[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: تماس با ما :: جستجو ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
بانک‌ها و نمایه‌نامه‌ها::
برای نویسندگان::
برای داوران::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
نظرسنجی
نظر شما در مورد قالب جدید پایگاه چیست؟
ضعیف
متوسط
خوب
عالی
   
..
Google Scholar Metrics

Citation Indices from GS

AllSince 2020
Citations935233
h-index198
i10-index317
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
15 نتیجه برای ورزش

سعید طالبیان، مریم عباس زاده، سمیه سلطانی،
دوره 1، شماره 2 - ( 4-1386 )
چکیده

روش بررسی: سی مرد والیبالیست حرفه­ای (20 سالم و 10 بیمار) در محدوده سنی 20 تا 30 سال بطور داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند. گروه بیمار در معاینه بر اساس اطلاعات کلینیکی و الکترومیوگرافی مبتلا به ضایعه عصب سوپرااسکاپولار سمت راست با آتروفی عضله بودند. افراد در حالت به شکم خوابیده بر روی تخت قرار می‏گرفتند به نحوی که  شانه مورد نظر در 90 درجه ابداکشن و مدیال روتیشن و مفصل آرنج از لبه تخت با فلکشن 90 درجه بطور عمودی قرار می‏گرفت. ابتدا همزمان با سه بار ثبت حداکثر فعالیت عضلات اینفرااسپیناتوس، تراپز میانی و ترس مینور بصورت ایزومتریک نیروی تولید شده توسط نیروسنج به رایانه منتقل و جهت نرمال کردن حرکت داینامیک پردازش می‏شد. سپس در حین حرکت داینامیک شبیه به Spirk به تعداد سه تکرار، با همزمان ساز خارجی زمان شروع و خاتمه فعالیت سه عضله ثبت و توسط نرم افزار شناسایی می‏شد.

یافته‏ ها: در گروه بیماران تفاوت معنی‏داری بینRMS نرمال شده حرکت داینامیک عضله اینفرااسپیناتوس و عضله تراپزمیانی مشاهده شد   (05/0p≤). در حالیکه در گروه سالم این اختلاف بین عضله اینفرااسپیناتوس و دو عضله دیگر معنی­دار بود (05/0p≤). همچنین تفاوت معنی­داری بین RMS نرمال شده دو گروه در سه عضله وجود داشت (05/0p≤). تفاوت معنی‏داری بین زمان شروع و خاتمه فعالیت سه عضله در هر دو دیده شد (05/0p≤). ترتیب شروع فعالیت سه عضله بین دو گروه همراه با تفاوت بود (05/0p≤) به نحوی که در گروه بیماران تراپزـ ترس مینورـ اینفرااسپیناتوس و در گروه سالم تراپز ـ اینفرااسپیناتوس ـ ترس مینور بود. مدت زمان فعالیت سه عضله بین دو گروه تفاوت داشت (05/0p≤ )بطوریکه در گروه بیماران غیر از اینفرااسپیناتوس که مدت کمتری فعال بود دو عضله دیگر زمان بیشتری را فعال بودند.       

نتیجه ­گیری: والیبالیست­های حرفه­ایی در معرض صدمه عضله اینفرااسکاپولار هستند و با حداکثر فعالیت و جایگزینی عضلات ثبات دهنده و سینرژی، نقص بوجود آمده را جبران می­کنند که می­تواند سبب کاهش دقت در حرکت و خستگی زود هنگام شود. لذا توجه به علل به وجود آمدن عارضه مهم است .


پریسا کاظمی، سعید طالبیان، غلامرضا علیایی، سید جواد موسوی،
دوره 5، شماره 1 - ( 7-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: آسیبهای ستون فقرات خصوصا در حین باربرداری در محیط های شغلی , یکی از شایع ترین بیماریهای عصبی-عضلانی در عموم جمعیت جهان است. حرکات نامتقارن , خم شدن و چرخش مداوم , حمل اجسام و انجام فعالیتهای قدرتی موجب آسیب به ستون فقرات می شوند. ورزش به عنوان یک فعالیت همه جانبه , شاید بتواند باعث اعمال نیروی کمتر به ستون فقرات و کاهش آسیب گردد. لذا هدف از این مطالعه بررسی تغییرات کنترل حرکتی به ازای حمل بار در طی حرکت دینامیک و سه بعدی تنه و تحت اثر قرینگی یا غیرقرینگی رفتار در ستون فقرات بین افراد ورزشکار و غیرورزشکار است.
روش بررسی: برای انجام این پژوهش , 17 خانم جوان غیرورزشکار و17 خانم جوان ورزشکار انتخاب شدند. پارامترهای زمانی کنترل حرکت (زمان پیش حرکت و زمان حرکت) در فاز برداشتن بارهای 5 , 7 , 9 و 12 کیلوگرم در دو حالت قرینه و غیرقرینه از عضلات اکستانسوری و فلکسوری تنه محاسبه گردید.
یافته­ ها: در هر دو گروه  ورزشکار و غیرورزشکار , با افزایش لود عضلات زودتر وارد عمل شدند (P<0/05). علیرغم اینکه غیرقرینگی, یک روند کاهشی را در زمان شروع حرکت عضلات در لود 7 کیلوگرم و یک روند افزایشی را در زمان شروع حرکت عضلات در لود 12 کیلوگرم نشان داد , اما این تغییرات معنادار نبود. زمان پیش حرکت عضلات مورد بررسی در مرحله بلند کردن بار در گروه ورزشکاران کمتر از افراد غیرورزشکار بود (P<0/01).
نتیجه­ گیری: با افزایش لود , براساس مکانیسم کنترل حلقه باز (Feed forward control) و آگاهی افراد از میزان وزنه ها عضلات آمادگی بیشتری برای شروع حرکت دارند لذا سریعتر وارد عمل می شوند. به نظر می رسد در سیستم نوروموتور ورزشکاران به دلیل تجربه ورزشی , پاسخ حرکتی از قبل برنامه ریزی شده (Preprogrammed) و اتوماتیک است , لذا آمادگی بیشتری برای شروع حرکت دارند.


نسرین ناصری، زهرا فخاری، مریم صنوبری، گلناز صدریا،
دوره 6، شماره 2 - ( 8-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: ثبات مرکزی(core stability قابلیت مجموعه کمری- لگنی- رانی برای جلوگیری از بی‌ثباتی ستون فقرات و بازگشت به حالت تعادل پس از اعمال یک اغتشاش است. گزارش داده شده است که عضلات ناحیه مرکزی، قبل از انجام حرکات در اندام‌ها  فعال می‌شوند. ثبات مرکزی، محوری برای عملکرد  بیومکانیکی موثر اندام هاست  که از طریق افزایش تولید نیرو و کاهش بار های مفصلی در تمامی انواع فعالیتها، از دویدن تا پرتاب کردن عمل می کند. هدف این مطالعه،  بررسی ارتباط بین ثبات مرکزی و عملکرد اندام تحتانی در زنان ورزشکار بود.

روش بررسی: 30  داوطلب زن ورزشکار، با میانگین (انحراف معیار) سنی (8/3)  23 سال در این مطالعه شرکت کردند. از دو مجموعه تست برای ارزیابی ثبات مرکزی و عملکرد اندام تحتانی استفاده شد .

یافته ها:. نتایج این مطالعه نشان داد که  قدرت ایزومتریک عضلات ابداکتور ران با دویدن جهشی در راه پله با جهش6 متری و با حرکت تعادلی ستاره ای در جهت اکستانسیون به ترتیب با  438/0-r=, , 367/0-r=  و  515 /0 r= ارتباط معنا دار داشت. همچنین تحمل عضلات لاترال فلکسور تنه با دویدن رفت وبرگشتی با 367/0  r=، پایین آوردن همزمان دو اندام تحتانی با پرش عمودی با 42/0 r= و تحمل عضلات اکستانسور تنه با پرش عمودی 404/-0 r= ارتباط معنا دارداشت. در موارد دیگر، بین تست های ثبات مرکزی و تست های عملکرد  اندام تحتانی ارتباط معنی دار وجود نداشت (05/0 p> ).

نتیجه گیری با وجود ارتباط ضعیف تا متوسط که در این مطالعه به دست آمد می توان اظهار کرد که با اینگونه  تست های ثبات مرکزی نمی توان عملکرد اندام تحتانی را پیش بینی کرد. لذا به نظر می رسد ارزیابی ثبات مرکزی باید بصورت دینامیک بوده وشامل مواردی باشد که  مناسب برای جامعه ورزشکاران است .


لیلا نوری، آزاده شادمهر، بهروز عطارباشی مقدم، نسترن قطبی،
دوره 6، شماره 3 - ( 9-1391 )
چکیده

زمینه و هدف:  توانایی­های ادراکی (زمان عکس العمل و مهارت پیش بینی) در عملکرد موفق اکثر فعالیت های روزانه ضروری هستند. قرار گرفتن در محیط­های کاملا داینامیک و غیرقابل پیش بینی ورزشی مانند والیبال شاید بتواند تغییراتی را در میزان این توانایی های ادراکی ورزشکاران در مقایسه با افراد غیرورزشکار ایجاد کند. لذا هدف ازاین مطالعه، مقایسه ی  زمان عکس العمل و مهارت پیش بینی والیبالیست ها با افراد غیر ورزشکار بود. 

روش بررسی: 11 نفر خانم والیبالیست و 11 نفر خانم غیرورزشکار در این مطالعه شرکت کردند. زمان عکس العمل انتخابی شنوایی، زمان عکس العمل انتخابی پیچیده ی شنوایی، زمان عکس العمل انتخابی بینایی، زمان عکس العمل انتخابی پیچیده ی بینایی، مهارت پیش بینی توپ با سرعت بالا، و مهارت پیش بینی توپ با سرعت پایین افراد با تست های کامپیوتری SART (Speed Anticipation Reaction Test) بررسی شد. 

یافته­ ها: تفاوت آماری معناداری در تست های انتخابی شنوایی و انتخابی پیچیده ی شنوایی بین دو گروه وجود نداشت (05/0< P). والیبالیست ها در تست های انتخابی بینایی، انتخابی بینایی پیچیده، مهارت پیش بینی توپ با سرعت بالا، و مهارت پیش بینی توپ با سرعت پایین بهتر از زنان سالم غیرورزشکار عمل کردند (05/0P<).

نتیجه گیری: والیبالیست ها در طی تمرینات ورزشی دانش گسترده ای را در زمینه الگوهای مخصوص عصبی شناختی والیبال به دست می آورند و در شرایط مشابه ورزشی ( مانند تست های عصبی شناختی کامپیوتری) به خاطر استخراج کارآمد این دانش، توانایی های ادراکی بالاتری در مقایسه با افراد غیرورزشکار دارند.


فایزه سادات محمودی هاشمی، سیدجواد موسوی، بهروز عطارباشی مقدم، سعید طالبیان مقدم، شیوا موسوی،
دوره 7، شماره 1 - ( 2-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: این مطالعه با هدف دستیابی به یک پرسشنامه فارسی مناسب برای ارزیابی ضایعات شانه در ورزشکاران، به ترجمه، بومی سازی و تعیین اعتبار و تکرارپذیری پرسشنامه جراحان شانه و آرنج آمریکا پرداخته است.

روش بررسی: افراد مورد مطالعه 100 نفر از ورزشکاران رشته های پرتابی و بالای سر مبتلا به آسیب و اختلال در عملکرد شانه (81/5 ± 96/25‌سال) بودند. روند ترجمه پرسشنامه و تطابق فرهنگی طبق روش استاندارد انجام گرفت. پس از تکمیل مراحل ترجمه و تهیه نسخه  فارسی پرسشنامه ASES ، این پرسشنامه به همراه نسخه های فارسی پرسشنامه ناتوانی بازو و شانه و دست (The Disabilities of the Arm Shoulder and Hand: DASH)  و سنجش سلامت خلاصه شده 36 سوالی (Short Form 36 Health Survey:SF36) جهت تعیین اعتبار توسط بیماران تکمیل شدند. 30 نفر از این افراد به صورت تصادفی جهت بررسی تکرارپذیری آزمون- بازآزمون پرسشنامه، مجدا پرسشنامه را تکمیل کردند. پس از تکمیل پرسشنامه، داده های بدست آمده مورد ارزیابی آماری قرار گرفت.

یافته­ ها: جهت سنجش همخوانی درونی سوال های موجود در نسخه فارسی پرسشنامه‌ ASES از ضریب همبستگی آلفاکرونباخ استفاده شد. آلفای کرونباخ برای این پرسشنامه عدد 91/.  بدست آمد. برای تکرارپذیری آزمون- بازآزمون از آزمون ICC استفاده شد که مقدار، 91/.  بدست آمد. ارتباط بین نسخه فارسی پرسشنامه‌ ASES با نسخه‌های فارسی پرسشنامه‌های SF36 و DASH با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون بررسی شد. همبستگی بین نسخه فارسی پرسشنامهASES  و پرسشنامه DASH برابر با 78/0 بود که نشان دهنده ارتباط قوی بین نسخه فارسی پرسشنامه ASES و DASH است. همبستگی بین نسخه فارسی پرسشنامه ASES با بخش های مختلف  پرسشنامه SF36، بین 48/0 تا 62/0 بود که همبستگی متوسط را نشان داد.

نتیجه ­گیری: نسخه فارسی پرسشنامه ASES ابزاری معتبر و تکرارپذیر برای ارزیابی عملکرد شانه در ورزشکاران مبتلا به اختلالات شانه می‌‌باشند.


حیدر صادقی، سیدخلیل موسوی، حامد قاسمپور، حسین نبوی نیک،
دوره 7، شماره 1 - ( 2-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به اینکه مطالعه خصوصیات نیروی عکس العمل زمین در حین راه رفتن انسان ‌به عنوان توصیف کننده ای مهم در وجود اختلال در راه رفتن شناخته می شود، هدف از انجام این تحقیق، مقایسه مولفه عمودی نیروی عکس العمل زمین در حین راه رفتن به سمت جلو و عقب در ورزشکاران مبتلا به اسپرین مچ پا بود.

روش بررسی: در این تحقیق ‌نیمه تجربی تعداد 13 ورزشکار مبتلا به اسپرین مچ پا و 11 ورزشکار سالم‌‌‌راه رفتن به سمت جلو و عقب را در سه کوشش تکرار کردند.‌مقادیر مربوط به نیروی عکس العمل زمین با استفاده از صفحه نیروسنج‌‌اندازه گیری و با استفاده از وزن بدن آزمودنی ها نرمال شد.‌از آمار توصیفی میانگین و انحراف استاندارد برای توصیف داده ها و آزمون آماری واریانس دو راهه برای تحلیل اندازه های بین گروهی استفاده شد.‌

یافته ها:  تفاوت معناداری   بین تولید نیروی عکس العمل در شاخص های اوج اول و دوم در راه رفتن به جلو و عقب ‌ثبت شد(0.00 p=). در حالی که در مقایسه بین گروهی، اختلاف معناداری بین گروه ‌آسیب دیده و ‌سالم ‌مشاهده نشد.

نتیجه گیری: با توجه به یافته های تحقیق به نظر می رسد آسیب اسپرین مچ پا بر اختلاف تولید نیروی عکس العمل زمین حین راه رفتن به سمت جلو و عقب تاثیرگذار نیست. بلکه تفاوت موجود بین دو گروه سالم و دارای آسیب از الگوی اختصاصی راه رفتن برای هر آزمودنی ناشی می شود.

سیدخلیل موسوی ، وحید عنوانی، حیدر صادقی،
دوره 7، شماره 2 - ( 3-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به نقش مهم تعادل در انجام فعالیت های روزانه خصوصا در فعالیت های ورزشی و اهمیت شناخت عوامل موثر بر آن، مطالعه حاضر با هدف تاثیر خستگی عضلانی تولید شده در اندام تحتانی پس از اعمال تمرینات با شدت بالا بر تعادل ورزشکاران نخبه جوان بود.
روش بررسی:
در این تحقیقنیمه تجربی ورزشکار شناگر نخبه جوان با میانگین و انحراف استاندارد سن 0.7±17و شاخص توده بدنی 54/0±62/21، به عنوان آزمودنی مطالعه شدند. آزمودنی ها تست تعادل پایداری قامت و محدوده پایداری را با قرار گرفتن هر دو پا در وسط صفحه دستگاه تعادل سنج بایودکس، در شش تکرار برای هر تست (سه تکرار در وضعیت قبل از خستگی و سه تکرار در وضعیت بعد از اجرای پروتکل خستگی روی دوچرخه وینگیت)انجام دادند. مقادیر به دست آمده توسط دستگاه تعادل سنج بایودکس در شاخص های نمره کل، قدامیخلفی،داخلیخارجی، قدامی- داخلی، قدامی- خارجی، خلفی- داخلی و خلفی- خارجی در دو وضعیت با استفاده از آزمون t دو گروه همبسته در سطح معناداری /0 تحلیل شد.
یافته‌ها: نتایج تحقیق نشان دادند که خستگی با افزایش معنادار در مقادیر شاخصهای پایداری در جهات قدامی- خلفی(01/0P=)، داخلی– خارجی(01/0P=)، خلفی(018/0P=)، چپ(029/0P=) و خلف– چپ(016/0P=) همراه است.
نتیجه‌گیری:
شاید اختلال در تعادل ورزشکار در برخی جهات بر اثر ایجاد خستگی بیانگر این نکته باشد که عضلات تحت تاثیر خستگی مرتبط با جهت دچار کاهش عملکرد شوند. از این نکته میتوان در رعایت اصل ویژگی تمرین استفاده کرد و از این طریق تمریناتی را طراحی کرد که به میزان بیشتری بر عضلات در جهتهای خاص تاکید داشته باشند. کلیدواژه‌ها: تعادل، محدوده پایداری، خستگی، ورزشکار
سیده الهام فتاحیان، نسترن قطبی، صوفیا نقدی، سقراط فقیه زاده،
دوره 7، شماره 2 - ( 3-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از عوامل خطرزا در ایجاد آسیب های ورزشی، انعطاف پذیری نامناسب عضلات است که می تواند منجر به درد، کاهش دامنه حرکتی و محدودیت های عملکردی فرد در انجام فعالیت های ورزشی یا فعالیت های روزانه زندگی شود و کیفیت زندگی وی را تحت تاثیر قرار دهد. هدف از مطالعه حاضر، بررسی ارتباط بین میزان انعطاف پذیری عضلات کاف و وضعیت عملکردی ورزشکاران آسیب دیده از ناحیه مچ پا بود.
روش بررسی:
30 ورزشکار مرد آسیب دیده از ناحیه مچ پا (میانگین سنی 94/3 ± 63/22 و دامنه 18 تا 40 سال) در این مطالعه شرکت داشتند. میزان انعطاف پذیری عضلات کاف با گونیامتری از حرکت دورسی فلکشن مچ پای مبتلا و سالم شرکت کنندگان اندازه گیری شد. برای بررسی وضعیت عملکردی مچ پا از مقیاس سنجش آسیب های پا و مچ پا (Foot and Ankle Outcome Score : FAOS) استفاده شد.
یافته ها:
بین میزان انعطاف پذیری عضلات کاف اندام مبتلا و نمره ی کل حاصل از پرسشنامه عملکردی، ارتباط معناداری مشاهده نشد (05/0< P) در حالی که بین انعطاف پذیری همین عضلات در اندام سالم و نمره کل حاصل از پرسشنامه عملکردی، ارتباط معنادار بود ( 51/0 r = , 004/0 P = ).
نتیجه‌گیری:
این مطالعه نشان داد هرچند در ورزشکارانی که انعطاف پذیری عضلات کاف آن ها بیشتر است، وضعیت عملکردی مچ پا بهتر می باشد؛ اما عدم انعطاف پذیری این عضلات در همان ورزشکاران، الزاما با پایین بودن وضعیت عملکردی همراه نیست.
محمدحسن آذرسا، آزاده شادمهر، نادر معروفی، حسین باقری، شهره جلائی، سیدمحسن میر،
دوره 8، شماره 3 - ( 4-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: ثبات و کنترل عصبی عضلانی عضلات اسکاپولا، عوامل مهمی در عملکرد شانه حین فعالیت های دینامیک می باشند. الگوی سه بعدی حرکت یکپارچه بین مفاصل گلنوهومرال واسکاپولوتوراسیک به عنوان ریتم اسکاپولوهومرال شناخته می شود.درگیرشدن بیشترعضلات روتاتورکاف و اسکاپولا سبب فراخوانی بیشتر واحدهای حرکتی می گردد،بنابراین شاید بتوان بااعمال بار به عضلات اسکاپولا،ارزیابی دقیق تر وجامع تری ازنقش عضلات دروضعیت اسکاپولا داشت.

روش بررسی : ٣٠ نفر بسکتبالیست مذکر۲۰تا۴۰سال برای انجام آزمون اصلاح شده لغزش خارجی اسکاپولا فراخوانده شدند. فاصله خطی بین زاویه تحتانی اسکاپولا و زایده خاری T7-8 در وضعیت های اسکاپشن ۹۰ درجه بدون اعمال بار و با اعمال بار ١ کیلوگرمی توسط ۲ آزمونگر در یک جلسه با کالیپر اندازه گیری شد.یکی از آزمونگران یک هفته بعد آزمون را تکرار نمود.

یافته ها: مقادیر Intra-class Correlation Coefficient (ICC) اینتر و اینتراریتر برای اسکاپشن ۹۰ درجه بدون اعمال بار به ترتیب ۷۳/٠ و ٨٢/٠ وبرای وضعیت اعمال بار ١ کیلوگرمی به ترتیب ٥٤/٠ و ٨٦/٠ بود. میزان Standard Error of Measurement (SEM) در اندازه گیری های اینتر و اینتراریتر برای اسکاپشن ۹۰ درجه بدون اعمال بار به ترتیب ٨٣/٠و ۵۹/٠ سانتیمتر و برای وضعیت اعمال بار ١ کیلوگرمی به ترتیب ۹۷/٠ و ۴۵/٠ سانتیمتر بود.

نتیجه گیری: اعمال بار ١ کیلوگرمی در اسکاپشن، بهبود قابل توجهی در تکرارپذیری آزمون ایجاد ننمود که نشان می دهد میزان این بار، برای فعال کردن عضلات در این ورزشکاران مناسب نمی باشد.

کلید واژه ها : اسکاپشن با بارگذاری، آزمون لغزش خارجی اسکاپولا ، ورزشکاران ، تکرارپذیری.


نرگس مفتاحی، جواد صراف زاده، نادر معروفی، حسن جعفری،
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به شیوع بالای کمردرد در ورزشکاران و آثار آن بر عملکرد ورزشی آنان، وجود یک ارزیابی دقیق قبل از طراحی برنامه توانبخشی در ورزشکاران مبتلا به کمردرد ضروری به نظر میرسد. در ارزیابی باید توجه داشت که حرکات بدن به صورت یک زنجیره کینتیکی میباشند. این بدین معناست که هر گونه مشکل در یکی از ساختمان های این زنجیره، میتواند باعث عملکرد غیرطبیعی در سایر قسمت های زنجیره شود. بنابراین در نظر نگرفتن ارتباطات بین قسمت های مختلف این زنجیره میتواند منجر به توانبخشی کمتر از حد مطلوب شود. لذا علاوه بر تمرکز درمان بر روی ناحیه آسیب دیده، بررسی کل زنجیره حرکتی میتواند در جلوگیری از باقی ماندن و تکرار چنین مشکلاتی کمک کننده باشد. از آنجایی که در زنجیره کینتیک، عضلات مفصل ران به عنوان یک حلقه ارتباط دهنده مهم بین اندام تحتانی و تنه عمل کرده و نیروها را از اندام تحتانی به ستون فقرات و برعکس منتقل میکنند، هدف مطالعه حاضر، مقایسه قدرت عضلات ران در زنان ورزشکار مبتلا به کمردرد غیر اختصاصی مزمن و سالم بود.

روش بررسی:

یافته ها:

نتیجه گیری:

کلید واژه ها:

کمردرد غیر اختصاصی مزمن، قدرت عضلات ران، ورزشکار
نتایج به دست آمده از این مطالعه نشان میدهد که قدرت اکستنشن و ابداکشن مفصل ران در زنان ورزشکار مبتلا به کمردرد کمتر از گروه کنترل بود. بنابراین در ارزیابی و توانبخشی مبتلایان به کمردرد، علاوه بر ارزیابی های مربوط به ستون فقرات، توجه به قدرت عضلات مفصل ران نیز ضروری به نظر میرسد.
حداکثر قدرت عضلات اکستانسور و ابداکتور ران در زنان ورزشکار مبتلا به کمردرد، به صورت معنیداری کمتر از قدرت این گروههای عضلانی در ورزشکاران سالم بود (05/0>
15 زن ورزشکار سالم و 15 زن ورزشکار مبتلا به کمردرد غیر اختصاصی مزمن در محدوده سنی 18 تا 30 سال در مطالعه حاضر شرکت کردند. قدرت عضلات اکستانسور، ابداکتور و روتاتور خارجی ران در هر دو گروه اندازه گیری شد. برای اندازهگیری قدرت عضلات از دینامومتر دستی استفاده شد. از آنجایی که ثابت نگه داشتن دینامومتر دستی با دست آزمونگر پر از خطاست، در این مطالعه دینامومتر دستی به وسیله یک چهارچوب فلزی ثابت شد.
P). مقایسه حداکثر قدرت عضلات روتاتور خارجی ران در دو گروه، تفاوت معنی داری را نشان نداد (05/0<P).
سمیرا وطن دوست، بهنوش وثاقی قراملکی، بهروز عطارباشی مقدم،
دوره 9، شماره 2 - ( 2-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به شیوع بالای خروج خودبخودی استرسی ادراری در زنان ورزشکار و نقش تغییرات لوردوز کمر، شیب لگن و نیز نوع و تعداد زایمان به عنوان عوامل موثر بر بروز خروج خودبخودی استرسی ادراری، همچنین کمبود مطالعه در این زمینه و لزوم بررسی این عوامل مستعد کننده در جامعه زنان ورزشکار ایرانی، هدف از این تحقیق بررسی رابطه تغییرات انحنای کمری و چرخش (تیلت) لگن با خروج خودبخودی استرسی ادراری و نیز تعیین نقش نوع و تعداد زایمان بر بروز این مشکل بود.

 

روش بررسی: در این مطالعه مورد-شاهدی از طریق نمونه گیری ساده و در دسترس، 17 خانم والیبالیست مبتلا به خروج خودبخودی استرسی ادراری و 15 خانم والیبالیست سالم در محدوده سنی 40-20 سال، بعد از مصاحبه و گرفتن اطلاعات جمعیت شناختی وارد مطالعه شدند. برای تایید خروج خودبخودی استرسی ادراری از پرسشنامه فارسی سازی شده­ی (International Consutation on Incontinence Questionnaire-Urinary Incontinence Short Form: ICIQ- UISF) که پایایی و روایی آن به تایید رسیده است استفاده شد. انحنای کمری توسط خط کش قابل انعطاف و تیلت لگن توسط تیلت سنج لگن مورد سنجش قرار گرفتند.

 

یافته‌ها: بین دو گروه اختلاف آماری معناداری از لحاظ میزان انحنای کمری (001/0 P< ) و تیلت لگن (02/0 P= ) وجود داشت بطوریکه مقادیر آنها در ورزشکاران مبتلا به ( Stress Urinary Incontinence: SUI ) کمتر بود . بر اساس یافته‌های این مطالعه تعداد زایمان تأثیر معناداری بر بروز خروج خودبخودی استرسی ادراری نداشت ولی بین نوع زایمان و بروز خروج خودبخودی استرسی ادراری ارتباط معناداری دیده شد (03/0 P= ).

 

نتیجه گیری: با توجه به وجود تفاوت معنادار انحنای کمر و تیلت (چرخش) لگن در خانم های ورزشکار سالم و مبتلا به خروج خودبخودی استرسی ادرار، ضمن توصیه بر انجام مطالعات اپیدمیولوژیک و سبب شناسی پیشنهاد می‌گردد لوردوز کمر و تیلت لگن در افراد مبتلا به خروج خودبخودی استرسی ادراری بررسی گردد.

کلید واژه­ها: خروج خودبخودی ادرار استرسی، زنان ورزشکار، پاسچر کمری لگنی


مهدی رمضانی، قربان تقی زاده، مهدی عبدالوهاب، لاله لاجوردی، مهرداد سعیدی بروجنی،
دوره 9، شماره 3 - ( 4-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: کمردرد غیراختصاصی مزمن یکی از مسائل مهم سلامت در نیروهای نظامی بوده و عوامل مختلفی در به وجود آمدن آن گزارش شده است. هدف از مطالعه حاضر تعیین ارتباط بین کمردرد با سطح تحصیلات، Body Mass Index: BMI ، ورزش، وضعیت سیگار کشیدن ، وضعیت شغلی و پاسچرهای بد در نیروهای نظامی مرد می باشد.

 

روش بررسی: در این مطالعه غیرتجربی مورد- شاهدی، 92 نفر (با میانگین سنی 16/29 سال و انحراف معیار 55/8 سال) مبتلا به کمردرد غیر اختصاصی مزمن و 93 نفر (با میانگین سنی 80/26 سال و انحراف معیار 22/9 سال) افراد غیرمبتلا به کمردرد به صورت غیراحتمالی ساده از نیروهای نظامی مرد پادگان ها و مراکز نظامی شهر تهران انتخاب شدند. ابزراهای اندازه گیری در این مطالعه شامل پرسشنامه خودساخته، ترازو و متر نواری بود.

 

یافته ها: بر اساس نتایج رگرسیون لوجستیک دوتایی، عوامل خطر درجه تمرینات (003/0= P )، وضعیت کشیدن سیگا ر (042/0= P )، درجه BMI (034/0= P )، درجات پاسچر بد شامل حرکات بلند کردن اشیا سنگین (00 7 /0= P )، حرکات خم شدن (003/0= P )، حرکات چرخیدن از ناحیه کمر ( 011/0= P )، جابجایی اشیا حجیم (034/0= P )، جابجایی اشیا سنگین (05/0= P ) و کار کردن در وضعیت چمباتمه (005/0= P ) ارتباط معناداری با کمردرد داشتند و وضعیت شغلی (999/0= P )، سطح تحصیلات (056/0= P ) و درجه پاسچر بد شامل حرکاتی شبیه به چلاندن لباس (958/0= P ) ارتباط معناداری با کمردرد نداشتند.

 

نتیجه گیری: داشتن تمرینات منظم و BMI عادی، احتمال ابتلا به کمردرد را در نیروهای نظامی کاهش داده در حالی که سیگار کشیدن و انجام زیاد فعالیت های فیزیکی آسیب رسان در حین کار ( بلند کردن اشیا سنگین، حرکات خم شدن و چرخیدن از ناحیه کمر، جابجایی اشیا حجیم و سنگین و همچنین کار کردن در وضعیت چمباتمه برای مدت طولانی) این احتمال را افزایش می دهد.

 

کلید واژه ها : کمردرد غیراختصاصی مزمن، نیروهای نظامی، عوامل خطر بیومکانیکی، ورزش


سیده سمیرا طباطبایی، محمد کمالی، بهنوش وثاقی قراملکی، نرگس شفارودی،
دوره 9، شماره 6 - ( 12-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: رفتار افراد در مواجهه با بیماری و جستجوی درمان بسیار متفاوت است. با توجه به شیوع بالای خروج خودبخودی استرسی ادرار در زنان ورزشکار، با دانستن تجربیات آنان از جستجوی درمان و شناسایی نیازهای آنان، می توان راهکارهایی را جهت طرح ریزی درمان مبتنی بر نیاز ورزشکاران زن مبتلا به خروج خودبخودی استرسی ادرار و سوق دادن آنها به دریافت خدمات درمانی و توانبخشی ارائه داد. این مطالعه با هدف درک تجربیات این گروه ورزشکاران از جستجوی درمان صورت گرفت.

 روش بررسی: این پژوهش به شیوه پدیدارشناسی انجام شد. نمونه گیری به روش هدفمند بود و پس از شناسایی زنان ورزشکار حرفه ای مبتلا به این عارضه از طریق سوال شفاهی انجام گردید. جمع آوری داده ها به صورت مصاحبه­ی نیمه ساختار یافته عمیق بود. یافته های حاصل از 29 مصاحبه انفرادی و 1 مصاحبه ی گروهی با استفاده از روش کلایزی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

یافته ها: طبق نتایج به دست آمده، یافته ها در 11 زیر مضمون و 3 مضمون خوددرمانی، عدم جستجوی درمان و استفاده از راهکارهایی برای پیشگیری طبقه بندی شدند.

نتیجه گیری: ورزشکاران مبتلا به خروج خودبخودی استرسی ادرار آگاهی صحیحی از درمان های موجود برای پیشگیری و توانبخشی این عارضه ندارند و  به علت حرفه ای بودن این عارضه را جزئی از آسیب های ورزشی به حساب می آورند و انگیزه کمتری برای جستجوی علت و درمان دارند.

کلیدواژه ها: خروج خود به خودی استرسی ادرار، تجربه جستجوی درمان، ورزشکار زن


علی طهماسبی، حمیدرضا آزادی،
دوره 9، شماره 6 - ( 12-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: افسردگی به عنوان یکی از مهم ترین تهدیدات سلامت روان در قرن 21 شناخته می شود و در آن فرد احساس غم، عدم لذت و دلسردی می کند. تجربه این احساسات در افراد، به ویژه دانشجویان، می تواند منجر به ناکارآمدی این افراد در حوزه های مختلف عملکرد کاری گردد. این تحقیق بر آن است تا تاثیر ورزش های مقاومتی کوتاه مدت را بر حوزه های عملکرد کاری و شدت افسردگی در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان مورد بررسی قرار دهد.

روش بررسی: روش نمونه گیری در این پژوهش به صورت غیر احتمالی و در دسترس بود. در ابتدا پرسشنامه افسردگی بک (ویرایش دوم) و مقیاس عملکرد کاری کانادایی از گروه آزمودنی (40 نفر) و گروه شاهد (40 نفر)  قبل از انجام مداخله گرفته شد و سپس پروتکل انجام ورزش­های مقاومتی به مدت8 هفته، هفته‏ای 3 روز و روزی 30/1 ساعت انجام گردید. در نهایت پرسشنامه­های افسردگی و عملکرد کاری در هفته اول پس از سپری شدن طول مدت مداخله گرفته شدند. تجزیه و تحلیل داده­ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 20 صورت پذیرفت.

یافته­ها: نتایج آزمون تی زوجی وجود تفاوت معنادار در عملکرد (001/ P<)، میزان رضایت از عملکرد (001/ P<) و شدت افسردگی (001/ P<) را در مقایسه قبل و بعد در گروه مداخله نشان می دهد، همچنین  نتایج آزمون تی مستقل حاکی از وجود تفاوت معنادار بین دو گروه در عملکرد (001/ P<)، میزان رضایت از عملکرد (001/ P<) و شدت افسردگی در بعد از انجام مداخله بود (001/ P<).

نتیجه گیری: تمرین های مقاومتی کوتاه مدت می تواند به طور موثری منجر به کاهش شدت افسردگی و بهبود در عملکرد و میزان رضایت از عملکرد در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان گردد.

کلید واژه ها: ورزش های مقاومتی، حوزه های عملکرد کاری، افسردگی، دانشجویان


مجتبی عشرستاقی، الهام شیرزاد، حیدر صادقی،
دوره 9، شماره 7 - ( 12-1394 )
چکیده

سفتی پا به عنوان یک متغیر مرتبط با عملکرد ورزشی و خطر وقوع آسیب شناخته شده است. هدف از انجام این تحقیق، مقایسه‌ی سفتی پا در اجرای آزمون هاپینگ، بین زنان و مردان ورزشکار بود.

13 زن و 12 مرد جوان از بهترین ورزشکاران راکتی کشور در این تحقیق شرکت کردند و آزمون هاپینگ جفت پا با فرکانس 2/2 هرتز را اجرا نمودند. سفتی پای آزمودنی‌ها محاسبه شد و با تقسیم بر وزن آن‌ها به صورت نرمال‌شده با وزن نیز به دست آمد. برای مقایسه‌ی میانگین متغیرهای تحقیق بین دو گروه زنان و مردان، آزمون تی مستقل مورد استفاده قرار گرفت.

سفتی پای زنان به طور معناداری کم‌تر از مردان بود (001/0 = P).

کمتر بودن سفتی پای زنان ورزشکار در مقایسه با مردان، می‌تواند یکی از عوامل ضعیف‌تر بودن اجراهای سرعتی زنان ورزشکار در حرکات افقیکلیدواژه‌ها: <span lang="FA" style="font-family:;" new="" b="" fa;="" mitra";="" roman";="" "times="" roman";"="">سفتی پا، زنان و مردان ورزشکار، عملکرد ورزشی، خطر آسیب



صفحه 1 از 1     

فصلنامه توانبخشی نوین Journal of Modern Rehabilitation
Persian site map - English site map - Created in 0.09 seconds with 42 queries by YEKTAWEB 4657