جستجو در مقالات منتشر شده


137 نتیجه برای درمان

مهسا صالحی‌نژاد گیل‌چالان، مهدی صادق‌زاده،
دوره 79، شماره 12 - ( 12-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: تعیین رتبه پارامترهای مهم در رتبه‌بندی مراقبت و ارایه خدمات بهداشتی به بیماران در مراکز درمانی.
روش بررسی: روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و از نظر طبقه‌بندی کاربردی است. داده‌ها از پایگاه داده‌های دانشکده بهداشت و پزشکی دانشگاه تهران است که به‌صورت بایگانی طی فروردین 98 تا اردیبهشت 99 گردآوری شده‌اند. جامعه آماری کلیه خبرگان، متخصصان و کارشناسان دانشکده بهداشت بودند که 29 نفر پرسشنامه را تکمیل کرده‌اند.
یافته‌ها: در این تحقیق با استفاده از اطلاعات چهار مرکز درمانی، رویکرد DS-Vikor پیاده‌سازی گردید. برای این منظور شش معیار (تشخیص بیماری، اثر بخشی مراقبت، نظارت بر بیماری، فرآیند درمان، اجرا در مراکز سلامت و پیگیری پس از درمان) و سه خبره برای ارزیابی مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان می‌دهد اثربخشی مراقبت و فرآیند درمان از اهمیت بیشتر از دید خبرگان برخوردار هستند. در مرحله بعد ماتریس ارزیابی براساس این شش معیار و چهار مرکز درمانی تشکیل شده و براساس محاسبات روش ترکیبی دمپستر- شافر و ویکور مراکز درمانی مورد نظر رتبه‌بندی شده‌اند. جهت صحت سنجی در انتها مراکز درمانی با روش تاپسیس رتبه‌بندی شدند که عملکرد مرکز درمانی 2 و 1 براساس محاسبات ویکور و دمپستر- شافر مناسب است.
نتیجه‌گیری: این رویکرد به کاهش عدم اطمینان ناشی از شناخت ذهنی افراد کمک می‌کند تا سطح تصمیم‌گیری را بالا ببرد، تا بتوانیم برای مقابله با عدم قطعیت به‌صورت کاربردی برخورد کنیم.

سعیده ابراهیمی، سعید کلانتری، سهیل رحمانی‌ فرد، میترا کهندل، زهرا امیری، یوسف علی محمدی، سارا مینائیان،
دوره 80، شماره 2 - ( 2-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: علیرغم پیشرفت‌های بسیار، درمان کامل بیماری ایدز با چالش‌هایی ازجمله مقاومت ویروسی و درمان ناموفق دارویی مواجه گردیده است. هدف این مطالعه بررسی تفاوت در پروفایل سایتوکینی در بیماران با درمان موفق و بیماران با درمان ناموفق جهت فهم بهتر سازوکار شکست درمان دارویی می‌باشد.
روش بررسی: 69 بیمار مبتلا به ویروس نقص ایمنی انسانی که از مهر 1397 تا اسفند 1399 به مرکز بهداشت غرب تهران جهت درمان مراجعه کردند، در این مطالعه وارد گردیدند. تعداد سلول‌های CD4+ و همچنین بار ویروسی خونی بیماران به‌ترتیب با روشهای فلوسایتومتری و واکنش زنجیره‌ای پلیمراز بی‌درنگ کمی (RT-qPCR) اندازه‌گیری گردید و براساس آن بیماران به دو گروه درمان موفق (36 نفر) و درمان ناموفق (33 نفر) تقسیم شدند. سپس سطح سرمی سایتوکینهای فاکتور نکروزدهنده تومور آلفا (TNF-α) و اینترلوکین-10 (IL-10) در آنان توسط روش الایزا اندازه‌گیری شد. 
یافته‌ها: نتایج آزمایشات نشاندهنده این بود که سطح فاکتور نکروز دهنده تومور-آلفا (TNF-α) در بیماران گروه درمان ناموفق به‌صورت قابل‌توجهی از بیماران گروه درمان موفق بالاتر بود (pg/ml 17/10±43/10 در مقابل  pg/ml 25/5±37/5، 01/0P=) در سطح سرمی اینترلوکین-10 (IL-10) بین دو گروه مورد مطالعه تفاوتی مشاهده نگردید. همچنین مدل‌های رگرسیون خطی نشان داد که در بیماران با درمان ناموفق، رژیم درمانی مهارکننده‌های ترانس کریپتاز معکوس غیرنوکلئوزیدی (NNRTI)، بر میزان سطح سرمی IL-10 تاثیرگذار می‌باشد (ضریب رگرسیون 88/10 (45/20-32/1 CI:)، 03/0P=).
نتیجه‌گیری: یافته‌های این مطالعه نقش بالقوه TNF-α را به‌عنوان فاکتور پیش‌التهابی در پیشرفت بیماری ایدز یا شکست درمان نشان می‌دهد. از این رو، مطالعات بیشتر در آینده جهت شفاف‌سازی این رابطه می‌تواند کمک بسزایی در پیشرفت دانش درمانی در مقابله با بیماری ایدز باشد.

مهدی عالم‌رجبی، سید حمزه موسوی، بهروز صیدی مجد، طیب رمیم،
دوره 80، شماره 2 - ( 2-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: آبسه‌های سوپرالواتور 9% آبسه‌های کریپتوگلاندولار هستند. فیبرین غنی از پلاکت رشد بافتی را تسریع کرده و عفونت را کاهش می‌دهد، مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر آن بر بهبود زخم‌های ناشی از فیستول‌ها و پیشگیری از عود انجام شد.
روش بررسی: مطالعه به‌صورت کارآزمایی بالینی یک سوکور در بیماران مراجعه‌کننده به درمانگاه جراحی بیمارستان رسول اکرم (ص) از فروردین 1397 تا فروردین 1399، با تایید کالکشن سوپرالواتور انجام شد. پیش از عمل جراحی، امتیاز وکسنر (Wexner Score) در همه بیماران تعیین شد. حین عمل جراحی مسیر فیستول‌ها و حفره‌ها شناسایی گردیده و با مقدار مورد نیاز فیبرین غنی از پلاکت پر شد. نتایج بالینی یک روز، تا دو ماه هفته‌ای یکبار و سپس هر یک ماه تا بهبودی کامل و سپس شش ماه پس از جراحی بررسی شد.
یافته‌ها: تعداد 10 نفر در آنالیز نهایی شرکت داده شدند. میانگین سنی بیماران 20/33 سال بود (46-26 سال). سه نفر سابقه جراحی آبسه پری‌آنال، دو نفر سابقه جراحی فیستول و یک نفر سابقه جراحی فیشر داشتند. میانگین زمان بسته شدن حفره 2/14 روز بود (22-10روز). دو نفر (20%) مبتلا به تب و دو نفر (20%) دچار عفونت ناحیه عمل جراحی شدند. خونریزی و عود در هیچکدام از بیماران مشاهده نگردید. میانگین امتیاز وکسنر پیش از عمل 76/0±80/0 بود که پس از عمل به مقدار 68/0±50/0 کاهش یافت (045/0=P).
نتیجه‌گیری: استفاده از فیبرین غنی از پلاکت برای ترمیم فیستول پیچیده روشی است که به‌راحتی قابل تکرار است و با حداقل عوارض جانبی می‌تواند موجب بهبود زخم‌های ناشی از فیستول‌های دارای کالکشن سوپرالواتور گردد.

 

ایرج نظری، سید مسعود موسوی، حسین مینایی ترک، داود فاطمی‌نیا،
دوره 80، شماره 2 - ( 2-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: استفاده از تکنیک مرسوم در برداشت ورید صافن با عوارض زخم و تاخیر در حرکت بیمار همراه است. از این‌رو منجر به ایجاد روش‌های کم‌تهاجمی مانند روش بریجینگ شد. در این مطالعه، نتایج درمانی برداشت ورید صافن بزرگ با روش‌های مرسوم و بریجینگ برای بازسازی عروق اندام تحتانی در بیماران مبتلا به ایسکمی مزمن اندام تحتانی مقایسه شد.
روش بررسی: در این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی شده (IRCT20190511043562N1)، 66 بیمار مبتلا به ایسکمی مزمن اندام تحتانی، به‌صورت تصادفی به دو گروه برداشت ورید صافن بزرگ با روش مرسوم (30 تایی) و روش استاندارد Bridging (36 تایی) تقسیم شدند. میزان درد Patency گرافت، عوارض زخم، نتایج جراحی و میزان رضایتمندی بیماران ثبت شد. مدت پیگیری بیماران شش ماه بود.   
یافته‌ها: باز بودن گرافت (353/0P=)، میزان بقاء اندام بدون آمپوتاسیون (397/0P=) و تغییرات نمره درد هنگام استراحت (846/0P=) و حرکت (380/0P=) بین دو گروه تفاوت معناداری را نشان نداد. یک هفته پس از عمل، میزان بروز عفونت در روش بریجینگ کاهش معناداری را نشان داد (045/0P=). طی شش ماه پیگیری میزان بهبود زخم، برطرف شدن درد ایسکمیک، بهبود لنگش پا در روش بریجینگ بهتر بود اما تفاوت معناداری را نشان نداد (05/0<P). میزان رضایتمندی بیماران در روش بریجینگ بالاتر بود اما تفاوت معناداری را نشان نداد (05/0<P).    
نتیجه‌گیری: به‌نظر می‌رسد، استفاده از روش بریجینگ، با کاهش عوارض زخم و کاهش درد، کاهش مدت بستری، افزایش سرعت بهبود زخم، پایداری گرافت و بقای اندام و رضایتمندی بیمار همراه است.

 

طناز احدی، نیما خواجه، بیژن فروغ، لبانه جانبازی، معصومه باقرزاده چم،
دوره 80، شماره 4 - ( 4-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: مداخلات محافظه‌کارانه زیادی برای کاهش علایم کوکسیدینیا وجود دارد که هر کدام تا اندازه‌ای درد بیماران مبتلا را کاهش می‌دهد، اما مشخص نیست که کدام درمان می‌تواند موثرتر باشد. هدف از این مطالعه مروری بررسی انواع مداخلات محافظه‌کارانه و اثربخشی هر یک از آنها در کاهش علایم کوکسیدینیا می‌باشد.
روش بررسی: جستجو برای مطالعات تحقیقاتی منتشر شده تا اکتبر 2021 با استفاده از Scopus، Science Direct، Web of Knowledge و Cochrane بدون محدودیت داده انجام شد. کیفیت مقالات با استفاده از Physiotherapy evidence database scale (PEDro) مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافته‌ها: در نهایت 12 مقاله وارد مطالعه مروری شدند. دو مقاله از شوک ویو برون اندامی، دو مقاله از بلوک گانگلیون ایمپار، سه مقاله از درمان‌های دستی و چهار مطالعه از تزریق استفاده کردند. چهار مطالعه باقی‌مانده از یونتوفورز با کتوپروفن، درمان بیوفیدبک، طب سوزنی و فیزیوتراپی همراه کینزیوتیپینگ استفاده کردند.
نتیجه‌گیری: درمان با شوک ویو برون اندامی و بلوک گانگلیون ایمپار به‌طور قابل‌توجهی درد دنبالچه را بهبود می‌بخشد و اثرات دائمی‌تری را در علایم بیماران نشان می‌دهد. درمان‌های دستی بیشتر در مواردی که دنبالچه پایدار است کاربرد دارد. به‌نظر می‌رسد که رسیدن به پاسخ مطلوب به بیش از شش جلسه نیاز دارد که برای بیماران خوشایند نیست. تزریق‌ها، به‌ویژه آنهایی که تحت هدایت فلوروسکوپی انجام می‌شوند، افزون‌بر ناخوشایند و دردناک بودن، نیاز به مهارت بالایی دارند. با این حال، این روش در یک جلسه انجام شده، بنابراین نیازی به مراجعه بعدی ندارد.

 
مهدی عسگری، علی سنایی، فرامرز پازیار،
دوره 80، شماره 5 - ( 5-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: تکنیک پلیکاسیون عمودی معده با پیامدهای درازمدت ضعیف، در درصد بالایی از بیماران با افزایش مجدد وزن همراه است. بنابراین در این مطالعه، نتایج درمانی دو روش با و بدون پلیکاسیون قسمت دیستال معده درعمل جراحی روانوای گاستریک بای در افراد مبتلا به چاقی مرضی مقایسه شد.
روش بررسی: در این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی شده یک سوکور، 40 بیمار مبتلا به چاقی مرضی مراجعه‌کننده به بیمارستان‌های دانشگاه علوم پزشکی اهواز از اسفند 98 تا اسفند 99، به‌صورت تصادفی به دو گروه، بدون پلیکاسیون (20 تایی) و با پلیکاسیون (20 تایی) قسمت دیستال معده درعمل جراحی روانوای گاستریک بای پس تقسیم شدند. میزان کاهش وزن، عوارض، نتایج جراحی و میزان رضایت‌مندی بیماران ثبت شد. مدت پیگیری بیماران یک سال بود.
یافته‌ها: میانگین درصد کاهش وزن در زمان‌های مختلف بین دو گروه تفاوت معناداری را نشان نداد (05/0<P). طی یک سال پیگیری، هایپرتانسیون، دیابت، HLP و ریفلاکس در روش پلیکاسیون دیستال بهتر بود اما تفاوت معناداری را نشان نداد (05/0<P). میزان رضایتمندی بیماران در روش پلیکاسیون دیستال بالاتر بود اما تفاوت معناداری را نشان نداد (05/0<P).
نتیجه‌گیری: به‌نظر می‌رسد، استفاده از روش پلیکاسیون دیستال معده با لاپاروسکوپی روشی موثر و ایمن است و با کاهش وزن ایده‌آل زودرس‌، کاهش عوارض و افزایش رضایتمندی بیماران با شاخص توده بدنی بیشتر/مساوی 35 kg/m2 همراه است. عدم نیاز به استفاده از جسم خارجی و قابلیت تکرار داشتن نیز از مزایای آن می‌باشد.

 
ناصر ابراهیمی دریانی، محمدرضا پاشائی،
دوره 80، شماره 6 - ( 6-1401 )
چکیده

امروزه دنیا در گذر از سلامتی به سمت بیماری‌های غیرواگیر و مزمن مانند کبد چرب غیرالکلی می‌باشد. شایعترین علت بیماری مزمن کبدی در سرتاسر جهان بیماری کبد چرب غیرالکی می‌باشد. حدود 25% مردم دنیا درگیر این بیماری هستند و طیف آن از استئاتوز ساده تا سیروز متغیر است. از هر چهار فرد مبتلا به NAFLD یک نفر مبتلا به استئاتوهپاتیت غیرالکلی است که با عوارض و مرگ‌ومیر قابل‌توجهی به‌دلیل عوارض سیروز کبدی و کارسینوم کبدی همراه است. بیماری کبد چرب غیرالکلی ارتباط قوی و تنگاتنگی با بیماری متابولیک داشته و در واقع کبد چرب جزء جدایی‌ناپذیر چاقی محسوب می‌شود. اگرچه NAFLD عمدتاً در افراد مبتلا به چاقی یا دیابت نوع 2 مشاهده می‌شود، تخمین زده می‌شود 7% تا 20% از افراد مبتلا به NAFLD لاغر هستند. با این‌حال مطالعات اخیر نشان داده‌اند که کبد چرب در افراد لاغر حتی بدون چربی شکمی و احشایی می‌تواند اتفاق بیفتد. کبد چرب در افراد لاغر (Lean NAFLD) موضوع به‌نسبت جدیدی است که افراد زیادی را برای پیدا کردن تفاوت‌های آن نسبت به افراد چاق علاقمند کرده است. مکانیسم‌های پاتوفیزیولوژیک NAFLD بدون چربی هنوز به خوبی شناخته نشده است. مطالعات نشان داده است که NAFLD بدون چربی با عواملی مانند محیطی، حساسیت ژنتیکی و تنظیم اپی‌ژنتیکی ارتباط بیشتری دارد. در این مقاله در مورد پاتوژنز کبد چرب در افراد لاغر، ارتباط آن با سندرم متابولیک، درمان و پیش‌آگهی آن    بحث می‌کنیم.

