48 نتیجه برای عرب
عباسعلی گائینی، ندا خالدی، رعنا فیاض میلانی، علیاصغر رواسی، گلنوش صدقروحی، وحید عربکری،
دوره 71، شماره 1 - ( 1-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: آلفا اکتینینها در خط z عضله اسکلتی پستانداران و دارای دو نوع آلفا اکتینین دو و سه میباشند و پژوهشهای اندکی درباره تاثیر تمرین بر بیان ژن آلفا اکتینینها انجام شده است. این پژوهش تاثیر هشت هفته تمرین مقاومتی فزاینده را بر وزن، تغییرات بیان ژن آلفا اکتینین سه و ترکیب تار عضله تا کننده دراز انگشت شست پا بررسی کرده است.
روش بررسی: 45 سر موش صحرایی ماده سهماهه نژاد اسپراگ (وزن اولیه 9±25/169) به گروههای کنترل (18 موش)، تمرین (22 موش) و آزمایشی (پنج موش) تقسیم شدند. تمرین مقاومتی شامل بالا رفتن از نردبان همراه با وزنههای متصل به دم موش بود و وزنههای حمل شده در هشت هفته تمرین بهتدریج افزایش مییافت. سنجش بیان ژن آلفا اکتنین سه با روش کمی واکنش زنجیره پلیمراز و تعیین ترکیب تار با روش رنگآمیزی ایمونو بافت شیمی انجام شد.
یافتهها: در این مطالعه، وزن عضله افزایش معنیداری بین گروه تمرینی و کنترل داشت (01/0P=). تفاوت میانگین بیان ژن بین گروههای تمرین و کنترل از نظر آماری معنیدار نبود (852/0P=). همچنین، نتایج نشان داد ارتباط معنیداری بین بیان ژن و تغییرات نوع تار IIX وجود ندارد (70/0, P= 012/0r=).
نتیجهگیری: علیرغم تاثیر تمرین مقاومتی بر افزایش پروتیینهای سارکومری، نتایج این پژوهش نشان داد تمرین مقاومتی تاثیری بر مقادیر آلفا اکتینین سه ندارد. گرچه آلفا اکتینینها نقش مهمی در تولید و گسترش نیرو در سارکومر دارند، اما در پاسخ به تمرین مقاومتی تغییر معنیداری نشان ندادند.
هاشم فخر یاسری، مهدی شکرابی، حمیدرضا براداران، علیمحمد فخر یاسری، سیّد کامران سلطانی عربشاهی، طیب رمیم،
دوره 72، شماره 11 - ( بهمن 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: سایتوتوکسین وابسته به ژن A (Cytotoxin-associated gene A, cagA) مهمترین عامل ویرولانس هلیکوباکترپیلوری محسوب میشود. با اندازهگیری آنتیبادی حاصل در سرم بیمار میتوان گونه خاص هلیکوباکترپیلوری مسؤل ایجاد زخم پپتیک را تشخیص داد و از آندوسکوپی غیرضروری در بیماران جلوگیری کرد. هدف از انجام این مطالعه بررسی آنتیبادی ضد CagA در سرم مبتلایان به زخم پپتیک در مقایسه با بیماران مبتلا به دیسپپسی بدون زخم بود.
روش بررسی: این مطالعه بهصورت مورد- شاهدی از مهر 1390 تا آبان 1391 در 130 بیمار که بیشتر از شش ماه از دیسپپسی شکایت داشتند و به بخش گوارش و آندوسکوپی بیمارستان فیروزگر مراجعه کرده بودند انجام شد. با استفاده از روش الیزا مقدار آنتیبادی ضد CagA در نمونه سرم بیماران اندازهگیری شد. بیماران مبتلا به زخم پپتیک بهعنوان گروه مورد و بیماران بدون زخم پپتیک بهعنوان گروه شاهد در نظر گرفته شدند.
یافتهها: در این مطالعه 65 بیمار در گروه مورد و 65 بیمار در گروه شاهد شرکت داشتند. 59 نفر از گروه مورد (76/90%) و 37 نفر از گروه شاهد (92/56%) از نظر وجود آنتیبادی ضد CagA مثبت بودند (003/0P=). همچنین 4/61% از افراد دارای آنتیبادی ضد CagA و 6/17% افراد فاقد آنتیبادی ضد CagA دارای زخم پپتیک بودند (003/0P=).
نتیجهگیری: اندازهگیری آنتیبادی ضد پروتیین CagA در سرم بیماران مبتلا به دیسپپسی روش غیرتهاجمی و بهنسبت ارزان برای افتراق بیماران مبتلا به زخم پپتیک از موارد بدون زخم است و با استفاده از استراتژی "آزمون و درمان" میتوان موارد آندوسکوپی فوری و غیرضروری، برای تشخیص، زخم پپتیک را کاهش داد.
حسن محمودی، محمدرضا عربستانی، سید فضلالله موسوی، صفیه غافل، محمدیوسف علیخانی،
دوره 73، شماره 1 - ( فروردین 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: پروتیین A یک جزو اصلی در دیوارهی سلولی استافیلوکوکوس اورئوس است که آنالیز توالی نوکلئوتیدها در ناحیه x ژن spa کدکننده پروتیین A نشان داد این ناحیه از 24 جفت باز تکراری تشکیل شده که دارای پلیمورفیسم بالایی است. در این مطالعه الگوهای ژن spa استافیلوکوکوس اورئوس جدا شده از بینی پرسنل و نمونههای بالینی مورد بررسی قرار گرفت. روش بررسی: در مجموع 200 نمونه بالینی از بیماران بستری و سواپ بینی از کارکنان بیمارستانهای آموزشی دانشگاه علوم پزشکی همدان از مهر 1392تا مرداد 1393 جمعآوری گردید. بعد از تایید سویههای جدا شده، بررسی حساسیت آنتیبیوتیکی بهروش دیسک دیفیوژن با توجه به دستورکار Clinical and laboratory standards institute (CLSI) و شناسایی ژن mecA سویههای Methicillin-resistant Staphylococcus aureus (MRSA) و spa (کدکننده پروتیین A) با روش PCR انجام شد. محصولات PCR با روش Polymerase chain reaction- restriction fragment length polymorphism (PCR-RFLP) و آنزیم Rsa I (Afa I) برش خوردند. یافتهها: سویهها MRSA بهترتیب بیشترین حساسیت و مقاومت را به کلیندامایسین و سیپروفلوکساسین داشتند. در مجموع هشت محصول PCR، با اندازههای مختلف برای ژن spa شناسایی شد که پس از برش آنزیمی 9 الگو بهدست آمد که برخی از این الگوها در ایزولههای جدا شده از بینی پرسنل و نمونههای بالینی مشترک بودند. نتیجهگیری: الگوهای مشابه ژن spa در بیماران بستری و کارکنان بیانگر این مطلب است که یک منبع عفونت مشترک در چرخش و انتقال از فرد به فرد در بیمارستان است. تجزیه و تحلیل این الگوها میتواند انتقال عفونت در میان کارکنان و بیماران بستری در بیمارستانها را کاهش داد و همچنین در درمانهای دارویی میتواند به پزشکان و بیماران کمک کند.
محبوبه شیرازی، فاطمه رحیمی شعرباف، سید اکبر موسوی،
دوره 73، شماره 2 - ( اردیبهشت 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: پارگی رحم هنگام بارداری یک عارضه کشنده و مرگ و میر بالایی را برای مادر و جنین به دنبال دارد. شیوع پارگی رحم در افرادی که اسکار رحمی نداشتهاند نادر میباشد. مهمترین عارضه دیلاتاسیون و کورتاژ سوراخ شدن رحم میباشد اما کورتاژ بهعنوان عامل خطر مهمی برای پارگی رحم مطرح نیست.
معرفی بیمار: یک مورد پارگی رحم در بیمارستان جامع زنان تهران در آذر سال 1393در یک زن باردار نولیپار با سن بارداری 41 هفته بدون وجود عوامل خطری ازجمله تنگی لگن، جنین ماکروزوم، اسکار و جراحی رحمی گزارش شد. بیمار سابقه حاملگی ناخواسته دو سال پیش از آخرین بارداری و کورتاژ در مطب در سن 9 هفتگی بارداری پیشین را داشت.
نتیجهگیری: برای کاهش مرگ و میر مادران، بارداریهای ناخواسته و همچنین دقت بیشتر در اعمال جراحی زنان از جمله کورتاژ در سنین باروری و توجه به سابقه کورتاژ بهعنوان یک عامل خطر پارگی رحم ضروری بهنظر میرسد.
زهرا قائمپناه، حسین عربعلیبیک، مرجان قاضی سعیدی، محمدعلی صدرعاملی،
دوره 73، شماره 4 - ( تیر 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: وارفارین پرکاربردترین داروی ضد انعقاد خوراکی است که برای پیشگیری و درمان در بیماران ترومبوآمبولی (Thromboembolic) به کار میرود. هدف این مطالعه، تقویت دوز نگهدارنده وارفارین حداکثر برای مدت سه روز در جهت حذف اختلالات ایجاد شده در نسبت نرمال شده جهانی(International Normalized Ratio, INR) بود.
روش بررسی: این مطالعه گذشتهنگر از دی تا بهمن 1392 در بیمارستان قلب شهید رجایی تهران انجام شده است. 84 بیمار مصرف کننده وارفارین که فواصل پیگیری درمان آنها سه روز و INR آنها زیر محدوده درمانی بود انتخاب شدند. بیمارانی که دوز نگهدارنده پایدار نداشتند از مطالعه حذف شدند. از میان افراد باقیمانده، بیمارانی که محدوده درمانی INR آنها بین 5/2 تا 5/3 و بین دو تا سه بود برای ارزیابی مدلها انتخاب شدند. برای هر کدام از محدودههای درمانی مورد اشاره یک مدل فازی مجزا طراحی شد.
یافتهها: در میزان دوز پیشنهادی برای 37 بیماری که محدوده درمانی INR آنها 5/2 تا 5/3 بودند، برای مجموع سه روز، میانگین قدر مطلق و جذر میانگین مربعات خطای دوز به ترتیب 89/1 و 78/2 بهدست آمد. مقدار این دو خطا برای 38 بیماری که در محدوده درمانی دو تا سه بودند به ترتیب 97/1 و 88/2 است.
نتیجهگیری: نتایج بهدست آمده از کاربرد مدل فازی قابل اعتنا است و این امیدواری را به وجود میآورد که با بررسی جزییات بیشتر و بهبود در عملکرد، در آینده بتوان از این سیستم به عنوان یک ابزار تصمیمیاری استفاده کرد.
مرتضی عرب زوزنی، سید علیرضا حسینی، علی اکبری ساری، میترا مهدوی مزده، سید رضا مجدزاده، اشرف ولایتی،
دوره 73، شماره 5 - ( مرداد 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: اورولیموس یک داروی سرکوبکننده سیستم ایمنی با مکانیسم عمل جدید است. هدف این مطالعه ارزیابی ایمنی و اثربخشی اورولیموس در مقایسه با سیرولیموس و تاکرولیموس در جلوگیری از رد پیوند کلیه بود.
روش بررسی: جستجو در پایگاههای دادهای عمده شامل کاکرن (Cochrane)، مدلاین (MEDLINE) و سایر پایگاههای مرتبط تا 10 دیماه 1392 انجام شده است. مراحل جستجو در اسفند 1392 انجام گردید. دو نفر مرورگر بهصورت مستقل پژوهشها را از نظر واجد شرایط بودن و کیفیت بررسی نمودند. استخراج دادهها با استفاده از فرم استخراج داده کاکرن انجام شد. موارد اختلاف از طریق مشورت و کمک نفر سوم برطرف شد. پژوهشها از نظر ناهمگونی با استفاده از تست I2 و Chi-square test بررسی شد و در مواردی که همگونی وجود داشت با استفاده از RevMan 5.2 (Wintertree Software Inc, Ontario, Canada) متاآنالیز انجام شد.
یافتهها: هفت گزارش به مرحله نهایی پژوهش راه یافتند. در زمینه مقایسه سیرولیموس با اورولیموس مطالعهای یافت نشد و تمامی هفت گزارش ترکیبی از تاکرولیموس و اورولیموس و دیگر داروهای همراه بودند. میانگین مقادیر ثبتشده برای میزان فیلتراسیون گلومرولی، کلیرنس کراتینین و کراتینین سرمی بهترتیب بین ml/min 80-60، ml/min 80-50 و mg/dl 9/1-2/1 بود. نتایج متاآنالیز در مورد سه پیامد عملکرد کلیه شامل کراتینین سرمی، کلیرنس کراتینین و میزان فیلتراسیون گلومرولی معنادار و بهنفع گروه تاکرولیموس با دوز کم در ترکیب با اورولیموس بود.
نتیجهگیری: با توجه به شواهد موجود در این بررسی اورولیموس در حالت ترکیب با دوز پایین تاکرولیموس، ایمنی و اثربخشی بهتری دارد.
محدثه عربنژاد، محبوبه نصیری، مهران کریمی، محمد مقدم، آزاده خلیلی، احمد ابراهیمی،
دوره 73، شماره 5 - ( مرداد 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: عوامل فراوانی در ایجاد اختلالات ترومبوآمبولی وریدی (VTE)، بیماری قلبی- عروقی و انواع سرطان نقش دارند. یکی از این عوامل جهش در ژن پروترومبین میباشد. جهش G20210A در موقعیت نوکلئوتید 20210 ژن پروترومبین واقع در منطقه تنظیمی بالا دست '3 ژن رخ داده و باعث تبدیل گوانین به آدنین میگردد. پژوهشها نشان دادهاند که این جهش غالب بوده و فرم هتروزیگوت جهش خطر ابتلا به ترومبوآمبولی وریدی را تا سه برابر افزایش میدهد. این پژوهش با هدف تعیین فراوانی پلیمورفیسم PTH G20210A در جنوب ایران طراحی شد.
روش بررسی: این پژوهش مقطعی از فروردین تا بهمن 1392 روی 140 زن سالم مقیم جنوب ایران در بیمارستان نمازی شیراز انجام گرفت. ml 5 ﺧﻮن ﻣﺤﻴﻄﻲ از ﻫﺮ ﻓﺮد ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪ، سپس DNA ژنومی ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﻛﻴﺖ (Ron’s Blood and Cell DNA Mini Kit, BioRon, Germany)، اﺳﺘﺨﺮاج ﮔﺮدﻳﺪ. از روشAmplification Refractory Mutation System Polymerase Chain Reaction (ARMS-PCR) ﺟﻬﺖ ﺗﻌﻴﻴﻦ ژﻧﻮﺗﻴﭗ اﻓﺮاد در ﭘﻠـﻲﻣﻮرﻓﻴﺴﻢ پروترومبین G20210A اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪ.
یافتهها: ﻓﺮاواﻧﻲ ژﻧﻮﺗﻴﭗ GG، GA ﺑﻪﺗﺮﺗﻴﺐ 9/97% و 1/2% ﺑﻪدﺳﺖ آﻣﺪ. ﺑﺮ اﺳﺎس ﻧﺘﺎﻳﺞ ﺑﻪدﺳﺖآﻣﺪه در اﻳﻦ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ، آﻟﻞ G ﺑﺎ ﻓﺮاواﻧﻲ 9/98% و آﻟﻞ A ﺑﺎ ﻓﺮاواﻧﻲ 1/1% در ﺟﻤﻌﻴﺖ ﻣﻮرد بررسی ﻣﺸﺎﻫﺪه ﮔﺮدﻳﺪ.
نتیجهگیری: ﻧﺘﺎﻳﺞ پژوهش ﺣﺎﺿﺮ ﺑﻪ درک ﭘﺮاﻛﻨﺪﮔﻲ ﺗﻮزﻳﻊ ﭘﻠﻲﻣﻮرﻓﻴﺴﻢ PTH G20210A در جمعیت زنان جنوب ایران ﻛﻤﻚ ﻣﻲﻛﻨﺪ. کمترین فرکانس آللی در این جمعیت بالاتر از فراوانی این آلل در جمعیت ایران و اروپا است؛ اما مشابه فراوانی این آلل در جمعیت غرب ایران، ایرانیان یهودی، آمریکا، ایرلند، تونس و بحرین است.
محمدرضا عربستانی، سحر راستیانی، سید فضلالله موسوی، صفیه غافل، محمد یوسف علیخانی،
دوره 73، شماره 8 - ( 8-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: استافیلوکوکوس اورئوس فاکتورهای مختلف شامل توکسین سندرم شوک سمی (TSST-1) و اگزفولیاتو (ET) را تولید میکند که در کلونیزه شدن و ایجاد بیماری نقش دارند. هدف از این مطالعه تعیین فراوانی ژنهای TSST-1 و ET در ایزولههای کلینیکی استافیلوکوکوس اورئوس بود. روش بررسی: این مطالعه به صورت مقطعی بر روی 100 سویه استافیلوکوک اورئوس مقاوم به متیسیلین (MRSA) و 100 سویه استافیلوکوک اورئوس حساس به متیسیلین (MSSA) جدا شده از نمونههای بالینی بیماران بستری، سرپایی و ناقلین بیمارستانهای آموزشی شهر همدان از مهر 1392 تا مرداد 1393 انجام گرفت. گونههای شناسایی شده به روش بیوشیمیایی با استفاده از تکنیک مولکولی Polymerase chain reaction (PCR) نیز تایید شدند. الگوی حساسیت دارویی با استفاده از روش دیسک دیفیوژن انجام شد. وجود ژنهای TSST-1 و ET با روش PCR مورد بررسی قرار گرفت. یافتهها: بیشترین حساسیت و مقاومت سویههای MRSA، MSSA و سویههای ناقلین در برابر آنتیبیوتیکها به ترتیب شامل کلیندامایسین و سیپروفلوکساسین، کلیندامایسین و تتراسایکلین، اریترومایسین و جنتاماسین مشاهده شد. بهطور کلی (13%) 26 سویه از 200 دارای ژن توکسین سندرم شوک سمی و اگزفولیاتیو بودند. فراوانی مربوط به ژنTSST (11%) 22 و فراوانی ژن ETD (2%) 4، میباشد. با توجه به نتایج آماری ارتباطی بین سویههای MRSA و MSSA با ژنهای TSST و ETD دیده نشد (به ترتیب با 058/0P= و 36/0P=). نتیجهگیری: نتایج نشان میدهد که میزان شیوع استافیلوکوکوس اورئوس حامل TSST در شهر همدان موضوع نگران کنندهای است. گردش این ایزولهها در افراد جامعه به ویژه افراد مسن و افراد دچار نقص سیستم ایمنی در کشور و در افراد سالم که گاه تا60-50% میرسد، دارای اهمیت میباشد.
