نادیا جلال رزاقی، خدیجه حاجی میری، مینا هاشمی پرست،
دوره 29، شماره 3 - ( 7-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: در طی سالهای اخیـر، تغییرات گستردهای در روند فرزندآوری خـانوادهها ایجـاد شـده، بهطوری که تمایل به فرزندآوری و داشتن فرزندان بیشتر در میان خانوادههای ایرانی با کاهش چشمگیری مواجه بوده است. لذا مطالعه حاضر با هدف تبیین مؤلفههای تعیینکننده تصمیمگیری فرزندآوری در زنان و مردان سنین باروری انجام گرفته است.
روش بررسی: پژوهش حاضر یک مطالعه کیفی با رویکرد تحلیل محتوای قراردادی است. مشارکتکنندگان تعداد 19 نفر از زنان و مردان همسردار سنین باروری ساکن شهر زنجان بودند که در سال 1402 به روش نمونهگیری هدفمند و با رعایت اصل حداکثر تنوع، انتخاب و پس از کسب رضایت آگاهانه وارد مطالعه شدند. دادهها با استفاده از مصاحبههای نیمه ساختار یافته انفرادی تا زمان رسیدن به اشباع نظری گردآوری و به طور همزمان تحلیل شد. برای مدیریت تحلیل دادههای متنی از نرمافزار MAXQDA نسخه ۲۰۲۰ استفاده شد.
یافتهها: در طی فرآیند استقرایی تحلیل دادهها، هفت طبقه اصلی شامل الگوپذیری اجتماعی، بازاندیشی مدرن در ساختار خانواده، مقتضیات اجتماعی و اقتصادی، دغدغههای نوین فرزندپروری، مسؤولیتگریزی و آسایش طلبی، تجارب پیشینه ناخوشایند و چالشهای سنی به عنوان مؤلفههای تعیینکننده تصمیمگیری فرزندآوری استخراج شد. طبقه مقتضیات اجتماعی و اقتصادی با 505 کد باز بیشترین مفهوم تکرارشونده در تمام مصاحبهها بود.
نتیجهگیری: هنجار شدن کم فرزندی در جامعه و تغییر ارزشها و نگرشهای افراد در راستای معنای فرزند از یک سو و معضلات اقتصادی و اجتماعی از سوی، دیگر افراد را به سوی کم فرزندخواهی سوق داده است. همچنین کم فرزندخواهی پاسخی است به گرایشهای فردگرایی زنان و مردان و گریز از دغدغههای فرزندپروری.