جستجو در مقالات منتشر شده


116 نتیجه برای نوع مطالعه: مقاله مروري

صمد گلشنی، زهرا عزیزی، علی‌اصغر فرسویان، عباس علیپور،
دوره 81، شماره 5 - ( 5-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: آنژیوگرافی کرونر یک روش انتخابی برای تایید یا رد بیماری عروق کرونر و تصمیم‌گیری درمورد برنامه درمانی است. مطالعه حاضر با هدف بررسی زمان بروز هماتوم پس از آنژیوپلاستی و بررسی تاثیر عوامل مختلف بر بروز هماتوم انجام شد.
روش بررسی: مطالعه حاضر به‌روش کوهورت آینده‌نگر در فاصله زمانی 1400 تا 1401 در مرکز قلب مازندران انجام گرفت. جمعیت موردمطالعه بیمارانی که تحت آنژیوپلاستی ازطریق شریان فمورال قرار گرفته‌اند، بودند. خروج شیت درصورت ACT کمتر از 180-150 با اعمال فشار با دست بر پروگزیمال محل پانکچر به‌مدت 20-15 دقیقه و اطمینان از هموستاز کافی انجام شد. سپس سونوگرافی محل پانکچر پیش از کشیدن شیت/یک و شش ساعت پس از کشیدن شیت انجام شده و پس از جمع‌آوری اطلاعات، داده‌ها موردبررسی قرار گرفتند.
یافته‌ها: 200 بیمار موردبررسی قرار گرفتند که از این میان (22%)44 نفر، دچار هماتوم شدند. زنان بیشتر از مردان دچار هماتوم شدند(05/0P<). BMI و فشارخون در بیماران دارای هماتوم به‌ترتیب کاهش و افزایش داشتند (05/0P<). سن بیشتر، جنسیت زن، هماتوکریت کمتر و مدت‌زمان باقی‌ماندن شیت بیشتر، از عوامل موثر در افزایش سایز هماتوم بودند (05/0P<). در مدل رگرسیون لجستیک، با افزایش BMI شانس وقوع هماتوم کاهش پیدا کرد (029/0P=، 831/0OR=).
نتیجه‌گیری: کنترل فشارخون و جلوگیری از افت هماتوکریت موجب کاهش بروز هماتوم در بیماران، پس از آنژیوگرافی می‌گردد. همچنین جلوگیری از افت هماتوکریت و خارج‌سازی به‌موقع شیت می‌توانند درصورت بروز هماتوم، از افزایش سایز آن جلوگیری کنند.

 
ناهید عسکری، علی شفیعی‌پور، سوده خنامانی فلاحتی‌پور،
دوره 81، شماره 5 - ( 5-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: پیوند سلول‌های بنیادی مزانشیمی برای بهبود آسیب‌های کلیوی نویدبخش بوده، لذا در این پژوهش پتانسیل سلول‌های بنیادی مزانشیمی مغز استخوان گربه (fMSCs) در مقایسه با داروی تلمیزارتان در بیماری‌مزمن‌کلیوی بررسی‌شد.
روش بررسی: در 35 گربه نژاد پرشین، مارکرهای سلول‌های بنیادی (CD44, CD90, CD105) با استفاده از Real time-PCR در fMSC دریک مطالعه بالینی مداخله‌ای از 1397 تا 1398 در کرمان، بررسی‌شد. متغیرهای مستقل سن، وزن و سابقه بیماری‌های کلیوی و متغیر وابسته وجود یا عدم‌وجود CKD بود. گروه اول، تزریق اتولوگ fMSCs، گروه دوم تلمیزارتان به‌عنوان مسدودکننده رنین-آنژیوتانسین (RAB) استفاده و نتایج با گربه‌های سالم و بدون درمان، با معاینه فیزیکی حیوانات، اندازه‌گیری میزان فیلتراسیون گلومرولی (Glomerular filtration rate, GFR)، نیتروژن اوره خون (Blood urea nitrogen, BUN)، کراتینین و اوره سرم، آلانین ترانس آمیناز (Alanine transaminase, ALT) و وزن مخصوص (Specific gravity, SG) ادرار برای روزهای 1، 30، 60، 90 و 120 مقایسه شد. بررسی داده‌ها با استفاده از SPSS software, version 20 (SPSS Inc., Chicago, IL, USA) و آنالیز دو طرفه ANOVA و آزمون توکی انجام و 05/0<P معنادار در نظر گرفته شد.
یافته‌ها: fMSCs باعث کاهش BUN، SCr، و اوره سرم و بهبود GFR و کاهش التهاب، نکروز و فیبروز در بافت کلیه و افزایش بقای سلول‌های کلیوی شد. همچنین fMSCs با تاثیر بر روی ژن‌های CD44، CD90، CD105، مارکرهای بنیادی را در سلول‌های کلیوی تنظیم کرده، به‌طوری‌که fMSCs بهتر از تلمیزارتان عمل‌کرد که فقط باعث کاهش فشار خون و پروتیینوری در گربه‌ها شد.
نتیجه‌گیری: سلول‌های بنیادی مزانشیمی می‌توانند به‌عنوان یک کاندید بالقوه برای مطالعات بیشتر در بهبود عملکرد و کاهش آسیب کلیوی در بیماران CKD ‌باشد.

 
راضیه بهزادمهر، آریانا راسخی، بنفشه زینلی رفسنجانی، علیرضا راسخی،
دوره 81، شماره 5 - ( 5-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: چندین یافته تیپیک و غیرمعمول با وضوح بالا (HRCT) کوید-19 مشاهده شد. هیچ مطالعهای برای بررسی رابطه بین وجود ندول‌ها در این بیماران و وضعیت بیمار وجود ندارد. مطالعه حاضر فراوانی ندول‌های ریوی را در بیماران کووید-19 از نظر وضعیت بیمار ارزیابی می‌کند.
روش بررسی: در این مطالعه گذشته‌نگر-مقطعی تصاویر پزشکی بیماران مراجعه‌کننده به سه مرکز وابسته به دانشگاه پزشکی شیراز (بیمارستان‌های نمازی، علی‌اصغر و شهید فقیهی) جهت انجام HRCT کووید-19 از فروردین تا شهریور 1399 با شرایط خوب، نامناسب و نسبتا خوب بررسی شدند. اطلاعات دموگرافیک بیمار، شکل ندول، تعداد، اندازه، محل، وجود کاویتاسیون و GGO در اطراف ندول ارزیابی و ثبت شد.
یافته‌ها: در مجموع 20576 بیمار وارد مطالعه شدند. 1/2% موارد ندول سالید داشتند. 76/96% آنها با GGO همراه بودند و 42/10% با یک حفره همراه بودند. در شرایط خوب، بیماران به‌طور قابل‌توجهی ندولهای سالید         بیشتری (46/3%) نسبت به سایرین نشان دادند. اندازه ندولها در بیماران با وضعیت خوب (cm 8/1) بهطور قابل‌توجهی بیشتر از بیماران نسبتا خوب (cm 22/1) یا بیماران با وضعیت نامناسب (cm 15/1) است. 86/79%، 5/12% و 64/7% از ندولها به‌ترتیب متعدد، دوگانه/سه‌تایی و منفرد بودند.
نتیجه‌گیری: فراوانی ندولها در HRCT بیماران با شرایط خوب به‌طور قابل‌توجهی بیشتر از بیماران با شرایط نسبتا خوب یا نامناسب بود. آنها همچنین دارای ندولهای متعدد و بزرگتر بودند. آزمون ضریب-پیرسون همبستگی منفی کوچکی را بین وجود ندول‌ها و وضعیت بیمار نشان داد. به‌نظر میرسد وجود آنها نشان‌دهنده ایمنی بالاتر در برابر عفونت‌های ویروسی است. در پیگیری‌ها مشخص شد افرادی که ندول داشتند در بخش مراقبت‌های ویژه بستری نشده‌اند.

 
علیرضا راسخی، علی وطن‌خواه، سعید سلوکی‌موتاب، بنفشه زینلی‌رفسنجانی،
دوره 81، شماره 5 - ( 5-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: استئومای استئویید یک ضایعه خوش‌خیم استئوبلاستیک دردناک است که عمدتا در استخوان‌های بلند ایجاد می‌شود. هدف مطالعه حاضر ارزیابی ویژگی‌های تصاویر استئومای استئوییدی پیش/پس از ریشه‌کنی توسط امواج رادیویی با/بدون کورتاژ در طول دوره پیگیری است.
روش بررسی: در این مطالعه گذشته‌نگر 27 بیمار مبتلا به استئومای استئویدی که از طریق ریشه‌کنی توسط امواج رادیویی با/بدون دریل و کورتاژ درمان شدند و از اسفند 1393 تا آذر 1398 به بیمارستان نمازی دانشگاه علوم پزشکی شیراز مراجعه کرده بودند، بررسی شدند.
یافته‌ها: در (5/81%)22 بیمار از امواج رادیویی با دریل استفاده شد و برای بقیه (5/18%)5 نفر امواج رادیویی با کورتاژ و دریل به‌عنوان روش درمانی استفاده شد. میزان کلی موفقیت بالینی 6/92% و میزان عوارض کم 4/7% بود. میانگین قطر نیدوس در پیش و پس از درمان به‌ترتیب02/2±46/3 و 75/1±22/2 میلی‌متر بود. استخوان ران شایعترین استخوان در بیماران بود ((4/44%)12 مورد). تفاوت معناداری بین معاینات پیگیری پیش و پس از درمان در اندازه نیدوس (03/0P=)، قطر ندول (02/0P=) و استخوان و اندازه کلسیفیکاسیون (05/0P=) مشاهده شد. علاوه‌براین، مطالعه نشان می‌دهد که مقادیر متوسط اندازه تومور و ضخیم شدن کورتیکال پس از درمان کاهش یافته است.
نتیجه‌گیری: اگرچه در تصویربرداری پیش و پس از درمان تفاوت معنا‌داری وجود داشت، اما نیازی به پیگیری مداوم تصویربرداری در بیماران تحت درمان بدون عوارض بالینی مانند درد وجود ندارد. این موضوع می‌تواند در کاهش خطرات دوز پرتو و هزینه‌های مراقبت‌های بهداشتی موثر باشد.

 
پریسا عبدی، زکیه واحدیان، عاطفه دهقانی، مونا صفی‌زاده، الیاس خلیلی‌پور،
دوره 81، شماره 5 - ( 5-1402 )
چکیده

کاتاراکت کودکان یکی از علل اصلی نابینایی در دوران کودکی است. براساس گزارش سازمان جهانی بهداشت در سال 2001، کاتاراکت مادرزادی مسئول حدود 20%-5 موارد نابینایی اطفال در جهان براساس مناطق جغرافیایی مختلف می‌باشد. کاتاراکت در کودکان می‌تواند به‌صورت یک‌طرفه یا دوطرفه، مادرزادی یا اکتسابی، با الگوهای ارثی خاص یا به‌صورت اسپورادیک ظاهر شود. علاوه‌براین، این وضعیت می‌تواند پایدار یا پیشرونده باشد. آب مروارید مادرزادی می‌تواند با بیماری‌های سیستمیک خاصی همراه باشد، یا ممکن است در چشم یک کودک سالم رخ دهد. کاتاراکت درمان‌نشده در کودکان منجر به بار اجتماعی، اقتصادی و عاطفی فوق‌العاده‌ای برای کودک، خانواده و جامعه می‌شود. نابینایی مربوط به کاتاراکت کودکان را می‌توان با شناسایی زودهنگام و مدیریت مناسب درمان کرد. مدیریت آب مروارید کودکان یک چالش است. افزایش مشکلات حین عمل نسبت به بزرگسالان، تمایل به افزایش التهاب پس از عمل، همراهی با عوارضی مانند گلوکوم آفاکی و عروق جنینی پایا، تغییر وضعیت انکساری چشم، و تمایل‌ به ایجاد آمبلیوپی، همگی باعث پیچیدگی دستیابی به بینایی خوب می‌شوند. جراحی کاتاراکت اطفال طی سال‌ها تکامل یافته است و با بهبود دانش درمورد شیفت میوپی و رشد محوری، نتایج این بیماران قابل‌پیش‌بینی‌تر شده است. نتایج مطلوب نه‌تنها به جراحی موثر، بلکه به مراقبت‌های دقیق پس از عمل و توان‌بخشی بینایی نیز بستگی دارد. ازاین‌رو، این تلاش ترکیبی والدین، جراحان، متخصصان بیهوشی، متخصصان اطفال و اپتومتریست‌ها است که می‌تواند تفاوت را ایجاد کند.
 
آرش هروآبادی، مهسا زرگران، علیرضا خواجه‌نصیری، رضا عاطف یکتا،
دوره 81، شماره 5 - ( 5-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: جلوگیری از لغو اعمال جراحی در مدیریت اتاق عمل یک چالش بزرگ است که در این مطالعه تاثیر ثبت کردن علل آن بر میزان بروز لغو عمل‌ها را در بیماران کاندید عمل جراحی بررسی کردیم.
روش بررسی: تعداد 545 عمل کنسل شده در حوزه‌های مختلف در 1395-1394 به‌تفکیک علل کنسلی در فرم‌های مربوطه ثبت گردید و اطلاعات موردآنالیز قرار گرفت.
یافته‌ها: درصد کنسلی در اکثر گروه‌ها درطول مطالعه کاهش داشت. گروه جراحی فک و صورت بیشترین میزان کاهش کنسلی و گروه قلب و عروق کمترین میزان کاهش کنسلی را داشت. همچنین درصد کنسلی در حوزه جراحی اعصاب در طی زمان مطالعه افزایش یافته بود.
نتیجه‌گیری: ثبت کردن دلایل و کاهش میزان بروز آنها در طول مطالعه و ارایه بازخورد مناسب و گفت‌وگو در این‌مورد بر میزان بروز لغو عمل‌ها و کاهش دلایل مذکور تاثیر داشته است.

 
صدف علی‌پور، زهره دهقانی بیدگلی،
دوره 81، شماره 6 - ( 6-1402 )
چکیده

طیف‌سنجی رامان به‌عنوان یک ابزار ارزیابی مولکولی نوظهور و امیدوارکننده توجه بسیاری از پژوهشگران حوزه زیست پزشکی، به‌ویژه در تشخیص بیماری در ارگان‌های انسانی همچون پستان را به خود جلب کرده است. اکثر مطالعات رامان بر روی پستان به ارزیابی برون‌تنی نمونه‌های بافتی برش خورده دست نخورده یا فرآوری شده پرداخته است، اگرچه برخی مطالعات درون تنی، عمدتا به‌صورت تهاجمی و به‌منظور ارزیابی حاشیه تومور در حین جراحی و تعداد کمی مطالعات غیرتهاجمی نیز وجود دارند. از آنجا که روش ارزیابی رامان غیرتهاجمی یا کم‌تهاجم یک نیاز اساسی جهت انتقال این روش به‌روش‌های بالینی است، در مقاله حاضر، جدیدترین و مرتبط‌ترین مطالعات در این راستا به‌منظور یافتن و معرفی مناسب‌ترین ویژگی‌های سیستم طیف‌سنجی رامان برای ارزیابی درون‌تنی بافت پستان مرور شده‌اند. از این‌رو اسناد پژوهشی شامل مقالات، کتاب‌ها و رساله‌های مرتبط با ارزیابی رامان بافت پستان یا ارزیابی رامان درون‌تنی سایر بافت‌ها جستجو شده و مرتبط‌ترین آنها به‌صورت جامع به‌منظور یافتن جزییات فنی سیستم‌های رامان بکار رفته مطالعه شدند. در نهایت مجموعه‌ای از مناسب‌ترین ویژگی‌های طیف‌سنجی رامان برای ارزیابی درون‌تنی پستان معرفی شده‌اند.
 
سوگل شیرزاد، زینب کریمی، مهدی محسن زاده، مسعود محمدی،
دوره 81، شماره 7 - ( 7-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: نوتروپنی به کاهش تعداد مطلق نوتروفیل‌ها در گردش خون اطلاق می‌یابد، دارو‌های مشخصی در ارتباط با درمان نوتروپنی مورد‌استفاده قرار می‌گیرد، لذا هدف این مطالعه بررسی و مقایسه اثر‌پذیری درمان دارویی فیلگراستیم و لنوگراستیم در بیماران مبتلا به نوتروپنی به‌صورت مرور سیستماتیک است.
روش بررسی: این مطالعه یک مطالعه مرور سیتماتیک انجام‌ شده در ارتباط با مقایسه اثر‌پذیری فیلگراستیم و لنوگراستیم در بیماران نوتروپنی مبتنی‌بر جستجو در پایگاه‌های اطلاعاتی Magiran، SID، Irandoc، ScienceDirect، PubMed، Scholar Google در محدوده زمانی از فروردین 1379 تا شهریور 1402 می‌باشد. کلید واژه‌های مورد‌استفاده برای جستجو در این ‌مطالعه بر‌اساس مطالعات اولیه منتشر شده و MESH انتخاب و پس‌از بررسی دقیق سوالات مورد‌نظر مطالعه، با‌توجه به معیار‌های PECO انتخاب شدند.
یافته‌ها: از هشت مقاله‌ی انتخاب شده سه مقاله تاثیر داروی لنوگراستیم را بیشتر از فیلگراستیم اعلام نمودند. دو مقاله به‌ تاثیر بیشتر فیلگراستیم اشاره کردند و سه مقاله که در سال‌های اخیر به چاپ رسیده‌اند اثر دو دارو را یکسان اعلام کردند. از بین این مقالات، مطالعاتی که میزان دوز دارو را در گروه‌های مورد بررسی یکسان در ‌نظر گرفتند و مطالعاتی که تعداد جامعه‌آماری بیشتری داشتند جهت تعمیم به ‌جامعه، از اهمیت بیشتری برخوردار هستند.
نتیجه‌گیری: با‌توجه مطالعاتی که در سال‌های اخیر انجام شده است، هر دو داروی نوترکیب فیلگراستیم و لنوگراستیم از اثرگذاری یکسانی در درمان نوتروپنی‌ها برخوردار هستند.

 
هادی لطفی، مرتضی ایزدی، احسان لطفی، هادی اسمعیلی گورچین قلعه،
دوره 81، شماره 7 - ( 7-1402 )
چکیده

استفاده تعمدی یا تهدیدآمیز از ویروس‌ها، باکتری‌ها، توکسین‌ها و یا مواد سمی تهیه شده از ارگانیسم‌های زنده برای ایجاد مرگ‌و‌میر یا بیماری‌زایی در انسان، حیوانات و گیاهان، بیوتروریسم نام دارد. می‌توان این عوامل را با پاشیدن آنها در هوا یا از طریق ایجاد عفونت در حیوانات و انتقال این عفونت به انسان یا از راه آلوده کردن منابع آب و غذا پخش کرد. اقدامات دفاعی، مانند واکنش اضطراری به ‌این نوع تروریسم، ناآشنا و ناشناخته است. حالت کلی درماندگی ناشی از کمبود آمادگی کامل و راهبردهای ضد‌آلودگی، موضوع را پیچیده‌تر می‌کند. توانایی و علاقه گسترده پرسنل غیر‌نظامی برای مشارکت در توسعه سلاح‌های شیمیایی و بیولوژیکی مستقیما با دسترسی آسان به برتری دانشگاهی در سراسر جهان مرتبط است. عامل دیگر سواستفاده وسوسه‌انگیز از داده‌ها و دانش الکترونیکی رایگان در دسترس در مورد تولید آنتی‌بیوتیک‌ها و واکسن‌ها و سلاح‌های متعارف با جزییات مختلف پیچیده آنهاست. استفاده از حیوانات در تحقیقات آزمایشگاهی برای درک بهتر مکانیسم‌‌ بیماری‌ها، درمان و غلبه ‌بر محدودیت آزمایش‌های بالینی سابقه طولانی دارد. پژوهشگران باید درک و شناخت درستی از انواع مدل‌های حیوانی داشته باشند تا بتوانند با یک انتخاب صحیح و درست، درک بهتری از علایم بالینی بیماری‌های ویروسی و برآیند و گزینه‌های احتمالی برای درمان و ابداع واکسن ارایه‌دهند. هدف از مطالعه پیش رو ارایه مدل‌های حیوانی بیماری‌های ویروسی انسانی برای بررسی کارایی داروها و واکسن‌های ویروسی نوپدید و بازپدید است.
 
سید خلیل پسته‌ای، مهدیه قیاثی، سید حسن اما‌می ‌رضوی،
دوره 81، شماره 7 - ( 7-1402 )
چکیده

اگزوزوم‌ها نشات گرفته از MSCs مشتق از بافت‌های مختلف، نویدبخش درمان‌های بدون سلول برای ترمیم آسیب‌های وارده به بافت‌ها می‌باشند. وزیکول‌های خارج‌سلولی نقش‌های کلیدی در زیست‌شناسی سلولی ایفا می‌کنند و ممکن است تشخیص‌ها و درمان‌های بالینی جدیدی ارایه دهند. آنها به سیگنال‌دهی بین‌سلولی کمک و هموستاز بافت را حفظ می‌کنند. بیوژنز اگزوزوم‌ها در سیستم اندوزو‌می ‌شروع می‌شود. محققان 9769 پروتیین، 2838 miRNA، 3408 mRNA و 1116 لیپید که در محموله اگزوزو‌می ‌وجود دارد را شناسایی کرده‌اند. این بسته به‌ منشا EV، وضعیت فیزیولوژیکی و پاتولوژیکی آن و حتی محل دقیق رهاسازی سلولی متفاوت است. جداسازی اگزوزوم‌ها از سلول‌ها، بافت‌ها و مایعات بدن از الگوی متفاوتی پیروی می‌کنند. فناوری‌های پیشرفته در پزشکی بازساختی، سبب شده است که محققین از اگزوزوم‌‌های جدا شده از MSCs با توانایی بازسازی بالا در بیماری‌ها استفاده نمایند. محموله اگزوزو‌می‌ نقشی کلیدی در تشخیص و درمان با کنترل فرایند بیماری بازی می‌کنند. این مطالعه با جمع‌آوری داده‌ها از منابع معتبر علمی ‌از شهریور 1401 تا مرداد 1402 در پژوهشکده علوم اعصاب، مرکز تحقیقات ضایعات مغزی و نخاعی دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شده است. مطالعات مختلف در شرایط آزمایشگاهی ایمنی اثربخشی و پتانسیل درمانی اگزوزوم‌ها در سرطان‌ها، نورودژنراتیو، قلبی-عروقی و بیماری‌های ارتوپدی را نشان داده‌اند. این مقاله نقش درمانی و پتانسیل اگزوزوم‌های مشتق از MSCs و همچنین تمهیدات لازم به جهت فرآوری آنها را بیان می‌کند.
 
مریم مهرپویا، زهرا صادقی،
دوره 81، شماره 8 - ( 8-1402 )
چکیده

ترومبوز بطن چپ (Left ventricle thrombosis, LVT) یک عارضه بسیار جدی و تهدیدکننده حیات است که معمولا به‌دنبال سکته حاد قلبی همراه با بالارفتن قطعه ST (STEMI) که منجر به اختلال حرکت دیواره‌ای قابل‌توجه (RWMA) می‌شود، رخ می‌دهد. تشخیص، درمان و مدیریت آن چالش‌‌برانگیز بوده و بستگی به موارد مختلفی از جمله نوع ترومبوز، زمان انجام آنژیوپلاستی پرکوتانئوس کرونر (PCI) و بیماری زمینه‌ای دارد. روش تشخیصی ارجح آن تصویربرداری تشدید مغناطیسی قلبی عروقی (CMR) می‌باشد اما به‌صورت روتین اکوکاردیوگرافی ترانس توراسیک (TTE) مورد استفاده قرار می‌گیرد. شایان ذکر است که در صورت محرز نبودن تشخیص ترومبوز بطن چپ با اکو‌کاردیوگرافی معمول، از ماده‌ی حاجب برای ایجاد دقت (Resolution) بیشتر استفاده می‌شود. دو عارضه جدی ترومبوز بطن چپ سکته مغزی و آمبولی سیستمیک شریانی (SE) می‌باشد. در حال حاضر برای درمان ترومبوز بطن چپ از ترکیب آنتاگونیست ویتامین K (وارفارین) درکنار هپارین استفاده می‌شود. استفاده از آنتی‌کواگولانت‌های خوراکی با اثر مستقیم (DOAC) با اینکه نتایج بسیار خوبی به ارمغان آورده ولی به‌دلیل نبود کارآزمایی بالینی (Clinical Trial) وسیع برای ارزیابی آن، استفاده روتین از این دارو بحث‌برانگیز است و تنها در صورت عدم تحمل یا کنتراندیکاسیون‌های وارفارین، می‌توان از آنتی‌کواگولانت‌های خوراکی با اثر مستقیم، به‌عنوان جایگزین استفاده نمود. هدف این مطالعه مروری (Narrative review)، بررسی آخرین منابع در زمینه اداره ترومبوزهای بطن چپ و اتخاذ بهترین رویکرد برای این بیماران می‌باشد.
 
محمد رجب‌پور، عباس حیدری، کاویان قندهاری، امیر میرحقی،
دوره 81، شماره 10 - ( 10-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از مهمترین عوارض نامطلوب سکته مغزی، بستری مجدد است. تفاوت بین عوامل خطر بستری مجدد و عوامل خطر بروز سکته مغزی مشخص نیست. هدف این مطالعه: 1) تعیین عوامل خطر قابل پیشگیری از بستری مجدد ناشی از سکته مغزی و 2) ارایه مدل پنداشتی برای عوامل قابل پیشگیری موثر در بستری مجدد بیماران سکته مغزی می‌باشد.
روش بررسی: این مرور یکپارچه طبق روش وایت مور و نافل (2005) و با جستجوی شواهد در پایگاههای اطلاعاتی معتبر PubMed Web of Science, CINAHL, Scopus و موتور جستجوی Google scholar با استفاده از کلیدواژههای فارسی شامل: سکته مغزی، بستری/عود/پذیرش مجدد، مروری، مرور نظامند و متاآنالیز و معادل انگلیسی آنها شامل: stroke, readmission/recurrence/re-hospitalization, review, systematic review, Meta-analysis در محدوده زمانی دی 1401 تا شهریور 1402 براساس گایدلاین PRISMA انجام شد. علاوه بر سنتز کیفی عوامل بستری مجدد در قالب طبقات، مدل پنداشتی این عوامل نیز ارایه شد.
یافته‌ها: مهمترین عوامل خطر قابل پیشگیری موثر در بستری مجدد در 4 طبقه: 1- نقص دانش نسبت به عوامل خطر بالینی (شامل: پرفشاری خون، فیبریلاسیون دهلیزی، دیابت)، 2- عادات غذایی و درمانی ناسالم، 3- رفتارهای بهداشتی پرخطر (استعمال سیگار، مصرف الکل، عدم فعالیت فیزیکی) و 4- دیسترس روانی (افسردگی و نگرانی درباره آینده) دسته‌بندی شد.
نتیجه‌گیری: مهمترین عوامل خطر قابل پیشگیری موثر در بستری مجدد بیماران سکته مغزی، نقص دانش نسبت به عوامل خطر بالینی خصوصا پرفشاری خون و رفتارهای پرخطر بهداشتی هستند. بنابراین باید برنامه‌های مراقبتی و پیگیرانه دقیق‌تری برای پس از ترخیص بیماران سکته مغزی طراحی نمود.

 
حمیدرضا چوبداری، محمدعلی قرائت،
دوره 81، شماره 10 - ( 10-1402 )
چکیده

سکته مغزی یک عامل تهدیدکننده سلامتی است. این عارضه به دو نوع ایسکمیک با شیوع بسیار بالاتر و هموراژیک با شیوع پایین‌تر دسته‌بندی می‌شود. سکته ایسکمیک ناشی از پارگی پلاک‌های شریانی عروق مغزی، انفارکتوس مغزی-قلبی و انفارکتوس عروق کوچک است. التهاب، استرس اکسیداتیو، مرگ سلولی و اتوفاژی از عوامل تشدیدکننده این عارضه هستند. در حالی‌که سکته هموراژیک ناشی از خونریزی خودبه‌خودی درون‌مغزی و زیر عنکبوتیه و در مردان شایع‌تر است. کاهش عوامل خطر‌زا همچون تروما، فشار‌خون بالا، الکل، لیپوپروتیین چگالی پایین و گلیسیرید، دخانیات و مواد مخدر می‌تواند در پیشگیری از این عارضه موثر باشد. فعالیت‌های بدنی از عوامل بازدارنده و موثر در بازتوانی پس از سکته هستند. فعالیت‌های هوازی، ترکیبی یا شدید با برقراری تعادل بین مسیرهای آپوپتوزی و ضد‌آپوپتوزی، رگ‌زایی، کاهش استرس اکسیداتیو و افزایش فعالیت آنتی‌اکسیدانی از بافت مغز محافظت می‌کنند. مکانیزم‌های درگیر در بازتوانی پس از سکته مغزی ایسکمیک با فعالیت بدنی، بیشتر به بهبود عملکرد دندریت‌ها و سیناپس‌ها، انعطاف‌پذیری سیناپسی، تنظیم گیرنده‌های یونوتروپیک، افزایش فاکتور رشد شبه انسولینی برمی‌گردد. در بیماران سکته ایسکمیک حاد، تمرین شدید موجب بهبود توجه، استقلال، توانایی راه رفتن و توان هوازی می‌شود. همچنین اثرات مثبت آغاز تمرین یک روز پس از بروز سکته مغزی نشان داده شده است. در سکته مغزی هموراژیک نیز، ورزش موجب کاهش فشار‌خون سیستولی، تنظیم پاراسمپاتیکی فشار‌خون استراحتی و رگ‌زایی در سیستم عصبی می‌شود. ورزش سبک تا متوسط میان‌مدت یا طولانی‌مدت در مقایسه با ورزش کوتاه‌مدت با شدت زیاد در این عارضه توصیه می‌شود. همچنین آغاز زودهنگام فعالیت بدنی در دوران ریکاوری پس از سکته           می‌تواند مفید باشد.
 
سعیده کیوانی قمصری، کیانا نوری، علی خالصه نژاد، شکوفه حسنی،
دوره 81، شماره 11 - ( 11-1402 )
چکیده

در‌حال‌حاضر سرطان پستان علت اصلی مرگ‌و‌میر ناشی از سرطان در زنان به شمار می‌رود که با وجود پیشرفت‌های گسترده در تشخیص و درمان آن، همچنان سبب مرگ بسیاری از زنان در جهان می‌باشد. در سال‌های اخیر میکروبیوتای افراد به‌عنوان یک ریسک فاکتور جدید در ابتلا به سرطان پستان شناخته شده است. تغییر میکروبیوتای روده که در اثر بسیاری از فاکتورهای محیطی و داخلی بدن رخ می‌دهد، می‌تواند با تاثیر بر سیگنال‌های درون سلولی در گسترش سرطان موثر باشد. بررسی‌ها نشان داده است دیس بیوز روده با اثر بر تولید استروژن و یا مکانیسم‌های غیر‌مرتبط با استروژن، مانند تولید متابولیت‌هایی که بر سیستم ایمنی و التهاب موثر هستند، بر گسترش سرطان پستان اثر می‌گذارد. علاوه‌بر‌این اثبات شده است بافت پستان دارای میکروبیوتای خاص خود می‌باشد که ترکیب آن در افراد سالم و افراد مبتلا متفاوت می‌باشد. به گونه‌ای که در بافت پستان سالم میزان زیادی پروتئوباکتریا، فیرمیکوت‌ها، لاکتوباسیلوس‌ها و اکتینوباکتر‌ها مشاهده می‌شود در حالی‌که نسبت آنها در بافت‌های سرطانی تغییر می‌یابد. بنابراین ارتباط قابل‌توجه میکروبیوتا و سرطان پستان، چشم انداز جدیدی جهت مدیریت این بیماری می‌باشد. از این رو ترکیباتی مانند پروبیوتیک‌ها که می‌توانند بر متعادل سازی میکروبیوتای روده اثر بگذارند، رویکرد موثری جهت پیشگیری و درمان سرطان پستان در نظر گرفته می‌شوند. این مطالعه به بررسی و اهمیت میکروبیوتا در سرطان پستان، تفاوت میکروبیوتا در یک فرد سالم و فرد مبتلا، و نقش پروبیوتیک‌ها در درمان سرطان پستان می‌پردازد.
 
حسین اسکندری، فرامرز سهرابی، عادله رضاقلی‌زاده شیروان، محمد عسگری، ندا شاهواروقی فراهانی،
دوره 81، شماره 12 - ( 12-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: پریشانی وجودی، از جمله تجربه‌های رایج بیماران در مراحل پایانی زندگی است. بنابراین، هدف از انجام پژوهش حاضر مرور مطالعات و مفهوم‌بندی پریشانی وجودی در مراقبت‌های تسکینی از بیماران مبتلا به سرطان است.
روش بررسی: این مطالعه از نوع مرور نظام‌مند بوده که جست‌وجوی آن از 1 اردیبهشت تا 31 تیر 1402 در دانشگاه علامه طباطبایی و در بانک‌های اطلاعاتی MEDLINE, Web of Science/PubMed و Scopus صورت گرفت.
یافته‌ها: پس از جست‌وجو، غربالگری و انتخاب مقالات منتخب براساس معیارهای ورود و خروج، در نهایت 22 مقاله وارد مطالعه شدند که از میان آنها، سه مطالعه مروری، هشت مطالعه کمی و 11 مطالعه کیفی بودند. در کنار بررسی شیوع این علامت، بیماران تجربه‌ی خود را از پریشانی وجودی در چند دسته توصیف کرده‌اند: احساس تنهایی و انزوا (یا از دست دادن سیستم حمایتی)، نگرانی‌های مربوط به روابط (نگرانی درباره‌ی خانواده، تغییر در روابط و وجود روابط متعارض)، از دست دادن کنترل/خودمختاری (کنترل فیزیکی، کنترل شناختی و هیجانی)، باری بر دوش دیگران بودن، از دست دادن حس پیوستگی و تداوم (از دست دادن نقش‌ها، فعالیت‌های لذت‌بخش و حس خود بودن)، ناتمام گذاشتن وظایف زندگی، ناامیدی/ درماندگی، انحلال/ فروپاشی برنامه‌های آینده، عدم قطعیت و ابهام دلهره‌آور، احساس گناه/ حسرت گذشته، فقدان معنا، افکار اجتناب‌ناپذیر مرگ.
نتیجه‌گیری: به نظر می‌رسد مضامین مطرح شده فراتر از تفاوت‌های فرهنگی، رنج جهانی انسان را نشان می‌دهد که مفهوم‌سازی دقیق آن می‌تواند به توسعه‌ی مداخلات درمانی مؤثر جهت کاهش پریشانی وجودی کمک کند.

 
نعیمه کلالی، سوگند میرشاه، محمد حسین ابراهیم‌زاده، بی‌بی فاطمه کلالی‌نیا، علی مرادی، آذر قریب، نفیسه جیرفتی،
دوره 81، شماره 12 - ( 12-1402 )
چکیده

بیش از نیم‌قرن است که از سیمان‌های استخوانی جهت محکم‌شدن مفاصل مصنوعی استفاده می‌شود. نقش اولیه سیمان استخوان پر کردن فضای آزاد بین پروتز و استخوان است که با ایجاد یک ناحیه الاستیک نیروهای وارد بر مفصل را جذب می‌کند. این امر علاوه بر تضمین پایداری ایمپلنت مصنوعی، بهبود استخوان آسیب‌دیده را نیز به همراه دارد. سیمان‌های استخوانی پلیمری از یک ماتریکس پلیمری به نام پلی‌متیل متاکریلات (PMMA) و یک مونومر مایع به نام متیل متاکریلات (MMA) تشکیل شده‌اند، در اثر ترکیب این دو جزء با هم واکنش پلیمریزاسیون رادیکال آزاد رخ می‌دهد و منجر به سخت‌شدن سیمان می‌گردد. خواص سیمان‌های استخوانی از جمله استحکام مکانیکی، زیست‌سازگاری و ویژگی‌های جابه‌جایی را می‌توان با ترکیب پارامترهای مؤثر در پلیمریزاسیون تنظیم کرد. سیمان‌های استخوانی سرامیکی، از ذرات سرامیکی مانند کلسیم فسفات و کلسیم سولفات تشکیل شده‌اند که در یک ماتریکس پلیمری پراکنده‌‌اند. ذرات سرامیکی استحکام مکانیکی و زیست فعالی را فراهم می‌کنند، درحالی‌که ماتریکس پلیمری خواص حمل‌ونقل سیمان را افزایش می‌دهد. ترکیب این مواد امکان ایجاد سیمانی را فراهم می‌کند که زیست‌سازگار، رسانای استخوانی و از نظر مکانیکی پایدار باشند. با پیشرفت مداوم در مواد زیستی، سیمان‌های استخوان سرامیکی و پلیمری می‌توانند انقلابی در زمینه جراحی ارتوپدی ایجاد کنند و نتایج عملکردی بیماران را بهبود بخشند. اخیراً، محققان جهت افزایش عملکرد سیمان‌های استخوانی و رفع محدودیت‌های فعلی در کاربردهای ارتوپدی، روی توسعه سیمان‌های استخوانی جدید با خواص بهبودیافته، مانند زیست‌فعالی، فعالیت ضدباکتریایی و قابلیت‌های انتقال دارو تمرکز کرده‌اند. در مطالعه پیش‌رو، به تفضیل به جزییات انواع سیمان‌های استخوانی، خواص مکانیکی، بیولوژیکی، ساختاری و نحوه‌ی بهینه‌سازی آنها می‌پردازیم.
 

صفحه 6 از 6    
6
بعدی
آخرین
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb