مهارت های شناختی و حرکتی است. بر اساس مطالعات موجود، ساختار مغز این کودکان سالم اما عملکرد مغز آنها به صورت غیر طبیعی میباشد. لذا، نوروفیدبک به عنوان یک روش درمانی جدید، از طریق تنظیم ناهنجاریهای موجود در نوار مغزی این کودکان میتواند به بهبود عملکرد مغز آنها کمک کند. هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر پروتکل تعادلی نوروفیدبک (کاهش فرکانس 7-4 هرتز و تقویت فرکانس 18-15 هرتز در O1 و O2 )روی نوار مغزی و عملکرد تعادلی این کودکان است. روش بررسی: این پژوهش در چهارچوب یک طرح تک آزمودنی طی 20 جلسه روی 4 کودک (1 دختر و 3 پسر) 12-8 ساله با اختلال خواندن اجرا شد و تعداد جلسات درمانی در این مطالعه 12 جلسه (30 دقیقه ای) بود. برای جمع آوری اطلاعات طی فاز خط پایه و درمان برای ارزیابی عملکرد تعادلی از خرده آزمون 2 آزمون برونینکز اوزرتسکی و برای ارزیابی امواج مغزی از الکتروانسفالوگراف استفاده شد. همچنین بعد از قطع درمان 4 جلسه پیگیری نیز صورت گرفت. یافتهها: بر اساس نتایج بدست آمده، اندازهی اثر درمان در عملکرد تعادلی برای تمام آزمودنیها بالا (8/0 . نتیجهگیری: نتایج بیان میکند که پروتکل تعادلی نوروفیدبک موجب بهبود عملکرد تعادلی کودکان مبتلا به اختلال خواندن میشود اما برای رسیدن به تغییرات عمده در زمینه امواج مغزی احتمالا به تعداد جلسات بیشتر نیاز است.
معصومه بهبودی، سمیرا شاه آبادی، اکرم انصاری مقدم ، نسترن احمدی، مرتضی شامحمدی، دوره 9، شماره 2 - ( 2-1394 )
چکیده
زمینه و هدف : روانشناسان اجتماعی عمل پرخاشگرانه را رفتار آگاهانه ای تعریف می کنند که هدفش اعمال درد و رنج جسمانی یا روانی باشد. پرخاشگری تمایل نسبتا دائم به ابراز رفتارهای توام با پرخاش از سوی فرد درموقعیت های مختلف است. بنابراین این پژوهش با هدف بررسی اثر مداخلات نوروفیدبک بر میزان کاهش رفتارهای پرخاشگری در نوجوانان به انجام رسیده است.
روش بررسی: این پژوهش در چهارچوب یک طرح شبه آزمایشی به صورت (پیش آزمون و پس آزمون) با دو گروه آزمایش و کنترل با پرتوکل درمانی طراحی شده ( t4 - t3 : ساختارها و شبکههای ارتباطی پیچیدهای که در زیر کرتکس یا قشر مغز وجود دارد که به آن دستگاه لیمبیک یا کناری گفته می شود و نقش مهمی در هیجانها و حافظه به عهده دارد)، بر روی 30 نوجوان 15- 13 ساله با اختلال پرخاشگری که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده بودند، طی 20 جلسه به مدت 2 ماه و در هر هفته 3 جلسه ی (30 دقیقه ای) به اجرا رسیده است. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه پرخاشگری باس و پری استفاده شده است، که پایایی ایرانی برای کل مقیاس (82/0) و روایی آن (73/0) گزارش شده است.
یافته ها: نتایج آزمون تحلیل کوواریانس در رابطه با خشم نشان می دهد که F محاسبه شده 55/14 از F جدول با معناداری 01/0 بزرگتر می باشد؛ بنابراین با اطمینان 99/0 می توان ادعا کرد که استفاده از روش نوروفیدبک باعث کاهش "خشم" می شود. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس در رابطه با پرخاشگری جسمانی نشان می دهد که F محاسبه شده 5/36 از F جدول با سطح معناداری 01/0 بزرگتر می باشد؛ بنابراین با اطمینان 99/0 می توان ادعا کرد که استفاده از روش نوروفیدبک باعث کاهش "پرخاشگری جسمانی" می شود. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس در رابطه با پرخاشگری کلامی نشان می دهد که F محاسبه شده 77/5 از F جدول با سطح معناداری 01/0 بزرگتر می باشد. بنابراین با اطمینان 99/0 می توان ادعا کرد که استفاده از نوروفیدبک باعث کاهش "پرخاشگری کلامی" می شود. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس در رابطه با خصومت نشان می دهد که F محاسبه شده 5/36 از F جدول با سطح معناداری 01/0 بزرگتر می باشد. بنابراین با اطمینان 99/0 می توان ادعا کرد که استفاده از نوروفیدبک باعث کاهش "خصومت" می شود.
نتیجه گیری: نتایج بیان می کند که مداخله با پروتکل ( t4 - t3 ) موجب کاهش رفتارهای پرخاشگری در نوجوانان می شود.
کلید واژهها: نوروفیدبک، پرخاشگری، نوجوانان، مداخلات ، آموزش
|
|
|
|
|
|