جستجو در مقالات منتشر شده


5 نتیجه برای امینی

اشرف الملوک معماری، طیب رمیم، مهرنوش امینی، عباس مهران، اعظم آجرلو، پروانه شکیبایی،
دوره 12، شماره 3 - ( 4-1385 )
چکیده

زمینه و هدف:مطالعات نشان‌دهنده اثرات مفید ورزش بر مادر و جنین و گذراندن یک حاملگی بدون مشکل می‌باشد. تحقیق حاضر با هدف بررسی اثرات ورزش هوازی بر طول بارداری، آپگار و وزن زمان تولد نوزاد انجام شد.
روش بررسی: این بررسی یک مطالعه تجربی است. نمونه‌ها به تعداد 80 نفر (40 نفر مورد و 40 نفر شاهد) از میان زنان باردار مراجعه‌کننده به درمانگاه‌های پره‌ناتال واقع در منطقه 17 شهرداری تهران، با روش نمونه‌گیری مبتنی بر هدف انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه مورد و شاهد قرار گرفتند. گروه مورد به مدت 8 هفته، سه روز در هفته، به مدت 30-15 دقیقه در روز و با شدت 70-50% Vo2 Max در تمرین هوازی شرکت کردند. اطلاعات توسط نرم‌افزار آماری SPSS ver 10.5 و با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی و آزمون‌های t و مجذور کای مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته‌ها: در زمینه مشخصات فردی بین دو گروه مورد و شاهد اختلاف آماری معناداری وجود نداشت. اکثر افراد گروه مورد دارای طول بارداری 40 هفته و بیشتر، ولی اکثر افراد گروه شاهد دارای طول بارداری 40-38 هفته بودند. که این اختلاف از نظر آماری معنادار نبود. اغلب نوزادان متولد شده از زنان گروه‌های مورد و شاهد (به ترتیب 60 و 70%) در گروه 3500-2500 گرم قرار داشته و اختلاف آماری معناداری بین این دو گروه وجود نداشت. اکثر نوزادان در هر دو گروه دارای میانگین امتیاز آپگار 9 بودند. اختلاف آماری معناداری بین دو گروه مورد و شاهد از نظر امتیاز آپگار دقیقه 5 وجود داشت (01/0=p).
نتیجه‌گیری: یافته‌ها نشان داد انجام ورزش هوازی در زمان حاملگی می‌تواند باعث بهبود آپگار دقیقه پنج نوزاد گردد اما تأثیر مشخصی بر طول حاملگی و وزن نوزاد در زمان تولد ندارد.


محیا شفایی، میترا پیامی، کوروش امینی، سعید پهلوان شریف،
دوره 22، شماره 4 - ( 10-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: نگرانی‌ها در مورد مرگ ممکن است اثرات منفی بر کیفیت زندگی مرتبط با سلامت بگذارد. با وجود این اطلاعات کمی در مورد رابطه اضطراب مرگ و کیفیت زندگی در بیماری­های تهدیدکننده حیات به ویژه بیماران همودیالیزی وجود دارد. هدف مطالعه حاضر تعیین ارتباط بین اضطراب مرگ و کیفیت زندگی در بیماران تحت درمان با همودیالیز است.

روش بررسی: مطالعه حاضر از نوع توصیفی همبستگی است. 200 بیمار تحت درمان با همودیالیز به روش تصادفی- طبقه­ای از بیمارستان­های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی زنجان در فاصله فروردین تا اردیبهشت 1395 در مطالعه شرکت کردند. ابزار گردآوری داده­ها شامل پرسشنامه اطلاعات جمعیت‌شناختی، مقیاس اضطراب مرگ تمپلر و پرسشنامه کیفیت زندگی مک‌گیل بود. تجزیه و تحلیل داده­ها با استفاده از آمار توصیفی و آزمون‌های همبستگی رگرسیون و مدل رگرسیون خطی در نرم‌افزار SPSS v.22 انجام یافت.

یافته‌ها: میانگین امتیاز نمره اضطراب مرگ و کیفیت زندگی بیماران به ترتیب 85/10±54/46 و 01/19±55/82 بود. رابطه معناداری بین اضطراب مرگ و کیفیت زندگی یافت نشد (044/0=r، 05/0< p). در مدل رگرسیونی پیش‌بینی اضطراب مرگ تنها، جنس عامل معنادار بود. این مدل 3/11% از تغییرات اضطراب مرگ را توضیح داد. همچنین نتایج مدل رگرسیونی نشان داد حمایت اجتماعی و اعتقادات مذهبی تنها پیش‌بینی‌کننده­های کیفیت زندگی بیماران تحت درمان با همودیالیز بودند و 2/17% از تغییرات آن را تبیین کردند.

نتیجه‌گیری: در مطالعه حاضر رابطه معناداری بین اضطراب مرگ و کیفیت زندگی بیماران همودیالیزی مشاهده نشد. لذا پیشنهاد می‌شود تحقیقات بیش‌تری در این زمینه صورت گیرد.


خدایار عشوندی، شیلا امینی، عباس مقیم‌بیگی، عفت صادقیان،
دوره 23، شماره 4 - ( زمستان 1396 )
چکیده

زمینه و هدف: مراقبت معنوی در کنار سایر مداخلات پرستاری باعث تعادل جسم و روح می­شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر برنامه مراقبت معنوی بر اضطراب مرگ بیماران مبتلا به نارسایی مزمن کلیه مرحله انتهایی تحت همودیالیز انجام گرفته است.
روش بررسی: در این کارآزمایی بالینی (IRCT2016308226961N1) که در سال 1395 در بیمارستان‌های بعثت و شهید بهشتی همدان انجام یافت؛ 60 بیمار مبتلا به نارسایی مزمن کلیه مرحله انتهایی تحت همودیالیز به صورت تصادفی در دو گروه مداخله (30 نفر) و شاهد (نفر30) قرار گرفتند. برنامه مراقبت معنوی در گروه آزمون شامل حضور حمایت گرانه، حمایت از تشریفات مذهبی بیمار و استفاده از سیستم­های حمایتی بود، که در بخش همودیالیز، در کنار تخت بیمار اجرا شد. در گروه شاهد فقط مراقبت‌های معمول پرستاری انجام گرفت. پرسشنامه اضطراب مرگ تمپلر قبل و بعد از مداخله در هر دو گروه تکمیل شد. تجزیه و تحلیل داده­ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی در نرم‌افزار SPSS نسخه 16 انجام گرفت.
یافته‌ها: میانگین نمره اضطراب مرگ قبل از انجام مداخله در دو گروه آزمون (26/2±10/8) و شاهد (47/2±53/8) تفاوت معناداری نداشت (482/0=p). نمرات اضطراب مرگ بعد از مداخله در گروه آزمون با میانه (چارک سوم-چارک اول) 0/8 (25/8-00/6) و شاهد 0/9 (25/10-00/7) از لحاظ آماری معنادار بود (004/0=p) و اضطراب مرگ بیماران گروه آزمون کاهش یافته بود.
نتیجه‌گیری: برنامه مراقبت معنوی، اضطراب مرگ بیماران مبتلا به نارسایی مزمن کلیه مرحله انتهایی تحت همودیالیز را کاهش داد. پرستاران می­توانند جهت کاهش اضطراب بیماران از برنامه مراقبت معنوی استفاده نمایند.
 
امیر واحدیان عظیمی، فرشید رحیمی بشر، حسین امینی، محمود ثالثی، فاطمه الحانی،
دوره 24، شماره 2 - ( 4-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: توانمندی، فرآیندی پویا، مثبت، تعاملی و اجتماعی است که به بهبود کیفیت زندگی بیماران مبتلا به بیمارهای مزمن منجر می­شود. هدف مرور سیستماتیک و فراتحلیل حاضر تعیین تأثیر الگوی توانمندسازی خانواده محور بر کیفیت زندگی بزرگ‌سالان مبتلا به بیماری­های مزمن است.
روش بررسی: با جستجوی عبارت «توانمندسازی خانواده محور» در پایگاه­های فارسی SID، MagIran، IranMedex، IranDoc و Googlescholar و معادل انگلیسی آن در Scopus، Pubmed، Webofscience، Proquest و Science direct کلیه مطالعات مرتبط استخراج شد. کیفیت روش‌شناسی مقالات با استفاده از ابزار Cochrane risk of bias بررسی شد. جهت تحلیل از مدل اثرات تصادفی استفاده و ناهمگنی مطالعات با شاخص I2 تعیین شد. داده­ها با نرم‌افزار STATA نسخه 11 تحلیل شد.
یافته‌ها: از 647 مطالعه اولیه تنها 8 مطالعه به تأثیر الگوی توانمندسازی خانواده محور بر کیفیت زندگی بیماران بزرگ‌سال با استفاده از ابزار SF36 پرداخته بودند. تفاوت میانگین استاندارد شده ادغام یافته ابعاد 8 گانه کیفیت زندگی عبارت بود از: عملکرد فیزیکی 781/1، محدودیت نقش فیزیکی 416/1، درد جسمانی 987/0، سلامت عمومی 352/1، عملکرد اجتماعی 010/1، سلامت روانی 122/1، محدودیت نقش روانی 656/0 و شادابی (361/1).
نتیجه‌گیری: اجرای الگوی توانمندسازی خانواده محور بر نمرات ابعاد هشت گانه کیفیت زندگی براساس پرسشنامه SF-36 تأثیر معناداری داشته است. به منظور ارتقای کیفیت زندگی بیماران بزرگ‌سال مبتلا به بیماری­های مزمن اجرای الگوی توانمندسازی خانواده محور توصیه می­شود.
 
سیده رویا موسوی، کورش امینی، فرهاد رمضانی‌بدر، مهین روحانی،
دوره 24، شماره 3 - ( 8-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: سطح مطلوب شادمانی در بین پرستاران، با کیفیت مراقبت‌های پرستاری مرتبط است. هدف مطالعه حاضر تعیین سطح شادمانی پرستاران استان زنجان بوده است.
روش بررسی: در مطالعه مقطعی حاضر پرستاران شاغل در بیمارستان‌های تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی زنجان در سال 1396 جامعه پژوهش را تشکیل می‌دادند. تعداد نمونه‌ها 371 نفر بود. ابزار جمع‌آوری داده‌ها، پرسشنامه استاندارد شادمانی آکسفورد بود. برای تحلیل داده‌ها از آمار توصیفی و آزمون کای‌اسکوئر در نرم‌افزار SPSS نسخه 16 استفاده شد. سطح معناداری 05/0p< در نظر گرفته شد.
یافته‌ها: میانگین و انحراف معیار سن نمونه‌ها 08/7±2/32 بود. اکثر پرستاران مورد مطالعه زن (79/86%) و متأهل (46/68%) بودند. بیش‌تر پرستاران دارای مدرک کارشناسی (88/94%) و بقیه مدرک کارشناسی ارشد داشتند. میانگین نمره شادمانی در پرستاران مورد مطالعه 3/13±1/43 (از دامنه 87-0) بود. از میان متغیرهای جمعیت‌شناختی و شغلی فقط بین رضایت شغلی و سطوح شادمانی ارتباط آماری معنادار (049/0=p) مشاهده شد.
نتیجه‌گیری: براساس یافته‌های این مطالعه سطح شادمانی پرستاران مورد مطالعه در حد قابل قبول (متوسط) بوده است. با توجه به این که بین سطح شادمانی و رضایت شغلی ارتباط دیده شد و با توجه به اهمیت رضایت شغلی در ماندگاری و انگیزش پرستاران لازم است به این مهم توجه شود.
 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به حیات می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb