جستجو در مقالات منتشر شده


24 نتیجه برای نوروزی

مجید فرش دوستی حق، مهرداد نوروزی نیا، یوسف مرتضوی، مسعود سلیمانی، سعید کاویانی، مریم محمودی نیامیمند،
دوره 5، شماره 1 - ( 3-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: سیالو پروتئین استخوانی(BSP) شاخص اختصاصی تمایز استئوبلاستیک می‌باشد. در این تحقیق تاثیر زولدرونیک اسید بر بیان BSP مورد ارزیابی قرار گرفته و همچنین به منظور درک مکانیسم های کنترلی بیان ژن، وضعیت متیلاسیون پروموتر BSP مورد بررسی قرار گرفت.

روش بررسی: در این مطالعه تجربی جداسازی سلول‌های بنیادی مزانشیمی(MSCs) از مغز استخوان انسانی صورت گرفت. MSCs پس از تکثیر، تحت تیمار با زولدرونیک اسید قرار گرفتند و سپس به مدت 3 هفته در محیط تمایزی کشت داده شدند. استخراج DNA و RNA از MSCs و سلول‌های تمایز یافته استئوبلاستی صورت گرفت. بیان BSP با استفاده از   RT-PCR  مورد ارزیابی قرار گرفت. وضعیت متیلاسیون پروموتر ژن BSP، پس از تیمار DNA با سدیم بی سولفیت(SBS)، با استفاده از پرایمرهای متیله(M) و غیرمتیله(U) در آزمون MSP مشخص شد.

یافته‌ها: بیان BSP در سلول های تمایز یافته استئوبلاستی بواسطه تیمار با زولدرونیک اسید قابل مشاهده بود ولی در سلول‌های بنیادی مزانشیمی قابل مشاهده نبود. بررسی با روش MSP نشان داد که ژن BSP در طول تمایز در وضعیت دمتیلاسیون کامل قرار داشت. 

نتیجه گیری: بیان BSP از هفته اول تمایز به خوبی قابل ارزیابی بوده و این نشان دهنده تسریع تمایز استئوبلاستی بواسطه تیمار با زولدرونیک اسید می باشد. وضعیت دمتیلاسیون BSP نشان دهنده عدم تاثیر زولدرونیک اسید بر وضعیت متیلاسیون این ژن می‌باشد. سایر مکانیسم های ژنتیکی و یا اپی ژنتیکی بیان BSP را در طول تمایز استئوبلاستی سلول‌های بنیادی مزانشیمی تیمار شده  با داروی زولدرونیک اسید تحت کنترل دارند.  


هیوا عبدخدا، علیرضا نوروزی، مسعود محمدی،
دوره 5، شماره 3 - ( 8-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: خوداستنادی به عنوان یکی از محدودیت‌های تحلیل استنادی مطرح است بطوریکه به طرز غیر‌متعارفی بر شاخص‌های تحلیل استنادی و رتبه مجله‌ها تاثیر می‌گذارد. این پژوهش با هدف بررسی میزان همبستگی خوداستنادی و شاخص‌آنی مجله‌های علمی- پژوهشی انگلیسی زبان ایرانی حوزه پزشکی نمایه شده در نمایه‌نامه استنادی اسکوپوس، در فاصله سال‌های 2005-2009 انجام شده است.

روش بررسی: روش پژوهش پیمایشی از نوع توصیفی است که در آن از تحلیل استنادی استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مجله‌های علمی-پژوهشی انگلیسی زبان ایرانی حوزه پزشکی است که تا تاریخ انجام این پژوهش در پایگاه استنادی اسکوپوس نمایه می‌شدند. جمع آوری داده‌ها به صورت مشاهده مستقیم و با مراجعه به پایگاه استنادی اسکوپوس انجام شد. داده‌های گردآوری شده به کمک نرم افزارهای  SPSSو روش ضریب همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل شد.

یافته‌ها: نشان داد که میانگین نرخ خوداستنادی در میان مجله‌های مورد بررسی 64/29 درصد است. 43/14 درصد از کل استنادها مربوط به خوداستنادی است. بطورکلی رابطه معنی‌داری از نوع مستقیم و ناقص، درسطح 01/0، بین نرخ خوداستنادی و شاخص‌آنی مجله‌ها وجود دارد(591/0p=). همچنین، ضریب همبستگی پیرسون نشان دهنده رابطه معنی‌دار، بین شاخص‌آنی مجله‌ها و شاخص‌آنی مجله‌ها بدون احتساب خوداستنادی با تعداد مقالات مجله‌ها، در فاصله سال‌های مورد بررسی بود.

نتیجه گیری: خوداستنادی بر روی شاخص‌آنی مجله‌ها مورد بررسی تاثیر مستقیم دارد بدین‌معنی که افزایش خوداستنادی باعث افزایش مصنوعی شاخص‌آنی مجله‌ها می‌شود. از سوی دیگر، شاخص‌آنی تحت کنترل حجم مقالات بود. بنابراین کاهش و یا حذف خوداستنادی به منظور قرارگرفتن مجله در جایگاه واقعی خود لازم به نظر می‌رسد.


محمد هیوا عبدخدا، علیرضا نوروزی، سامان راوند،
دوره 5، شماره 5 - ( 12-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: پروانه‏های ‌ثبت اختراع به عنوان سنجه‌ای مناسب برای بررسی میزان پیشرفت علم و فناوری، کشف پتانسیل لازم در کارهای پژوهشی و ترسیم نقشه‌های دانش مدنظر هستند. هدف از پژوهش حاضر تحلیل موضوعی پروانه‌های ثبت اختراع مخترعان ایرانی در پایگاه های بین‌المللی ثبت اختراع در فاصله سال‌های 1976 تا 2011 بود.

روش بررسی: روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بود که به روش علم‏سنجی انجام گرفت. جامعه مورد پژوهش عبارت بود از کلیه پروانه‌های ثبت اختراعی که در فاصله سال‌های 1976 تا 2011 توسط مخترعان ایرانی در پایگاه‌های بین‌المللی ثبت اختراع به ثبت رسیده بودند. ابزار گردآوری داده‌ها لیست کنترلی بود. داده‌ها با استفاده از روش‌های جستجوی خاص هر پایگاه  بازیابی شده، سپس با توجه به پرسش‏های پژوهش تجزیه و تحلیل نهایی بر روی آن‌ها صورت گرفت.

یافته‌ها: یافته‏ها نشان داد که 212 پروانه ثبت اختراع از مخترعان ایرانی در این پایگاه‌ها به ثبت رسیده است. میانگین پروانه‌های ثبت اختراع ایران در این پایگاه‌ها به ازای هر سال، تقریباً 6 مورد بوده است. بیشترین پروانه‌های ثبت اختراع در حوزه موضوعی «شیمی، متالوژی» و کم‏ترین در حوزه «منسوجات، کاغذ» بوده‌اند.

نتیجه گیری : در مجموع، سهم پروانه‌های ثبت اختراع ایرانی از کل پروانه‌های به ثبت رسیده در این پایگاه‌ها کم است. در فاصله سال های مورد بررسی تعداد پروانه‌های ثبت اختراع ایران در حال رشد بوده است. پروانه‌های ثبت اختراع ایران ثبت شده از لحاظ موضوعی دارای تمرکز قابل ملاحظه‌ای بودند. پتانسیل کارهای پژوهشی برای ثبت اختراع و نوآوری در حوزه‌های موضوعی «شیمی، متالوژی» بیش‏تر از سایر حوزه‌ها بوده است. 


محمد امین نوروزی، مهدی جهانگیری، پروین احمدی نژاد، فروغ زارع دریسی،
دوره 6، شماره 1 - ( 2-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: بیمارستان از مهمترین نهادهای ارائه دهنده خدمات بهداشتی و درمانی است که به دلیل وجود مخاطرات خاص، رعایت اصول ایمنی در آن، دارای اهمیت زیادی است. این مطالعه با هدف بررسی وضعیت ایمنی بیمارستانهای آموزشی دانشگاه علوم پزشکی شیراز انجام شد.

روش بررسی: در این مطالعه توصیفی که به روش مقطعی در کلیه بیمارستان‌های آموزشی شهر شیراز انجام گرفت،  وضعیت ایمنی بیمارستانها به روش ممیزی ایمنی مورد بررسی قرار گرفت. به این منظور چک لیستهای ممیزی تهیه و اطلاعات مورد نیاز از طریق مشاهده، مصاحبه با مدیران و مسئولین بخش‌های مختلف و نیز بررسی مستندات گردآوری گردید. در نهایت وضعیت ایمنی بیمارستان‌ها بر حسب میزان تحقق الزامات ایمنی در سه سطح ضعیف(کمتر از 50 درصد)، متوسط(75-50 درصد) و مطلوب(100-75 درصد)، طبقه بندی شد.

یافته‌ها: میانگین درصد تحقق الزامات ایمنی در کل بیمارستانهای مورد بررسی 58 درصد بود. بیشترین و کمترین میزان تحقق الزامات ایمنی به ترتیب مربوط به ایمنی پرتوها و مدیریت ایمنی بود. وضعیت ایمنی 25 درصد از بیمارستان‌های مورد مطالعه ضعیف و 75 درصد مابقی متوسط ارزیابی شد.

نتیجهگیری: وضعیت ایمنی بیمارستانهای مورد بررسی به ویژه در موضوعات مدیریت ایمنی، برنامه واکنش در شرایط اضطراری و ایمنی حریق در سطح نسبتاً ضعیفی بود. مهمترین دلیل این موضوع مشخص نبودن مسئولیتها و نبود ساختار سازمانی در زمینه مسائل ایمنی و بهداشت حرفه‌ای بود که جهت ارتقاء آن لازم است بیمارستانها نسبت به استقرار سیستم مدیریت ایمنی و بهداشت حرفه ای(OHSAS 18001) اقدام نمایند.


مهرداد اسدی، حسین نوروزی، عبدالحسن کاظمی، مهربان فلاحتی، علی کاظمی، محمد ادیب پور، خسرو صدیق بیان، سید امیر یزدان پرست،
دوره 6، شماره 1 - ( 2-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: گونه‌های خانواده کاندیدا می‌توانند در حفره دهانی افراد دارای نقص سیستم ایمنی منجر به کلونیزاسیون شده و سبب کاندیدیازیس شود. با توجه به نقص سیستم ایمنی در افراد دارای سندرم داون، این مطالعه بمنظور ارزیابی میزان کلونیزاسیون گونه‌های مختلف قارچ کاندیدا در دهان این افراد انجام گرفت.

روش بررسی: این مطالعه توصیفی- مقطعی بر روی 53 فرد مبتلا به سندرم داون(29 فرد مذکر و 24 فرد مونث) تحت پوشش سازمان بهزیستی با محدوده سنی 31-4 سال(میانگین سنی 1/11) در تبریز انجام گرفت.

نمونه گیری از سطح پشتی زبان، مخاط دهلیز دهانی در فاصله گونه و دندان‌های آسیا با استفاده از سوآپ استریل انجام گردید. نمونه‌ها در محیط‌های سابورودکستروز آگار حاوی کلرامفنیکل(Sc) و کروم کاندیدا آگار کشت داده شدند. تشخیص گونه‌های کاندیدا براساس خصوصیات فنوتیپی و تولید کلامیدیوکونیدی در محیط کورن میل آگار حاوی تویین 80 بود.

یافته‌ها: از 46 فرد مثبت از لحاظ کلونیزاسیون قارچی(26 فرد مذکر، 20 فرد مونث)، مجموعأ 60 ایزوله کاندیدا جدا گردید. کاندیدا آلبیکنس با 35 مورد(03/66 درصد) بیشترین و پس از آن، کاندیدا دابلینسیس با 9 مورد(98/16 درصد)، کاندیدا کروزئی با 7 مورد(20/13 درصد)، کاندیدا گلابراتا با 5 مورد(43/9 درصد) و کاندیدا تروپیکالیس با 4 مورد(54/7 درصد) در رده‌های بعدی قرار داشتند. در 12 نفر(4/22 درصد) بیش از یک گونه کاندیدا جدا گردید.

 

نتیجه‌گیری: با توجه به نقص سیستم ایمنی در افراد دارای سندرم داون ناشی از کاهش IgA بزاقی، کاهش فعالیت  H2O2(عامل اصلی از بین برنده کاندیدا آلبیکنس) لزوم تشخیص زودرس میزان کلونیزاسیون کاندیدا توصیه میگردد.


حسین نوروزی، علی کاظمی، زکیه آزادی، فاطمه فرهید، پروین معظمی،
دوره 6، شماره 2 - ( 4-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: پیتیریازیس ورسیکالر یک بیماری قارچی با عامل مالاسزیا است که یک  مخمر فرصت طلب و لیپوفیلیک می‌باشد. با توجه به لیپیوفیلیک بودن این مخمر، این مطالعه به منظور ارزیابی ارتباط میان بروز بیماری پیتیریازیس ورسیکالر با میزان کلسترول و تری‌گلیسیرید خون انجام گرفت.

روش بررسی: این مطالعه مقطعی روی 1500 نفر بین سنین 50ـ10 سال در استان اصفهان صورت گرفت. از کل افراد، 105نفر مبتلا به بیماری پیتیریازیس ورسیکالر بودند. تایید بیماری با آزمایش مستقیم، تلقیح و کشت نمونه‌ها در محیط دیکسون بود. ارزیابی کلسترول تام و تری گلیسیرید خون در گروه‌های بیمار و کنترل در حالت ناشتا توسط دستگاه اتوآنالایزر 1000RA انجام گرفت. اطلاعات بیماران شامل سن، میزان تحصیلات و شغل توسط پرسشنامه جمع آوری گردید و آنالیز نتایج  با آزمون‌های آماری t استودنت، کای و آزمون همبستگی پیرسون انجام شد.

یافته‌ها: شیوع آلودگی در گروه مورد مطالعه، 7 درصد بود و بیشترین میزان آلودگی در گروه سنی 30-20 ساله با 13/3 درصد و کمترین میزان در گروه سنی 40‌-30 سال به میزان 87/0 درصد بود. بیشترین میزان کلسترول در گروه سنی 50-40 سال با میانگین  mg/dl215 و کمترین در گروه سنی 20-10 سال با میانگین  mg/dl205 بود.

نتیجهگیری:. سطح کلسترول و تری گلیسیرید خون در بیماران بالاتر از گروه کنترل بود، اما اختلاف معنی دار وجود نداشت(05/0P<). بین گروه مبتلایان و گروه کنترل ارتباطی بین بیماری پیتریازیس ورسیکالر با افزایش میزان کلسترول و تری گلیسیرید خون مشاهده نشد.


مسعود محمدی، سیدجواد قاضی میرسعید، علیرضا نوروزی،
دوره 7، شماره 4 - ( 8-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: الگوی ملزومات کارکردی پیشینه‌های کتابشناختی(اف.آر.بی.آر.) در سازماندهی منابع علوم پزشکی مورد توجه می‏باشد و روابط اثر به اثر به عنوان یکی از انواع روابط کتابشناختی موجود در این الگو معرفی شده است. این مطالعه به بررسی توزیع پراکندگی روابط اثر به اثر در حوزه‌های موضوعی علوم پزشکی بر اساس الگوی اف.آر.بی.آر. در میان منابع فارسی منتشر شده در فاصله سال‏های 1385-1389 حوزه علوم پزشکی می‏پردازد.

روش بررسی: روش پژوهش پیمایشی توصیفی است. داده‏ها با جستجوی پیشرفته فهرست پیوسته کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران به دست آمد. برای تعین حوزه‏های علوم پزشکی، از دو رده‏بندی دیویی و کنگره استفاده شد. برای تحلیل داده‏ها از نرم‏افزار اکسل 2007 استفاده شد. نتایج با استفاده از آمار توصیفی، در قالب جداول و نمودارها ارائه شده است.

یافته‌ها : یافته‏ها نشان داد که بر طبق رده‏بندی دیویی حوزه موضوعی بیماری‏ها بیش‏ترین روابط کتابشناختی را دارد و حوزه موضوعی پزشکی تجربی دارای کم‏ترین تعداد فراوانی است و بر اساس رده‏بندی کنگره حوزه موضوعی پزشکی داخلی دارای بیش‏ترین و حوزه‏های موضوعی گیاه‏شناسی پزشکی جایگزین و کایروپراکتیک دارای کم‏ترین روابط کتابشناختی بودند.

نتیجه‌گیری: توزیع پراکندگی روابط اثر به اثر بر اساس دو رده‏بندی دیویی و کنگره ناهمگون است. هرچند نتایج ناهمگونی در ظاهر به دست آمده است، اما با توجه به این‏که معیارهای طبقه‏بندی علوم پزشکی در این دو رده‏بندی متفاوت است، این تفاوت را نمی‏توان به حساب اختلاف در فراوانی روابط کتابشناختی موضوع‏های علوم پزشکی گذاشت.


حمید آسایش، مصطفی قربانی، افسانه برقعی، عزیز رضا پور، یونس محمدی، مرتضی منصوریان، فریدون جهانگیر، مهدی نوروزی،
دوره 7، شماره 5 - ( 10-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: در بسیاری از برنامه‌های ترجمه دانش اظهارات خود پژوهشگران مبنای سنجش فعالیت­شان می‌باشد. این مطالعه با هدف بررسی اعتبار خودارزیابی محققین دانشگاه علوم پزشکی گلستان از عملکردشان در زمینه ترجمه دانش و عوامل موثر بر "امتیاز خودارزیابی محققین" انجام شد.

روش بررسی: در این تحقیق پرسشنامه معتبر و پایا در زمینه ترجمان دانش توسط 40 محقق دانشگاه علوم پزشکی گلستان تکمیل گردید. در این پرسشنامه، از محققان خواسته می­شد تا به فعالیت ترجمه دانش خود در مورد یک طرح مشخص اتمام یافته امتیازی از صفر تا 10 بدهند. تحلیل آماری با استفاده از آزمون تی زوجی و ضریب همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون خطی صورت پذیرفت.

یافته‌ها: میانگین امتیاز فعالیت ترجمه محققین و میانگین امتیاز خودارزیابی آنان بترتیب 3/52 و 5/47 بود که این اختلاف از لحاظ آماری معنی دار بود( 0/001>P). همبستگی پیرسون بین فعالیت ذکر شده و امتیاز خودارزیابی 0/73 بود. متغیرهای موثر و معنی دار بر امتیاز خودارزیابی در مدل رگرسیونی جنسیت مرد، داشتن مسئولیت اجرایی و درصد زمان اختصاص داده به پژوهش بود و متغیرهای موثر برامتیاز میزان فعالیت جنسیت مرد، نوع پژوهش(پژوهش‌های علوم بالینی در مقایسه با علوم پایه) و زمان اختصاص داده به پژوهش بود.

نتیجه‌گیری: مطالعه فعلی نشان داد، پژوهشگران میزان فعالیت‌های ترجمه دانش خود را بیشتر برآورد می‌نمایند، لذا به نظر می‌رسد در نظر گرفتن راهکارهایی نظیر آموزش در مورد مفاهیم و فعالیت‌های ترجمه دانش می‌تواند خلاء بین پژوهش و تولید دانش را پر نماید.


زهرا کاشانی خطیب، علی دهقانی فرد، سعید کاویانی ، مهرداد نوروزی نیا، مؤمنه محمدی، فاطمه محمد علی ، الهام روشندل، سحر محمدی فاتح، شعبان علیزاده،
دوره 8، شماره 3 - ( 6-1393 )
چکیده

 زمینه و هدف: شناخت مکانیسم مولکولی دخیل در افزایش سطح هموگلوبین جنینی (HbF) در استفاده از داروهای القاکننده می‌تواند به القای موثر آن کمک وافری نماید. هدف از انجام این تحقیق، تعیین اثر دو داروی تالیدوماید و سدیم بوتیرات به عنوان داروهای القاکننده‌ی بیان HbF ، جهت شناخت مکانیسم مولکولی مرتبط با اثر دارویی در سلول‌های + 133 CD خون بند ناف حامل جهش هتروزیگوت β -تالاسمی می‌باشد.

 روش بررسی: در این مطالعه‌ی تجربی، سلول‌های + 133 CD پس از جداسازی، در محیط کشت تمایز اریتروئیدی قرار گرفتند. پس از تیمار دارویی در روز 6 از تمایز اریتروئیدی، بررسی بیان ژن‌های مارکرهای رده‌ی اریتروئیدی یعنی 71 CD و a 235 CD انجام گرفت. برای این منظور پس از استخراج RNA از پیش سازهای اریتروئیدی در روزهای 6 و 12 تمایز اریتروئیدی و سنتز cDNA ، بیان کمی این دو ژن با استفاده از تکنیک Real-time PCR انجام شد.

 یافته‌ها: نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد تالیدوماید سبب افزایش قابل توجهی در تکثیر پیش سازهای اریتروئیدی در مقایسه با سدیم بوتیرات و گروه کنترل، می‌گردد. همچنین تالیدوماید سبب افزایش و کاهش قابل توجهی به ترتیب در بیان ژن‌های 71 CD و a 235 CD در مقایسه با سدیم بوتیرات و گروه کنترل، گردید.

 نتیجه‌گیری: با توجه به پتانسیل بالای تالیدوماید در القای بیان HbF ، به نظر می‌رسد مکانیسم‌های مولکولی دخیل در تکثیر پیش سازهای اولیه اریتروئیدی نقش موثری در القای بیان HbF داشته باشند.

 


شادی اسمعیلی، سعید کاویانی، مهرداد نوروزی نیا ، امیر آتشی، مسعود سلیمانی، سعید آبرون، سيد رسول رضوی بابا حیدری ، زهرا ذنوبی، فخرالدین صبا ،
دوره 8، شماره 6 - ( 12-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: اخیراً، چاقی به عنوان عامل خطر تهدید کننده برای بیماری‌های شناخته شده‌ای از جمله بیماری‌های قلبی _ عروقی، دیابت غیر وابسته به انسولین و سرطان‌های شایع به حساب می‌آید. بنابراین درک فرایندهای تمایز ادیپوست و بیان ژن های دخیل در این روند حیاتی است.

روش بررسی : در این مطالعه، سلول‌های بنیادی مزانشیمی مغز استخوان انسانی( H-MSCs ) به وسیله شیب غلظتی فایکول جدا شده، مارکرهای سطحی این سلول‌ها به وسیله فلوسیتومتری تایید گردیده و تمایز به چربی و استخوان به وسیله دستورالعمل دگزامتازون انجام گرفت و به وسیله رنگ آمیزی تایید شد. سپس بیان کمی و کیفی ژن γ PPAR به عنوان مهمترین عامل نسخه برداری در تمایز چربی قبل و بعد از تمایز به ادیپوسیت به وسیله RT-PCR و qPCR بررسی و تحلیل آماری به وسیله paired t test و با کمک نرم افزارهای Pfaffle و graph pad انجام شد.

یافته‌ها: بیان این ژن بعد از تمایز سلول‌های بنیادی مزانشیمی مغز استخوان انسانی به سلول چربی افزایش قابل ملاحظه‌ای را نشان داد(0/05>p ).

نتیجه‌گیری: ژن PPARγ به عنوان یکی از عوامل با اهمیت در تمایز سلول‌های MSCs به آدیپوسیت عمل می‌کند و مهار بیان این ژن برای جلوگیری از چاقی به عنوان یک ایده برای درمان در آینده پیشنهاد می‌شود.


رجاء الحذیفی، علی دهقانی فرد، دکتر سعید کاویانی، دکتر مهرداد نوروزی نیا، سمیرا رضایی، دکتر مهدی آزاد، دکتر مائده مشهدی خان، دکتر سعید سلالی،
دوره 9، شماره 6 - ( 12-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: فرایندهای مختلفی روی تمایز سلول های بنیادی مزانشیمی(MSC) به سلول های استئوبلاستی تاثیر می‌گذارند که در این میان، مسیر پیام رسان Wnt حائز اهمیت ویژه ای است. در این مسیر پیام رسان، مولکول APC به عنوان کنترل کننده منفی Wnt عمل می کند که با اتصال به β-catenin سبب تجزیه این مولکول می گردد. لذا در این تحقیق به تخمین ارتباط متیلاسیون DNA با بیان ژن(APC یا Adenomatous Polyposis Coli) طی تمایز استئوبلاستی پرداخته شد.

روش بررسی: در این مطالعه ی تجربی، پس از جدا سازی و تکثیر MSCs، القای تمایز استئوبلاستی صورت گرفت. به منظور تایید تمایز استئوبلاستی از رنگ آمیزی آلیزارین رد و بیان شاخص های تمایزی شامل آلکالین فسفاتاز(ALP) و استئوکلسین استفاده گردید. وضعیت متیلاسیون ژنAPC  با روش(MSP یا Methylation-Specific PCR)، وضعیت بیان ژن APC با استفاده از Real time PCR در روزهای مختلف تمایزی ارزیابی شد.

یافته‌ها: نتایج به دست آمده از رنگ آمیزی آلیزارین رد و بیان شاخص های ALP و استئوکلسین تایید کننده تمایز استئوبلاستی بود. نتایج حاکی از کاهش معنی دار بیان ژن APC در روز 7 تمایز استئوبلاستی بود(0/05P<). همچنین نتایج نشان دهنده ی هایپرمتیلاسیون پروموتر ژن APC طی تمایز استئوبلاستی بود.

نتیجه‌گیری: کاهش بیان ژن APC می تواند در کنترل مسیر سیگنالی Wnt طی تمایز MSC مشتق از مغز استخوان به رده استئوبلاستی در مراحل مختلف نقش موثری ایفا کند. همچنین با توجه به نتایج به دست آمده، متیلاسیون پروموتر ژن APC نقش مهمی در کنترل بیان این ژن به عهده دارد.


فریبا نباتچیان، مجتبی آشتیانی، علی نوروزی،
دوره 10، شماره 2 - ( خرداد و تیر 1395 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان پستان مسئله مهم اپیدمیولوژیک و بیشترین علت مرگ و میر زنان می‌باشد. استرس‌ اکسیداتیو نقش مهمی در این بیماری ایفا می‌کند. آنتی‌اکسیدانها مانند بعضی از ویتامینها،  توجه بسیاری از دانشمندان را برای مقابله با استرس‌ اکسیداتیو به خود جلب کرده است. هدف این تحقیق، تعیین تأثیر مکمل ویتامینی در کاهش استرس‌ اکسیداتیو در سرطان پستان است.

روش بررسی: در مطالعه حاضر، 38 موش BALB-C مورد استفاده قرارگرفت و در آن ها سرطان پستان به روش کاشت سلول ایجاد شد. موش‌ها به 4 گروه تقسیم شدند: 4 موش به مدت 1 ماه مکمل ویتامینی، 4 موش ویتامین A، 4 موش ویتامین E و 4 موش ویتامین D دریافت کردند. بعد از یک ماه موش ها به سرطان پستان مبتلا شدند. در گروه دوم موش‌ها بدون مکمل ویتامینی، مبتلا شدند. در گروه سوم، موش‌ها با مکمل ویتامینی به بیماری مبتلا نشدند. در سرم خون موش‌ها، میزان کاتالاز، سوپراکسید دیسموتاز و ظرفیت تام آنتی اکسیدانی به روش الایزا اندازه‌گیری شد.

یافته‌ها: کاتالاز در موش‌هایی که مکمل ویتامینی دریافت کرده بودند و به بیماری مبتلا شدند، بطور معنی‌داری افزایش یافت(0/049=P). اما افزایش آن با ویتامین D معنی دار نبود(0/287P=). همچنین، سوپراکسید دیسموتار نیز در موش‌هایی که مکمل ویتامینی دریافت کرده و به بیماری مبتلا شدند، بطور معنی‌داری افزایش داشت(0/0249=P). اگرچه، این افزایش با ویتامین D معنی‌دار نبود(0/24=P). هم چنین، میزان ظرفیت تام آنتی اکسیدانی در موش‌هایی که مکمل ویتامینی دریافت نموده و به بیماری مبتلا شدند بطور معنی‌داری افزایش یافت(0/0001P<).

نتیجه‌گیری: استفاده از مکمل ویتامینی با میزان کاتالاز، سوپراکسیددیسموتاز و ظرفیت تام آنتی اکسیدانی ارتباط معنی‌دار دارد و می‌تواند مارکرهای آنتی اکسیدان را افزایش دهد.


محمدهیوا عبدخدا، مریم احمدی، محمودرضا گوهری، علیرضا نوروزی،
دوره 10، شماره 2 - ( خرداد و تیر 1395 )
چکیده

زمینه و هدف: پذیرش پرونده الکترونیک مراقبت سلامت از سوی پزشکان، جدی‌ترین مانع پیش‌روی پیاده‌سازی فراگیر آن بشمار می‌آید. بنابراین، شناسایی عواملی که بر پذیرش این سیستم موثرند، از اهمیت خاصی برخوردارست. هدف از پژوهش حاضر، تعیین تاثیر ویژگی‌های سازمانی بر پذیرش پرونده الکترونیک مراقبت سلامت ازسوی پزشکان برمبنای مدل پذیرش فناوری، در بیمارستان‌های دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال 1392(زمان ادغام دو دانشگاه علوم پزشکی تهران و ایران) بود.
روش بررسی: این پژوهش بصورت پیمایشی و از نوع توصیفی تحلیلی بود. جامعه پژوهش شامل پزشکان شاغل در بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی تهران بود. براساس فرمول نمونه‌گیری در مدل‌سازی معادلات ساختاری، 270 نفر از آنان بعنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزارگردآوری داده‌ها پرسشنامه محقق‌ساخته بود که روایی و پایایی آن به تایید رسید. داده‌ها بعد از گردآوری و ورود به نرم افزار SPSS، توسط روش تحلیل مسیر در نرم افزار AMOS تحلیل شد.
یافته‌ها: یافته‌ها نشان داد که مدل ارائه شده توانایی تببین 56 درصد از تغییرات تاثیر ویژگی‌های سازمانی بر پذیرش پرونده الکترونیک سلامت ازسوی پزشکان را دارد. ویژگی‌های سازمانی شامل: حمایت مدیریتی، مشارکت‌دادن پزشکان، خودمختاری پزشکان و ارتباط پزشک بیمار با استفاده پزشکان از پرونده الکترونیک مراقبت سلامت، همبستگی مستقیم و معنی‌داری داشت. همچنین آموزش پزشکان با هیچ‌کدام از متغیرهای مدل پذیرش فناوری و استفاده از پرونده الکترونیک مراقبت سلامت، همبستگی معنی‌داری را نشان نداد.
نتیجه‌گیری: ویژگی‌های سازمانی نقش قابل توجهی در پذیرش پرونده الکترونیک مراقبت سلامت ازسوی پزشکان دارند. لذا ضروریست تا سیاست‌گذاری‌های انجام شده به سمت پیاده‌سازی موفقیت‌آمیز پرونده الکترونیک مراقبت سلامت معطوف شود.


عاطفه السادات حقیقت حسینی، حسین بوبرشاد، فاطمه ثقفی، ایمان نوروزی،
دوره 12، شماره 2 - ( خرداد و تیر 1397 )
چکیده

زمینه و هدف: فناوری‌های نوظهور در شبکه‌های اجتماعی سلامت افزایش دانش و رضایت کاربران را دربردارد. هدف این تحقیق ارایه مدل معماری برای شبکه اجتماعی سلامت در بیمارستان شریعتی تهران است.
روش بررسی: ابتدا ابعاد چارچوب معماری مورد نیاز برای شبکه اجتماعی سلامت شامل 6 بعد ورودی، خروجی، اهداف، دیدگاه‌ها، انتزاع و چرخه‌ی حیات سیستم از مقالات استخراج شد و با این ابعاد چارچوب زکمن بیشترین امتیاز را کسب کرد. در ادامه با پرسشنامه‌ی محقق ساخته مبتنی بر مدل‌های معماری و اجماع خبرگان با آزمون تی عناصر مدل تایید شدند و ریسک آنها مبتنی بر مصاحبه با خبرگان شناسایی شد. 
یافته‌ها: چارچوب زکمن بر اساس ابعاد 6 گانه‌ی خاص شبکه‌های اجتماعی سلامت، میزان اهمیت و وزن ابعاد، اهمیت هر بعد از منظر نتایج مطالعات تطبیقی موجود در سایر کشورها بررسی شد و با به کارگیری فرمول راجر با بالاترین امتیاز به‌‌عنوان چارچوب مبنا برای طراحی مدل معماری بومی شناسایی شد. 
نتیجه‌گیری: در این تحقیق مدل معماری شبکه اجتماعی سلامت در کشور مشتمل بر 6 بعد و 72 عنصر ارایه شد اما با توجه به شرایط کشور 65 عنصر تایید شدند. ریسک‌های استخراج شده به تفکیک هر لایه معرفی گردید. این ریسک‌ها، الزامات پیاده‌سازی آن لایه محسوب شده و می‌تواند در کاهش شکست شبکه اجتماعی و موفقیت و پایداری آن موثر باشد. 

ساناز نوروزی، رحیم احمدی، مینو ایرانشاهی،
دوره 14، شماره 2 - ( خرداد و تیر 1399 )
چکیده

زمینه و هدف: مطالعات نشان داده‌اند که داروهای ضدالتهابی غیراستروئیدی بر تکثیر سلول‌های سرطانی سیستم گوارشی تاثیرگذارند؛ گرچه مکانیسم سلولی و مولکولی اثرات داروهای ضدالتهابی غیراستروئیدی بر تکثیر سلول‌های سرطانی سیستم گوارشی در موارد زیادی واضح و آشکار نیست. هدف از این مطالعه، بررسی اثر غلظت سیتوتوکسیک تولمتین بر بیان ژن‌های  BAX و BCl2  در سلول‌های سرطانی معده (AGS) می‌باشد.
روش بررسی: در این مطالعه‌ی تجربی-آزمایشگاهی سلول‌های AGS از بانک انستیتوپاستور تهیه گردید و به گروه‌های شاهد و در مواجهه با غلظتهای مختلف تولمتین تقسیم‌بندی شدند. اثرات سیتوتوکسیک تولمتین از طریق سنجش MTT اندازه‌گیری گردید. با استفاده از واکنش چند زنجیره ای در زمان واقعی (Real-time PCR: Poly Chain Reaction) بیان نسبی ژن‌های BAX و BCL2 نیز ارزیابی گردید. داده‌ها با استفاده از روش آماری آزمون واریانس یک‌طرفه بین گروه‌ها مقایسه شدند.
یافته ها: سطح بیان نسبی ژن ضد آپوپتوزی BCL2 در مقایسه با ژن آپوپتوزی BAX در سلول‌های AGS دریافت‌کننده غلظت IC50 تولمتین دچار کاهش بیشتری شد. 
نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان داد که تولمتین می‌تواند با کاهش بیان ژن ضدآپوپتوزی BCL2 سبب القای مرگ سلولی در سلول‌های AGS گردد. بر این اساس در نظر گرفتن تولمتین در درمان سرطان معده ممکن است حایز اهمیت باشد.

جواد نوروزی، افسانه خسروی، بابک هوشمند مقدم، عباسعلی گائینی،
دوره 15، شماره 1 - ( فرودین و اردیبهشت 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: تولید بیش‌ازحد رادیکال‌های آزاد و انباشت آسیب‌های اکسایشی نقش مهمی در تسریع فرایند پیری دارد. بااین‌حال، یکی از راهکارهای مبارزه با پیری و بیماری‌های وابسته به آن، فعالیت بدنی است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر 12 هفته تمرین مقاومتی بر شاخص های استرس اکسیداتیو ( 8-iso PGF2α:8-iso-prostaglandin-F2α) و آسیب اکسایشی DNA (8-hydroxydeoxyguanosine: 8-OHdG) در مردان سالمند بود.
روش بررسی: در این مطالعه نیمه تجربی، 30 مرد سالمند به شکل داوطلبانه و هدفمند به‌عنوان نمونه آماری انتخاب و تصادفی در دو گروه تجربی(15 نفر) و کنترل(15 نفر) تقسیم شدند. شرکت‌کنندگان گروه تجربی به مدت 12 هفته و سه جلسه در هفته به انجام تمرینات مقاومتی پرداختند. در ابتدا و انتهای پژوهش، مقادیر سرمی 8-iso PGF2α و 8-OHdG به روش الایزا سنجش شد. برای مقایسه میانگین‌های درون‌گروهی و بین گروهی به ترتیب از روش آماری تی همبسته و مستقل استفاده شد.
یافته‌ها: مقادیرسرمی -iso PGF2α (P=0/007)8 و 8-OHdG (P=0/013) پس از 12 هفته تمرین مقاومتی کاهش معناداری را نشان داد. همچنین اختلاف معناداری در مقادیر سرمی 8-iso PGF2α (P=0/009) و 8-OHdG (P=0/02) بین گروه تجربی و کنترل مشاهده شد.
نتیجه‌گیری: به نظر می رسد که 12 هفته تمرین مقاومتی باعث کاهش مقادیر شاخص های استرس اکسیداتیو (8-iso PGF2α) و آسیب اکسایشی DNA (8-OHdG) در مردان سالمند می‌گردد. از این رو انجام تمرین مقاومتی منظم می‌تواند در پیشگیری از آسیب‌های ناشی از استرس اکسایشی به‌خصوص در سنین پیری نقش بسزایی داشته باشد.

سهیلا خوئینی، علیرضا نوروزی، زینب جوزی، اسماعیل مصطفوی،
دوره 15، شماره 6 - ( بهمن و اسفند 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: کتاب‌درمانی یک روش درمانی سودمند جهت پیشگیری و درمان اختلالات‌روانی است و باعث شکل‌گیری برون‌دادهای علمی زیادی از سوی پژوهشگران شده است. بنابراین هدف این پژوهش، بررسی روند تحقیقات علمی جهان در حوزه‌ی کتاب‌درمانی و دیداری‌سازی ساختار همکاری علمی آن در پایگاه Web of Science طی بازه زمانی ۱۹۷۵ تا ۲۰۲۰ است.
روش بررسی: پژوهش علم‌سنجی حاضر با استفاده از روش تحلیل استنادی و تحلیل شبکه اجتماعی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل ۱۰۳۲ مدرک است. جهت آماده‌سازی و تحلیل داده‌ها از نرم‌افزار HistCite ،VOSveiwer ،Pajek و UciNet استفاده شد و ترسیم شبکه‌های هم‌تالیفی با کمک نرم‌افزار VOSveiwer انجام شد.
یافته‌ها: کشورهای آمریکا، انگلیس و استرالیا به‌ترتیب با انتشار ۳۶۹، ۱۴۸ و ۹۱ مدرک در رتبه‌های اول تا سوم قرار داشتند. مدارک این سه کشور به‌ترتیب ۱۰۵۴۷، ۳۴۵۹ و ۳۰۴۱ استناد دریافت کرده‌اند. دانشگاه‌های Alabama و Nevada و مؤسسه Karolinska به‌ترتیب با انتشار ۲۹، ۲۶ و ۲۱ مدرک، بیشترین مدارک این حوزه را منتشر کردند. Cuijpers P ،Scogin F و Rohde P با انتشار ۲۹، ۲۱ و ۱۷ مدرک پرکارترین نویسندگان بودند. مدارک نویسنده Cuijpers P ،Miller WR و Andersson G به‌ترتیب ۲۴۴۱، ۲۲۹۸ و ۱۷۵۰ بیشترین استناد را دریافت کردند. کشور انگلیس با مرکزیت رتبه‌ی ۶۳ و کشور آمریکا با مرکزیت بینابینی ۱۹۱/۴۵۰ و مرکزیت نزدیکی ۸۰ تاثیرگذارترین کشورها، دانشگاه Vrije Amsterdam با مرکزیت بینابینی ۱۴۱۶/۷۵۵ و مرکزیت نزدیکی ۶۵۸ و مؤسسه Karolinska با مرکزیت رتبه‌ی ۴۳ تاثیرگذارترین سازمان‌ها و Rohde P با مرکزیت رتبه‌ی ۳۹، Cuijpers P با مرکزیت بینابینی ۳۱۴/۵۰۰ و مرکزیت نزدیکی ۸۲۱ فعال‌ترین نویسندگان در شبکه هم‌تالیفی حوزه کتاب‌درمانی بودند. نشریه Journal of Consulting and Clinical Psychology دارای بیشترین استناد و نشریه Journal of  Poetry Therapy پرتولیدترین نشریه بود.
نتیجه‌گیری: توجه به همکاری بیش از پیش کشورها، دانشگاه‌ها و نویسندگان فعال می‌تواند منجر به تبادل دانش و تجربه بیشتر در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه شود.

سکینه مطیرزاده، رحیم طهماسبی، بهروز کاوه‌ای، آزیتا نوروزی،
دوره 16، شماره 3 - ( مرداد 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از مؤثرترین اقدامات پیشگیرانه جهت مهار بیماری‌های عفونی، واکسیناسیون است. برای ایجاد مداخلات مؤثر برای پذیرش واکسن کووید-19، شناسایی عواملی که بر پذیرش واکسیناسیون تأثیر دارد بسیار مهم است. این مطالعه با هدف تعیین قدرت پیشگویی‌کنندگی الگوی پردازش موازی بسط‌یافته جهت پذیرش واکسن کووید-19 انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه‌ی مقطعی، 1455 فرد بالای 18 سال زیرپوشش مراکز خدمات جامع سلامت ساکن استان بوشهر در شهرستان‌های بوشهر، گناوه، تنگستان و عسلویه در سال 1400 به‌صورت در دسترس انتخاب شدند. جمع‌آوری اطلاعات به‌صورت آنلاین با استفاده از پرسش‌نامه‌ای مشتمل بر 3 بخش شامل اطلاعات جمعیت‌شناختی، پرسش‌نامه‌ی ارزیابی سازه‌های الگوی پردازش ﻣﻮازی ﺗﻮﺳﻌﻪ یافته و پرسش‌نامه‌ی پذیرش واکسن کووید-19 انجام شد. تحلیل داده‌ها توسط نرم‌افزار آماری SPSS انجام گرفت؛ در تحلیل داده‌ها علاوه بر ارایه شاخص‌های توصیفی، از آزمون‌های کای-دو، T دو نمونه مستقل و تحلیل رگرسیون لجستیک استفاده شد.
یافته‌ها: از تعداد 1455 شرکت‌کننده، 1067 نفر(73/3%) پذیرش واکسن داشتند. نتایج مطالعه نشان داد که مردان(0/006=P)، افراد با تحصیلات کارشناسی‌ارشد و بالاتر(0/001=P)، کارمندان دولتی(0/001=P)، افراد مجرد(0/01=P)، افراد با سابقه بیماری خاص(0/05=P)، افراد دارای سابقه تست کووید-19 مثبت در خود(0/001=P) و خانواده(0/03=P) بیشتر از سایر افراد پذیرنده‌ی واکسن بودند. سازه‌های شدت، کارآمدی پاسخ درک شده و خودکارآمدی از عوامل پیشگویی‌کننده‌ی پذیرش واکسن بودند. متغیرها و سازه‌های پیشگو 43/8% تغییرات در پذیرش واکسن را تبیین می‌کردند. از بین شرکت‌کنندگان در مطالعه، تعداد 1366 نفر(93/9%) در فرایند کنترل ترس بودند که در این افراد، بالاترین نمره‌ی پاسخ دفاعی، مربوط به اجتناب بوده است. 
نتیجه‌گیری: جهت افزایش پذیرش واکسن باید بر کارآمدی و اثربخشی واکسن و شدت عوارض ابتلا به بیماری تاکید نمود. بنابراین کمپین‌های بهداشت عمومی با هدف افزایش پذیرش واکسیناسیون باید سطح بالایی از شفافیت را در مورد ایمنی و اثربخشی واکسن‌ها به افراد جامعه ارایه دهند.

رویا بلاغی اینالو، علیرضا نوروزی، محمدرضا اسماعیلی گیوی،
دوره 17، شماره 3 - ( 5-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: ارایه خدمات اطلاعات سلامت در بحران‌های سلامت بدون درک کاملی از این خدمات و چگونگی ارایه آن‌ها با توجه به شرایط بحران سلامت ممکن نیست؛ براین‌اساس، هدف پژوهش حاضر دستیابی به اطلاعات جامعی از تمامی مولفه‌های ارایه خدمات اطلاعات سلامت در بحران‌های سلامت می‌باشد.
روش بررسی: پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و به‌روش فراترکیب و استفاده از روش هفت مرحله‌ای سندلوسکی و باروسو انجام گردید. جامعه آماری متشکل از مقالات و پایان‌نامه‌های منتشرشده در پنج پایگاه اطلاعاتی فارسی و هشت پایگاه اطلاعاتی بین‌المللی بین سال‌های ۱۹۹۱ تا ۲۰۲۲ میلادی و ۱۳۷۰ تا ۱۴۰۰ شمسی انتخاب گردیده‌اند. از مجموع ۸۳۶۳ منبع شناسایی شده بر اساس برنامه‌ی مهارت‌های حیاتی ارزیابی، ۴۰ منبع تایید شدند. اطلاعات مورد نظر از منابع استخراج و کدگذاری شده و پایایی کدگذاری هم با استفاده از ضریب کاپا سنجش و تایید گردید.
یافته‌ها: از نتایج پژوهش، ۷۴ کد در ۲۱ مفهوم و ۶ مقوله در زمینه ارایه خدمات اطلاعات سلامت به بیماران استخراج گردید که مقوله‌ها و کدها شامل نیازسنجی اطلاعات سلامت(بیماری، سلامت، منابع اطلاعات سلامت، بیماران)؛ دسترس‌پذیری و اشاعه‌ی اطلاعات سلامت(اطلاعات سلامت، راه‌های دسترسی)؛ آگاهی‌ و اطلاع‌رسانی سلامت(اطلاعات، ابزار)؛ آموزش(بیماران، مدیران و کارکنان کتابخانه‌های بیمارستانی، روش‌ها)؛ برنامه‌ریزی(بحران سلامت، منابع، بودجه، زیرساخت‌ها، بیماران، کتابداران و اطلاع‌رسانان پزشکی) و موانع و محدودیت‌ها(نیروی متخصص، بودجه، امکانات و زیرساخت‌ها و منابع) دسته‌بندی شدند.
نتیجه‌گیری: پرداختن به موضوع و مولفه‌های ارایه خدمات اطلاعات سلامت به بیماران در بحران‌های سلامت در کتابخانه‌های بیمارستانی می‌تواند سبب شناخت بیشتر سیاست‌گذاران این حوزه از ابعاد و مفاهیم و پیامدهای ارایه این خدمات به‌منظور دسترسی همگان به‌ویژه بیماران به اطلاعات سلامت باشد. با توجه به مولفه‌های شناسایی شده می‌توان در راستای برنامه‌ریزی برای تقویت نقاط قوت و برطرف نمودن نقاط ضعف موجود و سیاست‌گذاری مناسب در جهت ایفای نقش مشاوره سلامت، راه‌اندازی بخش خدمات اطلاعات سلامت در کتابخانه‌های بیمارستانی و تلاش در جهت آماده‌سازی زیرساخت‌های لازم گام برداشت. 

 
ثریا سیار، سارا نوروزی، سید محمد حسین جوادی، محمد سبزی خوشنامی، ساناز دهقانی، مریم پورحسین، مهناز زامیادی،
دوره 17، شماره 6 - ( 11-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به نقش مددکاران اجتماعی در نظام سلامت، موفقیت و پایداری عمل پیوند عضو، پیشگیری از بستری‌های مجدد بیماران و کاهش هزینه‌های تحمیلی بر نظام سلامت این مطالعه با هدف طراحی پروتکل مداخلات تخصصی مددکاران اجتماعی مراکز درمانی ایران در فرایند پیوند و ایجاد وحدت رویه درعملکرد و ارایه‌ی جامع خدمات به بیماران و مراقبانشان انجام شده است.
روش بررسی: مطالعه در دو فاز مرور منابع و کیفی انجام شد. در مرحله‌ی مرور منابع پایگاه‌های اطلاعاتی معتبر بررسی گردید و در مرحله‌ی کیفی به منظور جمع‌آوری اطلاعات از تکنیک‌های دلفی و بحث گروهی متمرکز با حضور پانزده نفر از مسئولان و مددکاران اجتماعی شاغل در بیمارستان‌های منتخب کشور از استان‌های تهران، لرستان، خراسان رضوی، البرز، آذربایجان شرقی، یزد، گلستان، قزوین، کرمانشاه و کارشناسان و صاحب‌نظران حوزه‌های معاونت‌های بهداشتی و درمان وزارت بهداشت، استادان دانشگاه، کادر درمان و کارشناسان حوزه‌ی پیوند و اهدای عضو انجام شد. پروتکل نهایی جهت نقد و ارزیابی نهایی برای هشت نفر از کارشناسان مجرب ارسال گردید و از آن‌ها خواسته شد با توجه به چک‌لیست نقد راهنما، پروتکل را از حیث هدف و محدوده‌ی مداخلات، ذینفعان، مراحل تدوین، وضوح ارایه، قابلیت دسترسی و عدم وابستگی در نگارش را مورد ارزیابی نهایی قرار دهند.
یافته‌ها: در این مطالعه، فرایند‌کاری مددکاران اجتماعی در سه مرحله‌ی قبل، حین و پس از پیوند ترسیم گردید. همچنین نقش‌های متنوعی برای مددکاران اجتماعی در سه مرحله‌ی کاری در نظر گرفته شد که از آن جمله می‌توان به نقش مدافع، حمایت‌گر، مدیر مورد (case manager)، بسیج‌کننده‌ی منابع، آموزش‌گر، مشاور، ارزیابی‌کننده و هدایت‌گر اشاره کرد. حین پیوند مداخلاتی همچون حمایت‌یابی اطلاعاتی، تسهیل‌گری در فرایند بستری بیمار، ارایه‌ی حمایت‌های روانی اجتماعی از خانواده با هدف توان‌افزایی برای مراقبت‌های پس از پیوند، ارایه‌ی مشاوره به اعضای خانواده جهت مقابله با استرس و ارتقای بهداشت روانی آنان و ارایه‌ی حمایت‌های اقتصادی، فراهم نمودن شرایط اسکان از طریق همراه‌سراها و ارتباط و تعامل با تیم درمان از جمله پزشک به منظور پاسخ‌گویی به نیازهای خانواده، تسهیل درمان و ترخیص به موقع انجام می‌شود.
نتیجه‌گیری: پروتکل مداخلات تخصصی مددکاران اجتماعی در فرایند پیوند گام جدید و نگاه متفاوتی را به حمایت‌های روانی اجتماعی در پیوند و تیم‌های کوردیناتوری ایجاد نمود طوری‌که مددکاران اجتماعی به حوزه‌ی اهدا و پیوند اعضا و کار با مراقبان، خانواده‌ها و بازماندگان بیماران وارد شدند.


صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به پیاورد سلامت می باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb