جستجو در مقالات منتشر شده


137 نتیجه برای درمان

اعظم السادات موسوی، نادره بهتاش، مژگان کریمی زارچی، میترا مدرس گیلانی، فاطمه قائم مقامی،
دوره 65، شماره 2 - ( 12-1386 )
چکیده

اگرچه سرطان آندومتر، بیماری خانمهای پس از یائسگی محسوب می‌شود، در 5-3% موارد در زنان 40 سال یا جوان‌تر رخ می‌دهد. این بیماران اغلب تاریخچه‌ای از نازایی و در نتیجه تمایل قوی به حفظ باروری دارند. تجویز هورمون‌ها، در بیماران مبتلا به آدنوکارسینوم آندومتر و هیپرپلازی کمپلکس آتیپیک می‌تواند درمان پیشنهادی باشد.
معرفی بیمار: در سه بیمار جوان مبتلا به هیپرپلازی آتیپیک و آدنوکارسینوم آندومتر نتایج درمان هورمونی گزارش می‌شود.
نتیجه‌گیری: درمان طبی برای بیماران جوان مبتلا به کنسر اندومتر گرید I که تمایل به حفظ باروری دارند، قابل قبول می‌باشد.


علی خلوت، عبدالرحمان رستمیان، سیدرضا نجفی زاده، علی پاشا میثمی،
دوره 65، شماره 5 - ( 5-1386 )
چکیده

آرتریت روماتوئید (RA) بیماری التهابی مزمن است که عوامل متعددی در بروز و ادامه آن دخالت دارد. یکی از عوامل شروع‌کننده بیماری استرس می‌باشد که می‌تواند با تأثیر در کفایت و یا عدم کفایت محور نوروآندوکرین در بروز یا تغییر سیر بیماری ارتباط داشته باشد. هدف از این مطالعه بررسی اثر استرس در چگونگی تداوم RA و راهکارهای پیشگیری و درمان مؤثر آن است.

روش بررسی: یکصد بیمار آرتریت روماتوئید (80 زن و 20 مرد) که تشخیص RA آنها قطعی بود و بیماری آنها به‌تازگی شروع شده بود (36-12 ماه) به‌طریق همگروهی بررسی گردیدند. با مصاحبه و پرسشنامه‌هایی که رویدادهای زندگی آنها در آن منعکس شده بود به دو گروه A با استرس پایدار و گروه B با استرس ناپایدار تقسیم شدند و درمان یکسان برای هر دو گروه انجام شد. نتیجه درمان پس از دو سال مورد ارزیابی و مقایسه قرار گرفت.

یافته‌ها: با وجود یکسان بودن نوع درمان در گروه‌ها پاسخ به درمان متفاوت بوده است، به‌طوری‌که گروه B که زمینه استرس ناپایدار داشتند بهبودی واضحی نسبت به گروه دارای تجربه استرس‌زای پایدار نشان داد. (00001/0 P=) در ارزیابی کلی شاخص بهبودی، بیمارانی‌که زمینه استرس ناپایدار داشتند نسبت به گروه بیماران دارای زمینه استرس پایدار داشتند تفاوت معنی‌داری در بهبود نشان دادند (00001/0 P<).

نتیجه‌گیری: تعداد قابل توجهی از مبتلایان به RA از استرس جدی رنج می‌برند که در سیر بالینی و بهبودی آنها مؤثر است. با شناخت عوامل استرس‌زا و کوشش در رفع آن می‌توان در کنترل بهتر بیماری مؤثر بود.


محبوبه منصوری، مسعود موحدی، زهرا پورپاک، رزیتا اکرمیان، راهله شکوهی شورمستی، حبیبه مظفری، ابوالحسن فرهودی،
دوره 65، شماره 5 - ( 5-1386 )
چکیده

آلرژی به شیر گاو شایع‌ترین آلرژی غذایی در سال اول عمر است. در حال حاضر تنها درمان پذیرفته شده در آلرژی غذایی پرهیز از آلرژن مربوطه می‌باشد. از آنجایی‌که شیر گاو ترکیب عمده رژیم غذایی شیرخواران می‌باشد این اقدام چندان منطقی و عملی نیست. هدف این مطالعه ارائه یک راهکار درمانی در بیماران مبتلا به آلرژی به شیر گاو است.

روش بررسی: تمامی بیماران با تشخیص قطعی آلرژی به شیر گاو از نوع با واسطۀ IgE که بین اسفند ماه 1383 تا آذر ماه 1384 به درمانگاه آلرژی مرکز طبی کودکان مراجعه نمودند، در دو گروه مداخله و کنترل وارد مطالعه شدند و پس از تکمیل پرسشنامه، در مورد گروه مداخله حساسیت‌زدایی خوراکی و در مورد گروه کنترل حداقل شش ماه پی‌گیری و بررسی بالینی و آزمایشگاهی به‌عمل آمد. در نهایت هر دو گروه از نظر علائم بالینی و نتایج IgE اختصاصی به شیر مجددا˝ بررسی شدند.

یافته‌ها: 20 بیمار مورد حساسیت‌زدایی خوراکی قرار گرفتند و 13 بیمار در گروه شاهد بودند. هر دو گروه از نظر میانگین سنی، جنسیت و علائم بالینی تقریبا˝ مشابه بودند. در پایان مطالعه در 18 نفر گروه مداخله (90%) حساسیت‌زدایی با موفقیت پیش رفت و در 14 نفر آنها (70%) به اتمام رسید. تمامی افراد گروه کنترل همچنان با مصرف شیر گاو علامت‌دار باقی ماندند.

نتیجه‌گیری: بیماران در طی متوسط 9 ماه حساسیت‌زدایی شدند، این اقدام در 90% بیماران موفقیت‌آمیز بوده و روند آن رو به اتمام است. نظر به علامت‌دار ماندن بیماران گروه کنترل در 100% موارد، روش حساسیت‌زدایی خوراکی می‌تواند یک درمان امیدوار‌کننده در آلرژی غذایی با‌شد.