بهناز ورامینیان، مرضیه قلمکاری، طیب رمیم، معصومه روحانی‌نسب،
دوره 80، شماره 8 - ( 8-1401 )
چکیده

متاستازهای پوستی ناشی از سرطان پستان معمولاً در مراحل پیشرفته‌تری از سیر بیماری رخ می‌دهند ولی گاهی اوقات ممکن است به‌صورت اولین تظاهر بالینی سرطان پستان یا اولین شواهد عود تومور پیشین باشند. این تظاهرات به‌طور قابل‌توجهی میزان بقا را کاهش می‌دهند. متاستاز پوستی ناشی از سرطان پستان تظاهرات متفاوتی دارد. متداول‌ترین تظاهرات ندول‌ها هستند. این ندول‌ها نرم، گرد یا بیضی، متحرک، محکم و دارای بافت الاستیکی هستند و می‌توانند منفرد یا متعدد باشند، اغلب به رنگ گوشتی هستند، اما می‌توانند به رنگ قهوه‌ای، سیاه مایل به آبی، صورتی تا قرمز قهوه‌ای نیز باشند. تشخیص افتراقی شامل لنفوم پوستی، انفیلتراسیون لکوسیتها داخل پوست و متاستاز پوستی می‌باشد. ضایعات متاستاتیک پوستی غالباً به اشتباه به‌عنوان ضایعات خوش‌خیم تشخیص داده می‌شوند. شناخت سریع آنها برای جلوگیری از درمان طولانی‌مدت ضدالتهابی که تشخیص صحیح را به تأخیر می‌اندازد، مهم است. بنابراین، برای رد کردن متاستاز، باید ضایعات غیرمعمول یا ندولار در بیمارانی که سابقه بدخیمی سیستمیک یا مشکوک به بدخیمی دارند را برای بیوپسی مدنظر قرار داد. متاستاز پوستی معمولاً نشانه‌ای از بیماری گسترده است و ممکن است در بیشتر موارد قابل درمان نباشد. گزینههای درمانی شامل درمان‌های سیستمیک و/یا موضعی هستند. متاستازهای پوستی گسترده، به درمان سیستمیک نیاز دارند. برای متاستازهای ضخیم‌تر پوست، پرتودرمانی، برش (Resection) جراحی یا الکتروشیمی، به‌صورت مونوتراپی و یا ترکیبی اندیکاسیون دارد.
 
وحید ورمزیاری، امیررضا رشتی، علی درخشنده، آیدا مقدس، آزاده مقدس،
دوره 80، شماره 10 - ( 10-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: رژیم Hyper-CVAD یکی از مهمترین رژیم‌های مورد استفاده در درمان بیماران مبتلا به لوکمی حاد لنفوسیتی (ALL) در ایران می‌باشد.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی در طول بازه زمانی فروردین 1395 تا فروردین 1398، در بیمارستان سیدالشهدا (ع) اصفهان بر روی 90 بیمار مبتلا به ALL تحت درمان با رژیم Hyper-CVAD صورت گرفت. اطلاعات دموگرافیک، بالینی و همچنین اطلاعات مربوط به بقای کلی، بقای بدون پیشرفت بیماری و میزان پاسخدهی کلی بیماران مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافته‌ها: میانگین بقای کلی و بقای بدون پیشرفت بیماران به‌ترتیب 93/2±48/44 ماه و 30/3±44/44 ماه تخمین زده شد. از بین بیماران، 4/84% وارد بهبودی کامل شدند. متغیر بهبودی کامل به تنهایی بر میزان بقای کلی بیماران موثر می‌باشد. 40% از بیماران در این مطالعه در نهایت فوت کرده‌اند.
نتیجه‌گیری: نتایج به‌دست آمده با سایر مطالعات صورت گرفته در این زمینه همخوانی داشت و قابل استفاده جهت مقایسه با رژیم های درمانی جدید است.

 
سیّد کمال اسحق حسینی، جواد حکیم الهی، محمد آقاعلی، زهرا مهرابی، رسول کریمی مطلوب، سعید کریمی مطلوب،
دوره 80، شماره 10 - ( 10-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: پورپورای ترومبوسایتوپنیک ایدیوپاتیک (اتوایمیون)، شایعترین علت شروع حاد ترومبوسایتوپنی در کودکی که از جهات دیگر سالم است. این مطالعه با هدف بررسی عوامل موثر بر پاسخ به درمان در کودکان بستری انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه گذشته‌نگر با بررسی پرونده بیماران بستری به‌علت ITP در بیمارستان حضرت معصومه (س) از فروردین 1388 تا تا اسفند 1397 انجام شد. معیارهای سن، جنس، علایم بالینی بدو ورود، پلاکت اولیه و نیز روزهای 3، 5، 14 و 180 از پرونده بیماران استخراج شد. نوع پروتکل درمانی، نیاز به تکرار درمان، عود بیماری و عوارض عمده درمان از پرونده ی بیماران استخراج و در نهایت داده‌ها با SPSS software, version 22 (IBM SPSS, Armonk, NY, USA) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته‌ها: از 229 بیمار مبتلا به ITP، 1/51% پسر و 9/48% دختر و میانگین سنی 4/3±7/3 بود. 3% افراد نیاز به تکرار درمان داشته و عود 2/15% بود. پاسخ به درمان در روزهای مختلف بدون ارتباط با سن و جنس و پلاکت اولیه (به‌جز یک مورد استثنا) بوده است (05/0P>). در ارتباط با علایم بالینی، پاسخ به درمان در روزهای سه و پنج مرتبط با علایم بالینی بدو مراجعه و در روزهای 14 و 180 بدون ارتباط با آن بوده است. پاسخ به درمان در روزهای سه و پنج در پروتکل‌های درمانی مختلف ارتباط معنادار داشته اما در روزهای 14 و 180 تفاوت قابل‌توجهی وجود نداشت (05/0P<).
نتیجه‌گیری: بهترین پاسخ در گروه درمان ترکیبی با متیل پردنیزولون و IVIg بوده و کمترین پاسخ به درمان در گیرندگان متیل پردنیزولون به تنهایی مشاهده شد.

 
زهرا علامه، مریم تیموری جروکانی، مینو موحدی، مریم حاج‌ هاشمی،
دوره 80، شماره 10 - ( 10-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: مطالعه حاضر با هدف بررسی روش کربوکسی‌تراپی به‌عنوان یک استراتژی سرپایی و غیرهورمونی برای درمان بی‌اختیاری ادراری استرسی (Stress urinary incontinence, SUI) و اختلال عملکرد جنسی Sexual dysfunction, SD) انجام شد.
روش بررسی: این کارآزمایی بالینی شاهددار به‌روش بلوک تصادفی روی 60 زن در فاصله سنی 65-35 سال مبتلا به SUI و SD از اردیبهشت 1399تا بهمن 1400 به کلینیکهای دانشگاه علوم پزشکی اصفهان مراجعه کردند انجام شد. SUI با پرسشنامه ICIQ-UI SF و SD با پرسشنامه PISQ-12 بررسی شد. در گروه مداخله با نیدل گیج 30 (Needle gauge 30)، ml 30 گاز CO2 با زاویه 90 درجه در سه ناحیه از گردن مثانه تزریق شد. هر فرد دوبار در هفته به مدت یکماه تحت کربوکسی‌تراپی قرار گرفت و در گروه کنترل با همان پروتوکل ولی بدون تزریق گاز CO2 مداخله انجام شد.
یافته‌ها: نتایج نشان داد میانگین شاخص کلی عملکرد جنسی و میانگین شاخص عملکرد جنسی بیماران در بعد فیزیکی و بعد مرتبط با شریک جنسی در گروه مداخله طی دو مرحله اندازه‌گیری تفاوت معناداری داشت ولی در گروه کنترل تفاوت معناداری مشاهده نشد. امتیاز کلی عملکرد ادراری، تعداد دفعات نشت ادرار و تاثیر نشت ادرار بر کیفیت زندگی زنان در هر دو گروه کنترل و مداخله بین سه مرحله اندازه‌گیری تفاوت معنادار داشته است درحالی‌که میزان نشت ادرار در گروه مداخله بین زمان‌ها اختلاف معنادار بود ولی در گروه کنترل تفاوتی مشاهده نشد.
نتیجه‌گیری: کربوکسی‌تراپی به‌عنوان یک گزینه درمانی ایمن و موثر می‌باشد و احتمالا با افزایش جلسات درمانی بتوان به نتایج بهتری دست پیدا کرد.

 
منصوره جمشیدیان طهرانی، هانیه زیدآبادی‌نژاد، فرشته طیبی، محمدرضا خلیلی، بیتا مومنایی،
دوره 80، شماره 12 - ( 12-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: انسداد مادرزادی مجرای اشکی یکی از شایعترین بیماری‌های اربیت در کودکان است و درمان موارد مقاوم همیشه چالش‌برانگیز بوده است. هدف این مطالعه بررسی اثربخشی داکریوپلاستی با بالون و استنت‌گذاری در انسداد پایدار مجرای اشکی مادرزادی پس از اینتوباسیون قبلی ناموفق مجرای اشکی می‌باشد.
روش بررسی: این مطالعه، یک مطالعه مداخله‌ای از دی 1393 تا دی 1396 بر روی 16 سیستم اشکی از 11 بیمار (پنج پسر و شش دختر) با انسداد مادرزادی مجرای اشکی و سابقه پروبینگ و استنت‌گذاری ناموفق در بیمارستان فارابی تهران (وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران) بود. کودکانی که به بیمارستان ما مراجعه کرده بودند و پیش‌تر توسط جراح دیگری تحت پروبینگ با یا بدون استنت‌گذاری قرارگرفته بودند، ابتدا تحت پروبینگ مجدد و استنت‌گذاری مجدد با تیوب کرافورد قرار گرفتند. آندوسکوپی سیستم نازولاکریمال در موارد مشکوک به عبور کاذب استنت یا در صورت وجود سابقه‌ای که نشان‌دهنده پاتولوژی بینی باشد، انجام شد. لوله مونوکا کرافورد پس از دو ماه برداشته شد. داکریوپلاستی با بالون با اینتوباسیون به‌عنوان سومین جراحی در مواردی که پس از سه تا شش ماه به پروبینگ و استنت‌گذاری پاسخ ندادند، انجام شد. موفقیت پس از شش ماه با استفاده از تست ناپدید شدن رنگ فلورسین (FDDT) و همچنین رفع علایم بیماران ارزیابی شد.
یافته‌ها: سن بیماران 01/35±67 ماه (محدوده 121-26) بود. محل تنگی کانالیکول در بیماران ما در کانالیکول مشترک یا با فاصله‌ mm 3-2 از کانالیکول مشترک بود. پس از شش ماه، جراحی در 13 سیستم اشکی (25/81%) با موفقیت انجام شد. یک بیمار که انسداد مادرزادی مجرای اشکی و سندرم داون داشت و دو بیمار دیگر به داکریوپلاستی با بالون و استنت‌گذاری پاسخ ندادند و متعاقباً تحت داکریوسیستورینوستومی (DCR) قرار گرفتند.
نتیجه‌گیری: داکریوپلاستی با بالون همراه با لوله‌گذاری مونوکرافورد می‌تواند به‌عنوان یک روش درمانی موفق در بیماران مبتلا به انسداد مادرزادی مجرای اشکی (CNLDO) با سابقه پروبینگ و استنت‌گذاری ناموفق پیش از برنامه‌ریزی برای داکریوسیستورینوستومی (DCR) در نظرگرفته شود.

 
محمدرضا صبری، بهار دهقان، مهسا رفیعی الحسینی،
دوره 81، شماره 1 - ( 1-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: براساس مطالعات انجام‌شده، درمان دارویی سنکوپ رفلکسی در کاهش عود آن تاثیر قابل‌توجهی ندارد. پیگیری 36 ماهه کوهورت پایلوت ما نشان داده بود که درمان‌های غیردارویی به‌تنهایی در کاهش دفعات عود موثر است. هدف این مطالعه بررسی نتایج طولانی مدت و پیگیری هشت ساله بیماران قبلی می‌باشد.
روش بررسی: مطالعه کنونی در ادامه یک کوهورت آینده‌نگر پایلوت است که به بررسی نتایج هشت ساله پیگیری کودکان با سنکوپ رفلکسی که تحت درمان‌های غیردارویی به‌تنهایی یا همراه با دارو قرار گرفته بودند، می‌پردازد. لذا با بیمارانی که در مطالعه پایلوت شرکت داشتند (30 بیمار در گروه دریافت‌کنندگان دارو و 40 بیمار در گروه بدون دارو)، تماس گرفته شد. درنهایت برروی 26 بیمار در گروه دریافت‌کنندگان دارو و 31 بیمار در گروه بدون دریافت دارو (پس از اعمال معیارهای خروج از مطالعه) مقایسه میزان رخداد حملات سنکوپ و پره‌سنکوپ با استفاده از  Chi-square test انجام شد.
یافته‌ها: بررسی یافته‌ها نشان می‌دهند که پس از گذشت پنج سال از آخرین پیگیری، میزان حملات پره‌سنکوپ در بیمارانی که رژیم غذایی و یا تمرینات تیلت را در منزل ادامه نداده بودند مجددا در هر دو گروه افزایش پیدا کرد اما میزان وقوع سنکوپ و پره‌سنکوپ بین دو گروه بیماران (بدون دریافت دارو و دریافت‌کننده دارو) تفاوت معناداری نداشت.
نتیجه‌گیری: به‌منظور پیشگیری از عود، استفاده از روش‌های غیردارویی موثر است ولی جهت پایداری این بهبودی، پیگیری و تداوم این روش‌ها ضروری می‌باشد.

 
بتول حسین رشیدی، مریم باقری، اشرف آل‌یاسین، لادن کاشانی، فاطمه داوری تنها، الهام فیض‌آباد، فدیه حق‌اللهی،
دوره 81، شماره 1 - ( 1-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: رضایتمندی مراجعین از مهمترین ارکان ارزشیابی و مولفه‌های کیفیت خدمات مراکز بهداشتی، درمانی محسوب می‌گردد. در این پژوهش میزان رضایتمندی بیماران نابارور ارزیابی شد.
روش بررسی: مطالعه حاضر، یک مطالعه مقطعی-توصیفی می‌باشد. اطلاعات 304 نفر از بیماران نابارور مراجعه‌کننده به درمانگاه ناباروری (حداقل چهار ویزیت) و بستری در چهار بخش از بیمارستان‌های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران (بیمارستان‌های 4-1) از اردیبهشت 1399تا شهریور 1400جمع‌آوری شد. اطلاعات پرسشنامه حاوی 56 سوال (9 حیطه) در SPSS software, version 24 (SPSS Inc., Chicago, IL, USA) وارد و به‌کمک آمار توصیفی موردتجزیه‌وتحلیل آماری قرار گرفت.
یافته‌ها: میانگین رضایت از خدمات پذیرش و ترخیص، خدمات پزشکی، خدمات تغذیه و حسابداری و بیمه‌گری در بیمارستان شماره یک بیشترین امتیاز را به خود اختصاص داد و میانگین رضایت از خدمات پرستاری یا مامایی، خدمات تشخیصی درمانی (رادیولوژی/آزمایشگاه)، خدمات کاخداری، منشور حقوق بیمار، خدمات مدیریتی، هزینه‌های پرداختی در بیمارستان شماره چهار بیشترین امتیاز را به خود اختصاص داد. میانگین خدمات پرستاری یا مامایی، منشور حقوق بیمار، و خدمات کاخداری در کل بیمارستان‌ها به‌ترتیب بیشترین امتیاز را به خود اختصاص دادند و خدمات تغذیه و هزینه‌های پرداختی کمترین امتیاز را به خود اختصاص دادند (بیشترین نارضایتی) (05/0P<).
نتیجه‌گیری: با توجه به امتیاز رضایت زنان مراجعه‌کننده به درمانگاه ناباروری، خدمات ارائه شده در 9/35% موارد در سطح مناسب و عالی در 3/49% در سطح نسبتاً مناسب و در 8/14% در سطح نامناسب درنظرگرفته شد.

حدیث سلیمان‌زاده، ناهید نصیری،
دوره 81، شماره 2 - ( 2-1402 )
چکیده

تالاسمی نوعی بیماری ارثی اتوزومال مغلوب است که به‌علت کاهش سنتز زنجیره‌های گلوبینی هموگلوبین رخ می‌دهد. در بتاتالاسمی تجمع زنجیره‌های α4 در پیش‌سازهای اریتروییدی به‌دنبال عدم تولید زنجیره بتا، منجر به خونسازی غیرموثر (عدم تعادل بین تکثیر و تمایز در پیش‌سازهای اریتروییدی مغزاستخوان) و در نهایت علایم بالینی ازجمله تاخیر و اختلال در بلوغ جسمی و جنسی، مشکلات قلبی، بدشکلی‌های استخوانی و هپاتواسپلنومگالی می‌شود. از محدودیت‌های درمان‌های رایج کنونی مانند ترانسفیوژن، شلاته‌کننده‌های آهن و پیوند آلوژن هماتوپوئیتیک استم سل می‌توان به گرانباری آهن، نبود اهداکننده سازگار و بروز بیماری پیوند علیه میزبان اشاره کرد. در ژن درمانی بیان مداوم زنجیره بتاگلوبین در سلول‌های بنیادی خود بیمار القا می‌شود. ایده ژن درمانی از اوایل سال 1970 مطرح شد و هدف از این روش درمانی، بیان ژن معیوب در سلول هدف است به‌صورتی که بتواند علایم بیماری را کاهش دهد یا به‌طورکلی رفع کند. برای ژن درمانی دو ویکرد کلی وجود دارد: روش Integrating که در این حالت ژن موردنظر به‌وسیله وکتور به‌داخل ژنوم سلول هدف الحاق می‌شود و بیان مادام‌العمر آن را به‌دنبال دارد و دیگری روش         Non integrating است که ژن موردنظر بدون جای‌گیری در ژنوم سلول هدف و به‌صورت سیتوپلاسمی بیان ژن را ممکن می‌سازد. ژن درمانی بتاتالاسمی در سال 2022 از طرف سازمان غذا و دارو، برای بیماران 12 سال به بالا که فنوتیپ Non β0/β0 دارند تاییدیه گرفته است، به‌نظر می‌رسد که این روش درمانی برای بیماران بتاتالاسمی وابسته به ترانسفیوژن خون، روش درمانی قطعی باشد.
 
رضا شمس‌آبادی، سید حمید ذوالجلالی مقدم، حمید رضا باغانی، سید علی ذوالجلالی مقدم،
دوره 81، شماره 3 - ( 3-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: ازآنجاکه پرتودرمانی سرطان پروستات ممکن است همراه با عوارض جانبی باشد، لذا هدف از مطالعه حاضر بررسی خطر ابتلا به سرطانهای ثانویه پس از پرتودرمانی سرطان پروستات در اندام‌های خارج از میدان است.
روش بررسی: دادههای هیستوگرام دوز حجمی 39 بیمار مبتلا به سرطان پروستات (که توسط پرتودرمانی سهبعدی تطبیقی درمان شده بودند) استخراج شد و میزان دوز جذبشده در بافتهای حساس موردمطالعه با توجه به مفهوم gEUD محاسبه شد. سپس خطر بدخیمیهای متعاقب پرتودرمانی سرطان پروستات با استفاده از مدل معرفیشده در گزارش BEIR محاسبه شد.
یافته‌ها: مقادیر gEUD راستروده بین 04/51 گری تا 69/74 گری و برای مثانه از 22/27 گری تا 51/75 گری متغیر بود. حداکثر مقادیر احتمال خطر برای راست‌روده و مثانه به‌ترتیب 85/49% و 91/74% محاسبه شد.
نتیجه‌گیری: نتایج حاصل نشان دادند که احتمال بیشتری برای ایجاد بدخیمیهای ثانویه در مثانه نسبت به راست‌روده وجود دارد.

 
حسن اسدی‌گندمانی، سید محسن رفیع‌زاده، الیاس خلیلی ‌پور، بابک مصومیان،
دوره 81، شماره 4 - ( 4-1402 )
چکیده

رتینوبلاستوم شایعترین تومور اولیه بدخیم چشمی در کودکان است. مدیریت و درمان رتینوبلاستوم فرآیندی بسیار پیچیده است و نیازمند به توجه به مواردی همچون مرحله‌ بیماری، وضعیت ژنتیکی تومور و جهش‌ها، عوامل روانی- اجتماعی خانواده و باورهای فرهنگی و منابع اقتصادی موجود دارد. از زمان شناسایی این بدخیمی تا اوایل قرن بیستم (پیش از معرفی پرتودرمانی به‌عنوان یکی از گزینه‌های درمان)، تخلیه چشم تنها گزینه درمانی برای این بیماری بود. تخلیه چشم علاوه بر عدم کنترل موارد متاستاتیک و گسترده بیماری و افزایش شانس مرگ‌ومیر در این موارد، باعث ایجاد عوارض روحی، روانی و زیبایی نامطلوب فراوان در بیماران و مخصوصا کودکان که جمعیت اصلی مبتلا به این بیماری هستند، می‌شود. پیشرفت‌های شگرفی از قرن بیستم تاکنون برای شناسایی و ابداع روش‌های نوین جهت حفظ چشم و درمان‌های کمتر تهاجمی رخ داده است و مجموعه تلاش‌ها منجر به ابداع روش‌های درمانی جدیدی مانند پرتودرمانی، شیمی‌درمانی سیستمیک، درمان‌های موضعی مانند سرما و گرما درمانی، شیمی‌درمانی داخل شریانی و شیمی‌درمانی داخل چشمی شده است. به‌صورت خلاصه مجموعه درمان‌ها از ابتدا تاکنون به سمت افزایش بقا، کاهش نرخ تخلیه چشم و درمان‌های هدفمندتر و کمتر تهاجمی رفته است. در این مقاله به‌صورت خلاصه به معرفی انواع روش‌های درمانی رتینوبلاستوم از ابتدایی شناسایی تاکنون می‌پردازیم و سیر تحولی درمان‌های این بیماری از ابتدا تاکنون که باعث کاهش انجام تخلیه چشم به‌عنوان درمان این بیماری شده است را مورد بررسی قرار می‌دهیم.
 
سوگل شیرزاد، زینب کریمی، مهدی محسن زاده، مسعود محمدی،
دوره 81، شماره 7 - ( 7-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: نوتروپنی به کاهش تعداد مطلق نوتروفیل‌ها در گردش خون اطلاق می‌یابد، دارو‌های مشخصی در ارتباط با درمان نوتروپنی مورد‌استفاده قرار می‌گیرد، لذا هدف این مطالعه بررسی و مقایسه اثر‌پذیری درمان دارویی فیلگراستیم و لنوگراستیم در بیماران مبتلا به نوتروپنی به‌صورت مرور سیستماتیک است.
روش بررسی: این مطالعه یک مطالعه مرور سیتماتیک انجام‌ شده در ارتباط با مقایسه اثر‌پذیری فیلگراستیم و لنوگراستیم در بیماران نوتروپنی مبتنی‌بر جستجو در پایگاه‌های اطلاعاتی Magiran، SID، Irandoc، ScienceDirect، PubMed، Scholar Google در محدوده زمانی از فروردین 1379 تا شهریور 1402 می‌باشد. کلید واژه‌های مورد‌استفاده برای جستجو در این ‌مطالعه بر‌اساس مطالعات اولیه منتشر شده و MESH انتخاب و پس‌از بررسی دقیق سوالات مورد‌نظر مطالعه، با‌توجه به معیار‌های PECO انتخاب شدند.
یافته‌ها: از هشت مقاله‌ی انتخاب شده سه مقاله تاثیر داروی لنوگراستیم را بیشتر از فیلگراستیم اعلام نمودند. دو مقاله به‌ تاثیر بیشتر فیلگراستیم اشاره کردند و سه مقاله که در سال‌های اخیر به چاپ رسیده‌اند اثر دو دارو را یکسان اعلام کردند. از بین این مقالات، مطالعاتی که میزان دوز دارو را در گروه‌های مورد بررسی یکسان در ‌نظر گرفتند و مطالعاتی که تعداد جامعه‌آماری بیشتری داشتند جهت تعمیم به ‌جامعه، از اهمیت بیشتری برخوردار هستند.
نتیجه‌گیری: با‌توجه مطالعاتی که در سال‌های اخیر انجام شده است، هر دو داروی نوترکیب فیلگراستیم و لنوگراستیم از اثرگذاری یکسانی در درمان نوتروپنی‌ها برخوردار هستند.

 
مصطفی کاظمی، محمد حسین دادخواه تهرانی، علی اصغر خالقی، مسعود محمدی،
دوره 81، شماره 9 - ( 9-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان پروستات یکی از شایعترین سرطان‌ها در جهان به‌ویژه در جمعیت مردان سالمند می‌باشد. هدف مطالعه حاضر مروری سیستماتیک بر بررسی براکی‌تراپی در درمان سرطان پروستات و کاربرد بالینی است.
روش بررسی: در این مقاله مرور سیستماتیک، مطالعات مرتبط از طریق جستجو در بانک‌های اطلاعاتی Google scholar، SID و PubMed با استفاده از کلید واژه‌های مرتبط در محدوده زمانی فروردین 1379 تا اسفند 1401 انتخاب و مقالات مرتبط با موضوع بررسی شدند.
یافته‌ها: از براکی‌تراپی معمولا به دو صورت استفاده می‌شود، یا به‌صورت تک درمانی (mono therapy) که از LDR و HDR برای درمان برخی از بیماران کم‌خطر بهره گرفته می‌شود و یا به‌صورت تقویت‌کننده (Boost) درمان پس‌از درمان‌هایی دیگر مثل EBRT، که در اینجا ممکن است پیش، پس‌از اتمام یا در حین درمان جزیی از پروسه درمانی باشد. براکی‌تراپی به همراه EBRT برخلاف براکی‌تراپی به تنهایی یک رویکرد مناسب در بیمارانی با بیماری با خطر متوسط و پرخطر است. در بیماران پرخطر استفاده از روش درمانی EBRT و HDR-BT به‌صورت ترکیبی می‌تواند نتایج بهتری را نسبت به EBRT به تنهایی به‌دنبال داشته باشد.
نتیجه‌گیری: یکی از مزایای اصلی این روش درمانی توانایی تجویز دوز بالایی از تشعشع است. در‌حالی‌که قرار گرفتن در معرض تشعشع را در اندام‌های سالم مجاور به حداقل می‌رساند. نتایج به‌دست آمده از هر دو شکل براکی‌تراپی نیز عموما مناسب و قابل‌مقایسه با دیگر روش‌های درمانی همراه با عوارض کمتر است.

 
جواد علی‌پور، ریحانه عسکری کچوسنگی، زهرا ابراهیم‌آبادی، یعقوب شاوه‌ئی، محمد صادق ملک،
دوره 81، شماره 11 - ( 11-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: اکثر کودکان مبتلا به فلج مغزی همی‌پلژی اختلالاتی مرتبط با اندام تحتانی مانند تعادل را تجربه می‌کنند که تاثیراتی بر کیفیت راه رفتن کودکان نیز می‌گذارد. با‌توجه به اهمیت تعادل، جهت مشارکت در فعالیت‌های روزمره زندگی، استفاده از روش‌های نوین توانبخشی عصبی مانند آینه‌ درمانی جهت بهبود تعادل بسیار حایز اهمیت است. هدف از انجام این مطالعه تعیین اثر بخشی آینه درمانی بر تعادل کودکان مبتلا به فلج مغزی همی پلژی 12-5 سال بود.
روش بررسی: این پژوهش یک مطالعه کارآزمایی بالینی است که از خرداد ماه 1400 الی مرداد ماه 1401روی 20 کودک مبتلا به فلج مغزی 12-5 ساله در شهر تهران انجام شده است. شرکت کنندگان به صورت تصادفی در دو گروه کنترل (10 کودک) و درمان (10 کودک) قرار گرفتند. گروه درمان تحت 20 جلسه درمان طی چهار هفته قرار گرفتند. هر جلسه شامل 30 دقیقه درمان روتین و 15 دقیقه آینه درمانی بود. برای گروه کنترل نیز کنار درمان روتین به جای آینه درمانی، شم تراپی انجام شد. دو گروه در ابتدا و انتهای درمان تحت ارزیابی مقیاس تعادلی کودکان و آزمون بلند شدن و رفتن زمان‌دار قرار گرفتند.
یافته‌ها: بررسی نتایج نشان داد پیش از درمان تعادل دو گروه تفاوت معناداری نداشتند، اما نمرات تعادل ایستا و پویا گروه درمان پس از مداخله تفاوت معناداری با گروه کنترل داشت (05/0P<).
نتیجه‌گیری: به نظر می‌رسد در کودکان مبتلا به فلج مغزی همی‌پلژی، آینه درمانی به‌عنوان یک درمان مکمل میتواند بر تعادل پویا و ایستا تاثیر مثبتی داشته باشد.

 

صفحه 6 از 7     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb