|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
2 نتیجه برای کینزیوتیپ
رویا صادقی مقدم، لاله لاجوردی، علی امیری، قربان تقی زاده، سروش لهراسبی، دوره 6، شماره 1 - ( 7-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: فلج مغزی شامل ناهنجاریهای غیرپیشرونده در مغز درحال رشد است که منجر به بروز مشکلاتی درزمینه اجرای حرکتی شده و نهایتا فعالیتهای عملکردی فرد را تحت تاثیر قرار می دهد.عملکرد محدود دست، یک خصوصیت اختلالات حرکتی درکودکان مبتلا به فلج مغزی می باشد که منجر به ناتوانی درانجام فعالیت های روزمره زندگی،کار و بازی میشود. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر Kinesio Taping مچ برعملکرد دست کودکان مبتلا به فلج مغزی دایپلژی اسپاستیک بود. روش بررسی: این پژوهش یک کارآزمایی بالینی تصادفی و یک سویه کور(single-blind) بود که درآن 26 کودک 6-3 ساله مبتلا به فلج مغزی دایپلژی اسپاستیک به روش غیراحتمالی دردسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی به دوگروه کنترل و مداخله اختصاص داده شدند. درطول پژوهش به مدت 12روز، گروه کنترل تنها تحت درمان رایج کاردرمانی(Neuro-Developmental Treatment) قرارگرفت و گروه مداخله علاوه بر آن Kinesio Taping مچ دریافت کرد، به این ترتیب که چسب به صورت 24 ساعته درشبانه روز، بر روی هردو دست، مورد استفاده قرارگرفت. در هردوگروه ازآزمونQUEST (Quality of Upper Extremity Skills Test) جهت بررسی کیفیت مهارتهای اندام فوقانی و از مقیاسModified Ashworth جهت ارزیابی اسپاستی سیته مچ دست، قبل و بعد ازمداخله، استفاده شد و داده ها از طریق آزمونهای T مستقل و ویلکاکسون تحلیل شدند. یافته ها: نتایج ارزیابیها نشان دهنده افزایش معنادار نمره کلی آزمونQUEST (029/0P=) و بهبود عملکرد در دو زمینه از زمینه های این آزمون یعنی حرکات مجزا (003/0 P=) و گرفتن (008/0P=) میباشند اما در دو زمینه تحمل وزن (46/0P=) و بازکردن حفاظتی(89/0P=) بهبودی معناداری مشاهده نشد.همچنین نتایج بدست آمده درمورد شدت اسپاستی سیته نشان دهنده کاهش معنادار تون دست راست (004/0P=) می باشند درحالیکه کاهش تون دست چپ معنادار نبوده است (06/0P=). نتیجه گیری : اطلاعات حاصل از تحقیق حاضرنشان میدهند که Kinesio Taping مچ میتواند روش موثری جهت بهبود کیفیت مهارتهای اندام فوقانی کودکان فلج مغزی دایپلژی اسپاستیک در زمینه های حرکات مجزا و گرفتن باشد و احتمالا بدلیل همراهی با استفاده عملکردی بیشتر از دست غالب باعث کاهش معنادار تون در مچ دست راست میشود.
فاطمه ملائی، نسرین ناصری، نسترن قطبی، دوره 9، شماره 5 - ( 10-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: آسیبهای شانه در ورزشهایover head شیوع بالایی دارد. از این میان سندرم گیرافتادگی شایعترین علت این آسیبها میباشد. اسکاپولا نقش بیومکانیکی مهمی در عملکرد نرمال شانه دارد. ایمبالانسهای عضلانی باعث تغییر در آرتروکینماتیک نرمال اسکاپولا و در نتیجه آسیب میشوند. یکی از درمانهایی که در افراد مبتلا به سندرم گیرافتادگی استفاده میشود کینزیوتیپینگ است. هدف از این مطالعه بررسی اثر کینزیوتیپ عضلات تراپزیوس بر میزان درد، حرکات عملکردی مفصل شانه و لغزش خارجی کتف در افراد مبتلا به سندرم گیرافتادگی بود.
روش بررسی: 15ورزشکار با میانگین (انحراف معیار) سنی 56/3±53/30 با سندرم گیر افتادگی در این مطالعه شرکت کردند .در این افراد درد با مقیاس دیداری درد- حرکات عملکردی مفصل شانه و آزمون لغزش خارجی کتف در سه وضعیت پایه ارزیابی شد. سپس با روش دکتر Kenzo Kase کینزیوتیپ مهاری برای عضله تراپزیوس فوقانی و کینزیوتیپ تحریکی برای عضله تراپزیوس تحتانی انجام شد . ارزیابی مجدد در سه فاصله زمانی، 20 دقیقه ،72 ساعت و 6 روز بعد از جلسه اول انجام شد .
یافتهها: میانگین میزان درد 72 ساعت بعد از تیپ و 6 روز بعد ار آن کاهش معناداری نشان داد ( 003/0= p و 003/0= P). حرکت abd+ ext.rot. شانه بعد از تیپ بهبودی معناداری نشان داد که بیشترین آن 6 روز بعد از تیپ بود (004/0=p). حرکت add. + int.rot. شانه بعد از تیپ بهبودی معناداری نشان داد و بیشترین بهبودی در 6 روز بعد از تیپ دیده شد (001/0=p). آزمون لغزش خارجی کتف در حالت اول تست (بازوها آویزان کنار بدن) بعد از تیپ با 001/0=p و در حالت دوم تست (دستها روی کرست ایلیاک) نیز با 003/0= p بهبودی معناداری نشان داد. در حالت سوم تست (دستها در 90 درجه ابدکسیون و چرخش داخلی) بهبودی معناداری دیده نشد.
نتیجهگیری: کینزیوتیپ عضلات تراپزیوس در افراد با سندرم گیر افتادگی باعث کاهش درد، بهبود حرکات عملکردی شانه و بهبود ارتروکینماتیک اسکاپولا شد. پس میتوان از کینزیوتیپ بعنوان یک درمان کمکی در افراد با سندرم گیر افتادگی استفاده کرد.
کلید واژه ها: کینزیوتیپ، عضلات تراپزیوس، سندرم گیرافتادگی
|
|
|
|
|
|