فرناز آموزگار هاشمی، الهام هاشمی، پیمان حداد، علی کاظمیان،
دوره 65، شماره 7 - ( 7-1386 )
چکیده

درمان استاندارد آستروسیتوم گرید بالا جراحی و رادیوتراپی است. کموتراپی ادجوانت بقای کلی و عاری از بیماری را بالا می‌برد. در این مطالعه داروی CCNU با رژیم PCV مقایسه شده است.

روش بررسی: بیماران با آستروسیتوم گرید بالا بعد از جراحی و رادیوتراپی به دو گروه CCNU و PCV راندومیزه و پس از شش دوره شیمی‌درمانی، CT اسکن انجام شد. هر علامت نورولوژیک جدید، تشدید علائم قبلی، ایجاد تومور جدید و رشد تومور باقی‌مانده (25%<) عود در نظر گرفته شد. بقای عاری از بیماری از زمان اتمام رادیوتراپی (RT) تا زمان عود یا آخرین پی‌گیری و بقای کلی از زمان اتمام RT تا زمان مرگ یا آخرین پی‌گیری محاسبه شد.

یافته‌ها: 70 بیمار در دو گروه PCV (با 38 بیمار) و CCNU (با 32 بیمار) قرار گرفتند. متوسط سن 44 سال بود و 51 نفر از بیماران مرد بودند. 19 بیمار (27%) گرید 3 (آناپلاستیک) و 51 بیمار (63%) گرید 4 (گلیوبلاستوم مولتی فرم) بودند. تفاوت معنی‌داری از لحاظ سن، جنس و پاتولوژی بین دو گروه وجود نداشت. بقای کلی و عاری از بیماری 27 ماه و 26 ماه در گروه CCNU و 34 و 29 ماه در گروه PCV بود. با آزمون Log - rank teat اختلاف معنی‌داری بین دو گروه وجود نداشت. (16/0 p=).

نتیجه‌گیری: تفاوت آماری معنی‌داری در بقای کلی و عاری از بیماری بین دو گروه CCNU و PCV وجود نداشت هرچند در گروه PCV بقای کلی بهتر بود. مطالعات با بیماران بیشتر و پی‌گیری طولانی‌تر ضروری است.


فریبا بهنام فر، شهلا یزدانی، مرجان سخایی،
دوره 65، شماره 8 - ( 8-1386 )
چکیده

تشخیص زودرس حاملگی خارج رحمی Ectopic Pregnancy (EP) با استفاده از اندازه‌گیری سریال هورمون گنادوتروپین کوریونی، انسانی (β-HCG) و سونوگرافی واژینال امکان درمان نگهدارنده را فراهم کرده است. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر درمان EP با متوترکسات (MTX) تک دوز عضلانی است.

روش بررسی: این مطالعه به روش کارآزمایی بالینی (نیمه تجربی-یک گروه) انجام شد. 41 بیمار مبتلا به EP در صورت داشتن شرایط درمان طبی تحت درمان با mg/m2 50 MTX عضلانی قرار گرفتند. دوز دوم متوترکسات در صورتی که افت هفتگی β-HCG کمتر از 15% بود، تزریق شد. درمان در صورتی موفقیت‌آمیز تلقی می‌شد، که تیتراژ β-HCG سرم به زیر MIU/cc10، بدون مداخله جراحی، افت می‌کرد. اطلاعات به روش دستی استخراج و جهت تجزیه و تحلیل آن ما از آزمون آماری فیشر استفاده شد.

یافته‌ها: درصد موفقیت، در این مطالعه 78 درصد (780/0 بیمار) بود. 7/18 درصد (1875/0 بیمار) از بیمارانی که درمان در آنها موفقیت‌آمیز بود، نیاز به دوز دوم MTX پیدا کردند. هیچ ارتباطی بین سن، تعداد حاملگی، تعداد زایمان، سن حاملگی، سطح سرمی β-HCG قبل از درمان، سایز توده حاملگی و ضخامت اندومتر در سونوگرافی واژینال و پیامد درمان وجود نداشت. اکثر بیماران در گروه موفقیت درمانی (60 درصد) با شکایت اولیه خونریزی واژینال و بدون درد لگنی مراجعه کرده بودند در حالی که در گروه شکست درمان، اکثریت بیماران (88 درصد) با شکایت اولیه درد لگنی و خونریزی واژینال مراجعه کردند. وجود مایع آزاد پریتونئال در سونوگرافی واژینال، از عوامل پیشگویی‌ شکست درمان بود (006/0=p).

نتیجه‌گیری: MTX تک دوز عضلانی روش درمانی بی‌خطر و با موفقیت بالا در درمان EP است. درد شکم در مراجعه و مایع آزاد صفاقی در سونوگرافی واژینال احتمال مداخله جراحی را افزایش می‌دهد.


اشرف تشکری، فریبا عربگل، لیلی پناغی، رزیتا داوری آشتیانی،
دوره 65، شماره 8 - ( 8-1386 )
چکیده

اختلالات افسردگی کودکان و نوجوانان مزمن و پرعارضه می‌باشند. در درمان دارویی افسردگی خصوصاً ضد افسردگی‌های اختصاصی دستگاه نورآدرنرژیک در این طیف سنی مطالعات کمی صورت گرفته است. ربوکستین مهارکننده اختصاصی بازجذب نوراپی‌نفرین بوده و در این مطالعه تأثیر ربوکستین در درمان افسردگی کودکان و نوجوانان بررسی شد.

روش بررسی: بیست دختر و پسر 17-7 ساله که طبق ملاکهای چهارمین راهنمای تشخیصی و آماری بیماریهای روانی اختلال افسردگی اساسی یا کج خلقی داشتند به صورت کارآزمایی بالینی قبل و بعد به مدت هشت هفته ربوکستین گرفتند. نمونه‌گیری به روش آسان و مصاحبه بالینی بر مبنای فهرست کیدی برای اختلالات عاطفی و اسکیزوفرنی کودکان سنین مدرسه (K-SADS) انجام گرفت. ربوکستین به میزان یک (میلی‌گرم در روز) شروع شده و حداکثر به شش میلی‌گرم در روز ‌رسید. بیماران از لحاظ تغییر در علائم افسردگی با مقیاس افسردگی کودکان و تغییر در عملکرد کلی با مقیاس ارزیابی کلی کودکان ارزیابی و پرسشنامه عوارض دارویی نیز استفاده شد. داده‌ها با آمار توصیفی شامل فراوانی و درصد، میانگین و انحراف معیار و آمار تحلیلی شامل آزمون ANOVA با اندازه‌های تکراری تجزیه و تحلیل شد.

یافته‌ها: اگر چه نمره مقیاس افسردگی کودکان حدود 69/32% کاهش یافت ولی معنی‌دار نبود (39/0=p). زیر مقیاس عدم کارآیی کاهش معنی‌داری داشت (006/0=p). عملکرد کلی تغییر معنی‌داری نداشت (2/0p=). بیشتر عوارض خفیف تا متوسط بوده و گذرا بودند. شایع‌ترین عوارض، کاهش اشتها و خواب‌آلودگی بود.

نتیجه‌گیری: ربوکستین در کودکان و نوجوانان افسرده نسبتاً خوب تحمل شده و احساس عدم کارآیی را در آنها بهبود می‌بخشد ولی همه علائم افسردگی را کم نمی‌کند. مطالعات دوسوکور، مقایسه با دارونما و گروه شاهد فعال و با حجم نمونه بزرگتر لازم است.


فاطمه رمضان‌زاده، احمدعلی نوربالا، حسین ملک افضلی، نسرین عابدی‌نیا، عباس رحیمی فروشانی، مامک شریعت، بتول رشیدی، انسیه تهرانی‌نژاد، فرناز سهراب‌وند، مریم باقری،
دوره 65، شماره 8 - ( 8-1386 )
چکیده

عدم باروری می‌تواند منجر به مشکلات روانی و تجربیات استرس‌زای هیجانی ‌شود. هدف از این مطالعه تاثیر مداخلات روانپزشکی در میزان بروز حاملگی زوجین نابارور می‌باشد.

روش بررسی: این مطالعه یک کارآزمائی بالینی بوده، از بین 638 مراجعه‌کننده به مرکز تحقیقات بهداشت باروری ولی‌عصر(عج)، 140 زوج نابارور داوطلبانه انتخاب شده سپس به‌صورت تصادفی 70 زوج در گروه مداخله و 70 زوج در گروه کنترل قرار گرفتند. گروه مداخله به مدت شش ماه با داروی فلوکستین mg 60-20 روزانه و درمان‌های شناختی- رفتاری و روان درمانی حمایتی، تحت درمان قرار گرفتند. سپس میزان حاملگی کلینیکی در طی شش ماه پی‌گیری هر دو گروه با مشاهده کیسه حاملگی در سونوگرافی، شش هفته بعد ازLMP مقایسه شد. ابزارهای به‌کار برده شده شامل آزمون افسردگی بک (BDI)، مقیاس درجه‌بندی سازگاری مجدد اجتماعی (هولمز- ریهی) و پرسشنامه دموگرافیک- اجتماعی بوده است.

یافته‌ها: نتایج بررسی نشان داد که 1/47% در گروه درمان و 1/7% در گروه کنترل حاملگی داشته‌اند. شانس حاملگی در طبقه تحصیلی سیکل- دبیرستان (در گروه مردان)، طول مدت ازدواج و نازائی کمتر از پنج سال، استرس کمتر و ناباروری با علت نامشخص (Unexplained) بیشتر مشاهده گردید و این ارتباطات از لحاظ آماری معنی‌دار بود (001/0p<).

نتیجه‌گیری: با توجه به موثر بودن مداخلات روانی در بروز حاملگی که در این مطالعه اثر آن معنی‌دار بود باید توجه جدی به درمان این گروه بیماران صورت گیرد. بدون شک این امر منجر به سلامت روان و همچنین افزایش میزان باروری خواهد شد.


رضا شبانلوئی، فضل اله احمدی، جلیل واعظ قراملکی، ابراهیم حاجی زاده، یوسف جوادزاده،
دوره 65، شماره 9 - ( 9-1386 )
چکیده

استوماتیت یا موکوزیت دهانی ناشی از شیمی‌درمانی یک عارضه داروهای ضد سرطان است که در درصد بالایی از بیماران مشاهده می‌شود. تنها راه پیشگیری از بروز آن، استفاده از دهان‌شویه مناسب و بهداشت دهان می‌باشد و این مهم در تسکین آلام بیماران اثربخش بوده و منجر به افزایش کیفیت زندگی آنها می‌گردد. این مطالعه به‌منظور بررسی تاثیر دهان‌شویه آلوپورینول بر پیشگیری از استوماتیت ناشی‌از شیمی‌درمانی انجام شده است.

روش بررسی: در این تحقیق نیمه‌تجربی 42 بیمار که به‌طور تصادفی در گروه آزمون (28 بیمار) و شاهد (14 بیمار) قرار داده شدند. بیماران گروه آزمون از دهان‌شویه ترکیبی پنج میلی‌گرم در میلی‌لیتر آلوپورینول با هیدروکسی پروپیل متیل سلولز و گروه شاهد از آب معمولی برای شستشوی دهان به‌مدت 16 روز استفاده نمودند.

یافته‌ها: داده‌های به‌دست آمده و بررسی روزانه مخاط دهان بیماران نشان می‌دهد که دهان‌شویه آلوپورینول توانسته است به‌طور معنی‌داری شدت استوماتیت، شدت درد ناشی از استوماتیت و میزان بقای استوماتیت را کاهش دهد (05/0p<).

نتیجه‌گیری: پیشگیری از بروز استوماتیت در بیماران تحت شیمی‌درمانی موجب پذیرش بهتر درمان از طرف بیمار می‌شود. آلوپورینول می‌تواند به‌عنوان دهان‌شویه مناسب در بیماران تحت شیمی‌درمانی جهت پیشگیری از استوماتیت ناشی از شیمی‌درمانی مورد استفاده قرار گرفته و موجب بهبودی تغذیه و رضایت بیماران گردد.


مریم مدرس، پروین رهنما،
دوره 65، شماره 10 - ( 10-1386 )
چکیده

نیتروگلیسیرین به‌صورت خوراکی، پماد و برچسب‌های مخصوص به عنوان یک داروی مناسب در بیماران قلبی عروقی مصرف می‌شود. صرف‌نظر از مصرف شکل زیرزبانی یا پماد، اثرات عمومی این دارو از طریق اتساع عروقی در بدن اعمال می‌شود. با توجه به علت ایجادکننده دیسمنوره هر روش درمانی که باعث مهار انقباضات قوی رحمی گردد در بهبود آن موثر است و از آنجایی که نیتروگلیسرین می‌تواند انقباض عضلات رحم را مهار کند لذا داروی مذکور در درمان دیسمنوره اولیه انتخاب شده است ودراین پژوهش هدف تعیین عوارض ناشی از کاربرد نیتروگلیسرین دردرمان دیسمنوره اولیه در دختران می‌باشد.

روش بررسی: بر این اساس تحقیقی به‌صورت کارآزمایی بالینی، دوسوکور با استفاده ازابزار پماد نیتروگلیسیرین یک درصد و پلاسبو همراه با نتایج سونوگرافی، متر و خط‌کش، چک لیست، دستگاه فشارسنج و فرم مشخصات واحدهای پژوهش انجام شد.روش نمونه‌گیری تصادفی و تعداد نمونه 112 نفر که 56 نفر گروه تجربه و 56 نفر نیز گروه شاهد را تشکیل می‌داد. از نمونه‌ها در صورت واجد شرایط بودن برای ورود به پژوهش، رضایت کتبی اخذ می‌گردید. با شروع قاعدگی درجه درد مربوط به آن و بروز سایر عوارض مربوطه تعیین می‌گردید. سپس پنج میلی‌گرم از پماد یا دارونما (با کد A و B) در قسمتی از پوست ناحیه تحتانی شکم استعمال می‌گردید. سپس 15 دقیقه، 30 دقیقه، یک، دو،‌ چهار ساعت پس از آن، اثرات دارو در هر نوبت و در هر دو گروه مورد بررسی قرار می‌گرفت.

یافته‌ها: اختلاف معنی‌داری در کاهش شدت درد در 15 دقیقه بعد از درمان وجود نداشت اما شدت درد در گروهی که دارو مصرف کردند در 30 دقیقه بعد کاهش یافت. این مسئله بیانگر آن است که اثر دارو در دقیقه 30 شروع می‌شود در دو ساعت بعد به اوج خود می‌رسد و سپس کاهش می‌یابد. اما اثر آن تا چهار ساعت باقی می‌ماند. بیشترین عارضه حاصل از مصرف دارو سردرد بود که در گروه تجربه 3/48 درصد و در گروه شاهد 5/19 درصد بود. گرگرفتگی، قرمزی پوست ناحیه شکم و سرگیجه همه تفاوت معنی‌داری را از نظر آماری بین دو گروه نشان دادند (05/0p<).

نتیجه‌گیری: نیتروگلیسیرین می‌تواند در دیسمنوره مقاوم به سایر درمان‌ها موثر باشد.


منصوره تقاء، بابک احمدی، شاهین آخوند زاده، سوده رازقی،
دوره 65، شماره 11 - ( 11-1386 )
چکیده

دو تا سه درصد از افراد مبتلا به صرع می‌باشند. آلوپورینول مهارکننده آنزیم گزانتین اکسیداز است و مانع تجزیه آدنوزین میانجی مهاری سیستم عصبی می‌شود. در این مطالعه تاثیر آلوپورینول به‌عنوان درمان کمکی در صرع مقاوم به‌درمان ارزیابی شده است.

روش بررسی: مطالعه به‌صورت دوسو کور و تصادفی با کنترل پلاسبو بر روی 38 بیمار مبتلا به صرع مقاوم به درمان انجام شد. 20 نفر در گروه پلاسبو و 18 نفر در گروه آلوپورینول قرار گرفتند. بیماران در طول طرح بر اساس کد آلوپورینول 300 میلی‌گرم روزانه یا پلاسبو به‌عنوان داروی کمکی به داروهای مصرفی قبلی بیماران اضافه شد. بیماران قبل از ورود به مطالعه و سپس هر سه ماه یک‌بار برای بررسی از نظر عوارض احتمالی، آنزیم‌های کبدی و اوره و کراتینین و CBC، ارزیابی شدند. دوره درمان شش ماه پس از شروع درمان پایه بود.

یافته‌ها: 26 نفر صرع پسیکو موتور و 12 نفر انواع صرع ژنرالیزه داشتند. در مجموع 32 بیمار مطالعه را به اتمام رساندند. با مصرف آلوپورینول، پس از ماه دوم در 66% از بیماران به‌میزان بیش از 30%، 55% بیش از 50% و 44% بیش از 60% کاهش تشنج‌ها مشاهده شد. عوارض دارو خفیف و برگشت‌پذیر بود و نیاز به قطع دارو نشد.

نتیجه‌گیری: آلوپورینول با دوز 300 میلی‌گرم در روز برای بالغین ایمن و در کنترل‌صرع مقاوم به درمان موثر می‌باشد.


کرم الله طولابی، عبدالرضا روئین‌تن، جواد سلیمی، عباس ربانی، علی‌پاشا میثمی،
دوره 65، شماره 11 - ( 11-1386 )
چکیده

هیپرهیدروز می‌تواند اثرات عمیقی بر کیفیت زندگی بیمار بگذارد. هدف از انجام این مطالعه بررسی نتایج سمپاتکتومی توراکوسکوپیک در این بیماران می‌باشد.

روش بررسی: در یک کارآزمایی بالینی، 33 بیمار مبتلا به هیپرهیدروز دست بیش از پنج سال که در طی سال‌های 82 تا 85 در دو مرکز درمانی تحت عمل جراحی قرار گرفتند. بیماران از نظر مدت زمان عمل، مدت زمان بستری، عوارض زودرس و تاثیر بیماری بر کیفیت زندگی بیماران توسط پرسشنامه Dermatology Quality of Life Index (DLQI) و رضایت بیماران توسط Visual Analogue Scale قبل، بلافاصله و شش ماه پس از عمل جراحی بررسی شدند.

یافته‌ها: میانگین سن بیماران SD09/23 بود. سابقه فامیلی هیپرهیدروزیس در 79/78% بیماران وجود داشت. در 73/72% بیماران هیپرهیدروزیس در ابعاد مختلف عملکردی- اجتماعی- بین فردی و احساسی اختلالاتی را ایجاد کرده بود. میانگین زمان عمل جراحی SD 40 دقیقه، میانگین روزهای بستری SD45/1 بود. شایع‌ترین عوارض زودرس پس از عمل شامل آتلکتازی (57/7%)، عوارض کوتاه‌مدت ریوی (03/3%) و پلورال افیوژن (03/3%) بود. هیپرهیدروزیس جبرانی در 60% بیمار بروز کرده بود. در 82/81% بیماران محل مورد نظر در پی‌گیری بلافاصله و تا شش ماه پس از عمل کاملا خشک بود و در 18/18% تعریق نسبی اما قابل قبول بود. میانگین رضایت بیماران پس از عمل 81% بود. در تمامی بیماران بلافاصله و شش ماه پس از جراحی احساس بهبودی در ابعاد عملکردی- اجتماعی- بین فردی- احساسی به‌دست آمد. همه بیماران حاضر به تکرار جراحی در صورت نیاز بودند.

نتیجه‌گیری: سمپاتکتومی توراکوسکوپیک روشی مطمئن و کارآمد برای درمان هیپرهیدروز کف دست می‌باشد که با عوارض بسیار کمی همراه بوده و میزان موفقیت آن بالاست.


علیرضا یلدا، سید احمد سید علی نقی، محبوبه حاجی عبدالباقی،
دوره 66، شماره 7 - ( 7-1387 )
چکیده

تاکنون در مورد میزان پای‌بندی به درمان ضد رتروویروسی و عوامل موثر بر روی آن در دنیا تحقیقات زیادی انجام نشده است و در مطالعاتی هم که انجام شده است عوامل بسیاری بر روی پای‌بندی به درمان موثر بوده‌اند. بعضی از عوامل به‌صورت متناقضی بر روی پای‌بندی موثر بوده‌اند. باید مطالعات بیشتر و جامع‌تر بر روی میزان پای‌بندی و عوامل موثر بر روی آن انجام شود تا بتوان بر مبنای آنها استراتژی‌های موثری را تدوین و سپس به مرحله اجرا درآورد. کلید موفقیت درمان‌های ضد رتروویروسی خواست و اراده افراد HIV مثبت جهت پای‌بندی به رژیم‌های ضد رتروویروسی می‌باشد. پای‌بندی مطلوب تعاریف متعددی دارد ولی بیشتر مطالعات پای‌بندی را به‌صورت مصرف 95 درصد یا بیشتر از داروهای تجویز شده تعریف می‌نمایند. میزان پای‌بندی بیشتر از 95% جهت جلوگیری از شکست ویروسی و مهار کامل آن مورد نیاز است. عدم پای‌بندی به درمان تنها موجب کاهش بهره‌وری بیمار نیست بلکه می‌تواند خطر پیدایش ویروس‌های مقاوم به چند دارو را موجب شود. این سوش‌های مقاوم می‌توانند از طریق تماس‌های قابل انتقال از فردی به فرد دیگر منتقل شوند. ارزیابی پای‌بندی دشوار است و استاندارد طلایی جهت ارزیابی پای‌بندی به داروهای ضد رتروویروسی وجود ندارد. با این حال از روش‌های مختلفی جهت ارزیابی پای‌بندی به درمان استفاده می‌شود. بیشتر مطالعات میزان پای‌بندی به درمان را از طریق گزارش بیمار و شمارش قرص ‌ارزیابی می‌نمایند، اما گزارش بیمار و شمارش قرص تخمین بیش از حدی از میزان پای‌بندی به درمان می‌دهند. بعضی از عواملی که با پای‌بندی در ارتباط هستند عبارتند از: سن، جنس، اعتیاد به‌ویژه در مصرف‌کنندگان تزریقی مواد مخدر، مصرف الکل، افسردگی، میزان حمایت اجتماعی، میزان تحصیلات، وضعیت شغلی، عوارض جانبی داروهای ضد رتروویروسی، حاملگی، نوع رژیم ضد رتروویروسی، تعداد قرص‌ها در رژیم دارویی و تعداد دوزهای روزانه تجویز شده، تروماهای شدید، عوامل اجتماعی و روان‌شناختی و ارتباط بین بیمار و پزشک.


میترا مدرس گیلانی، نادره بهتاش، مژگان کریمی زارچی، زهرا سمیع‌زاده، فاطمه قائم‌مقامی، اعظم‌السادات موسوی،
دوره 66، شماره 7 - ( 7-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: اکثر بیماران مبتلا به سرطان پیشرفته تخمدان، عود خواهند کرد. درمان ترکیبی پاکلی تاکسل و پلاتین نسبت به درمان تک‌دارویی بر پایه پلاتین درمان بهتری است. ولی اکثر بیماران دچار عوارض عصبی (نوروتوکسیتی) شده که منجر به قطع درمان می‌شود. مقایسه اثربخشی و امنیت دو گروه کربوپلاتین/ پاکلی تاکسل در مقایسه با کربوپلاتین تنها در اروپا و کانادا انجام شده ولی در ایران هیچ بررسی در این مورد به‌عمل نیامده است. لذا سعی شده تأثیر رژیم ترکیبی جم سیتابین/ کربوپلاتین به‌عنوان رژیم جانشین تاکسل/ کربوپلاتین برای کاهش عوارض عصبی مورد بررسی قرار گیرد.

