جستجو در مقالات منتشر شده


5 نتیجه برای تبری

الهه عظیم زاده، محمدعلی حسینی، کیان نوروزی تبریزی،
دوره 19، شماره 2 - ( 8-1392 )
چکیده

  زمینه و هدف: مالتیپل اسکلروزیس (MS) بیماری مزمن سیستم عصبی مرکزی است که طیف وسیعی از عملکردهای عصبی بیماران را تحت تاثیر قرار می‌دهد و می‌تواند منجر به ناتوانی و افت کیفیت زندگی شود. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر ورزش تای چی چوان بر کیفیت زندگی زنان مبتلا به MS انجام گرفته است.

  روش بررسی: مطالعه حاضر یک کارآزمایی بالینی تصادفی می‌باشد که در آن 34 نفر از زنان مبتلا به MS تحت پوشش انجمن MS ایران در سال 1391 مشارکت داشتند، نمونه‌ها به روش مبتنی بر هدف انتخاب و سپس با تخصیص تصادفی ساده به دو گروه آزمون و شاهد تقسیم شدند. مداخله شامل برگزاری 2 جلسه در هفته کلاس ورزش تای چی به مدت 12 هفته بود. داده‌ها به وسیله پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی و پرسشنامه کیفیت زندگی بیماران MS MSQOL-54) ) گردآوری شد. جهت تجزیه و تحلیل داده‌ها از آمار توصیفی و استنباطی (مجذور کای، تی مستقل، من ویتنی، تی زوجی و ویلکاکسون) در نرم افزار SPSS V.18 استفاده شد.

  یافته‌ها: میانگین کیفیت زندگی بیماران در دو گروه، قبل از مداخله تنها در بعد سرزندگی اختلاف معنی­داری داشته است، اما پس از انجام مداخله مقایسه میانگین‌ها بین دو گروه در ابعاد محدودیت نقش در رابطه با مشکلات روحی، درد، سرزندگی، انرژی، عملکرد اجتماعی، نگرانی در رابطه با سلامتی، کیفیت زندگی کلی، ترکیب بعد سلامت جسمی، ترکیب بعد سلامت روحی و مجموع کل کیفیت زندگی تفاوت معنی­داری را نشان داد (05/0> p ).

  نتیجه‌گیری: نتایج نشان داد، انجام ورزش تای چی چوان می‌تواند سبب ارتقای میزان کیفیت زندگی بیماران MS گردد. لذا پیشنهاد می‌شود به عنوان یکی از انواع روش‌های طب مکمل، جهت بهبود کیفیت زندگی در این بیماران مورد استفاده قرار گیرد.

  


شعله رحیمی، کلثوم فداکار سوقه، رسول تبری، احسان کاظم نژاد لیلی،
دوره 19، شماره 2 - ( 8-1392 )
چکیده

  زمینه و هدف : ابتلای کودک به سرطان، خانواده خصوصا مادر را با چالش‌های زیادی روبرو می‌کند و سبب می‌شود که والدین، انرژی و هزینه زیادی صرف نگه‌داری از کودک نمایند. در بسیاری از موارد به نظر می‌رسد فشارهای ناشی از مراقبت کودک بیمار به حدی افزایش می‌یابد که سلامت روانی والدین را دستخوش تغییرات مخربی نموده و در نتیجه بر نحوه مراقبت از این کودکان و همچنین کیفیت زندگی آنان تاثیر می‌گذارد. هدف از این مطالعه تعیین ارتباط سلامت عمومی مادر با کیفیت زندگی کودکان 14-6 سال مبتلا به سرطان می‌باشد.

  روش بررسی : این پژوهش یک مطالعه مقطعی از نوع توصیفی تحلیلی می‌باشد که در آن 124 کودک 14_6 ساله مبتلا به سرطان شرکت داشتند که طی 4 ماه(از اوایل آبان تا آواخر بهمن سال1391) به درمانگاه امام رضا (ع) و بیمارستان امیر شهر شیراز مراجعه نموده‌اند. داده‌ها در این پژوهش، با استفاده از پرسشنامه‌ای مشتمل بر چهار بخش: 1- عوامل مرتبط با کیفیت زندگی کودکان مبتلا به سرطان، 2- سلامت عمومی مادر، 3- کیفیت زندگی مرتبط با سلامت و 4-کیفیت زندگی اختصاصی کودکان مبتلا به سرطان از طریق مصاحبه با مادر و مشاهده پرونده کودک گردآوری شد. داده‌ها پس از جمع‌آوری وارد نرم افزار SPSS نسخه 19 گردید. نتایج با استفاده از آزمون‌های ضریب همبستگی اسپیرمن، من ویتنی، کروسکال والیس و آنالیز رگرسیون لوجستیک مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

  یافته ها : نتایج نشان داد با توجه به نمره کلی پرسشنامه سلامت عمومی مادران، 3/7 % سلامت عمومی مطلوب، 6/55 % تا حدی مطلوب و 1/37 % سلامت عمومی نامطلوبی داشتند. همچنین میانگین نمره کیفیت زندگی مرتبط با سلامت کودکان 05/10±45/78 می‌باشد که 8/71 % از کودکان نمرات پایین‌تر از میانگین داشتند و میانگین نمره کیفیت زندگی اختصاصی54/17±51/65 بود که 2/45% از کودکان نمرات پایین‌تر از میانگین کسب کردند.رگرسیون لوجستیک چند‌گانه نشان داد عوامل فردی_اجتماعی از قبیل سن کودک و عوامل بالینی از قبیل تعداد دوره‌های پرتودرمانی و مدت ابتلا به بیماری نسبت به سلامت عمومی مادر ارتباط بیش‌تری با کیفیت زندگی مرتبط با سلامت و اختصاصی کودکان مبتلا به سرطان دارند .

  نتیجه گیری : نتایج این مطالعه پیشنهاد می‌دهد که علاوه بر تقویت حمایت ابزاری و اطلاعاتی از قبیل تامین هزینه درمان و آموزش، حمایت عاطفی نیز در این گروه تقویت شود و با شناسایی خانواده‌های در معرض مشکلات روانی، کیفیت زندگی این گروه از بیماران و خانواده‌های آنان ارتقا یابد .

  


لادن باقربیک تبریزی، الهام نواب، پویا فرخ‌نژاد افشار، احمدعلی اسدی نوقابی، حمید حقانی،
دوره 21، شماره 1 - ( 3-1394 )
چکیده

  زمینه و هدف: مراقبان بیماران مبتلا به آلزایمر نقش مهمی در مراقبت از این بیماران دارند، اما بار مراقبتی، آنان را در معرض مشکلات مختلف از جمله مشکلات جسمی، روانی و اجتماعی- اقتصادی قرار می‌دهد. هدف تحقیق حاضر تعیین تأثیر آموزش مداخلات رفتاری- شناختی بر بار مراقبتی مراقبان خانوادگی سالمندان مبتلا به آلزایمر بوده است .

  روش بررسی: تحقیق حاضر یک مطالعه کارآزمایی بالینی کنترل شده از نوع غیرتصادفی است که در مورد 70 نفر از مراقبان خانوادگی سالمندان مبتلا به آلزایمر (35 نفر گروه شاهد و 35 نفر گروه آزمون) انجام یافته است. در ابتدا بار مراقبتی مراقبان از طریق پرسشنامه بار مراقبتی ZARIT اندازه‌گیری شد. 6 هفته پس از مداخله بار مراقبتی دوباره در هر دو گروه اندازه‌گیری شد. جهت تجزیه و تحلیل داده‌ها، از آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمون‌های تی‌زوجی، تی‌مستقل، مجذور کای) استفاده گردید .

  یافته‌ها : نمره بار مراقبتی در گروه شاهد و آزمون قبل از مداخله به ترتیب 98/5 ± 57/42 و 77/6 ± 54/44 بود (20/0= p ). پس از مداخله، بار مراقبتی گروه شاهد 87/5 ± 86/44 و گروه آزمون 88/5 ± 54/39 شد که نشان‌دهنده کاهش معنادار بار مراقبتی در گروه آزمون بود (001/0> p ) .

  نتیجه‌گیری: یافته‌های مطالعه حاضر نشان‌دهنده کاهش معنادار میانگین بار مراقبتی در گروه آزمون نسبت به گروه شاهد، بعد از انجام آموزش مداخلات رفتاری- شناختی، بود. بنابراین آموزش مداخلات رفتاری- شناختی می‌تواند به عنوان راهکاری مؤثر جهت کاهش بار مراقبتی مراقبان سالمندان مبتلا به آلزایمر پیشنهاد شود .

  


محمد رضا یگانه، سمیه غلامی، رسول تبری، زهرا عطرکار روشن، سیامک ریماز، ملوک پورعلیزاده،
دوره 23، شماره 4 - ( زمستان 1396 )
چکیده


زمینه و هدف: آرامش بخشی به دنبال جراحی پیوند شریان کرونر از عوارض ناخواسته جراحی جلوگیری می‌کند. هدف از این مطالعه تعیین تأثیر آرامش بخشی کنترل شده مبتنی بر ابزار ریچموند بر مدت تهویه مکانیکی و تغییرات فشارخون بیماران متعاقب جراحی پیوند شریان کرونر قلبی است.
روش بررسی: در این کارآزمایی بالینی یک سوکور ((IRCT2017050517693N2 در طی دو ماه خرداد و تیر سال 1396 با نمونه‌گیری در دسترس 80 بیمار تحت جراحی شریان کرونر قلبی بستری در بخش مراقبت ویژه مرکز آموزشی درمانی قلب حشمت شهر رشت انتخاب، و به صورت تصادفی در 2 گروه (هر گروه 40 بیمار) تخصیص داده شدند. دوز دریافتی داروی آرام‌بخش در گروه آزمون براساس نمره بی‌قراری ابزار ریچموند و در گروه شاهد به روش معمول (تغییرات همودینامیک) تعیین شد. میزان درد به عنوان متغیر مخدوشگر با ابزار CPOT بررسی شد. برای تحلیل داده‌ها از آمار توصیفی و آزمون‌های کای‌اسکوئر، یومن ویتنی، تی‌مستقل و آزمون ANOVA با اندازه‌گیری مکرر در نرم‌افزار SPSS نسخه 22 استفاده شد.
یافته‌ها: میانگین سنی نمونه‌ها 53/7±89/59 و 7/66% مرد بودند. تفاوت معناداری در مدت زمان نیاز به تهویه مکانیکی (04/0>p)، روند تغییرات فشارخون بیماران (05/0>p)، مدت نیاز به داروی وازوپرسور (05/0>p) تا زمان خروج لوله تراشه، و زمان نیاز به تجویز اولین داروهای آرام‌بخش (001/0p<) در دو گروه مشاهده شد.
نتیجه‌گیری: استفاده از ابزار ریچموند می‌تواند موجب کاهش مدت وابستگی بیمار به دستگاه ونتیلاتور و تغییرات فشارخون شریانی شود. همچنین با به‌کارگیری این ابزار می‌توان از تجویز غیرضروری و زودهنگام داروی آرام‌بخش و وازوپرسور در بیماران جلوگیری نمود.
 
 
احسان آقاجان‌زاده عمرانی، فلورا رحیم‌آقایی، آمنه خلعتبری،
دوره 30، شماره 2 - ( 4-1403 )
چکیده

زمینه و هدف: نشخوار فکری یکی از اختلالات رایج در دانشجویان علوم پزشکی است که می‌تواند بر فرایند تحصیل و عملکرد آن­ها اثرگذار باشد. مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر ماندالا درمانی بر نشخوار فکری دانشجویان علوم پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تنکابن انجام گرفته است.
روش بررسی: مطالعه حاضر از نوع نیمه تجربی با طرح پیش­آزمون-پس­آزمون و با گروه کنترل است که در آن 40 نفر از دانشجویان علوم پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تنکابن دارای نشخوار فکری مشغول به تحصیل در سال 1402، مشارکت داشتند. نمونه‌ها به روش در دسترس انتخاب و سپس با تخصیص تصادفی به گروه آزمون (20 نفر) و کنترل (20 نفر) تقسیم شدند. مداخله شامل برگزاری 4 جلسه 60 دقیقه­ای آموزشی در خصوص نحوه رنگ­آمیزی طرح­های ماندالا در کنترل نشخوار فکری بود. در این مدت گروه کنترل مداخله­ای دریافت نکرد. داده‌ها با پرسشنامه نشخوار فکری Nolen-Hoeksema وMorrow جمع­آوری شد. جهت تحلیل داده‌ها از آمار توصیفی و آزمون آماری تحلیل کوواریانس یک متغیره در نرم­افزار SPSS نسخه 26 استفاده شد.
یافته‌ها: یافته‌های جمعیتشناختی نشان داد که گروه‌های آزمون و کنترل از نظر جنس، سن و ترم تحصیلی با هم تفاوت معناداری ندارند (001/0p<). نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که روش ماندالا درمانی باعث کاهش نمره نشخوار فکری گروه آزمون در مقایسه با گروه کنترل شده است (005/0p<).
نتیجه‌گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد ماندالا درمانی منجر به کاهش نشخوار فکری در دانشجویان شده است. لذا ماندالا درمانی به عنوان یک راهکار غیردارویی مؤثر در کاهش نشخوار فکری در دانشجویان علوم پزشکی توصیه می­شود.

 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به حیات می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb