|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
2 نتیجه برای همی پارزی
حمیدرضا رستمی، سیف اله جهانتاب نژاد، علی ارسطو، دوره 5، شماره 3 - ( 9-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: واقعیت مجازی، تکنولوژی رایانه ای همراه با محیط و اشیاء مجازی است که افراد در آن قادر به دستکاری و تغییر محیط هستند. هدف این مطالعه تعیین تأثیر تمرینات حسی-حرکتی در محیط مجازی بر عملکرد اندام فوقانی کودکان مبتلا به فلج مغزی همی پارزی بود. روش بررسی: تعداد 16کودک مبتلا به فلج مغزی همی پارزی از جامعه دردسترس شهراهواز در یک کارآزمایی بالینی تصادفی یک سویه کور در 2 گروه 8 نفره بررسی شدند (واقعیت مجازی و کنترل). برنامه درمانی شامل جلسات 5/1 ساعته تمرین در محیط مجازی و به مدت 4 هفته به صورت یک روز درمیان بود. ارزیابی توسط ابزار کفایت حرکتی برواینینکس- اوزرتسکی و فعالیت حرکتی کودکان، قبل، بعد و3 ماه پس از اتمام مداخلات صورت گرفت. از نرم افزارSPSS-16 جهت انتخاب تصادفی نمونه ها و همچنین تحلیل داده ها با استفاده از آزمون آنالیز واریانس در تکرار مشاهدات در سطح معناداری 05/0 استفاده گردید. یافته ها: آنالیز اطلاعات ابزارهای ارزیابی حاکی از اختلاف معنادار آماری گروه واقعیت مجازی نسبت به گروه کنترل بود (ابزار کفایت حرکتی برواینینکس- اوزرتسکی: تغییر میانگین سرعت و مهارت از 06/0±25/0 به 23/0±22/1 در جلسه پس از درمان). آنالیز اطلاعات جلسه پیگیری ارزیابی نیز حاکی از عدم وجود تفاوت معنادار آماری بین جلسات پس از درمان و پیگیری در هر 2گروه مطالعه بود. نتیجه گیری: تکنولوژی واقعیت مجازی از طریق تمرینات شدید مکرر در یک محیط تعاملی و انگیزاننده میتواند به عنوان یک روش درمانی مناسب در بهبود عملکرد اندام فوقانی کودکان مبتلا به فلج مغزی همی پارزی تلقی گردد.
سهیلا فلاح، قربان تقی زاده، لاله لاجوردی، محمدعلی سنجری، علی اشرف جمشیدی، مهدی ابراهیم پور، دوره 9، شماره 5 - ( 10-1394 )
چکیده
مقدمه: یکی از حس های آسیب دیده در بیماران همی پارزی حس جلدی کف پا است و نقش این حس در حفظ تعادل و تحرک عملکردی در این افراد همچنان موضوع تحقیقات است. هدف از این مطالعه بررسی همبستگی بین آستانه حس جلدی کف پا با تعادل عملکردی در بیماران همی پارزی مزمن می باشد.
روش بررسی: در این مطالعه که از نوع ارتباطی سنجی می باشد 70 بیمار سکته مغزی مزمن با میانگین (31/13) 10/59 سال و متوسط مدت زمان گذشته از ضایعه (61/23) 7/31 ماه به روش نمونه گیری غیر احتمالی ساده انتخاب شدند. به منظور ارزیابی تعادل و تحرک عملکردی از آزمون های خم شدن- رساندن Bend- Reach: BR، رساندن عملکردی Functional Reach :FR با استراتژی های مچ پا و هیپ، TUG Timed Up and Go:، Step Test: ST در پای سالم و مبتلا، (BBS) Berg Balance Scale، و جهت سنجش آستانه حس جلدی در 7 نقطه مختلف کف پا از آزمون سمز- وین اشتاین استفاده شد.
یافته ها: اثر اصلی پا (پای سالم و مبتلا) و نقاط (7 نقطه مختلف کف پا) آستانه حس جلدی معنادار (0001/0P<) بوده و اثر متقابل پا × نقاط معنادار (2/0= P) نبود. آستانه حس جلدی در تمامی 7 نقطه کف پای مبتلا همبستگی معنادار (05/0P<) پایین تا بالایی (81/0 -24/0=r) با تمامی آزمون های تعادل و تحرک عملکردی نشان داد. هیچگونه ارتباط معناداری میان آستانه حس جلدی در 7 نقطه کف پای سالم با هیچ یک از آزمون های تعادل و تحرک عملکردی بجز آستانه حس جلدی کف انگشت کوچک پا با نمره کل، پویا و ایستا BBS، FR با استراتژی های هیپ و مچ پا و TUG، آستانه حس جلدی کف انگشت بزرگ پا با نمره ایستا BBS و FR با استراتژی هیپ و آستانه حس جلدی نقطه وسط کنار داخلی کف پا با نمره ایستا BBS و FR با استراتژی مچ پا وجود نداشت.
نتیجه گیری: آستانه حس جلدی کف پای مبتلا ارتباط معنی دار با آزمون های تعادل و تحرک عملکردی دارد. آستانه حس جلدی کف پا در نقاط کف انگشت بزرگ پا و کنار داخلی کف پا نقش مهمی در تعادل و تحرک عملکردی در بیماران همی پارزی دارد.
کلید واژهها: تعادل و تحرک عملکردی، آستانه حس جلدی، همی پارزی
|
|
|
|
|
|