روش بررسی: این مطالعه روی 21 بیمار مبتلا به عود سرطان پیشرفته تخمدان که در بیمارستان ولیعصر (عج) بین سال‌های 1382 تا 1385 درمان شده‌اند، انجام شده است: جم سیتابین با دوز mg/m2800 در روزهای 15-8-1 و کربوپلاتین با 4=AUC در روز دوم سیکل درمانی تزریق وریدی شد. میزان تحمل بیماران، عوارض ناشی از درمان، پاسخ بالینی بیماران، میانگین بقای کلی و بقای عاری از تومور بیماران نیز مورد بررسی قرار گرفت. 

یافته‌ها: میانه سن بیماران 49 سال (78-23 سال) و متوسط زمان پی‌گیری، شش ماه (22-4 ماه) بود. بیماران به‌طور متوسط چهار (6-2) سیکل شیمی‌درمانی دریافت کردند. متوسط بقای عاری از تومور سه ماه بود. میزان پاسخ بالینی 6/47% و میانگین مدت بقاء در مجموع، 4/34 ماه بود. عوارض ناشی از درمان نیز بررسی شد و عوارض خونی و کبدی خفیف در تعداد کمی از بیماران دیده شد. 

نتیجه‌گیری: ترکیب جم سیتابین/ کربوپلاتین، بقای بدون بیماری را بهبود می‌بخشد و در موارد عود سرطان تخمدان که حساس به رژیم پلاتین هستند، به‌خوبی تحمل می‌شود.


محمدعلی بشارت، پریسا پورنگ، علی صادق پور‌طبایی، سعید پورنقاش تهرانی،
دوره 66، شماره 8 - ( 8-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: در این پـژوهش رابـطه سبک‌های مقابـله با استرس و سطوح سازش روانشناختی با رونـد بهبود بیماران قلبی- عروقی مورد بررسی قرار گرفت. هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه سبک‌های مقابله با استرس شامل سبک‌های مقابله مسأله محور، هیجان محور مثبت و هیجان محور منفی و سطوح سازش روانشناختی شامل بهزیستی روانشناختی و درماندگی روانشناختی با روند بهبود بیماران قلبی- عروقی بود.

روش بررسی: انتخاب نمونه در مرحله نخست به روش در دسترس با نود آزمودنی از بین بیماران واجد شرایط مرکز قلب شهید رجایی تهران آغاز شد و با 46 آزمودنی (27 مرد، 18 زن) در مرحله پی‌گیری ادامه یافت. در مرحله نخست، یک تا دو هفته قبل از عمل جراحی، از آزمودنی‌ها خواسته شد مقیاس سبک‌های مقابله تهران و مقیاس سلامت روانی را تکمیل کنند. در مرحله دوم، سه تا چهار ماه بعد از عمل جراحی، پرسشنامه روند بهبود از طریق پرونده پزشکی بیمار و معاینات بالینی توسط متخصص قلب تکمیل شد.

یافته‌ها: نتایج این پژوهش نشان داد که بین سبک‌های مقابله مسأله محور و هیجان محور مثبت و روند بهبود رابطه معنی‌دار وجود ندارد. سبک مقابله هیجان محور منفی با بهبودی عینی نیز همبستگی معنی‌دار نداشت، اما با بهبودی ادراک شده همبستگی مثبت معنی‌دار داشت (05/0 

نتیجه‌گیری: بر اساس یافته‌های پژوهش حاضر می‌توان نتیجه گرفت که سبک مقابله هیجان محور منفی می‌تواند احساس بهبودی را در مبتلایان به بیماری قلبی- عروقی تقویت کند. نتایج و پیامدهای پژوهش، مخصوصاً دلایل احتمالی رابطه سبک مقابله هیجان محور منفی با بهبودی ادراک شده، در این مقاله تشریح و تبیین خواهند شد.


رضا باقری، علیرضا توسلی، علی صدری زاده، محمد‌تقی رجبی‌مشهدی، فرامرز شهری،
دوره 66، شماره 9 - ( 9-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: آسیب‌های نافذ توراکو-ابدومینال می‌توانند با آسیب‌ دیافراگم و احشاء شکمی همراه باشند. 20-15% بیماران با شرایط عمومی پایدار که تحت درمان‌های نگهدارنده قرار می‌گیرند دچار آسیب‌های مخفی دیافراگم هستند که در نهایت منجر به هرنی‌های مزمن دیافراگم می‌شوند. هدف از این مطالعه بررسی دقت تشخیصی توراکوسکوپی در تشخیص آسیب‌های مخفی دیافراگم در ترومای نافذ توراکو-ابدومینال است.

روش بررسی: 30 بیمار دچار ترومای نافذ توراکو-ابدومینال با علائم حیاتی پایدار و عدم وجود آسیب ارگان‌های دیگر و با نیاز به اکسپلوراسیون اورژانس، تحت توراکوسکوپی جهت بررسی آسیب مخفی دیافراگم قرار گرفتند. در صورت وجود آسیب دیافراگم ترمیم به‌کمک توراکوسکوپی یا لاپاراتومی انجام شد و تمام بیماران شش ماه بعد جهت تشخیص هرنی مزمن تحت CT- اسکن قرار گرفتند.

یافته‌ها: متوسط سن بیماران 2/26 سال و نسبت مرد به زن پنج به یک بود. در بررسی توراکوسکوپیک، ترومای مخفی دیافراگم در پنج نفر (7/16%) وجود داشت که ترمیم توراکوسکوپیک در سه مورد (9/9%) و لاپاراتومی و ترمیم دیافراگم در دو مورد (6/6%) انجام شد. آسیب همزمان ریوی در دو بیمار (6/6%) رویت شد که ترمیم توراکوسکوپیک انجام شد. آسیب همزمان داخل شکمی نیز در یک بیمار (3/3%) رویت شد که ترمیم با لاپاراتومی انجام شد. هیچ عارضه‌ای مربوط به توراکوسکوپی گزارش نشد و در بررسی مجدد با CT Scan شکم و قفسه سینه که پس از شش ماه صورت گرفت، در هیچ‌یک از بیماران شواهدی به نفع هرنی دیافراگماتیک مشاهده نشد. 

نتیجه‌گیری: با توجه به دقت تشخیصی بالا و حداقل تهاجم و قابلیت تشخیصی و درمانی ما انجام توراکوسکوپی را در تمام بیماران با آسیب نافذ توراکو-ابدومینال با شرایط پایدار توصیه می‌کنیم.


صنمبر صدیقی، محمد‌علی محققی، پیمان حداد، رامش عمرانی‌پور، علیرضا موسوی جراحی، فریدون معماری، جهانگیر رافت، افشین عبدی‌راد، رامین خطیب‌سمنانی، شهریار شهریاران، بیژن شهبازخانی، نرجس خلیلی،
دوره 66، شماره 9 - ( 9-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: طول عمر بیماران مبتلا به سرطان معده با رشد موضعی منطقه‌ای حتی بدون متاستاز دوردست کمتر از یک سال بر آورد می‌شود. این مطالعه به‌منظور بررسی طول عمر بیماران مبتلا به سرطان معده، با انتشار به ارگان‌های اطراف از جمله غدد لنفاوی، پریتونئوم و کبد، با استفاده از شیمی‌درمانی قبل از جراحی و کمورادیوتراپی پس از عمل جراحی طراحی گردید.

روش بررسی: 100 بیمار مبتلا به آدنوکارسینومای معده در مرحله II، III و یا IV بیماری ولی بدون متاستاز دوردست، شیمی‌درمانی شامل Docetaxel، Cisplatin و 5FU TCF و پس از جراحی شیمی‌درمانی شامل 5FU همزمان با رادیوتراپی دریافت کردند. 

یافته‌ها: 57% بیماران در مرحله IV بیماری در طرح وارد شدند. 83% بیماران شیمی‌درمانی Neoadjuvant دریافت کردند. تا به‌حال برای 75 بیمار جراحی گاسترکتومی D1 یا D0 انجام شده و سه مورد پاسخ کامل پاتولوژیک به شیمی‌درمانی قبل از عمل داشتند. مرحله بیماری به‌طور مشخص پس از جراحی کاهش نشان داد، به طوری‌که از 47 نفر بیمار مرحله IV بیماری تنها 15 نفر در گزارش آسیب‌شناسی و جراحی در مرحله IV بیماری بودند. تا به‌حال 44 بیمار کمورادیوتراپی کامل را دریافت کرده‌اند. با متوسط زمان پی‌گیری 16 ماه، 3/2 بیماران هنوز زنده هستند و میانگین طول عمر بیماران 25 ماه است. 

نتیجه‌گیری: با توجه به مرحله پیشرفته بیماری و امکان جراحی برای 75% از بیماران و به‌دست آمدن طول عمر بیش از دو سال، به‌نظر می‌رسد استفاده از TCF به‌عنوان شیمی‌درمانی قبل از جراحی و ادامه درمان با کمورادیوتراپی روشی مناسب برای افزایش امکان جراحی کامل و بهبود طول عمر بیماران مبتلا به آدنوکارسینومای پیشرفته ولی موضعی معده باشد.


محمد حسین سرمست شوشتری، شهنام عسکرپور، مهدی عسگری، عبدالحسن طلایی‌زاده، محمد ثابت،
دوره 66، شماره 11 - ( 11-1387 )
چکیده

800x600 Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 زمینه و هدف: با مطرح شدن درمان غیر جراحی در درمان ترومای غیرنافذ طحال، تغیر زیادی در روش برخورد بیماران با ترومای بلانت طحال ایجاد شده است. در این مطالعه با بررسی فاکتورهای کلینیکی و پاراکلینیکی مورد استفاده جهت تعیین نوع درمان بیماران مبتلا به ترومای غیرنافذ طحال سعی شده تا معیارهای نسبی مفیدی جهت تصمیم‌گیری منطقی‌تر برای انتخاب درمان جراحی و غیرجراحی این نوع بیماران تعیین شود.

روش بررسی: در یک بررسی آینده‌نگر مشاهده‌ای مقطعی 101 بیمار با ترومای بلانت طحال بررسی شدند. بیماران با همودینامیک ناپایدار و علایم مشخص شکمی، تحت لاپاروتومی اورژانس و عمل اسپلنکتومی قرار گرفتند و برای بیمارانی‌که وضعیت همودینامیک پایدار داشتند و فاقد علایم شکمی واضح بود، سی‌تی اسکن شکم و لگن انجام شد. 

یافته‌ها: از میان 101 بیمار مبتلا به ترومای نافذ طحال 61 بیمار (3/60%) مورد به‌علت افت شدید فشارخون و علائم شدید حساسیت شکمی تحت جراحی لاپاروتومی فوری قرار گرفتند و 40 بیمار دیگر که از نظر همودینامیک کنترل شده بوده و علائم شکمی مشکوک داشتند کاندید درمان غیر جراحی شدند. افت فشار خون، وقوع افت هموگلوبین در بیش از یک اپیزود و نیاز به ترانسفوزیون خون بیش از یک مرتبه و تعداد واحد خون بیشتر دریافتی باعث افزایش ریسک عمل جراحی بیماران گردید. میانگین عدد ISS 16 و بالاتر (16 ≤ISS با عمل جراحی بیماران رابطه مستقیمی داشت.

نتیجه‌گیری: درمان غیر جراحی در این سری بیماران در 75% موارد موفقیت‌آمیز بود. با انتخاب صحیح بیماران می‌توان بیماران بیشتری را جهت درمان غیر جراحی کاندید نمود.


محمد رضا نوری دلویی، رضا ابراهیم زاده وصال،
دوره 67، شماره 1 - ( 1-1388 )
چکیده

پروستات به‌شکل غده‌ا‌ی‌کوچک در زیر مثانه قرار داشته‌و بخش بالایی مجرای‌ادراری را دربر می‌گیرد. در کشورهای توسعه‌یافته سرطان پروستات دومین سرطان رایج (پس از سرطان پوست) و دومین سرطان مرگ‌آور (پس از سرطان ریه) در مردان است. چندین مطالعه تجمع خانوادگی از سرطان پروستات را نشان داده‌اند. دلیل اصلی برای این تجمع به ارث بردن ژن‌های درگیر است. سابقۀ ارثی سرطان پروستات عامل مهمی در ابتلا به این سرطان است. ژن گیرنده آندروژن نقش مهمی در بروز و پیشرفت سرطان پروستات دارد. همچنین ژن‌های AR، CYP17، SRD5A2، HSD3B1 و HSD3B2 در متابولیسم آندروژن و تکثیر سلولی در پروستات جایگاه ویژه‌ای دارند. برخی چندشکلی‌ها در این ژن‌ها با افزایش خطر سرطان پروستات همراه است. شماری از ژن‌ها که در پروستات بیان می‌شوند و عمدتاً در ارتباط با تولید مایع منی هستند با سرطان پروستات هم در ارتباط می‌باشند. تغییرات اپی ژنتیک، به‌ویژه هیپرمتیلاسیون DNA در نواحی پروموتر نقش مهمی در کاهش بیان ژن‌های مهمی برای مراقبت و پیشگیری از بروز سرطان پروستات دارند. شماری از تغییرات مولکولی و ژنتیکی در سرطان پروستات مشاهده شده است. ژن‌های مهارکننده متاستاز هم در سرطان پروستات شناخته شده‌اند. در این مقاله‌مروری، با استفاده از ده‌ها منبع‌معتبر و جدید، تازه‌ترین یافته‌ها پیرامون ژنتیک مولکولی، پیشگیری و به‌ویژه ژن درمانی در سرطان پروستات ارایه شده است.


فرناز سهراب‌وند، مامک شریعت، نوید فتوحی قیام، مهدی هاشمی،
دوره 67، شماره 2 - ( 2-1388 )
چکیده

Normal 0 false false false EN-GB X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 زمینه و هدف: با توجه به اینکه در حال حاضر در مراکز ناباروری در ایران محدودیت‌های خاصی در تعداد جنین منتقله اعمال نمی‌شود، از اینرو مطالعه حاضر در یکی از بخش‌های دانشگاهی و مرجع درمان ناباروری در تهران با هدف بررسی رابطه تعداد جنین‌های منتقله با پیامد درمان ناباروری انجام شد.

روش بررسی: در این مطالعه مقطعی- توصیفی- تحلیلی تعداد 536 سیکل ART که در مرکز ناباروری بیمارستان ولیعصر مرکز تحقیقات بهداشت باروری ولیعصر در فاصله زمانی آبان 1378 تا پایان اسفند 1381 انجام شده بود بررسی گشت. متغیرهای مورد بررسی شامل تعداد جنین‌های منتقل شده، علت و مدت ناباروری، سن مادر، نتیجه ART بودند. آمار تحلیلی پس از جمع‌آوری داده‌ها مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند.

یافته‌ها: میزان حاملگی با افزایش سن کاهش نشان داد. تفاوت معنی‌دار در فراوانی حاملگی فقط بین گروه‌های سنی کمتر از 40 سال با سن بالاتر از 40 سال به‌دست آمد. میزان حاملگی با افزایش تعداد جنین منتقله (5-1 جنین) افزایش داشت. اما این افزایش فقط در رده انتقال دو جنین به سه جنین معنی‌دار بود، در سایر موارد علی‌رغم بالا رفتن فراوانی حاملگی، تفاوت‌ها معنی‌دار نبود.

نتیجه‌گیری: غیر از فاکتور تعداد جنین، فاکتورهای دیگری از جمله سن نقش مهمی در تعیین میزان حاملگی و همچنین چندقلویی دارند که باید در هنگام انتقال جنین در هر بیمار به‌طور جداگانه در نظر داشت.


رضا باقری، سید ضیاء ا... حقی، محمد باقر رحیم، داوود عطاران، مهدی سیلانیان طوسی،
دوره 67، شماره 2 - ( 2-1388 )
چکیده

Normal 0 false false false EN-GB X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 زمینه و هدف: مزوتلیومای بدخیم پلور از جمله تومورهای ناشایع و بسیار مهاجم منشاء گرفته از سلول‌های مزوتلیال می‌باشد که اغلب به‌دنبال تماس با آزبست پدید می‌آید. هدف از این مطالعه بررسی کلینیکوپاتولوژیک 40 بیمار مبتلا به مزوتلیوما بدخیم پلور و بررسی عوامل موثر و پیش‌آگهی بیماران می‌باشد.

روش بررسی: در این مطالعه بیماران با تشخیص قطعی که حداقل سه سال پی‌گیری شده‌اند، مورد بررسی قرار گرفت.

یافته‌ها: نسبت جنسی مرد به زن معادل سه و با متوسط سنی 55 سال بود. درد قفسه سینه شایع‌ترین علامت در 34 بیمار (85%) بوده است. روش تشخیص بیوپسی باز پلور در 5/82% بوده است. بیماران اکثراً در Stage I 5/37% بوچارد بودند. شایع‌ترین نوع پاتولوژی بیماری نیز فرم اپی‌تلیال در 25 بیمار (5/62%) بوده است. از نظر متد درمانی در 19 بیمار 5/47% تنها درمان کموتراپی و رادیوتراپی شده، و در هشت بیمار (20%) تحت عمل اکستراپلورال پنومونکتومی و در هفت بیمار (5/17%) تحت درمان دکورتیکاسیون و پلورکتومی با درمان اجوانت قرار گرفت. در شش بیمار (15%) رضایت به هیچگونه درمانی ندادند. مورتالیتی جراحی در یک بیمار رخ داده و شایع‌ترین موربیدیتی جراحی عفونت زخم بوده است. متوسط طول عمر بیماران نیز 2/1±12 ماه بوده است. از نظر عوامل موثر در طول عمر، وضعیت فیزیولوژی بیمار، نوع پاتولوژی، Stage بیماری و فرم درگیری پلور موثر بوده‌اند.

نتیجه‌گیری: با توجه به طول عمر اندک بعد از درمان‌های مولتی مدالیتی در مزوتلیوما درمان‌های تهاجمی تنها در بیماران انتخابی توصیه می‌کنیم.



صفحه 2 از 7     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb