73 نتیجه برای عزیزی
مرجان قاضی سعیدی، عباس شیخ طاهری، بهار اله وردی، بهاره عزیزی،
دوره 74، شماره 6 - ( شهریور 1395 )
چکیده
زمینه و هدف: رعایت نکردن جدول زمانبندی واکسیناسیون توسط والدین کودک میتواند پیامدهای نامناسبی داشته باشد. هدف این مطالعه، طراحی و بهکارگیری سیستم یادآور واکسیناسیون کودکان و ارزیابی پیادهسازی آن بود.
روش بررسی: در این پژوهش توسعهای- کاربردی ابتدا نرمافزار سیستم یادآور واکسیناسیون کودکان با هدف کمک به والدین در کاهش میزان فراموشی طراحی و پیادهسازی شد. این سیستم بر اساس تاریخچه واکسیناسیون کودک و تاریخ تولد وی، زمان و نوع واکسیناسیون آتی کودک را به صورت اتوماتیک تعیین میکند. به والدین 27 کودک مراجعه کننده به مرکز طبی کودکان که زمان واکسیناسیون آنها در فاصله تیر و مرداد سال 1394 بود، پیامک یادآور از طریق این سیستم ارسال گردید. در پایان، درستی منطق سیستم با استفاده از ایجاد سناریو موارد آزمون و خرسندی والدین از سیستم با استفاده از پرسشنامه مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافتهها: سیستم در تمامی حالتها به جز یک مورد نوع و تاریخ واکسن آتی کودکان را به درستی تشخیص داد. در ارزیابی رضایتمندی، همه والدینی که پیامک دریافت کردند، برداشت مطلوب در اکثر سوالات پرسشنامه (میانگین کل امتیازات 15/4 از 5) داشتند. بیشتر والدین (امتیاز 92/4 از 5) بیان داشتند، ارایه یادآور به آنها در به یاد داشتن مراجعه به مرکز جهت واکسیناسیون کودک خود سودمند بوده است.
نتیجهگیری: استفاده از سرویس پیامک در یادآوری زمان واکسیناسیون کودکان به والدین سودمند میباشد و رضایتمندی آنها را بالا میبرد. بنابراین میتوان از آن به عنوان یک ابزار مهم و ضروری در ارایه خدمات بهداشتی و درمانی یاد کرد. پیام کوتاه یک شیوه آسان، ارزان و مؤثر در بهبود کیفیت خدمات مراقبتی است.
مهرداد خاتمی، سام خرازی، زینب کیشانی فراهانی، حکیم عزیزی، مارکوس آگوستینو لیما نوبره،
دوره 75، شماره 1 - ( فروردین 1396 )
چکیده
زمینه و هدف: علم نوین نانوفناوری یکی از علوم بین رشتهای است که کمک شایانی به پیشرفت در درمان سرطان نموده است. این مطالعه با هدف بررسی اثر ضد سرطانی نانوذرات نقره سنتز شده با استفاده از عصاره هسته خرما روی سلولهای سرطانی رده MCF-7 در شرایط درون آزمایشگاهی انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه تحلیلی، از فروردین ۱۳۹۴ تا فروردین ۱۳۹۵ در دانشگاههای علوم پزشکی بم و کرمان انجام شد. نانوذرات نقره با استفاده از عصاره هسته خرما سنتز و و تعیین مشخصات شدند. سپس با روش سنجش ماندگاری (بقای) سلولی، اثر نانوذرات نقره بر سلولهای سرطانی پستان رده MCF-7 بررسی شد.
یافتهها: با افزایش غلظت نانوذرات نقره، میزان ماندگاری سلولی طور معناداری کاهش یافت. IC50 نانوذرات نقره µgml/ ۲ تعیین شد.
نتیجهگیری: نانوذرات نقره سنتز شده بهروش بیوسنتز سمیت وابسته به غلظت را رده سلولی مورد مطالعه نشان دادند.
پرویز صالح، کیان علی پسندی، محمدامین رضازاده ساعتلو، نگار عزیزی، امین عبدی راد،
دوره 75، شماره 6 - ( شهریور 1396 )
چکیده
زمینه و هدف: عفونت ادراری در بیماران با فشارخون بالا بسیار شایع میباشد. با توجه به اینکه کنترل فشارخون برای جلوگیری از عوارض و نیز شناخت گروههای در معرض خطر بسیار حیاتی میباشد و با در نظر داشتن اینکه تاکنون مطالعهای در کشور در این زمینه انجام نشده است، از اینرو مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر فشارخون مزمن در ابتلا و عود عفونتهای دستگاه ادراری انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه مورد-شاهدی دادههای مورد نیاز گروه مورد از پروندههای سرپایی بیماران مراجعهکننده به درمانگاه زنان بیمارستان طالقانی و بیمارستان سینا تبریز گردآوری شد. گروه شاهد نیز از بین همراهان بیمارانی که فاقد علایم عفونت ادراری و نیز سابقه بیماری فشارخون بودند انتخاب شدند.
یافتهها: تعداد ۶۰ بیمار مبتلا به عفونت ادراری مورد بررسی قرار گرفتند: ۵۷ نفر (۴۷/۵%) از افراد مورد بررسی را مردان و ۶۳ نفر (۵۲/۵%) زنان تشکیل میدادند. ارتباط بین میزان سرعت رسوب گلبول قرمز در ساعت اول و فشارخون سیستولیک ارتباط معناداری مشاهده شد (۰/۰۰۸P=). ارتباط بین مقدار عددی شمارش گلبول سفید با فشارخون سیستولیک و یا دیاستولیک در بیماران مورد مطالعه ارتباط معناداری مشاهده نشد.
نتیجهگیری: در نتایج حاصل از مطالعه حاضر تفاوت معناداری بین فشارخون سیستولیک بیماران ESR 1h (سرعت رسوب گلبول قرمز در ساعت اول) با افزایش فشارخون گروه مورد و شاهد مشاهده شد. همچنین بین افزایش میزان فشارخون سیستولیک ارتباط معناداری وجود داشت که شاهدی بر تاثیر فشارخون مزمن در ابتلا به عفونتهای دستگاه ادراری باشد.
فاطمه عزیزی، بهجت سیفی، مهری کدخدایی،
دوره 75، شماره 9 - ( آذر 1396 )
چکیده
زمینه و هدف: آسیب حاد ناشی از ایسکمی-پرفیوژن مجدد در کلیه یک پدیده شایع کلینیکی است. سولفیدهیدروژن بهعنوان مدیاتور درونساز باعث بهبود آسیب ایسکمی-پرفیوژن مجدد میشود. این ماده در دوزهای متفاوت اثرات متضادی دارد. این مطالعه اثر دوزهای مختلف آن را بر آسیب ناشی از ایسکمی-پرفیوژن مجدد کلیه بررسی میکند.
روش بررسی: پژوهش کنونی از نوع مطالعه تجربی در حیوانات است و در فروردین ۱۳۹۳ در دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام گردید. رتهای نر نژاد ویستار در پنج گروه دستهبندی شدند. در گروه شم ایسکمی القا نشد. در گروه ایسکمی-پرفیوژن مجدد ۵۵ دقیقه ایسکمی در پدیکل هر دو کلیه و سپس ۲۴ ساعت پرفیوژن مجدد القا شد. در سه گروه درمان، دهنده سولفیدهیدروژن بهمیزان ۵۰، ۷۵، µmol/kg ۱۲۵ بهصورت داخل صفاقی ۱۰ دقیقه پیش از ایسکمی و بلافاصله در شروع پرفیوژن مجدد تزریق شد. در انتهای ۲۴ ساعت پرفیوژن مجدد، پلاسما جهت بررسی عملکرد کلیه جمعآوری شد.
یافتهها: میزان نیتروژن اوره خون و کراتینین پلاسما در گروه ایسکمی-پرفیوژن مجدد نسبت به گروه شم افزایش یافت. سولفید هیدروژن سدیم در دوزهای ۵۰ و µmol ۷۵ باعث کاهش نیتروژن اوره خون و کراتینین و بهبود عملکرد کلیه شد اما در دوز µmol سبب افزایش نیتروژن اوره خون و کراتینین پلاسما و آسیب بیشتر کلیوی نسبت به گروه ایسکمی-پرفیوژن مجدد شد.
نتیجهگیری: سولفیدهیدروژن در دوزهای کمتر باعث بهبود عملکرد کلیه و در دوزهای بالاتر اثرات تخریبی دارد. بنابراین تعیین میزان دوز درمانی سولفیدهیدروژن در جلوگیری از آسیب ناشی از ایسکمی-پرفیوژن مجدد کلیه از اهمیت زیادی برخوردار است.
فاطمه عزیزی مایوان، مهدی جباری نوقابی، علی تقیپور، محمدتقی شاکری، مهسا مکرم،
دوره 76، شماره 7 - ( مهر 1397 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به اینکه خطر ابتلا به دیابت در افراد پرهدیابتیک بسیار بالا است، تعیین عوامل موثر بر پرهدیابت دارای اهمیت میباشد. این مطالعه با هدف مقایسه نتایج مدل رگرسیون لجستیک معمولی و لجستیک نیرومند در مدلبندی عوامل مرتبط با بیماری پرهدیابت انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه که از نوع مقطعی-تحلیلی است روی ۶۴۶۰ نفر از افراد بالای۳۰ سال، شرکتکننده در طرح غربالگری دیابت دانشگاه علوم پزشکی مشهد، از مهر تا آذر ۱۳۸۹ انجام شد. با توجه به میزان قندخون ناشتای افراد، ۵۴۱۴ نفر سالم و ۱۰۴۶ نفر بهعنوان پرهدیابتیک شناسایی شدند. سن، جنس، نمایه توده بدن، فشارخون سیستولیک، فشارخون دیاستولیک و نسبت کمر به باسن در مورد هر فرد اندازهگیری شد. مدل رگرسیون لجستیک معمولی روی دادهها برازش شد. سپس دادههای پرت مشخص و سه مدل نیرومند Mallow، WBY و BY برازش شد. آنگاه مدلها با هم مقایسه گردیدند.
یافتهها: متغیرهای سن، نمایه توده بدن و فشارخون سیستولیک در همه مدلها از لحاظ آماری معنادار شدند (۰/۰۱P<) و متغیر نسبت کمر به باسن معنادار نشد (۰/۱P>). تعداد ۵۵۲ دادهی پرت با خطای بدردهبندی در مدل معمولی وجود داشت. مقادیر کای دو پیرسون و سطح زیرمنحنی راک در مدل Mallow بهطور تقریبی فرقی با مدل معمولی نداشت. اما در مدلهای WBY و BY به نسبت بیشتر بود.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج این پژوهش سن بالا، نمایه توده بدنی و فشارخون بالا در ابتلا به بیماری پرهدیابت موثر میباشند. همچنین مدلهای رگرسیون نیرومند WBY و BY برازش بهتر و توان پیشگویی بالاتری نسبت به رگرسیون لجستیک معمولی در مدلبندی عوامل گفتهشده در ارتباط با پرهدیابت دارند.
آسیه سادات زاهدی، بهاره صداقتی خیاط، سارا بهنامی، فریدون عزیزی، مریم السادات دانشپور،
دوره 76، شماره 7 - ( مهر 1397 )
چکیده
زمینه و هدف: سندرم متابولیک مجموعهای از ناهنجاریهای متابولیکی است که خطر ابتلا به بیماریهای قلبی-عروقی را افزایش میدهد. مطالعات فراوانی نشان دادهاند که پلیمورفیسمهای (۷۸۰۰۹۴rs و ۱۲۶۰۳۲۶rs) ژن پروتیین تنظیمکننده گلوکوکیناز (GCKR) با مقادیر گلوکزخون، تریگلیسرید پلاسما و سندرم متابولیک در ارتباط هستند. هدف این پژوهش، بررسی ارتباط این دو پلیمورفیسم ژن GCKR با سندرم متابولیک و شاخصهای آن در جمعیت بزرگسالان مطالعه قند و لیپید تهران (TLGS) بود.
روش بررسی: در مطالعه مورد-شاهدی کنونی که از فروردین تا مرداد ۱۳۹۶ انجام شد، تعداد ۸۷۱۰ فرد (۳۵۲۲ مرد و ۵۱۸۸ زن) بالای ۱۹ سال غیرمرتبط خونی از افراد شرکتکننده در مطالعه قند و لیپید تهران انتخاب شدند. بر مبنای معیار Joint interim statement (JIS) افراد در دو گروه مورد و شاهد قرار گرفتند. نمونههای ژنومی با HumanOmniExpress-24 v1.0 BeadChips (Illumina, San Diego, CA, USA) تعیین ژنوتیپ شدند.
یافتهها: فراوانی ژنوتیپ TT هر دو پلیمورفیسم بهصورت معناداری در گروه افراد مبتلا به سندرم متابولیک بیشتر بود و برحسب نسبت شانس تعدیلیافته (۷۱/۲OR= برای ۱۲۶۰۳۲۶rs، ۵۲/۲OR= برای ۷۸۰۰۹۴rs)، هر دو پلیمورفیسم با سندرم متابولیک ارتباط داشتند. ژنوتیپ TT در افرادی که میزان C-reactive protein (CRP) آنها بیشتر از mg/l ۳ بود، فراوانی بیشتری داشت. آلل T هر دو پلیمورفیسم با میزان تریگلیسرید ارتباط افزایشی و با میزان قندخون ارتباط کاهشی نشان داد.
نتیجهگیری: براساس یافتههای این پژوهش بین ۷۸۰۰۹۴rs و ۱۲۶۰۳۲۶rs، دو پلیمورفیسم رایج ژن GCKR و سندرم متابولیک در جمعیت مورد بررسی تهرانی ارتباط وجود دارد. این دو پلیمورفیسم با سطح تریگلیسرید و قندخون نیز بهصورت معکوس ارتباط نشان دادند که تاییدکننده نتایج مطالعات پیشین است.
گلاره کوچکپور، فیروزه حسینی-اصفهانی، مریم السادات دانشپور، پروین میرمیران، فریدون عزیزی،
دوره 76، شماره 10 - ( دی 1397 )
چکیده
زمینه و هدف: تناقضات متعددی در زمینه نقش تنوعهای غذایی و مصرف گروههای غذایی بر ابتلا به سندرم متابولیک وجود دارد. این مطالعه با هدف تعیین برهمکنش گروههای غذایی با پلیمورفیسمهای CCND۲ rs۱۱۰۶۳۰۶۹، ZNT۸ rs۱۳۲۶۶۶۳۴ و MC۴R rs۱۲۹۷۰۱۳۴ در رابطه با خطر سندرم متابولیک و هریک از اجزای آن انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه در پژوهشکده علوم غدد درونریز و متابولیسم دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی و از فروردین ۱۳۸۴ تا اسفند ۱۳۹۳ انجام شد. در این پژوهش مورد-شاهدی، دادههای ۱۶۳۴(۸۱۷ جفت)، مورد و شاهد از میان شرکتکنندگان مطالعه کوهورت قند و لیپید تهران انتخاب شدند. افراد مورد و شاهد از نظر سن، جنس و سالهای پیگیری جور شدند. دریافتهای تغذیهای از طریق پرسشنامه روا و پایا بسامد خوراک بهدست آمد. پلیمورفیسمها به روش Amplification refractory mutation system-polymerase chain (ARMS-PCR) تعیین ژنوتیپ شدند.
یافتهها: برهمکنش بین rs۱۲۹۷۰۱۳۴ با مصرف سبزیجات سبز رنگ، گوشت قرمز و نوشیدنیهای شیرین شده به ترتیب در ارتباط با خطر HDL-C پایین، تریگلیسرید بالا و قندخون ناشتا بالا مشاهده شد (۰/۰۵P<). برهمکنش بین rs۱۳۲۶۶۶۳۴ با دریافت میان وعدههای شور (۰/۰۲P=) و دریافت ماهی (۰/۰۴P=) در ارتباط با خطر چاقی شکمی وجود داشت. مصرف سبزیجات توانست اثر rs۱۱۰۶۳۰۶۹ بر روی سندرم متابولیک را تعدیل کند و تداخل معناداری بین rs۱۱۰۶۳۰۶۹ با مصرف سبزیها، سبزیهای قرمز-زرد و میوهها بهترتیب بر روی خطر قندخون ناشتا بالا، HDL-C پایین و فشارخون بالا مشاهده شد.
نتیجهگیری: برای پیشگیری از سندرم متابولیک، افراد حامل آلل پرخطر rs۱۲۹۷۰۱۳۴ از مصرف گوشت قرمز پرهیز کرده در حالیکه مصرف سبزی و ماهی در افراد دارای آلل پرخطر rs۱۱۰۶۳۰۶۹ و rs۱۳۲۶۶۶۳۴ میبایستی مدنظر قرار گیرد.
حمیدرضا عزیزی فارسانی، شایسته خراسانیزاده، نورمحمد عارفیان، هومن تیموریان، غلامرضا محسنی، فرانک بهناز، حمیده آریننیا،
دوره 79، شماره 5 - ( مرداد 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: این مطالعه با هدف بررسی اثر بیدردی ایبوپروفن وریدی و آپوتل در مقایسه با رژیم مورفین وریدی در بیماران تحت عمل جراحی دیسک کمر انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه که با روش کارآزمایی دوسوکور بر روی بیماران تحت عمل جراحی دیسک کمر با درد متوسط تا شدید (نمرهی VAS یا Visual analog scale بیشتر از چهار) که در شهریور 1397 به بیمارستان شهدای تجریش مراجعه کرده بودند انجام شد، بیماران به دو گروه تقسیم شدند. برای بیماران گروه A ایبوپروفن با دوز mg 800 در cc 100 نرمال سالین به مدت 30 دقیقه و سپس mg 400 در cc 100 نرمال سالین هر شش ساعت و نیز آپوتل با دوز mg 30 بهازای هر kg وزن در cc 100 نرمال سالین به مدت 15 دقیقه هر هشت ساعت تجویز شد. در گروه B، مورفین با دوز μg70 بهازای هـر kg با دوز بارگیری (Loading dose) بهصورت بولوس و در ادامه برای دوز نگهدارنده ((Maintenance، μg 20 بهازای هر kg بر ساعت (حداکثر یک mg در ساعت) با استفاده از پمپ PCA انفوزیون گردید و 60 دقیقه پس از عمل، درد بیماران با استفاده از مقیاس آنالوگ اندازهگیری شد.
یافتهها: براساس نتایج، بیشترین میزان درد در هر دو گروه مـورد مطالعه پس از گذشت زمان بـهصورت معناداری کاهش پیدا کرد. اما اختلاف معناداری بین دو گروه مشاهده نشد.
نتیجهگیری: مطالعه نشان داد که ترکیب ایبوپروفن و آپوتل با عوارض کمتر نسبت به مورفین توانسته در کنترل درد پس از جراحی مؤثر باشد.
اطلسی صفایی، محمد شیبانی، یاسر عزیزی،
دوره 79، شماره 8 - ( آبان 1400 )
چکیده
سرطان دومین علت اصلی مرگومیر در آمریکا است و با توجه به شیوع بالا از معضلات اصلی بهداشتی در سراسر دنیا بهشمار میرود. امروزه راهکارهای درمانی زیادی از جمله شیمیدرمانی برای درمان سرطان در بیماران وجود دارد. شیمیدرمانی در واقع بکارگیری داروهای آنتینئوپلاستیک به تنهایی و یا بهصورت ترکیبی با سایر داروها میباشد. البته، این داروها میتوانند به عملکرد سلولهای سالم نیز آسیب برسانند و عوارض جانبی فراوانی ایجاد کنند. از داروهای پرکاربرد در شیمیدرمانی، خانواده دارویی آنتراسایکلینها هستند و از گروه دارویی آنتراسایکلینها میتوان به دوکسوروبیسین، دانوروبیسین و اپیروبیسین اشاره کرد که پرکاربردترین آنها دوکسوروبیسین است. دوکسوروبیسین مکانیسمهای درمانی و آسیب سلولی متعددی دارد و سمیت قلبی ناشی از آن در بیماران تحت شیمیدرمانی بسیار شایع است که متاسفانه درمان قطعی و مطمئنی برای آن وجود ندارد. تغییرات قلبی ناشی از سمیت قلبی دوکسوروبیسین ممکن است شامل تغییرات الکتروکاردیوگرافی، آریتمی، التهاب میوکارد (میوکاردیت)، التهاب پریکارد (پریکاردیت)، انفارکتوس میوکارد، کاردیومیوپاتی، نارسایی قلبی (نارسایی بطن چپ) و نارسایی احتقانی قلب باشند. این تغییرات ممکن است در طول درمان، مدت کوتاهی پس از درمان و یا چند هفته پس از اتمام شیمیدرمانی آشکار شوند. تا به حال مکانیسمهای پرشماری در توجیه علت ایجاد سمیت قلبی توسط دوکسوروبیسین بیان شدهاند. از جمله آنها میتوان به مهار توپوایزومرازIIβ ، تخریب میتوکندری، تشکیل ROS با واسطه آهن، افزایش استرس اکسیداتیو، افزایش فعالیت فرآیندهای التهابی، افزایش آپوپتوز و نکروز بافت قلب اشاره کرد. در این مطالعه به بررسی علل و انواع مختلف سمیت قلبی ناشی از دوکسوروبیسین در بیماران تحت شیمیدرمانی میپردازیم.
مهدی اکبرزاده، دانیال حبیبی، گودرز کلیفرهود، محمد بیدخوری، فریدون عزیزی، مریم السادات دانشپور،
دوره 80، شماره 11 - ( بهمن 1401 )
چکیده
زمینه و هدف: روش تصادفیسازی مندلی نسل جدیدی در روش تحلیل آماری است که از تغییرات ژنتیکی، بهعنوان متغیرهای ابزاری در دادههای حاصل از مطالعات غیرتجربی بهمنظور ارزیابی و برآورد تاثیرات علّی عوامل خطر استفاده میکند.
روش بررسی: دادههای این پژوهش مقطعی از دی 1381 تا مهر 1399 از پایگاه PubMed جمعآوری شده است. روش تصادفیسازی مندلی رویکردی برمبنای روشهای متاآنالیز است.
یافتهها: در این پژوهش به معرفی روش تصادفیسازی مندلی، طرحهای مطالعه آن، روشهای آماری موجود برای برآورد، محدودیتهای این روش و بستههای نرمافزاری موجود برای اجرای آن پرداخته شد.
نتیجهگیری: هنگامی که ما بهدنبال یافتن ارتباط علیتی هستیم اما امکان استفاده از کارآزمایی بالینی بهعنوان روش استاندارد وجود ندارد، میتوان از طرح تخصیص تصادفی مندلی بهعنوان روشی قدرتمند در مطالعات مشاهدهای استفاده کرد.
زهرا عزیزی فارسانی، مهرداد فیضی، آرش تفریشینژاد، مونا خرمجوی، حمیدرضا عزیزی فارسانی،
دوره 81، شماره 2 - ( اردیبهشت 1402 )
چکیده
زمینه و هدف: گلودرد پس از عمل، دومین علت شایع عارضه در ریکاوری است و تاکنون طیف وسیعی از رویکردها برای پیشگیری و درمان آن مورد بررسی قرار گرفته است. این مطالعه با هدف مقایسه اثرات غرغره سولفات منیزیم و کتامین بر بروز گلودرد پس از عمل لامینکتومی انجام شد.
روش بررسی: در این کارآزمایی بالینی تصادفی شده، از خرداد 1400 لغایت دی 1401 در بیمارستان شهدای تجریش تهران، 69 بیمار کاندید لامینکتومی بهطور تصادفی به سه گروه کتامین، منیزیم و کنترل تخصیص یافتند. گروه سولفات منیزیم (mg/kg 30) و گروه کتامین (mg/kg 5/0) هر کدام در ml 30 سرم دکستروز 5% و گروه کنترل (ml 30 دکستروز 5%) 15 دقیقه پیش از القای بیهوشی غرغره شد. پروتکلهای استاندارد بیهوشی مشابه برای همه بیماران اعمال شد. در ریکاوری پس از صفر، دو، چهار و 24 ساعت، گلودرد با استفاده از مقیاس بینایی آنالوگ ارزیابی شد.
یافتهها: بررسی بروز گلودرد بهعنوان پیامد اصلی این مطالعه نشان داد که بروز گلودرد در گروه منیزیم کمتر از کتامین بود. مقایسه سه گروه در زمانهای ورود به ریکاوری و دو، چهار و 24 ساعت پس از عمل نشان داد که تفاوت سه گروه از نظر بروز گلودرد معنادار است. همچنین تفاوت بروز گلودرد درون هر گروه در چهار زمان مذکور در هر سه گروه از نظر آماری معنادار بود (001/0P=).
نتیجهگیری: اثر پیشگیرانۀ «غرغره سولفات منیزیم» بر گلودرد پس از عمل لامینکتومی در مقایسه با غرغره «کتامین» یا «دارونما» به مراتب بهتر میباشد.
صمد گلشنی، زهرا عزیزی، علیاصغر فرسویان، عباس علیپور،
دوره 81، شماره 5 - ( مرداد 1402 )
چکیده
زمینه و هدف: آنژیوگرافی کرونر یک روش انتخابی برای تایید یا رد بیماری عروق کرونر و تصمیمگیری درمورد برنامه درمانی است. مطالعه حاضر با هدف بررسی زمان بروز هماتوم پس از آنژیوپلاستی و بررسی تاثیر عوامل مختلف بر بروز هماتوم انجام شد.
روش بررسی: مطالعه حاضر بهروش کوهورت آیندهنگر در فاصله زمانی 1400 تا 1401 در مرکز قلب مازندران انجام گرفت. جمعیت موردمطالعه بیمارانی که تحت آنژیوپلاستی ازطریق شریان فمورال قرار گرفتهاند، بودند. خروج شیت درصورت ACT کمتر از 180-150 با اعمال فشار با دست بر پروگزیمال محل پانکچر بهمدت 20-15 دقیقه و اطمینان از هموستاز کافی انجام شد. سپس سونوگرافی محل پانکچر پیش از کشیدن شیت/یک و شش ساعت پس از کشیدن شیت انجام شده و پس از جمعآوری اطلاعات، دادهها موردبررسی قرار گرفتند.
یافتهها: 200 بیمار موردبررسی قرار گرفتند که از این میان (22%)44 نفر، دچار هماتوم شدند. زنان بیشتر از مردان دچار هماتوم شدند(05/0P<). BMI و فشارخون در بیماران دارای هماتوم بهترتیب کاهش و افزایش داشتند (05/0P<). سن بیشتر، جنسیت زن، هماتوکریت کمتر و مدتزمان باقیماندن شیت بیشتر، از عوامل موثر در افزایش سایز هماتوم بودند (05/0P<). در مدل رگرسیون لجستیک، با افزایش BMI شانس وقوع هماتوم کاهش پیدا کرد (029/0P=، 831/0OR=).
نتیجهگیری: کنترل فشارخون و جلوگیری از افت هماتوکریت موجب کاهش بروز هماتوم در بیماران، پس از آنژیوگرافی میگردد. همچنین جلوگیری از افت هماتوکریت و خارجسازی بهموقع شیت میتوانند درصورت بروز هماتوم، از افزایش سایز آن جلوگیری کنند.
بابک پیامی، شیرین عزیزیدوست، نعیم منصوری،
دوره 81، شماره 10 - ( دی 1402 )
چکیده
زمینه و هدف: سندرم وولف-پارکینسون-وایت بیماری ناشایع و شناخته شده میباشد که فرد را مستعد آریتمیهای قلبی میکند و گاهی همراهی آن با نارسایی قلبی در فرد مبتلا دیده میشود. درمان بیماری ذیل منجر به بهبود نارسایی قلب نیز شده است.
معرفی بیمار: مرد 35 ساله با سابقه سندرم ولف-پارکینسون-وایت، دیلاتاسیون و افت کسر دفعی بطن چپ، با حمله فیبریلاسیون دهلیزی با هدایت از مسیر فرعی به اورژانس مراجعه کرد. بیمار تحت درمان الکتروفیزیولوژی و عمل ابلیشن راه فرعی خلفی-جانبی چپ قرار گرفت. به مرور (در بازه زمانی آذر 1401 تا تیر 1402) عملکرد بطن چپ بیمار رو به بهبودی رفت و علایم تنگی نفس فعالیتی بیمار نیز کاهش یافت.
نتیجهگیری: وجود نارسایی قلبی در بیماران سندرم ولف-پارکینسون-وایت میتواند بهعلل مختلف از جمله وجود راه فرعی و عدم تقارن انقباض داخل بطنی ناشی از آن باشد. حذف این راه فرعی منجر به کنترل حملات آریتمیک و بهبود عملکرد سیستولی بطن چپ میشود.