علی غلامی، محمدرضا عربستانی،
دوره 73، شماره 11 - ( بهمن 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: در سراسر دنیا عفونتهای جریان خون (Blood Stream Infections, BSI) دارای میزان شیوع و مرگومیر بالایی هستند که بین 20% تا 70% متغیر میباشد. بنابراین هدف از این مطالعه یافتن یک روش کارآمد برای تشخیصی سپتیسمی در کنار روش کشت، با استفاده از پرایمر همگانی 23S rRNA در تشخیص بیماران مشکوک به سپتیسمی بود.
روش بررسی: این مطالعه از نوع توصیفی- مقطعی میباشد که از مهر 1393 تا خرداد 1394 در بیمارستانهای آموزشی شهر همدان در دو مرحله آنالیتیکی و کلینیکی انجام گرفت. در مرحله آنالیتیکی حساسیت و اختصاصیت پرایمر با دو باکتری استافیلوکوکوس اورئوس، اشرشیاکلی و همچنین آزمایش بر روی نمونههای DNA غیر باکتریایی مانند نمونه سلولی انسان و نمونه سلولی قارچ ارزیابی شد. در مرحله کلینیکی 121 نمونه بیمار مشکوک به سپتیسمی از بخش مراقبتهای ویژه بیمارستانهای شهر همدان، با روش Real-time polymerase chain reaction (PCR) و روش کشت خون بررسی گشت و نتایج آنها با هم مقایسه گردید.
یافتهها: حساسیت بهدستآمده برای استافیلوکوکوس اورئوس و اشرشیاکلی، دو رونوشت نامبر و پایینترین حد DNA قابل شناسایی برای پرایمر 5fg میباشد. در روش Real-time PCR تعداد 78/57% (70 مورد) از نمونهها مثبت و 22/13% (16 مورد) از نمونهها توسط روش کشت مثبت گردید. همبستگی یا توافق کاپا 2/0 بهدست آمد که نشاندهنده توافق ضعیف بین دو روش است.
نتیجهگیری: حساسیت روش Real-time PCR نسبت به روش کشت خون بیشتر است و بهعلت حساسیت بالا میتوان از این پرایمر برای آزمایشات غربالگری نمونه خون بیماران مشکوک به سپتیسمی استفاده کرد.
محمدرضا عربستانی، محمد یوسف علیخانی، منوچهر کرمی، الهام سلیمی قلعه،
دوره 73، شماره 12 - ( اسفند 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: استافیلوکوکهای کواگوالاز منفی پیشتر بهعنوان آلودهکنندههای محیط کشت در نظر گرفته میشدند. امروزه یکی از فراوانترین باکتریهای پاتوژن بیمارستانی محسوب میشوند. محدوده مقاومت به بتالاکتامها در این گونههای استافیلوکوک باعث ایجاد نگرانیهایی در بیمارستانها شده است. شناسایی سریع مکانیسمهای مقاومتی و تایید مقاومتشان به متیسیلین یک اصل اساسی برای درمانهای آنتیبیوتیکی است. این مطالعه با هدف تعیین الگوی مقاومت آنتیبیوتیکی و فراوانی ژن mecA و تعیین تیپهای SCCmec در استافیلوکوکهای کواگوالاز منفی جدا شده از بیمارستانهای آموزشی شهر همدان انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی از شهریور تا بهمن 1394 بر روی صد نمونه استافیلوکوک کواگوالاز منفی (CNS) جدا شده از بیماران با محدوده سنی 69-7 سال از چهار بیمارستان آموزشی مختلف دانشگاه علوم پزشکی شهر همدان انجام شد. بررسی حساسیت آنتیبیوتیکی ایزولهها به روش دیسک دیفیوژن آگار انجام شد و در مرحله بعد شناسایی ژن mecA و تعیین تیپهای SCCmec با روش واکنش زنجیره پلیمراز انجام شد.
یافتهها: فراوانی سویهها بهترتیب استافیلوکوکوس اپیدرمیدیس (55%)55، استافیلوکوکوس همولتیکوس (40%)40 و استافیلوکوکوس ساپروفتیکوس (5%)5 گزارش گردید. در تست آنتیبیوگرام بالاترین حساسیت به آنتیبیوتیک ریفامپین (96%)96 و بیشترین مقاومت به تریمتوپریم سولفامتوکسازول (47%)47 مشاهده شد. شیوع مقاومت به متیسیلین نیز در (50%)50 از نمونهها مشاهده گردید. فراوانی تیپهای SCCmec در 50 ایزوله مقاوم به متیسیلین بهترتیب تیپ 3 (13%)13 عدد، تیپ 5 (11%)11، تیپ 2 (6%)6، تیپ 4 (4%)4، تیپ 1 (3%)3 عدد مشاهده گردید و (13%)13 تا از ایزولهها با روش PCR تیپبندی نشدند.
نتیجهگیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که تیپ غالب SCCmec مربوط به تیپ 3 میباشد و ژنهای مقاومت زیادی توسط این تیپ کد میشود.
شیرین نیرومنش، نیما موسوی درزیکلایی، فاطمه رحیمی شعرباف، محبوبه شیرازی،
دوره 74، شماره 6 - ( شهریور 1395 )
چکیده
زمینه و هدف: نمونهبرداری از پرزهای جفتی یا مایع آمنیونی روشهای تهاجمی هستند که برای تشخیص بیماریهای کروموزومی، ژنتیکی و متابولیک در دوره جنینی استفاده میشوند. این روشها با عوارضی از جمله مرگ جنینی، پارگی پردهها، خونریزی واژینال، کوریوآمنیونیت همراه میباشند. سایر عوامل خطر احتمالی سن مادر، سن بارداری، موقعیت جفت، دوقلویی، فیبروم، دفعات سوزن زدن و مایع آمنیوتیک خونی میباشد. مطالعه حاضر با هدف مقایسه پیامدهای زودرس و دیررس بارداری در دوروش آمنیوسنتز و نمونهبرداری از پرزهای جفتی انجام گردید.
روش بررسی: این مطالعه کوهورت گذشتهنگر در بارداریهایی که اندیکاسیون نمونهگیری از پرزهای جفتی و مایع آمنیونی داشتند در بیمارستان جامع زنان یاس از فروردین 1380 تا اسفند 1390 انجام شد. پیامدهای مختلف بارداری در آنها مقایسه شدند و نقش فاکتورهای مختلف در بروز آنها بررسی گردید.
یافتهها: مجموعاً 1535 بیمار بررسی شد. میزان بروز مرگ جنینی پیش از هفته 24 در گروه آمنیوسنتز 6/0% و در گروه نمونهبرداری از پرزهای جفتی 1/1% بود که به لحاظ آماری معنادار نبود (318/0P=). در مورد عوارضی چون میزان بروز زایمان پرهترم، وزن کم و بسیار کم هنگام تولد، پارگی پردهها، خونریزی واژینال تفاوتی بین دو گروه مشاهده نشد. کوریوآمنیونیت به طور معناداری در گروه نمونهبرداری از پرزهای جفتی (%3) بیش از گروه آمنیوسنتز (%0) بود (028/0P=). از بین عوامل مختلف شامل سن مادر، سن بارداری، دو بار سوزن زدن، محل جفت، سابقهی سقط پیشین و خونی بودن مایع آمنیوتیک تنها دو بار سوزن زدن با افزایش بروز مرگ جنینی به دنبال نمونهبرداری از پرزهای جفتی همراه بود (019/0P=).
نتیجهگیری: دو روش آمنیوسنتز و نمونهبرداری از پرزهای جفتی در مجموع از نظر پیامدهای دیررس و اکثر عوارض زودرس اختلاف مشخصی ندارند.
بتول کاویانی، محمد یوسف علیخانی، محمدرضا عربستانی، شیرین مرادخانی، محمد طاهری،
دوره 74، شماره 8 - ( آبان 1395 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه باکتریهای مقاوم به دارو مشکلات عمدهای را در زمینه طراحی و ساخت داروهای شیمیایی ایجاد کردهاند. از انواع باکتریهای مقاوم به درمانهای آنتیبیوتیکی میتوان سودوموناس آئروژینوزا را نام برد که تاکنون مشکلات فراوانی را در زمینه درمان با انواع آنتیبیوتیکها ایجاد کرده است، همچنین میتوان آن را یکی از عوامل مهم عفونتهای بیمارستانی به حساب آورد. گیاهان دارویی هزاران سال است که به منظور پیشگیری و یا درمان بیماریهای عفونی مورد توجه بودهاند. امروزه نیز داروسازان علاقه زیادی دارند که با استفاده از گیاهان دارویی ترکیبات ضدمیکروبی جدید تهیه کنند. از اینرو هدف از این مطالعه میزان بیان ژنهای کد کننده الاستاز و اگزوتوکسین A در باکتری سودوموناس آئروژینوزا سویه PAO1 در حضور گیاه دارویی سیر بود.
روش بررسی: مطالعه پیش رو که از انواع مطالعات تجربی بود، در سال 95-1394 در دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی همدان انجام گرفت. در ابتدا کمترین غلظتی از عصاره که مهار کننده رشد باکتری و همچنین باعث مرگ باکتری میشود، تعیین و سپس در غلظتهای پایینتر از کمترین غلظت کشندگی میزان بیان ژنهای مورد مطالعه با روش Real-Time PCR بررسی شدند.
یافتهها: بر اساس نتایج به دست آمده در این مطالعه، عصاره آبی سیر تاثیر بهتری بر کاهش میزان بیان ژنهای الاستاز و اگزوتوکسین A داشته به طوری که در غلظتهای 8 و mg/ml 64، بیان هر دو ژن بیماریزا کاهش یافت. همچنین میزان بیان ژن الاستاز بیشتر تحت تاثیر گیاه سیر قرار گرفت.
نتیجهگیری: نتایج حاصل از این مطالعه بیانکننده این بود که عصارههای آبی و الکلی سیر دارای ترکیبات مناسبی برای مهار تولید فاکتورهای بیماریزا در سودوموناس آئروژینوزا بودند.
فاطمه فلاحتی مروست، حسین عربعلیبیک، فاطمه علیپور، عباس شیخطاهری، لیلا نوری،
دوره 76، شماره 12 - ( اسفند 1397 )
چکیده
زمینه و هدف: تجویز لنز مناسب به منظور ایجاد دید بهتر و کاهش عوارض جانبی، فرآیندی چند مرحلهای، پیچیده، زمانبر و شامل ملاحظات فراوان است که انجام آن تنها توسط یک متخصص چشم خبره امکانپذیر است. هدف این مطالعه، طراحی یک سیستم تصمیمیار در زمینهی تجویز لنزهای تماسی بود.
روش بررسی: در این مطالعهی بنیادی، دادههای مربوط به ۱۲۷ بیمار مبتلا به کراتوکونوس مراجعهکننده به درمانگاه لنز بیمارستان فارابی دانشگاه علوم پزشکی تهران در بازهی زمانی اسفند ۱۳۹۲ تا تیرماه ۱۳۹۳ مورد استفاده قرار گرفته است. پنج پارامتر در فرآیند تجویز لنز مورد بررسی قرار گرفت. پارامترهای "موقعیت قرارگیری لنز در راستای عمودی"، "میزان حرکت عمودی لنز حین پلک زدن" و "پهنای ریم در الگوی فلورسین" از طریق تهیه ویدیو از بیمار و "میزان تجمع فلورسین زیر لنز" توسط پزشک و "میزان راحتی لنز" از طریق پرسش از بیمار بهدست آمد. مناسب و نامناسب بودن لنز توسط پزشک متخصص تشخیص داده و ثبت شد. از شبکه عصبی مصنوعی به منظور طراحی سیستم تصمیمیار استفاده شد. سیستم توسط ماتریس کانفیوژن مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافتهها: پس از ارزیابی، سیستم میزان صحت، حساسیت و ویژگی سیستم بهترتیب ۹۱/۳، ۸۹/۸ و ۹۲/۶% بهدست آمد. شعاعهای مختلفی برای سیگما در نظرگرفته شد که در نهایت شعاع ۱/۱ بهترین نتیجه را در دستهبندی لنز بهدست آورد.
نتیجهگیری: اعداد بهدست آمده از ارزیابی سیستم نشان داد استفاده از شبکه عصبی مصنوعی بهعنوان یک سیستم تصمیمیار میتواند با دقت قابل قبول، ارزیابی لنز تماسی سخت را مورد بررسی قرار داده و لنزهای مناسب و نامناسب را تفکیک نماید.
معصومه گیتی، بهناز مرادی، رسول آرامی، علی عرب خردمند، محمد علی کاظمی،
دوره 77، شماره 1 - ( فروردین 1398 )
چکیده
زمینه و هدف: تصویربرداری دیفیوژن (DWI) یکی از روشهای تشخیص تودههای سرطان پستان میباشد. هدف از این مطالعه بررسی سودمندی روش تصویربرداری دیفیوژن و ارزیابی قابلیت عدد ضریب پخش ظاهری (ADC) در تمایز تودههای خوشخیم و بدخیم پستان میباشد.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی-مقطعی، ۷۲ بیمار با ۸۸ توده سرطان پستان بهمدت دو سال از سال ۱۳۹۴ تا ۱۳۹۶، در مرکز تصویربرداری دکتر اطهری شهر تهران، با دستگاه ۵/۱ تسلا بررسی شدند. بیشتر بیماران تحت بررسی پاتولوژی قرار گرفتند و ۹ بیمار بر اساس پیگیری دو ساله در گروه خوشخیم وارد شدند. عدد ADC در بافت نرمال و همچنین در ضایعات تودهای و غیر تودهای در قسمتی از توده که بیشترین ریستریکشن را نشان داد اندازهگیری و مقایسه شد.
یافتهها: نتایج نشان داد مقدار عدد ADC در بافت نرمال بالاتر از بافت توده میباشد (۰۱/۰≥P). عدد ADC تودههای خوشخیم mm2/s ۳-۱۰×۴۰/۱ و در تودههای بدخیم mm2/s ۳-۱۰×۰۸/۱ اندازهگیری گردید. تعیین نقطه برش مناسب در ضایعات غیر تودهای فاقد اعتبار بود و در تودهها mm2/s ۱۰-۳×۱۹/۱ تعیین گردید. ارزش اخباری مثبت، ارزش اخباری منفی، حساسیت، ویژگی و صحت بهترتیب ۸۷/۵۰، ۸۶/۶۷، ۸۹/۷۴، ۸۳/۸۷ و ۸۷/۱۴ بود.
نتیجهگیری: در تصویربرداری دیفیوژن با توجه به عدد ADC میتوان ضایعات تودهای خوشخیم و بدخیم را مشخص کرد و این روش با حساسیت و ویژگی بالایی میتواند تودههای خوشخیم و بدخیم را از هم افتراق دهد ولی در افتراق ضایعات غیر تودهای کمککننده نیست.
حسین شاکری، علیاصغر عربی میانرودی، محمدعلی حقبین، نرگس خانجانی،
دوره 78، شماره 3 - ( خرداد 1399 )
چکیده
زمینه و هدف: از مشکلات عمده در اعمال جراحی، درد پس از آن است. مطالعه حاضر با هدف تعیین اثربخشی تیزانیدین بهعنوان پیشدارو در کاهش درد پس از عمل جراحی سپتوپلاستی انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه بهصورت کارآزمایی بالینی دوسوکور از فروردین تا اسفند ۱۳۹۳ در بخش گوش و حلق و بینی بیمارستان آموزشی درمانی شفا کرمان بر روی ۷۱ بیمار ۱۸ تا ۵۰ سالهی کاندید جراحی سپتوپلاستی برای اولین بار، انجام گردید. بیماران بهطورتصادفی در دو گروه قرار گرفتند. داروی تیزانیدین با دوز mg ۴ دو ساعت پیش از جراحی (سپتوپلاستی) بهصورت خوراکی به بیماران گروه مداخله داده شد. در گروه کنترل دارونما تجویز گردید. دادههای مربوط بهشدت درد چهار ساعت، هشت ساعت و صبح روز پس از جراحی اندازهگیری و ثبت شد.
یافتهها: بیماران ۶۲ نفر (۸۷/۳۲%) مرد و ۹ نفر (۱۲/۶۸%) زن بودند. میانگین سنی افراد مورد بررسی ۷/۵±۲۴/۶ سال بود. دو گروه مداخله و شاهد از نظر سن همسان بودند (۰/۵۴P=)، اما طول مدت جراحی در دو گروه متفاوت بود (۰/۰۳۸P=) و در گروهی که تیزانیدین دریافت کردند، طولانیتر بود. میانگین امتیاز درد در دو گروه پس از چهار ساعت، متفاوت و در گروهی که تیزانیدین دریافت کرده بودند، بیشتر بود (۰/۰۴۳P=). میانگین امتیاز درد در دو گروه پس از هشت ساعت (۰/۹۵P=) و یک روز (۰/۷۹P=) تفاوت معناداری نداشت.
نتیجهگیری: در این مطالعه تجویز تیزانیدین پیش از عمل در کاهش درد پس از عمل جراحی سپتوپلاستی مؤثر نبود.
محمود کیوانآرا، محمد ستاری، مجید جنگی، نسرین شعربافچیزاده، راحله سموعی،
دوره 78، شماره 9 - ( آذر 1399 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به اهمیت مصونیت در بیماریهای پاندمیک این مطالعه باهدف پیشبینی خودمراقبتی مردم ایران در مواجهه با پاندمی کووید 19 انجام شد.
روش بررسی: مطالعه بهصورت پیمایشی بر روی 1056 نفر از بزرگسالان 18 سال و بیشتر، در استانهای مختلف ایران از طریق فرم پاسخگویی به سوالهای آنلاین (9/0a=، 40(n= و طی چهار روز در شبکههای اجتماعی در فروردین 1399 انجام شد. دادهها با استفاده از Student's t-test، Analysis of variance و تکنیک درخت تصمیم در دادهکاوی تحلیل شد.
یافتهها: یافتهها نشان داد میانگین نمره خودمراقبتی در زنان، افراد با تحصیلات بیشتر، زنان متاهل، زنان گروه سنی 41 تا 55 سال، افراد خانهدار و برخی مشاغل دیگر در حد خیلی زیاد گزارش شد، درحالیکه میانگین نمره خودمراقبتی گزارش شده در مردان مجرد با مدرک دیپلم، در حد متوسط بوده است. در مجموع، میانگین نمره خودمراقبتی گزارش شده در زنان بیشتر از مردان (0001/0P<) و در تحصیلکردهها بیشتر از کمسوادترها (007/0=P) بوده است. ضمن این که بین نمره خودمراقبتی پاسخگویان بر حسب وضعیت تاهل و وضعیت اشتغال آنها تفاوت معنادار مشاهده نشد.
نتیجهگیری: در یک نتیجهگیری کلی میتوان بیان کرد برخی گروهها ازجمله زنان میانسال، به خودمراقبتی در مواجهه با بیماری کووید 19 اهمیت خیلی بیشتری دادهاند و این اهمیت برای مردان جوان کمتر بوده است. یافتههای این مطالعه به شناسایی گروههای در معرض خطر بیشتر ابتلا به بیماری، و همچنین شناسایی گروههایی که از همکاری آنها برای مدیریت موفقتر بیماریهای واگیر در سطح خانواده و بهدنبال آن اجتماع میتوان بهره گرفت انجامید.
محبوبه شیرازی، الهام فیضآباد، نسا رجبپور نیکو، فاطمه رحیمی شعرباف، مائده رحمان زاده،
دوره 78، شماره 11 - ( بهمن 1399 )
چکیده
زمینه و هدف: برای هر خانم باردار احتمال داشتن فرزندی با اختلالات کروموزومی وجود دارد. اگرچه این احتمال خیلی زیاد نیست، اما با انجام آزمایشهای غربالگری قبل از تولد و توجه به فاکتورهای زمینهای همراه در زن باردار میتوان تا حد زیادی به میزان واقعی این احتمال پی برد. هدف از انجام این مطالعه تعیین عوامل پیشگوییکنندهی تست غربالگری مثبت سه ماهه اول بارداری میباشد.
روش بررسی: مطالعه حاضر یک مطالعه مورد-شاهدی بود. زنان باردار مراجعه کننده به درمانگاه پریناتال بیمارستان جامع زنان یاس از فروردین 1396 تا اسفند 1398 که دارای نتیجه مثبت غربالگری سه ماهه اول بودند بهعنوان گروه مورد در نظر گرفته شدند و از سایر افراد (زنان باردار با تست غربالگری منفی سه ماههی اول بارداری در بازهی زمانی مطالعه) به روش تصادفیسازی سیستماتیک گروه کنترل انتخاب شدند.
یافتهها: در مجموع 960 زن باردار (760 کنترل و 200 مورد) در این مطالعه شرکت کردند. نتایج این مطالعه حاکی از آن بود که سن مادر (001/0P<) و تعداد بارداریها در گروه مورد بهطور معناداری (001/0P<) بالاتر میباشد. همچنین داشتن سابقهی سقط (001/0P<)، داشتن سابقه نازایی (001/0P<) و داشتن کمکاری تیرویید (030/0P=) در زنان باردار گروه مورد بهطور معناداری دارای فراوانی بیشتری میباشد. فراوانی نوزاد با نارسایی رشد داخل رحمی (003/0P=) و بستری نوزاد (001/0P<) نیز در گروه مورد به طور معناداری بالاتر بود.
نتیجهگیری: با وجود پیشرفتهای اخیر در حوزهی پریناتال، همچنان دقت آزمایشهای غربالگری ممکن است بسته به سن مادر و سایر خصوصیات موجود متفاوت باشد. از اینرو، بهنظر میرسد در کنار نتایج تست غربالگری، توجه به ویژگیهای پیشزمینه مادر نیز مهم است.
محمد رضا عربی، سیمین نجف قلیان، مرتضی غریبی، فاطمه رفیعی، مهران اعظمی، مجتبی احمدلو،
دوره 79، شماره 6 - ( شهریور 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: سندرم کمپارتمان حاد، عارضه ناتوانکننده تروما به اندام میباشد. تشخیص زودهنگام آن، ما را در درمان و پیشگیری از عوارض یاری خواهد کرد.
روش بررسی: در این طرح تحلیلی-مقطعی، کلیه بیماران تروما به اندام مراجعهکننده به اورژانس بیمارستان ولیعصر و امیرالمومنین اراک در بازه زمانی مهر ۱۳۹۷ تا فروردین ۱۳۹۸، در صورتیکه شرایط ورود به مطالعه را داشتند، ارزیابی شدند. دادهها پس از معاینه، ثبت علایم حیاتی، تعیین فشار داخل کمپارتمان با تکنیک سوزنی و اندازهگیری سطح خونی کراتین فسفوکیناز، با SPSS software, version 21 (IBM SPSS, Armonk, NY, USA) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: در این مطالعه 70 بیمار شامل 65 نفر مرد (1/93%) و پنج نفر زن (9/6%) بررسی شدند. بین فشار داخل کمپارتمان و آنزیم کراتین فسفوکیناز ارتباط معناداری وجود دارد و هرچه فشار داخل کمپارتمان بیشتر شود سطح کراتین فسفوکیناز بیشتر میشود. همچنین، فشار داخل کمپارتمان با رنگ پریدگی، ادم، عدم نبض اندام و فشار دیاستولیک بیمار ارتباط معنادار دارد و با درد، بیحسی، ناتوانی در حرکت دادن اندام و فشار سیستولیک ارتباطی وجود ندارد. کراتین فسفو کیناز با ادم و عدم نبض اندام ارتباط معناداری دارد و با درد، رنگ پریدگی، بیحسی و ناتوانی در حرکت دادن اندام و فشار سیستولیک و دیاستولیک ارتباط معناداری ندارد.
نتیجهگیری: برای تشخیص سندرم کمپارتمان میتوانیم از اندازهگیری سطح خونی کراتین فسفوکیناز به جای فشار داخل کمپارتمان استفاده کنیم و از آسیب غیرقابل جبران اندام جلوگیری کنیم.
معصومه عباسآبادی عرب، علی محمد مصدق راد، حمید رضا خانکه، اکبر بیگلریان،
دوره 79، شماره 7 - ( مهر 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: آمادگی و ایمن بودن بیمارستانها در هنگام بروز حوادث و بلایا بسیار ضروری است. میزان آمادگی بیمارستانهای ایران در مقابله با حوادث و فوریتها در سطح پایین و متوسط ارزشیابی شده است. عدم وجود استانداردهای جامع بیمارستانی برای آمادگی و مقابله با حوادث و بلایا یکی از دلایل آن است. این پژوهش باهدف تدوین استانداردهای اعتباربخشی بیمارستانی مدیریت خطر حوادث و بلایا انجام شد.
روش بررسی: این پژوهش بهصورت مرور تطبیقی، در بازه زمانی فروردین 1395 تا شهریور 1395 انجام شد. استانداردهای اعتباربخشی بیمارستانی مدیریت خطر حوادث و بلایا در 11 کشور منتخب شامل آمریکا، کانادا، استرالیا، مالزی، هند، تایلند، مصر، ترکیه، عربستان، دانمارک و ایران استخراج شد و سپس، براساس چرخه مدیریت خطر حوادث و بلایا تدوین و نهایی شدند. از نظرات 22 نفر از متخصصین مدیریت خطر حوادث و بلایا برای سنجش روایی محتوایی استانداردهای پیشنهادی مدیریت خطر حوادث و بلایا استفاده شد.
یافتهها: تفاوت زیادی در کمیت و کیفیت استانداردهای اعتباربخشی بیمارستانی مدیریت خطر حوادث و بلایا در کشورهای منتخب وجود داشت. کاملترین آنها مربوط به استانداردهای ملی آمریکا (12 استاندارد و 113 سنجه) و سپس، استرالیا و کانادا بود. استانداردهای کشورهای در حال توسعه و ایران جامعیت نداشته و منطبق با اهداف بینالمللی نبودند. تعداد 27 استاندارد اعتباربخشی بیمارستانی مدیریت خطر حوادث و بلایا پیشنهاد شد. نتایج آزمون روایی محتوایی آنها در محدوده قابلقبول بود.
نتیجهگیری: استاندارهای اعتباربخشی مدیریت خطر حوادث و بلایا در ایران و کشورهای در حال توسعه نیازمند بازنگری است. استانداردهای جامعی براساس تجارب بینالمللی و نظرات متخصصان معرفی شد که قابل استفاده برای توسعه استانداردهای اعتباربخشی بیمارستانی ایران و سایر کشورها است.
سید علی اکبر عربزاده، وحید جمشیدی، مسعود سعید، رستم یزدانی، مهدیه جمشیدی،
دوره 79، شماره 10 - ( دی 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: تشخیص زود هنگام بیماری همهگیر کرونا (کوید-19) نقش مهمی در جلوگیری از مرگومیر دارد. مطالعه حاضر با هدف استخراج ویژگیهای کلیدی بیماری و یافتن بهترین روشهای دادهکاوی که باعث بهبود صحت تشخیص بیماری کرونا میشود، صورت گرفته است.
روش بررسی: در این مطالعه، اطلاعات و علایم بالینی مربوط به بیماران مبتلا به کوید-19، از کلینیکهای عفونی بیمارستان افضلی پور کرمان و علیبنابیطالب رفسنجان از اسفند 1398 تا بهمن 1399 بهمدت 12 ماه گردآوری شدند. مدلهای پیشبینی با استفاده از ترکیبهای مختلف از ویژگیهای بیماری و هفت روش دادهکاوی، ایجاد شده و مورد آزمایش قرار گرفتند.
یافتهها: 9 ویژگی کلیدی و سه تکنیک برتر دادهکاوی شناسایی شدند. نتایج آزمایشها نشان میدهند که مدل پیشبینی ارایه شده با استفاده از ویژگیهای کلیدی شناسایی شده و بهترین تکنیک دادهکاوی بهدست آمده، دقت 19/83% را برای تشخیص بیماری کرونا فراهم میکند.
نتیجهگیری: با توجه ویژگیهای کلیدی و تکنیکهای دادهکاوی بهدست آمده از این مطالعه میتوان با تکمیل مجموعه داده و استفاده از این روش، با دقت بالا ابتلا به کوید- 19 را در افراد با ویژگیهای بالینی مختلف تشخیص داد.