دانشجوی دکتری سیمین مومن زاده، عاطفه زارعی، دکتر سیدعلی اکبر فامیل روحانی، لیلا دهقانی،
دوره 15، شماره 2 - ( 3-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف اصلی تحقیق، پیشنهاد معماری متناسب برای طراحی سیستمهای اطلاعاتی یکپارچه و انعطافپذیر در معاونت تحقیقات و فناوری دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز است.
روش بررسی: این پژوهش از نوع کاربردی که در آن از روش تلفیقی برنامه ریزی سیستم کسب و کار (Business System Planning) و الگوی James Martin برای طراحی سیستمهای اطلاعاتی استفاده شده است. جامعه پژوهش شامل ۲۷ نفر از مدیران و کارشناسان معاونت تحقیقات و فناوری دانشگاه علوم پزشکی اهواز بود که از روش سرشماری استفاده شد و ابزار جمعآوری دادهها مصاحبهی ساختارمند و همچنین مشاهده و تحلیل اسناد بود. جهت تحلیل اطلاعات از ماتریس تقابلی استفاده گردید.
یافتهها: در مجموع، ۵۳ فرایند و ۶۰ کلاس داده شناسایی گردید. با بهرهگیری از یک الگوی معماری چندلایه(ارایه، فرایند، داده و زیرساخت) نتایج در قالب معماری پیشنهادی ارایه گردید. در معماری پیشنهادی ۱۲ زیرسیستم و ارتباطات بین آنها شناسایی شد که دربرگیرندهی زیرسیستم کتابخانه، فعالیتهای پژوهشی، فرصت مطالعاتی، همایش، پژوهانه، انتشارات، نوآوری و فناوری، اطلاعات آزمایشگاهی، پایاننامهها، برنامهوبودجه و زیرسیستم اجتماعی و شبکههای مدیریت دانش بود. همچنین نتایج نشان داد که میزان پوشش فرایندها، کلاس دادهها و اهداف توسط سیستمهای اطلاعاتی موجود بهترتیب %۵۳، %۵۰ و %۵۵ می باشد که در حالت پیشنهادی یا مطلوب به پوشش کامل افزایش یافته است.
نتیجهگیری: در این پژوهش با شناسایی سیستمهای اطلاعاتی موردنیاز، امکان برنامهریزی دقیق و بهکارگیری موفق این سیستمها فراهم میشود. نتایج این پژوهش میتواند برای پیادهسازی معماری سیستمهای اطلاعاتی سایر معاونتهای تحقیقات و فناوری دانشگاههای علوم پزشکی در ایران استفاده گردد، که در صرفهجویی به لحاظ هزینه و زمان تأثیر بسزایی دارد.
مریم عظیمی، داود حاصلی، حسین دهداری راد، فرزانه فضلی، ناهید عین الهی،
دوره 15، شماره 4 - ( 7-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: گونههای تراریخته، گونههایی هستند که ژنوم آنها از نظر ژنتیکی تغییر یافته باشند. حوزهی تراریخته یکی از حوزههایی است که از اهمیت و جایگاه بالایی در جهان برخوردار است، از این رو هدف از پژوهش حاضر، ترسیم و تحلیل شبکه هم تألیفی پژوهشگران در حوزه موضوعی تراریخته است.
روش بررسی: این پژوهش از نوع توصیفی بوده و با استفاده از تکنیکهای علمسنجی همچون شبکه همکاری علمی و شاخصهای تحلیل شبکه اجتماعی انجام شد. در این مطالعه ۲۳۴۵۶ مقالهی پژوهشگران حوزهی تراریخته که در پایگاه Web of Science در بازهی زمانی ۲۰۱۹-۲۰۱۰ نمایه شده بودند، بررسی گردید. بهمنظور ترسیم و تحلیل دادهها از نرم افزار VOSviewer و UCINET استفاده شد.
یافتهها: شبکهی همکاری علمی پژوهشگران حوزهی تراریخته با استفاده از شاخصهای کلان و خرد شبکه اجتماعی بررسی و تحلیل گردید. شبکه از نظر شاخصهای کلان از انسجام پایینی برخوردار بود. بهطوریکه چگالی شبکه، عدد ۰/۰۲۷، ضریب خوشهبندی عدد ۰/۸۳۴، قطر۱۵ و میانگین فاصله ۴/۱۵۵ محاسبه شد. از نظر شاخصهای خرد هم وضعیت پژوهشگران در شبکه مشخص شد. David Ayares بیشترین همکاری را با دیگر اعضا داشت و همچنین Nam-Hai Chua مهمترین نقش را در ارتباط افراد خوشههای مختلف شبکه ایفا کرد و Yan Zhang کمترین فاصله را با دیگر اعضای شبکه داشت.
نتیجه گیری: براساس یافتههای پژوهش میتوان نتیجه گرفت که شبکهی همتألیفی پژوهشگران حوزهی تراریخته از انسجام پایینی برخوردار است و اطلاعات در بین اعضا با سرعت پایینی انتقال مییابد. با توجه به اینکه وضعیت پژوهشگران مختلف در این پژوهش مشخص شد، از نتایج این مطالعه میتوان برای هدایت همکاریهای آینده، و تشویق دانشگاهها و مؤسسات علمی برای توسعهی تعاملات خود با یکدیگر و تقویت بیشتر همکاریها استفاده کرد. همچنین با توجه به یافتههای مطالعه در این شبکه پژوهشگران ایرانی جزو افراد کلیدی نبودند که نیاز است پژوهشی در خصوص وضعیت و جایگاه پژوهشگران ایرانی در حوزه تراریخته انجام شود.
سیروس پناهی، لیلا نعمتی انارکی، ناهید روستایی،
دوره 15، شماره 4 - ( 7-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: پژوهش حاضر به بررسی دیدگاه کتابداران درباره بازاریابی خدمات کتابخانه با استفاده از رسانههای اجتماعی و همچنین کاربردها، مزایا و چالشهای بهکارگیری آنها در دانشگاههای علومپزشکی تهران، ایران، شهید بهشتی پرداخته است.
روش بررسی: روش پژوهش، پیمایشی توصیفی و از نوع کاربردی است و در سال ۱۳۹۸ انجام گردید. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامهی محققساختهی تهیه شده بر اساس متون بود. روایی محتوای پرسشنامه توسط ۹ نفر از استادان رشته کتابداری و اطلاعرسانی پزشکی و پایایی پرسشنامه نیز با ضریب آلفای ۰/۹۵ تایید گردید. جامعه پژوهش شامل کل کتابداران شاغل در کتابخانههای مذکور به تعداد ۱۱۵ نفر بود. برای تحلیل دادهها از آمار توصیفی و نرمافزار SPSS استفاده شد.
یافتهها: نتایج مطالعهی حاضر حاکی از این است که سطح آگاهی کتابداران نسبت به رسانههای اجتماعی با میانگین ۳/۴۹ در سطح نسبتا مطلوب و در میزان استفاده در امور کتابخانه با میانگین ۱/۸۱ نامطلوب گزارش شده است. بیشترین بسامد استفاده از ابزارهای رسانههای اجتماعی بهترتیب مربوط به تلگرام، واتساپ و وبلاگها بودند. چالشهای بررسی شده فیلترشدن رسانههای اجتماعی در ایران در بازاریابی خدمات کتابخانه با میانگین ۳/۶ و مسایل امنیتی در استفاده از رسانههای اجتماعی با میانگین ۲/۸ با کمترین چالشها در میان عوامل سازمانی از دیدگاه کتابداران، نبودن قوانین مشخص جهت استفاده از رسانه اجتماعی در بازاریابی خدمات کتابخانه با میانگین ۳/۲۵ بیشترین و چالش مسایل حقوقی و مالی کتابخانه بهعنوان سازمان وابسته با میانگین ۲/۹۱ از کمترین چالشها در استفاده از رسانههای اجتماعی در بازاریابی خدمات کتابخانه از دیدگاه کتابداران بود.
نتیجه گیری: آشنایی و اهمیت استفاده از شبکههای اجتماعی برای بازاریابی در کتابخانهها از دیدگاه کتابداران در وضعیتی نسبتاً مطلوب قرار داشت. هزینهی پایین استفاده، مهمترین مزیت و عدم علاقه و مقاومت نسبت به استفاده، مهمترین چالش به کارگیری شبکههای اجتماعی در بازاریابی کتابخانه بودهاند.
نجیبه شناور، هاشم عطاپور، آمنه شناور،
دوره 15، شماره 5 - ( 11-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماریهای عفونی از جمله بیماریهای دخیل در سلامت عمومی جامعه هستند و درصد بالایی از علل مرگ در سطح جهان به این بیماریها نسبت داده شده است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی وضعیت مقالات پراستناد حوزهی بیماریهای عفونی بر اساس شاخصهای کتابسنجی و آلتمتریکس میباشد.
روش بررسی: پژوهش حاضر، توصیفی-تحلیلی از نوع کاربردی بوده که با استفاده از روشهای کتابسنجی و آلتمتریکس انجام شده است. جامعه پژوهش شامل ۶۸۷ عنوان مقالهی پراستناد نمایه شده در پایگاه Web of Science (WOS) بین سالهای ۲۰۲۰-۲۰۱۰ است. برای گردآوری دادهها از پایگاه Web of Science و ابزار Bookmarklet و برای تجزیه و تحلیل دادهها از نرمافزارهای VOSviewer ,Excel ,SPSS استفاده شده است.
یافتهها: روند تولید مقالات پراستناد روندی صعودی داشته است. بالاترین میزان انتشار مقالات در سال ۲۰۲۰ و کمترین میزان در سال ۲۰۱۰ بوده است. امریکا با ۴۹ درصد بیشترین تعداد مقاله را منتشر کرده و lisa Maragakis ,Debroah Yokoe جزو پرکارترین نویسندگان بودند. مجله Lancet Infectious Diseases و مؤسسه (CDC: Centers for Disease Control and Prevention) بیشترین سهم را در انتشار مقالات پراستناد بیماریهای عفونی داشتهاند. واژگان: کووید ۱۹، اپیدمیولوژی، بیماری، مرگ و میر و عفونت پرکاربردترین واژهها در حوزهی بیماریهای عفونی بودند. Mendeley و Twitter نیز از مهمترین رسانههای اجتماعی بودند که مقالات پراستناد در آنها ذکر شدهاند.
نتیجهگیری: نتایج نشان داد که بین شاخصهای آلتمتریکس و میزان استنادات رابطهی معنیداری وجود دارد. همچنین با شناسایی ویژگیهای مقالات پراستناد حوزه بیماریهای عفونی تلاش شده است، دید روشنی نسبت به نویسندگان، کشورها، مؤسسات و مجلات برتر ارایه گردد و بالطبع پژوهشگران میتوانند از موضوعات داغ و نوظهور شناسایی شده در این پژوهش، در تحقیقات آتی بهره ببرند.
لیلا نعمتی انارکی، فاطمه خزائی، حسن اشرفی ریزی،
دوره 15، شماره 5 - ( 11-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از مهمترین نیازهای سالمندان نیاز به اطلاعات است. کتابخانههای عمومی از جمله مراکزی هستند که میتوانند نقش موثری در ارایه خدمات اطلاعاتی به سالمندان داشته باشند. هدف پژوهش حاضر، بررسی وضعیت کتابخانههای عمومی وابسته به سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران در ارایه اطلاعات سلامت به سالمندان استان تهران در سال ۱۳۹۹ بود.
روش بررسی: پژوهش حاضر به لحاظ ماهیت، توصیفی-تحلیلی و با نتایج کاربردی بود. در این پژوهش بهدلیل جامعیت کار، نمونهگیری به کار برده نشد و بهعبارتی نمونه پژوهش برابر با جامعه پژوهش بود. جامعه پژوهش کلیه سرپرستان کتابخانههای عمومی استان تهران وابسته به سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران بود(۸۷ نفر). روایی این پرسشنامه بر اساس نظر هفت نفر از متخصصان حوزه کتابداری و اطلاع رسانی پزشکی تایید گردید؛ و پایایی آن نیز از طریق آلفای کرونباخ ۰/۹ محاسبه شد. ابزار پژوهش، پرسشنامهی محقق ساخته بود. دادهها به وسیله نرمافزار SPSS و با استفاده از آمار توصیفی و آزمون t تک نمونه تحلیل شدند.
یافتهها: وضعیت منابع، ابزار و فناوری و همچنین خدمات کتابخانههای عمومی وابسته به سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران در ارایه اطلاعات سلامت به سالمندان، نامطلوب و پایینتر از حد متوسط گزارش شد(۰/۰۵ نتیجهگیری: با توجه به نتایج بهدست آمده، وضعیت کتابخانههای عمومی وابسته به سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران در ارایه اطلاعات سلامت به سالمندان استان تهران نامطلوب بود. با توجه به تغییرات جمعیتی در سالهای آینده، لازم است کتابخانههای عمومی کشور خود را برای ارایه خدمات مناسب به سالمندان طی سالهای پیش رو آماده کنند.
سیروس پناهی، سعیده فخارپور، شهرام صدقی،
دوره 15، شماره 6 - ( 12-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: فرایند داوری تخصصی باز یکی از روشهای داوری همتا در مجلات بوده و در مجامع علمی پذیرفته شده است. هدف پژوهش حاضر تعیین دیدگاه اعضای هیئتعلمی دانشگاهها در مورد فرایند داوری تخصصی باز بود.
روش بررسی: پژوهش حاضر توصیفی-کاربردی بود که بهروش پیمایشی انجام شد. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، ۱۵۰ نفر از مجموع ۲۴۶ نفر اعضای هیئتعلمی دانشگاه علوم پزشکی البرز محاسبه شد. ابزار پژوهش، پرسشنامهی خوداظهاری براساس متون بود. پس از جمعآوری دادهها، اطلاعات بهوسیلهی نرمافزار SPSS و با استفاده از آمار توصیفی و آزمون t زوجی تحلیل شدند.
یافتهها: نتایج نشان داد که دیدگاه شرکتکنندگان در خصوص«رویکردها و فرایندهای داوری باز مجلات» با میانگین ۳/۴۸ و «مزایای داوری باز مجلات» با میانگین ۳/۷۰ نسبتاً مطلوب بود. شرکتکنندگان از میان سبکهای داوری باز بهترتیب سبکهای«گزارش باز» و «داوری داده» را بیشتر ترجیح میدادند. دیدگاه شرکتکنندگان در خصوص«مزایا و معایب داوری باز مجلات» نشاندهندهی موافقت شرکتکنندگان با اغلب مولفههای ارایه شده در این زمینه بود. همچنین بین میانگین نمره دیدگاه شرکتکنندگان نسبت به فرایند داوری سنتی و داوری باز مجلات اختلاف معنیدار آماری وجود داشت(۰/۰۵ نتیجهگیری: داوری باز در میان اعضای هیئتعلمی دانشگاه علوم پزشکی البرز مورد پذیرش است. نظر به اینکه مقبولیت این نوع داوری در میان مجامع علمی بیشتر میشود، توجه به نگرشها و دیدگاههای مربوط به فرایند داوری باز میتواند سبب بهبود کیفیت مقالات و پژوهشهایی شود که در مجلات علمی منتشر میشوند.
سهیلا خوئینی، علیرضا نوروزی، زینب جوزی، اسماعیل مصطفوی،
دوره 15، شماره 6 - ( 12-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: کتابدرمانی یک روش درمانی سودمند جهت پیشگیری و درمان اختلالاتروانی است و باعث شکلگیری بروندادهای علمی زیادی از سوی پژوهشگران شده است. بنابراین هدف این پژوهش، بررسی روند تحقیقات علمی جهان در حوزهی کتابدرمانی و دیداریسازی ساختار همکاری علمی آن در پایگاه Web of Science طی بازه زمانی ۱۹۷۵ تا ۲۰۲۰ است.
روش بررسی: پژوهش علمسنجی حاضر با استفاده از روش تحلیل استنادی و تحلیل شبکه اجتماعی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل ۱۰۳۲ مدرک است. جهت آمادهسازی و تحلیل دادهها از نرمافزار HistCite ،VOSveiwer ،Pajek و UciNet استفاده شد و ترسیم شبکههای همتالیفی با کمک نرمافزار VOSveiwer انجام شد.
یافتهها: کشورهای آمریکا، انگلیس و استرالیا بهترتیب با انتشار ۳۶۹، ۱۴۸ و ۹۱ مدرک در رتبههای اول تا سوم قرار داشتند. مدارک این سه کشور بهترتیب ۱۰۵۴۷، ۳۴۵۹ و ۳۰۴۱ استناد دریافت کردهاند. دانشگاههای Alabama و Nevada و مؤسسه Karolinska بهترتیب با انتشار ۲۹، ۲۶ و ۲۱ مدرک، بیشترین مدارک این حوزه را منتشر کردند. Cuijpers P ،Scogin F و Rohde P با انتشار ۲۹، ۲۱ و ۱۷ مدرک پرکارترین نویسندگان بودند. مدارک نویسنده Cuijpers P ،Miller WR و Andersson G بهترتیب ۲۴۴۱، ۲۲۹۸ و ۱۷۵۰ بیشترین استناد را دریافت کردند. کشور انگلیس با مرکزیت رتبهی ۶۳ و کشور آمریکا با مرکزیت بینابینی ۱۹۱/۴۵۰ و مرکزیت نزدیکی ۸۰ تاثیرگذارترین کشورها، دانشگاه Vrije Amsterdam با مرکزیت بینابینی ۱۴۱۶/۷۵۵ و مرکزیت نزدیکی ۶۵۸ و مؤسسه Karolinska با مرکزیت رتبهی ۴۳ تاثیرگذارترین سازمانها و Rohde P با مرکزیت رتبهی ۳۹، Cuijpers P با مرکزیت بینابینی ۳۱۴/۵۰۰ و مرکزیت نزدیکی ۸۲۱ فعالترین نویسندگان در شبکه همتالیفی حوزه کتابدرمانی بودند. نشریه Journal of Consulting and Clinical Psychology دارای بیشترین استناد و نشریه Journal of Poetry Therapy پرتولیدترین نشریه بود.
نتیجهگیری: توجه به همکاری بیش از پیش کشورها، دانشگاهها و نویسندگان فعال میتواند منجر به تبادل دانش و تجربه بیشتر در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه شود.
طاهره ابوالقاسم مسلمان، مریم ناخدا، سپیده فهیمی فر، محمد خندان،
دوره 15، شماره 6 - ( 12-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: مدیریت دانش و تعلقخاطر کارکنان از جمله عوامل اثرگذاری هستند که سازمان را به سوی کسب مزیت رقابتی، افزایش بهرهوری و بهبود عملکرد سوق میدهند. هدف از پژوهش حاضر، شناسایی رابطه عوامل اثرگذار بر تعلقخاطر کارکنان و مدیریت دانش سلامت است.
روش بررسی: این پژوهش کاربردی و از منظر نوع، مرور نظاممند بوده و با روش فراتحلیل-کمّی انجام شده است. جامعهی آماری شامل کلیه پژوهشهای مرتبط خارجی است. ابزار گردآوری اطلاعات، سیاهه وارسی محقق ساخته و ابزار حیاتی Glynn است. دادههای گردآوری شده با نرمافزار جامع فراتحلیل نسخه ۲.۰ تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: یافتهها نشان داد که در سطح اطمینان ۹۵ درصد تعلقخاطر کارکنان با مدیریت دانش سلامت رابطهی معناداری دارد و توانسته ۳۷ درصد از تغییرات مدیریت دانش را تبیین نماید. رهبری(۰/۳۷۵)، پاداش(۰/۶۱۶)، فرهنگ سازمانی(۰/۶۵۵)، رضایت شغلی(۰/۶۷۴)، نوآوری(۰/۴۹۳)، خلاقیت(۰/۶۳۹)، عملکرد سازمانی(۰/۷۷۵) و یادگیری سازمانی(۰/۵۴۸) عوامل مؤثر بر تعلقخاطر کارکنان و مدیریت دانش سلامت هستند. نتایج آزمونهای ناهمگونی نشان داد، پژوهشهای مورد بررسی ناهمگن بوده و از اینرو، از اندازه اثر تصادفی استفاده شده است. نمودار قیفی بیانگر خطای استاندارد بالا و سوگیری زیاد است. به عبارت دیگر، توزیع پژوهشها نرمال و تصادفی نیست.
نتیجهگیری: مدیران بیمارستانها میتوانند با تمرکز بر عوامل شناسایی شده و اجرای آن در سازمان سطح تعلقخاطر و مدیریت دانش سلامت را ارتقا داده و میزان تمایل و مشارکت کارکنان در فرایندهای مدیریت دانش را افزایش دهند.
زهرا اطرج، فیروزه زارع فراشبندی، فاطمه رستگاری،
دوره 16، شماره 2 - ( 3-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: رفتار جستجوی اطلاعات سلامت از عوامل و متغیرهای متعددی چون صفات شخصیتی، باورها، ارزشها، گرایشها، عوامل زمینهای و هیجانات فردی تأثیر میپذیرد و ازآنجاییکه اطلاعات سلامت، ارتباط مستقیمی با کیفیت زندگی افراد جامعه دارد، میتواند در تصمیمگیریهای مرتبط با سلامت فردی و اجتماعی تأثیرگذار باشد و باعث بهبود عملکرد افراد در این زمینه شود. هدف از این پژوهش تعیین رابطهی تیپهای شخصیتی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان با رفتار اطلاعیابی سلامت آنان بر اساس مدل میلر است.
روش بررسی: نوع مطالعه، کاربردی و روش آن پیمایشی است. جامعهی پژوهش کلیه دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان هستند. حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان ۲۹۷ نفر تعیین شد. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامههای استاندارد پنج عاملی شخصیتی نئو و پرسشنامهی رفتار اطلاعاتی میلر است. دادهها توسط نرمافزار SPSS تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که بین تیپ شخصیتی«رواننژندی» و مؤلفهی«جستجوی فعالانه اطلاعات سلامت» رابطهی معکوسی وجود دارد. همچنین بین«اشتیاق به تجربیات جدید»، «وظیفهشناسی» و مولفهی«جستجوی فعالانه اطلاعات سلامت» رابطهی مستقیمی وجود دارد. این در حالی است که آمارههای بهدست آمده نشان دادند که بین تیپ شخصیتی«برونگرایی» و«توافقپذیری»، با مؤلفههای رفتار اطلاعیابی سلامت رابطهی معناداری وجود ندارد. دانشجویان مورد بررسی از نظر تیپ شخصیتی مسئولیتپذیر و وظیفهشناس نبوده، اغلب تنهایی را ترجیح داده و درونگرا و محافظهکار هستند. اما بیش از نیمی از آنان در بعد«توافقپذیری»، متعادل عمل میکنند.
نتیجهگیری: نتیجهی این پژوهش نشان داد که افراد مشتاق به تجربیات جدید و وظیفهشناس فعالانه به جستجوی اطلاعات سلامت میپردازند، اما افراد رواننژند تمایلی به جستجوی فعالانهی اطلاعات سلامت ندارند. این بدانمعنی است که هرچه افراد مسئولیتپذیرتر و وظیفهشناستر باشند یا اشتیاق بیشتری به تجربههای جدید داشته باشند، فعالانهتر به جستجوی اطلاعات سلامت میپردازند. بنابراین بهتر است سیاستگذاران سلامت به نحوی برنامهریزی کنند که اطلاعات سلامت موردنیاز بر اساس شخصیت افراد به صورت تعاملی در اختیار آنها قرار گیرد.
علیرضا یاور، زهرا بتولی، فاطمه شیخ شعاعی، سارا احمدی زاده،
دوره 16، شماره 2 - ( 3-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: شیوع پاندمی کرونا منجر به پیدایش نیازهای اطلاعاتی جدید برای افراد با سواد اطلاعاتی گوناگون شده است. افراد مبتلا به بیماری و همچنین افراد سالم، نیاز به داشتن اطلاعاتی ضروری و کاربردی در مورد این پاندمی را در خود احساس میکنند. یکی از دغدغههای بیماران کووید-۱۹ نیاز آنان به اطلاعات معتبر و کافی در مورد جنبههای گوناگون بیماری است. شناخت نیازهای اطلاعاتی بیماران و تجاربی که افراد بهبود یافته از بیماری دارند میتواند خود بهعنوان منبع اطلاعاتی مناسب و معتبر برای مشخص کردن نوع اطلاعات موردنیاز بیماران مشابه باشد. از اینرو هدف پژوهش حاضر شناسایی نیازهای اطلاعاتی بیماران بهبودیافتهی کووید-۱۹ است.
روش بررسی: پژوهش حاضر با رویکردی کیفی و بهروش تحلیل محتوای متعارف انجام شد. مشارکتکنندگان بیماران بهبودیافتهی کووید-۱۹ در شهرستان کاشان بودند که سابقهی پذیرش و ثبت اطلاعات درمانی در مراکز درمانی را داشتهاند. نمونهگیری شامل ۱۷ شرکت کننده(۱۱ مرد و ۶ زن) که با حداکثر تنوع به شیوهی نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. مصاحبهی نیمهساختاریافته برای جمعآوری اطلاعات استفاده شد و بعد از ۱۷ مصاحبه به نقطهی اشباع رسید. یافتههای مصاحبه با روش هفت مرحلهای دیکلمن تجزیهوتحلیل شد.
یافتهها: نتایج این پژوهش شامل ۴۳۰ کد اولیه بود که پس از حذف و ادغام کدهای تکراری هفت مضمون اصلی و ۳۰ زیرمضمون در زمینهی نیازهای اطلاعاتی استخراج شد. مضمونهای اصلی و زیرمضمونها شامل: شناخت ماهیت بیماری(منشا بیماری، آگاهی از علایم، نحوهی انتقال و انواع جهشها)، پیشگیری(پروتکلهای بهداشتی، تجهیزات پیشگیری واکسیناسیون)، درمان(تستهای تشخیصی، نوع درمان بیماری، روند بیماری، هزینهها و حمایت روانی)، تغذیه(نوع تغذیه جهت پیشگیری، در زمان بیماری و پس از بهبودی)، ارتباط با دیگران(نوع، طول و شرایط قرنطینه، نحوهی ارتباط با دیگران)، آمار، و محملهای اطلاعاتی(روزآمدی، اعتبار و انواع) بودند.
نتیجهگیری: حیاتیترین نیازهای اطلاعاتی بیماران کووید-۱۹، اطلاعاتی در مورد ماهیت، درمان و اقدامات پیشگیرانه از بیماری است. همچنین رسانههای اجتماعی و اطلاعات شفاهی مانند پزشک، دوستان و آشنایان از جمله مهمترین منابع کسب اطلاعات گزارش شدند. ازاینرو، این پژوهش پیشنهاد میکند که مدیران حوزهی سلامت و بهداشت روزآمدترین و معتبرترین اطلاعات و اخبار مرتبط با کووید-۱۹ را از طریق مناسبترین و در دسترسترین رسانهها ارایه نمایند.
زینب سادات نوربخش، فاطمه شیخ شعاعی، داریوش مطلبی، فرزانه فضلی،
دوره 16، شماره 3 - ( 5-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: منابع پزشکی با سلامت جامعه ارتباط مستقیم داشته و کتاب بهعنوان یکی از اصلیترین منابع، از اهمیت بالایی برخوردار است. این پژوهش با هدف آسیبشناسی وضعیت نشر کتابهای علوم پزشکی و همچنین شناسایی مشکلات تولید محتوا، تولید فرهنگی و تولید فنی در ایران از دیدگاه ناشران انجام شده است.
روش بررسی: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی، رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی است. ابزار مورد استفاده در این پژوهش مصاحبهی نیمه ساختاریافته و جامعه پژوهش، ناشران تخصصی حوزه پزشکی در دو بخش دانشگاهی(پنج ناشر) و خصوصی(هشت ناشر) بودند. انجام مصاحبهها تا مرحله اشباع دادهها(13 مصاحبه) ادامه یافت. ابتدا کدگذاری باز و محوری صورت گرفت که در نهایت تعداد 402 کد، استخراج و پس از آن در تعداد 74 مقوله دستهبندی شد که با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی تحلیل گردید.
یافتهها: از دیدگاه ناشران حاضر در پژوهش بهترتیب، نبود سیاستگذاری تولید محتوا(24 تکرار، 16 درصد)، ترجمهای بودن درصد بالای آثار نشر پزشکی(23 تکرار، 16 درصد)، و تخصص نداشتن ناشران پزشکی(11 تکرار، 7 درصد)، بیشترین مشکلات و آسیبها(53 درصد) در حوزهی تولید محتوا را در برمیگیرد. مشکلات تولید فرهنگی در رتبهی دوم با 39 درصد و بهترتیب شامل تخصصی و هزینهبر بودن ویراستاری کتاب، حرفهای نبودن داوران و نبود قوانین ساختارمند داوری با 22 تکرار معادل 46 درصد، 8 تکرار معادل 17 درصد و 6 تکرار معادل 13درصد میباشد. آسیبها و مسایل بخش تولید فنی معادل 8 درصد بازتاب داده شده است که مشکلات مواد اولیه چاپ و نشر(11 تکرار، 48 درصد)، مشکلات فناوری چاپ و نشر(5 تکرار، 23 درصد) و کمبود نیروی متخصص فنی(3 تکرار، 13 درصد)، سه آسیب اصلی در تولید فنی از دیدگاه ناشران برشمرده شدهاند.
نتیجهگیری: باتوجه به یافتههای حاصل از این پژوهش دربارهی آسیبهای موجود در صنعت نشر پزشکی، میتوان نتیجه گرفت که بسیاری از مشکلات نشر در ایران ریشه در سیاستهای کلی و قوانین و فرهنگ حاکم دارد. بنابراین توجه جدیتر به حوزهی تخصصی نشر پزشکی از سوی دولت و سیاستگذاری کاملاً بیطرفانه در جهت برطرفکردن دغدغههای ناشران میتواند موانع و مشکلات زیادی را برطرف سازد.
منوچهر کرمی، پیام کبیری، فرزانه فضلی، ناهید رمضانقربانی،
دوره 16، شماره 4 - ( 7-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از مهمترین چالشها در حوزهی مدیریت اطلاعات پژوهشی، استفاده از نرمافزارهای معتبر و باکیفیت جهت مدیریت منابع پژوهشی در حوزهی سلامت است. این مطالعه با هدف تولید ابزار اعتبارسنجی سامانههای مدیریت اطلاعات پژوهشی در کشور ایران انجام گردیده است.
روش بررسی: این مطالعه از نوع توصیفی است که در دو مرحله انجام گردید. در مرحلهی اول یک ابزار اعتبارسنجی سامانههای مدیریت اطلاعات پژوهشی(پژوهان- پژوهشیار- ژیرو- یکتاوب- کایپر) طراحی گردید. در مرحلهی بعد بهمنظور اطمینان از روایی یا اعتبار ابزار تولید شده، به یک بررسی خودارزیابی از کاربران و دستاندرکاران سامانههای مدیریت اطلاعات پژوهشی دانشگاههای علوم پزشکی کشور اقدام شد. لذا این ابزار در اختیار ۱۰۴ پژوهشگر از کل کشور قرار گرفت. دادههای گردآوری شده با استفاده از نرمافزار Excel و SPSS تحلیل گردید.
یافتهها: ابزار اعتبارسنجی سامانههای مدیریت اطلاعات پژوهشی شامل ۸۲ شاخص در ۴ مولفه: طراحی و معماری نرم افزار(۱۷ شاخص)، قابلیت استفاده و محیط کاربری(۱۶ شاخص)، کاربری حرفهای(۳۶ شاخص) و مدیریتی(۱۳ شاخص) طراحی گردید. بر اساس نتایج خوداظهاری کاربران، این ابزار دارای ۵۷ ویژگی الزامی، ۲۶ ترجیحی و ۴ ویژگی اختیاری تعریف شده است. همچنین نتایج حاصل از اعتبارسنجی انجام شده نشان داد که بیشترین رتبه در حیطهی معماری، کاربری حرفهای و مدیریت نرمافزار مربوط به سامانهی کایپر و در حیطهی قابلیت استفاده و محیط کاربری مربوط به سامانهی پژوهان است. در خوداظهاری انجام شده توسط کاربران به تفکیک سامانه ژیرو ۱۲ مورد، سامانه کایپر ۱۱ مورد، سامانه پژوهان ۱۱ مورد و سامانه پژوهشیار ۷ مورد و سامانه یکتاوب ۵ موردتایید بالای ۷۵ درصد را دریافت کردهاند.
نتیجهگیری: ابزار اعتبارسنجی معرفیشده میتواند در ارزیابی سامانههای کنونی مدیریت اطلاعات پژوهشی و انتخاب سامانههای جدید برای بهکارگیری در حوزه پژوهش استفاده گردد. علاوه بر این میتواند در بهبود وضعیت موجود سامانهها و خرید سامانه جدید توسط دانشگاهها و مراکز پژوهشی کاربرد داشته باشد.
اشرف دهقانی، مریم قنبری خشنود، سمیه امینی سرتشنیزی، آرزو فرهادی،
دوره 17، شماره 1 - ( 1-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: پیدایش و تداوم کرونا، دانشگاهها و مراکز آموزش عالی را بر آن داشت تا با تغییر در راهبرد آموزشی خود بتوانند اقدام مناسب و همسو با این شرایط را برای پیشبرد اهداف خود به انجام رسانند. بهدلیل اهمیت آموزش و یادگیری الکترونیکی در پاسخ به این شرایط، پژوهش حاضر با هدف واکاوی تجربه زیسته دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی همدان از یادگیری الکترونیکی در بحران کووید-19 انجام شد.
روش بررسی: این پژوهش کیفی و با رویکرد پدیدارشناسی تفسیری است. روش نمونهگیری بهصورت هدفمند انجام شد. برای گردآوری دادهها از مصاحبهی نیمهساختاریافته استفاده شد. پس از مصاحبهی سیزدهم، اشباع نظری دادهها حاصل شد و فرایند مصاحبه با نفر شانزدهم پایان یافت. بهمنظور تجزیه و تحلیل متن مصاحبهها از روش کلایزی استفاده گردید.
یافتهها: از تحلیل دادههای بهدست آمده، سه مضمون اصلی: «ارتباط و تعامل» با پنج مضمون فرعی(عدم تعامل مناسب بین دانشجو/ استاد و دانشجو/ دانشجو، سلب انگیزه، امنیت و سلامت روان، اشتراک دانش و صرفهجویی در زمان و هزینه)؛ «مدیریت زمان و سبک یادگیری» با شش مضمون فرعی(کیفیت پایین تدریس، استرس، دسترسی و تأمین منابع، سلامت آزمون، کسب تجربه و مهارت و فرصت یادگیری مجدد و نوآوری در آموزش) و «زیرساختها و امکانات فنی» با سه مضمون فرعی(پشتیبانی ضعیف، نادیده گرفتن برابری آموزشی و ارتقای سواد رسانهای) استخراج گردید. تعامل ضعیف بین استاد و دانشجو، افزایش سطح اضطراب و مسئولیت فردی برای موفقیت در یادگیری و ضعف زیرساختهای فنی و مدیریتی، عمدهترین چالشهای بهدست آمده از این سه مضمون بودند. فراهم کردن زمینهای برای پژوهش، خودتنظیمی و خودراهبری در یادگیری، افزایش دانش و مهارتهای فناوری اطلاعات و ارتباطات از جمله فرصتهایی است که در این مضامین گنجانده شدهاند.
نتیجهگیری: نتایج پژوهش حاضر، ضرورت توجه به رویکرد تعامل و ارتباط میان یاددهنده و فراگیر، بازنگری در شیوههای آموزش و مهارتآموزی، ارتقای کیفیت یادگیری الکترونیکی و آمادهسازی زیرساختهای مناسب برای بهرهگیری مطلوب از یادگیری الکترونیکی را ایجاب میکند.
نگین سالدار، رحیم شهبازی،
دوره 17، شماره 2 - ( 3-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: سواد سلامت در کاهش تلفات انسانی و هزینههای مالی در یک جامعه نقش دارد. هوشهیجانی و سواد رسانهای نیز در موفقیت افراد در زندگی سهیم هستند. از اینرو، پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت هوشهیجانی، سواد سلامت، سواد رسانهای و رابطهی بین آنها در بین دانشجویان دانشگاه شهیدمدنی آذربایجان انجام گرفته است.
روش بررسی: این تحقیق بر اساس ماهیت و ویژگی کلی، کمی؛ بر اساس هدف، کاربردی و بر اساس روش تحقیق و جمعآوری دادهها، توصیفی از نوع همبستگی مبتنی بر مدل معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش، دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شهیدمدنی آذربایجان در سال ۱۳۹۹(تعداد ۲۲۱۸) بودند. نمونه آماری تحقیق ۳۲۷ نفر است که بهروش نمونهگیری تصادفی طبقهای متناسب انتخاب شدند. جهت جمعآوری دادهها از پرسشنامههای هوشهیجانی Schutte (۱۹۹۸)، سواد سلامت منتظری و همکاران(۱۳۹۳) و پرسشنامهی اصلاح شدهی سواد رسانهای اسمعیلپونکی و همکاران(۱۳۹۴) استفاده شد. پایایی پرسشنامهها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ بهترتیب ۰/۹۱، ۰/۸۴ و ۰/۷۹ به دست آمد. دادههای جمعآوری شده با استفاده از روشهای آمار توصیفی و آمار استنباطی با استفاده از نرمافزارهای SPSS و LISREL تجزیه و تحلیل گردید.
یافتهها: یافتههای پژوهش میانگین هوشهیجانی، سواد سلامت و سواد رسانهای دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شهیدمدنی آذربایجان را بهترتیب ۳/۱۰، ۳/۴۷ و ۳/۵۸ نشان دادند. همچنین، یافتهها نشانگر رابطهی معنیداری بین هوشهیجانی و سواد سلامت دانشجویان بود. بر اساس یافتهها بین هوشهیجانی با سواد رسانهای، و سواد رسانهای با سواد سلامت رابطهی معنیداری وجود دارد. همچنین، متغیر سواد رسانهای نقش میانجی را در ارتباط بین هوشهیجانی و سواد سلامت به میزان(ضریب) ۰/۵۸ واحد(۰/۷۵×۰/۷۸) ایفا میکند. نتایج آزمون مدل معادلات ساختاری نیز حاکی از برازش مدل مفهومی ارایه شده در خصوص رابطهی هوشهیجانی، سواد سلامت و سواد رسانهای دانشجویان بود (۰/۰۶۹=RMSEA، ۹۴=، ۰/۹۷=GFI).
نتیجهگیری: سواد رسانهای نه تنها بهطور مستقیم بر سواد سلامت دانشجویان میتواند تاثیرگذار باشد، بلکه دارای نقش واسطهای در بین هوشهیجانی و سواد سلامت است. به دلیل تاثیر هوشهیجانی بر سواد سلامت و سواد رسانهای دانشجویان توصیه میشود که در آموزشهای تحصیلات تکمیلی برنامهریزیهای لازم در این خصوص و تقویت هوشهیجانی انجام پذیرد.
داود حاصلی، سمیه پاکنهاد،
دوره 17، شماره 2 - ( 3-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: تحلیلهای کتابسنجی با توصیف وضعیت انتشارات و شناسایی موجودیتهای کلیدی و موضوعات نوظهور، نقش مهمی در ارزیابی پژوهشها دارند. هدف پژوهش حاضر مطالعهی روندهای جهانی شبکههای همکاری علمی پژوهشگران، سازمانها و کشورها و همرخدادی واژگان حوزهی پزشکی اجتماعی در پایگاه استنادی وبآوساینس است.
روش بررسی: روش پژوهش توصیفی از نوع کتابسنجی است. نمونه شامل ۸.۴۹۴ مدرک علمی حوزهی پزشکی اجتماعی از ۲۰۰۲ تا ۲۰۲۱ در پایگاه وبآوساینس است. ترسیم شبکه همکاری علمی پژوهشگران، سازمانها و کشورها و همچنین تحلیل شبکه همرخدادی واژگان در حوزه کتابسنجی با استفاده از نرمافزار علمسنجی VOSviewer انجام شد.
یافتهها: یافتههای توصیفی دادهها نشان داد که روند انتشار مدارک حوزهی پزشکی اجتماعی در بازه زمانی مورد نظر افزایشی است و مقالههای پژوهشی بیشترین فراوانی مدارک و مقالههای مروری بیشترین استناد دریافتی را داشتند. ایالاتمتحدآمریکا بیشترین مدارک منتشر شده در این حوزه را داشت و اکثر نویسندگان و سازمانها و همچنین بازیگران مهم خوشههای شبکه همکاری علمی آنها نیز از این کشور بودند. مدارک دو کشور کانادا و استرالیا بیشترین استناد بهازای هر مدرک را داشتند و پنج کشور آفریقای جنوبی، پرتقال، پاکستان، هند و ایران بازیگران نوظهور این حوزه بودند. شبکهی همرخدادی واژگان حوزهی پزشکی اجتماعی در ۳ خوشه به«تحقیقات پزشکی اجتماعی پیشگیرانه»، «تعیینکنندههای اجتماعی سلامت» و «سبک زندگی سالم، تغذیه و فعالیت فیزیکی» اختصاص داشت. از نظر وقوع زمانی پنج کلیدواژهی سلامت عمومی، سلامت روان، پزشکی اجتماعی، فراتحلیل و همهگیرشناسی، موضوعات نوظهور حوزهی پزشکی اجتماعی بودند.
نتیجهگیری: درک تأثیر مطالعات حوزهی غیربالینی پزشکی اجتماعی در زندگی مردم موجب افزایش تحقیقات این حوزه شده است. علاوه بر نقش رایج کشورهای توسعهیافته، برخی از کشورهای در حال توسعه نیز بهعنوان بازیگران جدید در پی توسعهی زیرساختهای خود در حوزهی پزشکی اجتماعی هستند. شبکه مفهومی حوزهی پزشکی اجتماعی شامل سه حیطهی «شناسایی و مدیریت عواملی ایجاد بیماریها»، «مطالعهی عوامل اجتماعی، اقتصادی و محیطی سلامت» و «ترویج رفتارهای سالم و سبک زندگی» است.
رویا بلاغی اینالو، علیرضا نوروزی، محمدرضا اسماعیلی گیوی،
دوره 17، شماره 3 - ( 5-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: ارایه خدمات اطلاعات سلامت در بحرانهای سلامت بدون درک کاملی از این خدمات و چگونگی ارایه آنها با توجه به شرایط بحران سلامت ممکن نیست؛ برایناساس، هدف پژوهش حاضر دستیابی به اطلاعات جامعی از تمامی مولفههای ارایه خدمات اطلاعات سلامت در بحرانهای سلامت میباشد.
روش بررسی: پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و بهروش فراترکیب و استفاده از روش هفت مرحلهای سندلوسکی و باروسو انجام گردید. جامعه آماری متشکل از مقالات و پایاننامههای منتشرشده در پنج پایگاه اطلاعاتی فارسی و هشت پایگاه اطلاعاتی بینالمللی بین سالهای ۱۹۹۱ تا ۲۰۲۲ میلادی و ۱۳۷۰ تا ۱۴۰۰ شمسی انتخاب گردیدهاند. از مجموع ۸۳۶۳ منبع شناسایی شده بر اساس برنامهی مهارتهای حیاتی ارزیابی، ۴۰ منبع تایید شدند. اطلاعات مورد نظر از منابع استخراج و کدگذاری شده و پایایی کدگذاری هم با استفاده از ضریب کاپا سنجش و تایید گردید.
یافتهها: از نتایج پژوهش، ۷۴ کد در ۲۱ مفهوم و ۶ مقوله در زمینه ارایه خدمات اطلاعات سلامت به بیماران استخراج گردید که مقولهها و کدها شامل نیازسنجی اطلاعات سلامت(بیماری، سلامت، منابع اطلاعات سلامت، بیماران)؛ دسترسپذیری و اشاعهی اطلاعات سلامت(اطلاعات سلامت، راههای دسترسی)؛ آگاهی و اطلاعرسانی سلامت(اطلاعات، ابزار)؛ آموزش(بیماران، مدیران و کارکنان کتابخانههای بیمارستانی، روشها)؛ برنامهریزی(بحران سلامت، منابع، بودجه، زیرساختها، بیماران، کتابداران و اطلاعرسانان پزشکی) و موانع و محدودیتها(نیروی متخصص، بودجه، امکانات و زیرساختها و منابع) دستهبندی شدند.
نتیجهگیری: پرداختن به موضوع و مولفههای ارایه خدمات اطلاعات سلامت به بیماران در بحرانهای سلامت در کتابخانههای بیمارستانی میتواند سبب شناخت بیشتر سیاستگذاران این حوزه از ابعاد و مفاهیم و پیامدهای ارایه این خدمات بهمنظور دسترسی همگان بهویژه بیماران به اطلاعات سلامت باشد. با توجه به مولفههای شناسایی شده میتوان در راستای برنامهریزی برای تقویت نقاط قوت و برطرف نمودن نقاط ضعف موجود و سیاستگذاری مناسب در جهت ایفای نقش مشاوره سلامت، راهاندازی بخش خدمات اطلاعات سلامت در کتابخانههای بیمارستانی و تلاش در جهت آمادهسازی زیرساختهای لازم گام برداشت.
شیما مرادی، فاطمه رضایی زاده، منیره رحیم خانی،
دوره 17، شماره 4 - ( 7-1402 )
چکیده
زمینه وهدف: پژوهش حاضر جهت تعیین جایگاه ایران در انتشارات علمی حوزهی ایمنیشناسی و میکروبشناسی انجام شده است؛ و اهداف دیگر آن تعیین وضعیت کلی تولید علم جهان، خاورمیانه و ایران، شناسایی الگوهای تالیف تولیدات علمی جهان، خاورمیانه و ایران، شناسایی میزان همکاریهای علمی ایران با کشورهای خاورمیانه و جهان، و بررسی ارتباط بین شاخصهای تولیدات علمی، استنادات، همکاریهای علمی منطقهای و همکاریهای علمی فرا منطقهای با یکدیگر هستند.
روش بررسی: پژوهش از نوع کاربردی و با استفاده از شاخصهای علمسنجی و جامعه پژوهش ۳۰۶۲۲ مدرک حوزهی ایمنیشناسی و میکروبشناسی کشورهای خاورمیانه طی سالهای ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۸ است. برای تعیین جایگاه کشورها و روابط بین شاخصها از تحلیل عامل اکتشافی و ماتریس همبستگی و پایگاه سایول استفاده شد.
یافتهها: به ترتیب کشورهای ایران، ترکیه، و عربستان در شاخصهای تولیدات علمی، استنادات، همکارهای منطقهای، فرامنطقهای و همکاری کل جزو کشورهای قدرتمند اطلاعاتی منطقه محسوب شدند؛ و بهجهت تعیین جایگاه در منطقه، شاخصِ استنادات نسبت به سایرین بیشترین وزن را داشت. ایران در شاخصهای تولیدات علمی و استنادات بهترتیب با ۴۳.۶۳% و ۳۳.۷۶% رتبه اول، در شاخص همکاریهای منطقه ای با ۴۳.۶۳% رتبه سوم، در شاخص همکاریهای فرامنطقه ای با ۲۳.۵۶% رتبه دوم و در شاخص همکاری کل با ۲۲.۱۲% رتبه دوم را دارد.
نتیجهگیری: علیرغم وجود جایگاه برجستهی کشور در کمیت تولیدات علمی حوزهی ایمنیشناسی و میکروبشناسی، کیفیت این تولیدات نسبت به متوسط منطقهای و جهانی پایینتر است. همچنین، در این مطالعه ضمن تعیین کشورهای قوی، متوسط و ضعیف منطقه، مشخص شد که رابطهی بین شاخصهای استنادات و تولیدات علمی نسبت به تمامی رابطههای دو به دوی در شاخصهای منتخب بیشتر است.
اعظم شاهبداغی، مریم شکفته، رضا طاهریان،
دوره 17، شماره 6 - ( 11-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: در الگوی عملکرد مبتنی بر شواهد، مقالات مرور نظاممند و فراتحلیل در بالاترین سطح هرم شواهد قرار دارند. مطالعهی علمسنجی این مقالات در سطح ملی میتواند به تولید اطلاعات ارزشمندی برای تصمیمسازیهای خرد و کلان منجر شود. در این پژوهش تلاش شده است تا به بررسی شاخصهای علمسنجی و ویژگیهای نویسندگی مقالات مرور نظاممند و فراتحلیل ایران در اسکوپوس مبادرت شود.
روش بررسی: پژوهش حاضر با رویکرد علمسنجی انجام شده است. جامعهی پژوهش ۹۵۷۹ مقالهی مرور نظاممند و فراتحلیل است که در بازه زمانی ۲۰۱۱ تا ۲۰۲۱ انتشار یافته و ایران در جایگاه کشور متبوع حداقل یکی از نویسندگان قرار دارد. روند رشد کمی، شاخصهای استنادی مقالات و ویژگیهای نویسندگی از جمله موارد مورد بررسی در این پژوهش هستند.
یافتهها: بررسی ۹۵۷۹ مقاله مورد بررسی نشان داد که روند نشر این مقالات صعودی بوده است و بیشترین میزان مقالات(۵۶۵۲) مربوط به سال ۲۰۲۱ است. تحلیل موضوعی مقالات نشان داد که بیشترین مقالات به حوزه موضوعی enicideM، با ۲۱۱۷ مورد، و در مرتبه بعدی ygoloiB raluceloM dna sciteneG ،yrtsimehcoiB، با ۳۳۴۱ مورد، تعلق دارد. بیشترین شاخص هرش که ۸۶ است مربوط به سال ۲۰۱۸ اما بیشترین درصد مقالات قرار گرفته در افق شاخص هرش، ۳۲/۱۸%، مربوط به این سال ۲۰۱۱ است. بیشترین میزان میانگین استناد به ازای هر مقاله ۱۴۶/۴۴ است که مربوط به سال ۲۰۱۲ و کمترین آن، ۴/۶۲ مربوط به سال ۱۲۰۲ است. بیشترین میزان استناد بهازای سالهای عمر مقالات ۹۷۳۵/۳۴ است که مربوط به سال ۲۰۲۰۰۲۰۲ و کمترین آن، ۹۷۲ مربوط به سال ۲۰۱۱ است. محاسبه درصد مقالات قرار گرفته در افق شاخص هرش نسبت به کل مقالات هر سال، و همچنین میانگین استناد بهازای هر مقاله، با میزانی فراز و فرود، روند کاهشی را نشان داد. از نظر میانگین استناد بهازای سالهای عمر مقالات روند، افزایشی است. کمترین میزان میانگین تعداد نویسندگان (۵/۴۸) مربوط به سال ۲۰۱۱ و بیشترین میزان (۲۱) مربوط به سال ۲۰۱۲ است. نویسنده اول و مسئول بیش از ۱۹% مقالات مورد بررسی ایران است. ایالات متحد آمریکا کشور متبوع حداقل یکی از نویسندگان در ۱۲/۰۵% مقالات بوده است. دانشگاه تهران نیز در ۲۷/۸۱% مقالات سازمان متبوع حداقل یکی از نویسندگان بوده است. مجله Iranian Journal of Public Health بیشترین مقالات (۱/۳۶%) را منتشر کرده است.
نتیجهگیری: روند رشد کمی مقالات مورد بررسی افزایشی است اما اظهارنظر در خصوص رشد کیفی آنها نیازمند مطالعات بیشتری است. با توجه به اهمیت روزافزون عملکرد مبتنی بر شواهد، لازم است تصمیمسازان نسبت به حفظ روند رشد کمی و بهبود شاخصهای استنادی این مقالات توجه ویژه نشان دهند.
عذرا دائی، محمدرضا سلیمانی، حسن اشرفی ریزی،
دوره 17، شماره 6 - ( 11-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: نقش اطلاعات در ارتقای سلامت جامعه و کاهش هزینههای بهداشت و درمان انکارناپذیر است ولی در عمل اطلاعات کافی و کاملی در بین عاملان بهداشت و درمانی وجود ندارد. نبود اطلاعات کافی و کامل در بین بازیگران بازار، موجب ناکارایی و نارسایی در عملکرد بازار میشود. هدف اصلی پژوهش حاضر، پرداختن به عدم تقارن اطلاعات سلامت و نارسایی در بازار اطلاعات سلامت است.
روش بررسی: مقالهی حاضر از نوع مروری نقلی و غیرنظاممند است. محتوای لازم برای نگارش از طریق جستجو در پایگاههای اطلاعاتی Scopus، PubMed، Web of Knowledge، Sid، Magiran و Google Scholar و با استفاده از کلیدواژههای نارسایی اطلاعات سلامت، عدم تقارن اطلاعات سلامت در فیلدهای عنوان مقاله، چکیده و کلیدواژهها انجام پذیرفت. در نهایت، منابع مرتبط با توجه به هدف مطالعه، توسط محققان انتخاب و خلاصهای از نتایج آنها در این مطالعه ارایه شد.
یافتهها: 18 مقاله وارد این پژوهش گردید و به صورت اختصاصی به نارساییهای موجود در سه بخش بیماران، پزشکان و بیمهها پرداخته شد. در انتهای هر بخش به راههای برطرف نمودن این نارساییهایی اشاره شد. یافتهها نشان داد بیماران با پدیدهی بیعدالتی در دسترسی به اطلاعات سلامت مواجه بودند که تداوم این بیعدالتی منجر به فقر اطلاعات سلامت میشود و به دلیل عدمدسترسی مناسب به اطلاعات سلامت، عدم تقارن اطلاعات بین پزشک و بیمار به وجود میآید. پزشکان در دسترسی به اطلاعات روزآمد و مبتنی بر شواهد برای درمان بیماران با موانعی روبرو بودند که به دلیل اطلاعات نامتقارن، میتوانند از این حالت استفاده صحیح نکرده و از تقاضای القایی استفاده کنند. بیمهها با مشکلات انتخاب نامناسب، مخاطرات اخلاقی و القای تقاضا توسط عرضهکننده و یا مصرفکننده مواجه بودند.
نتیجهگیری: عدم تقارن اطلاعات در حوزهی سلامت به صورت جدی نفوذ کرده است و سطح بالایی از عدماطمینان و قطعیت در آن وجود دارد. یکی از راههای غلبه بر عدم تقارن اطلاعات سلامت و نارسایی بازار اطلاعات سلامت، دسترسی همهی ذینفعان به اطلاعات است.
رضا دهخدایی، مازیار کرمعلی، محمد محمدیان، محمد کریم بهادری، آقای محسن عباسی فرج زاده،
دوره 17، شماره 6 - ( 11-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: باتوجه به اهمیت مدیریت دانش در عصر کنونی و تأکید بر پیادهسازی مدیریت دانش در نظام سلامت در نظامنامه مدیریت دانش وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و از آنجا که یکی از اولین گامهای پیادهسازی مدیریت دانش، ترسیم درخت دانش سازمان است، هدف پژوهش حاضر مروری بر روند انتشار درخت دانش و بررسی آن در حوزهی سلامت میباشد.
روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع مطالعات کاربردی و مروری توصیفی است که با روش علمسنجی و تحلیل همرخدادی کلیدواژهها انجام شده است. بدینمنظور عبارت “Knowledge tree” OR “knowledge trees” در پایگاه استنادی Scopus جستجو گردید. برای تحلیل دادهها از تحلیلهای ارایه شده از سمت خود پایگاه و همچنین برای مصورسازی دادهها از نرمافزار VOSviewer استفاده شد.
یافتهها: رشد تولیدات علمی مربوط به حوزهی درخت دانش به صورت کلی در پایگاه مذکور از سال 1979 آغاز و تا سال 2023 روند رو به رشدی داشته است. در حوزهی درخت دانش از میان نویسندگان، Yang پرکارترین نویسنده و Yager دارای بیشترین همکاری با دیگر نویسندگان است. از میان موسسات Institute of Automation Chines Academy of Sciences پرکارترین و machine intelligence institute و iona college دارای بیشترین ارتباط با دیگر موسسات بوده است. در میان کشورها چین، آمریکا و انگلستان در صدر پرکارترینها قرار دارند. در میان موضوعات، بیشترین ارتباط مقالات در درجه اول با حوزهی علوم کامپیوتر(2/32 درصد) و پس از آن با حوزهی مهندسی(1/22 درصد) و ریاضیات (1/10) ارتباط داشته و قابل توجه است که پزشکی در رتبه ششم قرار دارد و این نشان از کمبود تولید منابع این حوزه است. خوشهبندی حاصل از هم رخدادی کلیدواژهها منجر به شناسایی پنج خوشه به ترتیب با عناوین دادهکاوی و پردازش اطلاعات، هوش مصنوعی و سیستمهای خبره، ساختار دانش و سیستمهای پشتیبان تصمیم، معناشناسی و نمایش دانش و نهایتاً سیستمهای یادگیری و آموزش شد.
نتیجهگیری: مطالعهی ساختار موضوعی تولیدات علمی حوزهی درخت دانش نشان داد که حوزه سلامت دارای کمبود تولید منبع در این زمینه است. ازاینرو لازم است تا پژوهشهای آتی اهتمام ویژهای در جهت بسط و تشریح این مفهوم و الگوسازی ترسیم آن خصوصاً در نظام سلامت در راستای شناسایی و پیشگیری از بیماریها داشته باشند.