[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: تماس با ما :: جستجو ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
بانک‌ها و نمایه‌نامه‌ها::
برای نویسندگان::
برای داوران::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
نظرسنجی
نظر شما در مورد قالب جدید پایگاه چیست؟
ضعیف
متوسط
خوب
عالی
   
..
Google Scholar Metrics

Citation Indices from GS

AllSince 2020
Citations895234
h-index188
i10-index317
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
5 نتیجه برای گشتاور

کبری قاسمی، حسن جعفری، علی اشرف جمشیدی،
دوره 4، شماره 3 - ( 4-1389 )
چکیده

مقدمه: از جمله مشکلاتی که فرد ورزشکار در هنگام انجام تمرینات ورزشی و بیمار در هنگام انجام تمرینات درمانی با آن مکرراً مواجه است، مسأله خستگی عضلانی است. بدیهی است که بروز پدیده خستگی دقت عملکرد افراد را متأثر ساخثه و دامنه فعالیت فیزیکی و ورزشی را محدود می سازد .فوائد خستگی در بسیاری از تحقیقات گذشته مورد مطالعه قرار گرفته است . لذا ارزیابی خستگی نیازمند بررسی های دقیق، پایا و قابل اعتمادی می باشد . بررسی قدرت عضلانی و ادارک فردی از خستگی دو روش معمول در بسیاری از تحقیقات بوده است . . لذا محقیقین در تحقیق حاضر به بررسی پایایی زمانی دو روش ادراک فردی از خستگی و سنجش گشتاور تولیدی توسط عضله بعد از ایجاد خستگی پرداختند .

مواد و روشها: در این تحقیق 15 نفر خانم بین 30- 20 سال که حداقل هفته­ای یک بار به صورت غیر حرفه­ای در فعالیتهای ورزشی شرکت داشتند، به صورت داوطلبانه وارد مطالعه شدند. هر آزمودنی سه بار به آزمایشگاه مراجعه می­نمود. اولین جلسه برای آشنایی با نحوه انجام انقباض ایزوکینتیک بود. تست اصلی هم در دو جلسه بعدی با فاصله یک هفته انجام می شد. در ابتدای هر جلسه پس از گرم کردن، میزان خستگی اداراکی توسط آزمون مقیاس آنالوگ بصری ، متوسط حداکثرگشتاور و متوسط توان کانسنتریک ایزوکینتیک عضلات چهار سر ران پای غالب در سرعت 60 درجه در ثانیه اندازه­گیری می­شد. سپس پروتکل خستگی یعنی تکرار انقباض­های ایزوکینتیک بیشینه تا زمانیکه قدرت فرد برای سه بار متوالی به 50% حداکثر مقدار خود کاهش پیدا می کرد اجرا می­گردید. پس از اجرای پروتکل خستگی، متوسط حداکثرگشتاور، متوسط توان و خستگی ادارک شده مجددا مورد ارزیابی قرار می­گرفت.

نتایج: پایایی متوسط حداکثر گشتاور (APT ) ، متوسط توان (AP) و مقیاس آنالگ بصری (VAS) قبل ازاجرای پروتکل خستگی به ترتیب 6/81% ، 4/87% و 9/47% بوده است و میزان این پایایی بعد از خستگی به ترتیب به 9/59% ، 4/64% و 6/96% تغییر یافته است .

 نتیجه­ گیری: این مطالعه نشان داد که در ارتباط با پارامترهای ایزوکینتیکی  میزان پایایی زمانی قبل از خستگی بالا بوده به عبارتی گشتاور و توان ثبت شده هم در دفعات تکرار و هم در طول زمان، مقیاسی پایا می باشند. بعد از خستگی میزان پایایی گشتاور و توان ثبت شده توسط ایزوکینتیک تکرارپذیر بود و این تکرار پذیری در حد متوسط تا خوب بدست آمد. اما در مورد مقیاس آنالوگ بصری نتیجه کاملا بر عکس بود بدین گونه که قبل از خستگی میزان پایایی از درک خستگی موضعی پایین بوده و حتی معنی دار هم  نبود. ولی این مقیاس بعد از خستگی در حد بسیار بالایی تکرار پذیر بود.


مجید اشرف گنجویی، غلامرضا علیائی، سعید طالبیان، کاظم مالمیر، علی اشرف جمشیدی،
دوره 5، شماره 3 - ( 9-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: مفصل زانو در انجام اعمال مختلف اندام تحتانی اهمیت و نقش بسیار مهمی را برعهده دارد. در میان عناصر مختلف سازنده مفصل زانو، لیگامان متقاطع قدامی به دلیل  نحوه قرارگیری در مفصل، پیچیدگیهای ساختمانی خاص خود، داشتن گیرندهای عصبی متعدد و متنوع و همچنین آسیب پذیری بالای آن مورد توجه خاص قرار گرفته است. بعد از آسیب این لیگامان گشتاور اکستانسوری زانو کاهش می یابد ولی عقیده بر این است که این کاهش توسط عضلات مچ پا و ران جبران میگردد. این ادعا توسط بررسی های ایزوکاینتیک مورد تحقیق قرار نگرفته است. هدف از انجام مطالعه آن است که با توجه به روند توانبخشی در افراد با ضایعه مزمن لیگامان متقاطع قدامی در ایران آیا کاهش توانایی عضله کوادری سپس در تولید گشتاور اکستانسوری زانو ایجاد می شود؟ و آیا این کاهش توسط عضلات هیپ یا مچ پا جبران میگردد؟
روش بررسی: در این تحقیق 10 نفر مرد سالم در محدوده سنی 35-22 سال و 10 نفر بیمار مبتلا به پارگی لیگامان متقاطع قدامی در محدوده سنی 42-23 سال شرکت نمودند. گشتاور پلانتار فلکسورهای مچ پا، اکستانسورهای زانو و اکستانسورهای هیپ در دو سرعت زاویه ای 60 و180 درجه بر ثانیه با داینامومتر ایزوکاینتیک و همچنین تست عملکردی پرش عمودی روی یک پا اندازه گیری شد.
یافته ها: با استفاده از آزمونهای آماری ویلکاکسون و ضریب همبستگی اسپیرمن، نتایج نشان داد که در بیماران، تفاوتهای میانگین قدرت عضلات گاسترو سولئوس، اکستانسورهای هیپ و مجموع میانگین قدرت این عضلات بین دو اندام آسیب دیده وسالم معنا دار نبوده است (05/0P). تفاوت نمره پرش عمودی بین اندام آسیب دیده و سالم افراد بیمار نیز معنی دار بود (01/0>P).
نتیجه گیری: با توجه به نتایج، پلانتار فلکسورها و اکستانسورهای هیپ اندام آسیب دیده بیماران، کاهش قدرت کوادری سپس را جبران کرده بودند. بنابراین با وجود کاهش قابل توجه قدرت کوادری سپس اندام آسیب دیده، مجموع میانگین های قدرت عضلات اکستانسور هیپ، کوادری سپس و پلانتار فلکسورهای این اندام تفاوت آماری نداشتند. همچنین تفاوتی بین پارامترهای ایزوکاینتیک و آزمون عملکردی پرش عمودی وجود نداشت، بنابراین، این آزمون نمی تواند جایگزین تست ایزوکاینتیک باشد.


فریبا اصل ذاکر، شاهین گوهرپی، محمدجعفر شاطرزاده، شهلا زاهد نژاد، امیر نوالی، قدمعلی طالبی،
دوره 7، شماره 4 - ( 8-1392 )
چکیده

چکیده

زمینه و هدف: مبتلایان به آسیب رباط متقاطع قدامی (Anterior Cruciate Ligament: ACL) زانو به دو گروه کوپر (Coper) و غیر کوپر(Non- coper) تقسیم می‌شوند. هدف این مطالعه مقایسه تاثیر تمرینات اغتشاشی همراه با توانبخشی سنتی بر آزمون‌های عملکردی اندام تحتانی و رابطه حداکثر گشتاور ایزوکینتیک عضلات زانو در دو گروه از مبتلایان به آسیب ACL بود.

روش بررسی: در این مطالعه کار آزمائی بالینی، 24 فرد مبتلا به آسیب ACL به دو گروه کوپر و غیر کوپر تقسیم شدند. دو گروه طی 4 هفته، هفته ای سه جلسه، در یک برنامه تمرین درمانی شامل تمرینات اغتشاشی و توانبخشی سنتی ( تمرینات کششی، افزایش قدرت و استقامت) شرکت کردند. ارزیابی عملکردی اندام تحتانی با استفاده از آزمون‌های پرش و نسبت حداکثر گشتاور ایزوکینتیک فلکسورها به اکستنسورهای زانو مورد بررسی قرار گرفت.

یافته‌ها: بعد از 4 هفته، تمامی آزمون‌های عملکردی در هر دو گروه به طور معنی‌داری بهبود یافتند و آزمون پرش‌های متوالی سریع در فاصله 6 متر در گروه کوپر نسبت به گروه غیر کوپر بهبودی بیشتری نشان داد (001/0P=). نسبت حداکثر گشتاور ایزوکینتیک فلکسورها به اکستنسورهای زانو در دو گروه تفاوت معنی‌داری نداشت، اما در گروه کوپر کوچک‌تر و به مقادیر نرمال نزدیک‌تر بود.

نتیجه‌گیری: تمرینات اغتشاشی همراه با توانبخشی سنتی موجب بهبودی توانائی‌های عملکردی اندام تحتانی در هر دو گروه کوپر و غیر کوپر شده و احتمالا افراد غیر کوپر نیز پس از اتمام برنامه‌های توانبخشی شانس بازگشت به برخی فعالیت‌های روزمره را دارند.

کلید واژه‌ها: رباط متقاطع قدامی، تمرینات اغتشاشی، آزمون‌های عملکردی، حداکثر گشتاور ایزوکینتیک زانو


پونه قاسمی، ملیحه هادیزاده، احسان صداقت نژاد ، سید جواد موسوی ، محمد پرنیان پور،
دوره 9، شماره 3 - ( 4-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: آزمون‌های ردگیری یکی از روش‌های شناخته شده برای اندازه‌گیری و کمی کردن عملکرد سیستم عصبی عضلانی و نیز به عنوان یکی از روش‌های دقیق و انعطاف‌پذیر جهت اندازه‌گیری ظرفیت عملکردی کنترل حسی حرکتی و هماهنگی حسی حرکتی محسوب می‌شوند. هدف از مطالعه حاضر تعیین میزان تکرارپذیری خطای کنترلی طی آزمون‌های ردگیری الگو در ناحیه تنه در صفحه گشتاورـ زمان در افراد سالم می‌باشد.

 

روش بررسی : 20 فرد سالم (13 مرد و 7 زن)، به صورت تصادفی آزمون‌های ردگیری الگو شامل دو الگوی دندان اره‌ای و سینوسی با دو دوره تناوب ۱۰ ثانیه (۳ سیکل) و ۱۵ ثانیه (۲ سیکل) که هرکدام دارای مقدار کمینه برابر 30 و مقدار بیشینه برابر 70 درصد حداکثر تلاش ارادی فرد بودند، را انجام دادند. ردگیری الگوها به صورت تک محوره و در شش جهت گشتاوری متمایز (خمش به جلو، خمش به عقب، چرخش به راست، چرخش به چپ، خمش جانبی به راست و خمش جانبی به چپ) صورت گرفت. میانگین خطای مطلق ردگیری الگو ( Error Mean ) و میزان کارایی ردگیری انجام شده با محاسبه مجذور مجموع مربعات نسبی خطا ( Relative Root Mean Square Error: RRMSE ) طی هر آزمون برای هر شرکت‌کننده محاسبه گردید. تکرارپذیری نسبی ( Intraclass Correlation Coefficient: ICC ) مقادیر خطای Error Mean و RRMSE نیز برای همه‌ی شرکت‌کننده‌ها تعیین شد. همچنین تکرارپذیری مطلق و کم‌ترین تغییر قابل تشخیص با 95 درصد اطمینان محاسبه گردید.

 

یافته‌ها: نتایج این مطالعه نشان داد که دامنه تکرارپذیری نسبی داده‌ها ( ICC ) برای Error Mean ، 87/0 – 5/0، دامنه خطای معیار اندازه‌گیری، 006/0- 002/0و دامنه کم‌ترین تغییر قابل تشخیص با 95 درصد اطمینان 016/0- 007/0 بود. به علاوه این مقادیر برای RRMSE به ترتیب 86/0 – 5/0، 05/0- 024/0 و 139/0- 065/0 به دست آمد.

 

نتیجه‌گیری: تحلیل نتایج این مطالعه نشان‌ دهنده تکرارپذیری بالاو بسیار بالای میانگین خطای مطلق ردگیری الگو و مجذور مجموع مربعات نسبی خطا حین انجام آزمون‌های ردگیری الگو در ناحیه تنه در صفحه گشتاورـ زمان در افراد سالم می‌باشد. بنابراین در تحقیقات می‌توان از آزمون‌های ردگیری الگو برای کمی‌سازی کنترل‌پذیری تنه و از متغیرهای نامبرده به عنوان پارامترهای تکرارپذیر استفاده کرد.

 

کلید واژه‌ها: تکرارپذیری، آزمون‌های ردگیری الگو، خطای گشتاوری، فعالیت ایزومتریک تنه


ایمان وحدت، فرهاد طباطبایی قمشه، سیف اله غلامپور، مصطفی رستمی، سیامک خرمی مهر،
دوره 9، شماره 4 - ( 8-1394 )
چکیده

چکیده

زمینه و هدف: هدف این تحقیق بررسی ماهیت ساختار و اجزای تشکیل دهنده گشتاور مقاوم غیرفعالمفصل آرنج در برابر حرکت و الگو قرار دادن آن برای ایجاد یک مکانیزم گشتاوری مشابه در تجهیزات تمرینی و توانبخشی با توجه به دیدگاه توانبخشی و طب ورزش بود.

روش بررسی: هشت مرد سالم بدون هیچگونه مشکل و سابقه اختلال قبلی در سیتم عصبی عضلانی بر اساس معیار ضریبقد و وزن در این مطالعه شرکت داشتند. پنج حرکت فلکشن غیرفعال آرنج در سرعتهای 15 و 45 درجه بر ثانیه در دامنه حرکتی صفر تا 130 درجه بر ثانیه توسط دینامومتر ایزوکینتیک سایبکس انجام شد و همزمان، فعالیت الکترومیوگرافیک عضلات مربوطه ثبت شد. برای تجزیه و تحلیل داده‏ها از نرم افزار متلب استفاده شد.

یافته­ها: پس از بررسی ماهیت اجزای تشکیل دهنده گشتاور مقاوم غیرفعال، بیشترین همسانی و نزدیکترین عملکرد به عملکرد مقاومتی این گشتاور، در استفاده از ترکیب گشتاور مقاوم وزنه آزاد و گشتاور مقاوم سیلندر و پیستون پنوماتیک مشاهده شد.

نتیجه­گیری: مهمترین نتیجه بدست آمده، امکان دستیابی به بهینه سازی حرکت، کاهش آسیب وارده به مفاصل و همچنین کاهش اتلاف انرژی از طریق استفاده از مکانیزم مقاومت طبیعی بافتهای درگیر در حرکت برای ایجاد مکانیزم مقاومتی در تجهیزات مورد نظر در انجام حرکت مفصلی بود.

کلید‌واژه­ها: مفصل آرنج، گشتاور مقاوم غیرفعال، تجهیزات توانبخشی، ویسکوالاستیک



صفحه 1 از 1     

فصلنامه توانبخشی نوین Journal of Modern Rehabilitation
Persian site map - English site map - Created in 0.07 seconds with 32 queries by YEKTAWEB 4657