گروه آموزشی پرستاری سلامت جامعه دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی لرستان، خرمآباد، ایران؛ مرکز تحقیقات عوامل اجتماعی مؤثر بر سلامت، دانشگاه علوم پزشکی لرستان، خرمآباد، ایران؛ گروه مراقبت تسکینی مبتنی بر منزل، مرکز خیریه پیشگیری و کنترل سرطان آلاء (مکسا)، بنیاد خیریه آلاء، تهران، ایران ، H-hidari@razi.tums.ac.ir
چکیده: (14880 مشاهده)
سازمان بهداشت جهانی مراقبت تسکینی را به عنوان راهکاری برای ارتقای کیفیت زندگی بیماران مبتلا به بیماریهای صعبالعلاج و خانواده آنها معرفی کرده است. این مراقبتها با تشخیص بیماری شروع میشود، و در طول بیماری ادامه مییابد (1). مراقبت تسکینی کیفیت زندگی بیماران مبتلا به بیماریهای تهدید کننده زندگی و خانواده آنها ارتقا میبخشد. هدف آن تسکین رنج از طریق، تعیین، ارزیابی و تسکین درد و سایر مشکلات جسمی، روانی- اجتماعی و معنوی است (2).
بسیاری از بیماریها در فرایند مراقبتی خود نیازمند استفاده از مراقبت تسکینی میباشند. براساس گزارشها هر سال حدود 40 میلیون نفر در دنیا نیازمند استفاده از مراقبتهای طب تسکینی هستند ولی فقط 14% از این مددجویان مراقبتهای تسکینی را دریافت میکنند که حدود 78% از این افراد نیازمند، در کشورهایی با درآمد پایین و یا متوسط زندگی میکنند. براساس گزارش سازمان جهانی بهداشت، بیماران نیازمند استفاده از مراقبت تسکینی شامل بیماریهای قلبی عروقی (5/38%)، سرطان (34%)، بیماریهای مزمن ریوی (3/10%)، ایدز (7/5%)، و دیابت (6/4%) هستند. بیماران دیگری مثل افراد مبتلا به زوال عقل، نارسایی کلیه، مولتیپل اسکلروزیس، پارکینسون، آرتریت روماتوئید، بیماریهای نورولوژیک، ناهنجارهای مادرزادی و سلهای مقاوم به درمان، ممکن است که نیازمند استفاده از مراقبت تسکینی باشند (1). مراقبت تسکینی میتواند، براساس الگوهای مختلفی به بیماران ارایه شود که برخی از آنها عبارتند از، مراقبت تسکینی مبتنی بر بیمارستان، مراقبت تسکینی مبتنی بر مراکز هاسپیس و مراقبت تسکینی مبتنی بر منزل (3). مطالعات نشان دادهاند که طب تسکینی مبتنی بر منزل تأثیرات بسیار مفیدی در ابعاد جسمی، روحی و روانی، اجتماعی و اقتصادی بیماران دارد و باعث کاهش هزینههای نظام سلامت، کوتاه شدن طول مدت بستری، کاهش عوارض بستری و پیشگیری از بستری مجدد بیماران میشود (6-4)، همچنین با این شیوه مراقبتی تداوم مراقبتهای بعد از ترخیص تسهیل میشود و بیمار میتواند به راحتی، از تسهیلات مراکز مختلف بهرهمند شود (7). از طرف دیگر اکثر مردم ترجیح میدهند که خدمات مراقبتی را در منازلشان در کنار خانواده و در محل زندگی خود دریافت کنند (8). مطالعات نشان دادهاند که مراقبت تسکینی مبتنی بر منزل از نظر بالینی مؤثر و هزینه اثربخش است و همچنین موجبات رضایت خانواده و بیمار را فراهم میآورد. همچنین سازمان بهداشت جهانی مراقبت تسکینی مبتنی بر منزل را به عنوان یکی از عناصر اصلی تشکیلدهنده نظامهای سلامت در دنیا در سال 2014 معرفی کرده است (1). اما گزارشها حاکی از آن است که بسیاری از کشورهای دنیا برنامههای مراقبت تسکینی را در ساختار نظام سلامت خود ندارند (7) و عدم حمایت دولت از خدمات طب تسکینی، عدم آمادگی نیروهای حرفهای برای ارایه خدمات تسکینی، محدودیت دسترسی به داروهای ضد درد مخدر، محدودیت منابع، عدم آشنایی سیاستگذاران با طب تسکینی، نگرش منفی جامعه و مسایل اجتماعی فرهنگی، به عنوان موانع ارایه مراقبتهای تسکینی در دنیا ذکر شده اند (1،9و10).
نظام سلامت ایران با آمار فزاینده بیماران مزمن، کمبود نیروی انسانی و تختهای مراقبت ویژه در مراکز سلامت خود مواجه است. اکثر افراد مبتلا به بیماریهای صعبالعلاج در کشور ایران، در روزهای آخر عمر مکرراً بستری میشوند و با وجود کمبود تختهای بیمارستانی به خصوص در بخشهای ویژه، این بیماران باعث اشغال این تختها میشوند و تا لحظات آخر عمر داروهای تخصصی دریافت میکنند و در نهایت بسیاری از این بیماران روی تختهای بیمارستان و در بخشهای ویژه فوت میشوند (11)، در حالی که در بسیاری از موارد، بستری بیماران صعبالعلاج در بخشهای ویژه تأثیری در بهبود بیمار ندارد و به عنوان یک مراقبت بیهوده در نظر گرفته میشود (12). این امر باعث افزایش هزینههای نظام سلامت و خانواده بیماران، نارضایتی و فرسودگی شغلی کارکنان حرف سلامت میشود (13). از طرفی، بسیاری از این بیماران ترجیح میدهند که روزهای آخر عمر را در میان خانواده و در تماس نزدیک با بستگان خود سپری کنند. شواهد حاکی از این است که مراقبت تسکینی در ایران به صورت جزیرهای و در مراکز محدودی ارایه میشود. اکثر بیماران از این شیوه مراقبتی محروم هستند و مراقبت تسکینی مبتنی بر منزل در کشور فاقد هرگونه جایگاهی در نظام سلامت است (14). بیماران مبتلا به بیماریهای صعبالعلاج نیازمند دریافت مراقبت تسکینی، برای دریافت این خدمات و کاهش درد و رنج ناشی از بیماری خود، سرگردان هستند و در اکثر مواقع خدمات مناسب و به موقع به این بیماران داده نمیشود (15). همچنین نگاه سنتی نیروهای کادر سلامت در مدیریت درمان بیماریهای صعبالعلاج، شفاف نبودن قانون در حمایت از کادر سلامت برای قطع درمانهای غیرضروری و یا ممانعت از اجرای انتظارات غیرمنطقی بیمار و یا خانواده آنها و تفاوتهای فرهنگی اجتماعی، به عنوان موانعی هستند که در روند ارتقای مراقبت تسکینی در جامعه ایرانی وجود دارند، مشکل دیگر در ارایه مراقبتهای تسکینی مبتنی بر منزل، نقص در فرایند پرداخت و حمایت بیمه از این بیماران است (16و17). لذا با توجه به شیوع زیاد بیماریهای مزمن و صعبالعلاج، رشد فزاینده پدیده سالمندی، محدودیت تختهای ویژه، منابع انسانی، مالی و تجهیزاتی در مراکز درمانی و با عنایت به فواید بیشمار استفاده از مراقبت تسکینی مبتنی بر منزل، مسؤولان نظام سلامت میبایست این شیوه مراقبتی را به عنوان یکی از اولویتهای مهم نظام سلامت در نظر بگیرند تا بیماران بتوانند در طی فرایند بیماری و همچنین روزهای آخر عمر، در کنار خانواده زندگی با کیفیت و مرگی آرام را تجربه کنند.
با توجه به محدودیت مطالعات در این زمینه، پیشنهاد میشود تحقیقات بیشتری در مورد شیوههای مدیریت ابعاد مختلف مراقبت تسکینی مبتنی بر منزل، برای ارایه الگوهای مناسب ارایه مراقبت تسکینی مبتنی بر منزل در ایران انجام گیرد.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
گزارش موردی انتشار: 1397/4/16 | انتشار الکترونیک: 1397/4/16