3 نتیجه برای باذلی
محمد حسین اسماعیلزاده، مرضیه مقرب، سید محمد رضا حسینی، جواد باذلی، امین زمانی،
دوره 25، شماره 2 - ( 4-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: بهبود تصمیمگیری بالینی یکی از چالشهای سیستم اورژانس پیش بیمارستانی است. لذا این مطالعه با هدف تعیین تأثیر اجرای برنامه تمرینی مدیریت بیماران ترومایی بر توانایی تصمیمگیری بالینی تکنسینهای فوریتهای پزشکی انجام گرفته است.
روش بررسی: در این مطالعه کارآزمایی میدانی شاهددار تصادفی شده تعداد 64 نفر از تکنسینهای اورژانس پیش بیمارستانی دانشگاه علوم پزشکی گناباد در سال 1397، به روش در دسترس انتخاب و با تخصیص تصادفی طبقهای به دو گروه مداخله و کنترل تقسیم شدند. برنامه تمرینی مدیریت تروما تدوین شده براساس استانداردهای موجود کشوری و جهانی طی دو روز فشرده با تلفیقی از روشهای آموزشی سخنرانی و شبیهسازی در گروه مداخله اجرا شد. ابزار پژوهش پرسشنامه اطلاعات فردی و شغلی و تصمیمگیری بالینی پژوهشگر ساخته بود که قبل از دوره، بلافاصله و یک ماه پس از اتمام دوره تکمیل شد. تحلیل دادهها در نرمافزار SPSS نسخه 19 و با استفاده از آزمونهای تیمستقل، آنالیز واریانس تکرار شده و تست تعقیبی بنفرونی صورت گرفت.
یافتهها: میانگین تغییرات نمرات تصمیمگیری بالینی قبل و بلافاصله بعد از مداخله (31/9 در مقابل 3/0)، قبل و یک ماه بعد (86/7 در مقابل 1/1) و بلافاصله بعد با مرحله پیگیری یک ماه بعد از مداخله (62/1 در مقابل 39/1) در گروه آزمون بهطور معناداری بیشتر از گروه شاهد بود (001/0p<).
نتیجهگیری: اجرای برنامه تمرینی مدیریت تروما میتواند تصمیمگیری بالینی تکنسینهای اورژانس پیش بیمارستانی را ارتقا دهد. لذا این برنامه را میتوان در برنامه آموزشی تکنسینها ادغام کرد.
ثبت کارآزمایی بالینی: IRCT20180802040677N1
علی محمدپور، سمانه نجفی، جواد باذلی، مهناز پریمو،
دوره 29، شماره 1 - ( 2-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: نوروپاتی دیابتی در 50% افراد مبتلا به دیابت دیده میشود و به بیماریی اطلاق میشود که تمام اعصاب از قبیل اعصاب محیطی، خودمختار و نخاعی را درگیر میکند. این مطالعه با هدف تعیین تأثیر گرما درمانی موضعی بر علایم بالینی نوروپاتی محیطی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو انجام گرفته است.
روش بررسی: پژوهش حاضر یک کارآزمایی بالینی شاهددار تصادفی است که با شرکت 52 بیمار مبتلا به دیابت نوع دو دارای نوروپاتی محیطی مراجعهکننده به کلینیک بیمارستان علامه بهلول گنابادی در سال 1397 انجام گرفته است. نمونهها با روش تصادفی به گروه مداخله و کنترل تخصیص یافتند. برای گروه مداخله گرما درمانی با هات پک دمای 40 درجه سانتیگراد روزی دو بار به مدت 20 دقیقه و برای یک هفته انجام یافت و در گروه کنترل سایر مراقبتهای معمول مشابه گروه مداخله بوده است. جمعآوری دادهها با فرم اطلاعات جمعیتشناختی و بیماری و پرسشنامه NSS از طریق مصاحبه انجام یافت. دادهها در نرمافزار SPSS نسخه 23 و با سطح معناداری کمتر از 05/0 تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: میانگین نمرات علایم نوروپاتی در گروه مداخله قبل و بعد به ترتیب 90/1±46/5 و 55/1±12/4 و کنترل قبل و بعد 53/1±88/4 و 52/1±08/5 بود که قبل از مداخله بین دو گروه تفاوت آماری معناداری مشاهده نشد (23/0=p)، اما بعد از مداخله تفاوت آماری معنادار دیده شد (03/0=p). همچنین مقایسه اختلاف میانگین نمره دو گروه بعد از مداخله، تفاوت معناداری را نشان داد (001/0p<).
نتیجهگیری: نتایج مطالعه نشان داد که گرما درمانی موضعی میتواند باعث بهبود علایم نوروپاتی دیابتی شود. از آن جا که این تکنیک بهآسانی قابل آموزش و کم هزینه است، میتوان از این روش در جهت کاهش هزینههای درمان و عوارض دارویی و همچنین ارتقای خودمراقبتی بیمار بهره برد.
ثبت کارآزمایی بالینی: IRCT20181015041354N1
محمد قلیزاده، جواد باذلی، فاطمه جواهرفروش زاده، محمد واسعی، مریم مرادی، علی محمدپور،
دوره 29، شماره 3 - ( 7-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماران تحت همودیالیز از درد ناشی از ورود سوزن به عروق محل فیستول رنج میبرند. مطالعه حاضـر با هدف مقایسـه تأثیر پماد املا با اسـپری لیدوکائین همراه تنفس ریتمیک بر شـدت درد ناشـی از وارد نمودن سـوزنهای شـریانی- وریدی در بیماران تحت همودیالیز طراحی شده است.
روش بررسی: این کارآزمایی بالینی تصادفی شده در مورد 80 بیمار مراجعهکننده به بیمارستانهای امام خمینی (ره) و گلستان اهواز در سال 1401 انجام یافته است. ابزار جمعآوری دادهها مقیاس عددی اندازهگیری درد بود. نمونهها به صورت در دسترس انتخاب و با تخصیص تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. در ادامه، در گروه پماد املا (39 نفر) 60 دقیقه قبل از انجام همودیالیز 2 گرم برروی موضع موردنظر مالیده شد و در گروه اسپری لیدوکاوئین همراه تنفس ریتمیک (41 نفر) 5 دقیقه قبل از ورود سوزن 2 پاف اسپری افشانه و تنفس ریتمیک 2 دقیقه قبل از ورود سوزن توسط بیمار انجام گرفت. سپس شدت درد اندازهگیری و ثبت شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی در نرمافزار SPSS نسخه 20 و در سطح معناداری 05/0 انجام گرفت.
یافتهها: میانگین و انحراف معیار نمره درد در گروه پماد املا و اسپری لیدوکائین همراه تنفس ریتمیک به ترتیب 09/1±95/1و10/1±12/2 بود. میانگین نمره درد بیماران در گروه پماد املا پایینتر از گروه اسپری لیدوکائین همراه تنفس ریتمیک بود ولی از نظر آماری اختلاف معناداری نداشت (479/0=p).
نتیجهگیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که پماد املا و اسپری لیدوکائین همراه تنفس ریتمیک هر دو تأثیر مشابهی در کاهش درد بیماران همودیالیز دارند و استفاده از این روشها متناسب با شرایط بیمار توصیه میشود.
ثبت کارآزمایی بالینی: IRCT20220512054826N1